امّا اهل کویت در خود کویت که هستند نماز آنها تمام است و وقتی که به شرکت نفط و امثال آن میروند، یا برای عمل، یا برای فروش اجناس اگر نحوی باشد که سفر، کار آنها حساب نمیشود مثل آن که هفتهای یک بار میرود و اوایل امر آنهاست که معلوم نیست سفرشان تکرار میشود یا نه، نماز آنها قصر است و مادامی که تکرار شود به نحوی که در عرف سفر، عمل آنها و کار آنها محسوب شود، نماز آنها تمام است و مادامی که مشکوک باشد این معنی متحقّق شده یا نه احوط جمع است تا متحقّق شود. و امّا اشخاصی که از بلاد دیگر وارد کویت شدهاند و به مجرّد ورود بدون آن که قصد اقامه نمایند، از کویت مسافرت کردهاند، به شرکت نفط و امثال آن و از آن جا به کویت تردّد دارند به نحوی که مسافرت از بلد آنها به کویت و از کویت به شرکت استمرار پیدا کرده و اقامه هم در بین واقع نشده، پس نماز آنها قصر است تا زمانی که نحوی شود که عرفاً گفته شود سفر، کار آنهاست و این معنی متحقّق شود، آن وقت تمام است و اوقاتی که مشکوک باشد در تحقّق این معنی، احوط جمع است و هم چنین است اشخاصی که وارد کویت شدهاند و قصد اقامه ده روز کردهاند و بعد سفر آنها به نحو مذکور امتداد پیدا کرده است و تکرار میشود از شرکت به کویت و از کویت به شرکت بدون قصد اقامه ده روز در کویت، این قسم مردم زمانی که مقیم در کویت بودهاند، نماز آنها تمام و بعد از آن تا موقعی که شک دارد عرفاً سفر، کار آنهاست یا نه، احوط جمع است و بعد از تحقّق این که سفر کار آنها است، تمام است.
اشخاصی هستند که در ایران و عراق و لبنان و بلاد دیگر به کویت آمدند و در خارج کویت که حد مسافت شرعی و زیادتر است، مشغول کار هستند، یعنی در شرکت نفت کار میکنند و البتّه اشخاصی که مشغول هستند بعضی از آنها شاید در حدود ده سال، یا بیشتر و بعضی پنج سال و بعضی دوسال و بعضی یک سال، یا کمتر هست که مشغول کار در شرکت نفت شدهاند، واینها هم علی اختلاف اشغالهم بعضی هر روز به کویت میآیند و بعضی دو روزیا سه روز، یک مرتبه میآیند و بعضی هفتهای یک مرتبه میآیند و همان روز یا شب میمانند و روز بعد پی کار خود میروند، آیا تکلیف آنها برای روزه و نماز چیست؟
و آیا فرق بین آنها و خود اهل کویت است یا خیر؟ و اشخاصی که تازهوارد این کار شدهاند ولی قصد دوام دارند با اشخاص نام برده فرق دارند یا خیر؟ و آیا اشخاصی که به کویت آمدهاند و ده روز یا زیادتر در خود کویت ماندهاند و بعد وارد این کار شدند، با اشخاصی که ده روز نماندهاند فرق دارند یا خیر؟ و آیا فرق بین اشخاصی که هر روز به کویت میآیند با اشخاصی که هفتهای یک روز به کویت میآیند هست یا خیر؟
و اشخاص دیگر هستند که در آن مکان که حد مسافت شرعی و زیادتر است دکّان دارند و هر روز یا دو روز، یک مرتبه به کویت میآیند برای خرید اجناس و همان روز بر میگردند، آیا تکلیف آنها هم مثل اشخاص مذکور هست، یا آنها تکلیف شان جداست؟
امّا اهل کویت در خود کویت که هستند نماز آنها تمام است و وقتی که به شرکت نفط و امثال آن میروند، یا برای عمل، یا برای فروش اجناس اگر نحوی باشد که سفر، کار آنها حساب نمیشود مثل آن که هفتهای یک بار میرود و اوایل امر آنهاست که معلوم نیست سفرشان تکرار میشود یا نه، نماز آنها قصر است و مادامی که تکرار شود به نحوی که در عرف سفر، عمل آنها و کار آنها محسوب شود، نماز آنها تمام است و مادامی که مشکوک باشد این معنی متحقّق شده یا نه احوط جمع است تا متحقّق شود.
و امّا اشخاصی که از بلاد دیگر وارد کویت شدهاند و به مجرّد ورود بدون آن که قصد اقامه نمایند، از کویت مسافرت کردهاند، به شرکت نفط و امثال آن و از آن جا به کویت تردّد دارند به نحوی که مسافرت از بلد آنها به کویت و از کویت به شرکت استمرار پیدا کرده و اقامه هم در بین واقع نشده، پس نماز آنها قصر است تا زمانی که نحوی شود که عرفاً گفته شود سفر، کار آنهاست و این معنی متحقّق شود، آن وقت تمام است و اوقاتی که مشکوک باشد در تحقّق این معنی، احوط جمع است و هم چنین است اشخاصی که وارد کویت شدهاند و قصد اقامه ده روز کردهاند و بعد سفر آنها به نحو مذکور امتداد پیدا کرده است و تکرار میشود از شرکت به کویت و از کویت به شرکت بدون قصد اقامه ده روز در کویت، این قسم مردم زمانی که مقیم در کویت بودهاند، نماز آنها تمام و بعد از آن تا موقعی که شک دارد عرفاً سفر، کار آنهاست یا نه، احوط جمع است و بعد از تحقّق این که سفر کار آنها است، تمام است.