مراد از آیه شریفه: (وَ إذا قُرِءَ الْقُرآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ) (33) آیا این استماع و سکوت مطلق است در هر جا، یا موارد مخصوصی دارد و چنان چه در مجلس فاتحه و غیر آن چند نفر مشغول قرائت باشند، یک نفر بلندتر از دیگران تلاوت قرآن میکند، دیگران باید سکوت نموده و استماع کنند، یا خودشان که آهسته میخوانند عیب ندارد؟
انصات و استماع واجب نیست ظاهراً.
عنوان سوال:
مراد از آیه شریفه: (وَ إذا قُرِءَ الْقُرآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ) (33) آیا این استماع و سکوتمطلق است در هر جا، یا موارد مخصوصی دارد و چنان چه در مجلس فاتحه و غیر آن چند نفر مشغول قرائت باشند، یک نفر بلندتر از دیگران تلاوت قرآن میکند، دیگران باید سکوت نموده و استماع کنند، یا خودشان که آهسته میخوانند عیب ندارد؟
تلاوت، یک اصطلاح قرآنی است که به خواندن قرآن و اندیشیدن در معانی آن تِلاوت گفته میشود.
استماع
گوش فرادادن از روی اراده و اختیار را استماع گویند. این عنوان در بابهای صلات، تجارت، نکاح، طلاق و قضاء آمده است.
تلاوت
تَلاوَت، به معنای خواندن قرآن و اندیشیدن در معانی آن است. مادّۀ تلاوت فقط یک بار در قرآن کریم آمده، اما مشتقات آن بیش از پنجاه بار به کار رفته است. در بسیاری از احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار بر تلاوت قرآن تأکید شده است. در حدیثی نبوی آمده است که تلاوت قرآن، نور و مایه برکت و وسعت روزی است. تلاوت قرآن آدابی دارد. از آداب ظاهری آن وضو گرفتن خواند با صوت نیکو و از آداب باطنی آن، اخلاص، خشوع و تدبر در آیات است.
فاتحه
سوره فاتحه یا حمد نخستین سوره قرآن کریم، ملقب به ام الکتاب. این سوره از سورههای «قصار» است که در عین اختصار، بنا بر روایات، در معنا بزرگ و «ام الکتاب» و اساس قرآن است. سورهٔ فاتحه، در نمازهای واجب و مستحب خوانده میشود و محتوای اصلی آن، توحید و سپاس خداوند است.
اهسته
اخفات آهسته خواندن نماز را گویند.
قرایت
تلاوت قرآن با رعایت قواعد مخصوص آن، یا دانش مربوط به اصول قرائت و اختلافات قاریان را قرائت قرآن می گویند.
مطلق
لفظ شامل تمام افراد یک ماهیت را مطلق گویند.
مراد
مراد, آن چيزي است که تحقق آن در خارج مطلوب مريد ( اراده کننده ) باشد و اراده وي به آن تعلق گيرد; به گونه اي که در او شوق مؤکد ايجاد مي کند, به اندازه اي که يا خود براي تحصيل آن در خارج حرکت مي نمايد يا ديگري را به انجام دادن آن وادار مي کند.
سکوت
خاموش بودن و سخن نگفتن سکوت گویند. از احکام آن در فقه در بابهاى صلات، صوم، امر به معروف، تجارت، قرض، نکاح، لعان و قضاء و نیز در اصول فقه سخن گفتهاند.
نفر
نَفْر در لغت به معنی اعراض كردن، پيش دويدن، پراكنده شدن و رم كردن آمده است. [۱]
عیب
خرابی، نقص
قرء
حیض، به خونى معروف،از رحم زن بیرون می آید،گفته می شود.
استماع
گوش فرادادن از روی اراده و اختیار را استماع گویند. این عنوان در بابهای صلات، تجارت، نکاح، طلاق و قضاء آمده است.
انصات
سکوت جهت گوش فرادادن به چیزی را اِنصات میگویند.