شخصی مشغول کسب بقّالی بود، که با جزیی سرمایهای داد و ستدمی نمود و بعد مبتلا به مرض فلج شد و در حینی که به این مرض مبتلا شد سرمایه او زیاد شد و املاکی خرید، رسید به بیست هزار تومان و خواست بعد از به دست آوردن این مبلغ از سرمایه، در حال این مرض به حج برود، چون محتاج به یک نفر معین است و بعد از برگشتن از حج از عایدات ملک امورش اصلاح نمی شد و به حج نرفت و در همان مرض فوت نمود و حین الفوت آن بیست هزار تومان موجود بود و بعداً برای تنزّل نرخها مالیه او به نصف رسیده وفعلاً آن شخص دو نفر اولاد دارد، یکی ذکور به سن هشت سال و دیگری دختر به سن پنج سال و زوجه و مادر هم دارد، آیا واجب است برای او حج بدهند یا خیر؟
در فرض سؤال وجوب استیجار حج محل اشکال است و احوط آن است که کِبارِ از ورثه، حج میقاتی برای او استیجار نمایند.
عنوان سوال:
شخصی مشغول کسب بقّالی بود، که با جزیی سرمایهای داد و ستدمی نمود و بعد مبتلا به مرضفلج شد و در حینی که به این مرض مبتلا شد سرمایه او زیاد شد و املاکی خرید، رسید به بیست هزار تومان و خواست بعد از به دست آوردن این مبلغ از سرمایه، در حال این مرض به حج برود، چون محتاج به یک نفر معین است و بعد از برگشتن از حج از عایداتملک امورش اصلاح نمی شد و به حج نرفت و در همان مرضفوت نمود و حین الفوت آن بیست هزار تومان موجود بود و بعداً برای تنزّل نرخها مالیه او به نصف رسیده وفعلاً آن شخص دو نفراولاد دارد، یکی ذکور به سن هشت سال و دیگری دختر به سن پنج سال و زوجه و مادر هم دارد، آیا واجب است برای او حج بدهند یا خیر؟
برطرف کردن فساد و تباهی از شیء و ایجاد سلامت و بهبودی در آن را اصلاح گویند. از اصلاح در بابهاى زکات، نکاح و قضاء سخن گفته شده است.
اولاد
فرزند به معنای بچه و آنکه از دیگری زاده شده است.
تومان
تومان (یا تومن/ تُمان/ تُمن/ تومانه/ طومان)، واحد شمارش معادلِ ده هزار، قصبه ای مشتمل بر صد دِه، قشونی متشکل از ده هزار سپاهی، واحدِ پول.
خرید
«معاملات» عبارت از احکام شرعی متعلق به امور دنیاست به اعتبار بقای شخص؛ مانند بیع، رهن، اجاره، نکاح و جز آنها... و بالجمله آنچه مقصود اهم از آن دنیا باشد، معامله است. [۱]
دختر
دختر دو معنا دارد یکی به معنای فرزند مونث است که در مقابل پسر می باشد و دیگری به معنای دوشیزه و باکره است
زوجه
پیوند برآمده از عقد نکاح که بین زن و شوهر ایجاد میشود را زوجیّت گویند. از احکام آن به تفصیل در باب نکاح و به مناسبت در دیگر بابها همچون طهارت، صوم، حج، تجارت، هبه، طلاق، یمین، نذر، ارث و قضاء سخن گفتهاند.
مادر
در قرآن مجید و روایات، در احسان و نیکی کردن به مادر تاکید بیشتری شده و بعضی از آیات، احساسات و عاطفه انسان را نسبت به مادر به شدت تحریک میکند و به او تذکر میدهد که لزوم شکرگزاری از مادر، این است که او نه ماه سنگینی تو را تحمل کرده است.
مرض
مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
نفر
نَفْر در لغت به معنی اعراض كردن، پيش دويدن، پراكنده شدن و رم كردن آمده است. [۱]
فلج
فلج عارضه توقف اعمال حرکتی در اعضای بدن به دلیل بیماری عصبی یا عضلانی میباشد.
فوت
فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار میرود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.
سال
سال به سال قمری و شمسی تقسیم میشود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه میباشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفتهاند.
ملک
فرشته یا مَلَک (جمع آن ملائکه) موجوداتی نامرئی و فراطبیعی، که مأمور اجرای اوامر خدا در دنیا و آخرتاند. فرشتگان دستهها و وظایف مختلفی دارند مانند: نوشتن نامه اعمال، آوردن وحی بر اولیاء، حفاظت از انسانها و یاری مؤمنان، رساندن روزی مادی و معنوی، گرفتن جانها، دعا و استغفار کردن برای مؤمنان، هدایت قلبها، مأموران عذاب. گروهی از فرشتگان نیز فارغ از امور دنیا به عبادت خدا و رکوع و سجود مشغولند.
حین
به مدت زمان نامشخص حین گفته می شود که عنوان یاد شده در باب نذر و قسم آمده است.
سن
مدت عمر انسان یا موجود زنده دیگر را سن میگویند.
حج
زيارت خانه خدا و اعمال مربوط به آن
محل اشکال است
اشكال دارد، نمیتوان به آن فتوی داد. (مقلد میتواند در اين مسأله به مجتهد بعد مراجعه كند).
حج میقاتی
حج بَلَدی مقابل حج میقاتی است.
استیجار
اجاره در لغت از ریشه اجر به معنای رهانیدن، به فریاد رسیدن، چیزی را به فرد دادن میباشد.در اصطلاح عقدی است که به موجب آن مستأجر، در برابر مالی که به موجر میدهد، برای مدت معین مالک منافع عین مستأجره میشود. یعنی همان سلطه و اختیار استفاده مالک را از عین مورد اجاره دارد. بنابراین اجاره عقدی تملیکی و معوض و موقت میباشد.
وجوب
واجب، در اصطلاح فقهی به عملی گفته میشود که انجامدادن آن لازم و ترک آن، موجب توبیخ و عذاب الهی است. واجب دارای اقسام و دستهبندیهای مختلفی است. مهمترین واجبات شرعی، با عنوان فروع دین معروفاند که معروفترین آنها، ده مورد است.
احوط
مطابق با احتیاط را احوط گویند.
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.