استفتائات آیت الله بروجردی
آدرس: http://www.broujerdi.ir

این جانب در حدود دو سال است که در آمریکا مشغول تحصیل بوده و تا توانسته‌ام در اجرای دستورات دین مبین اسلام کوشیده‌ام، قبل از این که از ایران حرکت نمایم به حضور یکی از علمای دین مشرّف شده تا وظایف دین خود را در یک مملکت غیر مسلمان بدانم، یکی از دستورات ایشان آن بود که گوشت و ماهی نخورم و چندی قبل در قرآن مجید به این آیات مبارکه برخوردم( حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ )(100)،( وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ )(101) و آیه مبارکه دیگر( الْیَوْمَ اُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَطَعامُ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ حِل لَکُمْ وَطَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ )(102)، اوّلاً مسیحی‌ها غیر خدا را در موقع ذبح نام نمی‌برند و در ثانی جزء کسانی هستند که کتاب به آنها عطا شده است، این جانب دلیلی نمی‌بینم که گوشت نخورم. چنان چه بفرمایید که این جانب اشتباه درک نموده است تقاضا می‌نماید که این جانب را روشن فرمایید که باعث سپاسگزاری خواهد بود. دیگر آن که این جانب تا بیست سالگی وقتی نماز می‌خواندم معنی آن راندانسته‌ام و نفهمیدم که چه می‌گویم، ولی بعد از این که به معنی بزرگ آن واقف شدم از نماز خواندن چندان بار بیشتر لذّت می‌برم، آیا بهتر نیست که هر کسی نماز را به زبان محلّی خود گفته و از ادای آن چندین بار بیشتر لذّت ببرد؟ چرا اصلاً قرآن مجید را به فارسی ساده ننوشته و در دسترس مردم گذارده تاهم عالی‌ترین کتاب را برای هدایت جامعه مسلمان ایران هدیه کرده و هم مردم از خواندن آن لذّت برده و با گفته‌های پروردگارشان آشنا شوند؟ مردم قرآن مجید را تلاوت کرده و از افراد بی‌خبر معانی آن را می‌پرسند که به جای هدایت باعث گمراهی می‌شود، اگر دلائل مخالفی وجود دارد که در قرآن مجید گفته شده تقاضا می‌نماید که ذکر نام سوره و شماره آیه را فرموده و این جانب را از بی‌خبری نجات دهید.
این که نوشته اید که: بعضی به شما گفته‌اند که: گوشت ماهی نباید خورد، این معنی صحیح نیست، بلکه هر ماهی که پوست آن دارای فلس باشد و آن را از آب زنده بیرون بیاورند و موت آن در خارج آب واقع شود، خوردن گوشت آن حلال است اگر چه بیرون آورنده آن کافر باشد و امّا حیوانات از قبیل گاو و گوسفند، شرط حلّیّت آنها به ذبح آن است که ذبح کننده در موقع ذبح اسم خداوند تعالی را بر ذبیحه برده باشد، پس اگر اسم خداوند برده نشود حلال نیست، آیه 121 در سوره انعام که می‌فرماید:( وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ )دلالت بر این مطلب دارد، پس چنان نیست که بردن اسم بتها فقط سبب حرمت باشد، بلکه ذکر نکردن اسم خداوند هم موجب حرمت است و امّا آیه شریفه( وَطَعامُ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ … )(103) این حکمیست که ثابت است برای اهل کتاب به این جهت که طعام اهل کتاب یعنی چنان نیست که طعام بودن اهل کتاب فی نفسه موجب حرمت باشد و این آیه شریفه اطلاق ندارد که دلالت کند بر این که طعام آنها اگر موجبات حرمتی از غیر این جهت داشته باشد حلال است. مثل این که: اگر خون در طعام آنها داخل شده باشد، یا ذبیحه که شرط ذبح نداشته باشد، یا طعامی که از گوشت خوک تهیّه شده باشد، به این آیه کسی استدلال کند که طعام اهل کتاب است و مانعی ندارد. و امّا این که نوشته‌اید: خوب است در نماز ترجمه قرآن خوانده شود، شما تازه‌وارد شده اید و مصالح و مفاسد مطالب کما کان در دست شما نیست، ادلّه قطعیّه دلالت دارد بر این که باید نماز به همان لسان عربی که نازل شده است خوانده شود (104)، قرآن کریم به لسان عربیست که جاذب است و جهاتی را از فصاحت و غیر آن داراست و تراجم آن جهات را واجد نیستند با اختلافی هم که تراجم با اصل آن دارند.
عنوان سوال:

این جانب در حدود دو سال است که در آمریکا مشغول تحصیل بوده و تا توانسته‌ام در اجرای دستورات دین مبین اسلام کوشیده‌ام، قبل از این که از ایران حرکت نمایم به حضور یکی از علمای دین مشرّف شده تا وظایف دین خود را در یک مملکت غیر مسلمان بدانم، یکی از دستورات ایشان آن بود که گوشت و ماهی نخورم و چندی قبل در قرآن مجید به این آیات مبارکه برخوردم( حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ )(100)،( وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ )(101)
و آیه مبارکه دیگر( الْیَوْمَ اُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَطَعامُ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ حِل لَکُمْ وَطَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ )(102)، اوّلاً مسیحی‌ها غیر خدا را در موقع ذبح نام نمی‌برند و در ثانی جزء کسانی هستند که کتاب به آنها عطا شده است، این جانب دلیلی نمی‌بینم که گوشت نخورم.
چنان چه بفرمایید که این جانب اشتباه درک نموده است تقاضا می‌نماید که این جانب را روشن فرمایید که باعث سپاسگزاری خواهد بود.
دیگر آن که این جانب تا بیست سالگی وقتی نماز می‌خواندم معنی آن راندانسته‌ام و نفهمیدم که چه می‌گویم، ولی بعد از این که به معنی بزرگ آن واقف شدم از نماز خواندن چندان بار بیشتر لذّت می‌برم، آیا بهتر نیست که هر کسی نماز را به زبان محلّی خود گفته و از ادای آن چندین بار بیشتر لذّت ببرد؟
چرا اصلاً قرآن مجید را به فارسی ساده ننوشته و در دسترس مردم گذارده تاهم عالی‌ترین کتاب را برای هدایت جامعه مسلمان ایران هدیه کرده و هم مردم از خواندن آن لذّت برده و با گفته‌های پروردگارشان آشنا شوند؟
مردم قرآن مجید را تلاوت کرده و از افراد بی‌خبر معانی آن را می‌پرسند که به جای هدایت باعث گمراهی می‌شود، اگر دلائل مخالفی وجود دارد که در قرآن مجید گفته شده تقاضا می‌نماید که ذکر نام سوره و شماره آیه را فرموده و این جانب را از بی‌خبری نجات دهید.


پاسخ:

این که نوشته اید که: بعضی به شما گفته‌اند که: گوشت ماهی نباید خورد، این معنی صحیح نیست، بلکه هر ماهی که پوست آن دارای فلس باشد و آن را از آب زنده بیرون بیاورند و موت آن در خارج آب واقع شود، خوردن گوشت آن حلال است اگر چه بیرون آورنده آن کافر باشد و امّا حیوانات از قبیل گاو و گوسفند، شرط حلّیّت آنها به ذبح آن است که ذبح کننده در موقع ذبح اسم خداوند تعالی را بر ذبیحه برده باشد، پس اگر اسم خداوند برده نشود حلال نیست، آیه 121 در سوره انعام که می‌فرماید:( وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ )دلالت بر این مطلب دارد، پس چنان نیست که بردن اسم بتها فقط سبب حرمت باشد، بلکه ذکر نکردن اسم خداوند هم موجب حرمت است و امّا آیه شریفه( وَطَعامُ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ … )(103) این حکمیست که ثابت است برای اهل کتاب به این جهت که طعام اهل کتاب یعنی چنان نیست که طعام بودن اهل کتاب فی نفسه موجب حرمت باشد و این آیه شریفه اطلاق ندارد که دلالت کند بر این که طعام آنها اگر موجبات حرمتی از غیر این جهت داشته باشد حلال است.
مثل این که: اگر خون در طعام آنها داخل شده باشد، یا ذبیحه که شرط ذبح نداشته باشد، یا طعامی که از گوشت خوک تهیّه شده باشد، به این آیه کسی استدلال کند که طعام اهل کتاب است و مانعی ندارد.
و امّا این که نوشته‌اید:
خوب است در نماز ترجمه قرآن خوانده شود، شما تازه‌وارد شده اید و مصالح و مفاسد مطالب کما کان در دست شما نیست، ادلّه قطعیّه دلالت دارد بر این که باید نماز به همان لسان عربی که نازل شده است خوانده شود (104)، قرآن کریم به لسان عربیست که جاذب است و جهاتی را از فصاحت و غیر آن داراست و تراجم آن جهات را واجد نیستند با اختلافی هم که تراجم با اصل آن دارند.





پرسش‌های مرتبط از این مرجع
سوال مرتبط یافت نشد
پرسش‌های مرتبط از دیگر مراجع
سوال مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین