قطعا نگاه کردن به صحنه جان دادن حیوان، برای افراد عادی موجب تالم روحی است و کسانی که بر این کار مداومت دارند و به نوعی از دیدن این صحنه ها، دچار تالم روحی نمی شوند، در واقع مرتکب کاری هستند که از نظر اسلام ناپسند است. از همین رو یکی از شغل های مکروه، قصابی (به معنای کسی که ذبح می کند نه گوشت فروش) است. اما از سویی باید به این نکته توجه داشته باشیم که عالم ماده، عالم تعارضات و تزاحمات است. و باید بین بد و بدتر، بد را انتخاب کرد. و نگاهی کلی نیز به نظام احسن الهی داشت. بسیاری از حیوانات گوشت خوار هستند و اگر جان حیوان دیگری را نگیرند، خودشان نابود می شوند. شاید در نگاه اولی صحنه های شکار حیوانات، صحنه های آزار دهنده ای باشد. اما کسی که چرخه غذایی را می بیند، می فهمد که هر موجودی در جایگاه خود به ایفای نقش در بقای حیات می پردازد. و اندکی تغییر در یک بخش، نظام عالم را دچار اختلال می کند. و تعارض و تزاحم در جای جای این چرخه وجود دارد. و خود عاملی برای ساماندهی نظام مادی است. حتی در بین انسان ها نیز صحنه مرگ افراد، دردناک و اسف بار است اما اگر همین مرگ از بین انسان ها حذف شود، زندگی انسان ها روند معقول خود را از دست می دهد و مشکلات فراوانی پیش روی بشر قرار می گیرد. بنابراین باید بین صحنه احساسی جان دادن یک حیوان، و نظام کلی تری که حکمت آمیز بوده و ضامن بقا و استمرار عالم است، تفکیک کنیم و بدانیم که برای استمرار بقا، چاره ای جز این انتخاب نداریم! حتی اگر بخواهیم گوشت خواری را رها کرده و گیاه خوار شویم، (علیرغم تمام آثار سوء آن برای بدن) با این نوع نگاه باید توجه کنیم که گیاه نیز حیات خاص خود را دارد! و استفاده از آن به عنوان غذا، حیاتش را نابود می کند! و این نکته نیز قابل توجه است که استفاده ما از حیوانات یا گیاهان به چرخه تکامل کمک می کند! گیاه زمانی که توسط حیوان خورده می شود، با از دست دادن حیات قبلی خود پله ای رشد کرده و درجه بالاتری از حیات را می یابد. همان طور که حیوان نیز با جذب شدن به بدن انسان می تواند صاحب درجه بالاتری از حیات شود. به بیان زیبای مثنوی: از جمادی مردم و نامی شدم * وز نما مردم ز حیوان سر زدم مردم از حیوانی و آدم شدم * پس چه ترسم من ز مردن کم شدم؟ پس بهتر است به جای دوری گزیدن از خوراک صحیح و آسیب رساندن به بدن خود، به تکامل چرخه کمک کرده و با بالا بردن انسانیت، چرخه را تکمیل کنیم. نه اینکه با جذب موجودات مختلف به بدن خود، سبب تنزل آنها شویم.
قطعا نگاه کردن به صحنه جان دادن حیوان، برای افراد عادی موجب تالم روحی است و کسانی که بر این کار مداومت دارند و به نوعی از دیدن این صحنه ها، دچار تالم روحی نمی شوند، در واقع مرتکب کاری هستند که از نظر اسلام ناپسند است. از همین رو یکی از شغل های مکروه، قصابی (به معنای کسی که ذبح می کند نه گوشت فروش) است.
اما از سویی باید به این نکته توجه داشته باشیم که عالم ماده، عالم تعارضات و تزاحمات است. و باید بین بد و بدتر، بد را انتخاب کرد. و نگاهی کلی نیز به نظام احسن الهی داشت.
بسیاری از حیوانات گوشت خوار هستند و اگر جان حیوان دیگری را نگیرند، خودشان نابود می شوند. شاید در نگاه اولی صحنه های شکار حیوانات، صحنه های آزار دهنده ای باشد. اما کسی که چرخه غذایی را می بیند، می فهمد که هر موجودی در جایگاه خود به ایفای نقش در بقای حیات می پردازد. و اندکی تغییر در یک بخش، نظام عالم را دچار اختلال می کند. و تعارض و تزاحم در جای جای این چرخه وجود دارد. و خود عاملی برای ساماندهی نظام مادی است.
حتی در بین انسان ها نیز صحنه مرگ افراد، دردناک و اسف بار است اما اگر همین مرگ از بین انسان ها حذف شود، زندگی انسان ها روند معقول خود را از دست می دهد و مشکلات فراوانی پیش روی بشر قرار می گیرد.
بنابراین باید بین صحنه احساسی جان دادن یک حیوان، و نظام کلی تری که حکمت آمیز بوده و ضامن بقا و استمرار عالم است، تفکیک کنیم و بدانیم که برای استمرار بقا، چاره ای جز این انتخاب نداریم! حتی اگر بخواهیم گوشت خواری را رها کرده و گیاه خوار شویم، (علیرغم تمام آثار سوء آن برای بدن) با این نوع نگاه باید توجه کنیم که گیاه نیز حیات خاص خود را دارد! و استفاده از آن به عنوان غذا، حیاتش را نابود می کند!
و این نکته نیز قابل توجه است که استفاده ما از حیوانات یا گیاهان به چرخه تکامل کمک می کند! گیاه زمانی که توسط حیوان خورده می شود، با از دست دادن حیات قبلی خود پله ای رشد کرده و درجه بالاتری از حیات را می یابد. همان طور که حیوان نیز با جذب شدن به بدن انسان می تواند صاحب درجه بالاتری از حیات شود.
به بیان زیبای مثنوی:
از جمادی مردم و نامی شدم * وز نما مردم ز حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم * پس چه ترسم من ز مردن کم شدم؟
پس بهتر است به جای دوری گزیدن از خوراک صحیح و آسیب رساندن به بدن خود، به تکامل چرخه کمک کرده و با بالا بردن انسانیت، چرخه را تکمیل کنیم. نه اینکه با جذب موجودات مختلف به بدن خود، سبب تنزل آنها شویم.
- [آیت الله بهجت] آیا وطی حیوان ذبح شده، احکام وطی به حیوان پیش از ذبح را دارد؟
- [سایر] منظور از فطرت انسان چیست؟
- [سایر] رابطه زبان قرآن با فطرت انسان چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ذبح حیوان با کارد استیل چگونه است؟
- [آیت الله اردبیلی] بعد از ذبح حیوان حلال گوشت، شک میکنیم خونی که در بدن حیوان است، باقی مانده خون حیوان است یا خون هنگام ذبح است که به داخل بدن حیوان برگشته است. در این صورت، وظیفه چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا ذبح حیوان با استیل جایز است؟
- [سایر] آیا فطرت الهی در انسان جبر ایجاد نمیکند؟
- [آیت الله سیستانی] در اینجاب اول گلوله ای به سر حیوان شلیک می کند و بعد آن را ذبح می نمایند. اگر قبل از جان دادن حیوان مسلمانی حیوان حلال گوشت را ذبح کند گوشت آن حلال است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ذبح حیوان با چاقوی استیل چه حکمی دارد؟
- [آیت الله بهجت] ذبح حیوان بدون گفتن بسم اللّه چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مظاهری] اگر فهمید حیوانی را رو به قبله ذبح نکرده است آن حیوان حلال است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر ذرّه ای خون حیض، نفاس، استحاضه، همچنین خون حیوان نجس و انسان ملحد یا مشرک و حیوانی که به ذبح شرعی کشته نشده و به حکم مردار است, در لباس یا بدن کسی باشد، نماز با آن, باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] در ذِبح کننده (اختیار) شرط نیست، پس اگر کسی از روی اکراه ولی با مراعات شرایط شرعی حیوان را ذبح کند، حلال و پاک است؛ همچنین لازم نیست بردن نام خدا از نظر ذبح کننده واجب باشد، پس اگر کسی معتقد به وجوب آن نباشد اما هنگام ذبح به قصد ذبح نام خدا را بر زبان جاری کند، کافی است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که حیوان را ذبح می کند می تواند مرد باشد یا زن یا بچه نابالغی که دستورات ذبح را می داند، ولی بهتر است تا دسترسی به مرد باشد زنان و کودکان را معاف دارند.
- [آیت الله مظاهری] اگر غذا لای دندان مانده باشد و داخل دهان خون بیاید چه انسان بداند که خون به غذا رسیده یا نداند آن غذا پاک است.
- [آیت الله مظاهری] اگر حیوان را قبل از ذبح شوک دهند تا کمی بیحس شود و بعد سر او را به واسطه دست یا دستگاه ببرند اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] دستور سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن یعنی: (نای (راه نفس))، (مِری (راه غذا)) و دو شاهرگ حیوان را از زیر بر آمدگی گلو به طور کامل ببرند و اگر آنها را بشکافند، کافی نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر به واسطه شکار کردن حیوان دو نیم شود، چنانچه وقتی برسد که حیوان جان داده است هر دو قسمت حلال است امّا اگر حیوان زنده است چنانچه وقت برای سر بریدن دارد آن قسمتی که در آن سر نیست حرام است و آن قسمت دیگر حلال است اگر آن را ذبح کند. شکار با سگ:
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر غذا در دهان باشد یا لای دندان مانده باشد و داخل دهان خون بیاید، چنانچه انسان نداند که خون به غذا رسیده، آن غذا پاک است و اگر بداند خون به آن رسیده، بنا بر احتیاط نجس میشود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر غذا لای دندان مانده باشد و داخل دهان خون بیاید چنانچه انسان نداند که خون به غذا رسیده ان غذا پاک است و اگر خون به ان برسد بنابر احتیاط محکوم به نجاست است