انسان بر اساس تفکر و بینشی که دارد دست به گزینش می زند. در زندگی همیشه دو راهی ها و لحظات سرنوشت سازی پیش می آید که انسان را ناگزیر از انتخاب می کند، هر چه فرد از درایت بهتری برخوردار باشد به همان نسبت امکان موفقیت او در تعیین مسیر زندگی اش بیشتر خواهد بود. البته در شکل گیری رفتار انسان در همه موارد اندیشه و تفکر ملاک عمل قرار نمی گیرد بلکه گاهی احساسات و تمایلات موجب می شوند که او دست به اعمالی بزند که ممکن است چندان مورد پسند منطق و فکر نباشند. حتی افرادی که ظاهرا به طور ناآگاهانه اقدام به انتخاب شیوه زندگی خود می کنند هم به نوعی تحت تأثیر اندیشه ها، نگرشها و احساسات خود قرار می گیرند. فرهنگ عاملی نیست که به طور دفعی و یک شبه بوجود آید بلکه در اثر زندگی اجتماعی و به مرور زمان شکل می گیرد، تأثیر فرهنگ جامعه بر فرد به حدی است که حتی سلایق و ذائقه افراد را هم متأثر می کند. فرهنگ در واقع در افراد یک روح جمعی ایجاد می کند که ما می توانیم آثار و نتایج آن را بر اعمال و رفتار تک تک آنان مشاهده کنیم. در جوامع مختلف ، آداب و رسوم متفاوتی رایج است . گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد و این موضوع بخصوص در مسئله زناشویی قابل توجه است. آداب اجتماعی رایج در یک جامعه هم در طبقات اجتماعی و ساکنان قسمتهای مختلف یک کشور متفاوت است و گاه در پیوندهای زناشویی مشکلاتی را ایجاد می کند. آداب و رسوم ده با شهر ، و آداب و رسوم اصناف و طبقات مختلف اجتماع با یکدیگر فرق دارد. لذا ضرورت دارد، در زناشویی همه این موارد مورد توجه قرار گیرد. خانواده های سنتی اجازه نمی دهند که فرزند در حضور آنان آزادانه عمل کند. خانواده هایی که به اصطلاح متجدد هستند و از فرهنگ غرب تقلید می کنند با خانواده های سنتی نمی جوشند. طبقات کارگر و مستضعف از آداب و رسوم خاص خود پیروی می کنند. در این گونه طبقات آداب و رسوم غربی محلی ندارد. چهار زانو نشستن و استفاده از کلمات خاص در سخن گفتن و احیاناً دراز کشیدن و لم دادن در مجالس از آداب رایج است که به هیچ وجه این گونه رفتارها برای خانواده های فرنگی مآب قابل تحمل نیست و در نتیجه ازدواج هایی که در چنین خانواده هایی با آداب و رسوم متفاوت صورت می گیرد، برای زوجین و خانواده های آنان خوشایند نیست و گاه به صورت مشکل حادی خودنمایی می کند که حلاوت زندگی را از زن و شوهر می گیرد و خانواده های وابسته را نیز ناراحت می کند و به عکس العمل های ناخوشایند وا می دارد. در ازدواج مسئله لباس پوشیدن و آرایش ظاهر در مورد خانمها بسیار حائز اهمیت است. چنانچه یک زن مؤمن محّجبه با یک مرد بی بند و بار ازدواج کند؛ زندگی برای یک عمر برای او زجرآور خواهد بود. برعکس یک زن آرایش کرده ی بد حجاب هم چنانچه با مردی متدین ازدواج کند؛ زندگی هر دو با ناراحتی و مجادله خواهد گذشت. برای دختری که تمام هّم و غمش توجه به لباس و تجملات و خودنمایی است ، تحمل مردی که تمام اوقات خود را به مطالعه می گذراند و توجهی به لباس او و خودش و وضعیت خانه ندارد؛ مشکل است. خوشبختانه چون نحوه لباس پوشیدن و آراستن ظاهر یک امر عینی است. بنابراین در این مورد بررسی و تصمیم گیری امر ساده ای است و هر کس در نگاه اول می تواند وضعیت خود را با طرف مقابل ارزیابی کند. بعضی از خانواده ها سنت های فرهنگی خود را حفظ کرده و آنها را به دیده احترام می نگرند و عمل می نمایند. در زندگی هر فرد ارزش ها و ضد ارزش های فرهنگی نقش مهمی دارد؛ باید توجه داشت که کدام ارزش و عقیده خوب یا بد است. در اینجا آنچه مطرح است، اختلاف اعتقادات و باورها و نقش آنها در زندگی خانوادگی است. این موضوع باید قبل از ازدواج مورد توجه قرار بگیرد و فرد همسری انتخاب کند که اعتقادات و باورهای او به اعتقادات و باورهای وی نزدیک باشد. در این صورت آنها خواهند توانست با روش های منطقی بر اعتقادات و باورهای یکدیگر تأثیر بگذارند و اختلاف های جزیی را حل و ایجاد تفاهم نمایند.
انسان بر اساس تفکر و بینشی که دارد دست به گزینش می زند. در زندگی همیشه دو راهی ها و لحظات سرنوشت سازی پیش می آید که انسان را ناگزیر از انتخاب می کند، هر چه فرد از درایت بهتری برخوردار باشد به همان نسبت امکان موفقیت او در تعیین مسیر زندگی اش بیشتر خواهد بود.
البته در شکل گیری رفتار انسان در همه موارد اندیشه و تفکر ملاک عمل قرار نمی گیرد بلکه گاهی احساسات و تمایلات موجب می شوند که او دست به اعمالی بزند که ممکن است چندان مورد پسند منطق و فکر نباشند. حتی افرادی که ظاهرا به طور ناآگاهانه اقدام به انتخاب شیوه زندگی خود می کنند هم به نوعی تحت تأثیر اندیشه ها، نگرشها و احساسات خود قرار می گیرند.
فرهنگ عاملی نیست که به طور دفعی و یک شبه بوجود آید بلکه در اثر زندگی اجتماعی و به مرور زمان شکل می گیرد، تأثیر فرهنگ جامعه بر فرد به حدی است که حتی سلایق و ذائقه افراد را هم متأثر می کند. فرهنگ در واقع در افراد یک روح جمعی ایجاد می کند که ما می توانیم آثار و نتایج آن را بر اعمال و رفتار تک تک آنان مشاهده کنیم.
در جوامع مختلف ، آداب و رسوم متفاوتی رایج است . گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می باشد و این موضوع بخصوص در مسئله زناشویی قابل توجه است.
آداب اجتماعی رایج در یک جامعه هم در طبقات اجتماعی و ساکنان قسمتهای مختلف یک کشور متفاوت است و گاه در پیوندهای زناشویی مشکلاتی را ایجاد می کند. آداب و رسوم ده با شهر ، و آداب و رسوم اصناف و طبقات مختلف اجتماع با یکدیگر فرق دارد. لذا ضرورت دارد، در زناشویی همه این موارد مورد توجه قرار گیرد. خانواده های سنتی اجازه نمی دهند که فرزند در حضور آنان آزادانه عمل کند. خانواده هایی که به اصطلاح متجدد هستند و از فرهنگ غرب تقلید می کنند با خانواده های سنتی نمی جوشند. طبقات کارگر و مستضعف از آداب و رسوم خاص خود پیروی می کنند. در این گونه طبقات آداب و رسوم غربی محلی ندارد. چهار زانو نشستن و استفاده از کلمات خاص در سخن گفتن و احیاناً دراز کشیدن و لم دادن در مجالس از آداب رایج است که به هیچ وجه این گونه رفتارها برای خانواده های فرنگی مآب قابل تحمل نیست و در نتیجه ازدواج هایی که در چنین خانواده هایی با آداب و رسوم متفاوت صورت می گیرد، برای زوجین و خانواده های آنان خوشایند نیست و گاه به صورت مشکل حادی خودنمایی می کند که حلاوت زندگی را از زن و شوهر می گیرد و خانواده های وابسته را نیز ناراحت می کند و به عکس العمل های ناخوشایند وا می دارد.
در ازدواج مسئله لباس پوشیدن و آرایش ظاهر در مورد خانمها بسیار حائز اهمیت است. چنانچه یک زن مؤمن محّجبه با یک مرد بی بند و بار ازدواج کند؛ زندگی برای یک عمر برای او زجرآور خواهد بود. برعکس یک زن آرایش کرده ی بد حجاب هم چنانچه با مردی متدین ازدواج کند؛ زندگی هر دو با ناراحتی و مجادله خواهد گذشت. برای دختری که تمام هّم و غمش توجه به لباس و تجملات و خودنمایی است ، تحمل مردی که تمام اوقات خود را به مطالعه می گذراند و توجهی به لباس او و خودش و وضعیت خانه ندارد؛ مشکل است.
خوشبختانه چون نحوه لباس پوشیدن و آراستن ظاهر یک امر عینی است. بنابراین در این مورد بررسی و تصمیم گیری امر ساده ای است و هر کس در نگاه اول می تواند وضعیت خود را با طرف مقابل ارزیابی کند.
بعضی از خانواده ها سنت های فرهنگی خود را حفظ کرده و آنها را به دیده احترام می نگرند و عمل می نمایند.
در زندگی هر فرد ارزش ها و ضد ارزش های فرهنگی نقش مهمی دارد؛ باید توجه داشت که کدام ارزش و عقیده خوب یا بد است. در اینجا آنچه مطرح است، اختلاف اعتقادات و باورها و نقش آنها در زندگی خانوادگی است. این موضوع باید قبل از ازدواج مورد توجه قرار بگیرد و فرد همسری انتخاب کند که اعتقادات و باورهای او به اعتقادات و باورهای وی نزدیک باشد. در این صورت آنها خواهند توانست با روش های منطقی بر اعتقادات و باورهای یکدیگر تأثیر بگذارند و اختلاف های جزیی را حل و ایجاد تفاهم نمایند.
- [سایر] به نظر بنده فرهنگ در امر ازدواج بسیار مهم است و دوست دارم همسر آینده ام از لحاظ فرهنگی با من هم کفو باشد نظر شما چیست ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج غیر سیّد با زن سیّده جایز است؟ چون بعضی معتقدند که در ازدواج کفو بودن شرط است و سیّده با غیر سیّد کفو نیست و ثانیاً اگر احتمال درگیری باشد حکم مسأله چیست؟
- [آیت الله بهجت] زن سیّده با مرد غیر سیّد می تواند ازدواج کند یا خیر؟ آیا کفو یکدیگر هستند؟
- [سایر] در صورتی که دختر و پسری هم کفو باشند ؛ ولی پدر دختر مخالف ازدواج آنها باشد، آیا باز هم رضایت او لازم است؟ (باید توجه داشت دختر بالغ و رشیده است و نیاز به ازدواج دارد )؟
- [سایر] قانون حکومت جمهوری اسلامی ایران دربارة متعه چیست؟ آیا ثبت آن از لحاظ قانون لازم است؟
- [سایر] آیا در ازدواج،خانواده و پدر و مادر دو طرف، باید هم کفو باشند؟
- [سایر] آیا در ازدواج،خانواده و پدر و مادر دو طرف، باید هم کفو باشند؟
- [آیت الله بهجت] اگر پدر تا بیست یا سی سال دختر خود را تزویج نکند و دختر هم بخواهد با کفو شرعی خود صیغه کند، آیا اذن پدر لازم است یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در رساله جنابعالی آمده: (اگر دختر عاقله بالغه رشیده نیاز به شوهر داشته باشد، و پدر او را از ازدواج با مردی که شرعاً و عرفاً کفو او است منع کند، اجازه پدر در این جا شرط نیست.) آیا منظور، ازدواج دائم است یا شامل موقّت هم می شود؟ اگر شامل ازدواج موقّت می شود، هم کفو بودن در آن به چه معنایی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در رساله جنابعالی آمده: (اگر دختر عاقله بالغه رشیده نیاز به شوهر داشته باشد، و پدر او را از ازدواج با مردی که شرعاً و عرفاً کفو او است منع کند، اجازه پدر در این جا شرط نیست.) آیا منظور، ازدواج دائم است یا شامل موقّت هم می شود؟ اگر شامل ازدواج موقّت می شود، هم کفو بودن در آن به چه معنایی است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر پدر و جد پدری غائب باشند، به طوری که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدری اجازه بگیرند. و همچنین اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و بخواهد با پسری که شرعاً و عرفاً هم کفو او می باشد ازدواج کند و پدر و جدّ پدری بدون جهت مانع می شوند و سخت گیری می کنند در این صورت نیز اجازه آنان لازم نیست، و همینطور اگر دختر باکره نباشد اجازه پدر و جدّ لازم نیست، حتّی در صورتی که بدون شوهر رفتن، به او نزدیکی شده باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .در داد و ستد سلف, هرگاه فروشنده همان کالای مورد تعهّد را در زمان مقرّر تحویل دهد , پذیرش آ ن بر خریدار لازم است , چنان که اگر از لحاظ مقدار یا از جهت رغبت یا قیمت کمتر بود , قبول آن بر خریدار لازم نیست؛ ولی اگر از لحاظ مقدار بیشتر بود , می تواند آن مقدار زائد را بپذیرد و اگر از جهت رغبت یا قیمت بیشتر بود , در صورتی که مصداق همان کالای مورد فروش باشد, باید قبول کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صحت مضاربه، صیغه عقد، لازم نیست، بلکه مضاربه معاطاتی نیز صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] در صحت مضاربه صیغه عقد لازم نیست بلکه به صورت معاطات نیز صحیح است.
- [آیت الله بهجت] وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم میتواند برای خواندن صیغه از طرف دیگری وکیل شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم میتواند برای خواندن صیغه عقد از طرف دیگری وکیل شود؛ بلکه بچه ممیّز نیز میتواند برای خواندن صیغه وکیل شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در عقد ازدواج خواه دائم باشد یا موقت، خواندن صیغه لازم است و رضایت طرفین به تنهایی کافی نیست و صیغه عقد را طرفین یا وکیل آنها می توانند بخوانند.
- [آیت الله علوی گرگانی] لازم نیست صیغه صلح به عربی خوانده شود، بلکه با هر لفظی که بفهماند باهم صلح وسازش کردهاند، صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم میتواند برای خواندن صیغه عقد از طرف دیگری وکیل شود.
- [آیت الله سبحانی] وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم می تواند برای خواندن صیغه عقد از طرف دیگری وکیل شود.