(وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ)؛ قصص (28)، آیه 59.؛ (و پروردگار تو (-(هرگز )-)ویران گر شهرها نبوده است؛ تا (-(پیشتر )-)در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند و ما شهرها را - تا مردمشان ستم گر نباشند - ویران کننده نبوده ایم). نخست باید دانست که یکی از مهم ترین وظایف پیامبران، به ویژه پیامبران اولواالعزم، هدایت و داوری میان مردمی است که به دلیل شکل گیری نظام اجتماعی و تزاحم منافع، با همدیگر اختلاف پیدا کرده بودند؛ زیرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه های کوچک و به طور اشتراکی، زندگی می کردند؛ اما رفته رفته، با پیدایش آتش و فلز و گسترش امکانات، برخی بر برخی سلطه پیدا کردند و بسیاری از آنان از هدایت الهی، دور شدند و آن یکپارچگی اولیه را از دست دادند. این مسئله در سرزمین های دارای تمدن کهن که به طور عموم در منطقه خاورمیانه بودند، شکل گرفت؛ زیرا آدم و حوا در این منطقه هبوط یافتند؛ (وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً)؛ نساء (4)، آیه 1.؛ (از آن دو نفر، مردان و زنان فراوانی گسترش پیدا کردند). از این رو، بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولواالعزم، در این مناطق، مبعوث شدند. در قرآن مجید چنین می خوانیم: (کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ)؛ بقره (2)، آیه 213.؛ (مردم، امتی یگانه بودند؛ پس خداوند، پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان، کتاب (-(خود )-)را به حق فرو فرستاد؛ تا میان مردم در آن چه با هم اختلاف داشتند، داوری کند و جز کسانی که (-(کتاب )-)به آنان داده شد - پس از آن که دلایل روشن برای آنان آمد - به خاطر ستم (-(و حسدی )-)که میانشان بود (-(هیچ کس )-)، در آن اختلاف نکرد؛ پس خداوند، آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آن چه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست، هدایت می کند). یکی از لوازم نبوت عامه، این است که هیچ مردمی بدون راهنما نباشند و ممکن نیست خداوند ملتی را بدون راهنما، رها کند؛ زیرا خدا، مربی و مدبر انسان است و انسان، مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته، عوالمی پیش روی دارد و انسان، بدون راهنمایی وحی، نمی داند از کجا آمده است و به کجا می رود. قرآن کریم در این مورد می فرماید: هیچ امتی، بدون بیم دهنده نخواهد بود؛ (إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِیها نَذِیرٌ)؛ فاطر (35)، آیه 24.. انفکاک بشریت و نبوت، ممکن نیست یا خود پیغمبر در یک جامعه معین به سر می برد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش. اهمیت استراتژیک خاورمیانه علت این که بیشتر پیامبرانی که در قرآن نام آنها آمده، از منطقه خاورمیانه می باشند، این است که خاورمیانه، محل تلاقی سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا و مشتمل بر قلمروها و آب راه هایی است که در زمره پراهمیت ترین مناطق استراتژیک جهان می باشد. خاورمیانه به لحاظ مجاورت با دو اقیانوس اطلس و هند و وجود دریاهایی مانند دریای مدیترانه، دریای احمر، دریای خزر، دریای سیاه و همچنین خلیج فارس، از مهم ترین مناطق کره زمین است. علاوه بر این، وجود کانال ها و تنگه های استراتژیکی چون تنگه هرمز (محل اتصال خلیج فارس و دریای عمان)، تنگه های بسفر و داردانل (در شمال غرب ترکیه)، تنگه باب المندب (محل اتصال دریای سرخ به خلیج عدن در جنوب غربی عربستان)، تنگه جبل الطارق (محل اتصال دریای مدیترانه با اقیانوس اطلس)، نقش برجسته خاورمیانه را دو چندان کرده است و به همین جهت، خاورمیانه از نخستین خاستگاه های تمدن جهان بوده است. بسیاری از باورها و آیین های جهان، از این جا برخاسته اند و این منطقه، زادگاه ادیان مهمی چون یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است و مکان های مقدس و متبرک این سه دین نیز در این منطقه قرار دارند. آدم و حوا در این منطقه (حجاز) هبوط نمودند و نسل بشر در آن جا رشد کرد و در نتیجه، نیاز به پیامبر و رهنما داشتند و بعد از گذشت سالیان طولانی، نسل آدم از این منطقه به مناطق دیگر کره زمین مهاجرت نمودند و چه بسا این مهاجرت وقتی اتفاق افتاد که ادیان الهی، شکل گرفته بودند و مردم، پیامبران اولواالعزم را می شناختند. آیا در غرب، پیامبری ظهور کرده است؟ باید گفت ممکن است در آن مناطق، جمعیتی نبود و یا اگر بود، ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است؛ چون انبیایی که آمار و نامشان در قرآن و کتاب های روایی هست، معدود هستند و نام همگی آنان در دسترس ما نیست. خدای سبحان می فرماید: (مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ)؛ غافر (40)، آیه 78.؛ (ما پیش از تو، رسولانی فرستادیم؛ سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نکرده ایم). از این رو، شاید در غرب نیز انبیایی بوده اند که در قرآن، سرگذشت آنان نیامده است و علت عدم ذکر نام و سرگذشت آنها، بیان سرگذشت پیامبران بزرگ و تمدن ساز بوده، به طوری که نیازی به طرح داستان دیگر پیامبران، نبوده است. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج 2. استاد جوادی آملی می گوید: (گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت ادریس را همان هرمس پنداشته اند؛ هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثاذیمون دانسته اند و عده ای شاید بر اثر همین مطلب، هرمس و آغاثاذیمون و فیثاغورس و ارسطو را از انبیا می دانند) جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ص 236.. البته به طور قطع می توان گفت که خداوند متعال، هیچ گروه و امتی را عذاب نخواهد کرد؛ مگر این که پیام وحی برای آنان قابل دسترسی باشد؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ)؛ قصص (28)، آیه 59.؛ (و پروردگار تو (-(هرگز )-)ویران گر شهرها نبوده است؛ تا (-(پیشتر )-)در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند و ما شهرها را - تا مردمشان ستم گر نباشند - ویران کننده نبوده ایم). همچنین آیه (ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً)؛ اسراء (17)، آیه 15.؛ (ما هرگز عذاب نمی کنیم؛ مگر این که رسولی را بفرستیم). اگر افرادی به جهت سلطه سران شرک و کفر، از وحی الهی محروم باشند، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قیامت، مشمول رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلاً)؛ نساء (4)، آیه 98.؛ (مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چاره جویی نتوانند و راهی نیابند). پاسخ سؤال سوم: تعداد پیامبران الهی بنا بر قول مشهور، یک صد و بیست و چهارهزار نفر است؛ ولی نام های تعداد کمی از آنان در قرآن آمده است؛ زیرا بیشتر پیامبران، صاحب شریعت مستقل نبوده اند؛ بلکه دعوت کننده به شریعت پیامبر اولواالعزم دیگر بوده اند که به آنها پیامبران تبلیغی گفته می شود و بسیاری از پیامبران، بر یک شهر یا روستا و یا حتی برخی بر یک خانواده مبعوث بوده اند. اسامی پیامبرانی که در قرآن آمده، عبارتند از: آدم، نوح، ادریس، هود، صالح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، الیسع، ذوالکفل، الیاس، یونس، اسحاق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسی، هارون، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیی، اسماعیل صادق الوعد، عیسی و محمدصلی الله علیه وآله. برخی هم پیامبری شان محل بحث است که عبارتند از: ذی القرنین، عمران پدر مریم و عُزیر. در برخی آیات هم اوصاف پیامبرانی ذکر شده، امّا اسم آن پیامبر نیامده؛ مثل آیه 243 و 246 بقره که به ترتیب در مورد حزقیل و اشموئیل می باشند و آیه 259 بقره که در مورد ارمیا یا عُزیر می باشد. همچنین آیه 65 که در مورد خضر می باشد؛ اگر چه پیامبری جناب خضر، محل بحث است. المیزان، ج 2، ص 140. در روایات نیز نام برخی انبیا آمده است؛ همچون شعیا؛ حیقوق یا حبقوق، دانیال، جرجیس، حنظله و خالد. ر.ک: بحارالانوار، ج 12 و 14 ؛ مفاتیح الجنان، دعای عمل ام داود.
(وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ)؛ قصص (28)، آیه 59.؛ (و پروردگار تو (-(هرگز )-)ویران گر شهرها نبوده است؛ تا (-(پیشتر )-)در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند و ما شهرها را - تا مردمشان ستم گر نباشند - ویران کننده نبوده ایم).
نخست باید دانست که یکی از مهم ترین وظایف پیامبران، به ویژه پیامبران اولواالعزم، هدایت و داوری میان مردمی است که به دلیل شکل گیری نظام اجتماعی و تزاحم منافع، با همدیگر اختلاف پیدا کرده بودند؛ زیرا انسان ها در ابتدا به صورت گروه های کوچک و به طور اشتراکی، زندگی می کردند؛ اما رفته رفته، با پیدایش آتش و فلز و گسترش امکانات، برخی بر برخی سلطه پیدا کردند و بسیاری از آنان از هدایت الهی، دور شدند و آن یکپارچگی اولیه را از دست دادند. این مسئله در سرزمین های دارای تمدن کهن که به طور عموم در منطقه خاورمیانه بودند، شکل گرفت؛ زیرا آدم و حوا در این منطقه هبوط یافتند؛ (وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً)؛ نساء (4)، آیه 1.؛ (از آن دو نفر، مردان و زنان فراوانی گسترش پیدا کردند). از این رو، بیشتر پیامبران و به ویژه پیامبران اولواالعزم، در این مناطق، مبعوث شدند.
در قرآن مجید چنین می خوانیم: (کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ)؛ بقره (2)، آیه 213.؛ (مردم، امتی یگانه بودند؛ پس خداوند، پیامبران را نوید آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان، کتاب (-(خود )-)را به حق فرو فرستاد؛ تا میان مردم در آن چه با هم اختلاف داشتند، داوری کند و جز کسانی که (-(کتاب )-)به آنان داده شد - پس از آن که دلایل روشن برای آنان آمد - به خاطر ستم (-(و حسدی )-)که میانشان بود (-(هیچ کس )-)، در آن اختلاف نکرد؛ پس خداوند، آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آن چه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست، هدایت می کند).
یکی از لوازم نبوت عامه، این است که هیچ مردمی بدون راهنما نباشند و ممکن نیست خداوند ملتی را بدون راهنما، رها کند؛ زیرا خدا، مربی و مدبر انسان است و انسان، مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته، عوالمی پیش روی دارد و انسان، بدون راهنمایی وحی، نمی داند از کجا آمده است و به کجا می رود.
قرآن کریم در این مورد می فرماید: هیچ امتی، بدون بیم دهنده نخواهد بود؛ (إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِیها نَذِیرٌ)؛ فاطر (35)، آیه 24..
انفکاک بشریت و نبوت، ممکن نیست یا خود پیغمبر در یک جامعه معین به سر می برد و یا نماینده و جانشین او و یا کتاب و تعالیمش.
اهمیت استراتژیک خاورمیانه
علت این که بیشتر پیامبرانی که در قرآن نام آنها آمده، از منطقه خاورمیانه می باشند، این است که خاورمیانه، محل تلاقی سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا و مشتمل بر قلمروها و آب راه هایی است که در زمره پراهمیت ترین مناطق استراتژیک جهان می باشد.
خاورمیانه به لحاظ مجاورت با دو اقیانوس اطلس و هند و وجود دریاهایی مانند دریای مدیترانه، دریای احمر، دریای خزر، دریای سیاه و همچنین خلیج فارس، از مهم ترین مناطق کره زمین است. علاوه بر این، وجود کانال ها و تنگه های استراتژیکی چون تنگه هرمز (محل اتصال خلیج فارس و دریای عمان)، تنگه های بسفر و داردانل (در شمال غرب ترکیه)، تنگه باب المندب (محل اتصال دریای سرخ به خلیج عدن در جنوب غربی عربستان)، تنگه جبل الطارق (محل اتصال دریای مدیترانه با اقیانوس اطلس)، نقش برجسته خاورمیانه را دو چندان کرده است و به همین جهت، خاورمیانه از نخستین خاستگاه های تمدن جهان بوده است. بسیاری از باورها و آیین های جهان، از این جا برخاسته اند و این منطقه، زادگاه ادیان مهمی چون یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است و مکان های مقدس و متبرک این سه دین نیز در این منطقه قرار دارند.
آدم و حوا در این منطقه (حجاز) هبوط نمودند و نسل بشر در آن جا رشد کرد و در نتیجه، نیاز به پیامبر و رهنما داشتند و بعد از گذشت سالیان طولانی، نسل آدم از این منطقه به مناطق دیگر کره زمین مهاجرت نمودند و چه بسا این مهاجرت وقتی اتفاق افتاد که ادیان الهی، شکل گرفته بودند و مردم، پیامبران اولواالعزم را می شناختند.
آیا در غرب، پیامبری ظهور کرده است؟
باید گفت ممکن است در آن مناطق، جمعیتی نبود و یا اگر بود، ما دلیلی نداریم که خداوند برای آنها انبیایی نفرستاده است؛ چون انبیایی که آمار و نامشان در قرآن و کتاب های روایی هست، معدود هستند و نام همگی آنان در دسترس ما نیست.
خدای سبحان می فرماید: (مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ)؛ غافر (40)، آیه 78.؛ (ما پیش از تو، رسولانی فرستادیم؛ سرگذشت گروهی از آنان را برای تو باز گفته و گروهی را برای تو بازگو نکرده ایم). از این رو، شاید در غرب نیز انبیایی بوده اند که در قرآن، سرگذشت آنان نیامده است و علت عدم ذکر نام و سرگذشت آنها، بیان سرگذشت پیامبران بزرگ و تمدن ساز بوده، به طوری که نیازی به طرح داستان دیگر پیامبران، نبوده است. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج 2.
استاد جوادی آملی می گوید: (گروهی از عارفان و حکیمان به استناد برخی از تواریخ، حضرت ادریس را همان هرمس پنداشته اند؛ هم چنان که حضرت شیث را همان آغاثاذیمون دانسته اند و عده ای شاید بر اثر همین مطلب، هرمس و آغاثاذیمون و فیثاغورس و ارسطو را از انبیا می دانند) جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ص 236..
البته به طور قطع می توان گفت که خداوند متعال، هیچ گروه و امتی را عذاب نخواهد کرد؛ مگر این که پیام وحی برای آنان قابل دسترسی باشد؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّها رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ)؛ قصص (28)، آیه 59.؛ (و پروردگار تو (-(هرگز )-)ویران گر شهرها نبوده است؛ تا (-(پیشتر )-)در مرکز آنها پیامبری برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند و ما شهرها را - تا مردمشان ستم گر نباشند - ویران کننده نبوده ایم).
همچنین آیه (ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً)؛ اسراء (17)، آیه 15.؛ (ما هرگز عذاب نمی کنیم؛ مگر این که رسولی را بفرستیم).
اگر افرادی به جهت سلطه سران شرک و کفر، از وحی الهی محروم باشند، از مستضعفان به شمار خواهند آمد و در قیامت، مشمول رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ چنان که در قرآن مجید می خوانیم: (إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلاً)؛ نساء (4)، آیه 98.؛ (مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چاره جویی نتوانند و راهی نیابند).
پاسخ سؤال سوم:
تعداد پیامبران الهی بنا بر قول مشهور، یک صد و بیست و چهارهزار نفر است؛ ولی نام های تعداد کمی از آنان در قرآن آمده است؛ زیرا بیشتر پیامبران، صاحب شریعت مستقل نبوده اند؛ بلکه دعوت کننده به شریعت پیامبر اولواالعزم دیگر بوده اند که به آنها پیامبران تبلیغی گفته می شود و بسیاری از پیامبران، بر یک شهر یا روستا و یا حتی برخی بر یک خانواده مبعوث بوده اند.
اسامی پیامبرانی که در قرآن آمده، عبارتند از: آدم، نوح، ادریس، هود، صالح، ابراهیم، لوط، اسماعیل، الیسع، ذوالکفل، الیاس، یونس، اسحاق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسی، هارون، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیی، اسماعیل صادق الوعد، عیسی و محمدصلی الله علیه وآله.
برخی هم پیامبری شان محل بحث است که عبارتند از: ذی القرنین، عمران پدر مریم و عُزیر.
در برخی آیات هم اوصاف پیامبرانی ذکر شده، امّا اسم آن پیامبر نیامده؛ مثل آیه 243 و 246 بقره که به ترتیب در مورد حزقیل و اشموئیل می باشند و آیه 259 بقره که در مورد ارمیا یا عُزیر می باشد. همچنین آیه 65 که در مورد خضر می باشد؛ اگر چه پیامبری جناب خضر، محل بحث است. المیزان، ج 2، ص 140.
در روایات نیز نام برخی انبیا آمده است؛ همچون شعیا؛ حیقوق یا حبقوق، دانیال، جرجیس، حنظله و خالد. ر.ک: بحارالانوار، ج 12 و 14 ؛ مفاتیح الجنان، دعای عمل ام داود.
- [سایر] مسیحیان کشور ما بیشتر در کدام مناطق زندگی می کنند؟
- [سایر] وطن اصلی و تاریخی قوم بنی اسرائیل و پیامبرانش همین بیت المقدس و اورشلیم و مناطق مجاور بوده، مگر سلیمان نبی در همین سرزمین ها حکومت نمی کرده؟ مگر یک به یک پیامبران بنی اسرائیل از همین مناطق برنخواستند و ظاهراً مسلمانان بعدها به مناطق شمالی عربستان از جمله فلسطین وارد شدند. پس چگونه است که ما اسراییل را در ادعاهایش محقّ نمی دانیم؟ توضیح دهید.
- [سایر] کاربست دیدگاههای امامان(ع) و پیامبران(ع) را در زندگی انسانها تبیین کنید؟
- [سایر] آیا اعتقاد به عصمت پیامبران و امامان(علیهم السلام) تأثیری منفی بر زندگی فردی و اجتماعی ما نمی گذارد؟
- [سایر] به جز پیامبرانی که داستان آن ها در قرآن آمده است و پیامبران دیگر را نام ببرید و داستان زندگی آنها را برایم بگویید؟
- [سایر] آیا هنگامی که انسان وحشی، در جامعه ابتدائی زندگی می کرده و خط و زبان نمی دانسته است، پیامبران نیز بوده اند یا نه؟
- [سایر] آیا میتوان گفت بشارت و انذار پیامبران واقعیّتی نداشته، تنها برای ایجاد ترس و امید در بشر، برای زندگی راحت بوده است؟
- [آیت الله بهجت] نقّالی و پرده خوانی های مذهبی که زندگی پیامبران و ائمه معصومین علیهم السّلام را از روی شمایل نقاشی شده ایشان توضیح می دهند ، چه حکمی دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] حق استفاده از آب رودخانه و آبهای زیر زمینی در صورت نیاز مبرم و در حد نیاز در مناطق مرتفع با اهالی همان منطقه است یا اهالی مناطقی که ده ها کیلومتر دورتر زندگی می کنند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در کشور سوئد در بعضی از مناطق به مدت 52 روز خورشید در آسمان غروب نمی کند. و در بعضی از مناطق دیگر طول روز 23 ساعت است. و در بعضی از مناطق دیگر طول روز 17 ساعت است. تکلیف نماز و روزه برادران مسلمان در این مناطق چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] 22 در شهرهایی که از نظر افق با شهری که هلال در آن رؤیت شده هم افق و یا قریب الافق است و همچنین اگر در مناطق شرقی دیده شود برای مناطق غربی حجت است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مسجد خراب شود، به صورت ملک در نمی آید که بتوان آن را مورد معامله قرار داد , مگر در زمینی که (عّنْوةً) فتح شد ه و ملکیّت آن به تبع اثر عمرانی اوست; مانند برخی از مناطق ایران.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود، مگر این که بچّه باشد و در مناطق اسلامی پیدا شود.
- [آیت الله سبحانی] جنس هایی که در بعضی از شهرها با وزن یا پیمانه فروخته می شود و در بعضی از شهرها با شماره (مانند تخم مرغ که امروز در بعضی از مناطق با وزن و در بعضی با شماره می فروشند) هر گاه در شهری که با وزن یاپیمانه می فروشند زیادتر بگیرند ربا و حرام است و در شهر دیگر اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جنسهایی که در بعضی از شهرها با وزن یا پیمانه فروخته می شود و در بعضی از شهرها با شماره (مانند تخم مرغ که امروز در بعضی از مناطق با وزن و در بعضی با شماره می فروشند) هرگاه در شهری که با وزن یا پیمانه می فروشند زیادتر بگیرند ربا و حرام است و در شهر دیگر اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] محلّی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده به نحوی که در نظر متعارف مردم محل زندگی او محسوب میشود وطن اوست؛ چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد و همچنین جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن دائمی اوست در آنجا زندگی میکند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همانجا برمیگردد؛ اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، وطن او محسوب میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] سرمایهای که مورد نیاز انسان است و با کمتر از آن زندگی او در حدّ آبرو و شؤونش اداره نمیشود خمس ندارد، یعنی میتواند از درآمد خود برداشته و جزء سرمایه کند، همچنین است اموالی که برای تأمین مخارج آتیه زندگی خود، پسانداز میکند ولی اگر با پرداختن خمس این اموال، مشکلی در اداره زندگی او پدید نمیآید باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست ولی اگر در ان جا به دنیا امده و وطن پدر و مادرش باشد اختیار کردن برای زندگی معتبر نیست بلکه تا اعراض نکرده وطن اوست
- [آیت الله سبحانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.