سلام شبهه ای مطرح میکنند و میکویند که شب عاشورا حضرت علی اکبر(ع)و تعدادی از یاران امام حسین(ع) رفتند و آب اوردند و با این وجود تشنکی اهل حرم و اصحاب امام حسین(ع)را در روز عاشورا دروغ میدانند و یا حداقل از آن برای کاهش مصیبت اهل حرم امام حسین (ع)استفاده میکنند و میکویند که این روایت در منتهی الآمال شیخ عباس قمی و ارشاد شیخ مفید آمده و شهید مطهری این روایت را در کتاب حماسه حسینی آورده است؟ پاسخ: با سلام. وجود مقدار اندکی آب تا صبح عاشورا در خیمه های اباعبدالله الحسین مطلبی نو یافته یا کشفی تازه و عجیب نیست بلکه منابع کهن و معتبر تاریخی اشاره به آوردن آب طی روزهای هفتم تا دهم به خیمههای اباعبدالله الحسین توسط حضرت عباس و علی اکبر دارد . در مورد مسئله تشنگی به نکات زیر توجه فرمایید: زمان دستور منع آب، سه روز پیش از عاشورا، یعنی روز هفتم یا حداکثر هشتم محرّم بوده است. اهداف دشمن از این اقدام را میتوان این گونه بیان کرد که اوّلاً اردوی امام با مشکل دسترسی به آب روبرو شود و مبارزه، برای او سختتر گردد. دوّم اینکه این حربه میتوانست اطفال و زنان را بیشتر بیازارد و چه بسا دشمن تصوّر میکرد بتواند به این وسیله راهی برای فشار داخلی بر امام بیابد و مثلاً کودکان و زنان، آن حضرت را ناچار به تسلیم کنند که البتّه چنین نشد. امّا اینکه آیا امام در این مدّت به آب دسترسی داشته است یا نه، باید گفت برخی شواهد نشان میدهد که امام تا صبح عاشورا (البتّه به سختی) توانسته است در حدّ محدود، و به مقدار نیاز، آب تهیه کند. بنابراین به نظر میرسد در خیمهگاه امام تا روزهای آخر، آب وجود داشته است. چنانکه گفته شده است حضرت ابوالفضل با گروهی از یاران امام، بیست مشک آب برای اردوگاه تهیه کرده بود و احتمالاً هنوز چیزی از آن باقی بود. به گزارش ابیمِخْنَف امام حسین در آخرین لحظات به فرات نزدیک شد، امّا پیش از آنکه آب بردارد دشمن او را مجروح کرد. آنچه گفته شد به معنای نفی اصل جریان تشنگی در کربلا، نیست؛ بلکه مقصود این است که، آنچه مربوط به کمبود آب و تشنگی است مربوط به روز عاشورا است و همین اندازه هم مصیبت کمی نیست؛ زیرا: 1. قطعا میدانید که جراحت و خونریزی زیاد باعث ایجاد تشنگی در فرد میشود و این مسئله از لحاظ علمی امری مسلم است. از امام صادق نقل شده که حضرت فرمود: تعداد زخمهای امام، 33 زخم نیزه و 34 ضربة شمشیر و در روایت دیگری از ایشان، 33 زخم نیزه و 44 زخم شمشیر و تیر بوده است. وضعیت برخی اصحاب نیز چیزی شبیه امام بوده است. 2. گرمای سرزمین عراق (در مهر ماه) را با گرمای موجود در سرزمین خود مقایسه نکنیم. بدین منظور میتوانید از کسانی که در این ماه از سال به کربلا مشرف شدهاند سوال کنید و یا به درجه حرارت موجود در شهرهایی همچون اهواز و بندرعباس که تقریبا دمایی شبیه به کربلا دارند در این ماه توجه فرمایید. 3. تقلا، زد و خورد، جنگ و درگیری موجود در میدان نبرد را که از صبح عاشورا تا عصر (و نه یکی دو ساعت) ادامه داشته را در نظر داشته باشیم. 4. سختگیری دشمن در دسترسی امام و یارانش به آب، برای کودکان و زنان شرایط بسیار سختی را بوجود آورده بود. دشمن پیوسته با سخنانی اهانتآمیز در صدد ایجاد جنگی روانی برضد امام و اردوگاه او بوده است. 5. بدلیل کمبود آب (نه نبود آب) اصحاب آب کمتری مصرف می کردند تا آب برای امام و بنیهاشم کم نیاید. امام و بنی هاشم نیز از آب به میزان رفع ضرورت استفاده میکردند تا آب برای کودکان و زنان کم نیاید. زنان نیز به نوبه خود به مقدار ضرورت استفاده میکردند تا کودکان بهانه نگیرند لذا نمیگوییم آب نبوده ولی میگوییم کم بوده و سلسله مراتب تشنگی درمیان امام و اصحاب به ترتیبی که بیان شد وجود داشته است.
سلام شبهه ای مطرح میکنند و میکویند که شب عاشورا حضرت علی اکبر(ع)و تعدادی از یاران امام حسین(ع) رفتند و آب اوردند و با این وجود تشنکی اهل حرم و اصحاب امام حسین(ع)را در روز عاشورا دروغ میدانند و یا حداقل از آن برای کاهش مصیبت اهل حرم امام حسین (ع)استفاده میکنند و میکویند که این روایت در منتهی الآمال شیخ عباس قمی و ارشاد شیخ مفید آمده و شهید مطهری این روایت را در کتاب حماسه حسینی آورده است؟
سلام شبهه ای مطرح میکنند و میکویند که شب عاشورا حضرت علی اکبر(ع)و تعدادی از یاران امام حسین(ع) رفتند و آب اوردند و با این وجود تشنکی اهل حرم و اصحاب امام حسین(ع)را در روز عاشورا دروغ میدانند و یا حداقل از آن برای کاهش مصیبت اهل حرم امام حسین (ع)استفاده میکنند و میکویند که این روایت در منتهی الآمال شیخ عباس قمی و ارشاد شیخ مفید آمده و شهید مطهری این روایت را در کتاب حماسه حسینی آورده است؟
پاسخ: با سلام. وجود مقدار اندکی آب تا صبح عاشورا در خیمه های اباعبدالله الحسین مطلبی نو یافته یا کشفی تازه و عجیب نیست بلکه منابع کهن و معتبر تاریخی اشاره به آوردن آب طی روزهای هفتم تا دهم به خیمههای اباعبدالله الحسین توسط حضرت عباس و علی اکبر دارد .
در مورد مسئله تشنگی به نکات زیر توجه فرمایید:
زمان دستور منع آب، سه روز پیش از عاشورا، یعنی روز هفتم یا حداکثر هشتم محرّم بوده است. اهداف دشمن از این اقدام را میتوان این گونه بیان کرد که اوّلاً اردوی امام با مشکل دسترسی به آب روبرو شود و مبارزه، برای او سختتر گردد. دوّم اینکه این حربه میتوانست اطفال و زنان را بیشتر بیازارد و چه بسا دشمن تصوّر میکرد بتواند به این وسیله راهی برای فشار داخلی بر امام بیابد و مثلاً کودکان و زنان، آن حضرت را ناچار به تسلیم کنند که البتّه چنین نشد.
امّا اینکه آیا امام در این مدّت به آب دسترسی داشته است یا نه، باید گفت برخی شواهد نشان میدهد که امام تا صبح عاشورا (البتّه به سختی) توانسته است در حدّ محدود، و به مقدار نیاز، آب تهیه کند. بنابراین به نظر میرسد در خیمهگاه امام تا روزهای آخر، آب وجود داشته است. چنانکه گفته شده است حضرت ابوالفضل با گروهی از یاران امام، بیست مشک آب برای اردوگاه تهیه کرده بود و احتمالاً هنوز چیزی از آن باقی بود. به گزارش ابیمِخْنَف امام حسین در آخرین لحظات به فرات نزدیک شد، امّا پیش از آنکه آب بردارد دشمن او را مجروح کرد. آنچه گفته شد به معنای نفی اصل جریان تشنگی در کربلا، نیست؛ بلکه مقصود این است که، آنچه مربوط به کمبود آب و تشنگی است مربوط به روز عاشورا است و همین اندازه هم مصیبت کمی نیست؛ زیرا:
1. قطعا میدانید که جراحت و خونریزی زیاد باعث ایجاد تشنگی در فرد میشود و این مسئله از لحاظ علمی امری مسلم است. از امام صادق نقل شده که حضرت فرمود: تعداد زخمهای امام، 33 زخم نیزه و 34 ضربة شمشیر و در روایت دیگری از ایشان، 33 زخم نیزه و 44 زخم شمشیر و تیر بوده است. وضعیت برخی اصحاب نیز چیزی شبیه امام بوده است.
2. گرمای سرزمین عراق (در مهر ماه) را با گرمای موجود در سرزمین خود مقایسه نکنیم. بدین منظور میتوانید از کسانی که در این ماه از سال به کربلا مشرف شدهاند سوال کنید و یا به درجه حرارت موجود در شهرهایی همچون اهواز و بندرعباس که تقریبا دمایی شبیه به کربلا دارند در این ماه توجه فرمایید.
3. تقلا، زد و خورد، جنگ و درگیری موجود در میدان نبرد را که از صبح عاشورا تا عصر (و نه یکی دو ساعت) ادامه داشته را در نظر داشته باشیم.
4. سختگیری دشمن در دسترسی امام و یارانش به آب، برای کودکان و زنان شرایط بسیار سختی را بوجود آورده بود. دشمن پیوسته با سخنانی اهانتآمیز در صدد ایجاد جنگی روانی برضد امام و اردوگاه او بوده است.
5. بدلیل کمبود آب (نه نبود آب) اصحاب آب کمتری مصرف می کردند تا آب برای امام و بنیهاشم کم نیاید. امام و بنی هاشم نیز از آب به میزان رفع ضرورت استفاده میکردند تا آب برای کودکان و زنان کم نیاید. زنان نیز به نوبه خود به مقدار ضرورت استفاده میکردند تا کودکان بهانه نگیرند لذا نمیگوییم آب نبوده ولی میگوییم کم بوده و سلسله مراتب تشنگی درمیان امام و اصحاب به ترتیبی که بیان شد وجود داشته است.
- [سایر] سوال من در مورد حدیث دوات و قلم هست 1- من به منابع شیعه مراجعه کردم و دیدم که همه ناقلان شیعه (از شیخ مفید گرفته تا کتاب بحار و مناقب و ............) یا از قول صحیح مسلم و بخاری(دو دشمن امامت امام علی) روایت کردند یا زماناً بعد از نقل بخاری مسلم بوده است(وفات بخاری در سال 256 قمری است و قبل از آن هیچ حدیثی نیست) همچنین رواتی که از زمان مسلم و بخاری به عبدالله ابن عباس میرسند هیچ کدام در نزد شیعه توثیق نشده است به غیر از خود ابن عباس که مقبول الفریقین است . . همچنین سندی که از ابان بن ابی عیاش روایت شده است محل اشکال است. به علت اینکه در کتاب تنقیح المقال با توضیحاتی از منظر بعضی علماء او را فاسد المذهب خواندند جلد 1صفحه 3. همچنین علامه امینی در الغدیر به استناد کتاب تهذیب المنطق، ابان بن ابی عیاش را در فهرستِ دروغ گویان و جاعلان حدیث یاد کرده است (الغدیر 209/ 5.) حتی علماء در مورد اصل کتاب امروزی سلیم بین قیسی که در دست ماست تردید دارند از جمله شیخ مفید کتاب را ضعیف دانسته اند. ومیفرماید: (اطمینانی به این کتاب نیست و به بیشتر مطالب آن نمیتوان عمل کرد؛ چرا که دستخوش تخلیط و تدلیس گشته است. پس شایسته است دین باوران از عمل کردن به همه مطالب آن بپرهیزند و بر آن اعتماد نکنند و احادیث آن را روایت ننمایند. (تصحیح الاعتماد، ص 72) وشیخ طوسی نیز نام او را در میان اصحاب امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق (ع)آورده و ضعیف خوانده است. به هرحال رجالشناسان، اعم از شیعی و سنی، ابن ابی عیاش را توثیق نکردهاند (طوسی، رجال، 106؛ علامه حلّی، 99؛ حلّی، 414) استناد به یک کتابی که که در آن خیلی از علماء شک دارند و ابان را فاسد می خوانند خیلی جالب به نظر نمی رسد. به نظر شما همین دلائل نشان نمی دهد که سند شیعه در مورد این حدیث بسیار ضعیف است؟ 2- چرا وقتی خصوصیترین جنایتهای اهل نفاق به زهرا و علی در کتب اصلی و اربعه شیعه یافت می شود ، ائمه اطهار چه لزومی و چه صلاحی دیدند که این حدیث را روایت نکنند؟ 3- سنی های بی شرم هیچوقت برداشت ما را نداشتند . و تعبیرات و توجیهاتی دارند و حتی ا حادیثی را مطرح می کنند و در کنار حدیث دوات و قلم می گذارند تا استدلالات ما را زیر سؤال ببرند مثلاً حدیث زیر: عن عائشة قالت: قال لی رسول الله صلی الله علیه وسلم فی مرضه: (ادعی لی أبابکر أباک وأخاک حتی أکتب کتاباً فإنی أخاف أن تتمنی متمناً ویقول قائل: أنا، ویأبی الله و المؤمنون إلا أبابکر (صحیح مسلم جلد7 بابی از فضائل ابوبکر صفحه 110 طبع محمد علی صبیح) و می گویند اگر به مسلم و بخاری استناد می کنید پس این را هم قبول کنید!! حال به نظر شما باز ما می توانیم بگوییم چون خودشان قبول دارند پس ما هم قبول کنیم ورروایتهای خودشان را به عنوان استناد به آنها ذکر کنیم ؟ و آیا می توانیم بگوییم ولایت علی از این حدیث اثبات می شود؟ و آیا حادثه عظیم غدیر که در کتب اصلی شیعه هست و طبق قران دین کامل می شود ورسالت پیغمبر تمام، برای توجیه امامت علی (ع) کافی نیست؟ 4- فکر نمی کنید چون عمر دشمن علی و محمد است لذا ما این برداشت را کردیم نه این که خدای نکرده بخواهم اتهامی بزنم ولی روایت به گونه ای است که ذهنها به این سمت منعکس می شود که چون عمر دشمن است پس محال است درست نباشد ؟ وآیااین به نظر شما کافی است؟ 5- به نظر شما نمی توان از دید دیگر نگریست و نظریه جدیدی مطرح کرد و راه سومی را انتخاب کرد یعنی نه آنچه سنی می گوید و نه آنچه علماءشیعه بر حق بر داشت میکنند؟
- [سایر] سلام استاد بنده به مدت ده شب در حسینیه ی ارشاد اصفهان خداتوفیق دادو اومدم پای صحبت های شماوتوی این ده شب مطالب جدید بسیاری ازتون یاد گرفتم ومهمتر از همه بی ریای ونداشتن غرور در وجودتون بهم درس بزرگی داد. استاد این ایمیل رواصلآبرای شما ننوشتم هیچ جوابی هم نداره فقط اگه صلاح دونستید منتشرش کنید تا اونایی که باید بخونن بخونن! روی سخنم به(آقای بخت آور)وامثال ایشونه شاید اگه این ده شب بایک خود کار ویک دفتر چه یاداشت می اومدن واز لابه لای صحبت هاتون فقط وفقط نکته برداری می کردن شب آخرمتوجه می شدن که کلاس درس شما فوق العاده بوده.نمی دونم چرا ما جماعت مومن وپرهیزگار فکر می کنیم جلسات اباعبدالله(ع)فقط برای گریه کردن برگزار میشه وجنبه ی مهمترش یعنی (خود سازی)رو فراموش کردیم یا این که چرا زبون تشکر نداریم یعنی باید مرتب نق بزنیم و بنالیم .استاد می دونم شما اینقدر بزرگوارید که این ایمیل ها چیزی از این بزرگی کم نمی کنه ولی...ما باید یاد بگیریم قدرشناس باشیم .باید یاد بگیریم که خودمون رو اصلاح کنیم وآماده برای ظهور بشیم واگه همین طور پیش بریم باید ترس از این داشته باشیم که رو در روی مهدی فاطمه(عج) بایستیم وخوارج زمان خودمون بشیم.خیلی وقتتون رو گرفتم باآرزوی سلامتی برای شما وهمه ی کاربران محترم .یاعلی
- [سایر] سلام .نمی دونم چی بگم قبل از این که ارسال پیام را باز نمایم خیلی حرف ها برای گفتن داشتم اما وقتی تومار موارد ممنوعه شما را ملاحظه کردم شاید بیشتر برای خودم متأسف شدم برای این که هنوز هم ذره ای خوش بینی در من باقی مانده بود مثل این که همین ذره را هم باید به صفر برسانم . اصلا\" از گفتن حرفهایی که می خواستم بزنم پشیمان شدم . ما زیاران چشم یاری داشتیم!!!شنیدم ائمه خیلی راحت با مردم زمان خودشان ارتباط برقرارمی کردند .شنیدم امام رضا(ع) حتی به بالین مسیحی برای عیادت هم رفتند. اما واقعا\" برای خودم و امثال خودم متأسفم که در اخر الزمان حتی از برقراری تلفن و تماس حضوری هم با کسانی که راه ائمه را می خواهند ادامه دهند ،معذوریم . آقای؟ وقت ندارند آقای؟ سمت جدید گرفتند نمی توانند وقتشان را به مردم عادی بدهند . آقای؟ سفر خارج رفتند برای ارشاد و تبلیغ !! شاید بگویید این همه مشاور دیگه این همه روحانی دیگه!آقای شهاب از بین چند نفری که حرفهاشون روی من اثر می گذارد و قبولشون دارم شما آخرین نفری بودید که با تومار ملاقات و حرف و تلفن ممنوعتان و که این جوابتان را نمی دهم آب پاکی را روی دستم ریختید . به نظر من اگر شما فقط در روز یک ساعت از وقتتان را به پاسخگویی به سئوالات و برقراری ارتباط خصوصا\" با قشر جوانی که به خاطر عدم همین ارتباطات مفید سردرگم شدند اختصاص دهید فکر می کنم ازهزار سال عبادت هم ارزشش بیشتره . آقای شهاب الان همه فقط شعار می دهند که چرا جوانان این طوری شدند چرا حتی اون عده هم که اعتقاد داردند دچار تضاد شدند ؟ ولی هیچ کس حاضرنیست قدمی در این راه بردارد .صحبت های شما صبح درتلویزیون وقتی همه گرفتار کار و در آوردن یک لقمه نون هستند زمان مناسبی نیست . وقت شمارا بیش از این نمی گیرم .ملاقات ما پل صراط اماخدارا شکر اون جا جوابی دارم برای این که به خداوند متعال بدهم !!! موفق و سلامت باشید.