امام باقر ع از دیدگاه بزرگان و اندیشمندان چگونه است؟
منزلت والای حضرت باقر(ع) نیاز ندارد که وی را با سخنان دیگرانی که بسیار کوچکتر از آنند که بتوانند احاطه به ابعاد گوناگون فضایل و کمالات آن حضرت داشته باشند بخواهیم بشناسیم یا به دیگران بشناسانیم. بنابراین کسانی که به گوشه ای از کمالات وجودی آن حضرت توجه پیدا کرده اند و در برابر عظمت او سر تعظیم فرود آورده اند ما با مطالعه مجموعه این قبیل از سخنان آنها تا حدودی می توانیم با شخصیت آن حضرت آشنایی پیدا کنیم. مخصوصا اگر این افراد از کسانی باشند که به لحاظ فکری و اعتقادی هم با آن حضرت تفاوت داشته و یا حتی در تضاد باشند. چرا که اعتراف مخالف و دشمن بر فضایل انسان از جمله امتیازات است. گذشته از آن این امر یکی از راه های مهم شناخت افراد عادی است. 1-ابن حجر عسقلانی ابن حجر در معرفی امام باقر(ع) می نویسد: محمد باقر(ع) به اندازه ای رموز و اسرار علوم و دانش ها را آشکار ساخت و حقایق احکام، حکمت ها و لطایف دانش ها را بیان نموده است که جز کوردلان و تاریک باطنان، کسی نمی تواند آنها را انکار کند و از این رو شکافنده مشکلات علم و برافرازنده دانش لقب یافته است.[1] 2-عبدالله بن عطا مکّی عبدالله بن عطا یکی از شخصیت های مهم معاصر امام باقر(ع) است که در اشاره به منزلت امام باقر(ع) می گوید: علما و دانشمندان را پیش هیچ کس حقیرتر و کوچک تر از آنچه در پیش ابوجعفر (امام باقر) بودند ندیدم. حکم بن عتیبه را با آن مرتبه و منزلت والای علمی که در میان مردم داشت، در برابر آن جناب همانند کودکی دیدم که پیش روی استادش با خضوع و تواضع نشسته بود.[2] 3- احمدبن تیمیه الحرّانی ابن تیمیه بنیان گذار مسلک وهابیت که در ردّ شیعه کتاب نوشته است در عبارت کوتاهی از امام باقر(ع) چنین یاد کرده است: ابوجعفر محمدبن علی از برگزیدگان اهل علم و دین است و گفته شده است که او را به آن دلیل باقر نامیدند که شکافنده علوم بود.[3] 4-ابن خلّکان احمدبن محمد معروف به ابن خلکان (608 – 681 ه-ق) از مشهورترین تاریخ نگاران و قضات و علمای قرن هفتم هجری است که در اصول اشعری و در فروع شافعی مذهب بوده است در کتاب معروفش وفیات الاعیان و ابناء ابناءالزمان با همه تعصبی که نسبت به اهل سنت دارد، درباره حضرت باقر(ع) چنین می گوید: ابوجعفر محمد بن زین العابدین ملقب به باقر یکی از ائمه شیعیان اثنی عشری پدر امام جعفرصادق(ع) است. باقر عالم بزرگ و سید عظیمی بود و به این جهت او را باقر گفته اند که وی علوم زا می شکافت و به او توسعه و رشد می داد. شاعری در وصف او گفته است: ای شکافنده علم برای پرهیزکاران و ای بهترین کسی که بر کوههای حجاز لبیک گفتی و ندای توحید را سردادی.[4] 5-عبدالله بن اسعد یافعی یافعی (م755 ه-ق) صاحب کتاب مرآه الجنان و عبرة الیقضان ... درباره امام باقر(ع) چنین می نویسد: ابوجعفر محمد فرزند زین العابدین علی فرزند حسین بن علی(ع) که رضوان خدا بر آنان باد یکی از امامان شیعیان اثنی عشر است وی ملقب به باقر بود او را به این جهت باقر گفته اند که علم را شکافت و رشد و توسعه داد.[5] 6-ابوالعباس احمد بن یوسف قرمانی ابوالعباس احمد معروف به احمد بن سنان دمشقی (م 1019 ه-ق) مولف کتاب اخبار الدول و آثار الاول که به تاریخ قرمانی معروف است درباره شخصیت و منزلت علمی امام باقر(ع) می نویسد: او را بدان جهت باقر نامیدند که علم را شکافت و گفته شده برای این خاطر لقب باقر یافت. از جابر بن عبدالله انصاری روایت شده است که رسول خدا(ص) به او فرمود: ای جابر تو به مقداری زنده می مانی تا فرزندی از فرزندان حسین(ع) را که هم نام من است، دیدار کنی او علم دین را به خوبی می شکافد آن گاه که دیدارش کردی سلام مرا به او برسان. جابر می گوید: خداوند عمر مرا به مقداری طولانی ساخت تا اینکه امام باقر(ع) را زیارت کردم و سلام جدّ بزرگوارش را به او رساندم. قرمانی اضافه می کند: از هیچ یک از فرزندان حسن و حسین(ع) از علم دین و سنّت پیامبر(ص) و قرآن و سیره و فنون ادب به مقداری که از ابوجعفر باقر(ع) به ظهور رسیده است، ظاهر نشده و باقی مانده صحابه و بزرگان تابعین از وی نقل حدیث کرده اند.[6] 7-عبدالرحمان شرقاوی شیخ عبدالرحمان بن حجازی بن ابراهیم (1150 – 1227 ه-ق) معروف به شرقاوی شافعی، شیخ جامع ازهر درباره امام باقر(ع) می گوید: امام باقر(ع) اعلم اهل زمان خود به قرآن و تفسیر آن و حدیث و فقه بود.[7] 8-عبدالعزیز سیدالأهل سیدالاهل در کتابش می نویسد: محمد بن علی بی درنگ به علم و زهد و فضل و برتری نمایان شد، سپس طولی نکشید که فضیلت و کمال به تمام معنی به سوی وی تغییر مسیر داد به طوری که ظاهر نشد بر کسی از فرزندان حسن و حسین(ع) از علم دین و سنن و علم قرآن و سیره و فنون ادب و بلاغت آنچه که بر محمد بن علی(ع) ظاهر شد و سپس ان حضرت علم را شکافت و به آن توسعه داد تا آنجا که باقر نامیده شد و این لقبی است که کسی قبل از او بدان لقب ملقب نشده بود و زیر نظر پدرش در مدینه بزرگ شد و در علم و زهد و بخشندگی به مقام بلندی رسید. اما از لحاظ علم، او علم را گرانبهاتر و ارزنده تر می‌دانست. اما از نظر زهد نظرش درباره دنیا همان نظر جدّش علی(ع) بود. اما از لحاظ جود و سخاوت، با این که عائله زیادی داشت و از لحاظ امکانات مالی متوسط بود، ولی آن قدر سخاوتمند و بخشنده بود که فقیری را از فقر نجات داد و صدها و بلکه هزاران درهم احسان می کرد و اگر مورد را زیاد نیازمند و مستحق می دید، هرچه در توان داشت، احسان می کرد.[8] 9-حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (م 430 ه-ق) حافظ ابونعیم در کتاب حلیه الاولیاء و طبقات الاوصیاء می نویسد: از جمله شخصیت های مورد استناد در منابع حدیثی ابوجعفر محمدبن علی الباقر است. او از خاندان نبوت بود و میان موقعیت های والای دینی و جایگاه رفیع اجتماعی جمع کرده و در زمینه رخدادها و مسایل مستحدثه و نیز موضوعات خطیر مهم صاحبنظر بود و در راستای بندگی و عبادت خدا اشک ها ریخت و از درگیری های لفظی و برتری جویی ها باز می داشت.[9] 10-علامه سبط ابن جوزی (م 597 ه-ق) ابن جوزی در کتاب التذکرة می نویسد: او (ابوجعفر محمدالباقر) شخصیتی دانشمند و عابد و مورد اطمینان بود که پیشوایان اهل سنّت مانند ابوحنیفه از وی حدیث نقل کرده اند.[10] 11-ابن کثیر (م 774 ه-ق) ابن کثیر در کتاب البدایه و النهایه می نویسد: محمد بن علی بن الحسین، ابوجعفرالباقر است. مادرش ام عبدالله دختر حسن بن علی می باشد. وی از تابعان والامقام و بسیار بلند مرتبه و یکی از شخصیت های بارز امت اسلامی در جنبه علم و عمل و سیادت و شرف به شمار می آید. او از جمله ائمه دوازده گانه ای است که شیعه امامیه به امامت آنان اعتقاد دارد.[11] 12-ابن صباغ مالکی (م 855 ه-ق) ابن صباغ در کتاب الفصول المهمه می نویسد: اهل دانش درباره محمدبن علی بن الحسین گفته اند که او شکافنده دانش و جامع و گسترش دهنده علم و بالابرنده مرتبه معارف در جامعه خویش است. قلبش پاکیزه و عملش بالنده و منزه و نفس او طاهر و اخلاقش شریف بود و عمرش را در طاعت خداوند متعال به پایان رسانید و به عالیترین درجات تقوا راه یافت.[12] پی نوشتها : [1] - الصواعق المحرقه، ص120. [2] - تذکرة الخواص، ص337. [3] - منهاج السنة النبویه، ج2، ص123. [4] - وفیات الاعیان، ج3، ص314. [5] - مرآة الجنان، ج1، ص247. [6] - اخبار الدول، ص111. [7] - امامان اهل بیت در گفتار اهل سنت، ص332. [8] - کتاب جعفر بن محمد الامام الصادق(ع)، ص21 [9] - حلیه الاولیاء، ج3، ص180. [10] - التذکرة، ص347. [11] - البدایه و النهایه، ج9، ص309 [12] - الفصول المهمه، صص210 و 211 منبع و ماخذ: امامان اهل بیت(ع) در گفتار اهل سنت، صص325 – 341 و امام باقر(ع) جلوه امامت در افق دانش، صص54 و 55. منبع:www.pajuhesh.irc.ir
عنوان سوال:

امام باقر ع از دیدگاه بزرگان و اندیشمندان چگونه است؟


پاسخ:

منزلت والای حضرت باقر(ع) نیاز ندارد که وی را با سخنان دیگرانی که بسیار کوچکتر از آنند که بتوانند احاطه به ابعاد گوناگون فضایل و کمالات آن حضرت داشته باشند بخواهیم بشناسیم یا به دیگران بشناسانیم. بنابراین کسانی که به گوشه ای از کمالات وجودی آن حضرت توجه پیدا کرده اند و در برابر عظمت او سر تعظیم فرود آورده اند ما با مطالعه مجموعه این قبیل از سخنان آنها تا حدودی می توانیم با شخصیت آن حضرت آشنایی پیدا کنیم. مخصوصا اگر این افراد از کسانی باشند که به لحاظ فکری و اعتقادی هم با آن حضرت تفاوت داشته و یا حتی در تضاد باشند. چرا که اعتراف مخالف و دشمن بر فضایل انسان از جمله امتیازات است. گذشته از آن این امر یکی از راه های مهم شناخت افراد عادی است.

1-ابن حجر عسقلانی

ابن حجر در معرفی امام باقر(ع) می نویسد: محمد باقر(ع) به اندازه ای رموز و اسرار علوم و دانش ها را آشکار ساخت و حقایق احکام، حکمت ها و لطایف دانش ها را بیان نموده است که جز کوردلان و تاریک باطنان، کسی نمی تواند آنها را انکار کند و از این رو شکافنده مشکلات علم و برافرازنده دانش لقب یافته است.[1]

2-عبدالله بن عطا مکّی

عبدالله بن عطا یکی از شخصیت های مهم معاصر امام باقر(ع) است که در اشاره به منزلت امام باقر(ع) می گوید: علما و دانشمندان را پیش هیچ کس حقیرتر و کوچک تر از آنچه در پیش ابوجعفر (امام باقر) بودند ندیدم. حکم بن عتیبه را با آن مرتبه و منزلت والای علمی که در میان مردم داشت، در برابر آن جناب همانند کودکی دیدم که پیش روی استادش با خضوع و تواضع نشسته بود.[2]

3- احمدبن تیمیه الحرّانی

ابن تیمیه بنیان گذار مسلک وهابیت که در ردّ شیعه کتاب نوشته است در عبارت کوتاهی از امام باقر(ع) چنین یاد کرده است: ابوجعفر محمدبن علی از برگزیدگان اهل علم و دین است و گفته شده است که او را به آن دلیل باقر نامیدند که شکافنده علوم بود.[3]

4-ابن خلّکان

احمدبن محمد معروف به ابن خلکان (608 – 681 ه-ق) از مشهورترین تاریخ نگاران و قضات و علمای قرن هفتم هجری است که در اصول اشعری و در فروع شافعی مذهب بوده است در کتاب معروفش وفیات الاعیان و ابناء ابناءالزمان با همه تعصبی که نسبت به اهل سنت دارد، درباره حضرت باقر(ع) چنین می گوید:
ابوجعفر محمد بن زین العابدین ملقب به باقر یکی از ائمه شیعیان اثنی عشری پدر امام جعفرصادق(ع) است. باقر عالم بزرگ و سید عظیمی بود و به این جهت او را باقر گفته اند که وی علوم زا می شکافت و به او توسعه و رشد می داد. شاعری در وصف او گفته است: ای شکافنده علم برای پرهیزکاران و ای بهترین کسی که بر کوههای حجاز لبیک گفتی و ندای توحید را سردادی.[4]

5-عبدالله بن اسعد یافعی

یافعی (م755 ه-ق) صاحب کتاب مرآه الجنان و عبرة الیقضان ... درباره امام باقر(ع) چنین می نویسد: ابوجعفر محمد فرزند زین العابدین علی فرزند حسین بن علی(ع) که رضوان خدا بر آنان باد یکی از امامان شیعیان اثنی عشر است وی ملقب به باقر بود او را به این جهت باقر گفته اند که علم را شکافت و رشد و توسعه داد.[5]

6-ابوالعباس احمد بن یوسف قرمانی

ابوالعباس احمد معروف به احمد بن سنان دمشقی (م 1019 ه-ق) مولف کتاب اخبار الدول و آثار الاول که به تاریخ قرمانی معروف است درباره شخصیت و منزلت علمی امام باقر(ع) می نویسد: او را بدان جهت باقر نامیدند که علم را شکافت و گفته شده برای این خاطر لقب باقر یافت. از جابر بن عبدالله انصاری روایت شده است که رسول خدا(ص) به او فرمود: ای جابر تو به مقداری زنده می مانی تا فرزندی از فرزندان حسین(ع) را که هم نام من است، دیدار کنی او علم دین را به خوبی می شکافد آن گاه که دیدارش کردی سلام مرا به او برسان. جابر می گوید: خداوند عمر مرا به مقداری طولانی ساخت تا اینکه امام باقر(ع) را زیارت کردم و سلام جدّ بزرگوارش را به او رساندم. قرمانی اضافه می کند: از هیچ یک از فرزندان حسن و حسین(ع) از علم دین و سنّت پیامبر(ص) و قرآن و سیره و فنون ادب به مقداری که از ابوجعفر باقر(ع) به ظهور رسیده است، ظاهر نشده و باقی مانده صحابه و بزرگان تابعین از وی نقل حدیث کرده اند.[6]

7-عبدالرحمان شرقاوی

شیخ عبدالرحمان بن حجازی بن ابراهیم (1150 – 1227 ه-ق) معروف به شرقاوی شافعی، شیخ جامع ازهر درباره امام باقر(ع) می گوید: امام باقر(ع) اعلم اهل زمان خود به قرآن و تفسیر آن و حدیث و فقه بود.[7]

8-عبدالعزیز سیدالأهل

سیدالاهل در کتابش می نویسد: محمد بن علی بی درنگ به علم و زهد و فضل و برتری نمایان شد، سپس طولی نکشید که فضیلت و کمال به تمام معنی به سوی وی تغییر مسیر داد به طوری که ظاهر نشد بر کسی از فرزندان حسن و حسین(ع) از علم دین و سنن و علم قرآن و سیره و فنون ادب و بلاغت آنچه که بر محمد بن علی(ع) ظاهر شد و سپس ان حضرت علم را شکافت و به آن توسعه داد تا آنجا که باقر نامیده شد و این لقبی است که کسی قبل از او بدان لقب ملقب نشده بود و زیر نظر پدرش در مدینه بزرگ شد و در علم و زهد و بخشندگی به مقام بلندی رسید. اما از لحاظ علم، او علم را گرانبهاتر و ارزنده تر می‌دانست. اما از نظر زهد نظرش درباره دنیا همان نظر جدّش علی(ع) بود. اما از لحاظ جود و سخاوت، با این که عائله زیادی داشت و از لحاظ امکانات مالی متوسط بود، ولی آن قدر سخاوتمند و بخشنده بود که فقیری را از فقر نجات داد و صدها و بلکه هزاران درهم احسان می کرد و اگر مورد را زیاد نیازمند و مستحق می دید، هرچه در توان داشت، احسان می کرد.[8]

9-حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (م 430 ه-ق)

حافظ ابونعیم در کتاب حلیه الاولیاء و طبقات الاوصیاء می نویسد: از جمله شخصیت های مورد استناد در منابع حدیثی ابوجعفر محمدبن علی الباقر است. او از خاندان نبوت بود و میان موقعیت های والای دینی و جایگاه رفیع اجتماعی جمع کرده و در زمینه رخدادها و مسایل مستحدثه و نیز موضوعات خطیر مهم صاحبنظر بود و در راستای بندگی و عبادت خدا اشک ها ریخت و از درگیری های لفظی و برتری جویی ها باز می داشت.[9]

10-علامه سبط ابن جوزی (م 597 ه-ق)

ابن جوزی در کتاب التذکرة می نویسد: او (ابوجعفر محمدالباقر) شخصیتی دانشمند و عابد و مورد اطمینان بود که پیشوایان اهل سنّت مانند ابوحنیفه از وی حدیث نقل کرده اند.[10]

11-ابن کثیر (م 774 ه-ق)

ابن کثیر در کتاب البدایه و النهایه می نویسد: محمد بن علی بن الحسین، ابوجعفرالباقر است. مادرش ام عبدالله دختر حسن بن علی می باشد. وی از تابعان والامقام و بسیار بلند مرتبه و یکی از شخصیت های بارز امت اسلامی در جنبه علم و عمل و سیادت و شرف به شمار می آید. او از جمله ائمه دوازده گانه ای است که شیعه امامیه به امامت آنان اعتقاد دارد.[11]

12-ابن صباغ مالکی (م 855 ه-ق)

ابن صباغ در کتاب الفصول المهمه می نویسد: اهل دانش درباره محمدبن علی بن الحسین گفته اند که او شکافنده دانش و جامع و گسترش دهنده علم و بالابرنده مرتبه معارف در جامعه خویش است. قلبش پاکیزه و عملش بالنده و منزه و نفس او طاهر و اخلاقش شریف بود و عمرش را در طاعت خداوند متعال به پایان رسانید و به عالیترین درجات تقوا راه یافت.[12]

پی نوشتها :

[1] - الصواعق المحرقه، ص120.
[2] - تذکرة الخواص، ص337.
[3] - منهاج السنة النبویه، ج2، ص123.
[4] - وفیات الاعیان، ج3، ص314.
[5] - مرآة الجنان، ج1، ص247.
[6] - اخبار الدول، ص111.
[7] - امامان اهل بیت در گفتار اهل سنت، ص332.
[8] - کتاب جعفر بن محمد الامام الصادق(ع)، ص21
[9] - حلیه الاولیاء، ج3، ص180.
[10] - التذکرة، ص347.
[11] - البدایه و النهایه، ج9، ص309
[12] - الفصول المهمه، صص210 و 211

منبع و ماخذ: امامان اهل بیت(ع) در گفتار اهل سنت، صص325 – 341 و امام باقر(ع) جلوه امامت در افق دانش، صص54 و 55.
منبع:www.pajuhesh.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین