چرا به امام زمان(عج)، قائم، اباصالح، بقیة اللَّه، صاحب الزمان، حجة اللَّه، مهدی و... گفته میشود؟ چرا موقع شنیدن بعضی از این نامها (مثلاً قائم)، بلند شده و دست خود را بر سرمان میگذاریم؟! اصولاً اشخاص والا مرتبه و مشهور، دارای اسامی، القاب و کنیههای مختلفی هستند که هر یک اشاره به بعدی از ابعاد شخصیتی و وجودی آنان دارد. در اینجا به تبیین و توضیح بعضی از این عناوین میپردازیم. الف. قائم یکی از مهمترین و مشهورترین القاب حضرت مهدی(عج) (قائم) (قیام کننده و به پا خیزنده) است. این عنوان رسا و گویا، در بعضی از روایات مربوط به آن حضرت آمده و اشاره به قیام، مبارزه و جهاد بزرگ او و آمادگی استقامت وی دارد. روایات متعددی راجع به این لقب وارد شده است ؛ از جمله : امام صادق(ع) فرمود : (اذا توالت ثلاثة اسماء : محمد و علی و الحسن، فالرابع القائم)؛ کمال الدین، ج2، ص 333، ص 334. (هنگامی که سه اسم محمد و علی و حسن دنبال هم آمدند، پس چهارمین آنان قائم است). امام جواد(ع) نیز میفرماید : (اِنّ القائم منّا هو المهدی الّذی یجب ان ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره)؛ همان، ص 377. ؛ (به راستی که قائم از ما، مهدی است که در ایام غیبت، انتظار او و در دوران ظهور، اطاعت او واجب است). از آن جهت که امام مهدی در برابر وضعیت اسفناک سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده برای مردم قیام کرده، علیه ظالمان و مفسدان و زرمداران وارد عمل خواهد شد ؛ به آن حضرت قائم گفته میشود. از طرفی در این مدت طولانی، آن حضرت آماده انقلاب جهانی و مبارزه مسلّحانه (قیام به شمشیر) بوده و همیشه در حال انتظار برای قیام به سر میبرد. امام صادق(ع) فرموده است : (سمّی القائم لقیامه بالحق)؛ ارشاد، شیخ مفید، ص 364. ؛ (قائم نامیده شده، به جهت اینکه قیام به حق خواهد کرد). امام رضا(ع) نیز فرموده است : (تمام الامر بقائم آل محمد)؛ توحید، صدوق، ص 232، ج1. ؛ (تمام امر به دست قائم آل محمد(ص) است). از امام جواد(ع) نیز سؤال شد : چرا او را قائم مینامند؟ امام فرمود : (لأنّه یقوم بعد موتِ ذکرِه و ارتدادِ اکثرِ القائلین بأمامته)؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 378، ح 3. ؛ (چون پس از آن قیام میکند که از یادها رفته است و بیشتر معتقدان به امامتش برگشتهاند). اما اینکه موقع سلام به امام زمان(عج) و رسیدن به نام مبارک (قائم) میایستیم ؛ به جهت ابراز احترام و بزرگداشت نام و یاد آن حضرت و اظهار پیوند و انتظار ظهور او است ؛ یعنی، این کار در زمان امام صادق(ع) در میان شیعیان معمول بوده ؛ حتی نقل شده است : در حضور امام رضا(ع) کلمه قائم ذکر شد، آن حضرت برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود : (اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه)؛ بحار الانوار، ج 51، ص30.. امام صادق(ع) نیز فرموده است : (سزاوار است که وقت برده شدن نام قائم (برای احترام)، به پاخیزند و از خداوند تعجیل در فرجش را بخواهند) الزام الناصب، ج 1، ص 271.. ب. مهدی یکی از القاب مشهور امام زمان - که مسلمانان، منجی موعود را به این عنوان میشناسند - (مهدی) است. مهدی به معنای هدایت یافته و هدایت گر است ؛ در واقع او تجلّی واقعی (هدایت و راهنمایی) انسانها در مهمترین برهه از تاریخ بشری است. آن حضرت، همه انسانها را به اوج کمال و تعالی رسانده و از غرقاب ضلالت و فساد نجات خواهد داد. در روایتی آمده است : (انّما سمّی القائِمُ مَهدِیاً لأنّه یهدی الی اَمر مضلول عنه...)؛ بحار الانوار، ج 51، ص 30. ؛ (... قائم را بدان جهت مهدی گویند که مردم را به امری که گم کردهاند، هدایت میکند). امام صادق(ع) نیز فرموده است : (لأنّه یهدی الی کُلِّ امر خَفی)؛ کتاب الغیبة، ص 471 ؛ الغیبة النعمانی، ص 237. ؛ (به جهت اینکه به تمامی امور پنهان هدایت میشود). بر این اساس مهدی (من هداه الله)؛ است ؛ کسی که خدا او را هدایت کرده است. مهدی همان راه مستقیم الهی و کمال معنویت و انسانیت است. او در اوج هدایت و راهیابی قرار دارد ؛ بنابراین میتواند همگان را به قله رستگاری و ایمان رهنمون شود ؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) فرمود : (لقب مهدی بر او گذاشته شده ؛ چون او مردم را به سوی خداوند هدایت میکند) بحار الانوار، ج 51، ص 165.. ج. اباصالح در منابع و مصادر روایی، چنین کنیهای برای امام زمان ذکر نشده است ؛ گویا آن را خود مردم، ابداع کرده و در گرفتاریها و مشکلات خود با آن امام زمان را به کمک طلبیدهاند. در بعضی از کتابها، اباصالح، به عنوان یکی از کنیههای حضرت مهدی(عج) ذکر شده است ؛ شاید به خاطر این روایت باشد که امام صادق(ع) فرمود : (هرگاه همراه خود را در سفر گم کردی، بانگ برآور : (ای اباصالح) یا (ای صالح) ؛ خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد ؛ راه را به ما نشان ده) من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 298 ؛ محاسن برقی، ج2، ص 110.. باید به این حقیقت توجه کرد که در جهان هستی، همه عوامل دست اندر کار، در خدمت حضرت مهدی(عج) هستند و اگر انسان گرفتار - به خصوص در بیابان - از او یاری بطلبد ؛ به یقین خود آن حضرت یا کسانی که در خدمت او هستند، به کمکش شتافته و دستگیریاش خواهند کرد. البته بر اساس بعضی از روایات، موکّل بیابانها (صالح) نام دارد که میتواند طبق دستور امام زمان عمل کند ر.ک : وسائل الشیعه، ج 8، 325 ؛ بحار الانوار، ج 73، ص 253.. در بعضی از نوشتهها دو وجه درباره (اباصالح) ذکر شده است : 1. در آیه 72 سوره انبیا (و کُلّاً جَعَلنا صالحین)، عنوان صالح به (نبی) اطلاق شده و کنیه (اباصالح) یعنی، پدر نبی و این بیانگر مقام والای حضرت مهدی(عج) است و چون آن حضرت از هر پیغمبری، خصوصیتی دارد و ویژگیهای انبیا در او جمع است ؛ لذا او را پدر انبیا میگویند. 2. در آیه (الحقنا بالصالحین)؛، مراد از صالح حضرت یوسف است. کنیه اباصالح یعنی (پدر یوسف) و این نشانگر زیبایی و نیکی فوقالعاده امام مهدی است، یعنی، پدر زیباییها سؤال از امام مهدی(عج) در روایات، ص 47 و 48.. علامه مجلسی(ره) پس از بیان داستان نجات یافتن شخصی به نام شیخ قاسم - که با عبارت (یا اباصالح) به ساحت امام زمان متوسل شده و نجات یافته بود - مینویسد : (از علما و مؤمنان، کسانی را که با ما رفاقت و مصاحبت دارند، ایمان و تأکید دارند که نجات دادن درماندگان و گمشدگان در دشت و صحرا و نیز تحقّق این گونه معجزات و کرامات در عالم امکان در عصر حاضر، جز از خلیفة اللَّه، امام زمان(عج)، از شخص دیگری ساخته نیست ؛ چرا که یکی از مقامات معنوی امام عصر(عج)، علم و آگاهی به احوال مردم و نجات دادن گرفتاران و گمشدگان است... مسئله دیگر این است که از قدیم الایّام در میان عربها کنیه مبارک (اباصالح)، از کنیههایمعروف ومشهور امامزمان بودهاست. به همیندلیل، شاعرانو خطیبان عرب، در میان سرودهها، اشعار و روضههای خود، آن حضرت را با این عنوان، یاد کرده و به کمک و یاری میطلبند. گمان میرود که ایشان، این اعتقاد را از حدیث (اربعمائه) (اصول چهارصدگانه) امیرمؤمنان(ع) به دست آورده باشد بحار الانوار، ج 53، ص 300.. د. بقیة اللَّه (بقیة اللَّه) به معنای باقی ماندن چیزی یا کسی، از ناحیه خداوند برای مردم است. به تعبیر دیگر، هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، (بقیة اللَّه) محسوب میشود و از آنجا که مهدی موعود(عج)، آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اکرم(ص) است، یکی از روشنترین مصادیق (بقیة اللَّه) میباشد و از همه به این لقب شایستهتر است تفسیر نمونه، ج 9، ص 204.. به ویژه آن که امام مهدی(عج) تنها باقیمانده پس از پیامبران و امامان است ؛ از این رو در روایات متعددی به آن حضرت، لقب (بقیة اللَّه) داده شده است. از جمله در روایتی آمده است : (چون مهدی خروج کند، پشت به کعبه میایستد. با او 313 مرد جمع میشود و نخستین چیزی که تکلم میفرماید، این آیه است : (بقیة الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین)؛. پس میگوید : (منم بقیة اللَّه و حجت و خلیفه او در میان شما). سپس هیچ کس بر او سلام نمیکند، مگر اینکه میگوید : (السلام علیکم یا بقیة اللَّه فی ارضه)؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 757.. بقیة اللَّه ؛ یعنی کسی که در وجود او، همه مواریث انبیا و ائمه(ع) هست. در واقع وجه اختصاصی حضرت ولیعصر(عج) به این است که (بقیة اللَّه) میباشد. مطابق روایتی که از خود ائمه(ع) رسیده، در وجود مبارک امام زمان(عج) تمام مظاهر علم، قدرت و حکمت الهی یک جا جمع شده است. ظهور ایشان و غلبه بر سراسر جهان، بزرگترین مظهر قدرت الهی است که به دست هیچ یک از ائمه(ع) واقع نشده است. روایت شده است : وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری به محضر امام حسن عسکری(ع) شرفیاب شد، درباره جانشین آن حضرت سؤال کرد. امام کودکی خردسال را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید : آیا نشانهای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و به زبان عربی فصیح فرمود : (انا بقیة الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثراً بعد عین یا احمد بن اسحاق)؛ ؛ (من بقیة اللَّه بر روی زمین و منتقم از دشمنان او هستم، ای احمد اسحاق! بعد از دیدن این (کرامت) نشانهای طلب نکن) کمال الدین، ج 2، ص 384، ح 1.. سلام مخصوص به آن حضرت نیز چنین است: (السلام علیک یا بقیة اللّه فی ارضه)؛ همان، ص 653.. ه. حجّة اللَّه حضرت مهدی(عج) آخرین حجّت الهی است ؛ از این رو به آن حضرت حجة اللَّه و حجة بن الحسن العسکری گفته میشود. البته پیامبران و اوصیای آنان، همگی (حجّت)اند ؛ زیرا خداوند به وجود ایشان بر بندگان خود احتجاج میکند. بر اساس روایات فراوانی، هرگز زمین خالی از حجت نیست : (لو بقیت بغیر امام لساخت)؛ علل الشرایع، ج1، ص 198. ؛ (اگر زمین خالی از حجت باشد، اهلش را فرو میبرد). حجّت همچنین به معنای پیروزی و سلطنت خدا بر خلق است و آن حضرت بر عالم مسلّط و پیروز میشود و حکم خدا را اجرا میکند. نقش نگین امام مهدی(عج) نیز (انا حجة اللَّه) است منتهی الآمال، ج 2، ص 287.. داوود بن قاسم میگوید : از امام دهم شنیدم که میفرمود : جانشین من پسرم حسن است ؛ شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم : خداوند مرا فدایت کند، چرا؟ فرمود : برای آنکه شخص او را نمیتواند ببیند و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم : پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود : بگویید : (الحجّة من آل محمد)؛ کافی، ج1، ص 328، ح 13 ؛ کتاب الغیبة، ص 202، ح 169.. و. صاحب الزمان حضرت ولی اللَّه الاعظم، صاحب الزمان(عج) است ؛ به این معنا که امام زمان خویش است. از آنجا که هیچ گاه زمین از حجت خالی نیست. در هر زمان یک نفر از اولیای الهی، امام زمان خود و حجّت الهی و خلیفه الهی در روی زمین است. بنابراین (صاحب الزمان) به معنای امام زمان و حجت خدا در روی زمین است و این امام، صاحب الامر به معنای پیشوایی است که اطاعتش بر همگان واجب است و اولوالامری است که در قرآن، اطاعتش همانند اطاعت خدا و رسول خدا واجب شده است : (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرسول وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ)؛ نساء (4)، آیه 59. ؛ (ای اهل ایمان، از خدا و از پیامبر و صاحبان امرتان اطاعت نمایید) طبیعی است که امام زمان و صاحب زمان و صاحب امر - به این معنا که حجت خدا بر روی زمین است - بر زمان و مکان و تمام موجودات امکانی احاطه دارد و این احاطه و تسلّط، به اذن و اجازه الهی است. بر این اساس، از خصایص و مختصات حضرت ولیعصر(عج)، لقب مبارک (صاحب الزمان)، به معنای صاحب اختیار و مدبر این زمان است. از بعضی روایات استفاده میشود که آن حضرت، از آغاز زندگی بدین لقب، خوانده میشد. حسین بن حسن علوی میگوید : (دَخلتُ علی ابن محمد بسرَّ من رأی فهنّیه سیّدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد)؛ بحار الانوار، ج 53، ص 324 (به نقل از : شمس ولایت، ص 56. ؛ (در سامرا وارد بر حضرت عسکری شدم و او را در ولادت آقایمان، صاحب الزمان تهنیت و شادباش گفتم). در روایت اسماعیل نوبختی آمده است : حضرت عسکری خطاب به فرزند خود فرمود : (بشارت باد تو را که تو صاحب الزمانی...). ز. خاتم الاوصیاء از خصایص حضرت مهدی(عج)، لقب زیبا و پر افتخار (خاتم الاوصیاء) است که او خاتم همه اولیا و اوصیای الهی است ؛ زیرا او آخرین امام و پیشوای بعد از پیامبر اکرم است و به تعبیری، آخرین وصی از اوصیای همه پیامبران الهی است. این لقب مبارک، به لسان پدر بزرگوارش جاری شده و او را بدین لقب خوانده است ؛ چنان که در روایت اسماعیل نوبختی آمده است : بر حضرت عسکری وارد شدم (در همان کسالت و ناراحتی که از دنیا رفت)... پس فرزند حضرت، او را وضو داد ؛ امام عسکری به وی فرمود : (البشر یا بنیّ فانت صاحب الزمان و انت المهدی و انت حجّة الله فی ارضه و انت ولدی و وصیی... و انت خاتم الاوصیاء الائمه الطاهرین...)؛ اثبات الهداة، ج3، ص 509 . ؛ (بشارت باد تو را ای فرزند عزیزم ؛ زیرا تو صاحب الزمانی و تویی مهدی و تویی حجت خدا در زمین و تویی فرزند و وصی من و تویی خاتم اوصیاء (یعنی)، ائمه طاهرین...). ابونصر ظریف (خادم دودمان رسالت) میگوید : من روزهای اول ولادت حضرت مهدی(عج)، به خدمتشان رسیدم. به من نگاهی کرد و فرمود : آیا مرا میشناسی؟ گفتم : تو آقای من و فرزند آقا و مولای منی. فرمود : نه این مقدار نخواستم ؛ عرض کردم : پس چه؟ فرمود : (انا خاتم الاوصیاء بی یدفع الله البلاء عن اهلی و شیعتی)؛ کتاب الغیبة، ص 246. ؛ (من خاتم اوصیا هستم ؛ به وجود من، بلا از شیعیان و خاندان من دفع میشود). ابن عربی در فتوحات مکیه میگوید : از آنجا که احکام شریعت محمدی(ص) با احکام دیگر شرایع و انبیا فرق دارد... و با آمدن او شریعت ختم شده است، آن حضرت این استحقاق را دارد که ولایت خاصّهاش نیز ختم داشته باشد که این (خاتم اوصیا)، نامش مطابق نام حضرت (محمد(ص)) و اخلاقش در بر گیرنده اخلاق آن حضرت باشد. او همان کسی است که مهدی نام دارد. معروف و منتظر است و از عترت و سلاله پیامبر است...) فتوحات مکیه، ج 12، ص 127 و 128.. (مهدویت1، رحیم کارگر، کد: 13/500027)
چرا به امام زمان(عج)، قائم، اباصالح، بقیة اللَّه، صاحب الزمان، حجة اللَّه، مهدی و... گفته میشود؟ چرا موقع شنیدن بعضی از این نامها (مثلاً قائم)، بلند شده و دست خود را بر سرمان میگذاریم؟!
چرا به امام زمان(عج)، قائم، اباصالح، بقیة اللَّه، صاحب الزمان، حجة اللَّه، مهدی و... گفته میشود؟ چرا موقع شنیدن بعضی از این نامها (مثلاً قائم)، بلند شده و دست خود را بر سرمان میگذاریم؟!
اصولاً اشخاص والا مرتبه و مشهور، دارای اسامی، القاب و کنیههای مختلفی هستند که هر یک اشاره به بعدی از ابعاد شخصیتی و وجودی آنان دارد. در اینجا به تبیین و توضیح بعضی از این عناوین میپردازیم.
الف. قائم
یکی از مهمترین و مشهورترین القاب حضرت مهدی(عج) (قائم) (قیام کننده و به پا خیزنده) است. این عنوان رسا و گویا، در بعضی از روایات مربوط به آن حضرت آمده و اشاره به قیام، مبارزه و جهاد بزرگ او و آمادگی استقامت وی دارد. روایات متعددی راجع به این لقب وارد شده است ؛ از جمله :
امام صادق(ع) فرمود : (اذا توالت ثلاثة اسماء : محمد و علی و الحسن، فالرابع القائم)؛ کمال الدین، ج2، ص 333، ص 334. (هنگامی که سه اسم محمد و علی و حسن دنبال هم آمدند، پس چهارمین آنان قائم است).
امام جواد(ع) نیز میفرماید : (اِنّ القائم منّا هو المهدی الّذی یجب ان ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره)؛ همان، ص 377. ؛ (به راستی که قائم از ما، مهدی است که در ایام غیبت، انتظار او و در دوران ظهور، اطاعت او واجب است).
از آن جهت که امام مهدی در برابر وضعیت اسفناک سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده برای مردم قیام کرده، علیه ظالمان و مفسدان و زرمداران وارد عمل خواهد شد ؛ به آن حضرت قائم گفته میشود. از طرفی در این مدت طولانی، آن حضرت آماده انقلاب جهانی و مبارزه مسلّحانه (قیام به شمشیر) بوده و همیشه در حال انتظار برای قیام به سر میبرد.
امام صادق(ع) فرموده است :
(سمّی القائم لقیامه بالحق)؛ ارشاد، شیخ مفید، ص 364. ؛ (قائم نامیده شده، به جهت اینکه قیام به حق خواهد کرد).
امام رضا(ع) نیز فرموده است :
(تمام الامر بقائم آل محمد)؛ توحید، صدوق، ص 232، ج1. ؛ (تمام امر به دست قائم آل محمد(ص) است).
از امام جواد(ع) نیز سؤال شد : چرا او را قائم مینامند؟ امام فرمود :
(لأنّه یقوم بعد موتِ ذکرِه و ارتدادِ اکثرِ القائلین بأمامته)؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 378، ح 3. ؛ (چون پس از آن قیام میکند که از یادها رفته است و بیشتر معتقدان به امامتش برگشتهاند).
اما اینکه موقع سلام به امام زمان(عج) و رسیدن به نام مبارک (قائم) میایستیم ؛ به جهت ابراز احترام و بزرگداشت نام و یاد آن حضرت و اظهار پیوند و انتظار ظهور او است ؛ یعنی، این کار در زمان امام صادق(ع) در میان شیعیان معمول بوده ؛ حتی نقل شده است : در حضور امام رضا(ع) کلمه قائم ذکر شد، آن حضرت برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود : (اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه)؛ بحار الانوار، ج 51، ص30..
امام صادق(ع) نیز فرموده است : (سزاوار است که وقت برده شدن نام قائم (برای احترام)، به پاخیزند و از خداوند تعجیل در فرجش را بخواهند) الزام الناصب، ج 1، ص 271..
ب. مهدی
یکی از القاب مشهور امام زمان - که مسلمانان، منجی موعود را به این عنوان میشناسند - (مهدی) است. مهدی به معنای هدایت یافته و هدایت گر است ؛ در واقع او تجلّی واقعی (هدایت و راهنمایی) انسانها در مهمترین برهه از تاریخ بشری است. آن حضرت، همه انسانها را به اوج کمال و تعالی رسانده و از غرقاب ضلالت و فساد نجات خواهد داد.
در روایتی آمده است : (انّما سمّی القائِمُ مَهدِیاً لأنّه یهدی الی اَمر مضلول عنه...)؛ بحار الانوار، ج 51، ص 30. ؛ (... قائم را بدان جهت مهدی گویند که مردم را به امری که گم کردهاند، هدایت میکند).
امام صادق(ع) نیز فرموده است : (لأنّه یهدی الی کُلِّ امر خَفی)؛ کتاب الغیبة، ص 471 ؛ الغیبة النعمانی، ص 237. ؛ (به جهت اینکه به تمامی امور پنهان هدایت میشود).
بر این اساس مهدی (من هداه الله)؛ است ؛ کسی که خدا او را هدایت کرده است. مهدی همان راه مستقیم الهی و کمال معنویت و انسانیت است. او در اوج هدایت و راهیابی قرار دارد ؛ بنابراین میتواند همگان را به قله رستگاری و ایمان رهنمون شود ؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) فرمود : (لقب مهدی بر او گذاشته شده ؛ چون او مردم را به سوی خداوند هدایت میکند) بحار الانوار، ج 51، ص 165..
ج. اباصالح
در منابع و مصادر روایی، چنین کنیهای برای امام زمان ذکر نشده است ؛ گویا آن را خود مردم، ابداع کرده و در گرفتاریها و مشکلات خود با آن امام زمان را به کمک طلبیدهاند. در بعضی از کتابها، اباصالح، به عنوان یکی از کنیههای حضرت مهدی(عج) ذکر شده است ؛ شاید به خاطر این روایت باشد که امام صادق(ع) فرمود : (هرگاه همراه خود را در سفر گم کردی، بانگ برآور : (ای اباصالح) یا (ای صالح) ؛ خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد ؛ راه را به ما نشان ده) من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 298 ؛ محاسن برقی، ج2، ص 110.. باید به این حقیقت توجه کرد که در جهان هستی، همه عوامل دست اندر کار، در خدمت حضرت مهدی(عج) هستند و اگر انسان گرفتار - به خصوص در بیابان - از او یاری بطلبد ؛ به یقین خود آن حضرت یا کسانی که در خدمت او هستند، به کمکش شتافته و دستگیریاش خواهند کرد. البته بر اساس بعضی از روایات، موکّل بیابانها (صالح) نام دارد که میتواند طبق دستور امام زمان عمل کند ر.ک : وسائل الشیعه، ج 8، 325 ؛ بحار الانوار، ج 73، ص 253..
در بعضی از نوشتهها دو وجه درباره (اباصالح) ذکر شده است :
1. در آیه 72 سوره انبیا (و کُلّاً جَعَلنا صالحین)، عنوان صالح به (نبی) اطلاق شده و کنیه (اباصالح) یعنی، پدر نبی و این بیانگر مقام والای حضرت مهدی(عج) است و چون آن حضرت از هر پیغمبری، خصوصیتی دارد و ویژگیهای انبیا در او جمع است ؛ لذا او را پدر انبیا میگویند.
2. در آیه (الحقنا بالصالحین)؛، مراد از صالح حضرت یوسف است. کنیه اباصالح یعنی (پدر یوسف) و این نشانگر زیبایی و نیکی فوقالعاده امام مهدی است، یعنی، پدر زیباییها سؤال از امام مهدی(عج) در روایات، ص 47 و 48..
علامه مجلسی(ره) پس از بیان داستان نجات یافتن شخصی به نام شیخ قاسم - که با عبارت (یا اباصالح) به ساحت امام زمان متوسل شده و نجات یافته بود - مینویسد : (از علما و مؤمنان، کسانی را که با ما رفاقت و مصاحبت دارند، ایمان و تأکید دارند که نجات دادن درماندگان و گمشدگان در دشت و صحرا و نیز تحقّق این گونه معجزات و کرامات در عالم امکان در عصر حاضر، جز از خلیفة اللَّه، امام زمان(عج)، از شخص دیگری ساخته نیست ؛ چرا که یکی از مقامات معنوی امام عصر(عج)، علم و آگاهی به احوال مردم و نجات دادن گرفتاران و گمشدگان است...
مسئله دیگر این است که از قدیم الایّام در میان عربها کنیه مبارک (اباصالح)، از کنیههایمعروف ومشهور امامزمان بودهاست. به همیندلیل، شاعرانو خطیبان عرب، در میان سرودهها، اشعار و روضههای خود، آن حضرت را با این عنوان، یاد کرده و به کمک و یاری میطلبند. گمان میرود که ایشان، این اعتقاد را از حدیث (اربعمائه) (اصول چهارصدگانه) امیرمؤمنان(ع) به دست آورده باشد بحار الانوار، ج 53، ص 300..
د. بقیة اللَّه
(بقیة اللَّه) به معنای باقی ماندن چیزی یا کسی، از ناحیه خداوند برای مردم است. به تعبیر دیگر، هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، (بقیة اللَّه) محسوب میشود و از آنجا که مهدی موعود(عج)، آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اکرم(ص) است، یکی از روشنترین مصادیق (بقیة اللَّه) میباشد و از همه به این لقب شایستهتر است تفسیر نمونه، ج 9، ص 204.. به ویژه آن که امام مهدی(عج) تنها باقیمانده پس از پیامبران و امامان است ؛ از این رو در روایات متعددی به آن حضرت، لقب (بقیة اللَّه) داده شده است.
از جمله در روایتی آمده است : (چون مهدی خروج کند، پشت به کعبه میایستد. با او 313 مرد جمع میشود و نخستین چیزی که تکلم میفرماید، این آیه است : (بقیة الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین)؛. پس میگوید : (منم بقیة اللَّه و حجت و خلیفه او در میان شما). سپس هیچ کس بر او سلام نمیکند، مگر اینکه میگوید : (السلام علیکم یا بقیة اللَّه فی ارضه)؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 757..
بقیة اللَّه ؛ یعنی کسی که در وجود او، همه مواریث انبیا و ائمه(ع) هست. در واقع وجه اختصاصی حضرت ولیعصر(عج) به این است که (بقیة اللَّه) میباشد. مطابق روایتی که از خود ائمه(ع) رسیده، در وجود مبارک امام زمان(عج) تمام مظاهر علم، قدرت و حکمت الهی یک جا جمع شده است. ظهور ایشان و غلبه بر سراسر جهان، بزرگترین مظهر قدرت الهی است که به دست هیچ یک از ائمه(ع) واقع نشده است.
روایت شده است : وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری به محضر امام حسن عسکری(ع) شرفیاب شد، درباره جانشین آن حضرت سؤال کرد. امام کودکی خردسال را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید : آیا نشانهای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و به زبان عربی فصیح فرمود : (انا بقیة الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثراً بعد عین یا احمد بن اسحاق)؛ ؛ (من بقیة اللَّه بر روی زمین و منتقم از دشمنان او هستم، ای احمد اسحاق! بعد از دیدن این (کرامت) نشانهای طلب نکن) کمال الدین، ج 2، ص 384، ح 1..
سلام مخصوص به آن حضرت نیز چنین است: (السلام علیک یا بقیة اللّه فی ارضه)؛ همان، ص 653..
ه. حجّة اللَّه
حضرت مهدی(عج) آخرین حجّت الهی است ؛ از این رو به آن حضرت حجة اللَّه و حجة بن الحسن العسکری گفته میشود. البته پیامبران و اوصیای آنان، همگی (حجّت)اند ؛ زیرا خداوند به وجود ایشان بر بندگان خود احتجاج میکند. بر اساس روایات فراوانی، هرگز زمین خالی از حجت نیست : (لو بقیت بغیر امام لساخت)؛ علل الشرایع، ج1، ص 198. ؛ (اگر زمین خالی از حجت باشد، اهلش را فرو میبرد).
حجّت همچنین به معنای پیروزی و سلطنت خدا بر خلق است و آن حضرت بر عالم مسلّط و پیروز میشود و حکم خدا را اجرا میکند. نقش نگین امام مهدی(عج) نیز (انا حجة اللَّه) است منتهی الآمال، ج 2، ص 287..
داوود بن قاسم میگوید : از امام دهم شنیدم که میفرمود : جانشین من پسرم حسن است ؛ شما نسبت به جانشین پس از جانشین من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم : خداوند مرا فدایت کند، چرا؟ فرمود : برای آنکه شخص او را نمیتواند ببیند و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم : پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود : بگویید : (الحجّة من آل محمد)؛ کافی، ج1، ص 328، ح 13 ؛ کتاب الغیبة، ص 202، ح 169..
و. صاحب الزمان
حضرت ولی اللَّه الاعظم، صاحب الزمان(عج) است ؛ به این معنا که امام زمان خویش است. از آنجا که هیچ گاه زمین از حجت خالی نیست. در هر زمان یک نفر از اولیای الهی، امام زمان خود و حجّت الهی و خلیفه الهی در روی زمین است.
بنابراین (صاحب الزمان) به معنای امام زمان و حجت خدا در روی زمین است و این امام، صاحب الامر به معنای پیشوایی است که اطاعتش بر همگان واجب است و اولوالامری است که در قرآن، اطاعتش همانند اطاعت خدا و رسول خدا واجب شده است : (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرسول وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ)؛ نساء (4)، آیه 59. ؛ (ای اهل ایمان، از خدا و از پیامبر و صاحبان امرتان اطاعت نمایید) طبیعی است که امام زمان و صاحب زمان و صاحب امر - به این معنا که حجت خدا بر روی زمین است - بر زمان و مکان و تمام موجودات امکانی احاطه دارد و این احاطه و تسلّط، به اذن و اجازه الهی است.
بر این اساس، از خصایص و مختصات حضرت ولیعصر(عج)، لقب مبارک (صاحب الزمان)، به معنای صاحب اختیار و مدبر این زمان است. از بعضی روایات استفاده میشود که آن حضرت، از آغاز زندگی بدین لقب، خوانده میشد. حسین بن حسن علوی میگوید : (دَخلتُ علی ابن محمد بسرَّ من رأی فهنّیه سیّدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد)؛ بحار الانوار، ج 53، ص 324 (به نقل از : شمس ولایت، ص 56. ؛ (در سامرا وارد بر حضرت عسکری شدم و او را در ولادت آقایمان، صاحب الزمان تهنیت و شادباش گفتم).
در روایت اسماعیل نوبختی آمده است : حضرت عسکری خطاب به فرزند خود فرمود : (بشارت باد تو را که تو صاحب الزمانی...).
ز. خاتم الاوصیاء
از خصایص حضرت مهدی(عج)، لقب زیبا و پر افتخار (خاتم الاوصیاء) است که او خاتم همه اولیا و اوصیای الهی است ؛ زیرا او آخرین امام و پیشوای بعد از پیامبر اکرم است و به تعبیری، آخرین وصی از اوصیای همه پیامبران الهی است.
این لقب مبارک، به لسان پدر بزرگوارش جاری شده و او را بدین لقب خوانده است ؛ چنان که در روایت اسماعیل نوبختی آمده است : بر حضرت عسکری وارد شدم (در همان کسالت و ناراحتی که از دنیا رفت)... پس فرزند حضرت، او را وضو داد ؛ امام عسکری به وی فرمود : (البشر یا بنیّ فانت صاحب الزمان و انت المهدی و انت حجّة الله فی ارضه و انت ولدی و وصیی... و انت خاتم الاوصیاء الائمه الطاهرین...)؛ اثبات الهداة، ج3، ص 509 . ؛ (بشارت باد تو را ای فرزند عزیزم ؛ زیرا تو صاحب الزمانی و تویی مهدی و تویی حجت خدا در زمین و تویی فرزند و وصی من و تویی خاتم اوصیاء (یعنی)، ائمه طاهرین...).
ابونصر ظریف (خادم دودمان رسالت) میگوید : من روزهای اول ولادت حضرت مهدی(عج)، به خدمتشان رسیدم. به من نگاهی کرد و فرمود : آیا مرا میشناسی؟ گفتم : تو آقای من و فرزند آقا و مولای منی. فرمود : نه این مقدار نخواستم ؛ عرض کردم : پس چه؟ فرمود : (انا خاتم الاوصیاء بی یدفع الله البلاء عن اهلی و شیعتی)؛ کتاب الغیبة، ص 246. ؛ (من خاتم اوصیا هستم ؛ به وجود من، بلا از شیعیان و خاندان من دفع میشود).
ابن عربی در فتوحات مکیه میگوید : از آنجا که احکام شریعت محمدی(ص) با احکام دیگر شرایع و انبیا فرق دارد... و با آمدن او شریعت ختم شده است، آن حضرت این استحقاق را دارد که ولایت خاصّهاش نیز ختم داشته باشد که این (خاتم اوصیا)، نامش مطابق نام حضرت (محمد(ص)) و اخلاقش در بر گیرنده اخلاق آن حضرت باشد. او همان کسی است که مهدی نام دارد. معروف و منتظر است و از عترت و سلاله پیامبر است...) فتوحات مکیه، ج 12، ص 127 و 128.. (مهدویت1، رحیم کارگر، کد: 13/500027)
- [آیت الله خوئی] بپا خواستن موقع شنیدن نام مقدس ولی عصر عجّل اللّه فرجه، به نام (قائم) مستحب است یا خیر؟
- [سایر] چرا امام زمان عج اباصالح نامیده می شوند؟
- [سایر] چرا در زمان سلام دادن به امام زمان (عج) دست را روی سر میگذاریم؟
- [سایر] راز نامگذاری امام زمان (عج) به قائم چیست؟
- [سایر] آیا کنیه «اباصالح» دلالت بر ازدواج حضرت مهدی (عج) دارد؟
- [سایر] چرا به امام زمان (عج)، قائم آل محمد (ص) گفته میشود؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) موقع ظهور چه سنی خواهند داشت؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) موقع ظهور چه سنی خواهند داشت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دیده می شود که بعضی از متدیّنین به هنگام شنیدن نام مبارک حضرت مهدی امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به احترام آن حضرت دست بر سر می گذارند، آیا این مطلب در روایتی وارد شده است؟
- [سایر] آیا کنیه اباصالح، دلالت بر ازدواج حضرت مهدی علیه السلام دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است قبر را به انداز قد انسان متوسط، گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد. مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند، و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند، و در نوبت چهارم وارد قبر کنند، و اگر میت مرد است در دفع سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد، و در دفع چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند، و اگر زن است در دفع سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده، و پیش از دفن و موقع دفن بخوانند، و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند، و صورت میت را روی خاک بگذارند، و بالشی از خاک زیر سر او بسازند، و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد، و پیش از آن که لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند، و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:" اسْمَعْ افْهَمْ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ". و بهجا ی فُلانَ ابْنَ فُلانٍ اسم میت و پدرش را بگویند. مثلًا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند:" اسْمَعْ افْهَمْ یا مُحَمَّدْ آبْنِ عَلی". پس از آن بگویند: " هَلْ انْتَ عَلی اْلعَهْدِ ألِذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ انْ لا إلهَ الّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیْکَ لَهُ وَ انَّ مُحَمَّداً صَلَی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَ رَسُوْلُهُ وَ سَّیِّدُ النَّبِیِیِّنَ وَ خاتَمُ المُّرْسَلِیْنَ وَ أنَ عَلِیّاً امِیْرُ الُمُؤْمِّنْیِنَ وَ سَّیِّدُ اْلوَصِیّیْنَ وَ امامٌ اْفَتَرضَ اللهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالِمْینَ، وَ انَّ اْلحَسَنَ وَ اْلُحَسْینَ وَ عَلِیَّ بْنَ اْلُحُسْینَ وَ مُحَمَّد بْنِ عَلِّیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَ مُوْسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوْسَی وَ مُحَمَّد بْنَ عَلِیَّ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الُحَسَنَ بْنَ عَلِیَّ وَ الْقائمَ الْحُجَّةِ الْمَهْدِی صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ ائمّةُ الْمُؤمِنْیِنَ وَ حُجَجُ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ اجْمَعِیْنَ وَ ائُمَّتُکَ ائمّةُ هُدیً ابْرارُ" یا" فُلانَ ابْنَ فُلانٍ" و بهجا ی فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید:" اذا اتاکَ اْلمَلَکانِ اْلمُقَرَّبانِ رَسُوْلَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَالاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نِبِیِّکَ وَ عَنْ دِیْنِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ ائمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنٌ وَ قُلْ فِی جَوابِهما اللهُ رَبِیّ وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیّیْ والاسْلامُ دِیْنیٌ وَ اْلقُرآنُ کِتابِی وَ اْلکَعْبَةُ قِبَلتی وَ امِیْرُ الْمُؤْمِنْینَ عَلِیِّ بْنِ ابّیْ طالِبٍ امامِی وَ الْحَسَنٌ بْنُ عَلِیَ الْمُجْتَبی امامِیْ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا امامِی وَ عَلِیٌ زَیْنُ الْعابِدْینَ امامِی وَ مُحَمَّدُ الْباقِرُ امامِی وَ جَعْفَرُ الْصّادِقُ امِامِی وَ مُوْسیَ الْکاظِمُ امامِی وَ عَلِیُ الْرِضا امامِی وَ مُحَمَّدُ الْجَوادُ امامِی وَ عَلِیُ الْهادِی امامِی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَرِی امامِی وَ الْحُجَةُ الْمُنْتَظَرُ امامِی هؤُلآءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ ائِمَتِیْ وَ سادَتِیْ وَ قادَتِیْ وَ شُفَعائِی بَهَمْ أَتوَلّی وَ مِنْ اعْدائهِمْ اتَبَرَّا فِی الْدُنْیا والاخِرَةِ، ثُمَّ اعْلَمْ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ" بهجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید:" ان الله تَبَارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الْرَبَّ، وَ انَّ مُحَمَّدُ صَلِی اللهُ عَلَیِهْ وَ آلِهِ نِعْمَ الْرَسُوْلٌ وَ انَّ عَلِیُ بْنَ ابِی طالِبٍ وَ اولادُهُ الْمَعْصُومِیْنةَ الائمة الاثنی عشر نعم اْلَائِمَّةُ، وَ انَّ ما جآءِ بِهِ مُحَمَّدُ صَلِی اللهُ عَلَیِهْ وَ آلِهِ حَقُّ وَ انَّ الْمُوْتَ حَقُّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیْرٍ فِی الْقَبْرِ حَقُّ وَ الْبَعْثَ حَقُّ وَ الْنُّشُوْرَ حَقُّ وَ الْصِّراطَ حَقُّ وَ الْمِیْزانَ حَقُّ وَ تَطایِرَ الْکُتُبِ حَقُّ وَ انَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَ الْنّارَ حَقُّ وَ انَّ الْسّاعَةَ آتَیةُ لا رَیْبَ فِیْها وَ انَّ الله یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُوْرِ" پس بگوید:" افَهِمْتَ یا فُلانُ" و بهجا ی فلان اسم میت را بگوید. پس از آن بگوید:" ثَبَتَّکَ اللهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ وَ هداکَ اللهَ الی صِراطٍ مُسْتَقِیْمٍ، عَرَّفَ الله بَیْنَکَ وَ بَیْنَ أوْلیآئک فِیْ مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمِتَهِ" پس بگوید:" الّلهُمَّ جافِ اْلَارْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوْحِهِ الَیْکَ وَ لَقّهِ مُنْکَ بُرْهاناً الّلهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ".
- [امام خمینی] خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا می روند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزد یک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند : "اسمع افهم یا فلان بن فلان". و بجای فلان، اسم میت و پدرش را بگویند. مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند: "اسمع افهم یا محمد بن علی". پس از آن بگویند: "هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجة المهدی صلوات الله علیهم ائمة المؤمنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ائمتک ائمة هدی بک ابرار یا فلان بن فلان" و بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید: "اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سالاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ائمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه و آله نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبة قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجة المنتظر امامی هؤلاء صلوات الله علیهم اجمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان" بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید: "ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمد صلی الله علیه و آله نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمة الاثنی عشر نعم الائمة و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه و آله حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور" پس بگوید: "ا فهمت یا فلان" و بجای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید: "ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته" پس بگوید: "اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک".
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر ان که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل ان که مردمان خوب در ان جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به ان جا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به ارامی از تابوت بگیرند و وارد قبر نمایند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از ان که میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از ان که لحد را بپوشانند کسی دست راست را به شانه راست میت بزند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارد و دهان را نزدیک گوش او ببرد و به شدت حرکتش دهد و سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا محمد بن علی پس از ان بگوید هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المومنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القایم الحجه المهدی صلوات الله علیهم ایمه المومنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ایمتک ایمه هدی ابرار یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سیلاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ایمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه واله وسلم نبیی و الاسلام دینی و القران کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المومنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی هولاء صلوات الله علیهم ایمتی و سادتی و قادتی و شفعایی بهم اتولی و من اعدایهم اتبرء فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الایمه الاثنی عشر نعم الایمه و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه واله وسلم حق و ان الموت حق و سوال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه اتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور پس بگوید افهمت یافلان و به جای فلان اسم میت را بگوید و پس از ان بگوید ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیایک فی مستقر من رحمته پس بگوید اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک
- [آیت الله مکارم شیرازی] مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
- [آیت الله مظاهری] خوب است قبر را به اندازه قد انسان متوسّط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا میروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کمکم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوّم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک، زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان). یعنی (بشنو و بفهم ای فلان فرزند فلان) و به جای فلان اسم میّت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَبْنَ عَلِیٍّ). پس از آن بگویند: (هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداًصلی الله علیه وآله وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبیّینَ وَ خاتَمُ المُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ و حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعین وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ).(1) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: (اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما اَللَّهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ 6 نَبِیّی وَ الْاِسلامُ دینی وَ الْقُرانُ کِتابی وَ الْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی اِمامی وَ الحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا اِمامی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامی و مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ اِمامی، وَ مُوسَی الکاظِمُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الرِّضا اِمامی، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الْهادی اِمامی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ اِمامی وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعین اَئِمَّتی وَ سادَتی وَ قادَتی وَ شُفَعائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَبْنَ فَلانٍ).(2) و به جای فلان بن فُلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: (اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ أمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْاَئمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ اَلْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌصلی الله علیه وآله وسلم حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ اتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ).(3) پس بگوید: (اَفَهِمْتَ یا فُلانُ). یعنی(آیا فهمیدی ای فلان؟) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداکَ اللَّهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).(4) پس بگوید: (اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَ لَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).(5)