سلام.درمورد انقلاب اسلامی،بالفرض قبول کنیم که این حرکت،مانند بسیاری از حرکات عدالتخواهانه بوده باشد،با این تفاوت که به رهبری عالم دینی و با اهداف الهی هدایت شده و رنگ مذهبی دارد. حال چه دلیلی داریم که این انقلاب باید به حکومت جهانی امام زمان،عج،متصل شود؟با اینهمه فاصله که از شعارهای اولیه انقلاب و امام راحل،قدس، گرفته ایم چگونه باز هم اصرار داریم هنوز در مسیر اصیل انقلاب و زمینه سازی ظهور هستیم؟آیا خونبهای شهدا،فقط نام جمهوری اسلامی است؟البته منکر همه خوبیها نیستم ولی چگونه با وجود این مقدار انحراف از معیارها،باز هم اینقدر شعار میدهیم؟ دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز،در پاسخ به سوال شما لازم است بگوییم اولا وقتی ما سخن از اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب جهانی حضرت مهدی عج به میان می آوریم مقصود این نیست که این انقلاب الزاما و به صورت جبری به آن انقلاب متصل خواهد شد بلکه مقصود بیان آرمان و آرزویی است که هواخواهان انقلاب اسلامی دارند و امیدوارند که انشاء الله این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی عج متصل شود و به همین دلیل این آرزوی قلبی خود را در قالب شعارها و دعاهای مختلف بیان می کنند، ثانیا در مورد انحراف انقلاب اسلامی از مواضع و آرمان های خود و یا ثابت قدمی در این آرمان ها چاره ای نیست به دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه اشاره کرده و آنگاه با توجه به واقعیت های موجود نکاتی را در این زمینه بیان نماییم ضمن اینکه در همین راستا و به تناسب نوع سوال چاره ای نیست جز اینکه در مواردی به بیان عملکرد مقام معظم رهبری نیز بپردازیم و اگر شما نسبت به این موارد نقددارید بهتر است پس از بیان این امور، نقد خود را به همراه استدلال خود بیان نمایید : مقام معظم رهبری در خطبه های نمازجمعه 14 بهمن سال 90 در ضمن فرمایشاتی چنین بیان نمودند : ( شعارهای انقلاب، امروز همان شعارهای روز اول است؛ که این نشاندهندهی سلامت انقلاب است. شعارها مثل انگشت اشارهای هستند که به هدفها اشاره میکنند، هدفها را ترسیم میکنند. وقتی شعارها تثبیتشده در یک نظامی، در یک انقلابی باقی ماند، معنایش این است که هدفها در این نظام به شکل اول است؛ هدفها تغییر پیدا نکرده است؛ دستاندرکاران و مردم از صراط مستقیم و هدفهای اصلی منحرف نشدهاند. امروز شعارهای ملت ایران، همان شعارهای اول انقلاب است.)( http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=18923 ) بر این اساس از منظر مقام معظم رهبری انقلاب از نظر شعارها و اهدافی که داشت همچنان پابرجا بوده و ملت ایران بر سر همان آرمانها و عهدی که با امام و شهدا بسته بودند پایدار مانده است و بنابر این اهدافی که امروزه به دنبال تحقق آنهاست همانهایی هستند که از آغاز انقلاب به دنبال آنها بوده است ، با این حال این سخنان مقام معظم رهبری را هرگز نباید به معنای این دانست که مقام معظم رهبری اعتقاد دارند که هیچ مشکلی اعم از مشکلات در نظام اداری و یا مشکلات اجتماعی و یا اخلاقی در جامعه وجود ندارد چرا که اولا خود مقام معظم رهبری در ادامه این فرمایشات اشاره به این نکته دارند که ما در کنار پیشرفتهایی که به برکت پایداری در اهداف انقلاب اسلامی داشته ایم ضعف هایی هم داشته ایم که باید با شناخت هر کدام از نقاط قوت و ضعف خود به تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف بپردازیم : (ما پیشرفتهائی داشتیم، ضعفها و نقصهائی هم داشتیم. پیشرفتهامان را باید بشناسیم، ضعفهامان را هم باید بشناسیم. اگر ضعفهای خودمان را پنهان کنیم، نشناسیم، تجاهل کنیم، این ضعفها خواهد ماند، نهادینه خواهد شد؛ برطرف نخواهد شد. همهی نقاط قوّت و ضعف را باید بدانیم.)(همان) ثانیا مقام معظم رهبری در فرمایشات دیگر خود نیز همواره بر وجود مشکلات در جامعه و لزوم رفع آنها تاکید دارند که این به معنای پذیرش اصل مشکلات نیز می باشد که در این زمینه در ادامه به صورت موردی مطالبی را خدمت شما تقدیم خواهیم کرد . در این میان نکته مهمی که وجود دارد این است که وجود مشکلاتی از قبیل فساد اداری، اقتصادی، اخلاقی یا مفاسد دیگر در جامعه لزوما به معنای انحراف جامعه از مسیر اهداف انقلابی نمی باشد بلکه زمانی این مسائل با انحراف از اهداف انقلابی پیوند می خورد که مسئولان و دست اندکاران امر در قبال این مسائل و مشکلات هیچ واکنشی نشان نداده و به راحتی از کنار آن رد شوند و این مساله به مرور تبدیل به یک رویه شود که در آن صورت می توان انحراف در اهداف انقلاب را مطرح کرد . البته در مورد مساله فساد اداری ، ریشه های موضوع ، نقش مقام معظم رهبری در جلوگیری از این مفاسد ، نقش مردم در این زمینه و راهکارهای مطلوب ریشه کنی آن باید دقت نظر بیشتری صورت گیرد که مطالب زیر به نظر می رسد در فهم مطالب موثر باشد : مسأله فساد اداری و برخوردهای غیراسلامی با ارباب رجوع در ادارات و پارتیبازی و رشوهخواری یکی از مشکلات کشور و مانع تحقق عدالت اجتماعی بوده و همواره یکی از دغدغههای مسؤولین نظام خصوصاً مقام معظم رهبری میباشد. معظم له مکرراً نارضایتی خود را از این مسأله ابراز داشته و از متولیان امر خواستار رسیدگی جدی برای حل این معضل شدهاند زیرا تداوم نظام و انقلاب اسلامی نیز وابسته به پیوند، همراهی و محبت بین مردم و مسؤولین اداره کننده نظام میباشد ازاینرو میفرمایند: (در نظام اسلامی، رابطه اخلاق با مردم، رابطه مخصوصی است، مردم را در همه کارها و صاحب امر دانستن یک مراجع را مزاحم ندانستن حقیقتاً مردم ولی نعمت ما و کارگزاران این نظام هستند)( آیت الله خامنهای، حدیث ولایت ج 6 ص 48). در جای دیگری ایشان به کارگزاران نظام اسلامی میفرمایند: (شما چگونه میخواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم در خرج کردن بیت المال هیچ حدی برای خودمان قائل نشدیم مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند و هرچه توانستیم خرج کردیم مگر اعتماد مردم باقی میماند؟). اما در مورد چرایی وجود این پدیده شوم و ارایه پاسخی مناسب و منطقی و واقعبینانه لازم است. از منظر جامعهشناختی باید این مسأله را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. مهمترین دلایل وجود این موضوع عبارتند از: 1- ادامه و بقای فرهنگ فاسد و منحوس 2500 ساله پادشاهی در ایران از قبیل رشوهخواری، پارتی، روابط را مقدم بر ضوابط دانستن، استبداد رأی جاهپرستی و سلطهپذیری و ... 2- عدم تثبیت ارزشهای اسلامی و قانون گرایی و پایبندی به ضوابط در حدی که مسؤول یا مدیر اداره خودش را خدمتگزار بداند نه سوار بر مردم و که این خود ناشی از عوامل مختلفی از قبیل: فقدان برنامهای جامع و همه جانبه برای تربیت، آموزش و توجیه آنان، کم کاری یا بعضاً عملکردهای غلط نهادهای فرهنگی کشور، سردر گمی مسؤولان امور فرهنگی و عدم ارائه برنامه منسجم فرهنگی، فقدان اجماع نظر دولتمردان در کیفیت برخورد با این مسأله و میباشد. 3- عدم تصفیه کامل افراد در سطوح پایین بعد از وقوع انقلاب از یک سو و رعایت ننمودن مسائل اصیل اسلامی از قبیل: لیاقت و شایستگی، تعهد و تقوا، تجربه و مهارت و تخصص و در گزینشها چنانچه حضرت علی (ع) در عهد نامه خود به مالک اشتر میفرماید: ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختیاراً و لاتولهم محاباة و اثرة فانهما جماع من شعب الجور و الخیانة و توخّ منهم اهل التجربة و الحیاء من اهل البیوتات الصالحة والقدم فی الاسلام المتقدمه در امور و کارهای کارمندان و کارگزاران خود دقت کن و پس از اینکه آنها را امتحان نمودی به کار بگمار و در تعیین آنان چنین کن: قبل از این که آنها را به کاری بگماری آنانرا مورد آزمایش و امتحان قرار بده به خاطر تمایل خاص به شخصی کسی را به کاری منصوب مکن خود سرانه و بدون مشورت و یا استبداد رأی آنها را به کار مگمار زیرا اینگونه انتخاب و منصوب نمودن یعنی از روی تمایل شخصی و بدون مشورت و آزمایش خود ستمگری و ظلم و خیانت است و برای انتخاب کارمندان و کارگزاران دولت اینگونه افراد را انتخاب نما افرادی که اهل تجربه هستند و در کشاکش کارها ساخته و پرداخته شدهاند اهل شرم و حیاء و عفت هستند از خاندانهای پاک دامن و صالح باشند سابقه و حسن سابقه آنها در اسلام بیش از دیگران باشد)،( نهجالبلاغه، نامه 53 ) و از طرف دیگر ضعف در بازرسی نظارت، حراست و مراقبت دولتی، حضرت آیت الله خامنهای میفرمایند: (باید در گزینش کارمندان دولت دقت لازم صورت گیرد و به دنبال گزینش خوبان نظارت بر کار آنان نیز ضرورت است چون مقام و قدرت غالباً اخلاق و رفتار مسؤولان را تغییر میدهد بنابراین اگر بعد از گزینش حتی افراد پارسا و کاردان از بالا بر عمل کرد آنان نظارت دقیق نشود ممکن است به تدریج تغییر رویه داده و به سبب سستی در انجام وظیفه، موجب بی اعتمادی ملت نسبت به دستگاه حکومت اسلامی شوند. لذا نظام انقلابی در چگونگی انجام امور توسط کارگزاران و مسؤولان باید نظارت مستمر به کار آنان داشته باشد.)( فجر انقلاب در بهار قرآن ص 203 و ص 205). 4- تهاجم فرهنگی و تغییر ارزشها پس از دوران دفاع مقدس مانند با ارزش شدن پول ، شهرت، مدرک گرایی، رفاهطلبی، و تجمل پرستی و 5- اجرا نشدن امر به معروف ونهی از منکر یا نظارت ملی و همگانی که در روایات متعدد ضامن حفظ و سلامت جامعه و اجزاء اداری و میباشد حضرت علی (ع) در بستر شهادت به فرزندان خویش امام حسن و امام حسین (ع) چنین سفارش مینمایند (امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که در این صورت اشرار شما بر شما حاکم میشوند سپس شما برای دفع آنها دعا کنید اما دعای شما اجابت نمیشود)،( نهجالبلاغه، نامه 47 ) و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز این فریضه الهی در اصل هشتم در سه قسم مردم نسبت به یکدیگر دولت نسبت به مردم ومردم نسبت به دولت در نظر گرفته شده هر چند متأسفانه راهکارها عملی شده این فریضه مهم و اساسی در جامعه تبیین و اجرا نشده است. 6- وجود مشکلات و نارساییهای اقتصادی، ناکافی بودن درآمدها، وجود تورم و خلاصه عدم تأمین نیازهای معیشتی و رفاهی کارمندان. 7- پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران بازسازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهای مطلوب گردید. به گونهای که توسعه نتایج عکس خود را ظاهر ساخت و فاصلهها را تشدید نمود و باعث تغییر ارزشها و با ارزش شدن پول و ثروت در نزد افراد جامعه گردید. با توجه به عوامل فوق و عوامل دیگری از این قبیل میتوان به این نتیجه رسید که: تحت شرایط کنونی ایران، وقتی که پول و ثروت با ارزش شود و از یک طرف در انسانها نیاز به انواع کالا به وجود آید و همزمان درآمدشان کاهش یابد و در نتیجه انسانها نیاز شدید به پول داشته باشند و از طرف دیگر امکانات برایشان فراهم نباشد و همه راههای مشروع بسته باشد و سیسم کنترل درونی (مذهب) آنها و سیستم کنترل بیرونی (نظارت دستگاههای مربوطه، امر به معروف و نهی از منکر) ضعیف باشد، آنها برای ارضاء نیازهایشان به راههای نامشروع از قبیل رشوهخواری، پارتیبازی و روی میآورند، بنابراین همچنانکه ملاحظه مینمایید این چنین نیست که علت مفاسد اداری فقط به خاطر عدم نظارت مسؤولین حکومتی و فقدان برخورد قاطع آنان باشد، بلکه مسأله بسیار ریشهایتر و حل کامل آن نیز راهکارهای مناسب و بسیار دقیق، آن هم در طولانیمدت میطلبد، اما طبیعتا ما نیز همچون شما و هر شهروند دیگری معتقدیم که باید با متخلفین برخورد بشود و این کار هم به کرّات توسط دادگاهها با متخلفین شده و میشود ولی در هر صورت باید به ریشههای آن پرداخت و امید میرود انشاءالله با انجام اصلاحات اقتصادی، اجتماعی، اداری و به هیچ وجه شاهد اینگونه ناهنجاریها و تخلفات در جامعه اسلامی نباشیم. نکته مهم قابل توجه این که در اینگونه قضاوتها باید جایگاه و مسؤولیت رهبری و انتظاراتی را که از ایشان میتوان داشت در نظر گرفت. قانون اساسی رهبر را در رأس هرم قدرت حاکمیت قرار داده است. اعمال قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه را تحت نظر رهبری گذاشته و تعیین سیاستهای کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام از وظایف رهبری شمرده شده است،( اصل یکصد و دهم قانون اساسی). اما این که رهبری بر اعمال و رفتار کارکنان بخشها و دستگاههای مختلف دولتی و حکومتی نظارت دقیق داشته باشد، این نه امری ممکن است و نه از وظایف قانونی ایشان میباشد. به عبارت دیگر اطلاع رهبری از برخی نواقص و معایب در بدنه اجرایی کشور و اهتمام ایشان بر اصلاح آن، علت تامه برای برطرف شدن اینگونه مفاسد اداری نمیباشد بلکه عوامل دیگری نیز دخیل میباشند که با فقدان آنها، عنصر مدیریتی ایدهآل نیز در رسیدن به هدف تأثیر عمدهای نمیتواند داشته باشد. این عوامل عبارتند از: 1- حاکم شدن ارزشهای الهی خصوصاً در سایر مراتب و ردهبندیهای بدنه اجرایی نظام از مسؤولین گرفته تا ردههای پایین (نظارت درونی). 2- حل شدن مشکلات اقتصادی و معیشتی کارکنان و 3- نظارت دقیق و قاطع نسبت به عملکردهای کارکنان و مأموران و (نظارت بیرونی) و برخورد با متخلفین. 4- همکاری مردم با مسؤولین و به وجود آمدن یک نوع عزم ملی در مبارزه با مفاسد اداری از قبیل رشوهخواری، پارتیبازی و با ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر و برخورد با افراد متخلف. 5- وحدت و همدلی میان جناحهای سیاسی و مسؤولان قوای سهگانه و سایر دستگاههای دولتی و بسیج کلیه امکانات برای برخورد با اینگونه مسائل و حل ریشهای آنان. برای آگاهی بیشتر ر. ک: فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد فرامرز رفیعپور، آناتومی جامعه، علی ذوعلم، انقلاب و ارزشها و در آخر ذکر این نکته لازم است که با وجود تمامی این مشکلات نظام اداری ما نسبت به سالهای قبل از انقلاب و سایر کشورهایی که در وضعیت مشابهی با کشور ما بوده و دوران گذار و سازندگی را پشت سر میگذارند در وضعیت بسیار مناسبتری قرار دارد هر چند تا رسیدن به حکومت عدل الهی و تحقق خواستههای مشروع مردم عزیزمان راه طولانی در پیش داریم. در مورد فساد اخلاقی و اجتماعی نیز باید بگوییم آنچه به عنوان مفاسد اخلاقی در جامعه ما وجود دارد ناشی از عوامل مختلفی است از جمله می توان به این امور اشاره نمود:1-عدم توجه لازم به مقوله فرهنگ وکم توجهی دولت به مسایل فرهنگی در سالیان گذشته که البته این مساله ناشی از عواملی همچون مشکلات اقتصادی و جنگ تحمیلی و خسارات ناشی از آن و لزوم با زسازی زیربناهای اقتصادی کشور واولویت دادن به مسایل اقتصادی و برخی سیاستهای اشتباه فرهنگی و...می باشد 2-کمرنگ شدن روحیه ایمان و گرایش به مادیات در میان مردم 3-تهاجم گسترده فرهنگی غرب که با هدف سست نمودن اعتقادات و باورهای دینی مردم و به ویژه نسل جوان شکل گرفت 4-کم توجهی خانواده ها و محیطهای آموزشی به رشد باورهای دینی در میان نسل جوان در جهت پیشگیری از تاثیرات مخرب فرهنگ غربی در میان آنها 5- فقدان برنامه جامع و جهت گیری مشخص در زمینه رشد باورهای دینی در میان مردم 6-مشکلات اقتصادی و اجتماعی در کشور و..در این راستا مقام معظم رهبری دستورات لازم و هشدارهای جدی رابه مسئولان کشور داده اند ،توجه به تهاجم فرهنگی غرب و خطرات ناشی از آن ،مطرح نمودن مبارزه با مفاسد به عنوان یکی از مطالبات مردم و محورهای اصلی اصلاحات حقیقی در کشور ،دستور تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و فرمان هشت ماده ای در این زمینه،تبیین لزوم مهندسی فرهگی کشور و تنظیم برنامه های جامعه و جهت گیریهای مشخص در این زمینه وتاکید بر مسئولیت دولت در ارتقا سطح عمومی فرهنگ و باورهای دینی در جامعه و... از جمله اقدامات مقام معظم رهبری در این خصوص بوده است به عنوان نمونه ایشان در دیدار با نمایندگان مجلس هفتم در این زمینه فرمودند: (از جملة مهمترین کارها، مبارزه با فساد است. مبارزه با فساد، یک جنبة اخلاقی محض نیست؛ ادارة کشور متوقف به مبارزة با فساد است. بنده دو سه سال پیش که آن نامه را دربارة مبارزة با فساد به مسئولان کشور نوشتم، به دنبال یک کار طولانی و یک بررسی و مطالعة وسیع و همه جانبه بود. از هر طرف میرویم، میبینیم اگر با فساد مبارزه نشود، همة کارها لنگ خواهد ماند. این همه کار خوب دارد در کشور انجام میگیرد کارهایی که انجام گرفته، کم نیست اما وجود فساد، بعضی از آنها را خنثی میکند. استخری را در نظر بگیرید که از چند چاه عمیق با لولههای چند اینچی مرتب در آن آب ریخته میشود، اما استخر پُر نمیشود. وقتی نگاه میکنید، میبینید بدنة استخر ترک خورده و ته آن سوراخ است؛ هرچه از این طرف آب میریزید، از آن طرف بیرون میرود! به کانالهایی که شما در نظر گرفتهاید آبیاری کنید، اصلاً آب نمیرسد. فساد در جامعه، این طوری است. فساد مالی، مثل خوره، ایدز و سرطان است؛ باید با آن مبارزه کرد. البته نباید بزرگنمایی کرد. بعضیها جنجال و بزرگنمایی میکنند و طوری حرف میزنند که کانّه این سرطان همه جا را گرفته؛ نخیر، این طوری نیست. این همه ما دستهای پاکیزه، چهرههای پاکیزه و انسانهای پاکیزه در دستگاههای گوناگون از بالا تا پایین داریم؛ اکثریت هم با اینهاست؛ منتها یک نقطة فساد، همة بدن را آلوده میکند. وقتی یک جای بدن بیمار میشود و درد میگیرد مثلاً وقتی دندان فاسد میشود انسان شب خوابش نمیبرد. قلب، سالم؛ معده، سالم؛ ریه، سالم؛ جریان خون، سالم؛ اما یک دندانِ ناسالم خواب را از انسان میگیرد. فساد، این طوری است؛ باید با فساد مبارزة جدی کرد. یک پایة مبارزه، شمایید. آن روزی که بنده مسئلة مبارزة با فساد را گفتم، توقعم این بود که مجلس شورای اسلامی سینه سپر کند و جلو بیاید و در این میدان حرکت کند تا ما دیگر احتیاج نداشته باشیم دنبال کنیم؛ اما متأسفانه این طور نشد. آنها نکردند، شما بکنید. البته به قول برادر ظریف و نکته سنج مان، با دستمال کثیف نمیشود شیشه را تمیز کرد. اگر انسان بخواهد با فساد مبارزه کند، باید در درجة اول مراقب باشد که فساد دامن خودش را نگیرد. داخل خودتان و درون مجلس مراقب باشید. دست پاک، دامن پاک، زبان پاک و چشم پاک خواهد توانست در حوزة اقتدار وسیعی که شما دارید، همه چیز را پاک کند. به دنبال این توصیه، این را هم عرض کنم که از لغزشگاهها بترسید. امام سجاد (ع) در دعای صحیفة سجادیه، وقتی برای سربازان اسلام دعا میکنند، از جملة چیزهایی که روی آن تکیه میکنند، این است که: خدایا! یاد و محبت و علاقة به (المال الفتون) مال فتنه انگیز را از دل اینها بگیر. مال و پول، خیلی خطرناک و فتنه انگیز است و خیلیها را میلغزاند. ما آدمهای درشتی را در تاریخ دیدیم که وقتی پایشان به این جا رسید، لغزید؛ بنابراین خیلی باید مراقب باشید. در شرع مقدس، اسم این مراقبت چیست؟ (تقوا). اینکه در قرآن از اول تا آخر, این همه به تقوا توصیه شده، معنایش همین مراقبت و مواظبت از خود است. نفس انسان، زیادهخواه است. من وقتی در مطبوعات خواندم که شماها تصمیم گرفته اید در بعضی از مسائل مجلس و برخی از برخورداریهای بیخودی، تجدیدنظر کنید، حقیقتاً خوشحال شدم و به بانیان این کار دعا کردم. مثلاً فرض بفرمایید آدمی خانه دارد، باز خانه میخواهد؛ امتیاز دارد، باز امتیاز میخواهد. واقعاً من تشکر میکنم از اینکه شما در این راه وارد شدید و همت گماشتید. این راه را ادامه دهید و بر سر این کارها پای بفشرید. هرچه میتوانید، منطقی و صحیح رفتار کنید. البته ما توصیه نمیکنیم و توقع هم نداریم که مثلاً در مجلس، نمایندگان گشنگی و تشنگی بکشند و زهد به خرج دهند نه ما این طوریم، نه شما این گونه اید ما میگوییم زیاده روی و اسراف نشود و کارهای بیقاعده و خرجهای بیخودی انجام نگیرد. ممکن است سرجمع همة این خرجها, مبلغ خیلی کلانی هم در مجلس نشود؛ اما وقتی شما این راه را قطع کردید، دست مردم و دستگاهها الگو میدهید و راه و جهت را مشخص میکنید. کار شما خیلی ارزش دارد و بسیار خوب است؛ این را دنبال کنید). (،بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی27/03/1383 ) در هر صورت با اذعان به وجود کاستی ها ،باید گفت که در این کشور راه برای تعالی ورشد معنوی باز است وشاهد آن وجود میلیونها جوان پاک ومنزّه اعم از دختر وپسر است،که در جای دیگر یافت نمی شود.بنابر این نمی توان اظهار یأس ونومیدی کرد بلکه می بایست همه به وظیفه خود عمل کنند تاامور اصلاح شود،خانواده ها به رسالت سنگین تربیت فرزند اهمیت بدهند،نظام اسلامی هم محیط بهتری در مدارس ودانشگاهها ودرمحیط جامعه ایجاد کندتا جلوی فساد گرفته شود. بنابر این در یک کلام باید بگوییم که اولا وجود برخی مشکلات همچون مشکلات در نظام اداری یا مشکلات اقتصادی، اخلاقی و ... هرگز قابل انکار نیست . ثانیا وجود این مشکلات معلول نظام اسلامی نیست تا به معنای انحراف در انقلاب اسلامی باشد و منظور از عدم انحراف از انقلاب اسلامی هم عدم تغییر در شعارها و اهدافی است که در انقلاب اسلامی مطرح می شد که این شعارها هم تاکنون هیچ تغییری نداشته اند و به عنوان مثال همانگونه که مردم در ابتدای انقلاب اسلامی بر عدالت اجتماعی تاکید داشتند امروزه نیز بر همان شعار تاکید دارند و یا اگر مردم به دنبال رفع فساد اخلاقی از جامعه بودند امروزه نیز به دنبال آن هستند . لذا از جانب مردم هیچ انحرافی وجود ندارد و از جانب مسئولان نیز در صورتی می تواند بحث انحراف مطرح باشد که به جای ایستادگی در برابر انحرافات (که به طور معمول ممکن است در جامعه به وجود آید) یا در برابر آنها هیچ واکنشی نشان ندهند و یا اینکه خود به آنها دامن بزنند که در چنین شرایطی انحراف در مسئولین نسبت به شعارها و اهداف انقلاب مطرح خواهد بود که چنین امری در مسئولین ارشد نظام هرگز نبوده است و در صورتی هم که نشانه هایی از این امر به وجود آمده است مقام معظم رهبری به عنوان سکاندار نظام اسلامی در برابر آن ایستادگی کرده و نسبت به آن موضع گیری کرده است کما اینکه زمانی که برخی به بهانه مباحث توسعه کشور سخن از تعطیلی عدالت اجتماعی به میان می آوردند ایشان توسعه و پیشرفتی را مطلوب نظام اسلامی می دانستند که همراه و همگام با توسعه عدالت اجتماعی نیز باشد.
سلام.درمورد انقلاب اسلامی،بالفرض قبول کنیم که این حرکت،مانند بسیاری از حرکات عدالتخواهانه بوده باشد،با این تفاوت که به رهبری عالم دینی و با اهداف الهی هدایت شده و رنگ مذهبی دارد. حال چه دلیلی داریم که این انقلاب باید به حکومت جهانی امام زمان،عج،متصل شود؟با اینهمه فاصله که از شعارهای اولیه انقلاب و امام راحل،قدس، گرفته ایم چگونه باز هم اصرار داریم هنوز در مسیر اصیل انقلاب و زمینه سازی ظهور هستیم؟آیا خونبهای شهدا،فقط نام جمهوری اسلامی است؟البته منکر همه خوبیها نیستم ولی چگونه با وجود این مقدار انحراف از معیارها،باز هم اینقدر شعار میدهیم؟
سلام.درمورد انقلاب اسلامی،بالفرض قبول کنیم که این حرکت،مانند بسیاری از حرکات عدالتخواهانه بوده باشد،با این تفاوت که به رهبری عالم دینی و با اهداف الهی هدایت شده و رنگ مذهبی دارد. حال چه دلیلی داریم که این انقلاب باید به حکومت جهانی امام زمان،عج،متصل شود؟با اینهمه فاصله که از شعارهای اولیه انقلاب و امام راحل،قدس، گرفته ایم چگونه باز هم اصرار داریم هنوز در مسیر اصیل انقلاب و زمینه سازی ظهور هستیم؟آیا خونبهای شهدا،فقط نام جمهوری اسلامی است؟البته منکر همه خوبیها نیستم ولی چگونه با وجود این مقدار انحراف از معیارها،باز هم اینقدر شعار میدهیم؟
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز،در پاسخ به سوال شما لازم است بگوییم اولا وقتی ما سخن از اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب جهانی حضرت مهدی عج به میان می آوریم مقصود این نیست که این انقلاب الزاما و به صورت جبری به آن انقلاب متصل خواهد شد بلکه مقصود بیان آرمان و آرزویی است که هواخواهان انقلاب اسلامی دارند و امیدوارند که انشاء الله این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی عج متصل شود و به همین دلیل این آرزوی قلبی خود را در قالب شعارها و دعاهای مختلف بیان می کنند، ثانیا در مورد انحراف انقلاب اسلامی از مواضع و آرمان های خود و یا ثابت قدمی در این آرمان ها چاره ای نیست به دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه اشاره کرده و آنگاه با توجه به واقعیت های موجود نکاتی را در این زمینه بیان نماییم ضمن اینکه در همین راستا و به تناسب نوع سوال چاره ای نیست جز اینکه در مواردی به بیان عملکرد مقام معظم رهبری نیز بپردازیم و اگر شما نسبت به این موارد نقددارید بهتر است پس از بیان این امور، نقد خود را به همراه استدلال خود بیان نمایید : مقام معظم رهبری در خطبه های نمازجمعه 14 بهمن سال 90 در ضمن فرمایشاتی چنین بیان نمودند : ( شعارهای انقلاب، امروز همان شعارهای روز اول است؛ که این نشاندهندهی سلامت انقلاب است. شعارها مثل انگشت اشارهای هستند که به هدفها اشاره میکنند، هدفها را ترسیم میکنند. وقتی شعارها تثبیتشده در یک نظامی، در یک انقلابی باقی ماند، معنایش این است که هدفها در این نظام به شکل اول است؛ هدفها تغییر پیدا نکرده است؛ دستاندرکاران و مردم از صراط مستقیم و هدفهای اصلی منحرف نشدهاند. امروز شعارهای ملت ایران، همان شعارهای اول انقلاب است.)( http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=18923 ) بر این اساس از منظر مقام معظم رهبری انقلاب از نظر شعارها و اهدافی که داشت همچنان پابرجا بوده و ملت ایران بر سر همان آرمانها و عهدی که با امام و شهدا بسته بودند پایدار مانده است و بنابر این اهدافی که امروزه به دنبال تحقق آنهاست همانهایی هستند که از آغاز انقلاب به دنبال آنها بوده است ، با این حال این سخنان مقام معظم رهبری را هرگز نباید به معنای این دانست که مقام معظم رهبری اعتقاد دارند که هیچ مشکلی اعم از مشکلات در نظام اداری و یا مشکلات اجتماعی و یا اخلاقی در جامعه وجود ندارد چرا که اولا خود مقام معظم رهبری در ادامه این فرمایشات اشاره به این نکته دارند که ما در کنار پیشرفتهایی که به برکت پایداری در اهداف انقلاب اسلامی داشته ایم ضعف هایی هم داشته ایم که باید با شناخت هر کدام از نقاط قوت و ضعف خود به تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف بپردازیم : (ما پیشرفتهائی داشتیم، ضعفها و نقصهائی هم داشتیم. پیشرفتهامان را باید بشناسیم، ضعفهامان را هم باید بشناسیم. اگر ضعفهای خودمان را پنهان کنیم، نشناسیم، تجاهل کنیم، این ضعفها خواهد ماند، نهادینه خواهد شد؛ برطرف نخواهد شد. همهی نقاط قوّت و ضعف را باید بدانیم.)(همان) ثانیا مقام معظم رهبری در فرمایشات دیگر خود نیز همواره بر وجود مشکلات در جامعه و لزوم رفع آنها تاکید دارند که این به معنای پذیرش اصل مشکلات نیز می باشد که در این زمینه در ادامه به صورت موردی مطالبی را خدمت شما تقدیم خواهیم کرد . در این میان نکته مهمی که وجود دارد این است که وجود مشکلاتی از قبیل فساد اداری، اقتصادی، اخلاقی یا مفاسد دیگر در جامعه لزوما به معنای انحراف جامعه از مسیر اهداف انقلابی نمی باشد بلکه زمانی این مسائل با انحراف از اهداف انقلابی پیوند می خورد که مسئولان و دست اندکاران امر در قبال این مسائل و مشکلات هیچ واکنشی نشان نداده و به راحتی از کنار آن رد شوند و این مساله به مرور تبدیل به یک رویه شود که در آن صورت می توان انحراف در اهداف انقلاب را مطرح کرد . البته در مورد مساله فساد اداری ، ریشه های موضوع ، نقش مقام معظم رهبری در جلوگیری از این مفاسد ، نقش مردم در این زمینه و راهکارهای مطلوب ریشه کنی آن باید دقت نظر بیشتری صورت گیرد که مطالب زیر به نظر می رسد در فهم مطالب موثر باشد : مسأله فساد اداری و برخوردهای غیراسلامی با ارباب رجوع در ادارات و پارتیبازی و رشوهخواری یکی از مشکلات کشور و مانع تحقق عدالت اجتماعی بوده و همواره یکی از دغدغههای مسؤولین نظام خصوصاً مقام معظم رهبری میباشد. معظم له مکرراً نارضایتی خود را از این مسأله ابراز داشته و از متولیان امر خواستار رسیدگی جدی برای حل این معضل شدهاند زیرا تداوم نظام و انقلاب اسلامی نیز وابسته به پیوند، همراهی و محبت بین مردم و مسؤولین اداره کننده نظام میباشد ازاینرو میفرمایند: (در نظام اسلامی، رابطه اخلاق با مردم، رابطه مخصوصی است، مردم را در همه کارها و صاحب امر دانستن یک مراجع را مزاحم ندانستن حقیقتاً مردم ولی نعمت ما و کارگزاران این نظام هستند)( آیت الله خامنهای، حدیث ولایت ج 6 ص 48). در جای دیگری ایشان به کارگزاران نظام اسلامی میفرمایند: (شما چگونه میخواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم در خرج کردن بیت المال هیچ حدی برای خودمان قائل نشدیم مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند و هرچه توانستیم خرج کردیم مگر اعتماد مردم باقی میماند؟). اما در مورد چرایی وجود این پدیده شوم و ارایه پاسخی مناسب و منطقی و واقعبینانه لازم است. از منظر جامعهشناختی باید این مسأله را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. مهمترین دلایل وجود این موضوع عبارتند از: 1- ادامه و بقای فرهنگ فاسد و منحوس 2500 ساله پادشاهی در ایران از قبیل رشوهخواری، پارتی، روابط را مقدم بر ضوابط دانستن، استبداد رأی جاهپرستی و سلطهپذیری و ... 2- عدم تثبیت ارزشهای اسلامی و قانون گرایی و پایبندی به ضوابط در حدی که مسؤول یا مدیر اداره خودش را خدمتگزار بداند نه سوار بر مردم و که این خود ناشی از عوامل مختلفی از قبیل: فقدان برنامهای جامع و همه جانبه برای تربیت، آموزش و توجیه آنان، کم کاری یا بعضاً عملکردهای غلط نهادهای فرهنگی کشور، سردر گمی مسؤولان امور فرهنگی و عدم ارائه برنامه منسجم فرهنگی، فقدان اجماع نظر دولتمردان در کیفیت برخورد با این مسأله و میباشد. 3- عدم تصفیه کامل افراد در سطوح پایین بعد از وقوع انقلاب از یک سو و رعایت ننمودن مسائل اصیل اسلامی از قبیل: لیاقت و شایستگی، تعهد و تقوا، تجربه و مهارت و تخصص و در گزینشها چنانچه حضرت علی (ع) در عهد نامه خود به مالک اشتر میفرماید: ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختیاراً و لاتولهم محاباة و اثرة فانهما جماع من شعب الجور و الخیانة و توخّ منهم اهل التجربة و الحیاء من اهل البیوتات الصالحة والقدم فی الاسلام المتقدمه در امور و کارهای کارمندان و کارگزاران خود دقت کن و پس از اینکه آنها را امتحان نمودی به کار بگمار و در تعیین آنان چنین کن: قبل از این که آنها را به کاری بگماری آنانرا مورد آزمایش و امتحان قرار بده به خاطر تمایل خاص به شخصی کسی را به کاری منصوب مکن خود سرانه و بدون مشورت و یا استبداد رأی آنها را به کار مگمار زیرا اینگونه انتخاب و منصوب نمودن یعنی از روی تمایل شخصی و بدون مشورت و آزمایش خود ستمگری و ظلم و خیانت است و برای انتخاب کارمندان و کارگزاران دولت اینگونه افراد را انتخاب نما افرادی که اهل تجربه هستند و در کشاکش کارها ساخته و پرداخته شدهاند اهل شرم و حیاء و عفت هستند از خاندانهای پاک دامن و صالح باشند سابقه و حسن سابقه آنها در اسلام بیش از دیگران باشد)،( نهجالبلاغه، نامه 53 ) و از طرف دیگر ضعف در بازرسی نظارت، حراست و مراقبت دولتی، حضرت آیت الله خامنهای میفرمایند: (باید در گزینش کارمندان دولت دقت لازم صورت گیرد و به دنبال گزینش خوبان نظارت بر کار آنان نیز ضرورت است چون مقام و قدرت غالباً اخلاق و رفتار مسؤولان را تغییر میدهد بنابراین اگر بعد از گزینش حتی افراد پارسا و کاردان از بالا بر عمل کرد آنان نظارت دقیق نشود ممکن است به تدریج تغییر رویه داده و به سبب سستی در انجام وظیفه، موجب بی اعتمادی ملت نسبت به دستگاه حکومت اسلامی شوند. لذا نظام انقلابی در چگونگی انجام امور توسط کارگزاران و مسؤولان باید نظارت مستمر به کار آنان داشته باشد.)( فجر انقلاب در بهار قرآن ص 203 و ص 205). 4- تهاجم فرهنگی و تغییر ارزشها پس از دوران دفاع مقدس مانند با ارزش شدن پول ، شهرت، مدرک گرایی، رفاهطلبی، و تجمل پرستی و 5- اجرا نشدن امر به معروف ونهی از منکر یا نظارت ملی و همگانی که در روایات متعدد ضامن حفظ و سلامت جامعه و اجزاء اداری و میباشد حضرت علی (ع) در بستر شهادت به فرزندان خویش امام حسن و امام حسین (ع) چنین سفارش مینمایند (امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که در این صورت اشرار شما بر شما حاکم میشوند سپس شما برای دفع آنها دعا کنید اما دعای شما اجابت نمیشود)،( نهجالبلاغه، نامه 47 ) و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز این فریضه الهی در اصل هشتم در سه قسم مردم نسبت به یکدیگر دولت نسبت به مردم ومردم نسبت به دولت در نظر گرفته شده هر چند متأسفانه راهکارها عملی شده این فریضه مهم و اساسی در جامعه تبیین و اجرا نشده است. 6- وجود مشکلات و نارساییهای اقتصادی، ناکافی بودن درآمدها، وجود تورم و خلاصه عدم تأمین نیازهای معیشتی و رفاهی کارمندان. 7- پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران بازسازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهای مطلوب گردید. به گونهای که توسعه نتایج عکس خود را ظاهر ساخت و فاصلهها را تشدید نمود و باعث تغییر ارزشها و با ارزش شدن پول و ثروت در نزد افراد جامعه گردید. با توجه به عوامل فوق و عوامل دیگری از این قبیل میتوان به این نتیجه رسید که: تحت شرایط کنونی ایران، وقتی که پول و ثروت با ارزش شود و از یک طرف در انسانها نیاز به انواع کالا به وجود آید و همزمان درآمدشان کاهش یابد و در نتیجه انسانها نیاز شدید به پول داشته باشند و از طرف دیگر امکانات برایشان فراهم نباشد و همه راههای مشروع بسته باشد و سیسم کنترل درونی (مذهب) آنها و سیستم کنترل بیرونی (نظارت دستگاههای مربوطه، امر به معروف و نهی از منکر) ضعیف باشد، آنها برای ارضاء نیازهایشان به راههای نامشروع از قبیل رشوهخواری، پارتیبازی و روی میآورند، بنابراین همچنانکه ملاحظه مینمایید این چنین نیست که علت مفاسد اداری فقط به خاطر عدم نظارت مسؤولین حکومتی و فقدان برخورد قاطع آنان باشد، بلکه مسأله بسیار ریشهایتر و حل کامل آن نیز راهکارهای مناسب و بسیار دقیق، آن هم در طولانیمدت میطلبد، اما طبیعتا ما نیز همچون شما و هر شهروند دیگری معتقدیم که باید با متخلفین برخورد بشود و این کار هم به کرّات توسط دادگاهها با متخلفین شده و میشود ولی در هر صورت باید به ریشههای آن پرداخت و امید میرود انشاءالله با انجام اصلاحات اقتصادی، اجتماعی، اداری و به هیچ وجه شاهد اینگونه ناهنجاریها و تخلفات در جامعه اسلامی نباشیم. نکته مهم قابل توجه این که در اینگونه قضاوتها باید جایگاه و مسؤولیت رهبری و انتظاراتی را که از ایشان میتوان داشت در نظر گرفت. قانون اساسی رهبر را در رأس هرم قدرت حاکمیت قرار داده است. اعمال قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه را تحت نظر رهبری گذاشته و تعیین سیاستهای کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام از وظایف رهبری شمرده شده است،( اصل یکصد و دهم قانون اساسی). اما این که رهبری بر اعمال و رفتار کارکنان بخشها و دستگاههای مختلف دولتی و حکومتی نظارت دقیق داشته باشد، این نه امری ممکن است و نه از وظایف قانونی ایشان میباشد. به عبارت دیگر اطلاع رهبری از برخی نواقص و معایب در بدنه اجرایی کشور و اهتمام ایشان بر اصلاح آن، علت تامه برای برطرف شدن اینگونه مفاسد اداری نمیباشد بلکه عوامل دیگری نیز دخیل میباشند که با فقدان آنها، عنصر مدیریتی ایدهآل نیز در رسیدن به هدف تأثیر عمدهای نمیتواند داشته باشد. این عوامل عبارتند از: 1- حاکم شدن ارزشهای الهی خصوصاً در سایر مراتب و ردهبندیهای بدنه اجرایی نظام از مسؤولین گرفته تا ردههای پایین (نظارت درونی). 2- حل شدن مشکلات اقتصادی و معیشتی کارکنان و 3- نظارت دقیق و قاطع نسبت به عملکردهای کارکنان و مأموران و (نظارت بیرونی) و برخورد با متخلفین. 4- همکاری مردم با مسؤولین و به وجود آمدن یک نوع عزم ملی در مبارزه با مفاسد اداری از قبیل رشوهخواری، پارتیبازی و با ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر و برخورد با افراد متخلف. 5- وحدت و همدلی میان جناحهای سیاسی و مسؤولان قوای سهگانه و سایر دستگاههای دولتی و بسیج کلیه امکانات برای برخورد با اینگونه مسائل و حل ریشهای آنان. برای آگاهی بیشتر ر. ک: فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد فرامرز رفیعپور، آناتومی جامعه، علی ذوعلم، انقلاب و ارزشها و در آخر ذکر این نکته لازم است که با وجود تمامی این مشکلات نظام اداری ما نسبت به سالهای قبل از انقلاب و سایر کشورهایی که در وضعیت مشابهی با کشور ما بوده و دوران گذار و سازندگی را پشت سر میگذارند در وضعیت بسیار مناسبتری قرار دارد هر چند تا رسیدن به حکومت عدل الهی و تحقق خواستههای مشروع مردم عزیزمان راه طولانی در پیش داریم. در مورد فساد اخلاقی و اجتماعی نیز باید بگوییم آنچه به عنوان مفاسد اخلاقی در جامعه ما وجود دارد ناشی از عوامل مختلفی است از جمله می توان به این امور اشاره نمود:1-عدم توجه لازم به مقوله فرهنگ وکم توجهی دولت به مسایل فرهنگی در سالیان گذشته که البته این مساله ناشی از عواملی همچون مشکلات اقتصادی و جنگ تحمیلی و خسارات ناشی از آن و لزوم با زسازی زیربناهای اقتصادی کشور واولویت دادن به مسایل اقتصادی و برخی سیاستهای اشتباه فرهنگی و...می باشد 2-کمرنگ شدن روحیه ایمان و گرایش به مادیات در میان مردم 3-تهاجم گسترده فرهنگی غرب که با هدف سست نمودن اعتقادات و باورهای دینی مردم و به ویژه نسل جوان شکل گرفت 4-کم توجهی خانواده ها و محیطهای آموزشی به رشد باورهای دینی در میان نسل جوان در جهت پیشگیری از تاثیرات مخرب فرهنگ غربی در میان آنها 5- فقدان برنامه جامع و جهت گیری مشخص در زمینه رشد باورهای دینی در میان مردم 6-مشکلات اقتصادی و اجتماعی در کشور و..در این راستا مقام معظم رهبری دستورات لازم و هشدارهای جدی رابه مسئولان کشور داده اند ،توجه به تهاجم فرهنگی غرب و خطرات ناشی از آن ،مطرح نمودن مبارزه با مفاسد به عنوان یکی از مطالبات مردم و محورهای اصلی اصلاحات حقیقی در کشور ،دستور تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و فرمان هشت ماده ای در این زمینه،تبیین لزوم مهندسی فرهگی کشور و تنظیم برنامه های جامعه و جهت گیریهای مشخص در این زمینه وتاکید بر مسئولیت دولت در ارتقا سطح عمومی فرهنگ و باورهای دینی در جامعه و... از جمله اقدامات مقام معظم رهبری در این خصوص بوده است به عنوان نمونه ایشان در دیدار با نمایندگان مجلس هفتم در این زمینه فرمودند: (از جملة مهمترین کارها، مبارزه با فساد است. مبارزه با فساد، یک جنبة اخلاقی محض نیست؛ ادارة کشور متوقف به مبارزة با فساد است. بنده دو سه سال پیش که آن نامه را دربارة مبارزة با فساد به مسئولان کشور نوشتم، به دنبال یک کار طولانی و یک بررسی و مطالعة وسیع و همه جانبه بود. از هر طرف میرویم، میبینیم اگر با فساد مبارزه نشود، همة کارها لنگ خواهد ماند. این همه کار خوب دارد در کشور انجام میگیرد کارهایی که انجام گرفته، کم نیست اما وجود فساد، بعضی از آنها را خنثی میکند. استخری را در نظر بگیرید که از چند چاه عمیق با لولههای چند اینچی مرتب در آن آب ریخته میشود، اما استخر پُر نمیشود. وقتی نگاه میکنید، میبینید بدنة استخر ترک خورده و ته آن سوراخ است؛ هرچه از این طرف آب میریزید، از آن طرف بیرون میرود! به کانالهایی که شما در نظر گرفتهاید آبیاری کنید، اصلاً آب نمیرسد. فساد در جامعه، این طوری است. فساد مالی، مثل خوره، ایدز و سرطان است؛ باید با آن مبارزه کرد. البته نباید بزرگنمایی کرد. بعضیها جنجال و بزرگنمایی میکنند و طوری حرف میزنند که کانّه این سرطان همه جا را گرفته؛ نخیر، این طوری نیست. این همه ما دستهای پاکیزه، چهرههای پاکیزه و انسانهای پاکیزه در دستگاههای گوناگون از بالا تا پایین داریم؛ اکثریت هم با اینهاست؛ منتها یک نقطة فساد، همة بدن را آلوده میکند. وقتی یک جای بدن بیمار میشود و درد میگیرد مثلاً وقتی دندان فاسد میشود انسان شب خوابش نمیبرد. قلب، سالم؛ معده، سالم؛ ریه، سالم؛ جریان خون، سالم؛ اما یک دندانِ ناسالم خواب را از انسان میگیرد. فساد، این طوری است؛ باید با فساد مبارزة جدی کرد. یک پایة مبارزه، شمایید. آن روزی که بنده مسئلة مبارزة با فساد را گفتم، توقعم این بود که مجلس شورای اسلامی سینه سپر کند و جلو بیاید و در این میدان حرکت کند تا ما دیگر احتیاج نداشته باشیم دنبال کنیم؛ اما متأسفانه این طور نشد. آنها نکردند، شما بکنید. البته به قول برادر ظریف و نکته سنج مان، با دستمال کثیف نمیشود شیشه را تمیز کرد. اگر انسان بخواهد با فساد مبارزه کند، باید در درجة اول مراقب باشد که فساد دامن خودش را نگیرد. داخل خودتان و درون مجلس مراقب باشید. دست پاک، دامن پاک، زبان پاک و چشم پاک خواهد توانست در حوزة اقتدار وسیعی که شما دارید، همه چیز را پاک کند. به دنبال این توصیه، این را هم عرض کنم که از لغزشگاهها بترسید. امام سجاد (ع) در دعای صحیفة سجادیه، وقتی برای سربازان اسلام دعا میکنند، از جملة چیزهایی که روی آن تکیه میکنند، این است که: خدایا! یاد و محبت و علاقة به (المال الفتون) مال فتنه انگیز را از دل اینها بگیر. مال و پول، خیلی خطرناک و فتنه انگیز است و خیلیها را میلغزاند. ما آدمهای درشتی را در تاریخ دیدیم که وقتی پایشان به این جا رسید، لغزید؛ بنابراین خیلی باید مراقب باشید. در شرع مقدس، اسم این مراقبت چیست؟ (تقوا). اینکه در قرآن از اول تا آخر, این همه به تقوا توصیه شده، معنایش همین مراقبت و مواظبت از خود است. نفس انسان، زیادهخواه است. من وقتی در مطبوعات خواندم که شماها تصمیم گرفته اید در بعضی از مسائل مجلس و برخی از برخورداریهای بیخودی، تجدیدنظر کنید، حقیقتاً خوشحال شدم و به بانیان این کار دعا کردم. مثلاً فرض بفرمایید آدمی خانه دارد، باز خانه میخواهد؛ امتیاز دارد، باز امتیاز میخواهد. واقعاً من تشکر میکنم از اینکه شما در این راه وارد شدید و همت گماشتید. این راه را ادامه دهید و بر سر این کارها پای بفشرید. هرچه میتوانید، منطقی و صحیح رفتار کنید. البته ما توصیه نمیکنیم و توقع هم نداریم که مثلاً در مجلس، نمایندگان گشنگی و تشنگی بکشند و زهد به خرج دهند نه ما این طوریم، نه شما این گونه اید ما میگوییم زیاده روی و اسراف نشود و کارهای بیقاعده و خرجهای بیخودی انجام نگیرد. ممکن است سرجمع همة این خرجها, مبلغ خیلی کلانی هم در مجلس نشود؛ اما وقتی شما این راه را قطع کردید، دست مردم و دستگاهها الگو میدهید و راه و جهت را مشخص میکنید. کار شما خیلی ارزش دارد و بسیار خوب است؛ این را دنبال کنید). (،بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی27/03/1383 ) در هر صورت با اذعان به وجود کاستی ها ،باید گفت که در این کشور راه برای تعالی ورشد معنوی باز است وشاهد آن وجود میلیونها جوان پاک ومنزّه اعم از دختر وپسر است،که در جای دیگر یافت نمی شود.بنابر این نمی توان اظهار یأس ونومیدی کرد بلکه می بایست همه به وظیفه خود عمل کنند تاامور اصلاح شود،خانواده ها به رسالت سنگین تربیت فرزند اهمیت بدهند،نظام اسلامی هم محیط بهتری در مدارس ودانشگاهها ودرمحیط جامعه ایجاد کندتا جلوی فساد گرفته شود. بنابر این در یک کلام باید بگوییم که اولا وجود برخی مشکلات همچون مشکلات در نظام اداری یا مشکلات اقتصادی، اخلاقی و ... هرگز قابل انکار نیست . ثانیا وجود این مشکلات معلول نظام اسلامی نیست تا به معنای انحراف در انقلاب اسلامی باشد و منظور از عدم انحراف از انقلاب اسلامی هم عدم تغییر در شعارها و اهدافی است که در انقلاب اسلامی مطرح می شد که این شعارها هم تاکنون هیچ تغییری نداشته اند و به عنوان مثال همانگونه که مردم در ابتدای انقلاب اسلامی بر عدالت اجتماعی تاکید داشتند امروزه نیز بر همان شعار تاکید دارند و یا اگر مردم به دنبال رفع فساد اخلاقی از جامعه بودند امروزه نیز به دنبال آن هستند . لذا از جانب مردم هیچ انحرافی وجود ندارد و از جانب مسئولان نیز در صورتی می تواند بحث انحراف مطرح باشد که به جای ایستادگی در برابر انحرافات (که به طور معمول ممکن است در جامعه به وجود آید) یا در برابر آنها هیچ واکنشی نشان ندهند و یا اینکه خود به آنها دامن بزنند که در چنین شرایطی انحراف در مسئولین نسبت به شعارها و اهداف انقلاب مطرح خواهد بود که چنین امری در مسئولین ارشد نظام هرگز نبوده است و در صورتی هم که نشانه هایی از این امر به وجود آمده است مقام معظم رهبری به عنوان سکاندار نظام اسلامی در برابر آن ایستادگی کرده و نسبت به آن موضع گیری کرده است کما اینکه زمانی که برخی به بهانه مباحث توسعه کشور سخن از تعطیلی عدالت اجتماعی به میان می آوردند ایشان توسعه و پیشرفتی را مطلوب نظام اسلامی می دانستند که همراه و همگام با توسعه عدالت اجتماعی نیز باشد.