امروزه تقریبا اکثر مردم بالاخص جوانان میگن با این همه منابع خدادادی مثل نفت،گاز،خاک،آب،معادن و ...باید وضع ما حداقل چند برابر از وضعیت فعلی بهتر باشه و میگن خیلی از منابع مملکت توسط مسولین رده بالای مملکت حیف و میل میشه خواستم نظر شما رو بدونم،اگه جواب قانع کننده ای دارید بیان کنید شاید من هم تونستم تو این مواقع از این اشخاص حمایت کنم و کمی از شکهای بدبینانه این افراد رو کاهش بدم.
امروزه تقریبا اکثر مردم بالاخص جوانان میگن با این همه منابع خدادادی مثل نفت،گاز،خاک،آب،معادن و ...باید وضع ما حداقل چند برابر از وضعیت فعلی بهتر باشه و میگن خیلی از منابع مملکت توسط مسولین رده بالای مملکت حیف و میل میشه خواستم نظر شما رو بدونم،اگه جواب قانع کننده ای دارید بیان کنید شاید من هم تونستم تو این مواقع از این اشخاص حمایت کنم و کمی از شکهای بدبینانه این افراد رو کاهش بدم. برای جواب به این سوال نکاتی را خدمت شما عرض می کنم انشاء الله که مفید واقع شود: نکته اول: صرف داشتن منابع خدادادی مانند نفت وگاز باعث پیشرفت نمی شود بلکه مولفه های دیگری نیز تاثیر گذار است، مثلا شما اگر دقت کنید متوجه می شوید که کشور های خاور میانه با اینکه دارا ترین کشور های جهان هستند ولی با این حال از نظر پیشرفت علم و فناوری جزء پایین ترین کشور های جهان میباشند! پس صرف داشتن دارایی به معنای پیشرفت بیشتر نیست! بطور مثال شما دو نفر را در نظر بگیرید که به هردو 500 ملیون تومان ارث رسیده باشد. یک از آنها دست از کار می کشد و یا اینکه کم کار می کند و باتکیه به دارایی رسیده خود به خوش گذرانی می پردازد(قهرا بعد از گذشت چند سال کل سرمایه ی این شخص از بین می رود و وی به شخصی فقیر تبدیل می شود!!) اما شخص دیگر با این سرمایه خود شروع به کار تلاش می کند و بعد از چند سال سرمایه خود را چند برابر میکند و .... داستان کشور ما و دیگر کشور های خاورمیانه و نوع مدیریت منابع آن مانند شخص اول است.(در دوران پهلوی تقریبا همه منابع و بعد از انقلاب تقریبا نیمی از آن به این شیوه مدیریت شد) توضیح : نفت و گاز و منابع معدنی کشور ما استخراج می شود و بصورت خام صادر می شود، اما چه چیزی وارد می شود؟ قبل از انقلاب صرف خوشگذرانی خانواده سلطنتی و واردات محصولات کشاورزی و صنایع نظامی می شد!! (کشاورزی ایران تا سال 1338 خود کفا بود اما واردات بی رویه محصولات کشاورزی و دیگر سیاست های دولت کار را بجایی رساند که در سال 1356 حدود نیمی از مواد غذایی مورد نیاز کشور وارد می شد!!!) هرچند بعد از انقلاب این روند تا حدودی تصحیح شد اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله ی زیادی دارد، بصورتیکه مقدار زیادی از ارز حاصل از صادرات نفت و گاز و ذخائر معدنی صرف خرید بنزین( البته الان به خودکفایی رسیده ایم)، مواد آرایشی، کالا های لوکس،سیگار، گازوئیل، لباس، لوازم لوکس و بی فایده منزل-که جایگزین داخلی هم دارد!- و ...می شود. یعنی دارایی خود را صرف موادی می کنیم که بلا فاصله از بین می رود و هیچ تولیدی هم ایجاد نمیکند.البته بعد از انقلاب حدود نیمی از این صادرات هم صرف ساخت و ساز و عمران و پیشرفت کشور شده است، ساخت حدود 500 سد!!!(قبل از انقلاب حدود 20 سد داشتیم)،راه سازی ها، ساخت بیمارستانها، دانشگاه ها، برق رسانی به همه شهر ها و روستا ها(قبل از انقلاب تعداد کمی از شهر ها برق داشت و تقریبا هیچ روستایی برق نداشت) و همچنین آب رسانی، خودکفایی در صنایع نظامی ، رشد علم و فناوری(غنی سازی هسته ای، علم هوا فضا، نانو ، دستاور های پزشکی و ...)و... از دیگر نقاط منفی ، فرهنگ مصرف می باشد؛فرهنگ مصرف در کشور ما وضعیت مطلوبی ندارد، بعنوان نمونه مردم کشور ما یکی از بزرگترین مصرف کننده های نوشابه های گاز دار در جهان می باشد، و همچنین یکی از بزرگترین مصرف کننده های گاز، بنزین، ومواد آرایشی و روغن خوراکی و ... آیا شما می دانستید که اگر طرح سهمیه بندی بنزین و هدف مندی یارانه ها اجرا نمی شد، تا چند سال آینده(حدود 5، 6سال آینده) دیگر چیزی به نام پول نفت باقی نمی ماند و کشور ما مجبور می شد که تمامی پول نفت را صرف خرید بنزین و گازوئیل کند؟!!یعنی فرهنگ مصرف غیر صحیح ممکن است تمامی دارایی های یک کشور را نابود کند و چیزی باقی نماند تا بوسیله آن زمینه پیشرفت کشور فراهم شود. پس صرف داشتن منابع سرشار کافی نیست بلکه اداره صحیح این منابع توسط مردم و مسئولان نیاز است. اگر مردم با اجرای طرح های مذکور(سهمیه بندی بنزین و هدفمندی یارانه ها) همراهی نمی کردند(و همانطور که رسانه های بیگانه تشویق می کردند که مردم با ایجاد اغتشاش جلوی اجرای این طرح ها را بگیرند) با این طرح مقابله می کردند، هم اکنون مجبور بودیم روزانه 60میلیون لیتر بنزین وارد کنیم!! ولی با کاهش 60 میلیون لیتری مصرف بنزین در هر روز ،هم اکنون هیچ نیازی به واردات بنزین وجود ندارد و کشور ما می تواند هزینه آنرا بجای تحویل به کشور صادر کننده ، صرف عمران کشور خودمان کند. نکته دوم: ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که پس پیشرفت به چه مولفه ای بستگی دارد؟ پیشرفت علاوه بر مسائل مالی به مولفه های دیگری مانند سعی و تلاش شبانه روزی مردم و مسئولان و دانشجویان و... و همچنین مدیریت صحیح منابع توسط مسئولان و تحمل سختی های تحمیلی دشمن توسط مردم( مانند زمان جنگ و تحریم) و مفید تر شدن ساعت کاری در ادارات و ... بستگی دارد. فرهنگ حاکم بر اقشار مختلف مردم دارای نقایصی است که مانند قفلی بر پای کشور بسته شده است و مانع صعود کشور با سرعت زیاد می شود ، وقتی که اکثر دانشجویان بیشتر وقت خود را صرف کارهای غیر علمی می کنند، وقتی که از 8 ساعت کار در ادارات حدود 1 ساعت آن مفید است، وقتی که طرح هدف مندی یارانه ها که قرار بود 16 سال پیش اجرا شود به دلایل غیر معقول عقب افتاد(عدم اجرای این طرح در این اواخر سالانه حدود 5 میلیارد دلار ضرر برای کشور داشت!!) وقتی که بعضی از مردم در موقع مشکلات تحمل نمی کنند و با اقدامات خود در بازار ایجاد التهاب می کنند و ..چه توقعی از سرعت پیشرفت کشور می توان داشت؟ نکته سوم: خام فروشی یک نوع ضرر برای کشور محسوب می شود، مثلا اگر ما یک بشکه نفت را 110 دلار بفروش می رسانیم، اگر بتوانیم این یک بشکه نفت را تبدیل کنیم به بنزین و گازوئیل و ... چندین برابر این 110 دلار عاید کشورمان خواهد شد! و یا اگر بجای اینکه سنگ معدن آهن را بصورت خام صادر کنیم آنرا تبدیل آهن کنیم و بفروش برسانیم و یا اینکه آنرا تبدیل به انواع محصولات آهن نظیر میل گرد ، تیر آهن، ورقه های فولادی و .. کنیم چندین برابر حالت قبل عاید کشور خواهد شد. اما چرا این اتفاق نمی افتد؟ یک علت اساسی این مشکل پیشرفته نبودن کشور به اندازه کافی می باشد، مثلا در مورد نفت و تبدیل آن به مشتقات آن(بنزین، گازوئل ، نفت سفید و ..) نیاز به ساخت پالایشگاه های جدید و یا مجتمع های پتروشیمی می باشد که متخصصان کشورمان علی رغم بسیاری از پیشرفت ها با برخی موانع و کاستی های فنی و تکنیکی مواجهند که نیازمند گذشت زمان و همت مضاعف است. این عدم پیشرفت هم دلایلی دارد مانند عقب ماندگی تاریخی باقی مانده از دوران قاجار و پهلوی، تحریم های علمی، جنگ تحمیلی، عدم سعی و تلاش دانشجویان به اندازه کافی، عدم مدیریت صحیح مسئولان در بعضی از مقاطع بعد از انقلاب، و ... اگر چنین اتفاقی بیفتد بجای اینکه درآمد کشورمان از نفت سالانه حدود 60میلیارد دلار باشد به مبلغی چندین برابر تبدیل خواهد شد و از طرفی هر چه مراحل بیشتری در کشورمان انجام شود(مراحلی مانند کشف چاه نفت، استخراج، پالایش، تبدیل به کالاهای دیگر مانند پلاستیک و ...) شغل بیشتری هم ایجاد خواهد شد. پس برای اینکه یک کشوری به پیشرفت دست یابد بایستی سعی کند منابع خود را تبدیل به محصول کند و از این طریق هم ایجاد شغل کند و هم اینکه آن منبع خام را تبدیل به سرمایه کند نه اینکه مانند بعضی ازکشور های عربی آنرا خام بفروشد و درآمد آنرا صرف خوراک و پوشاک و ... کند. تا اینجای مطلب به این نتیجه رسیدیم صرف داشتن منابع ، باعث پیشرفت و رفاه نخواهد شد بلکه نیاز به علم و دانش، تلاش زیاد، فرهنگ صحیح مصرف، و ... میباشد. علاوه بر مطالب گفته شده این مساله را هم نباید مورد انکار قرار دهیم که کشور ما علاوه بر مشکلات گفته شده دارای مشکلات دیگری هم هست که در قضاوت آنها را نیز بایست مد نظر قرار داد، مثلا جمعیت ما از ابتدای انقلاب(30 ملیون) تا کنون بیش از دو برابر شده است(75ملیون نفر) و از طرفی جنگ تحمیلی 8 ساله زیان مالی در حدود 1000میلیارد دلار به کشورمان وارد کرد! این آمار را اگر با کشوری مثل عربستان مقایسه کنیم نتیجه گیری راحت تر خواهد شد، کشور عربستان دارای جمعیتی حدود 16 ملیون نفر می باشد(تقریبا یک پنجم کشور مان) و در عین حال در آمد این کشور از فروش نفت خام تقریبا 3 برابر کشورمان می باشد و از طرفی این کشور از کشور از حج هم به اندازه یک سوم در آمد ایران از نفت درآمد دارد! یعنی درآمد این کشور از حج و نفت 3و نیم برابر کشور مان می باشد در حالیکه جمعیت آن یک پنجم کشور مان می باشد که به این ترتیب هر عربستانی بطور متوسط 17و نیم برابر هر ایرانی درآمد دارد! همچنین این کشور نه باجنگی روبرو بوده است و نه توسط غربی ها تحریم شده است بلکه همیشه مورد حمایت آنها بوده است! متاسفانه بعضی از افراد در هنگام مقایسه این مولفه ها را در نظر نمی گیرند و صرفا بادیدن بعضی پیشرفت ها در کشور های دیگر به این نتیجه می رسند که کشور ما عقب مانده تر از بقیه کشور ها و حتی کشورهای خاور میانه می باشد!و علتش هم کم کاری مسئولان است. در حالیکه در همین عربستان نرخ بیکاری حدود 32درصد میباشد!!(رقم 32درصد برای نرخ بیکاری بسیار وحشتناک است) و همچنین از لحاظ علمی هم پیشرفت خاصی نداشته است و تمامی مظاهر تکنولوژی در این کشور وارداتی می باشد و تقریبا می توان گفت در هیچ صنعتی خود کفا نیست و کاملا وابسته است.(برخلاف کشورمان که در صنایعی مانند سد سازی، نظامی ، پزشکی، نیروگاه برق، صنایع هسته ای، هوا و فضا، خودرو سازی و ... خود کفاست و تا 10 سال آینده در بسیاری دیگر از صنایع هم خود کفا می شود) در بقیه مولفه ها هم این کشور علی رغم دارایی بسیار و حتی سرمایه گذاری زیاد از کشور ما بسیار عقب تر میباشد مثلا در مولفه ورزشی و در مسابقات المپیک لندن این کشور در رده79 و کشور ما در رده17 قرار گرفت و همچنین در مسابقات پاراالمپیک این کشور در رده 67 قرار گرفت و ایران در رده 11قرار گرفت. بعضی از جوانان ما چون از خیلی از این مسائل با خبر نیستند و از طرفی رسانه های بیگانه مدام نسبت به کشور ما سیاه نمایی می کنند ، دید بدی پیدا کرده اند و فکر می کنند که چون منابع کشور ما توسط عده ی خاصی حیف میل می شود ما دچار مشکل هستیم در حالیکه سهم حیف و میل ها و سوء مدیریت ها خیلی کم است.(این نگرش جوانان بیشتر ناشی از کمی اطلاعات و همچنین تبلیغات رسانه های دشمن می باشد) در پایان یاد آور می شوم که منظور از بیان مطالب بالا این نبود که منکر هر گونه کم کاری و یا سوء مدیریت و یا تخلف در کشور مان باشیم بلکه منظور این بود که ریشه اصلی مشکلات چیز دیگری است و اکثر مسئولان کشور دلسوز و زحمت کش هستند و از طرف دیگر بسیاری از شبهاتی که بعضی از جوانان در باره وضعیت کشورمان دارند ناشی از عدم اطلاع آنها از شرایط کشورشان می باشد.
عنوان سوال:

امروزه تقریبا اکثر مردم بالاخص جوانان میگن با این همه منابع خدادادی مثل نفت،گاز،خاک،آب،معادن و ...باید وضع ما حداقل چند برابر از وضعیت فعلی بهتر باشه و میگن خیلی از منابع مملکت توسط مسولین رده بالای مملکت حیف و میل میشه خواستم نظر شما رو بدونم،اگه جواب قانع کننده ای دارید بیان کنید شاید من هم تونستم تو این مواقع از این اشخاص حمایت کنم و کمی از شکهای بدبینانه این افراد رو کاهش بدم.


پاسخ:

امروزه تقریبا اکثر مردم بالاخص جوانان میگن با این همه منابع خدادادی مثل نفت،گاز،خاک،آب،معادن و ...باید وضع ما حداقل چند برابر از وضعیت فعلی بهتر باشه و میگن خیلی از منابع مملکت توسط مسولین رده بالای مملکت حیف و میل میشه خواستم نظر شما رو بدونم،اگه جواب قانع کننده ای دارید بیان کنید شاید من هم تونستم تو این مواقع از این اشخاص حمایت کنم و کمی از شکهای بدبینانه این افراد رو کاهش بدم.

برای جواب به این سوال نکاتی را خدمت شما عرض می کنم انشاء الله که مفید واقع شود:
نکته اول: صرف داشتن منابع خدادادی مانند نفت وگاز باعث پیشرفت نمی شود بلکه مولفه های دیگری نیز تاثیر گذار است، مثلا شما اگر دقت کنید متوجه می شوید که کشور های خاور میانه با اینکه دارا ترین کشور های جهان هستند ولی با این حال از نظر پیشرفت علم و فناوری جزء پایین ترین کشور های جهان میباشند! پس صرف داشتن دارایی به معنای پیشرفت بیشتر نیست! بطور مثال شما دو نفر را در نظر بگیرید که به هردو 500 ملیون تومان ارث رسیده باشد. یک از آنها دست از کار می کشد و یا اینکه کم کار می کند و باتکیه به دارایی رسیده خود به خوش گذرانی می پردازد(قهرا بعد از گذشت چند سال کل سرمایه ی این شخص از بین می رود و وی به شخصی فقیر تبدیل می شود!!) اما شخص دیگر با این سرمایه خود شروع به کار تلاش می کند و بعد از چند سال سرمایه خود را چند برابر میکند و ....
داستان کشور ما و دیگر کشور های خاورمیانه و نوع مدیریت منابع آن مانند شخص اول است.(در دوران پهلوی تقریبا همه منابع و بعد از انقلاب تقریبا نیمی از آن به این شیوه مدیریت شد)
توضیح : نفت و گاز و منابع معدنی کشور ما استخراج می شود و بصورت خام صادر می شود، اما چه چیزی وارد می شود؟ قبل از انقلاب صرف خوشگذرانی خانواده سلطنتی و واردات محصولات کشاورزی و صنایع نظامی می شد!! (کشاورزی ایران تا سال 1338 خود کفا بود اما واردات بی رویه محصولات کشاورزی و دیگر سیاست های دولت کار را بجایی رساند که در سال 1356 حدود نیمی از مواد غذایی مورد نیاز کشور وارد می شد!!!)
هرچند بعد از انقلاب این روند تا حدودی تصحیح شد اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله ی زیادی دارد، بصورتیکه مقدار زیادی از ارز حاصل از صادرات نفت و گاز و ذخائر معدنی صرف خرید بنزین( البته الان به خودکفایی رسیده ایم)، مواد آرایشی، کالا های لوکس،سیگار، گازوئیل، لباس، لوازم لوکس و بی فایده منزل-که جایگزین داخلی هم دارد!- و ...می شود.
یعنی دارایی خود را صرف موادی می کنیم که بلا فاصله از بین می رود و هیچ تولیدی هم ایجاد نمیکند.البته بعد از انقلاب حدود نیمی از این صادرات هم صرف ساخت و ساز و عمران و پیشرفت کشور شده است، ساخت حدود 500 سد!!!(قبل از انقلاب حدود 20 سد داشتیم)،راه سازی ها، ساخت بیمارستانها، دانشگاه ها، برق رسانی به همه شهر ها و روستا ها(قبل از انقلاب تعداد کمی از شهر ها برق داشت و تقریبا هیچ روستایی برق نداشت) و همچنین آب رسانی، خودکفایی در صنایع نظامی ، رشد علم و فناوری(غنی سازی هسته ای، علم هوا فضا، نانو ، دستاور های پزشکی و ...)و...
از دیگر نقاط منفی ، فرهنگ مصرف می باشد؛فرهنگ مصرف در کشور ما وضعیت مطلوبی ندارد، بعنوان نمونه مردم کشور ما یکی از بزرگترین مصرف کننده های نوشابه های گاز دار در جهان می باشد، و همچنین یکی از بزرگترین مصرف کننده های گاز، بنزین، ومواد آرایشی و روغن خوراکی و ...
آیا شما می دانستید که اگر طرح سهمیه بندی بنزین و هدف مندی یارانه ها اجرا نمی شد، تا چند سال آینده(حدود 5، 6سال آینده) دیگر چیزی به نام پول نفت باقی نمی ماند و کشور ما مجبور می شد که تمامی پول نفت را صرف خرید بنزین و گازوئیل کند؟!!یعنی فرهنگ مصرف غیر صحیح ممکن است تمامی دارایی های یک کشور را نابود کند و چیزی باقی نماند تا بوسیله آن زمینه پیشرفت کشور فراهم شود.
پس صرف داشتن منابع سرشار کافی نیست بلکه اداره صحیح این منابع توسط مردم و مسئولان نیاز است. اگر مردم با اجرای طرح های مذکور(سهمیه بندی بنزین و هدفمندی یارانه ها) همراهی نمی کردند(و همانطور که رسانه های بیگانه تشویق می کردند که مردم با ایجاد اغتشاش جلوی اجرای این طرح ها را بگیرند) با این طرح مقابله می کردند، هم اکنون مجبور بودیم روزانه 60میلیون لیتر بنزین وارد کنیم!! ولی با کاهش 60 میلیون لیتری مصرف بنزین در هر روز ،هم اکنون هیچ نیازی به واردات بنزین وجود ندارد و کشور ما می تواند هزینه آنرا بجای تحویل به کشور صادر کننده ، صرف عمران کشور خودمان کند.
نکته دوم: ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که پس پیشرفت به چه مولفه ای بستگی دارد؟
پیشرفت علاوه بر مسائل مالی به مولفه های دیگری مانند سعی و تلاش شبانه روزی مردم و مسئولان و دانشجویان و... و همچنین مدیریت صحیح منابع توسط مسئولان و تحمل سختی های تحمیلی دشمن توسط مردم( مانند زمان جنگ و تحریم) و مفید تر شدن ساعت کاری در ادارات و ... بستگی دارد.
فرهنگ حاکم بر اقشار مختلف مردم دارای نقایصی است که مانند قفلی بر پای کشور بسته شده است و مانع صعود کشور با سرعت زیاد می شود ، وقتی که اکثر دانشجویان بیشتر وقت خود را صرف کارهای غیر علمی می کنند، وقتی که از 8 ساعت کار در ادارات حدود 1 ساعت آن مفید است، وقتی که طرح هدف مندی یارانه ها که قرار بود 16 سال پیش اجرا شود به دلایل غیر معقول عقب افتاد(عدم اجرای این طرح در این اواخر سالانه حدود 5 میلیارد دلار ضرر برای کشور داشت!!) وقتی که بعضی از مردم در موقع مشکلات تحمل نمی کنند و با اقدامات خود در بازار ایجاد التهاب می کنند و ..چه توقعی از سرعت پیشرفت کشور می توان داشت؟
نکته سوم: خام فروشی یک نوع ضرر برای کشور محسوب می شود، مثلا اگر ما یک بشکه نفت را 110 دلار بفروش می رسانیم، اگر بتوانیم این یک بشکه نفت را تبدیل کنیم به بنزین و گازوئیل و ... چندین برابر این 110 دلار عاید کشورمان خواهد شد! و یا اگر بجای اینکه سنگ معدن آهن را بصورت خام صادر کنیم آنرا تبدیل آهن کنیم و بفروش برسانیم و یا اینکه آنرا تبدیل به انواع محصولات آهن نظیر میل گرد ، تیر آهن، ورقه های فولادی و .. کنیم چندین برابر حالت قبل عاید کشور خواهد شد. اما چرا این اتفاق نمی افتد؟
یک علت اساسی این مشکل پیشرفته نبودن کشور به اندازه کافی می باشد، مثلا در مورد نفت و تبدیل آن به مشتقات آن(بنزین، گازوئل ، نفت سفید و ..) نیاز به ساخت پالایشگاه های جدید و یا مجتمع های پتروشیمی می باشد که متخصصان کشورمان علی رغم بسیاری از پیشرفت ها با برخی موانع و کاستی های فنی و تکنیکی مواجهند که نیازمند گذشت زمان و همت مضاعف است.
این عدم پیشرفت هم دلایلی دارد مانند عقب ماندگی تاریخی باقی مانده از دوران قاجار و پهلوی، تحریم های علمی، جنگ تحمیلی، عدم سعی و تلاش دانشجویان به اندازه کافی، عدم مدیریت صحیح مسئولان در بعضی از مقاطع بعد از انقلاب، و ...
اگر چنین اتفاقی بیفتد بجای اینکه درآمد کشورمان از نفت سالانه حدود 60میلیارد دلار باشد به مبلغی چندین برابر تبدیل خواهد شد و از طرفی هر چه مراحل بیشتری در کشورمان انجام شود(مراحلی مانند کشف چاه نفت، استخراج، پالایش، تبدیل به کالاهای دیگر مانند پلاستیک و ...) شغل بیشتری هم ایجاد خواهد شد.
پس برای اینکه یک کشوری به پیشرفت دست یابد بایستی سعی کند منابع خود را تبدیل به محصول کند و از این طریق هم ایجاد شغل کند و هم اینکه آن منبع خام را تبدیل به سرمایه کند نه اینکه مانند بعضی ازکشور های عربی آنرا خام بفروشد و درآمد آنرا صرف خوراک و پوشاک و ... کند.
تا اینجای مطلب به این نتیجه رسیدیم صرف داشتن منابع ، باعث پیشرفت و رفاه نخواهد شد بلکه نیاز به علم و دانش، تلاش زیاد، فرهنگ صحیح مصرف، و ... میباشد.
علاوه بر مطالب گفته شده این مساله را هم نباید مورد انکار قرار دهیم که کشور ما علاوه بر مشکلات گفته شده دارای مشکلات دیگری هم هست که در قضاوت آنها را نیز بایست مد نظر قرار داد، مثلا جمعیت ما از ابتدای انقلاب(30 ملیون) تا کنون بیش از دو برابر شده است(75ملیون نفر) و از طرفی جنگ تحمیلی 8 ساله زیان مالی در حدود 1000میلیارد دلار به کشورمان وارد کرد!
این آمار را اگر با کشوری مثل عربستان مقایسه کنیم نتیجه گیری راحت تر خواهد شد، کشور عربستان دارای جمعیتی حدود 16 ملیون نفر می باشد(تقریبا یک پنجم کشور مان) و در عین حال در آمد این کشور از فروش نفت خام تقریبا 3 برابر کشورمان می باشد و از طرفی این کشور از کشور از حج هم به اندازه یک سوم در آمد ایران از نفت درآمد دارد! یعنی درآمد این کشور از حج و نفت 3و نیم برابر کشور مان می باشد در حالیکه جمعیت آن یک پنجم کشور مان می باشد که به این ترتیب هر عربستانی بطور متوسط 17و نیم برابر هر ایرانی درآمد دارد!
همچنین این کشور نه باجنگی روبرو بوده است و نه توسط غربی ها تحریم شده است بلکه همیشه مورد حمایت آنها بوده است!
متاسفانه بعضی از افراد در هنگام مقایسه این مولفه ها را در نظر نمی گیرند و صرفا بادیدن بعضی پیشرفت ها در کشور های دیگر به این نتیجه می رسند که کشور ما عقب مانده تر از بقیه کشور ها و حتی کشورهای خاور میانه می باشد!و علتش هم کم کاری مسئولان است.
در حالیکه در همین عربستان نرخ بیکاری حدود 32درصد میباشد!!(رقم 32درصد برای نرخ بیکاری بسیار وحشتناک است) و همچنین از لحاظ علمی هم پیشرفت خاصی نداشته است و تمامی مظاهر تکنولوژی در این کشور وارداتی می باشد و تقریبا می توان گفت در هیچ صنعتی خود کفا نیست و کاملا وابسته است.(برخلاف کشورمان که در صنایعی مانند سد سازی، نظامی ، پزشکی، نیروگاه برق، صنایع هسته ای، هوا و فضا، خودرو سازی و ... خود کفاست و تا 10 سال آینده در بسیاری دیگر از صنایع هم خود کفا می شود)
در بقیه مولفه ها هم این کشور علی رغم دارایی بسیار و حتی سرمایه گذاری زیاد از کشور ما بسیار عقب تر میباشد مثلا در مولفه ورزشی و در مسابقات المپیک لندن این کشور در رده79 و کشور ما در رده17 قرار گرفت و همچنین در مسابقات پاراالمپیک این کشور در رده 67 قرار گرفت و ایران در رده 11قرار گرفت.
بعضی از جوانان ما چون از خیلی از این مسائل با خبر نیستند و از طرفی رسانه های بیگانه مدام نسبت به کشور ما سیاه نمایی می کنند ، دید بدی پیدا کرده اند و فکر می کنند که چون منابع کشور ما توسط عده ی خاصی حیف میل می شود ما دچار مشکل هستیم در حالیکه سهم حیف و میل ها و سوء مدیریت ها خیلی کم است.(این نگرش جوانان بیشتر ناشی از کمی اطلاعات و همچنین تبلیغات رسانه های دشمن می باشد)
در پایان یاد آور می شوم که منظور از بیان مطالب بالا این نبود که منکر هر گونه کم کاری و یا سوء مدیریت و یا تخلف در کشور مان باشیم بلکه منظور این بود که ریشه اصلی مشکلات چیز دیگری است و اکثر مسئولان کشور دلسوز و زحمت کش هستند و از طرف دیگر بسیاری از شبهاتی که بعضی از جوانان در باره وضعیت کشورمان دارند ناشی از عدم اطلاع آنها از شرایط کشورشان می باشد.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین