مهم‌ترین تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه؟
مهم‌ترین تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه؟ مهم‌ترین تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه، ایجاد هویتی نوین بود که ریشه در صدر اسلام دارد و توانسته است بسیاری از معادلات سیاسی و نظامی را در منطقه تغییر دهد. انقلاب اسلامی ایران اگرچه در مرزهای سرزمینی ایران اتفاق افتاد اما در این مرزها باقی نماند و خود را به فراتر از مرزهای جغرافیایی تسری داد. مهم‌ترین تاثیر این انقلاب مردمی در سطح منطقه خاورمیانه، ایجاد هویتی نوین بود که ریشه در صدر اسلام دارد. این هویت نوین تحت عنوان (مقاومت اسلامی) شناخته می‌شود و به‌مرور بازیگران دولتی و غیردولتی را در عرصه منطقه‌ای به خود جلب کرده است. * انقلاب اسلامی و تفکر مقاومت تفکر مقاومت را باید در آموزه‌های صدر اسلام جست. پیامبر اسلام (ص) و یاران آن حضرت در آغاز رسالت آن حضرت در مکه مکرمه، با انواع فشارها مواجه بودند اما توانستند بر فشارها فائق آمده و بر ایمان خود پافشاری کنند. پس از هجرت به مدینه منوره نیز، فشارها از سوی دشمنان کم نبود و امکانات مسلمین در قیاس با امکانات مشرکین، همواره مضیق بود، با این حال و علی‌رغم تمام فراز و نشیب‌ها، توسعه باور اسلامی لحظه‌ای متوقف نشد. بعدها همین تفکر توانست امپراتوری‌های روم و ساسانی را به زانو درآورد. مهم‌ترین تجلی تفکر مقاومت در صدر اسلام، قیام عاشوراست که از منظر سیاسی تجلی مقاومت مظلومانه در برابر حکام جور بود. این قیام به‌خصوص نزد شیعیان به‌شدت مقدس است و حتی اهل سنت نیز بدان احترام می‌گذارند. قیام عاشورا حتی پیش از انقلاب اسلامی ایران نیز در شبه‌قاره هند به‌عنوان الهام‌بخش مقاومت در برابر استعمار بریتانیا به‌کار آمده بود و گاندی خود به این موضوع تصریح دارد. (من ارمغان تازه‌ای برای هند نیاوردم، فقط نتیجه‌ای را که از مطالعات و تحقیقاتم درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا گرفتم ارمغان دولت هند کرده‌ام. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود.) اینها سخنان یک مسلمان نیست، بلکه سخنان رهبر قیام ضداستعماری هندوستان است. این بدان معناست که فرهنگ مقاومت اسلامی و در راس آن فرهنگ برآمده از عاشورا، می‌تواند مبدع هویت سیاسی باشد. هویتی که در هندوستان شکل گرفت، اگرچه اسلامی نبود اما در بعد سیاسی از فرهنگ اسلامی بهره برده بود. * ایده، هنجار و هویت در نگاه سازه‌انگاران، ایده‌ها هنجارها را به‌وجود می‌آورند و هنجارها نیز به ایجاد هویت‌ها می‌انجامند و این هویت‌ها نیز به‌نوبه خود شکل‌دهنده منافع هستند. هویت اسلامی برگرفته از فرهنگ صدر اسلام، در جریان انقلاب اسلامی ایران به یک جنبه قدرتمند از هویت ملی ایران تبدیل شد. مقاومت زندانیان در برابر شکنجه‌گران پهلوی، تحمل انواع فشارها و پشت سر گذاشتن دوران مخوفی که با کودتای 28 مرداد 32 آغاز گردید و سرانجام با انقلاب 22 بهمن 57 به سر آمد، به‌مرور از ایده به هنجار انقلابیون و به هویت آنان تبدیل شد و منافع ملی ایران پس از انقلاب را تشکیل داد. چنین بود که مصالح اسلامی با منافع ملی ایران کاملا گره خوردند. * تعامل ساختار و کارگزار و تسری هویت مقاومتی در منطقه ساختار و کارگزار در دیدگاه سازه‌انگاران، در تعاملی مستمر با یکدیگر قرار دارند. منظور از ساختار، مجموعه انگاره‌های ذهنی یا موجودیت‌های اجتماعی و موجودیت‌های مادی‌ست. کارگزاران نیز دولت – ملت‌ها محسوب می‌شوند. در این تعامل مستمر، هم کارگزار بر ساختار تاثیر می‌گذارد و هم ساختار بر کارگزار. هویت برآمده از انقلاب اسلامی ایران در تعامل با ساختار با جنگی 8 ساله مواجه شد که به‌واقع ساختار انگاره‌ای و مادی بین‌المللی به آن تحمیل کرده بود. در جریان این جنگ، هویت انقلاب ملت ایران به طور کامل بعد مقاومتی خود را پیدا کرد و در جایگاهی شبیه به جایگاه مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت. اگر مسلمانان صدر اسلام در محاصره و انواع فشارها و تحریم‌ها قرار داشتند، ایران انقلابی نیز در این دوران با انواع فشارها و تحریم‌ها مواجه بود. در جریان این جنگ سنگین هشت‌ساله شکل‌گیری هویتی به نام مقاومت اسلامی که از دوران مبارزه با رژیم شاه شروع شده بود، در هشت سال دفاع ایرانیان از سرزمین خویش، تکمیل شد. اکنون نوبت کارگزار بود تا بر ساختار تاثیر نهد و با صدور این تفکر به دیگر نقاط جهان اسلام، ساختار را دچار تغییر نماید. صدور تفکر مقاومتی به مناطقی چون سوریه، لبنان و فلسطین و بالاخص مناطق شیعه‌نشین، توانست هویت جدیدی را در خاورمیانه ایجاد نماید که بدون هیچ تردیدی محصول مستقیم انقلاب اسلامی ملت ایران بود. * بازیگران دولتی و غیردولتی جذب مقاومت اسلامی می‌شوند تفکر مقاومت اسلامی، فراتر از دولت‌ها خود را به‌نمایش گذارده و در بین مردم ریشه دوانیده است. در نظریات جریان غالب روابط بین‌الملل، بازیگران اصلی دولت‌ها به‌حساب می‌آیند اما در به‌کار بستن اندیشه مقاومت اسلامی هم دولت‌ها مشارکت داشته‌اند و هم بازیگران غیردولتی. دولت‌های ایران و سوریه، اصلی‌ترین بازیگران دولتی متعهد به مقاومت اسلامی هستند و جنبش‌های حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین هم اصلی‌ترین بازیگران غیردولتی در این عرصه محسوب می‌شوند. در واقع آنچه محور مقاومت خوانده می‌شود، انعکاس هویت برآمده از انقلاب اسلامی ایران در جهان خارج است. نوع خاصی از نبرد در برابر دشمنان، در این نوع نگاه سیاسی – فرهنگی قابل شناسایی است که پیش از این در دوران مدرن، مسبوق به سابقه نبوده است. * مفهوم قدرت در منطق مقاومت در این منطق، مفهوم قدرت با آنچه در منطق نورئالیستی در عرصه بین‌المللی تعریف شده است، تفاوت دارد. نورئالیست‌ها به‌عکس سلف رئالیستشان که قدرت را بر مبنای (کنترل نتایج) تعریف می‌کردند، قدرت را به عنوان ترکیبی از توان‌مندی‌ها و میزان تاثیرگذاری تعریف می‌کنند. برای روشن شدن این مفهوم، به مثال جنگ ویتنام توجه فرمایید. از منظر رئالیست‌ها، قدرت ویت‌کنگ‌ها از نیروهای آمریکایی بیشتر بوده است چون به نتیجه مورد نظر خود رسیده‌اند اما از نظر نورئالیست‌ها، آمریکایی‌ها قدرتمند‌تر بوده‌اند چرا که در پایان جنگ تاثیری که آنها بر ویتنام نهاده‌اند، بیشتر از تاثیری‌ست که ویت‌کنگ‌ها بر نیروهای آمریکایی گذاشته‌اند. در فرهنگ و منطق مقاومت، پیروزی به‌نوع دیگری تعریف می‌شود و بنابراین قدرت هم با همین مضمون کاربرد می‌یابد. در این فرهنگ، اصل نبرد با باطل، به‌مثابه پیروزی است، حتی اگر با شکست ظاهری همراه باشد. این ایده اصلی مقاومت است که مسلمین، مکلف به مقاومت در برابر وجوه متعدد کفر هستند و در چنین ایده‌ای، مفهوم پیروزی با مفهوم رستگاری گره خورده است. مجاهد فی سبیل‌الله، چه از منظر مادی پیروز شود و چه از نظر مادی شکست بخورد، رستگار محسوب می‌شود. این همان انگاره‌ای است که با برداشت از قیام عاشورا شکل گرفته است. بنابراین، رمز شکل‌گیری و موفقیت مقاومت اسلامی، تغییر مفهوم قدرت بوده است. قدرت صرفا پیروزی مادی نیست بلکه نوعی مفهوم معنوی و ماورایی دارد. * پیروزی‌های مادی مقاومت اسلامی با این حال، این بدان معنا نیست که بعد مادی قدرت برای مقاومت اسلامی بی‌اهمیت بوده یا آنکه مقاومت به آن دست نیافته است. نه‌تنها ایران توانست در برابر هجمه بین‌المللی در 8 سال جنگ تحمیلی مقاومت کند، پس از سال 2000، مقاومت اسلامی توانسته است پیرزوی‌هایی در برابر اسرائیل به‌دست آورد که در طول بیش از 60 سال مناقشات اعرب و اسرائیل، بی‌سابقه بوده است. هویت مقاومتی برآمده از انقلاب ایران، در یک نبرد طولانی‌مدت و با فرسایش توان رژیم تل‌آویو، منجر به آزادسازی جنوب لبنان شد. همین هویت در جنگ 33 روزه توانست بزرگ‌ترین پیروزی تاریخ نبردهای اعراب و اسرائیل را برای اعراب به ارمغان آورد. از سوی دیگر، در جنگ‌های 22 روزه و 8 روزه، توان بسیار کمتر نظامی مقاومت اسلامی فلسطین، با اتکا به روش نظامی برگرفته از هویت مقاومتی، درسی به‌یاد ماندنی به حکام اسرائیل داد. * جمع‌بندی در یک جمع‌بندی کوتاه می‌توان گفت، انقلاب اسلامی ایران، با اتکا به ایده‌های برآمده از صدر اسلام، هنجارها و هویت مقاومتی را در جهان مدرن تاسیس و توسعه بخشیده و توانسته است ساختار بین‌المللی را دست‌کم در زیرسیستم بین‌المللی خاورمیانه دچار تغییرات جدی از منظر موجودیت‌های اجتماعی کند و حتی ساختار مادی را نیز تغییر دهد. این بدان معناست که انقلابی که حاصل خون شهدای ملت ایران است، توانسته مرزهای نظام بین‌المللی را درنوردیده و مدرنیسم غربی را با پدیده‌ای جدید مواجه کند. این پدیده جدید، فرهنگ غالب بین‌المللی را با چالشی مواجه کرده که سال‌ها پیش برخی متفکرین غربی در خصوص آن هشدار داده بودند: (تمدن خفته خاورمیانه، در حال بیدار شده است.) فارس
عنوان سوال:

مهم‌ترین تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه؟


پاسخ:

مهم‌ترین تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه؟

مهم‌ترین تاثیر انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه خاورمیانه، ایجاد هویتی نوین بود که ریشه در صدر اسلام دارد و توانسته است بسیاری از معادلات سیاسی و نظامی را در منطقه تغییر دهد.

انقلاب اسلامی ایران اگرچه در مرزهای سرزمینی ایران اتفاق افتاد اما در این مرزها باقی نماند و خود را به فراتر از مرزهای جغرافیایی تسری داد.

مهم‌ترین تاثیر این انقلاب مردمی در سطح منطقه خاورمیانه، ایجاد هویتی نوین بود که ریشه در صدر اسلام دارد. این هویت نوین تحت عنوان (مقاومت اسلامی) شناخته می‌شود و به‌مرور بازیگران دولتی و غیردولتی را در عرصه منطقه‌ای به خود جلب کرده است.

* انقلاب اسلامی و تفکر مقاومت

تفکر مقاومت را باید در آموزه‌های صدر اسلام جست. پیامبر اسلام (ص) و یاران آن حضرت در آغاز رسالت آن حضرت در مکه مکرمه، با انواع فشارها مواجه بودند اما توانستند بر فشارها فائق آمده و بر ایمان خود پافشاری کنند.

پس از هجرت به مدینه منوره نیز، فشارها از سوی دشمنان کم نبود و امکانات مسلمین در قیاس با امکانات مشرکین، همواره مضیق بود، با این حال و علی‌رغم تمام فراز و نشیب‌ها، توسعه باور اسلامی لحظه‌ای متوقف نشد. بعدها همین تفکر توانست امپراتوری‌های روم و ساسانی را به زانو درآورد.

مهم‌ترین تجلی تفکر مقاومت در صدر اسلام، قیام عاشوراست که از منظر سیاسی تجلی مقاومت مظلومانه در برابر حکام جور بود. این قیام به‌خصوص نزد شیعیان به‌شدت مقدس است و حتی اهل سنت نیز بدان احترام می‌گذارند. قیام عاشورا حتی پیش از انقلاب اسلامی ایران نیز در شبه‌قاره هند به‌عنوان الهام‌بخش مقاومت در برابر استعمار بریتانیا به‌کار آمده بود و گاندی خود به این موضوع تصریح دارد. (من ارمغان تازه‌ای برای هند نیاوردم، فقط نتیجه‌ای را که از مطالعات و تحقیقاتم درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا گرفتم ارمغان دولت هند کرده‌ام. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود.) اینها سخنان یک مسلمان نیست، بلکه سخنان رهبر قیام ضداستعماری هندوستان است.

این بدان معناست که فرهنگ مقاومت اسلامی و در راس آن فرهنگ برآمده از عاشورا، می‌تواند مبدع هویت سیاسی باشد. هویتی که در هندوستان شکل گرفت، اگرچه اسلامی نبود اما در بعد سیاسی از فرهنگ اسلامی بهره برده بود.

* ایده، هنجار و هویت

در نگاه سازه‌انگاران، ایده‌ها هنجارها را به‌وجود می‌آورند و هنجارها نیز به ایجاد هویت‌ها می‌انجامند و این هویت‌ها نیز به‌نوبه خود شکل‌دهنده منافع هستند.

هویت اسلامی برگرفته از فرهنگ صدر اسلام، در جریان انقلاب اسلامی ایران به یک جنبه قدرتمند از هویت ملی ایران تبدیل شد. مقاومت زندانیان در برابر شکنجه‌گران پهلوی، تحمل انواع فشارها و پشت سر گذاشتن دوران مخوفی که با کودتای 28 مرداد 32 آغاز گردید و سرانجام با انقلاب 22 بهمن 57 به سر آمد، به‌مرور از ایده به هنجار انقلابیون و به هویت آنان تبدیل شد و منافع ملی ایران پس از انقلاب را تشکیل داد. چنین بود که مصالح اسلامی با منافع ملی ایران کاملا گره خوردند.

* تعامل ساختار و کارگزار و تسری هویت مقاومتی در منطقه

ساختار و کارگزار در دیدگاه سازه‌انگاران، در تعاملی مستمر با یکدیگر قرار دارند. منظور از ساختار، مجموعه انگاره‌های ذهنی یا موجودیت‌های اجتماعی و موجودیت‌های مادی‌ست. کارگزاران نیز دولت – ملت‌ها محسوب می‌شوند. در این تعامل مستمر، هم کارگزار بر ساختار تاثیر می‌گذارد و هم ساختار بر کارگزار.

هویت برآمده از انقلاب اسلامی ایران در تعامل با ساختار با جنگی 8 ساله مواجه شد که به‌واقع ساختار انگاره‌ای و مادی بین‌المللی به آن تحمیل کرده بود. در جریان این جنگ، هویت انقلاب ملت ایران به طور کامل بعد مقاومتی خود را پیدا کرد و در جایگاهی شبیه به جایگاه مسلمانان صدر اسلام قرار گرفت. اگر مسلمانان صدر اسلام در محاصره و انواع فشارها و تحریم‌ها قرار داشتند، ایران انقلابی نیز در این دوران با انواع فشارها و تحریم‌ها مواجه بود. در جریان این جنگ سنگین هشت‌ساله شکل‌گیری هویتی به نام مقاومت اسلامی که از دوران مبارزه با رژیم شاه شروع شده بود، در هشت سال دفاع ایرانیان از سرزمین خویش، تکمیل شد.

اکنون نوبت کارگزار بود تا بر ساختار تاثیر نهد و با صدور این تفکر به دیگر نقاط جهان اسلام، ساختار را دچار تغییر نماید. صدور تفکر مقاومتی به مناطقی چون سوریه، لبنان و فلسطین و بالاخص مناطق شیعه‌نشین، توانست هویت جدیدی را در خاورمیانه ایجاد نماید که بدون هیچ تردیدی محصول مستقیم انقلاب اسلامی ملت ایران بود.

* بازیگران دولتی و غیردولتی جذب مقاومت اسلامی می‌شوند

تفکر مقاومت اسلامی، فراتر از دولت‌ها خود را به‌نمایش گذارده و در بین مردم ریشه دوانیده است. در نظریات جریان غالب روابط بین‌الملل، بازیگران اصلی دولت‌ها به‌حساب می‌آیند اما در به‌کار بستن اندیشه مقاومت اسلامی هم دولت‌ها مشارکت داشته‌اند و هم بازیگران غیردولتی.

دولت‌های ایران و سوریه، اصلی‌ترین بازیگران دولتی متعهد به مقاومت اسلامی هستند و جنبش‌های حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین هم اصلی‌ترین بازیگران غیردولتی در این عرصه محسوب می‌شوند.

در واقع آنچه محور مقاومت خوانده می‌شود، انعکاس هویت برآمده از انقلاب اسلامی ایران در جهان خارج است. نوع خاصی از نبرد در برابر دشمنان، در این نوع نگاه سیاسی – فرهنگی قابل شناسایی است که پیش از این در دوران مدرن، مسبوق به سابقه نبوده است.

* مفهوم قدرت در منطق مقاومت

در این منطق، مفهوم قدرت با آنچه در منطق نورئالیستی در عرصه بین‌المللی تعریف شده است، تفاوت دارد. نورئالیست‌ها به‌عکس سلف رئالیستشان که قدرت را بر مبنای (کنترل نتایج) تعریف می‌کردند، قدرت را به عنوان ترکیبی از توان‌مندی‌ها و میزان تاثیرگذاری تعریف می‌کنند.

برای روشن شدن این مفهوم، به مثال جنگ ویتنام توجه فرمایید. از منظر رئالیست‌ها، قدرت ویت‌کنگ‌ها از نیروهای آمریکایی بیشتر بوده است چون به نتیجه مورد نظر خود رسیده‌اند اما از نظر نورئالیست‌ها، آمریکایی‌ها قدرتمند‌تر بوده‌اند چرا که در پایان جنگ تاثیری که آنها بر ویتنام نهاده‌اند، بیشتر از تاثیری‌ست که ویت‌کنگ‌ها بر نیروهای آمریکایی گذاشته‌اند.

در فرهنگ و منطق مقاومت، پیروزی به‌نوع دیگری تعریف می‌شود و بنابراین قدرت هم با همین مضمون کاربرد می‌یابد. در این فرهنگ، اصل نبرد با باطل، به‌مثابه پیروزی است، حتی اگر با شکست ظاهری همراه باشد. این ایده اصلی مقاومت است که مسلمین، مکلف به مقاومت در برابر وجوه متعدد کفر هستند و در چنین ایده‌ای، مفهوم پیروزی با مفهوم رستگاری گره خورده است. مجاهد فی سبیل‌الله، چه از منظر مادی پیروز شود و چه از نظر مادی شکست بخورد، رستگار محسوب می‌شود.

این همان انگاره‌ای است که با برداشت از قیام عاشورا شکل گرفته است. بنابراین، رمز شکل‌گیری و موفقیت مقاومت اسلامی، تغییر مفهوم قدرت بوده است. قدرت صرفا پیروزی مادی نیست بلکه نوعی مفهوم معنوی و ماورایی دارد.

* پیروزی‌های مادی مقاومت اسلامی

با این حال، این بدان معنا نیست که بعد مادی قدرت برای مقاومت اسلامی بی‌اهمیت بوده یا آنکه مقاومت به آن دست نیافته است. نه‌تنها ایران توانست در برابر هجمه بین‌المللی در 8 سال جنگ تحمیلی مقاومت کند، پس از سال 2000، مقاومت اسلامی توانسته است پیرزوی‌هایی در برابر اسرائیل به‌دست آورد که در طول بیش از 60 سال مناقشات اعرب و اسرائیل، بی‌سابقه بوده است.

هویت مقاومتی برآمده از انقلاب ایران، در یک نبرد طولانی‌مدت و با فرسایش توان رژیم تل‌آویو، منجر به آزادسازی جنوب لبنان شد. همین هویت در جنگ 33 روزه توانست بزرگ‌ترین پیروزی تاریخ نبردهای اعراب و اسرائیل را برای اعراب به ارمغان آورد.

از سوی دیگر، در جنگ‌های 22 روزه و 8 روزه، توان بسیار کمتر نظامی مقاومت اسلامی فلسطین، با اتکا به روش نظامی برگرفته از هویت مقاومتی، درسی به‌یاد ماندنی به حکام اسرائیل داد.

* جمع‌بندی

در یک جمع‌بندی کوتاه می‌توان گفت، انقلاب اسلامی ایران، با اتکا به ایده‌های برآمده از صدر اسلام، هنجارها و هویت مقاومتی را در جهان مدرن تاسیس و توسعه بخشیده و توانسته است ساختار بین‌المللی را دست‌کم در زیرسیستم بین‌المللی خاورمیانه دچار تغییرات جدی از منظر موجودیت‌های اجتماعی کند و حتی ساختار مادی را نیز تغییر دهد.

این بدان معناست که انقلابی که حاصل خون شهدای ملت ایران است، توانسته مرزهای نظام بین‌المللی را درنوردیده و مدرنیسم غربی را با پدیده‌ای جدید مواجه کند. این پدیده جدید، فرهنگ غالب بین‌المللی را با چالشی مواجه کرده که سال‌ها پیش برخی متفکرین غربی در خصوص آن هشدار داده بودند: (تمدن خفته خاورمیانه، در حال بیدار شده است.) فارس





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین