در طول دوران دفاع مقدس چند مرتبه از بمباران شیمیایی استفاده شد در چه محل هایی و در چه تاریخی؟ و علت تغییر استراتژی دشمن و روی آوردن به سلاح های شیمیایی چه بود؟ در مورد علت بمباران شیمیایی حلبچه هم توضیح دهید؟
در طول دوران دفاع مقدس چند مرتبه از بمباران شیمیایی استفاده شد در چه محل هایی و در چه تاریخی؟ و علت تغییر استراتژی دشمن و روی آوردن به سلاح های شیمیایی چه بود؟ در مورد علت بمباران شیمیایی حلبچه هم توضیح دهید؟ سلاحهای شیمیایی در طول جنگ ایران و عراق بعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازدارندگی و مقابله و نیز اهرم فشاری در دست رژیم عراق بود که با کیفیت و کمیت دلخواه آن رژیم استفاده شد که نتایج وحشتناکی را به بار آورد .این نتایج ناشی از سکوت مجامع بین المللی و همسوئی قدرتهای استکباری با سیاست های رژیم عراق بود، برای تبیین بیشتر این موضوع تاریخچه مختصر حملات شیمیایی عراق از آغاز تا پایان جنگ مورد بررسی قرار گرفته که در ذیل ارائه می شود: اولین حمله شیمیایی ثبت شده توسط سازمان ملل در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ 23/10/59 برابر با 13 ژانویه 1981 می باشد که در منطقه ای بین هلاله و نی خزر واقع در 50 کیلو متری غرب ایلام توسط عراق علیه نیروهای ایرانی انجام شد که به شهادت ده تن از این نیروها انجامید. عامل مورد استفاده در این حملات گازهای مختل کننده اعصاب گزارش شده است. براساس گزارشهای منتشر شده، عراق در سال 60 نیز چهار بار در مناطق هویزه، ارتفاعات الله اکبر، پل نادری و خرمشهر اقدام به استفاده از گلوله های شیمیایی نمود که عمدتاً توسط توپخانه یا خمپاره انداز پرتاب گردید.[1] در سال 61 عراق یازده بار از این سلاح استفاده گاز اعصاب بود و توسط توپخانه و خمپاره انداز پرتاب می شد. مناطق مورد استفاده شامل مناطق آبادان، ساوجی (در شمال مریوان)، ارتفاع 175، موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنه بایو (در کردستان)، شهرهائی در جنوب بوده که در برخی از این مناطق موارد استفاده مکرر گزارش شده است .در سال مجموعاً 13 نفر در اثر این حملات شهید و 21 نفر مجروح گردیدند.[2] در سال 62 میزان بکارگیری این سلاح توسط عراق از افزایش قابل توجهی برخوردار شد که از نمونه های آن عملیات والفجر 6 در جبهه مرکزی و عملیات خیبر در جبهه جنوبی می باشد. در این حملات نوع عناصر مورد استفاده و عوامل پرتاب کننده، تنوع بیشتری را شامل گردید. در این سال مجموعاً 45 مورد استفاده عراق از این سلاح گزارش شده است که بیش از چهار برابر سال قبل بود و عناصر شیمیایی مورد استفاده شامل عوامل تهوع زا، تاول زا، خردل، اعصاب و ترکیبی از خردل و تاول زا بوده است. همچنین در این سال علاوه براستفاده از توپخانه بعنوان وسیله پرتاب کننده از هواپیما نیز استفاده شده است .محل حملات انجام شده عمدتا ًتا دی ماه بدلیل تحریک نیروهای خودی در جبهه های شمال غرب و میانی (عملیات والفجر6) در این مناطق گزارش شده است که شامل سومار، رودخانه دویرج، نفرچین، شیوه رش، حاج عمران، پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجی، سردشت، سومار، ارتفاعات بازی دراز، خراطها، مریوان، روستای سیدلو، سردوش، روستای باینجان (در نزدیکی بانه) ،گرماب، پنجون و پاوه بوده اندکه مجموعاً در این حملات 22 نفر شهید و 2793 نفر مجروح شدند. این حملات بترتیب در شهر پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، حوالی پنجون و هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود، در این رابطه شهر پیرانشهر و چند روستای مجاور آن در 18/5/62 توسط دو فروند هواپیما بمباران شیمیایی شدند. این تهاجمات رژیم عراق که با استفاده از بمباران هوایی حامل گاز(موستارد) انجام شد، یکصد نقر مجروح باقی گذاشت که 10 نفر از آنها آسیب شدید در اعضای اساسی بدن داشتند و برای مداوا در بیمارستان بستری گردیدند، بقیه نیز از تورم و سوزش شدید در چشمها رنج می بردند، در این تهاجم وحشیانه، گزارش منجر به شهادت مجروحین نداشتیم.[3] همچنین در تاریخ 8 و 5 آبان 1362 شهر بانه و روستاهای اطراف آن مورد حمله قرار گرفت .در این تهاجمات یکبار دیگر گاز موستارد مورد استفاده رژیم عراق قرار گرفت که نتیجه آن 9 نفر شهید و 50 نفر مجروح بود . همچنین حوالی پنجون درتاریخ 16/8/65 توسط هواپیما بمباران شد که به شهادت 17 تن و مجروح شدن 60 تن انجامید، در این حمله هواپیماهای عراقی از گاز اعصاب استفاده کردند. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول زا در 23/5/65 با200 زخمی نیز، در این رابطه قابل توجه است.[4] در خصوص حمله به پیرانشهر کارشناسان سازمان ملل که از محل حمله دیدن کردند مشاهدات خود را چنین گزارش کردند: ما اثرات گاز موستارد را بر روی یک خانواده روستایی به ویژه مادر و دختران دو و چهار ساله اش دیدیم. ما شاهد مرگ دلخراش کودک چهارساله ای از دو ساعت قبل از مرگش بودیم. ما اثرات وحشتناک و دلخراش گاز موستارد را بر بدن زن باردار جوانی که جنین چهار ماهه در شکم داشت از نزدیک مشاهده کردیم.[5] با آغاز عملیات خیبر توسط نیروهای خودی در اسفند ماه62 مرحله جدیدی از جنگ آغاز شد. در این ماه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قسمت بزرگی از جزایر مجنون را که یکی از مراکز استخراج نفت عراق بود به تصرف خود در آوردند ،و پدافند مستحکمی را در آنجا سازمان دادند. تصرف این مناطق در مقایسه با عملیات زمینی در سایر مناطق برای رزمندگان ایران اهمیت برجسته ای داشت. عراقیها به علت اهمیت استراتژیکی این منطقه تصمیم گرفته بودند که اجازه ندهند جزایر مجنون در دست نیروهای ایران باقی بماند. به علاوه نگران این مسئله بودند که مقادیر قابل ملاحظه ای از ذخایر نفتی خود را با ادامه اشغال این جزایر به وسیله رزمندگان ایران در این منطقه از دست بدهند. آنها بمنظور عقب راندن نیروهای ایرانی ابتدا با استفاده از جنگ افزارهای معمولی چندین پاتک اجرا کردند ولی کاری از پیش نبردند و سرانجام به کاربرد عامل عصبی تابون علیه نیروهای مستقر در سنگرها اقدام کردند. با اجرای تک شیمیایی عراق جمهوری اسلامی ایران اعلام داشت که نزدیک به 1700 تن بر اثر پاتک در جزایر مجنون کشته و مجروح شده اند در واقع اگر رزمندگان ایران اقدامات پدافندی خود را بهبود نمی بخشیدند و از جمله مجهز به ماسک ضد گاز، آمپولهای آتروپین خودکار و لباسهای محاظ، نشده بودند و باد شدید نیز نمی ورزید تلفات آنها از این میزان هم فراتر می رفت .ضایعات کم نیروهای ایران در بهمن ماه سال مزبور مؤید این وضع متحول بوده است .به هر روی عراقیها با وجود تلاشهای زیاد موفق نشدند که رزمندگان ایران را از جزایر مجنون خارج سازند.[6] جنگ در جزایر مجنون، شاید گسترده ترین کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را تا آن زمان توسط عراق درجنگ تحمیلی در برداشته بود. این حملات بترتیب اسکله 13 آبان، حسینیه، اروندرود، العزیر، شط علی، هورالهویزه، طلائیه، مجنون، البیضه و جفیر را شامل گردید. از بین این حملات، حمله روز 19/12/62 به مجنون، روز 23/12/62 به البیضه و روز 30/12/62 به هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود .در این حملات که با هواپیما انجام شد بترتیب543 ، 153 ،370 نفر از نیروهای خودی با عوامل ترکیبی از خردل و تاول زا و همچنین گاز اعصاب مجروح شدند.[7] در سال 63 میزان حملات شیمیایی نسبت به سال قبل از کاهش نسبی برخوردار بود و به 34 مورد رسید عموماً در منطقه عملیاتی جنوب مخصوصاُ در جزایر مجنون انجام شد و هواپیماها نقش غالبی را در پرتاپ بمبهای شیمیایی ایفا نمودند. در این حملات، تنوع عوامل شیمیایی بکار گرفته شده افزایش یافت و از عوامل خفه کننده، اشک آور، سیانور، تاول زا، اعصاب، خون و خردل استفاده شد. مجموعا ً در این سال در اثر این حملات 1593 نفر از نیروهای خودی مجروح و 23 نفر شهید شدند.[8] حملات متعدد به جزیره شمالی مجنون در22/12/63 که به شهادت 19 تن و مجروح شدن 35 تن انجامید و همچنین حمله به اسکله شمالی شط علی از شدیدترین حملات بود. حملات شیمیایی عراق در فروردین سال 64 نیز ادمه یافت. در سال 64 علی رغم این که تعداد موارد حمله شیمیایی گزارش شده در این سال10.273 نفر از نیروهای خودی مجروح و 36 نفر شهید شدند که میزان مجروح نسبت به سال قبل تقریبا نه برابر شد .بیشتر حملات در این سال در ماههای فروردین و بهمن و اسفند انجام شد که فروردین ماه ادامه عملیات بدر و در بهمن ماه انجام عملیات والفجر8 و فتح فاو توسط نیروهای ایرانی می باشد .مناطق مورد حمله در فروردین ماه 64 شامل آبادان، خرمشهر، جفیر، پادگان حمید، جزایر مجنون و عین خوش می باشند، که بدفعات مورد حمله قرار گرفت حمله روز 19/1/65 به پادگان حمید که منجر به شهادت 10 تن و مجروح شدن 1.100 نفر از نیروهای خودی گردید شدیدترین حمله در این ماه بوده است.[9] در این حمله دکتر (مانوئل دومینگوئن) یکی از چهار کارشناس سازمان ملل که مجروحین را مورد بازدید قرار داد در 8 آوریل اعلام کرد که از گاز (ایپریت) و (میدردسیانیک) استفاده شده است.[10] با شروع عملیات والفجر 8 در منطقه فاو در تاریخ 20/11/64 عراق بار دیگر استفاده از سلاح شیمیایی را تشدید کرد.[11] بطوری که در بهمن و اسفند ماه 64 مجموعا ً17 مورد عملیات آفند شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای خودی گزارش شده که عموماً درمنطقه فاو، آبادان و خسروآباد بوده است. در این ماهها همچنین از مناطق جفیر، عین خوش، بانه و سردشت نیز بعنوان مناطق مورد حمله یاد شده است که شدیدترین حمله در جاده فاو – بصره، در تاریخ 24/11/64 انجام شد که منجر به شهادت 23 تن و مجروح شدن 8.477 تن از نیروهای خودی شد.[12] در این عملیات هواپیماهای عراقی از بمبهای حاوی گاز خردل، سیانور، اعصاب و خون استفاده کردند.[13] بی تردید وسعت تهاجمات شیمیایی رژیم عراق در بهمن 1364 در تاریخ جنگهای شیمیایی در جهان بی سابقه است. با آفند والفجر 8 در 21 بهمن 1364 که منجر به سقوط شهر بندری فاو عراق گردید نیروهای عراقی به کاربرد مواد سمی شیمیایی انبوه که تا آن زمان نظیر آن با چنین ابعاد گسترده ای دیده نشده بود، اقدام کردند. از شروع عملیات آفندی والفجر 8 تا اواسط اسفند 1364 متجاوز از 7.000 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی بر علیه مواضع نیروهای ایرانی شلیک گردید و در طول 20 روز به طور مداوم هواپیماهای عراقی بیش از 1000 بمب شیمیایی در صحنه عملیات. والفجر 8 فرو ریختند که همزمان با تجاوزات وحشیانه عراق به ایران در بسیاری از مواضع، تکهای شیمیایی عراق علیه مواضع، خود نیروهای عراقی، اجرا گردید که در نتیجه نیروهای بعثی تحت تأثیر مقادیر قابل ملاحظه ای مواد سمی شیمیایی قرار گرفتند. یک اسیر جنگی عراق به نام مهدی حبیب جمعی گردان 196 از گارد ریاست جمهوری عراق که در 25 بهمن 1364 در اثر بمباران شیمیایی عراق مجروح شده و در فاو به اسارت نیروهای ایران در آمده بود به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفت: زمانی که گردان ما در خط مقدم جبهه به محاصره نیروهای ایران درآمده، ناگهان شماری از هواپیماهای عراق بر بالای سر ما ظاهر شدند و بمبهای شیمیایی خود را بر روی مواضع نیروهای ایرانی و ما که در محاصره آنها بودیم فرو ریختند که در اثر آن تعداد قابل ملاحظه ای از گردان ما مجروح گردیدند که من یکی از آنها هستم .”[14] حملات شیمیایی عراق در سال 65 با افزایش حملات ایران در این سال افزایش یافت بطوری که موارد بمباران تقریباً دو برابر سال قبل و به 79 مورد رسید .در این حملات از عوامل تاول زا، اعصاب، خفه کننده، خردل، خون و برخی موارد ترکیبی از اینها استفاده گردید که میزان حملات انجام شده در زمستان همزمان با انجام دو عملیات مهم کربلای چهار و پنج در شرق بصره از شدت بیشتری برخوردار بود. عموماً جغرافیای مناطق بمباران شده نشان می دهد که مناطق مورد بمباران در این سال تابعی از مناطق عملیاتی می باشد، بطوری که در فروردین ماه همزمان با ادامه عملیات کربلای 8 محور فاو عموماً مورد حمله قرار گرفت و در اردیبهشت و خرداد منطقه مهران و حاج آباد در جبهه های میانی و در شهریور ماه منطقه عملیاتی کربلای دو و در محور عمومی حاج عمران و همچنین محورهای عملیاتی کربلای چهار در جزیره مینو و خرمشهر و آبادان مورد حمله شیمیایی واقع شده است که با توجه به عملیات ارتش (کربلای6) در محور سومار این منطقه نیز مورد بمباران قرار گرفت و در بهمن و اسفند نیز همزمان با کربلای پنج در شلمچه و شرق بصره عمدتاً این محور بمباران شیمیایی گردید. از نظر حجم صدمات وارده، مهمترین حملات در 4/3/65 در مهران و صالح آباد که منجر به مجروحیت 750 نفر گردید و همچنین عملیات روز4/10/65 در محور خرمشهر به محور عرایض– شلمچه که منجر به مجروح شدن 1160 نفر گردید. عملیات روز 20/10/65 در جاده خرمشهر با 3000 مجروح و حمله روز 23/12/65 در ضلع جنوب شرقی جزیره مجنون که منجر به 11 کشته و 540 زخمی شد را می توان از مهمترین حملات شیمیایی این سال دانست.[15] در این حملات عمدتا ًاز گاز اعصاب و تاول زا استفاده شده است.[16] لازم بذکر است که شرایط جوی، سمت و سرعت باد، میزان رطوبت و حرارت محیط، شکل زمین و عوامل مورد استفاده در میزان تلفات بمباران شیمیایی بسیار موثر می باشد.[17] در فروردین سال 66 و بدنبال عملیات پی در پی قوای جمهوری اسلامی ایران در جبهه های غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاس وسیع به خدمت گرفت .در این سال هر چند ، دفعات تک شیمیایی نسبت به سال قبل کاهش نسبی را نشان می دهد اما میزان شهدا و مجروحین از افزایش بالایی برخوردار است بیشترین تعداد آنها در شهر حلبچه می باشد .در فروردین این سال 8 مورد بمباران شیمیایی توسط عراق گزارش شده است که 6 مورد آن در منطقه عملیاتی کربلای 8 در شرق بصره می باشد. انجام این عملیات در محدوده استراتژیک شرق بصره که برای عراق از اهمیت حیاتی برخوردار بود عکس العمل شدید عراق را به دنبال داشت، که به بمبارانهای گسترده شیمیایی موجب گردید بطوری که بین تاریخ های 18 تا21 فروردین اقدام به 6 مورد بمباران گسترده شیمیایی منطقه با هواپیما و خمپاره انداز نمود که در مجموع به شهادت 21 تن و مجروح شدن بیش از 134 تن از نیروهای خودی منجر شد، یکی از دلایل کاهش صدمات نیروهای خودی در این عملیات افزایش کیفی و کمی تجهیزات پدافندی آنها بود. در این عملیات از گازهای تاول زا ،خون و خردل استفاده شد.[18] بدنبال این عملیات و با تغییر تاکتیک نظامی ایران مبنی بر تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به شمال و ادامه عملیات در مناطق شمال غرب و کردستان عراق، بعد از این تاریخ ما شاهد بمباران گسترده شیمیایی این مناطق توسط عراق هستیم بطوری که با مهرماه 66 مجموعاً 11 مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای 10 (ماؤوت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر4 (ارتفاعات ماؤوت )، فتح 7(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع 97 نفر به شهادت رسیدند و حدود 5200 نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود.[19] شدیدترین حملات در 27/1/66 در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در 7/4/66 در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید. در حمله 7 تیر 66 که یکی از فجیع ترین حملات عراق علیه مناطق مسکونی محسوب می شود، حداقل 4500 نفر از جمعیت دوازده هزارنفری این شهر مجروح شدند. این حمله که بوسیله گاز موستارد (تاول زا) روسی در مناطق مسکونی و مخصوصاً بازار شهر انجام شد منجر به شهادت 130 تن از مردم این شهر شد. به گزارش یکی از کارشناسان سازمان ملل، مجروحین شیمیایی زن و مرد سالخورده 70 ساله تا اشخاص جوان و بچه ها و کودکان را شامل می گردید .این منبع افزود: نوزادان در شکم مادران قبل از تولد از اثرات گاز موستارد آسیب دیده بودند. یک زن باردار 7 ماهه، 5 روز بعد از تهاجم وحشیانه شیمیایی عراق همراه با نوزادش شهید شد. زن باردار دیگری چند روز پس از تهاجم شیمیایی رژیم عراق وضع حمل نمود که در همان روز نوزاد و 12 روز بعد مادر به علت عفونت و تحریکات عفونی در حالی که در بخش آی سی یو تحت مراقبت بودند شهید شدند.[20] در نیمه دوم سال 66 بخاطر تداوم عملیات نیروهای خودی در شمال عراق استفاده از سلاح شیمیایی ادامه یافت که اوج آن در عملیات والفجر 10(اسفندماه 66) در شهر حلبچه بود. استقبال بی سابقه مردم شهر حلبچه از ورود نیروهای ایرانی به آن رژیم بعثی را آن چنان عصبانی ساخت که تصمیم به قتل عام سراسری شهر با استفاده از گاز سیانور گرفت. نویسنده کتاب سوداگری مرگ درباره این بمباران می نویسد: (بعد از بمباران، گزارشگران با صحنه های روبرو شدند که مو بر اندامشان راست شد. نه سربازی در تیررس نگاه بود و نه اثری از آن همه بمباران به چشم می خورد. خیابانهای شهر هفتادهزار نفری حلبچه پر از اجساد مردم بود . زن و مرد و کودک و سالخورده در هنگام فرار از فاجعه، از پای در آمده بودند و نقش خیابانهای شهر شده بودند.[21] در این بمباران پنج هزار نفر به شهادت رسیدند و هفت هزار نفر مادام العمر معیوب و فلج شدند. در سال 67 نیز حملات شیمیایی عراق ادامه یافت که از جمله حمله گسترده شیمیایی عراق برای تصرف فاو بود، همچنین در 17 و18 مه 1988 (27 و 28 اردیبهشت 67) ایران اعلام کرد که عراق علیه چند دهکده در منطقه غرب و جنوب ایران از این سلاح استفاده کرده است.[22] در16 ژوئن (26 خرداد67) نیز مجدداً ایران خبر از استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را داد[23] که کارشناسان سازمان ملل در بازدید محل مورد اصابت ضمن تأیید استفاده را گاز خردل و عناصر غالب استیدکولین استرلیسن عنوان کردند.[24] در 3 اوت 1988 (12 مرداد 67) نیز ایران اعلام کرد که منطقه شیخ عثمان (مجاورشهر اشنویه) توسط عراق بمباران شده است.[25] کارشناسان سازمان ملل ضمن تأیید حمله، از گاز خردل به عنوان عامل مورد استفاده علیه نظامیان و غیر نظامیان نام بردند و آنرا حمله به وجدان بشری دانستند.[26] به این ترتیب بکارگیری سلاح شیمیایی تا پایان جنگ ادامه یافت و به عنوان سلاحی استراتژیک در جنگ ایران و عراق همیشه مد نظر و مورد استفاده حکام عراقی بود). (این مقاله برگرفته از:چگونگی کاربرد سلاح شیمیایی در جنگ توسط عراق :یحیی فوزی ؛ 76/04/ 1 ؛ به نقل از سایت کتابخانه تخصصی جنگ www.Ciw8.netمیباشد.)     پی نوشت ها: [1] علائی، حسین، جنگ شیمیایی و تهدید فزاینده تهران (انتشارات اطلاعات ، 1367، ص 122 [2] همان [3] همان [4] همان ص123 [5] همان ص 118 [6] دافوس، فصلنامه بررسی های نظامی، شماره 14، ص 221 [7] علائی، پیشین، ص 124 [8] علائی ، همان ، ص 132-124 [9]علائی، همان، ص 125،133 [10] S/17127- 24- AP- 1985 [11] معاونت سیاسی ستاد کل مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خرمشهر تا فاو ، تهران، نشر سپاه پاسداران ، 1367 ص 194 [12] S/ 17911. 12 march 1986 [13]دافوس، فصلنامه بررسیهای نظامی، شماره 14، ص 216 [14] علائی، پیشین ، ص 126 [15] همان ص 126 [16] S/ 17911. 12 march. 1986 [17] خواجه کاوسی، پیشین ، ص 30 [18]علائی، پیشین ، ص 127 [19] همان [20] علائی ، پیشین ، ص 120 [21] تیرمن، کنت آر- سوداگرای مرگ، ترجمه احمد تدین، تهران موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1373-ص 562،566 [22] S/ 19892. 16. May. 1988 [23] S/ 19942. 16. june. 1988 [24] S/ 20060. 20 july. 1988. P.2 [25] S/ 20084. 3> Aug. 1988 [26] S/ 20134. 19. Aug. 1988. P.11
عنوان سوال:

در طول دوران دفاع مقدس چند مرتبه از بمباران شیمیایی استفاده شد در چه محل هایی و در چه تاریخی؟ و علت تغییر استراتژی دشمن و روی آوردن به سلاح های شیمیایی چه بود؟ در مورد علت بمباران شیمیایی حلبچه هم توضیح دهید؟


پاسخ:

در طول دوران دفاع مقدس چند مرتبه از بمباران شیمیایی استفاده شد در چه محل هایی و در چه تاریخی؟ و علت تغییر استراتژی دشمن و روی آوردن به سلاح های شیمیایی چه بود؟ در مورد علت بمباران شیمیایی حلبچه هم توضیح دهید؟


سلاحهای شیمیایی در طول جنگ ایران و عراق بعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازدارندگی و مقابله و نیز اهرم فشاری در دست رژیم عراق بود که با کیفیت و کمیت دلخواه آن رژیم استفاده شد که نتایج وحشتناکی را به بار آورد .این نتایج ناشی از سکوت مجامع بین المللی و همسوئی قدرتهای استکباری با سیاست های رژیم عراق بود، برای تبیین بیشتر این موضوع تاریخچه مختصر حملات شیمیایی عراق از آغاز تا پایان جنگ مورد بررسی قرار گرفته که در ذیل ارائه می شود:
اولین حمله شیمیایی ثبت شده توسط سازمان ملل در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ 23/10/59 برابر با 13 ژانویه 1981 می باشد که در منطقه ای بین هلاله و نی خزر واقع در 50 کیلو متری غرب ایلام توسط عراق علیه نیروهای ایرانی انجام شد که به شهادت ده تن از این نیروها انجامید. عامل مورد استفاده در این حملات گازهای مختل کننده اعصاب گزارش شده است. براساس گزارشهای منتشر شده، عراق در سال 60 نیز چهار بار در مناطق هویزه، ارتفاعات الله اکبر، پل نادری و خرمشهر اقدام به استفاده از گلوله های شیمیایی نمود که عمدتاً توسط توپخانه یا خمپاره انداز پرتاب گردید.[1] در سال 61 عراق یازده بار از این سلاح استفاده گاز اعصاب بود و توسط توپخانه و خمپاره انداز پرتاب می شد. مناطق مورد استفاده شامل مناطق آبادان، ساوجی (در شمال مریوان)، ارتفاع 175، موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنه بایو (در کردستان)، شهرهائی در جنوب بوده که در برخی از این مناطق موارد استفاده مکرر گزارش شده است .در سال مجموعاً 13 نفر در اثر این حملات شهید و 21 نفر مجروح گردیدند.[2]
در سال 62 میزان بکارگیری این سلاح توسط عراق از افزایش قابل توجهی برخوردار شد که از نمونه های آن عملیات والفجر 6 در جبهه مرکزی و عملیات خیبر در جبهه جنوبی می باشد. در این حملات نوع عناصر مورد استفاده و عوامل پرتاب کننده، تنوع بیشتری را شامل گردید.
در این سال مجموعاً 45 مورد استفاده عراق از این سلاح گزارش شده است که بیش از چهار برابر سال قبل بود و عناصر شیمیایی مورد استفاده شامل عوامل تهوع زا، تاول زا، خردل، اعصاب و ترکیبی از خردل و تاول زا بوده است. همچنین در این سال علاوه براستفاده از توپخانه بعنوان وسیله پرتاب کننده از هواپیما نیز استفاده شده است .محل حملات انجام شده عمدتا ًتا دی ماه بدلیل تحریک نیروهای خودی در جبهه های شمال غرب و میانی (عملیات والفجر6) در این مناطق گزارش شده است که شامل سومار، رودخانه دویرج، نفرچین، شیوه رش، حاج عمران، پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجی، سردشت، سومار، ارتفاعات بازی دراز، خراطها، مریوان، روستای سیدلو، سردوش، روستای باینجان (در نزدیکی بانه) ،گرماب، پنجون و پاوه بوده اندکه مجموعاً در این حملات 22 نفر شهید و 2793 نفر مجروح شدند. این حملات بترتیب در شهر پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، حوالی پنجون و هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود، در این رابطه شهر پیرانشهر و چند روستای مجاور آن در 18/5/62 توسط دو فروند هواپیما بمباران شیمیایی شدند.
این تهاجمات رژیم عراق که با استفاده از بمباران هوایی حامل گاز(موستارد) انجام شد، یکصد نقر مجروح باقی گذاشت که 10 نفر از آنها آسیب شدید در اعضای اساسی بدن داشتند و برای مداوا در بیمارستان بستری گردیدند، بقیه نیز از تورم و سوزش شدید در چشمها رنج می بردند، در این تهاجم وحشیانه، گزارش منجر به شهادت مجروحین نداشتیم.[3]
همچنین در تاریخ 8 و 5 آبان 1362 شهر بانه و روستاهای اطراف آن مورد حمله قرار گرفت .در این تهاجمات یکبار دیگر گاز موستارد مورد استفاده رژیم عراق قرار گرفت که نتیجه آن 9 نفر شهید و 50 نفر مجروح بود . همچنین حوالی پنجون درتاریخ 16/8/65 توسط هواپیما بمباران شد که به شهادت 17 تن و مجروح شدن 60 تن انجامید، در این حمله هواپیماهای عراقی از گاز اعصاب استفاده کردند. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول زا در 23/5/65 با200 زخمی نیز، در این رابطه قابل توجه است.[4]
در خصوص حمله به پیرانشهر کارشناسان سازمان ملل که از محل حمله دیدن کردند مشاهدات خود را چنین گزارش کردند:
ما اثرات گاز موستارد را بر روی یک خانواده روستایی به ویژه مادر و دختران دو و چهار ساله اش دیدیم. ما شاهد مرگ دلخراش کودک چهارساله ای از دو ساعت قبل از مرگش بودیم. ما اثرات وحشتناک و دلخراش گاز موستارد را بر بدن زن باردار جوانی که جنین چهار ماهه در شکم داشت از نزدیک مشاهده کردیم.[5]
با آغاز عملیات خیبر توسط نیروهای خودی در اسفند ماه62 مرحله جدیدی از جنگ آغاز شد. در این ماه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قسمت بزرگی از جزایر مجنون را که یکی از مراکز استخراج نفت عراق بود به تصرف خود در آوردند ،و پدافند مستحکمی را در آنجا سازمان دادند. تصرف این مناطق در مقایسه با عملیات زمینی در سایر مناطق برای رزمندگان ایران اهمیت برجسته ای داشت.
عراقیها به علت اهمیت استراتژیکی این منطقه تصمیم گرفته بودند که اجازه ندهند جزایر مجنون در دست نیروهای ایران باقی بماند. به علاوه نگران این مسئله بودند که مقادیر قابل ملاحظه ای از ذخایر نفتی خود را با ادامه اشغال این جزایر به وسیله رزمندگان ایران در این منطقه از دست بدهند. آنها بمنظور عقب راندن نیروهای ایرانی ابتدا با استفاده از جنگ افزارهای معمولی چندین پاتک اجرا کردند ولی کاری از پیش نبردند و سرانجام به کاربرد عامل عصبی تابون علیه نیروهای مستقر در سنگرها اقدام کردند. با اجرای تک شیمیایی عراق جمهوری اسلامی ایران اعلام داشت که نزدیک به 1700 تن بر اثر پاتک در جزایر مجنون کشته و مجروح شده اند در واقع اگر رزمندگان ایران اقدامات پدافندی خود را بهبود نمی بخشیدند و از جمله مجهز به ماسک ضد گاز، آمپولهای آتروپین خودکار و لباسهای محاظ، نشده بودند و باد شدید نیز نمی ورزید تلفات آنها از این میزان هم فراتر می رفت .ضایعات کم نیروهای ایران در بهمن ماه سال مزبور مؤید این وضع متحول بوده است .به هر روی عراقیها با وجود تلاشهای زیاد موفق نشدند که رزمندگان ایران را از جزایر مجنون خارج سازند.[6]
جنگ در جزایر مجنون، شاید گسترده ترین کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را تا آن زمان توسط عراق درجنگ تحمیلی در برداشته بود.
این حملات بترتیب اسکله 13 آبان، حسینیه، اروندرود، العزیر، شط علی، هورالهویزه، طلائیه، مجنون، البیضه و جفیر را شامل گردید. از بین این حملات، حمله روز 19/12/62 به مجنون، روز 23/12/62 به البیضه و روز 30/12/62 به هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود .در این حملات که با هواپیما انجام شد بترتیب543 ، 153 ،370 نفر از نیروهای خودی با عوامل ترکیبی از خردل و تاول زا و همچنین گاز اعصاب مجروح شدند.[7]
در سال 63 میزان حملات شیمیایی نسبت به سال قبل از کاهش نسبی برخوردار بود و به 34 مورد رسید عموماً در منطقه عملیاتی جنوب مخصوصاُ در جزایر مجنون انجام شد و هواپیماها نقش غالبی را در پرتاپ بمبهای شیمیایی ایفا نمودند. در این حملات، تنوع عوامل شیمیایی بکار گرفته شده افزایش یافت و از عوامل خفه کننده، اشک آور، سیانور، تاول زا، اعصاب، خون و خردل استفاده شد. مجموعا ً در این سال در اثر این حملات 1593 نفر از نیروهای خودی مجروح و 23 نفر شهید شدند.[8]
حملات متعدد به جزیره شمالی مجنون در22/12/63 که به شهادت 19 تن و مجروح شدن 35 تن انجامید و همچنین حمله به اسکله شمالی شط علی از شدیدترین حملات بود. حملات شیمیایی عراق در فروردین سال 64 نیز ادمه یافت. در سال 64 علی رغم این که تعداد موارد حمله شیمیایی گزارش شده در این سال10.273 نفر از نیروهای خودی مجروح و 36 نفر شهید شدند که میزان مجروح نسبت به سال قبل تقریبا نه برابر شد .بیشتر حملات در این سال در ماههای فروردین و بهمن و اسفند انجام شد که فروردین ماه ادامه عملیات بدر و در بهمن ماه انجام عملیات والفجر8 و فتح فاو توسط نیروهای ایرانی می باشد .مناطق مورد حمله در فروردین ماه 64 شامل آبادان، خرمشهر، جفیر، پادگان حمید، جزایر مجنون و عین خوش می باشند، که بدفعات مورد حمله قرار گرفت حمله روز 19/1/65 به پادگان حمید که منجر به شهادت 10 تن و مجروح شدن 1.100 نفر از نیروهای خودی گردید شدیدترین حمله در این ماه بوده است.[9]
در این حمله دکتر (مانوئل دومینگوئن) یکی از چهار کارشناس سازمان ملل که مجروحین را مورد بازدید قرار داد در 8 آوریل اعلام کرد که از گاز (ایپریت) و (میدردسیانیک) استفاده شده است.[10]
با شروع عملیات والفجر 8 در منطقه فاو در تاریخ 20/11/64 عراق بار دیگر استفاده از سلاح شیمیایی را تشدید کرد.[11] بطوری که در بهمن و اسفند ماه 64 مجموعا ً17 مورد عملیات آفند شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای خودی گزارش شده که عموماً درمنطقه فاو، آبادان و خسروآباد بوده است. در این ماهها همچنین از مناطق جفیر، عین خوش، بانه و سردشت نیز بعنوان مناطق مورد حمله یاد شده است که شدیدترین حمله در جاده فاو – بصره، در تاریخ 24/11/64 انجام شد که منجر به شهادت 23 تن و مجروح شدن 8.477 تن از نیروهای خودی شد.[12] در این عملیات هواپیماهای عراقی از بمبهای حاوی گاز خردل، سیانور، اعصاب و خون استفاده کردند.[13]
بی تردید وسعت تهاجمات شیمیایی رژیم عراق در بهمن 1364 در تاریخ جنگهای شیمیایی در جهان بی سابقه است. با آفند والفجر 8 در 21 بهمن 1364 که منجر به سقوط شهر بندری فاو عراق گردید نیروهای عراقی به کاربرد مواد سمی شیمیایی انبوه که تا آن زمان نظیر آن با چنین ابعاد گسترده ای دیده نشده بود، اقدام کردند. از شروع عملیات آفندی والفجر 8 تا اواسط اسفند 1364 متجاوز از 7.000 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی بر علیه مواضع نیروهای ایرانی شلیک گردید و در طول 20 روز به طور مداوم هواپیماهای عراقی بیش از 1000 بمب شیمیایی در صحنه عملیات. والفجر 8 فرو ریختند که همزمان با تجاوزات وحشیانه عراق به ایران در بسیاری از مواضع، تکهای شیمیایی عراق علیه مواضع، خود نیروهای عراقی، اجرا گردید که در نتیجه نیروهای بعثی تحت تأثیر مقادیر قابل ملاحظه ای مواد سمی شیمیایی قرار گرفتند. یک اسیر جنگی عراق به نام مهدی حبیب جمعی گردان 196 از گارد ریاست جمهوری عراق که در 25 بهمن 1364 در اثر بمباران شیمیایی عراق مجروح شده و در فاو به اسارت نیروهای ایران در آمده بود به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفت:
زمانی که گردان ما در خط مقدم جبهه به محاصره نیروهای ایران درآمده، ناگهان شماری از هواپیماهای عراق بر بالای سر ما ظاهر شدند و بمبهای شیمیایی خود را بر روی مواضع نیروهای ایرانی و ما که در محاصره آنها بودیم فرو ریختند که در اثر آن تعداد قابل ملاحظه ای از گردان ما مجروح گردیدند که من یکی از آنها هستم .”[14]
حملات شیمیایی عراق در سال 65 با افزایش حملات ایران در این سال افزایش یافت بطوری که موارد بمباران تقریباً دو برابر سال قبل و به 79 مورد رسید .در این حملات از عوامل تاول زا، اعصاب، خفه کننده، خردل، خون و برخی موارد ترکیبی از اینها استفاده گردید که میزان حملات انجام شده در زمستان همزمان با انجام دو عملیات مهم کربلای چهار و پنج در شرق بصره از شدت بیشتری برخوردار بود. عموماً جغرافیای مناطق بمباران شده نشان می دهد که مناطق مورد بمباران در این سال تابعی از مناطق عملیاتی می باشد، بطوری که در فروردین ماه همزمان با ادامه عملیات کربلای 8 محور فاو عموماً مورد حمله قرار گرفت و در اردیبهشت و خرداد منطقه مهران و حاج آباد در جبهه های میانی و در شهریور ماه منطقه عملیاتی کربلای دو و در محور عمومی حاج عمران و همچنین محورهای عملیاتی کربلای چهار در جزیره مینو و خرمشهر و آبادان مورد حمله شیمیایی واقع شده است که با توجه به عملیات ارتش (کربلای6) در محور سومار این منطقه نیز مورد بمباران قرار گرفت و در بهمن و اسفند نیز همزمان با کربلای پنج در شلمچه و شرق بصره عمدتاً این محور بمباران شیمیایی گردید. از نظر حجم صدمات وارده، مهمترین حملات در 4/3/65 در مهران و صالح آباد که منجر به مجروحیت 750 نفر گردید و همچنین عملیات روز4/10/65 در محور خرمشهر به محور عرایض– شلمچه که منجر به مجروح شدن 1160 نفر گردید. عملیات روز 20/10/65 در جاده خرمشهر با 3000 مجروح و حمله روز 23/12/65 در ضلع جنوب شرقی جزیره مجنون که منجر به 11 کشته و 540 زخمی شد را می توان از مهمترین حملات شیمیایی این سال دانست.[15] در این حملات عمدتا ًاز گاز اعصاب و تاول زا استفاده شده است.[16]
لازم بذکر است که شرایط جوی، سمت و سرعت باد، میزان رطوبت و حرارت محیط، شکل زمین و عوامل مورد استفاده در میزان تلفات بمباران شیمیایی بسیار موثر می باشد.[17] در فروردین سال 66 و بدنبال عملیات پی در پی قوای جمهوری اسلامی ایران در جبهه های غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاس وسیع به خدمت گرفت .در این سال هر چند ، دفعات تک شیمیایی نسبت به سال قبل کاهش نسبی را نشان می دهد اما میزان شهدا و مجروحین از افزایش بالایی برخوردار است بیشترین تعداد آنها در شهر حلبچه می باشد .در فروردین این سال 8 مورد بمباران شیمیایی توسط عراق گزارش شده است که 6 مورد آن در منطقه عملیاتی کربلای 8 در شرق بصره می باشد. انجام این عملیات در محدوده استراتژیک شرق بصره که برای عراق از اهمیت حیاتی برخوردار بود عکس العمل شدید عراق را به دنبال داشت، که به بمبارانهای گسترده شیمیایی موجب گردید بطوری که بین تاریخ های 18 تا21 فروردین اقدام به 6 مورد بمباران گسترده شیمیایی منطقه با هواپیما و خمپاره انداز نمود که در مجموع به شهادت 21 تن و مجروح شدن بیش از 134 تن از نیروهای خودی منجر شد، یکی از دلایل کاهش صدمات نیروهای خودی در این عملیات افزایش کیفی و کمی تجهیزات پدافندی آنها بود. در این عملیات از گازهای تاول زا ،خون و خردل استفاده شد.[18]
بدنبال این عملیات و با تغییر تاکتیک نظامی ایران مبنی بر تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به شمال و ادامه عملیات در مناطق شمال غرب و کردستان عراق، بعد از این تاریخ ما شاهد بمباران گسترده شیمیایی این مناطق توسط عراق هستیم بطوری که با مهرماه 66 مجموعاً 11 مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای 10 (ماؤوت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر4 (ارتفاعات ماؤوت )، فتح 7(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع 97 نفر به شهادت رسیدند و حدود 5200 نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود.[19] شدیدترین حملات در 27/1/66 در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در 7/4/66 در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید.
در حمله 7 تیر 66 که یکی از فجیع ترین حملات عراق علیه مناطق مسکونی محسوب می شود، حداقل 4500 نفر از جمعیت دوازده هزارنفری این شهر مجروح شدند. این حمله که بوسیله گاز موستارد (تاول زا) روسی در مناطق مسکونی و مخصوصاً بازار شهر انجام شد منجر به شهادت 130 تن از مردم این شهر شد. به گزارش یکی از کارشناسان سازمان ملل، مجروحین شیمیایی زن و مرد سالخورده 70 ساله تا اشخاص جوان و بچه ها و کودکان را شامل می گردید .این منبع افزود:
نوزادان در شکم مادران قبل از تولد از اثرات گاز موستارد آسیب دیده بودند. یک زن باردار 7 ماهه، 5 روز بعد از تهاجم وحشیانه شیمیایی عراق همراه با نوزادش شهید شد. زن باردار دیگری چند روز پس از تهاجم شیمیایی رژیم عراق وضع حمل نمود که در همان روز نوزاد و 12 روز بعد مادر به علت عفونت و تحریکات عفونی در حالی که در بخش آی سی یو تحت مراقبت بودند شهید شدند.[20]
در نیمه دوم سال 66 بخاطر تداوم عملیات نیروهای خودی در شمال عراق استفاده از سلاح شیمیایی ادامه یافت که اوج آن در عملیات والفجر 10(اسفندماه 66) در شهر حلبچه بود. استقبال بی سابقه مردم شهر حلبچه از ورود نیروهای ایرانی به آن رژیم بعثی را آن چنان عصبانی ساخت که تصمیم به قتل عام سراسری شهر با استفاده از گاز سیانور گرفت.
نویسنده کتاب سوداگری مرگ درباره این بمباران می نویسد: (بعد از بمباران، گزارشگران با صحنه های روبرو شدند که مو بر اندامشان راست شد. نه سربازی در تیررس نگاه بود و نه اثری از آن همه بمباران به چشم می خورد. خیابانهای شهر هفتادهزار نفری حلبچه پر از اجساد مردم بود . زن و مرد و کودک و سالخورده در هنگام فرار از فاجعه، از پای در آمده بودند و نقش خیابانهای شهر شده بودند.[21]
در این بمباران پنج هزار نفر به شهادت رسیدند و هفت هزار نفر مادام العمر معیوب و فلج شدند. در سال 67 نیز حملات شیمیایی عراق ادامه یافت که از جمله حمله گسترده شیمیایی عراق برای تصرف فاو بود، همچنین در 17 و18 مه 1988 (27 و 28 اردیبهشت 67) ایران اعلام کرد که عراق علیه چند دهکده در منطقه غرب و جنوب ایران از این سلاح استفاده کرده است.[22] در16 ژوئن (26 خرداد67) نیز مجدداً ایران خبر از استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را داد[23] که کارشناسان سازمان ملل در بازدید محل مورد اصابت ضمن تأیید استفاده را گاز خردل و عناصر غالب استیدکولین استرلیسن عنوان کردند.[24]
در 3 اوت 1988 (12 مرداد 67) نیز ایران اعلام کرد که منطقه شیخ عثمان (مجاورشهر اشنویه) توسط عراق بمباران شده است.[25] کارشناسان سازمان ملل ضمن تأیید حمله، از گاز خردل به عنوان عامل مورد استفاده علیه نظامیان و غیر نظامیان نام بردند و آنرا حمله به وجدان بشری دانستند.[26]
به این ترتیب بکارگیری سلاح شیمیایی تا پایان جنگ ادامه یافت و به عنوان سلاحی استراتژیک در جنگ ایران و عراق همیشه مد نظر و مورد استفاده حکام عراقی بود).

(این مقاله برگرفته از:چگونگی کاربرد سلاح شیمیایی در جنگ توسط عراق :یحیی فوزی ؛ 76/04/ 1 ؛ به نقل از سایت کتابخانه تخصصی جنگ www.Ciw8.netمیباشد.)
 
 

پی نوشت ها:
[1] علائی، حسین، جنگ شیمیایی و تهدید فزاینده تهران (انتشارات اطلاعات ، 1367، ص 122
[2] همان
[3] همان
[4] همان ص123
[5] همان ص 118
[6] دافوس، فصلنامه بررسی های نظامی، شماره 14، ص 221
[7] علائی، پیشین، ص 124
[8] علائی ، همان ، ص 132-124
[9]علائی، همان، ص 125،133
[10] S/17127- 24- AP- 1985
[11] معاونت سیاسی ستاد کل مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خرمشهر تا فاو ، تهران، نشر سپاه پاسداران ، 1367 ص 194
[12] S/ 17911. 12 march 1986
[13]دافوس، فصلنامه بررسیهای نظامی، شماره 14، ص 216
[14] علائی، پیشین ، ص 126
[15] همان ص 126
[16] S/ 17911. 12 march. 1986
[17] خواجه کاوسی، پیشین ، ص 30
[18]علائی، پیشین ، ص 127
[19] همان
[20] علائی ، پیشین ، ص 120
[21] تیرمن، کنت آر- سوداگرای مرگ، ترجمه احمد تدین، تهران موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1373-ص 562،566
[22] S/ 19892. 16. May. 1988
[23] S/ 19942. 16. june. 1988
[24] S/ 20060. 20 july. 1988. P.2
[25] S/ 20084. 3> Aug. 1988
[26] S/ 20134. 19. Aug. 1988. P.11





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین