توجه به اینکه حضرت آقا فرموده اند در مورد مسائل کشور دخالتی نمی کنم مگر اینکه مصلحت بزرگی تفویت شود ؛این با اینکه تک تک افراد جامعه در مقابل مسائل جامعه مسئولند و با توجه به اینکه ایشان به هر حال مسئول در برابر مردم هستند,آیا در سنت معصومین علیهم السلام این سیره (بخصوص معصومین حاکم)وجود داشته است که بتوانند دخالت کنند و بدانند اگر دخالت کنند درست میشود اما دخالت نکنند؟اگر روایات یا وقایع آن را بیان بفرمائید ممنون میشوم. دانشجوی محترم ابتدا از اینکه بار دیگر این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید از شما سپاسگذاریم. در مورد پاسخ سوالات شما باید بگوییم که به نظر می رسد که شما برداشت اشتباهی از یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری نموده اید که منشا طرح چنین شبهه ای شده است که به منظور رفع شبهه ابتدا اشاره می کنیم که اصل مسئولیت پذیری تک تک انسانها در قبال سرنوشت خود و سایر جامعه اصلی است که ریشه قرآنی و روایی داشته و هیچ کسی نمی تواند منکر آن شود . روایت مشهوری در این زمینه وجود دارد که طی آن هم پیامبر اکرم(ص) و هم سایر ائمه معصومین(ع9 فرموده اند : (کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته) (بحارالأنوار ج : 72 ص : 38) بنابر این مقام معظم رهبری نیز به عنوان رهبر جامعه اسلامی و فقیهی اسلام شناس هرگز خود را مبرا از مسئولیت نسبت به مسائل جامعه و یا سرنوشت مردم نمی دانند و اساسا طرح چنین مساله ای برای کسی که در منصب حاکمیت یک جامعه قرار گرفته است صحیح نمی باشد . بنابر این موضوع قطعا چیز دیگری بوده و اشتباهی در این زمینه صورت گرفته است که به منظور رفع اشتباه بهتر است اصل دیدگاه مقام معظم رهبری در این زمینه ذکر شده و بر اساس آن به قضاوت بنشینیم . مقام معظم رهبری در دیدار با هزاران نفر از مردم استان فارس در سال 90 در سخنانی مطلبی بیان فرمودند که منشا طرح این شبهه شده است که متن آن چنین بود : ( هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبری طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیری را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائی که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتی هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضای دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من میبینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها برای کشور خیلی باارزش است. بندهی حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجائی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیهی اخیر اینجوری بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگی دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوی این تفویت مصلحت را بگیرد.)(پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12163 ) با توجه به این فرمایشات در می یابیم که منظور مقام معظم رهبری هرگز این نبوده است که ایشان در هیچ کاری در جامعه دخالت نمی کنند و یا هیچ مسئولیتی نسبت به سرنوشت مردم و یا جامعه برای خود قائل نیستند بلکه منظور نظر مقام معظم رهبری این بود که قانون اساسی مسئولیت هر فردی را مشخص کرده است و هر مسئولی در نظام جمهوری اسلامی باید بر اساس مسئولیت های تعیین شده به وظایف خود عمل نماید و در این راستا رهبری بنا ندارند که در هر تصمیم سازی مسئولان دخالت نمایند و در واقع اصل بر این است که خود مسئولان مربوطه بر اساس صلاحیت های پیش بینی شده قانونی و نیز چارچوب های مشخص شده ، تدابیر لازم را اندیشیده و تصمیم سازی نمایند و رهبری هم صرفا به ارشاد ، تذکر و نیز انجام دستورالعمل های مشخص شده در قانون همچون تعیین و نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام و ... می پردازد و در این مسیر هیچ دخالتی در تصمیم سازی های مسئولان نظام انجام نمی دهند مگر اینکه مشخص شود عدم دخالت رهبری در یک تصمیم سازی مسئولان باعث از بین رفتن یک مصلحت بزرگ شود که در ماجرای عزل وزیر اطلاعات در شرایط حساس جامعه و بدون هماهنگی رهبری همین موضوع در شرف وقوع بود که رهبری بلافاصله وارد ماجرا شده و به منظور پرهیز از تفویت مصلحت خواستار تغییر در تصمیم رییس جمهور مبنی بر عزل وزیر اطلاعات شدند که این سخنرانی در واقع ناظر به همین ماجرا می باشد .کما اینکه ایشان پیش از فرمایشی که به آن اشاره کردیم چنین فرمودند : ( شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیهای که آنچنان هم از اهمیت بالائی برخوردار نبود - سر مسئلهی اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالی در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهوری اسلامی شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبری را گوش نکرده است! دستگاههای تبلیغاتیِ خودشان را از این حرفهای سست و بیپایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانهاند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشستهاند که یک بهانهای پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبری طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیری را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائی که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتی هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضای دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من میبینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها برای کشور خیلی باارزش است. بندهی حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجائی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیهی اخیر اینجوری بود؛)(همان) همچنین نظیر این دخالت ها را در برخی موارد دیگر که عدم دخالت رهبری باعث از بین رفتن مصلحت عظیمی می شود شاهد بودیم همچون حکم حکومتی مقام معظم رهبری در جریان عزل مشایی از معاونت اولی رئیس جمهور که علت آن نیز وجود حساسیت های فراوان نیروهای انقلاب و جریانات مذهبی نسبت به ایشان به دلیل اظهار نظر های جنجالی و حساسیت برانگیز در جامعه بود . به همین دلیل مقام معظم رهبری که این تصمیم رئیس جمهور را به صلاح ندانسته و باعث بروز هزینه هایی در شرایط حساس فعلی جامعه می دانستند طی نامه ای به ایشان انتصاب آقای مشایی به معاونت رئیس جمهوری را بر خلاف مصلحت ایشان و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به رییس جمهور دانستند و دستور ملغی شدن این انتصاب را صادر فرمودند . ( پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، 27/4/88) و یا در ماجرای بررسی قانون مطبوعات در مجلس ششم و صدور حکم حکومتی معظم له مبنی بر کنار گذاشتن این قانون از دستور کار مجلس ، شاهد چنین موضوعی بودیم . در هر صورت نظر مقام معظم رهبری هرگز ناظر به عدم دخالت در کارها به صورت مطلق و یا عدم احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت جامعه نمی باشد . بلکه منظور ایشان این بود که قانون ، اختیارات و مسئولیت های هر کسی را مشخص کرده است و هر مسئولی بر اساس آن چارچوب ها باید به وظایف قانونی خود عمل نماید و اصل بر این است که رهبری در تصمیم سازی هایی که توسط مسئولان مربوطه در این چارچوب ها و در راستای عمل به وظایفشان صورت می گیرد دخالتی نداشته باشند . اما اگر عدم دخالت رهبری در جایی باعث از بین رفتن مصلحت بزرگی در جامعه شود ایشان دخالت کرده و خواستار تغییر در آن تصمیم سازی ها می شود که بر خلاف نظر مطرح شده در پرسش، حاکی از احساس مسئولیت رهبری نسبت به سرنوشت جامعه و مصالح آن می باشد .
توجه به اینکه حضرت آقا فرموده اند در مورد مسائل کشور دخالتی نمی کنم مگر اینکه مصلحت بزرگی تفویت شود ؛این با اینکه تک تک افراد جامعه در مقابل مسائل جامعه مسئولند و با توجه به اینکه ایشان به هر حال مسئول در برابر مردم هستند,آیا در سنت معصومین علیهم السلام این سیره (بخصوص معصومین حاکم)وجود داشته است که بتوانند دخالت کنند و بدانند اگر دخالت کنند درست میشود اما دخالت نکنند؟اگر روایات یا وقایع آن را بیان بفرمائید ممنون میشوم.
توجه به اینکه حضرت آقا فرموده اند در مورد مسائل کشور دخالتی نمی کنم مگر اینکه مصلحت بزرگی تفویت شود ؛این با اینکه تک تک افراد جامعه در مقابل مسائل جامعه مسئولند و با توجه به اینکه ایشان به هر حال مسئول در برابر مردم هستند,آیا در سنت معصومین علیهم السلام این سیره (بخصوص معصومین حاکم)وجود داشته است که بتوانند دخالت کنند و بدانند اگر دخالت کنند درست میشود اما دخالت نکنند؟اگر روایات یا وقایع آن را بیان بفرمائید ممنون میشوم.
دانشجوی محترم ابتدا از اینکه بار دیگر این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید از شما سپاسگذاریم. در مورد پاسخ سوالات شما باید بگوییم که به نظر می رسد که شما برداشت اشتباهی از یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری نموده اید که منشا طرح چنین شبهه ای شده است که به منظور رفع شبهه ابتدا اشاره می کنیم که اصل مسئولیت پذیری تک تک انسانها در قبال سرنوشت خود و سایر جامعه اصلی است که ریشه قرآنی و روایی داشته و هیچ کسی نمی تواند منکر آن شود . روایت مشهوری در این زمینه وجود دارد که طی آن هم پیامبر اکرم(ص) و هم سایر ائمه معصومین(ع9 فرموده اند : (کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته) (بحارالأنوار ج : 72 ص : 38) بنابر این مقام معظم رهبری نیز به عنوان رهبر جامعه اسلامی و فقیهی اسلام شناس هرگز خود را مبرا از مسئولیت نسبت به مسائل جامعه و یا سرنوشت مردم نمی دانند و اساسا طرح چنین مساله ای برای کسی که در منصب حاکمیت یک جامعه قرار گرفته است صحیح نمی باشد . بنابر این موضوع قطعا چیز دیگری بوده و اشتباهی در این زمینه صورت گرفته است که به منظور رفع اشتباه بهتر است اصل دیدگاه مقام معظم رهبری در این زمینه ذکر شده و بر اساس آن به قضاوت بنشینیم .
مقام معظم رهبری در دیدار با هزاران نفر از مردم استان فارس در سال 90 در سخنانی مطلبی بیان فرمودند که منشا طرح این شبهه شده است که متن آن چنین بود : ( هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبری طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیری را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائی که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتی هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضای دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من میبینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها برای کشور خیلی باارزش است. بندهی حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجائی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیهی اخیر اینجوری بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگی دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوی این تفویت مصلحت را بگیرد.)(پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12163 )
با توجه به این فرمایشات در می یابیم که منظور مقام معظم رهبری هرگز این نبوده است که ایشان در هیچ کاری در جامعه دخالت نمی کنند و یا هیچ مسئولیتی نسبت به سرنوشت مردم و یا جامعه برای خود قائل نیستند بلکه منظور نظر مقام معظم رهبری این بود که قانون اساسی مسئولیت هر فردی را مشخص کرده است و هر مسئولی در نظام جمهوری اسلامی باید بر اساس مسئولیت های تعیین شده به وظایف خود عمل نماید و در این راستا رهبری بنا ندارند که در هر تصمیم سازی مسئولان دخالت نمایند و در واقع اصل بر این است که خود مسئولان مربوطه بر اساس صلاحیت های پیش بینی شده قانونی و نیز چارچوب های مشخص شده ، تدابیر لازم را اندیشیده و تصمیم سازی نمایند و رهبری هم صرفا به ارشاد ، تذکر و نیز انجام دستورالعمل های مشخص شده در قانون همچون تعیین و نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام و ... می پردازد و در این مسیر هیچ دخالتی در تصمیم سازی های مسئولان نظام انجام نمی دهند مگر اینکه مشخص شود عدم دخالت رهبری در یک تصمیم سازی مسئولان باعث از بین رفتن یک مصلحت بزرگ شود که در ماجرای عزل وزیر اطلاعات در شرایط حساس جامعه و بدون هماهنگی رهبری همین موضوع در شرف وقوع بود که رهبری بلافاصله وارد ماجرا شده و به منظور پرهیز از تفویت مصلحت خواستار تغییر در تصمیم رییس جمهور مبنی بر عزل وزیر اطلاعات شدند که این سخنرانی در واقع ناظر به همین ماجرا می باشد .کما اینکه ایشان پیش از فرمایشی که به آن اشاره کردیم چنین فرمودند : ( شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیهای که آنچنان هم از اهمیت بالائی برخوردار نبود - سر مسئلهی اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالی در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهوری اسلامی شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبری را گوش نکرده است! دستگاههای تبلیغاتیِ خودشان را از این حرفهای سست و بیپایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانهاند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشستهاند که یک بهانهای پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبری طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیری را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائی که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتی هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضای دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من میبینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها برای کشور خیلی باارزش است. بندهی حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجائی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیهی اخیر اینجوری بود؛)(همان)
همچنین نظیر این دخالت ها را در برخی موارد دیگر که عدم دخالت رهبری باعث از بین رفتن مصلحت عظیمی می شود شاهد بودیم همچون حکم حکومتی مقام معظم رهبری در جریان عزل مشایی از معاونت اولی رئیس جمهور که علت آن نیز وجود حساسیت های فراوان نیروهای انقلاب و جریانات مذهبی نسبت به ایشان به دلیل اظهار نظر های جنجالی و حساسیت برانگیز در جامعه بود . به همین دلیل مقام معظم رهبری که این تصمیم رئیس جمهور را به صلاح ندانسته و باعث بروز هزینه هایی در شرایط حساس فعلی جامعه می دانستند طی نامه ای به ایشان انتصاب آقای مشایی به معاونت رئیس جمهوری را بر خلاف مصلحت ایشان و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به رییس جمهور دانستند و دستور ملغی شدن این انتصاب را صادر فرمودند . ( پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، 27/4/88)
و یا در ماجرای بررسی قانون مطبوعات در مجلس ششم و صدور حکم حکومتی معظم له مبنی بر کنار گذاشتن این قانون از دستور کار مجلس ، شاهد چنین موضوعی بودیم .
در هر صورت نظر مقام معظم رهبری هرگز ناظر به عدم دخالت در کارها به صورت مطلق و یا عدم احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت جامعه نمی باشد . بلکه منظور ایشان این بود که قانون ، اختیارات و مسئولیت های هر کسی را مشخص کرده است و هر مسئولی بر اساس آن چارچوب ها باید به وظایف قانونی خود عمل نماید و اصل بر این است که رهبری در تصمیم سازی هایی که توسط مسئولان مربوطه در این چارچوب ها و در راستای عمل به وظایفشان صورت می گیرد دخالتی نداشته باشند . اما اگر عدم دخالت رهبری در جایی باعث از بین رفتن مصلحت بزرگی در جامعه شود ایشان دخالت کرده و خواستار تغییر در آن تصمیم سازی ها می شود که بر خلاف نظر مطرح شده در پرسش، حاکی از احساس مسئولیت رهبری نسبت به سرنوشت جامعه و مصالح آن می باشد .