آیا واقعا رفتن به حج در شرایط فعلی واجب است؟ یعنی این موضوع جز احکام ثانویه محسوب نمی شود؟ واقعا سالانه چقدر از ارزها از کشورمون خارج میشه و به جیب این وهابیها و صهونیست ها می رود؟ با سلام قبل از ورود به اصل پاسخ لازم است در ارزیابی این موضوع به چند نکته توجه داشتیم:1 . اولین نکته توجه به ضرورت دینی و اهمیت و آثار بسیار مهم و سازنده حج در ابعاد فردی و اجتماعی است .2 . نکته دوم تبیین فنی و فقهی موضوع است و توجه به اینکه حج دارای اقسامی است؛ واجب و مستحب و در موارد تزاحم میان اجرای هریک از اقسام حج با سایر ضرورت ها و مصالح ، حکم هر یک متفاوت است . 3 . بله ممکن است در مواردی به خاطر عناوین ثانویه یا احکام حکومتی ، حج تعطیل شود و ولیفقیه میتواند بر اساس مصالح اهم اسلام و مسلمین، موقتاً حکم به تعطیل یک حکم شرعی - اعم از عبادی و غیرعبادی - نماید.البته باید دقت داشت مصلحتی که موجب تعطیل امر عبادی چون حج یا غیرعبادی میشود، باید از طریق کارشناختی و تخصصی ثابت شود که از مصلحت موجود در آن امر عبادی یا غیرعبادی مهمتر باشد. 4 . نکته دیگر نگاه تطبیقی و مصداقی به موضوع پرسش است که باید ببینیم ، آیا مصلحت رفتن به حج علی رغم اینکه می دانیم دولت سعودی از درآمدهای ناشی از آن برای ترویج وهابیت و... استفاده می کند ، با نرفتن به حج و ترک یکی از مهمترین فرایض الهی و آثار متعددی که به دنبال دارد در شرایط کنونی کدام دارای مصلحت مهمتری است ؟ البته با تفکیک میان حج واجب و مستحب. 5. نکته بعدی نقد این رویکرد است که آیا با تعطیلی حج توسط ایران می توان جلوی فعالیت های وهابیت را گرفت ؟!! یا اینکه باید از این موقعیت استفاده نمود و با پربار نمودن حج و برپائی حجی ابراهیمی و تلاش برای بیداری جهان اسلام و... ، به خنثی سازی توطئه های دشمنان و گسترش اسلام ناب اقدام کرد ؟ اما اصل پاسخ : کعبه خانه مردم و مکه حرم امن الهی ،مهبط فرشتگان ، محل نزول جبرئیل امین و حج عظیم ترین و شگفت انگیز ترین جلوه بارز اعتلای دین حق و نمایشی از تمامیت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله است ، حج و مراتب معنوی آن سرمایه حیات جاویدان انسان است که او را به افق وحدانیت الهی نزدیک می کند. و از آن جا که این عمل عبادی مورد اهتمام حضرت باریتعالی می باشد لذا در کتب رساله فقها اگر مراجعه شود سه گونه حج را بیان می دارند حج تمتع(حج برای سرزمینهای دور از حجاز) ، حج قِران و ِافراد(که تقدیم اعمال منی و عرفه برای عمره ای است که حجاج مقیم در مکه است و سایر شرایط که در رساله های عملیه به تفصیل پرداخته اند. و یک سفره عمره مفرده است که در ایامی بجز ماه های حج یعنی ذی قعده و ذی حجه انجام می گردد و اصولا در این ماه های مذکور عمره مفرده ممنوع است. از شرایط حج داشتن تمکن مالی است به تعبیر قرانی من استطاع ،در بیان فقها برگرفته از روایت معصومین ،یعنی استطاعت مالی و استطاعت جانی ،یعنی توان سفر کردن داشته باشد،امنیت جان در سفر هم از دیگر شرایط است. بله اگر حاکم اسلامی تشخیص دهد که امنیت و جان حجاج در خطر است و تلاش انها در رفع موانع کافی نبوده می تواند با صلاحدیدی که دارند این سفر معنوی را برای مدتی تعطیل کنند و به تعویض بیاندازند ،در مواقع خاص و مصالح خاص. در مورد هدیه، در روایات ما به کرات به این مساله اشاره شده(باب آداب سفر در کتب روایی ما) که وقتی به مسافرتی و یا مکان دوری می روید سوغات و یا هدیه ای تهیه کنند (در کلام نبی آمده،اذا خرج احدکم الی سفر ثم قدم علی اهله فلیهدهم و لیطرفهم و لو بحجاره-بحار ج 76 ص 283 یادر روایت از امام صادق علیه السلام در المحاسن :اذا سافر احدکم فقدم فی سفره فلیات اهله بما تیسر و لو بحجر دارد). سفر عظیم حج با آن همه شور وشوق وصف نشدنی ،وقتی حاجی راهی میشود حلالیت می طلبد ،رضایت دیگران را استدعا دارد ،مال و دارایی خویش را پاک(خمس و ذکات ) می نماید،با تک تک اعضای خانه و فامیل سخن گفته و می خواهد دوستی ها و صمیمیت ها بیشتر شود و . . . ، و دیگران التماس دعا می کنند ،و هر کدام به تصور خود از سفر حج التماس دعایی دارند. حال حاجی راهی شده و در وادی امن الهی وارد شده و اعمال ظاهری و دقت و تامل و تفکرهای معنوی دارد. اما چه کنیم ؟بگذارید با روایتی توضیحی بدهیم ،در حدیثی از نهج البلاغه (در خطبه 199 با ترجمه مرحوم دشتی) آمده؛ امام از قول نبی اکرم صلوات الله علیهم بیان می دارند که: که مثل نماز خواندن در اسلام مانند فردی است که در طول شبانه روز پنج بار به آب گرم(حمام) رفته و خود را تمییز کند ،آیا رواست در بدن او چیزی از کثافت باشد. (شبهها بالحمه تکون علی باب الرجل فهو یغتسل منها فی الیوم و اللیله خمس مرات فما عسی ان یبقی علیه من الدرن؟) حال اگر کسی نماز بخواند و در پی کارهای زشت و . . . . . . شما می گوئید بهتر است که وی نماز نخواند و چه فایده دارد یا . . ؟ حال ؛حج با آن همه مناسک و اعمال آن ، و مکان هایی که یادآور عبادات و عذر و توبه حضرت آدم سلام الله علیها در منی و عرفه ،سختی ها و مجاهدت های حضرت ابراهیم و اسماعیل سلام الله علیها در مبارزه با بت ها و نمرودیان ، مبارزات پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله و سلم با کفار و بت پرستان ،مکان و فرصتی خاص برای کسب مقامات روحانی معنوی ،توبه و بازگشت به سوی خداوند غفار و کریم ،حال همه آنها را شما کنار گذاشته و به رفتار چند مسافر این وادی که همه هم و غم خود را در برخی مظاهر و مفاخر دنیایی نموده و حج را تفرج گاه و سیاحت تلقی نموده اند ،و نتیجه گرفته می گویید که آیا این حج رفتن واجب است ؟ و با این پول های زبان بسته ملت هاکه هر سالها میلیون ها دلار در جیب وهابیون می رود و حال آن که بغض شدیدی نسبت شیعیان دارند و چه ها و چه ها . . . . ؟. اصولا مگر دستورات الهی با رفتار و کردار ناپسند دیگران تغییر می یابد ؟که اگر این گونه بود تاکنون حتی نشانی از اسلام باقی نمی ماند ،دعایی ،و حتی از قرآن هم خبری نبود و از همه مهمتر مگر پول و ثروت عامل بقای حکومت یا ملت است ،آن چه مورد بقا شماست وحدت کلمه و آن در کلمه توحید است ،بهتر بود سوال شما را این گونه طرح کنیم ،هدف الهی از حج چیست و جمهوری اسلامی ایران در مراسم حج دنبال چه اهدافی است ؟ برای آشنایی بیشتر شما با اهداف حج ،اشاراتی کوتاه فقط در پیام بنیانگذار انقلاب ، که بنیان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، که همان اهداف اسلام ناب محمدی در حج می باشد اشاره ای گردد حج:بزرگترین اجتماعی است که هیچ دولتی نمی تواند چنین اجتماعی بیافریند.(28/7/1359) حج:مکانی است برای ارتباط (مستقیم )با سایر مسلمین جهان ، برای رفع مشکلات مسلمین و تبادل نظر. (بهمن 1349) حج:زمینه ایجاد وحدت ،اخوت و مودت بین مسلمین(28/7/1359) که این وحدت موجب وحشت استکبار است.(28/4/1364) حج:تلاش برای بیداری مسلمین ،اطلاع یافتن از گرفتاری های آنها ،تلاش برای رفع گرفتاری آنها و همدری با آنهاست .(7/7/1358) حج: زمینه ای برای مطرح شدن مسایل اساسی اسلام (که امروز تشنه حقایق و احکام نورانی اسلام است 6/5/1366-)است ثانیا مسایل خصوصی کشورهای اسلامی و آگاهی از احوال مسلمین در زیر یوغ استکبارند(28/4/1364) حج: سیاستی نیست که ما درست کرده باشیم ،حج سیاست اسلام است، همانطور که پیامبر اسلام بتها را شکست ،ما هم بتها را بشکنیم ،و این بتها که در زمان ما هستند از آن زمان والاتر و بدترند. وبالاخره در کوتاه سخن: یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا برای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند. چیزی که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیل گران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است،این است که حج یک عبادت دسته جمعی و یک سفر زیارتی- سیاحتی است. به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه داری و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چاره اندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومت های وابسته بشوراند، بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حال آن که حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حرکات و اعمال و لفظ ها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمی رسد. حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود، حج پیام آور و ایجاد و بنای جامعه ای به دور از رذایل مادی و معنوی است، حج تجلی و تکرار همه صحنه های عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست، و مناسک حج مناسک زندگی است و از آن جا که جامعه امت اسلامی از هر نژاد و ملیتی باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم - پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدیاست. حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است. حج بسان قرآن است که همه از آن بهره مند می شوند ولی اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرورفتن در احکام و سیاست هایاجتماعی آن نترسند، از صدف این دریا، گوهرهای هدایت و رشد و حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت، ولی چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد، که حج بسان قرآن مهجور گردیده است، و به همان اندازه ای که آن کتاب زندگی و کمال و جمال در حجاب های خودساخته ما پنهان شده است و این گنجینه اسرار آفرینش در دل خروارها خاک کج فکری های ما دفن و پنهان گردیده است و زبان انس و هدایت و زندگی و فلسفه زندگی ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است، حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است، سرنوشتی که میلیون ها مسلمان هر سال به مکه می روند و پا جای پای پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر می گذارند، ولی هیچکس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمد علیهم السلام که بودند و چه کردند، هدفشان چه بود،از ما چه خواسته اند؟ گویی به تنها چیزی که فکر نمی شود به همین است. مسلم حج بی روح و بی تحرک و قیام، حج بی برائت، حج بی وحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک برنیاید، حج نیست، خلاصه همه مسلمانان باید در تجدید حیات حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنه هایزندگی شان کوشش کنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسیرهای صحیح و واقعی از فلسفه حج همه بافته ها و تافته های خرافاتی علماء درباری را به دریا بریزند.)پیام حج 29/4/1367). با این بیان جامع و تام فکر میکنیم نیاز به شرح و بسط در این مورد نداشته باشد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100136656)
آیا واقعا رفتن به حج در شرایط فعلی واجب است؟ یعنی این موضوع جز احکام ثانویه محسوب نمی شود؟ واقعا سالانه چقدر از ارزها از کشورمون خارج میشه و به جیب این وهابیها و صهونیست ها می رود؟
آیا واقعا رفتن به حج در شرایط فعلی واجب است؟ یعنی این موضوع جز احکام ثانویه محسوب نمی شود؟ واقعا سالانه چقدر از ارزها از کشورمون خارج میشه و به جیب این وهابیها و صهونیست ها می رود؟
با سلام قبل از ورود به اصل پاسخ لازم است در ارزیابی این موضوع به چند نکته توجه داشتیم:1 . اولین نکته توجه به ضرورت دینی و اهمیت و آثار بسیار مهم و سازنده حج در ابعاد فردی و اجتماعی است .2 . نکته دوم تبیین فنی و فقهی موضوع است و توجه به اینکه حج دارای اقسامی است؛ واجب و مستحب و در موارد تزاحم میان اجرای هریک از اقسام حج با سایر ضرورت ها و مصالح ، حکم هر یک متفاوت است . 3 . بله ممکن است در مواردی به خاطر عناوین ثانویه یا احکام حکومتی ، حج تعطیل شود و ولیفقیه میتواند بر اساس مصالح اهم اسلام و مسلمین، موقتاً حکم به تعطیل یک حکم شرعی - اعم از عبادی و غیرعبادی - نماید.البته باید دقت داشت مصلحتی که موجب تعطیل امر عبادی چون حج یا غیرعبادی میشود، باید از طریق کارشناختی و تخصصی ثابت شود که از مصلحت موجود در آن امر عبادی یا غیرعبادی مهمتر باشد.
4 . نکته دیگر نگاه تطبیقی و مصداقی به موضوع پرسش است که باید ببینیم ، آیا مصلحت رفتن به حج علی رغم اینکه می دانیم دولت سعودی از درآمدهای ناشی از آن برای ترویج وهابیت و... استفاده می کند ، با نرفتن به حج و ترک یکی از مهمترین فرایض الهی و آثار متعددی که به دنبال دارد در شرایط کنونی کدام دارای مصلحت مهمتری است ؟ البته با تفکیک میان حج واجب و مستحب.
5. نکته بعدی نقد این رویکرد است که آیا با تعطیلی حج توسط ایران می توان جلوی فعالیت های وهابیت را گرفت ؟!! یا اینکه باید از این موقعیت استفاده نمود و با پربار نمودن حج و برپائی حجی ابراهیمی و تلاش برای بیداری جهان اسلام و... ، به خنثی سازی توطئه های دشمنان و گسترش اسلام ناب اقدام کرد ؟
اما اصل پاسخ :
کعبه خانه مردم و مکه حرم امن الهی ،مهبط فرشتگان ، محل نزول جبرئیل امین و حج عظیم ترین و شگفت انگیز ترین جلوه بارز اعتلای دین حق و نمایشی از تمامیت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله است ، حج و مراتب معنوی آن سرمایه حیات جاویدان انسان است که او را به افق وحدانیت الهی نزدیک می کند. و از آن جا که این عمل عبادی مورد اهتمام حضرت باریتعالی می باشد لذا در کتب رساله فقها اگر مراجعه شود سه گونه حج را بیان می دارند حج تمتع(حج برای سرزمینهای دور از حجاز) ، حج قِران و ِافراد(که تقدیم اعمال منی و عرفه برای عمره ای است که حجاج مقیم در مکه است و سایر شرایط که در رساله های عملیه به تفصیل پرداخته اند. و یک سفره عمره مفرده است که در ایامی بجز ماه های حج یعنی ذی قعده و ذی حجه انجام می گردد و اصولا در این ماه های مذکور عمره مفرده ممنوع است. از شرایط حج داشتن تمکن مالی است به تعبیر قرانی من استطاع ،در بیان فقها برگرفته از روایت معصومین ،یعنی استطاعت مالی و استطاعت جانی ،یعنی توان سفر کردن داشته باشد،امنیت جان در سفر هم از دیگر شرایط است. بله اگر حاکم اسلامی تشخیص دهد که امنیت و جان حجاج در خطر است و تلاش انها در رفع موانع کافی نبوده می تواند با صلاحدیدی که دارند این سفر معنوی را برای مدتی تعطیل کنند و به تعویض بیاندازند ،در مواقع خاص و مصالح خاص. در مورد هدیه، در روایات ما به کرات به این مساله اشاره شده(باب آداب سفر در کتب روایی ما) که وقتی به مسافرتی و یا مکان دوری می روید سوغات و یا هدیه ای تهیه کنند (در کلام نبی آمده،اذا خرج احدکم الی سفر ثم قدم علی اهله فلیهدهم و لیطرفهم و لو بحجاره-بحار ج 76 ص 283 یادر روایت از امام صادق علیه السلام در المحاسن :اذا سافر احدکم فقدم فی سفره فلیات اهله بما تیسر و لو بحجر دارد). سفر عظیم حج با آن همه شور وشوق وصف نشدنی ،وقتی حاجی راهی میشود حلالیت می طلبد ،رضایت دیگران را استدعا دارد ،مال و دارایی خویش را پاک(خمس و ذکات ) می نماید،با تک تک اعضای خانه و فامیل سخن گفته و می خواهد دوستی ها و صمیمیت ها بیشتر شود و . . . ، و دیگران التماس دعا می کنند ،و هر کدام به تصور خود از سفر حج التماس دعایی دارند. حال حاجی راهی شده و در وادی امن الهی وارد شده و اعمال ظاهری و دقت و تامل و تفکرهای معنوی دارد. اما چه کنیم ؟بگذارید با روایتی توضیحی بدهیم ،در حدیثی از نهج البلاغه (در خطبه 199 با ترجمه مرحوم دشتی) آمده؛ امام از قول نبی اکرم صلوات الله علیهم بیان می دارند که: که مثل نماز خواندن در اسلام مانند فردی است که در طول شبانه روز پنج بار به آب گرم(حمام) رفته و خود را تمییز کند ،آیا رواست در بدن او چیزی از کثافت باشد. (شبهها بالحمه تکون علی باب الرجل فهو یغتسل منها فی الیوم و اللیله خمس مرات فما عسی ان یبقی علیه من الدرن؟) حال اگر کسی نماز بخواند و در پی کارهای زشت و . . . . . . شما می گوئید بهتر است که وی نماز نخواند و چه فایده دارد یا . . ؟ حال ؛حج با آن همه مناسک و اعمال آن ، و مکان هایی که یادآور عبادات و عذر و توبه حضرت آدم سلام الله علیها در منی و عرفه ،سختی ها و مجاهدت های حضرت ابراهیم و اسماعیل سلام الله علیها در مبارزه با بت ها و نمرودیان ، مبارزات پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله و سلم با کفار و بت پرستان ،مکان و فرصتی خاص برای کسب مقامات روحانی معنوی ،توبه و بازگشت به سوی خداوند غفار و کریم ،حال همه آنها را شما کنار گذاشته و به رفتار چند مسافر این وادی که همه هم و غم خود را در برخی مظاهر و مفاخر دنیایی نموده و حج را تفرج گاه و سیاحت تلقی نموده اند ،و نتیجه گرفته می گویید که آیا این حج رفتن واجب است ؟ و با این پول های زبان بسته ملت هاکه هر سالها میلیون ها دلار در جیب وهابیون می رود و حال آن که بغض شدیدی نسبت شیعیان دارند و چه ها و چه ها . . . . ؟. اصولا مگر دستورات الهی با رفتار و کردار ناپسند دیگران تغییر می یابد ؟که اگر این گونه بود تاکنون حتی نشانی از اسلام باقی نمی ماند ،دعایی ،و حتی از قرآن هم خبری نبود و از همه مهمتر مگر پول و ثروت عامل بقای حکومت یا ملت است ،آن چه مورد بقا شماست وحدت کلمه و آن در کلمه توحید است ،بهتر بود سوال شما را این گونه طرح کنیم ،هدف الهی از حج چیست و جمهوری اسلامی ایران در مراسم حج دنبال چه اهدافی است ؟ برای آشنایی بیشتر شما با اهداف حج ،اشاراتی کوتاه فقط در پیام بنیانگذار انقلاب ، که بنیان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، که همان اهداف اسلام ناب محمدی در حج می باشد اشاره ای گردد حج:بزرگترین اجتماعی است که هیچ دولتی نمی تواند چنین اجتماعی بیافریند.(28/7/1359) حج:مکانی است برای ارتباط (مستقیم )با سایر مسلمین جهان ، برای رفع مشکلات مسلمین و تبادل نظر. (بهمن 1349) حج:زمینه ایجاد وحدت ،اخوت و مودت بین مسلمین(28/7/1359) که این وحدت موجب وحشت استکبار است.(28/4/1364) حج:تلاش برای بیداری مسلمین ،اطلاع یافتن از گرفتاری های آنها ،تلاش برای رفع گرفتاری آنها و همدری با آنهاست .(7/7/1358) حج: زمینه ای برای مطرح شدن مسایل اساسی اسلام (که امروز تشنه حقایق و احکام نورانی اسلام است 6/5/1366-)است ثانیا مسایل خصوصی کشورهای اسلامی و آگاهی از احوال مسلمین در زیر یوغ استکبارند(28/4/1364) حج: سیاستی نیست که ما درست کرده باشیم ،حج سیاست اسلام است، همانطور که پیامبر اسلام بتها را شکست ،ما هم بتها را بشکنیم ،و این بتها که در زمان ما هستند از آن زمان والاتر و بدترند. وبالاخره در کوتاه سخن: یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا برای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند. چیزی که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیل گران مغرض و یا جیره خواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است،این است که حج یک عبادت دسته جمعی و یک سفر زیارتی- سیاحتی است. به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه داری و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چاره اندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومت های وابسته بشوراند، بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حال آن که حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حرکات و اعمال و لفظ ها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمی رسد. حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود، حج پیام آور و ایجاد و بنای جامعه ای به دور از رذایل مادی و معنوی است، حج تجلی و تکرار همه صحنه های عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست، و مناسک حج مناسک زندگی است و از آن جا که جامعه امت اسلامی از هر نژاد و ملیتی باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم - پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدیاست. حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است. حج بسان قرآن است که همه از آن بهره مند می شوند ولی اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرورفتن در احکام و سیاست هایاجتماعی آن نترسند، از صدف این دریا، گوهرهای هدایت و رشد و حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت، ولی چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد، که حج بسان قرآن مهجور گردیده است، و به همان اندازه ای که آن کتاب زندگی و کمال و جمال در حجاب های خودساخته ما پنهان شده است و این گنجینه اسرار آفرینش در دل خروارها خاک کج فکری های ما دفن و پنهان گردیده است و زبان انس و هدایت و زندگی و فلسفه زندگی ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است، حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است، سرنوشتی که میلیون ها مسلمان هر سال به مکه می روند و پا جای پای پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر می گذارند، ولی هیچکس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمد علیهم السلام که بودند و چه کردند، هدفشان چه بود،از ما چه خواسته اند؟ گویی به تنها چیزی که فکر نمی شود به همین است. مسلم حج بی روح و بی تحرک و قیام، حج بی برائت، حج بی وحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک برنیاید، حج نیست، خلاصه همه مسلمانان باید در تجدید حیات حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنه هایزندگی شان کوشش کنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسیرهای صحیح و واقعی از فلسفه حج همه بافته ها و تافته های خرافاتی علماء درباری را به دریا بریزند.)پیام حج 29/4/1367). با این بیان جامع و تام فکر میکنیم نیاز به شرح و بسط در این مورد نداشته باشد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 4/100136656)
- [آیت الله خامنه ای] آیا در شرایط فعلی که قادر به خرید منزل نبوده حج بر اینجانب واجب میشود و درصورت وجوب آیا در هر شرائطی بایستی در رفتن اقدام نمایم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در سالی که ثبت نام برای حج شده مبلغ واریزی دو سوم مبلغی بوده که در آن سال حجاج جهت رفتن به حج پرداخت می کرده اند اکنون بعد از چند سال دولت حدود ده تا دوازده برابر وجه واریزی مطالبه می کند و پول واریزی ما را تنها دو برابر حساب می کند حکم شرعی این موضوع چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا با شرایط فعلی، که شهر مکّه بزرگ شده، و مسجد تنعیم در داخل مکّه قرار گرفته، این مسجد همچنان میقات است و می توان از آن جا احرام بست؟ در صورت میقات بودن، شب و روز، و در سایه رفتن و نرفتن از نظر حکم شرعی تفاوت می کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا با شرایط فعلی، که شهر مکّه بزرگ شده، و مسجد تنعیم در داخل مکّه قرار گرفته، این مسجد همچنان میقات است و می توان از آن جا احرام بست؟ در صورت میقات بودن، شب و روز، و در سایه رفتن و نرفتن از نظر حکم شرعی تفاوت می کند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ما چهار برادر هستیم برادر بزرگمان پس از بازنشستگی دولت مقداری پول به ایشان داد که موجب استطاعت برای حج شد. بلحاظ اینکه هر چهار برادر در یک خانه زندگی می کنیم و مخارج همه ما بر عهده ایشان هست; خانه فعلی برای همه ما کوچک است اگر با پولی که از دولت گرفته خانه بسازیم، استطاعت ایشان از بین می رود و اگر حج برود زندگی برای همه ما مشکل می شود; استدعا دارم حکم شرعی این مسأله را بیان فرمایید؟
- [آیت الله نوری همدانی] شخصی برای رفتن به حج تمتع ثبت نام نموده پس از دو سال موقع رفتن به حج با مشکلات زندگی مواجه شده و نمیتواند ادای دین واجب خود را بنماید با رضایت خودش آمادگی پیدا کرده سهمیه رفتن به حج تمتع خود را به دیگران بدهد و سهمیه حج تمتع دیگری که پس از دو سال دیگر میباشد با رضایت طرفین جابجا نمایند آیا اشکال شرعی دارد یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بچه ای قبل از سن تکلیف همراه پدر و مادر خود اعزام به حج تمتع شد و بخاطر کودک بودن بعضی از مراسم واجب حج را بجا نیاورد، یا در خواب بوده است. الان که به سن بلوغ رسیده و قصد ازدواج دارد شبهه شده است که ایشان باید قبل از ازدواج به حج رود و مناسک حج تمتع را دوباره بجا آورد در غیر این صورت زن بر او حرام است. آیا چنین موضوعی از نظر شرعی درست است یا خیر؟
- [آیت الله اردبیلی] با توجه با این که رجوع به مجتهد، برای به دست آوردن احکام الهی از باب طریقیت است نه این که خودش موضوعیت داشته باشد و وجوب تقلید از اعلم هم از این باب است که مطمئنترین طریق برای رسیدن به احکام واقعی است، چگونه است که فقهای عظام، تقلید ابتدایی را از مجتهد میّتی مانند علامه حلّی و مقدّس اردبیلی که ممکن است از حیث علم و تقوا، نسبت به فقهای عظام فعلی بالاتر باشند و اعتماد و اطمینان برای به دست آوردن حکم واقعی از طریق ایشان بیشتر باشد، جایز نمیدانند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خانم الف، که از حُسن شهرت اخلاقی مناسبی برخوردار نبوده، توسّط برادرانش مورد ضرب و جرح قرار گرفته، که آثار آن بر جسد وی ملاحظه گردیده است. سپس با تهیّه مقدّمات، و آویختن طناب از دار، و اجبار وی به خودکشی، وی خود را حلق آویز می نماید. آیا ضرب و جرح و فراهم نمودن شرایط به دار آویختن آن مرحومه، از مصادیق اکراه یا اجبار در قتل محسوب می گردد؟ حکم شرعی اکراه یا اجبارکنندگان چیست؟
- [امام خمینی] در کتاب مناسک در احکام (بیتوته در منی) آمده است: (اگر پیش از نصف شب خارج شدند یا از اوّل شب قدری خارج بودند، احتیاط آن است که قربانی کنند گر چه بعید نیست عدم وجوب) و حال این که در سؤال و جوابهائی که اخیرا به احکام مناسک ملحق شده چنین آمده: (مسأله گویی به حجاج گفته که در بیتوته در منی وظیفه این است که از اوّل شب تا نصف شب یا از نصف شب تا اوّل صبح باشد و خودش این عمل را انجام داده ... در استفتائات، ص: 476 جواب آمده است که احتیاط واجب دادن کفاره است)، لطفا توضیح دهید جمع بین (عدم وجوب کفاره و احتیاط واجب دادن کفاره است) چگونه است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] حجّ زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالیست که دستور دادهاند در آنجا به جا آورده شود و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد یک مرتبه واجب میشود: اوّل: آن که بالغ باشد. دوم: آن که عاقل باشد. سوم: به واسطه رفتن به حجّ مجبور نشود که کار حرامی را (که اهمیتش در شرع به اندازه حجّ یا بیشتر از حجّ است) انجام دهد، یا عمل واجبی را (که به اندازه حجّ یا مهمتر از حجّ است) ترک نماید؛ بلی در صورتی که عمل واجب را ترک کند، یا عمل حرام را مرتکب شود، با داشتن شرایط دیگر حجّ بر او واجب است. چهارم: آن که مستطیع باشد؛ و مستطیع بودن به چند چیز است: اوّل: آن که توشه راه و مرکب سواری یا مالی که بتواند آنها را تهیّه کند داشته باشد. دوم: توانایی بدنی داشته باشد؛ یعنی از نظر شرایط جسمی توانایی آن را داشته باشد که مکّه رود و حجّ را به جا آورد. سوم: در راه مانعی از رفتن نباشد، پس اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه، خطر جانی باشد یا آبروی وی در خطر افتد یا مالی را که بردن آن مشقّت شدید برای او ایجاد میکند ببرند، حجّ بر او واجب نیست ولی اگر بتواند از راه دیگری برود - اگر چه دورتر باشد - در صورتی که مشقّت شدید نداشته باشد، حجّ بر او واجب است. چهارم: به مقدار به جا آوردن حجّ وقت داشته باشد. پنجم: انجام حجّ موجب اختلال در تأمین اقتصادی زندگی خود یا کسانی که شرعاً یا عرفاً خرجی آنها بر او واجب است، نگردد. ششم: انجام حجّ موجب اختلال در سائر جهات زندگی او نگردد؛ مثلاً کسی که میترسد با رفتن حجّ زندگی او به جدایی کشیده شود، حجّ بر او واجب نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در محل خودش مستحق پیدا شود؛ احتیاط واجب آن است که فطره را به جای دیگر نبرد و اگر به جای دیگر ببرد و تلف شود؛ باید عوض آن را بدهد. احکام حج
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر خرجی رفتن و برگشتن و خرجی عیالات کسی را در مدتی که مکه می رود و برمی گردد، به او به بخشند و با او شرط کنند که حج کند باید قبول نماید و حج بر او واجب می شود، اگرچه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالی که بتواند با آن زندگی کند نداشته باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مخارج رفتن و برگشتن و مخارج عیالات کسی را در مدتی که مکه می رود و برمی گردد به او بدهند و بگویند حج برو ولی ملک او نکنند، در صورتی که اطمینان داشته باشد که از او پس نمی گیرند، حج بر او واجب می شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر خرجی رفتن و برگشتن و خرجی عیالات کسی را در مدتی که مکه می رود و برمی گردد؛ به او ببخشند و با او شرط کنند که حج کند و او قبول نماید؛ حج بر او واجب می شود؛ اگرچه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالی که بتواند با آن زندگی کند نداشته باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگرمخارج رفتن وبرگشتن ومخارج عیالات کسی رادرمدّتی که مکّه می رود وبرمی گرددبه اوبدهندوبگویندحجّ برو ولی ملک اونکنند ،در صورتی که اطمینان داشته باشد که از او پس نمیگیرند ،حجّ بر اوواجب میشود . (مسأاه2038 ) اگر مقداری مال که برای حجّ کافی است به کسی بدهند وبا او شرط کنند که در راه مکّه خدمت کسی که مال را داده بنمایند ،حجّ بر او واجب نمی شود .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر خرجی رفتن و برگشتن و خرجی عیالات کسی را در مدتی که مکه می رود و بر می گردد به او ببخشند و با او شرط کنند که حج کند واجب است قبول کند و حج بر او واجب می شود اگر چه در موقع برگشتن مالی که بتواند با ان زندگی کند نداشته باشد و یا قرض داشته باشد مگر در صورتی که وقت پرداخت قرض رسیده باشد و طلبکار هم مطالبه کند و بدهکار اگر حج نکند متمکن از دادن بدهی باشد یا قرض مدت دار باشد و بدهکار بداند که اگر حج کند متمکن از پرداخت بدهی در سر رسید قرض نخواهد بود
- [آیت الله وحید خراسانی] در هفت چیز خمس واجب می شود اول منفعت کسب دوم معدن سوم گنج چهارم مال حلال مخلوط به حرام پنجم جواهری که به واسطه غواصی یعنی فرو رفتن در دریا به دست می اید ششم غنیمت جنگ هفتم زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد و احکام اینها در مسایل ذیل بیان می شود
- [آیت الله سبحانی] در هفت چیز خمس واجب می شود: اول: منفعت کسب دوم: معدن سوم: گنج چهارم: مال حلال مخلوط به حرام پنجم: جواهری که به واسطه غوّاصی یعنی فرو رفتن در دریا به دست می آید ششم: غنیمت جنگ هفتم: زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد و احکام اینها مفصّلاً گفته خواهد شد. 1 منفعت کسب
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در هفت چیز خمس واجب می شود اوّل: منفعت کسب. دوّم: معدن. سوّم: گنج. چهارم: مال حلال مخلوط به حرام. پنجم: جواهری که بواسطه غوّاصی یعنی فرو رفتن در دریا بدست می آید. ششم: غنیمت جنگ. هفتم: زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد. و احکام اینها مفصّلا گفته خواهد شد. 1 منفعت کسب