مقام معظم رهبری یک سال را سال اتحاد و انسجام اسلامی نامیده اند؛ با این موضوع چگونه تولی و تبری را جمع ببندیم؟ چگونه با برادران سنی و ... انسجام داشته باشیم که دو فرع دین ما فراموش نشود؟ اتحاد و انسجام اسلامی یکی از ضروری ترین مسائل مسلمانان در بعد داخلی و خارجی است و هیچ گونه منافاتی با اصول مذهبی ندارد : جهت تبیین این موضوع ابتدا مطالبی پیرامون چرایی و چگونگی اتحاد و انسجام مذهبی ارائه شده و سپس به چرایی نامگذاری امسال توسط مقام معظم رهبری می پردازیم: چگونگی اتحاد و انسجام مذهبی مسأله دوستی با دوستان اهل بیت(ع) و دشمنی با دشمنان آنان منافاتی با وحدت اسلامی بین شیعه و سنی ندارد؛ زیرا چنان نیست که اهل تسنن از دشمنان اهل بیت(ع) باشند. بلکه بسیاری از آنان به حکم آیه شریفه (قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی - شوری 23) دوستی و مودت اهل بیت(ع) را واجب میشمارند. بنابراین دستور فوق تنها شامل کسانی میشودکه با اهل بیت(ع) از سرناسازگاری در آمده و با آنان به مقابله برخاستند؛ مانند حاکمان ستمگر و یاوران آنها. افزون بر آن سر منع دوستی با دشمنان اهل بیت قرارگرفتن در خط و جریان انحرافی آنها است. ازاین رو پیوندهایی که در این راستا قرار نگیرد چندان اشکالی ندارد. البته این نکته نیز لازم به تذکر است که دوستی باخاندان عصمت و طهارت مراتبی دارد ولیکن از امتیازات شیعه آن است که با تمام ابعاد به این دستور الهی جامه عمل پوشانده است . 1. معنا و مفهوم وحدت و اتحاد شیعه و سنی: منظور از وحدت شیعه و سنی کنار گذاشتن مسائل اختلافی و تکیه بر مشترکات و مبنا قرار دادن آنها در تعامل با یکدیگر و در مسائل مربوط به جهان اسلام و صحنه بین المللی است. به گونه ای که مسلمانان فارغ از اختلافات و با پرهیز از تفرقه در مسائل جهان اسلام همسو و هم جهت حرکت کنند. به تعبیر دیگر اختلافات مانع از اخوت اسلامی و وحدت صفوف مسلمین در برابر دشمنان نیست از این رو معنای اتحاد شیعه و سنی دست برداشتن و کوتاه آمدن از اصول و اعتقادات خویش نیست بلکه در عین وجود اختلافات زمینه تعامل و جهت گیری یکسان در مسائل کلی و بین المللی در میان آنها وجود دارد به همین جهت مطابق قانون اساسی (دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد) (1). مقام معظم رهبری فرمودند: (معنای اتحاد بین ملت های اسلامی این است که در مسائل مربوط به جهان اسلام همسو حرکت کنند و به یکدیگر کمک کنند و در داخل این ملت ها سرمایه های خودشان را بر علیه یکدیگر به کار نبرند) (2) در شرایطی که دشمنان اسلام تمام تلاش خویش را برای مبارزه و مقابله با اسلام به کار بسته و آشکارا اعلام می کنند (جهان اسلام در قرن بیست و یکم یکی از مهمترین میدان های زورآزمایی سیاست خارجی آمریکاست) (3). و (تقابل اصلی آینده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است)(4). تأکید بر مسائل اختلافی و تفرقه میان صفوف مسلمانان منطقی نیست. در زمانی که مسلمانان می توانند با توجه به جمعیت بیش از یک میلیارد نفر و منابع و امکاناتی که در اختیار دارند به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در صحنه بین المللی مطرح باشند پرداختن به اختلافات و مسائل تفرقه انگیز نتیجه ای جز به هدر رفتن سرمایه ها و استفاده دشمن از این اختلافات، نخواهد داشت. مقام معظم رهبری فرمودند: (یک میلیارد مسلمان در دنیا هستند که درباره خدا و پیامبر(ص) و نماز و حج و کعبه و قرآن و بسیاری از احکام دینی با هم یک عقیده دارند یک چند مورد اختلاف هم دارند اینها بیایند همان چند اختلاف را بگیرند با هم بجنگند تا آن کسی که با اصل خدا و پیامبر(ص) و دین و همه چیز مخالف است کار خودش را انجام بدهد آیا این عاقلانه است؟ اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمی باشند ولو عقایدشان مخالف با یکدیگر باشد اما آلت دست دشمن نشوند دنیای اسلام سربلند خواهد شد) (5). 3. اخوت اسلامی: اسلام مسلمانا ن را امت واحده خوانده است: (ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون) (6). و مؤمنان برادر یکدیگر معرفی شده اند: (انما المؤمنون اخوه فأصلحوا بین اخویکم) (7). قال الصادق(ع) (المسلم اخ المسلم) (8). بنابراین اختلاف در پاره ای از مسائل مانع اخوت اسلامی و وحدت مسلمانان نمی شود وقتی اسلام به مسلمانان سفارش می کند که با پیروان ادیان آسمانی و مکاتب دیگر بشری با عدل و مسالمت رفتار شود و آنان را به مشترکات توجه می دهد (قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقالوا شهدوا بانا مسلمون؛ بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد هرگاه سرباز زنند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم) (9). آیا مسلمانان نباید با توجه به مشترکات و کنار گذاردن اختلافات با یکدیگر با مسالمت و عدل رفتار کنند. بنابراین با توجه به آنچه بیان شد روشن است که وحدت میان مسلمانان و اتحاد بین فرق اسلامی امری لازم و ضرروی است هر چند ممکن است اهمیت این امر در شهرهای مرکزی ایران و مناطق شیعه نشین محسوس نباشد اما در مناطق مرزی ایران و نقاطی که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می کنند همچنین در صحنه بین المللی و مناسبات کشورهای اسلامی با یکدیگر وحدت و اتحاد بین مسلمین و پرهیز از اختلافات ضرورت و اهمیت این امر به خوبی قابل درک است مرحوم امام فرمودند: (امروز اختلاف بین ما تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فرق آنها می خواهند نه این باشد نه آن راه را این طور می دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند) (10). پی نوشت ها: 1. قانون اساسی، اصل 11. 2. حدیث ولایت، ج 4، ص 262. 3. ریچارد نیکسون، فرصت را از دست ندهید، ترجمه دفسی نژاد، انتشارات طرح نو، 1371، ص 256. 4. حمید نگارش، هویت دینی و انقطاع فرهنگی، نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ص 184. 5. حدیث ولایت، ج 5، ص 230. 6. سوره انبیاء، آیه 92. 7. سوره حجرات، آیه 10. 8. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، انتشارات اسوه، 1416 ه.ق، ج 1، ص 54. 9. سوره آل عمران، آیه 64. 10. صحیفه نور، ج 12، ص 259. فلسفه و ضرورت نامگذاری مطابق سالهای اخیر، سال 1386 از طرف رهبری انقلاب به عنوان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی اعلام شد. انتخاب این عنوان برای سال جدید به جهت شرایط ویژه ای است که کشور ما و جهان اسلام در آن به سر می برد. نامگذاری امسال به نام( اتحاد ملی و انسجام اسلامی) بر اساس اقتضائات و ضرورت های داخل کشور و جهان اسلام می باشد که در ادامه به صورت مختصر به تبیین این بسترها و زمینه های آن در دو بُعد داخلی و خارجی می پردازیم: یکم. زمینه ها و بسترهای داخلی مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خویش در سال 1386، در تبیین شرایط موجود و تهدیدات جدید دشمنان ملت ایران می فرمایند: (بدیهی است که یک ملت زنده، با چالشها مواجه است؛ چالشها، لازمهی زنده بودن است. هر موجود زندهای باید هزینهی زنده بودنِ خود را بپردازد تا بتواند به اهداف خود دست پیدا کند. زنده بودن همراه با چالشهاست؛ همراه با مانعهاست؛ از مانعها باید عبور کرد. احیاناً همراه با دشمنیهاست؛ برای دشمنیها باید تدبیر و اندیشهی راسخ داشت. عزم قوی را باید دستمایهی این حرکت کرد. ملت ایران نیازمند این عزم ملی است که تا امروز هم این عزم را نشان داده است و روزبهروز باید پایههای این عزم مستحکمتر بشود.با نگاه به حوادث و مسائل جهانی بروشنی درمییابیم که دشمنان ملت ایران درصدد آنند که دشمنی خود را از دو راه با ملت ایران به تحقق برسانند (آنچه که امروز در دنیا محسوس است این است). یکی، ایجاد تفرقه در میان صفوف ملت؛ از بین بردن یکپارچگی ملت ایران؛ و از دست ملت ایران این نیروی عظیم وحدت را ربودن و آنها را به اختلافات داخلی سرگرم کردن. و دومی، ایجاد مشکلات اقتصادی و تلاش برای توقف ملت ایران در زمینههای گوناگون سازندگی کشور و رفاه عمومی خود. این دو، چیزی است که در نقشههای کوتاهمدت و میانمدت دشمنان ما به طور محسوس وجود دارد که اگر خود آنها هم بر زبان نیاورده بودند، قابل حدس بود؛ ولی دشمنان ما خودشان هم به هر دو نکته اعتراف کردند... مسألهی دیگر، مسألهی اتحاد عمومی مردم است. دشمنان با تبلیغات خود، با جنگ روانی خود، با تلاشهای موذیانهی گوناگون خود سعی میکنند بین صفوف ملت ایران اختلاف بیندازند؛ به بهانهی قومیت، به بهانهی مذهب، به بهانهی گرایشهای صنفی، وحدت کلمهی ملت را از بین ببرند؛ علاوهی بر این، در سطح دنیای اسلام هم یک تلاش وسیع عمیقی از سوی دشمن محسوس است برای اینکه میان ملت ایران و جوامع گوناگون مسلمان دیگر فاصله بیندازند؛ اختلاف مذهبی را بزرگ کنند؛ جنگ شیعه و سنی را در هر نقطهای از دنیا که ممکن باشد، به وجود بیاورند و عظمت و ابهت ملت ایران را در میان ملتهای دیگر - که روزبهروز بحمداللَّه تا امروز بیشتر شده - از بین ببرند.) همچنین ایشان در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در تبیین شرایط کنونی می فرمایند : (... من برنامههای استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی؛ و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. دشمنیهای استکبار با ملت ما در این سه قلم عمده خلاصه میشود. البته اینها را باید دستگاههای تبلیغاتی و رسانهها و شخصیتهای سیاسی بیشتر برای مردم توضیح بدهند. من اجمالاً سرفصل و خلاصهای از مطالب را به شما عرض میکنم. ...یک بخش از جنگ روانی دشمن، دامن زدن به اختلافات است. در داخل کشور ما اختلافات قومی، اختلافات مذهبی - شیعه و سنی - اختلافات جناحی، اختلافات صنفی و رقابتهای صنفی را ترویج و تبلیغ میکنند. در داخل، مزدوران و ایادیای هم دارند که مقاصد آنها را در اینجا به شکلهای گوناگون عمل میکنند. اینها شایعهپراکنی میکنند. در مسئلهی عراق، ایران را متهم میکنند. کسانی که آمدهاند عراق را اشغال کردهاند، ملت عراق را تحقیر کردهاند، زنان، مردان و جوانان عراقی را به انواع مختلف مورد اهانت قرار دادهاند، همین حالا هم نظامی امریکایی و انگلیسی در عراق با کمال بدرفتاری دارد عمل میکند، اینها ایران را متهم میکنند که در امور عراق دخالت میکند. آن روزی که دولت امریکا و خیلی از دولتهای غربی از صدام بعثی معدوم حمایت میکردند، ملت ایران آغوشش را بر روی آزادگان عراقی باز کرد؛ آزادمردان عراقی به اینجا آمدند و ما آنها را از شر صدام حفظ کردیم؛ امروز همانها در عراق به قدرت و حکومت رسیدهاند. تروریسم در عراق با تحریک سرویسهای جاسوسی امریکا و انگلیس و اسرائیل است. این برادرکشیها در عراق ناشی از جنگ شیعه و سنی نیست؛ شیعه و سنی قرنها در عراق با هم زندگی کردهاند و جنگی هم نداشتهاند. خانوادههای عراقی بسیاری هستند که بعضیشان شیعهاند، بعضیشان سنی؛ با هم ازدواج کردهاند، با هم زندگی میکردند. این ترورها را آنها به وجود آوردهاند؛ آنها هستند که از ناامنیها سود میبرند. در مورد نفوذ شیعه و ترویج تشیع از سوی ایران و هلال شیعی و از این حرفها، شایعهپراکنی میکنند. یکی از شعبههای جنگ روانی اینها این است: اولاً بین ملت ایران اختلاف بیندازند، ثانیاً بین ملت ایران و ملتهای دیگر مسلمان اختلاف بیندازند. سیاست امریکا این بوده است که همسایههای ما را در خلیج فارس از نظام جمهوری اسلامی بترساند. البته بعضی از آنها آگاهانه و هوشیارانه توطئه را فهمیدهاند، بعضی هم ممکن است اشتباه کنند و در دام این توطئهی امریکایی بیفتند. ..) علاوه بر مطالب فوق در بررسی شرایط کنونی جامعه و تهدیداتی که از خارج بر علیه استقلال , منافع و امنیت ملی کشورمان در حال وقوع است و مقابله جدی با آن نیازمند اتحاد ملی و انسجام اسلامی در سطح داخلی است , می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1 . اختلافات قومی و مذهبی آمریکایی ها تمام هجمه های خود را علیه اسلام به کار برده اند اما به دلیل انسجام و وحدت میان مسلمانان جهان نتوانستند موفق شوند، از همین رو به توطئه جدیدی روی آورده اند که با توجه به ناتوانی در اقدام نظامی (تهدید نرم) است؛ سیاست اصلی آمریکا در شرایط فعلی تهدید نرم از طریق ایجاد بیثباتی و بحرانسازی در داخل و دامن زدن به گسستهای قومی و مذهبی با ایجاد اختلاف میان قومیت ها، مذاهب و نژادهای مختلف مسلمان است، است. آمریکا در قالب تهدید نرم از روزنامهها و " ان جی او " ها و سازمان های غیر دولتی با الگوگیری از برنامههای که در شوروی سابق اجرا کردند، نیز بهره میگیرد. در طول دو سال اخیر آنها با تحریک مسایل قومی و مذهبی در استانهای مختلف کشور تلاش وسیع و گستردهای را برای ضربه زدن به اصل مهم موفقیتهای ملت ایران به عمل آوردهاند .سرمایه گذاریهای استراتژیک آمریکا بر روی مسایل قومی در ماههای اخیر به قدری جدی شده است که فعال کردن تنش های قومی را تنها امید غلبه برحاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده اند. مقامهای کاخ سفید به جد, سیاست (فریب قومیت ها), با تکیه بر شرایط جدید عراق تعقیب می کنند و درصددند که نظام را با چالش های سیاسی و امنیتی در مناطق دارای پتانسیل های گریز از مرکز مواجه کنند. استمرار تحرکات عناصر وابسته درجنوب و استان های شمال غربی کشور در چارچوب همین پروسه و با مقاصد مشخص صورت می گیرد. این یک واقعیت است که در شرایط فعلی کشور با پروسه ای با فرایند تعریف شده در رابطه با مسایل قومی مواجه است. آمریکایی ها در کارآمدی راهبردهای خود در حوزه های دیپلماسی و نظامی علیه ایران تردید دارند و برآوردهای مراکز مطالعاتی استراتژیک این کشور نیز موید این مطلب است , لذا تنها گزینه موثر در مواجهه با ایران را تمرکز روی اختلافات قومی و مذهبی و طرح مطالبات قومی تشخیص داده اند. و بهترین راه مقابله و خنثی سازی این قبیل توطئه های حفظ و تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی از سوی تمامی قومیت ها , احزاب و گروههای مختلف سیاسی , مذهبی و... است. 2 . انتخابات با توجه به پیشرو بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی، و وجود سوابق و ذهنیت منفی از عملکرد برخی تشکلها و گروههای سیاسی در فرایند انتخابات گذشته که به دلیل سوء استفاده از اختلافات قومی و مذهبی و توام با نادیده گرفتن امنیت و منافع ملی بود , توجه به اتحاد ملی و انسجام اسلامی نیازی اساسی است و نهادهای نظارتی، اجرایی، رسانه ملی، جراید، احزاب و گروههای سیاسی باید به گونهای عمل کنند، تا با رعایت قانون، فضای وحدت خدشهدار نشود. 3 . انرژی هسته ای دفاع از حقوق مسلم ملت ایران در زمینه انرژی هسته ای موضوعی بسیار مهم و حیاتی در زمینه حفظ استقلال, تامین منافع کوتاه مدت و بلند مدت کشور و نیازهای اقتصادی و علمی کشور می باشد که موفقیت در آن تنها با حفظ وحدت و انسجام داخلی امکان پذیر می باشد؛ در شرایط بسیار مهم امروز به ویژه در شرایطی که ایران امروز با موضوع هستهیی مواجه است، نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از گذشته نیازمند اتحاد ملی است و برای گذر از این گذرگاه سخت اتحاد ملی و یکپارچگی برای فتح قلههای رفیع موفقیتهای علمی و فناوری و دانشهای نوین امری ضروری است. دوم . زمینه ها و عوامل خارجی مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در تبیین شرایط کنونی می فرمایند : (... در مورد نفوذ شیعه و ترویج تشیع از سوی ایران و هلال شیعی و از این حرفها، شایعهپراکنی میکنند. یکی از شعبههای جنگ روانی اینها این است: اولاً بین ملت ایران اختلاف بیندازند، ثانیاً بین ملت ایران و ملتهای دیگر مسلمان اختلاف بیندازند. سیاست امریکا این بوده است که همسایههای ما را در خلیج فارس از نظام جمهوری اسلامی بترساند. البته بعضی از آنها آگاهانه و هوشیارانه توطئه را فهمیدهاند، بعضی هم ممکن است اشتباه کنند و در دام این توطئهی امریکایی بیفتند. ..) مقام معظم رهبری همچنین در در دیدار کارگزاران نظام می فرمایند : (دنیای اسلام اگر بخواهد حرکت عمیقِ امت اسلامی را در جهت پیروزی، بدرستی پیش ببرد، الزاماتی را باید قبول کند، که اولینِ این الزامات، (اتحاد) است؛ اتحاد اسلامی، انسجام اسلامی. به جان هم انداختن برادران، یکی از نقشههای اوّلی استکبار است که از قدیم هم شناخته شده است؛ تفرقه بینداز و حکومت کن، یک سیاست قدیمی است؛ همه هم گفتهایم، همه هم میدانیم، درعینحال، بعضاً متأسفانه همین سیاست را دشمنِ ما میتواند اعمال کند و ما غافل باشیم؛ به خاطر تبعیت از اهواء نفسانی، به خاطر تحلیلهای غلط، به خاطر کوتهبینیها، به خاطر ترجیح دادن منافع شخصی یا منافع کوتاهمدت بر منافع بلندمدت امروز شما نگاه کنید: سیاست استکبار ایجاد جنگ بین فلسطینی و فلسطینی است؛ بین عراقی و عراقی است؛ بین مسلمانِ شیعه و مسلمانِ سنی است؛ بین جامعهی عربی و غیر عربی است. این، سیاستهای آشناست. این را اول باید همه علاج کنند. ما به سهم خود، وحدت را بین امت اسلامی یک ضرورت میدانیم. امسال را هم سالِ (اتحاد ملی و انسجام اسلامی) اعلام کردیم.. ). (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران نظام ، 86/1/17) در توضح بیشتر شرایط خارجی باید گفت: انسجام اسلامی از دو منظر قابل بررسی باشد. اولاً یک راهبرد یا سیاست جمهوری اسلامی ایران در تعاملات خود با جهان اسلام و ثانیاً توصیه به کشورهای اسلامی برای اتخاذ و تحکیم چنین راهبردی. واقعیت آن است که پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 که یک نقطه عطف در استراتژی جهانی دانسته میشود عالم اسلام بیشتر از هر زمان به یکپارچگی و پرهیز از اختلافات داخلی نیاز داشته است. این نیاز روز به روز ضرورت بیشتری مییابد بویژه آن که ایجاد اختلاف راهکاری است که همواره در طول تاریخ، جواب داده است. به خاطر داریم که نومحافظهکاران حاکم بر کاخ سفید، واقعه 11 سپتامبر را مقدمه تحقق یک جنگ صلیبی ساختند و براساس آموزههای تئوری جنگ تمدنها درصدد بودند آخرین رویارویی تاریخ را برای برقراری استیلای خود در هزاره سوم رقم بزنند. آنان با بزرگنمایی خطر گروهی تندرو- که اتفاقاً زاییده سیاستهای خود آنان بود- و تسری اندیشههای خطرناک این گروه به کل عالم اسلام اینطور وانمود کردند و میکنند که دشمن اصلی امنیت فراگیر، مسلمانان هستند. آنان ضمناً ایدههای دیگر خود از جمله طرح خاورمیانه بزرگ را نیز در سایه همین نگره دنبال کردند. این ماجرا البته همزمان بود با موج بیداری و گرایش جوانان به دین و معنویت بویژه اسلام و همچنین فعال شدن ژئوپلتیک جهان اسلام. استعمار نو تلاش دارد با ترویج فرقهگرایی و تعصبهای ناشی از آن، جهان اسلام را از پویایی، تحول و کارآمدی بازدارد و به درون خود مشغول کند.هرچند این سیاست استعماری دارای سابقه ای کهن و سرشار از تلخیها و گرفتاریهای فراوان در جهان اسلام بوده و هست اما با استناد به شواهد فراوان، آمریکا و انگلیس از سال گذشته درپی ناکامیها در لبنان و عراق و افغانستان بر اجرای این سیاست با سرمایه گذاری هنگفت سیاسی و نظامی و خصوصاً تبلیغاتی و فرهنگی متمرکز شده اند. طراحی عملیات انفجارهای جنایتکارانه در مراسم و اماکن مذهبی، ترور چهره ها و شخصیتهای برجسته دینی، تبلیغ نزاع بین شیعه و سنی، دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی در بین اقلیتهای مذهبی در کشورهای مختلف، صدور بیانیه های تکفیری و اهانت آمیز توسط آخوندهای درباری علیه پیروان دیگر گرایشهای مذهبی، موج گسترده تدوین و انتشار کتابها و جزوات تفرقه افکنانه توأم با نسبتهای دروغ به فرقه های اسلامی برای تحریک احساسات سایر مسلمانان از جمله برنامه های این سناریو می باشد. علاوه بر گروهها و گروهکهایی که در ارتباط با سازمانهای جاسوسی و امنیتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس رسماً به اجرای این طرحها می پردازند باید گفت متأسفانه بخشی از لشکر بی جیره و مواجب این طرح خائنانه را نیروهایی تشکیل می دهند که از روی جهالت در دام توطئه های دشمنان اسلام و مسلمانان افتاده اند. بحمدالله بسیاری از این تحریکات با هوشیاری حافظان حریم جهان اسلام ناکام ماند. به عنوان مثال موضعگیری هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی و مرجع عالیقدر شیعی (آیتالله سیستانی) پس از واقعه سامره و افشای انگیزههای اصلی آن اهانت، آتش جنگ احتمالی شیعه- سنی را فرو نشاند.فهرست انتخاباتی ائتلاف بزرگ در عراق که فارغ از نوع مذهب و قومیت طراحی شده بود، رفتار عاقلانه و حداکثری سید حسن نصرالله در لبنان و تبدیل او به یک رهبر ملی، تدبیر بزرگان اهل سنت در مواجهه با بحرانها و بویژه مرزبندی با جریان انحرافی سلفی، موج محبوبیت دولتمردان ایران در ملل مسلمان و... نمونههایی از توفیقات جهان اسلام و شکست این دسیسه هستند.در کنار اینها، نامگذاری سال 85 به نام متبرک پیامبر بزرگوار اسلام، در شرایطی که تبلیغ میشد ایران به دنبال فعال کردن هلال شیعی است از تدابیر ماندگار بوده است.اگرچه نفس مفهوم (انسجام اسلامی) آن است که سال 86 و همه سالها متعلق به پیامبر اعظم اسلام(ص) و متبرک از آن وجود مقدس است که اگر همه ما به نعمت هدایت مشرف شدهایم در سایه مجاهدتهای اوست و همه ما صرف نظر از رنگ و نژاد و مذهب در زمره امت واحده اوییم.جمهوری اسلامی ایران، کشورهای اسلامی و همه مسلمانان باید مراقب نغمههایی باشند که به دنبال جدا کردن حساب مذهب یا فرقه خود و یا جدا دانستن حساب یک یا چند نحله اسلامی از خود است و باید به چنین اندیشهای به دیده تردید بنگرند.به جای مرزبندی شیعی و سنی باید مرزبندی اصیل و انحرافی یا هشیار و منفعل پررنگ شود و حول مشترکات گرد هم بیاییم تا توطئه دشمنان امت والای پیامبر(ص) ناکام بماند. مقام معظم رهبری: ( علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی (اتحاد) است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفکران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم کنند؛ منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کجفهمِ متعصبِ وابستهی به این، یا فلان، یا آن فرقهی اسلامی، نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند؛ تکفیر کند. تهیهی منشور جزو کارهایی است که تاریخ، امروز از روشنفکران اسلامی و علمای اسلامی مطالبه میکند. اگر شما این کار را نکنید، نسلهای بعد از شما مؤاخذه خواهند کرد. میبینید دشمنی دشمنان را ! میبینید تلاش آنها را برای نابود کردن هویت اسلامی و ایجاد اختلاف بین امت اسلامی! بنشینید علاج کنید؛ اصول را بر فروع ترجیح بدهید. در فروع ممکن است افراد یک مذهب هم با همدیگر اتحاد نظر نداشته باشند؛ مانعی ندارد. مشترکات بزرگی وجود دارد؛ گرد این محور - محور مشترکات - همه مجتمع شوند. مواظب توطئهی دشمن باشند؛ مواظب بازی دشمن باشند. خواص، بین خودشان بحثهای مذهبی را بکنند، اما به مردم نکشانند؛ دلها را نسبت به یکدیگر چرکین نکنند؛ دشمنیها را زیاد نکنند؛ چه بین فرقههای اسلامی، چه بین ملتهای اسلامی، چه بین گروههای اسلامی در یک ملت.) (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران نظام ، 86/1/17) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 7/200231)
مقام معظم رهبری یک سال را سال اتحاد و انسجام اسلامی نامیده اند؛ با این موضوع چگونه تولی و تبری را جمع ببندیم؟ چگونه با برادران سنی و ... انسجام داشته باشیم که دو فرع دین ما فراموش نشود؟
مقام معظم رهبری یک سال را سال اتحاد و انسجام اسلامی نامیده اند؛ با این موضوع چگونه تولی و تبری را جمع ببندیم؟ چگونه با برادران سنی و ... انسجام داشته باشیم که دو فرع دین ما فراموش نشود؟
اتحاد و انسجام اسلامی یکی از ضروری ترین مسائل مسلمانان در بعد داخلی و خارجی است و هیچ گونه منافاتی با اصول مذهبی ندارد : جهت تبیین این موضوع ابتدا مطالبی پیرامون چرایی و چگونگی اتحاد و انسجام مذهبی ارائه شده و سپس به چرایی نامگذاری امسال توسط مقام معظم رهبری می پردازیم:
چگونگی اتحاد و انسجام مذهبی
مسأله دوستی با دوستان اهل بیت(ع) و دشمنی با دشمنان آنان منافاتی با وحدت اسلامی بین شیعه و سنی ندارد؛ زیرا چنان نیست که اهل تسنن از دشمنان اهل بیت(ع) باشند. بلکه بسیاری از آنان به حکم آیه شریفه (قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی - شوری 23) دوستی و مودت اهل بیت(ع) را واجب میشمارند. بنابراین دستور فوق تنها شامل کسانی میشودکه با اهل بیت(ع) از سرناسازگاری در آمده و با آنان به مقابله برخاستند؛ مانند حاکمان ستمگر و یاوران آنها. افزون بر آن سر منع دوستی با دشمنان اهل بیت قرارگرفتن در خط و جریان انحرافی آنها است. ازاین رو پیوندهایی که در این راستا قرار نگیرد چندان اشکالی ندارد. البته این نکته نیز لازم به تذکر است که دوستی باخاندان عصمت و طهارت مراتبی دارد ولیکن از امتیازات شیعه آن است که با تمام ابعاد به این دستور الهی جامه عمل پوشانده است .
1. معنا و مفهوم وحدت و اتحاد شیعه و سنی: منظور از وحدت شیعه و سنی کنار گذاشتن مسائل اختلافی و تکیه بر مشترکات و مبنا قرار دادن آنها در تعامل با یکدیگر و در مسائل مربوط به جهان اسلام و صحنه بین المللی است. به گونه ای که مسلمانان فارغ از اختلافات و با پرهیز از تفرقه در مسائل جهان اسلام همسو و هم جهت حرکت کنند. به تعبیر دیگر اختلافات مانع از اخوت اسلامی و وحدت صفوف مسلمین در برابر دشمنان نیست از این رو معنای اتحاد شیعه و سنی دست برداشتن و کوتاه آمدن از اصول و اعتقادات خویش نیست بلکه در عین وجود اختلافات زمینه تعامل و جهت گیری یکسان در مسائل کلی و بین المللی در میان آنها وجود دارد به همین جهت مطابق قانون اساسی (دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد) (1). مقام معظم رهبری فرمودند: (معنای اتحاد بین ملت های اسلامی این است که در مسائل مربوط به جهان اسلام همسو حرکت کنند و به یکدیگر کمک کنند و در داخل این ملت ها سرمایه های خودشان را بر علیه یکدیگر به کار نبرند) (2)
در شرایطی که دشمنان اسلام تمام تلاش خویش را برای مبارزه و مقابله با اسلام به کار بسته و آشکارا اعلام می کنند (جهان اسلام در قرن بیست و یکم یکی از مهمترین میدان های زورآزمایی سیاست خارجی آمریکاست) (3). و (تقابل اصلی آینده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است)(4). تأکید بر مسائل اختلافی و تفرقه میان صفوف مسلمانان منطقی نیست. در زمانی که مسلمانان می توانند با توجه به جمعیت بیش از یک میلیارد نفر و منابع و امکاناتی که در اختیار دارند به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در صحنه بین المللی مطرح باشند پرداختن به اختلافات و مسائل تفرقه انگیز نتیجه ای جز به هدر رفتن سرمایه ها و استفاده دشمن از این اختلافات، نخواهد داشت. مقام معظم رهبری فرمودند: (یک میلیارد مسلمان در دنیا هستند که درباره خدا و پیامبر(ص) و نماز و حج و کعبه و قرآن و بسیاری از احکام دینی با هم یک عقیده دارند یک چند مورد اختلاف هم دارند اینها بیایند همان چند اختلاف را بگیرند با هم بجنگند تا آن کسی که با اصل خدا و پیامبر(ص) و دین و همه چیز مخالف است کار خودش را انجام بدهد آیا این عاقلانه است؟ اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمی باشند ولو عقایدشان مخالف با یکدیگر باشد اما آلت دست دشمن نشوند دنیای اسلام سربلند خواهد شد) (5).
3. اخوت اسلامی: اسلام مسلمانا ن را امت واحده خوانده است: (ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون) (6). و مؤمنان برادر یکدیگر معرفی شده اند: (انما المؤمنون اخوه فأصلحوا بین اخویکم) (7). قال الصادق(ع) (المسلم اخ المسلم) (8). بنابراین اختلاف در پاره ای از مسائل مانع اخوت اسلامی و وحدت مسلمانان نمی شود وقتی اسلام به مسلمانان سفارش می کند که با پیروان ادیان آسمانی و مکاتب دیگر بشری با عدل و مسالمت رفتار شود و آنان را به مشترکات توجه می دهد (قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقالوا شهدوا بانا مسلمون؛ بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد هرگاه سرباز زنند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم) (9). آیا مسلمانان نباید با توجه به مشترکات و کنار گذاردن اختلافات با یکدیگر با مسالمت و عدل رفتار کنند.
بنابراین با توجه به آنچه بیان شد روشن است که وحدت میان مسلمانان و اتحاد بین فرق اسلامی امری لازم و ضرروی است هر چند ممکن است اهمیت این امر در شهرهای مرکزی ایران و مناطق شیعه نشین محسوس نباشد اما در مناطق مرزی ایران و نقاطی که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می کنند همچنین در صحنه بین المللی و مناسبات کشورهای اسلامی با یکدیگر وحدت و اتحاد بین مسلمین و پرهیز از اختلافات ضرورت و اهمیت این امر به خوبی قابل درک است مرحوم امام فرمودند: (امروز اختلاف بین ما تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فرق آنها می خواهند نه این باشد نه آن راه را این طور می دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند) (10).
پی نوشت ها: 1. قانون اساسی، اصل 11. 2. حدیث ولایت، ج 4، ص 262. 3. ریچارد نیکسون، فرصت را از دست ندهید، ترجمه دفسی نژاد، انتشارات طرح نو، 1371، ص 256. 4. حمید نگارش، هویت دینی و انقطاع فرهنگی، نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ص 184. 5. حدیث ولایت، ج 5، ص 230. 6. سوره انبیاء، آیه 92. 7. سوره حجرات، آیه 10. 8. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، انتشارات اسوه، 1416 ه.ق، ج 1، ص 54. 9. سوره آل عمران، آیه 64. 10. صحیفه نور، ج 12، ص 259.
فلسفه و ضرورت نامگذاری
مطابق سالهای اخیر، سال 1386 از طرف رهبری انقلاب به عنوان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی اعلام شد. انتخاب این عنوان برای سال جدید به جهت شرایط ویژه ای است که کشور ما و جهان اسلام در آن به سر می برد. نامگذاری امسال به نام( اتحاد ملی و انسجام اسلامی) بر اساس اقتضائات و ضرورت های داخل کشور و جهان اسلام می باشد که در ادامه به صورت مختصر به تبیین این بسترها و زمینه های آن در دو بُعد داخلی و خارجی می پردازیم:
یکم. زمینه ها و بسترهای داخلی مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خویش در سال 1386، در تبیین شرایط موجود و تهدیدات جدید دشمنان ملت ایران می فرمایند: (بدیهی است که یک ملت زنده، با چالشها مواجه است؛ چالشها، لازمهی زنده بودن است. هر موجود زندهای باید هزینهی زنده بودنِ خود را بپردازد تا بتواند به اهداف خود دست پیدا کند. زنده بودن همراه با چالشهاست؛ همراه با مانعهاست؛ از مانعها باید عبور کرد. احیاناً همراه با دشمنیهاست؛ برای دشمنیها باید تدبیر و اندیشهی راسخ داشت. عزم قوی را باید دستمایهی این حرکت کرد. ملت ایران نیازمند این عزم ملی است که تا امروز هم این عزم را نشان داده است و روزبهروز باید پایههای این عزم مستحکمتر بشود.با نگاه به حوادث و مسائل جهانی بروشنی درمییابیم که دشمنان ملت ایران درصدد آنند که دشمنی خود را از دو راه با ملت ایران به تحقق برسانند (آنچه که امروز در دنیا محسوس است این است). یکی، ایجاد تفرقه در میان صفوف ملت؛ از بین بردن یکپارچگی ملت ایران؛ و از دست ملت ایران این نیروی عظیم وحدت را ربودن و آنها را به اختلافات داخلی سرگرم کردن.
و دومی، ایجاد مشکلات اقتصادی و تلاش برای توقف ملت ایران در زمینههای گوناگون سازندگی کشور و رفاه عمومی خود. این دو، چیزی است که در نقشههای کوتاهمدت و میانمدت دشمنان ما به طور محسوس وجود دارد که اگر خود آنها هم بر زبان نیاورده بودند، قابل حدس بود؛ ولی دشمنان ما خودشان هم به هر دو نکته اعتراف کردند... مسألهی دیگر، مسألهی اتحاد عمومی مردم است. دشمنان با تبلیغات خود، با جنگ روانی خود، با تلاشهای موذیانهی گوناگون خود سعی میکنند بین صفوف ملت ایران اختلاف بیندازند؛ به بهانهی قومیت، به بهانهی مذهب، به بهانهی گرایشهای صنفی، وحدت کلمهی ملت را از بین ببرند؛ علاوهی بر این، در سطح دنیای اسلام هم یک تلاش وسیع عمیقی از سوی دشمن محسوس است برای اینکه میان ملت ایران و جوامع گوناگون مسلمان دیگر فاصله بیندازند؛ اختلاف مذهبی را بزرگ کنند؛ جنگ شیعه و سنی را در هر نقطهای از دنیا که ممکن باشد، به وجود بیاورند و عظمت و ابهت ملت ایران را در میان ملتهای دیگر - که روزبهروز بحمداللَّه تا امروز بیشتر شده - از بین ببرند.)
همچنین ایشان در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در تبیین شرایط کنونی می فرمایند : (... من برنامههای استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی؛ و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. دشمنیهای استکبار با ملت ما در این سه قلم عمده خلاصه میشود. البته اینها را باید دستگاههای تبلیغاتی و رسانهها و شخصیتهای سیاسی بیشتر برای مردم توضیح بدهند. من اجمالاً سرفصل و خلاصهای از مطالب را به شما عرض میکنم. ...یک بخش از جنگ روانی دشمن، دامن زدن به اختلافات است. در داخل کشور ما اختلافات قومی، اختلافات مذهبی - شیعه و سنی - اختلافات جناحی، اختلافات صنفی و رقابتهای صنفی را ترویج و تبلیغ میکنند. در داخل، مزدوران و ایادیای هم دارند که مقاصد آنها را در اینجا به شکلهای گوناگون عمل میکنند. اینها شایعهپراکنی میکنند. در مسئلهی عراق، ایران را متهم میکنند.
کسانی که آمدهاند عراق را اشغال کردهاند، ملت عراق را تحقیر کردهاند، زنان، مردان و جوانان عراقی را به انواع مختلف مورد اهانت قرار دادهاند، همین حالا هم نظامی امریکایی و انگلیسی در عراق با کمال بدرفتاری دارد عمل میکند، اینها ایران را متهم میکنند که در امور عراق دخالت میکند. آن روزی که دولت امریکا و خیلی از دولتهای غربی از صدام بعثی معدوم حمایت میکردند، ملت ایران آغوشش را بر روی آزادگان عراقی باز کرد؛ آزادمردان عراقی به اینجا آمدند و ما آنها را از شر صدام حفظ کردیم؛ امروز همانها در عراق به قدرت و حکومت رسیدهاند. تروریسم در عراق با تحریک سرویسهای جاسوسی امریکا و انگلیس و اسرائیل است. این برادرکشیها در عراق ناشی از جنگ شیعه و سنی نیست؛ شیعه و سنی قرنها در عراق با هم زندگی کردهاند و جنگی هم نداشتهاند. خانوادههای عراقی بسیاری هستند که بعضیشان شیعهاند، بعضیشان سنی؛ با هم ازدواج کردهاند، با هم زندگی میکردند. این ترورها را آنها به وجود آوردهاند؛ آنها هستند که از ناامنیها سود میبرند. در مورد نفوذ شیعه و ترویج تشیع از سوی ایران و هلال شیعی و از این حرفها، شایعهپراکنی میکنند.
یکی از شعبههای جنگ روانی اینها این است: اولاً بین ملت ایران اختلاف بیندازند، ثانیاً بین ملت ایران و ملتهای دیگر مسلمان اختلاف بیندازند. سیاست امریکا این بوده است که همسایههای ما را در خلیج فارس از نظام جمهوری اسلامی بترساند. البته بعضی از آنها آگاهانه و هوشیارانه توطئه را فهمیدهاند، بعضی هم ممکن است اشتباه کنند و در دام این توطئهی امریکایی بیفتند. ..) علاوه بر مطالب فوق در بررسی شرایط کنونی جامعه و تهدیداتی که از خارج بر علیه استقلال , منافع و امنیت ملی کشورمان در حال وقوع است و مقابله جدی با آن نیازمند اتحاد ملی و انسجام اسلامی در سطح داخلی است , می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1 . اختلافات قومی و مذهبی آمریکایی ها تمام هجمه های خود را علیه اسلام به کار برده اند اما به دلیل انسجام و وحدت میان مسلمانان جهان نتوانستند موفق شوند، از همین رو به توطئه جدیدی روی آورده اند که با توجه به ناتوانی در اقدام نظامی (تهدید نرم) است؛ سیاست اصلی آمریکا در شرایط فعلی تهدید نرم از طریق ایجاد بیثباتی و بحرانسازی در داخل و دامن زدن به گسستهای قومی و مذهبی با ایجاد اختلاف میان قومیت ها، مذاهب و نژادهای مختلف مسلمان است، است.
آمریکا در قالب تهدید نرم از روزنامهها و " ان جی او " ها و سازمان های غیر دولتی با الگوگیری از برنامههای که در شوروی سابق اجرا کردند، نیز بهره میگیرد. در طول دو سال اخیر آنها با تحریک مسایل قومی و مذهبی در استانهای مختلف کشور تلاش وسیع و گستردهای را برای ضربه زدن به اصل مهم موفقیتهای ملت ایران به عمل آوردهاند .سرمایه گذاریهای استراتژیک آمریکا بر روی مسایل قومی در ماههای اخیر به قدری جدی شده است که فعال کردن تنش های قومی را تنها امید غلبه برحاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده اند. مقامهای کاخ سفید به جد, سیاست (فریب قومیت ها), با تکیه بر شرایط جدید عراق تعقیب می کنند و درصددند که نظام را با چالش های سیاسی و امنیتی در مناطق دارای پتانسیل های گریز از مرکز مواجه کنند. استمرار تحرکات عناصر وابسته درجنوب و استان های شمال غربی کشور در چارچوب همین پروسه و با مقاصد مشخص صورت می گیرد. این یک واقعیت است که در شرایط فعلی کشور با پروسه ای با فرایند تعریف شده در رابطه با مسایل قومی مواجه است.
آمریکایی ها در کارآمدی راهبردهای خود در حوزه های دیپلماسی و نظامی علیه ایران تردید دارند و برآوردهای مراکز مطالعاتی استراتژیک این کشور نیز موید این مطلب است , لذا تنها گزینه موثر در مواجهه با ایران را تمرکز روی اختلافات قومی و مذهبی و طرح مطالبات قومی تشخیص داده اند. و بهترین راه مقابله و خنثی سازی این قبیل توطئه های حفظ و تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی از سوی تمامی قومیت ها , احزاب و گروههای مختلف سیاسی , مذهبی و... است.
2 . انتخابات با توجه به پیشرو بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی، و وجود سوابق و ذهنیت منفی از عملکرد برخی تشکلها و گروههای سیاسی در فرایند انتخابات گذشته که به دلیل سوء استفاده از اختلافات قومی و مذهبی و توام با نادیده گرفتن امنیت و منافع ملی بود , توجه به اتحاد ملی و انسجام اسلامی نیازی اساسی است و نهادهای نظارتی، اجرایی، رسانه ملی، جراید، احزاب و گروههای سیاسی باید به گونهای عمل کنند، تا با رعایت قانون، فضای وحدت خدشهدار نشود.
3 . انرژی هسته ای دفاع از حقوق مسلم ملت ایران در زمینه انرژی هسته ای موضوعی بسیار مهم و حیاتی در زمینه حفظ استقلال, تامین منافع کوتاه مدت و بلند مدت کشور و نیازهای اقتصادی و علمی کشور می باشد که موفقیت در آن تنها با حفظ وحدت و انسجام داخلی امکان پذیر می باشد؛ در شرایط بسیار مهم امروز به ویژه در شرایطی که ایران امروز با موضوع هستهیی مواجه است، نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از گذشته نیازمند اتحاد ملی است و برای گذر از این گذرگاه سخت اتحاد ملی و یکپارچگی برای فتح قلههای رفیع موفقیتهای علمی و فناوری و دانشهای نوین امری ضروری است.
دوم . زمینه ها و عوامل خارجی مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در تبیین شرایط کنونی می فرمایند : (... در مورد نفوذ شیعه و ترویج تشیع از سوی ایران و هلال شیعی و از این حرفها، شایعهپراکنی میکنند. یکی از شعبههای جنگ روانی اینها این است: اولاً بین ملت ایران اختلاف بیندازند، ثانیاً بین ملت ایران و ملتهای دیگر مسلمان اختلاف بیندازند. سیاست امریکا این بوده است که همسایههای ما را در خلیج فارس از نظام جمهوری اسلامی بترساند. البته بعضی از آنها آگاهانه و هوشیارانه توطئه را فهمیدهاند، بعضی هم ممکن است اشتباه کنند و در دام این توطئهی امریکایی بیفتند. ..)
مقام معظم رهبری همچنین در در دیدار کارگزاران نظام می فرمایند : (دنیای اسلام اگر بخواهد حرکت عمیقِ امت اسلامی را در جهت پیروزی، بدرستی پیش ببرد، الزاماتی را باید قبول کند، که اولینِ این الزامات، (اتحاد) است؛ اتحاد اسلامی، انسجام اسلامی. به جان هم انداختن برادران، یکی از نقشههای اوّلی استکبار است که از قدیم هم شناخته شده است؛ تفرقه بینداز و حکومت کن، یک سیاست قدیمی است؛ همه هم گفتهایم، همه هم میدانیم، درعینحال، بعضاً متأسفانه همین سیاست را دشمنِ ما میتواند اعمال کند و ما غافل باشیم؛ به خاطر تبعیت از اهواء نفسانی، به خاطر تحلیلهای غلط، به خاطر کوتهبینیها، به خاطر ترجیح دادن منافع شخصی یا منافع کوتاهمدت بر منافع بلندمدت امروز شما نگاه کنید: سیاست استکبار ایجاد جنگ بین فلسطینی و فلسطینی است؛ بین عراقی و عراقی است؛ بین مسلمانِ شیعه و مسلمانِ سنی است؛ بین جامعهی عربی و غیر عربی است. این، سیاستهای آشناست. این را اول باید همه علاج کنند. ما به سهم خود، وحدت را بین امت اسلامی یک ضرورت میدانیم. امسال را هم سالِ (اتحاد ملی و انسجام اسلامی) اعلام کردیم.. ). (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران نظام ، 86/1/17)
در توضح بیشتر شرایط خارجی باید گفت: انسجام اسلامی از دو منظر قابل بررسی باشد. اولاً یک راهبرد یا سیاست جمهوری اسلامی ایران در تعاملات خود با جهان اسلام و ثانیاً توصیه به کشورهای اسلامی برای اتخاذ و تحکیم چنین راهبردی. واقعیت آن است که پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 که یک نقطه عطف در استراتژی جهانی دانسته میشود عالم اسلام بیشتر از هر زمان به یکپارچگی و پرهیز از اختلافات داخلی نیاز داشته است. این نیاز روز به روز ضرورت بیشتری مییابد بویژه آن که ایجاد اختلاف راهکاری است که همواره در طول تاریخ، جواب داده است. به خاطر داریم که نومحافظهکاران حاکم بر کاخ سفید، واقعه 11 سپتامبر را مقدمه تحقق یک جنگ صلیبی ساختند و براساس آموزههای تئوری جنگ تمدنها درصدد بودند آخرین رویارویی تاریخ را برای برقراری استیلای خود در هزاره سوم رقم بزنند.
آنان با بزرگنمایی خطر گروهی تندرو- که اتفاقاً زاییده سیاستهای خود آنان بود- و تسری اندیشههای خطرناک این گروه به کل عالم اسلام اینطور وانمود کردند و میکنند که دشمن اصلی امنیت فراگیر، مسلمانان هستند. آنان ضمناً ایدههای دیگر خود از جمله طرح خاورمیانه بزرگ را نیز در سایه همین نگره دنبال کردند. این ماجرا البته همزمان بود با موج بیداری و گرایش جوانان به دین و معنویت بویژه اسلام و همچنین فعال شدن ژئوپلتیک جهان اسلام. استعمار نو تلاش دارد با ترویج فرقهگرایی و تعصبهای ناشی از آن، جهان اسلام را از پویایی، تحول و کارآمدی بازدارد و به درون خود مشغول کند.هرچند این سیاست استعماری دارای سابقه ای کهن و سرشار از تلخیها و گرفتاریهای فراوان در جهان اسلام بوده و هست اما با استناد به شواهد فراوان، آمریکا و انگلیس از سال گذشته درپی ناکامیها در لبنان و عراق و افغانستان بر اجرای این سیاست با سرمایه گذاری هنگفت سیاسی و نظامی و خصوصاً تبلیغاتی و فرهنگی متمرکز شده اند.
طراحی عملیات انفجارهای جنایتکارانه در مراسم و اماکن مذهبی، ترور چهره ها و شخصیتهای برجسته دینی، تبلیغ نزاع بین شیعه و سنی، دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی در بین اقلیتهای مذهبی در کشورهای مختلف، صدور بیانیه های تکفیری و اهانت آمیز توسط آخوندهای درباری علیه پیروان دیگر گرایشهای مذهبی، موج گسترده تدوین و انتشار کتابها و جزوات تفرقه افکنانه توأم با نسبتهای دروغ به فرقه های اسلامی برای تحریک احساسات سایر مسلمانان از جمله برنامه های این سناریو می باشد. علاوه بر گروهها و گروهکهایی که در ارتباط با سازمانهای جاسوسی و امنیتی آمریکا و اسرائیل و انگلیس رسماً به اجرای این طرحها می پردازند باید گفت متأسفانه بخشی از لشکر بی جیره و مواجب این طرح خائنانه را نیروهایی تشکیل می دهند که از روی جهالت در دام توطئه های دشمنان اسلام و مسلمانان افتاده اند. بحمدالله بسیاری از این تحریکات با هوشیاری حافظان حریم جهان اسلام ناکام ماند.
به عنوان مثال موضعگیری هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی و مرجع عالیقدر شیعی (آیتالله سیستانی) پس از واقعه سامره و افشای انگیزههای اصلی آن اهانت، آتش جنگ احتمالی شیعه- سنی را فرو نشاند.فهرست انتخاباتی ائتلاف بزرگ در عراق که فارغ از نوع مذهب و قومیت طراحی شده بود، رفتار عاقلانه و حداکثری سید حسن نصرالله در لبنان و تبدیل او به یک رهبر ملی، تدبیر بزرگان اهل سنت در مواجهه با بحرانها و بویژه مرزبندی با جریان انحرافی سلفی، موج محبوبیت دولتمردان ایران در ملل مسلمان و... نمونههایی از توفیقات جهان اسلام و شکست این دسیسه هستند.در کنار اینها، نامگذاری سال 85 به نام متبرک پیامبر بزرگوار اسلام، در شرایطی که تبلیغ میشد ایران به دنبال فعال کردن هلال شیعی است از تدابیر ماندگار بوده است.اگرچه نفس مفهوم (انسجام اسلامی) آن است که سال 86 و همه سالها متعلق به پیامبر اعظم اسلام(ص) و متبرک از آن وجود مقدس است که اگر همه ما به نعمت هدایت مشرف شدهایم در سایه مجاهدتهای اوست و همه ما صرف نظر از رنگ و نژاد و مذهب در زمره امت واحده اوییم.جمهوری اسلامی ایران، کشورهای اسلامی و همه مسلمانان باید مراقب نغمههایی باشند که به دنبال جدا کردن حساب مذهب یا فرقه خود و یا جدا دانستن حساب یک یا چند نحله اسلامی از خود است و باید به چنین اندیشهای به دیده تردید بنگرند.به جای مرزبندی شیعی و سنی باید مرزبندی اصیل و انحرافی یا هشیار و منفعل پررنگ شود و حول مشترکات گرد هم بیاییم تا توطئه دشمنان امت والای پیامبر(ص) ناکام بماند.
مقام معظم رهبری: ( علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی (اتحاد) است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفکران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم کنند؛ منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کجفهمِ متعصبِ وابستهی به این، یا فلان، یا آن فرقهی اسلامی، نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند؛ تکفیر کند. تهیهی منشور جزو کارهایی است که تاریخ، امروز از روشنفکران اسلامی و علمای اسلامی مطالبه میکند. اگر شما این کار را نکنید، نسلهای بعد از شما مؤاخذه خواهند کرد. میبینید دشمنی دشمنان را ! میبینید تلاش آنها را برای نابود کردن هویت اسلامی و ایجاد اختلاف بین امت اسلامی! بنشینید علاج کنید؛ اصول را بر فروع ترجیح بدهید. در فروع ممکن است افراد یک مذهب هم با همدیگر اتحاد نظر نداشته باشند؛ مانعی ندارد. مشترکات بزرگی وجود دارد؛ گرد این محور - محور مشترکات - همه مجتمع شوند. مواظب توطئهی دشمن باشند؛ مواظب بازی دشمن باشند. خواص، بین خودشان بحثهای مذهبی را بکنند، اما به مردم نکشانند؛ دلها را نسبت به یکدیگر چرکین نکنند؛ دشمنیها را زیاد نکنند؛ چه بین فرقههای اسلامی، چه بین ملتهای اسلامی، چه بین گروههای اسلامی در یک ملت.) (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران نظام ، 86/1/17) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 7/200231)
- [امام خمینی] بر اثر زیادی حجاج محترم در اغلب اوقات بلکه میشود گفت در تمام اوقات طواف، از پشت مقام طواف میکنند و چون نماز طواف باید در پشت مقام یا یکی از دو طرف آن خوانده شود بعضی از حجاج محترم ایرانی برای نماز دور یک نفر حلقهوار جمع میشوند که بتواند آن شخص نماز طواف را بخواند این عمل انعکاس خوبی در میان برادران اهل سنت ندارد و مزاحم طواف آنها میباشد آیا با این وضع نماز صحیح است یا وظیفه دارند بروند عقبتر البته با استفتائات، ص: 458 مراعات الاقرب فالاقرب که مزاحم دیگران نباشند؟
- [سایر] سلام من دارم درسمو تموم میکنم میخوام ازدواج کنم قبل از رفتن به سربازی ، یک دختر خوب و با خونواده هم سطح خودم که فقط 8 سال ازم کوچیکه میخوام ازدواج کنم. مادرم یا پدر با این موضوع مشکلی ندارن که کوچیک باشه اما از اطرافیان که مشورت گرفتم اکثریت میگن اختلاف سنی من و اون زیاده. الان موندم سر دوراهی . مطالب سایت رو در مورد اختلاف سنی هم خوندم و میدونم اختلاف 3تا7خوبه حالا نمیدونم من میتونم بایک خانم که 8سال کوچیک تر از خودمه زندگی کنم اینم که من ادم منطقی ای هستم از نظر دیگران. و این که میگم دختر خوبی خواهرم و زنداداشم با دختره برخورد داشتن و خیلی ازش راضی هستن.زنداداشم میگه خوب برخورد میکنه وقتی که تو جمع خودمونی میگه میخنده و وقتی هم تو جمع دیگران قرار میگیره منش خانم هارو میگیره و اینکه زنداداشم بهش زنگ زده گفته من دوسش دارم و خواستم قبل از خواستگاری باهاش صحبت کنم اما میگه گفته که : (با نامحرم نمیتونه صحبت کنه و الانشم دستام داره میلرزه ) قرار شده نظرش رو در مورد من بعد از امتحاناش بهم بگه ممنون از شما و تمام همکاراتون
- [سایر] با سلام من در یکی از سایت ها مطلب زیر را راجع به غدیر از دیدگاه اهل سنت خواندم، اگر ممکن است این مطلب را توضیح دهید. دکتر محمد جواد مشکور که یکی از محققان اهلتشیع است، مینویسد: در اواخر ذیالقعده سال دهم هجری، پیامبر خدا (ص) با تعداد زیادی از یارانش برای ادای فریضه حج به مکه رفتند، حضرت علی (ع) که در این زمان از یک مأموریت جنگی از یمن برگشته بود، شخصی را به جای خود بر لشکریان خویش گمارده، به رسول خدا پیوست، لشکریانی که از یمن آمده بودند، غیبت او را مغتنم شمرده از مال غنیمت، مقداری لباس برداشته و پوشیدند. پس از ادای مراسم حج حضرت علی بازگشت و چون لشکریان را در آن حال دید، برآشفت و به جانشین خود گفت: چرا ایشان بدون اجازه من این جامهها را پوشیدهاند؟ وی عرض کرد: من این جامهها را برآنان پوشانیدم تا آراسته و زیبا باشند، حضرت علی (ع) دستور داد تا جامهها را از تن بیرون کنند، لشکریان از حضرت علی سخت رنجیدند و شکایت پیش رسول خدا بردند، پیامبر برای فرونشاندن این فتنه برخاست و خطبهای ایراد فرموده، در آن میان فرمود: (ای مردم از علی شکوه نکنید، به خدا قسم وی در امری که مربوط به خدا و در راه حق باشد سختگیرتر از آن است که بتوان از او گله کرد. پس از ادای مراسم حج، رسول خدا (ص) با اردوی خود به سوی مدینه بازگشت. در هجدهم ذیالحجه سال دهم هجری در راه، به آبگیری بنام "غدیرخم" که نزدیک محلی بنام "جحفه" بود رسید، مسلمانان در آن جا از شتران خود فرود آمدند تا چندی بیاسایند.... سپس پیامبر، خطبهای ایراد فرمودند و بعد از خطبه در حق حضرت علی فرمود: (من کنت مولاه فعلی مولاه). همه عامه و خاصه (سنی و شیعه) این حدیث را نقل کردهاند، منتها محدثان عامه، آن را مربوط به نارضایتی لشکریان علی از او میدانند و محدثان شیعه، مربوط به جانشینی او. [تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی] همچنین ابوالفتوح رازی از علمای اهلتشیع، علت نارضایتی بعضی از صحابه با حضرت علی را بیان کرده و مینویسد: ایشان - عدهای از حاضران در حجة الوداع - شکایت حضرت علی را با رسول خدا (ص) کردند از آنچه در دلشان بود. رسولالله (ص) فرمودند: علی صواب کرده. و چون آنان از کینه و بد دلی نسبت به علی خودداری نکردند، رسولالله به خبر آمده و طی خطبهای فرمودند: (ارفعوا السنتکم عن علی، فإنه خشن فی ذات الله غیر مداهن فی دینه). (زبانتان را از علی کوتاه کنید که او مرد درشتی است در ایمان به ذات خدا و در دین خدا مداهنه نمیکند)، مردمان چون خشم رسولالله و مبالغه او بدیدند، زبان کوتاه کردند، چون رسول خدا حج بگذارد و برگشت، در راه به جایی رسید آن را "غدیرخم" گویند، خطبهای بلیغ برای مردم خواند و تمام احکام خدا را که قبلا به مردم رسانیده بود، دوباره بازگو کرد و در آخر خطبه، حدیث (من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه) برای رفع کدورت و غرض ایجاد محبت او در قلب مسلمانان بیان فرمود. (تفسیر ابوالفتوح، سوره مائده، ص191).
- [سایر] با سلام . از اینکه مرا راهنمایی کردید بسیار ممنونم و خواهشمندم که در این موضوع نیز مرا راهنمایی کنید . حاج آقا همانطور که در پیام قبلی فرستادم گفتم خواهری دارم که 27 سال سن دارد و هنوز ازدواج نکرده می خواهم کمی در مورد او برایتان بگویم ... ...ولی خواهرم توجهی ندارد و شاید این گونه رفتار او از سر سادگی او است و من خود این را باور کرده ام سعی کردم از راهنمایی شما برای او نیز استفاده کنم شما گفته بود اوقات خودم را با فعالیتهای مفید و سازنده پر کنم ولی او هیچ گونه علاقه ای به هیچ کدام از این فعالیتها ندارد می خواهم موضوعی را برایتان بازگو کنم خواهرم حدود 2, 3 سال با یک پسر که حدود 4 سال از او کوچکتر است دوست و با او در ارتباط بوده تا اینکه یک روز حدود 1 سال پیش 3 ,4 ماه قبل از عملش من به رفت و آمد هایش مشکوک شدم تا اینکه یک روز دیدم که ازکوچه ای خانه پسر دایی و دوستان پسره بود بیرون آمد پسره که خواهرم با او دوست بود هر دفعه که خواهرم پیش او می رفت زنگ می زد به دوستانش و آنها می آمدند سر کوچه که خانه او قرار داشت جمع می شدند .اون روز هم مانند دفعات قبل همانطور شلوغ بود , وقتی که خواهرم رو دیدم ابتدا فکر کردم دارم خواب می بینم باور کنید داشتم منفجر می شدم چون او نا اونجا بودند چیزی به او نگفتم دوستاش هم فکر کردن من از اون بی غیرت ها هستم و داشتم با خواهرم بر می گشتم یکی از آن پسر ها دنبال ما کرد من در عین حال که بسیار عصبانی بودم به پسر فحاشی کردم و پسره یکدفعه به من گفت تو اگه غیرت داری جلو خواهرت و بگیر و بگو خانه پسر غریبه چکار می کرده حاج آقا دچار سوء تفاهم نشید من اگه پسری دنبالم میومده سرم رو بالا نمی آوردم چه برسه به اینکه به اون فحاشی کنم اون دفعه از کنترل خارج شده بودم و همانطور که گفتم بسیار عصبانی بودم نمی دونید چقدر سخت گذشت اون شب به من دوست داشتم فقط زمین دهان باز کنه و منو ببلعه اون شب اون به من قول داد که دیگه دنبال پسره نره ولی این ماجرا دو سه بار دیگه تکرار شد تا اینکه زنگ زدم به پسره و گفتم به زبون خوش بهت می گم دست از سرش بردار و گر نه آبروتو می برم پسره در جوابم گفت تو که هیچ بابای تو هم نمی تونه آبرومو ببره خواهش کردم ازش اونم با کمال پر رویی گفت باید یه بار دیگه ببینمش می خوام یه امانتی دستم داره بهش بدم گفتم با اون امانتی که دستته هر غلطی می خوای بکن فقط دست از سرش بردار . خلاصه هر طوری بود تا یه مدت کوتاه خواهرم و کنترل کردم و بعد از مدتی نه چندان طولانی پسره ازدواج کرد مدتی خیالم آسوده بود تا این که من دیوانگی کردم و تلفن همراه در اختار خواهرم قرار دادم و روز اول هم به او گفتم شماره رو به کسی نده یک روز که داشتم از در اتاق رد می شدم دیدم که موبایلش زنگ می خورد خواهرم که می رفت موبایلش را جواب بدهد یکدفعه برگشت ازش سوال کردم چرا جواب نمی دهی پاسخی نداد رفتم شماره را نگاه کردم و با طرف تماس گرفتم از روی لهجه اش فهمیدم که یا خود بی عرضاش است یا دوستان عوضی اش اول تلفن را قطع کرد دوباره که او را ترساندم و گفتم شماره ات را پیگیری می کنم ترسید و گفت اشتباه گرفته از خواهرم که سوال کردم با اسرار و تهدید فراوان گفت پسره است دیگر نمی توانستم خودم را کنترل کنم ولی باز هم نشستم و با خونسردی او را راهنمایی کردم شاید شما هم تعجب کنید که من با ده سال تفاوت سنی چطور به خود اجازه می دهم او را راهنمایی یا با او دعوا کنم ولی باور کنید بارها خودم خجالت کشیده ام و این را نیز بازگو کرده ام ولی وقتی می بینم پدر و مادرم نیز ساده اند چطور می توانم او را به حال خود رها کنم خب زیاد وارد حواشی نشویم داشتم می گفتم او را راهنمایی کردم و نیز تلفن همراه را از او گرفته و جمع کردم تا اینکه یک روز برادرم آن را روشن کرد من هم که نمی توانستم دلیل خاموش کردنش را بگویم سکوت کرده و چیزی نگفتم خلاصه طی مدتی که تلفن در دستش بود مورد مشکوکی ندیدم تا اینکه یک شب برای تفریح به بیرون رفتیم در آن مکانی که ما بودیم پسره با زنش و دوستانش هم با زنانشان بودند اتفاقا یکی از دوستان او پسر همسایه دوستم و زنش دوست خودم بود که آن دو مرا به خوبی می شناختند خلاصه آن شب گذشت و ما رسیدیم به خانه . فردای آن روز زن برادرم گفت خواهرت دیشب داشته برای پسره اس ام اس می فرستاده و پسره هم به کمک دوستاش دور از چشم زنش جواب او را می داده با آنکه چند بار از راه منطقی وارد شده بودم و نتیجه نگرفته بودم ولی چون زن برادرم گفته بود باور نکرده و از او سؤال کردم او اول انکار کرد تا اینکه گفت آره بوده ; باور کنید اگه همان بار اول که عروسمان گفته بود و باور می کردم با آن عصبانیتی که داشتم دل و می زدم به دریا و اول زنگ می زدم به زن پسره و آبروشو می بردم و بعد خواهرم رو می کشتم ولی بازهم گذشتم و مثل دفعه قبل موبایل را از او گرفته خاموش کردم خب چیزی که اینجا من رو سر دو راهی قرار داده اینه که حالا که شرایط کمی آرام شده خواهرم دوباره موبایل رو از من می خواد به نظر شما با این تجربه تلخ آیا می توانم چنین ریسکی بکنم وگوشی همراه را در اختیار او قرار دهم ؟ من خودم به این نتیجه رسیده ام که آزموده را آزمودن خطاست نظر شما چیه ؟ آقای شهاب مرادی و قتی که پسره و دوستاش به من و خانواده ام می رسند طوری نگاه ما می کنند که همه فهمیده اند بارها خواسته ام بر گردم و چند فحش به او بدهم ولی باز هم کوتاه آمده ام شما می گویید من با این گونه رفتار آنها چطور برخورد کنم و چگونه نگاه خواهرم را کنترل کنم که به او توجهی نکند؟ حاج آقا میان مطالبم در مورد پدر و مادرم و در مورد سادگی آنها صحبت کردم راستش رو بخواهین من گذشته خودم و موردی که برای خواهرم و مواردی شبیه به همین موضوع که برای او پیش آمده (این را که می گویم مواردی چون به قول خودش این اولین نبوده و می ترسم آخری هم نباشد) از چشم پدر و مادرم می بینم و آنها را مقصر می دانم چون اگر آنها از اول رفت و آمد ما را کنترل می کردند الان چنین مواردی پیش نمی آمد و مردم از سادگی ما سوء استفاده نمی کردند البته شاید پدر و مادرم به ما اطمینان دارند و ما از اعتماد آنها سوء استفاده کرده ایم . حاج آقا وقتی خواهرم بیرون می رود تا برمی گردد دلم خون می شود و باید با این موضوع چه طور بر خورد کنم واقعا می ترسم و بارها خواسته ام بر ترسم غلبه کنم ولی نشده ; خواهش می کنم کمکم کنید ؟ خواسته دیگری که از شما دارم این است که این موضوع مانند موضوع قبلی خصوصی باشد . ممنون التماس دعا
- [سایر] سلام علیکم خسته نباشید حاج آقا اگر اشتباه نکنم تا به حال 3 یا 4 تا پیام با همین مضمون براتون گذاشتم ولی پاسخی ندیدم. در ابتدا که پیام دادم و بعد پیام پیگیری را ارسال کردم گفتید (25 تیرماه) که با اسم واحد، اسم اولم را یادم نمی آید و با همان اسم واقعی ام یعنی اسم دوم پیام می فرستم. من دختری 20 ساله و حافظ قرآن (ان شاء الله) هستم و پایبند به اعتقادات و باور های اسلامی، خانواده خوبی دارم و آخرین (پنجمین) فرزند خانواده هستم . در حال حاضر خواستگاران زیادی دارم ولی در شرایط کنونی ام تمایلی به ازدواج ندارم شاید اصلی ترین آنها تنهایی پدر و مادرم بعد از رفتن من باشد. هم اکنون 4 ماهی است که من خواستگاری سمج دارم که تابه حال 15 بار به خواستگاری من آمده و هر 15 بار هم جواب منفی گرفته. اصرار خانواده و خود ایشان من را معذب کرده و حس بدی از این موضوع دارم. احساس گناه می کنم و نمی دانم نظر ایشان به من از چه چیز ناشی شده که با این همه غرور 15 بار با اصرار و پافشاری بیشتر به خواستگاری می آیند. از طرفی از پدر و مادرم هم خجالت می کشم که کسی را این چنین معطل خود کرده ام.من نظر خودم را هر 15 بار با قاطعیت و بدون شک و تردید داده ام . این وصلت با تفاوتهای موجود را از نظر عقلی و منطقاً مناسب نمی دانم با اینکه کیس مناسبی هستند. ایشان 27 سال سن دارند و یکی از دلایل من برای رد کردن ایشان تفاوت سنی زیاد است. و دیگر اینکه ایشان دانشجوی دکترای مهندسی دانشگاه شریف هستند و من دیپلمه، دیگر اینکه خانواده من از نظر اقتصادی در طبقه متوسط به بالای جامعه قرار دارد ولی آنها خیلی اوضاع مالی شان بالاتر از ماست (خیلی ، خیلی جوری که در تصور نمی گنجد). خوانواده ایشان و همچنین خودشان انسانهای متدین با باورهای سنجیده مذهبی هستند. از این لحاظ من بدم نمی آید که حتی طرف مقابلم کمی هم مثل ایشان اعتقاداتشان از من بالاتر باشد ولی بعضی نظراتشان علاوه بر اختلافات مالی و تحصیلی من را گنگ کرده و قدرت انتخاب را از من گرفته. ایشان حس مالکیت طلبی زیادی نسبت به همسر آینده شان دارند که من از این حس متنفرم. و همچنین با اینکه خود در دانشگاههای کشور تحصیل کرده اند ولی با تحصیل همسرشان در دانشگاه مخالف هستند (به نظر من خیلی عجیب است) و دیگر اینکه ایشان (شاید به خاطر دارا بودن چنین شرایط مالی، شغلی و تحصیلاتی) مغرور هستند. این را از حرکت های جلسات اولیه برداشت کردم. ایشان فکر می کردند که هر جا بروند باید در همان دم اول دختر را تقدیم او کنند. البته این را میدانم که جاهای دیگری هم به خواستگاری رفته اند و خود ایشان نپذیرفته اند. این را هم بگویم که پدر و مادر ما راضی به این وصلت هستند و علی الخصوص پدر و مادر ایشان همه تلاش خود را برای انجام این وصلت به کار برده اند. حاج آقا قبلاً از جواب مبسوط شما متشکرم خیلی دعایم کنید