از نصوص دینی و سیره برمیآید که کارکرد شورا صرفاً ارائه نقش مشورتی به رهبر و یا کارگزاران حکومت است و خود نمیتواند نهادی تصمیمگیرنده باشد و مصوبات آن نقش الزامی و رسمی پیدا کند؛ بنابراین کارکرد آن ب کارکرد نهاد شورا در اسلام، منحصر به ارائه نقش مشورتی نیست. در رابطه با این مطلب ادله متعددی وجود دارد. اکنون بدون ورود به مباحث فنی و تخصصی، به برخی از آنها اشاره میشود: 1. لسان برخی از آیات قرآن -مانند: (وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ) از این جهت اطلاق دارد و کارکرد شورا را منحصر به ارائه نقش مشورتی نمیسازد. 2. در مواردی پیامبر اکرم(ص) دستور دادهاند که رأی شورا، باید ملاک عمل قرار گیرد. روزی امیرمؤمنان(ع) از آن حضرت پرسید: (ای پیامبر! اگر مسألهای پدید آمد که در رابطه با آن آیهای از قرآن و یا سیره و سنتی از جانب شما وجود نداشته باشد. چه کنیم؟) حضرت فرمود: (آن را با مشورت مؤمنان انجام دهید). سپس آن حضرت اضافه فرمود: (مشورت را به امور خاص محدود نسازید)؛(یا رسول الله ارأیت اذا نزل بنا امر لیس فیه کتاب و لا سنه منک، ما نعمل به؟ فقال(ص): (اجعلوه شوری بین المؤمنین و لاتقصرونه بامرخاصه) (تفسیر فرات ابن ابراهیم کوفی، ص 615، محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، ص 101). یعنی، اساساً در امور مختلف از مشورت مدد جویید و آن را ملاک عمل قرار دهید. 3. در موارد بسیاری، پیروی از رأی اکثریت مورد تأکید قرار گرفته و از مخالفت و سرپیچی با ارباب رأی و بصیرت نهی شده است. از جمله اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: (دوراندیشی آن است که با صاحبنظران مشورت کنی و امرشان را فرمان بری، پس هرگاه خردمند خیرخواه چیزی گفت آن را بپذیر، و مباد که بر خلاف آنها عمل کنی که در آن هلاک و نابودی است).(العزم، ان تستشیر ذاالرأی و تطیع امره، و قال: اذا اشار علیک العاقل الناصح فاقبل، و ایاک و الخلاف علیهم، فان فیه الهلاک) (بحارالانوار، ج 72، ص 105). بنابراین نهاد شورا در نظام اسلامی، دارای کارکردهای متفاوت و اشکال گوناگونی است. برخی صرفاً ارائهدهنده نقش مشورتی است؛ بدون آنکه برای مشورت گیرنده الزامآور باشد و برخی دارای نقش الزامآور و مؤثر قطعی در تصمیمگیریها و برنامهریزیها است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 77/500015)
از نصوص دینی و سیره برمیآید که کارکرد شورا صرفاً ارائه نقش مشورتی به رهبر و یا کارگزاران حکومت است و خود نمیتواند نهادی تصمیمگیرنده باشد و مصوبات آن نقش الزامی و رسمی پیدا کند؛ بنابراین کارکرد آن ب
از نصوص دینی و سیره برمیآید که کارکرد شورا صرفاً ارائه نقش مشورتی به رهبر و یا کارگزاران حکومت است و خود نمیتواند نهادی تصمیمگیرنده باشد و مصوبات آن نقش الزامی و رسمی پیدا کند؛ بنابراین کارکرد آن ب
کارکرد نهاد شورا در اسلام، منحصر به ارائه نقش مشورتی نیست. در رابطه با این مطلب ادله متعددی وجود دارد. اکنون بدون ورود به مباحث فنی و تخصصی، به برخی از آنها اشاره میشود:
1. لسان برخی از آیات قرآن -مانند: (وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ) از این جهت اطلاق دارد و کارکرد شورا را منحصر به ارائه نقش مشورتی نمیسازد.
2. در مواردی پیامبر اکرم(ص) دستور دادهاند که رأی شورا، باید ملاک عمل قرار گیرد. روزی امیرمؤمنان(ع) از آن حضرت پرسید: (ای پیامبر! اگر مسألهای پدید آمد که در رابطه با آن آیهای از قرآن و یا سیره و سنتی از جانب شما وجود نداشته باشد. چه کنیم؟) حضرت فرمود: (آن را با مشورت مؤمنان انجام دهید). سپس آن حضرت اضافه فرمود: (مشورت را به امور خاص محدود نسازید)؛(یا رسول الله ارأیت اذا نزل بنا امر لیس فیه کتاب و لا سنه منک، ما نعمل به؟ فقال(ص): (اجعلوه شوری بین المؤمنین و لاتقصرونه بامرخاصه) (تفسیر فرات ابن ابراهیم کوفی، ص 615، محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، ص 101). یعنی، اساساً در امور مختلف از مشورت مدد جویید و آن را ملاک عمل قرار دهید.
3. در موارد بسیاری، پیروی از رأی اکثریت مورد تأکید قرار گرفته و از مخالفت و سرپیچی با ارباب رأی و بصیرت نهی شده است. از جمله اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: (دوراندیشی آن است که با صاحبنظران مشورت کنی و امرشان را فرمان بری، پس هرگاه خردمند خیرخواه چیزی گفت آن را بپذیر، و مباد که بر خلاف آنها عمل کنی که در آن هلاک و نابودی است).(العزم، ان تستشیر ذاالرأی و تطیع امره، و قال: اذا اشار علیک العاقل الناصح فاقبل، و ایاک و الخلاف علیهم، فان فیه الهلاک) (بحارالانوار، ج 72، ص 105).
بنابراین نهاد شورا در نظام اسلامی، دارای کارکردهای متفاوت و اشکال گوناگونی است. برخی صرفاً ارائهدهنده نقش مشورتی است؛ بدون آنکه برای مشورت گیرنده الزامآور باشد و برخی دارای نقش الزامآور و مؤثر قطعی در تصمیمگیریها و برنامهریزیها است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 77/500015)