سوریه با سایر کشورهای انقلابی منطقه چه تفاوتی دارد؟
سوریه با سایر کشورهای انقلابی منطقه چه تفاوتی دارد؟ 1- سرنوشت سوریه مانند لیبی نخواهد شد! چون اکثریت مردم این کشور به (اسقاط نظام) نرسیده و اعتقادی ندارند... آنچه در لیبی گذشت و قذافی را به خاک سیاه گور سپرد اراده مردم بود نه خواست ناتو! چرا که اگر تصمیم (ناتو) ‌مؤثر بود امروز افغانستان وضعیت دیگری داشت. 2- سرنوشت سوریه، یمن نخواهد شد. چون اکثریت مردم این کشور فعلاً تماشاگرند! نه فدایی بشار اسد و دولت او هستند و نه همراه و همدل با شورای معارضین و مخالفین دولت بشار! و همین تماشاچی بودن اکثریت باعث شده تا نه معارضین، قدرت اسقاط نظام را داشته باشند و نه دولت قدرت قلع و قمع کامل معارضین را. 3- معارضین سوریه جمعی متشتت‌اند. از سلفی‌ها و افراطیون تیپ القاعده گرفته تا سکولارها و عاشقان لیبرالیسم مدل آمریکایی. و همین تشتت عامل اصلی ضعف آنهاست. از سوی دیگر این جمع ناهمگون به خواست و با فشار آمریکا گرد هم آمده‌اند و دقیقاً همین نکته است که باعث شده تا آنها توان بسیج مردم و همراه‌سازی آنها را نداشته باشند. 4- این روزها فشار آمریکا و متحدین منطقه‌ای‌اش بر سوریه به حداکثر رسیده و البته این فشار می‌تواند بیشتر هم شود. اما قدرت این فشار به حدی نیست که موجبات سقوط بشار را فراهم آورد. معارضین سوریه (آنها که به اسقاط نظام معتقدند) با جمع‌آوری همه توش و توان خود هم قادر به شعله‌ور ساختن جنگ داخلی (که هدف اصلی آمریکا، رژیم صهیونیستی و...) نخواهند بود! از آن سو حجم اصلی این فشارهای بین‌المللی از جنس عملیات روانی و جنگ دیپلماتیک است. چرا که نه ترکیه امکان و توان حمله به سوریه را دارد و نه اردن! شاه اردن آنقدر گرفتار (خود) است و نگران خیزش مردمش که تا همین الان هم با حداکثر احتیاط مجری سیاست‌های آمریکا و عربستان علیه سوریه بوده و بعید است بتواند از این بیشتر به آمریکا و سعودی سرویس بدهد (مگر آن که شاه اردن قید سلطنت را زده و بزرگترین قمار عمرش را مرتکب شود!) اهالی ناتو هم این روزها بیشتر نگران بحران اقتصادی و حضور مردم در خیابان‌هایشان هستند و به هیچ رو امکان حضور در سوریه را ندارند! آن هم سوریه‌ای که نفت ندارد! (دوستانی که حکایت سوریه و لیبی را یکی می‌دانند باید به این نکته توجه کنند که لیبی نفت داشت و سوریه نفت ندارد!) 5- سیاست‌ کلان جمهوری اسلامی و منافع انقلاب اسلامی ایجاب می‌کند که دولت بشار باقی بماند و بنا به خواست مردم سوریه و همکاری آنها اصلاحات را تا مرز کسب رضایت مردم رقم بزند. بدون تردید آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال یک سوریه ضعیف و درهم ریخته و درگیر جنگ داخلی‌اند و هیچ گزینه‌ای برای جایگزینی بشار در آستین ندارند! 6- امروز سوریه عرصه اصلی جنگ دیپلماتیک در خاورمیانه است. جنگی میان انقلاب اسلامی و استکبار جهانی و فردای خاورمیانه از آن کسی است که برنده این جنگ باشد و هوشیاری و دقت عمل ماست که موجبات تسلط تفکر انقلاب اسلامی بر فردای خاورمیانه را فراهم خواهد آورد. (مشرق نیوز، 03 آذر 1390 )
عنوان سوال:

سوریه با سایر کشورهای انقلابی منطقه چه تفاوتی دارد؟


پاسخ:

سوریه با سایر کشورهای انقلابی منطقه چه تفاوتی دارد؟

1- سرنوشت سوریه مانند لیبی نخواهد شد! چون اکثریت مردم این کشور به (اسقاط نظام) نرسیده و اعتقادی ندارند... آنچه در لیبی گذشت و قذافی را به خاک سیاه گور سپرد اراده مردم بود نه خواست ناتو! چرا که اگر تصمیم (ناتو) ‌مؤثر بود امروز افغانستان وضعیت دیگری داشت.

2- سرنوشت سوریه، یمن نخواهد شد. چون اکثریت مردم این کشور فعلاً تماشاگرند! نه فدایی بشار اسد و دولت او هستند و نه همراه و همدل با شورای معارضین و مخالفین دولت بشار! و همین تماشاچی بودن اکثریت باعث شده تا نه معارضین، قدرت اسقاط نظام را داشته باشند و نه دولت قدرت قلع و قمع کامل معارضین را.

3- معارضین سوریه جمعی متشتت‌اند. از سلفی‌ها و افراطیون تیپ القاعده گرفته تا سکولارها و عاشقان لیبرالیسم مدل آمریکایی. و همین تشتت عامل اصلی ضعف آنهاست. از سوی دیگر این جمع ناهمگون به خواست و با فشار آمریکا گرد هم آمده‌اند و دقیقاً همین نکته است که باعث شده تا آنها توان بسیج مردم و همراه‌سازی آنها را نداشته باشند.

4- این روزها فشار آمریکا و متحدین منطقه‌ای‌اش بر سوریه به حداکثر رسیده و البته این فشار می‌تواند بیشتر هم شود. اما قدرت این فشار به حدی نیست که موجبات سقوط بشار را فراهم آورد. معارضین سوریه (آنها که به اسقاط نظام معتقدند) با جمع‌آوری همه توش و توان خود هم قادر به شعله‌ور ساختن جنگ داخلی (که هدف اصلی آمریکا، رژیم صهیونیستی و...) نخواهند بود! از آن سو حجم اصلی این فشارهای بین‌المللی از جنس عملیات روانی و جنگ دیپلماتیک است. چرا که نه ترکیه امکان و توان حمله به سوریه را دارد و نه اردن! شاه اردن آنقدر گرفتار (خود) است و نگران خیزش مردمش که تا همین الان هم با حداکثر احتیاط مجری سیاست‌های آمریکا و عربستان علیه سوریه بوده و بعید است بتواند از این بیشتر به آمریکا و سعودی سرویس بدهد (مگر آن که شاه اردن قید سلطنت را زده و بزرگترین قمار عمرش را مرتکب شود!) اهالی ناتو هم این روزها بیشتر نگران بحران اقتصادی و حضور مردم در خیابان‌هایشان هستند و به هیچ رو امکان حضور در سوریه را ندارند! آن هم سوریه‌ای که نفت ندارد! (دوستانی که حکایت سوریه و لیبی را یکی می‌دانند باید به این نکته توجه کنند که لیبی نفت داشت و سوریه نفت ندارد!)

5- سیاست‌ کلان جمهوری اسلامی و منافع انقلاب اسلامی ایجاب می‌کند که دولت بشار باقی بماند و بنا به خواست مردم سوریه و همکاری آنها اصلاحات را تا مرز کسب رضایت مردم رقم بزند. بدون تردید آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال یک سوریه ضعیف و درهم ریخته و درگیر جنگ داخلی‌اند و هیچ گزینه‌ای برای جایگزینی بشار در آستین ندارند!

6- امروز سوریه عرصه اصلی جنگ دیپلماتیک در خاورمیانه است. جنگی میان انقلاب اسلامی و استکبار جهانی و فردای خاورمیانه از آن کسی است که برنده این جنگ باشد و هوشیاری و دقت عمل ماست که موجبات تسلط تفکر انقلاب اسلامی بر فردای خاورمیانه را فراهم خواهد آورد.
(مشرق نیوز، 03 آذر 1390 )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین