تشکل دانشجویی یعنی چه؟ خطی مشی تشکل چه خطی است؟ نقش دانشجو در برخورد با سیاستهای غلط دولت؟ آیا دانشجو می تواند از کشورهای پیشرفته تبعیت و الگو برداری کند؟
تشکل دانشجویی یعنی چه؟ خطی مشی تشکل چه خطی است؟ نقش دانشجو در برخورد با سیاستهای غلط دولت؟ آیا دانشجو می تواند از کشورهای پیشرفته تبعیت و الگو برداری کند؟ در پاسخ می توان چنین گفت: تشکل که از منظر علمی، مصدر باب تفعل می باشد در لغت به معنای انسجام دادن به هر مجموعه­ای که در یک جهت و مسیر و به منظور پی ریزی یک هدف و یا اهداف هماهنگ گام بر می­دارند اطلاق می شود. اما معنای تشکل در اصطلاح امروزی و از نوع دانشجویی آن،به معنای گردهم آیی و تفاهم تعدادی از دانشجویان در موضوعی خاص و هم فکری در راستای تحقق بخشی به آن می باشد. در رابطه با خطی مشی باید دانست این مهم بسته به نوع فعالیت هر تشکل و اهداف آن می باشد به این که باید دید هر تشکل به چه منظور شکل یافته است تا بتوان از این رهگذر نوع خط مشی آن را تشخیص داد.ولی در هر صورت آنچه نباید از نظر دور داشت این که بر تمام تشکل ها یک خط مشی عمومی و کلی باید حاکم باشد که در میان تمام آنان محترم شمرده شود.این موضوع یا به مجموع منافع , ارزشهای جامعه و اقتضائات کشور و یا بعضا به دانشگاه مربوطه مرتبط خواهد بود تا این که تمامی دانشجویان تحت یک خطی مشی عالی قرار داشته باشند. اما نسبت به بخش سوم سوال شما باید گفت از آنجا که هر دولتی ممکن است دارای اشتباهاتی باشد از یک سوی و این که موضوع نقد و انتقاد منصفانه جهت اصلاح عملکردهای تصمیم گیران و مجریان کشور و پویایی نسل جوان کشور،در ذات جامعه دانشجویی باید باشد از سوی دیگر،لذا ضرورت می یابد تا اگر دانشجویی به دولت نقدی دارد با در نظر گرفتن جوانب موضوع (که از جمله آن نقد علمی و رعایت انصاف می باشد) آن را بیان نماید نه این که در برابر آن بی تفاوت بماند.ناگفته نماند که این مهم همواره و از ابتدای اتقلاب مورد تایید و تاکید بوده و الان نیز این نیاز روزافزون می باشد. در نهایت و در پاسخ به بخش پایانی این پرسش می توان گفت که اصل الگو برداری و الگو پذیری از دیگران در راستای تامین زندگی و بهتر کردن آن،امری معقول و موافق نظر اسلام می­باشد چرا که اگر به بشر بعنوان یک واحد جمعی و به تعبیری بشری بنگریم خواهیم یافت که تمامی احاد بشر(با کم و زیاد) به یکدیگر نیازمند می باشند لذا ضرورت دارد تا در راه رفع کاستی های خود از یکدیگر بهره بگیرند.از این رو ما نیز که عضوی از این جامعه بسیار گسترده هستیم می بایست در موارد لزوم چنین عمل نماییم. الگو پذیری دانشجویان را باید به تحلیل،بررسی نمود که در چه زمینه و یا زمینه هایی منظور می باشد.اگر در زمینه های علمی و پیشرفت و ترقی است که حتما باید از دنیای بیرون از خود بهره ببریم ولی اگر منظور، برخی الگوهایی است که ما در درون خود،نوع تمام عیار آن را داشته و نیازی به دیگران نداریم همچون الگوهای فرهنگی و... به نظر می رسد در اینجا باید برای دیگران حتی الگو نیز باشیم نه این که از الگوهای شکست خورده آنان که تجربه خوبی نداشته اند بهره بگیریم چرا که در این صورت خواهد بود که موجبات شرمندگی و پشیمانی را فراهم خواهیم آورد. در پایان جهت بررسی بیشتر موضوع پرسش مقاله ای تحت عنوان ( دانشجوی سیاسی ، علیرضا محمدی ، نشریه پرسمان ، شماره 51 ، آذر 85 ) ارائه می شود: مشارکت سیاسی، یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مطالبات دانشجویی کشور است. مقام معظم رهبری همواره بر ضرورت فعالیت سیاسی دانشجویان و شرکت فعال و مثبت آنان در مباحث سیاسی، تأکید دارند. بر این اساس، (تبیین دقیق سیاسی بودن دانشجو، ضرورت و ویژگی‌ها و حدود آن در نظام اسلامی)، موضوع اصلی نوشتار حاضر می‌باشد. در این زمینه تلاش می‌شود تا از مباحثی پیرامون چیستی مشارکت سیاسی و عوامل و سطوح مختلف آن، زندگی سیاسی دانشجویان و عوامل و زمینه‌های مؤثر بر آن، کارکردها و نقش دانشگاه و دانشجو، آموزه‌های اسلامی پیرامون ضرورت و چگونگی مشارکت سیاسی و... استفاده شود. تبیین سیاسی بودن دانشجو دانشجوی سیاسی مطلوب در نظام اسلامی، به کسی اطلاق می‌شود که در دانشگاه به درجه بالایی از بینش و درک سیاسی رسیده، در قبال سرنوشت خود، جامعه و مسائل سیاسی، حساسیت لازم را داشته باشد. سیاسی بودن دانشجو، بدین معناست که یک دانشجوی متعهد، تنها نباید در محور مسائل فردی و شخصی خود متمرکز باشد و از رویدادهای جامعه و جهان غافل گردیده، نسبت به آنها بی‌تفاوت باشد؛ بلکه باید با اصول و مبانی منطقی و معقول، به تحلیل حوادث و رویدادهای جهانی و داخلی بپردازد و موضع مناسب و قاطع اتخاذ کرده، حساسیت لازم را دارا باشد؛ آن گونه که حضرت امام (ره)، همواره از دانشجویان و دانشگاهیان انتظار داشتند که همچون ناظری بصیر و آگاه، هوشمندانه و متعهدانه، عملکردها و تصمیم‌گیری‌ها را مورد توجه قرار دهند و با نقادی دلسوزانه، خطا و لغزش احتمالی را گوشزد نمایند و همچون مشاوران و کارشناسانی امین، مساعدت خویش را از دست‌اندرکاران و مجریان امور دریغ نکنند. همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین‌کننده‌ای همچون انتخابات، همراه با دیگر بازوان فکری جامعه، با ارائه ملاک‌ها و معیارهای صحیح، مردم را برای مشارکت و حضور مؤثر در سرنوشت خویش مدد رسانند و با جهت‌گیری‌ها و خلق بسترهای اجتماعی - فرهنگی، تسهیل کننده راه تحکیم مقاومت ملی و انقلابی امت اسلام، در برابر جهان‌خواران باشند و به مدد قدرت فنی و دانش خویش، در تشخیص و افشای ترفندهای دشمنان، لحظه‌ای درنگ به خود راه ندهند.1 حضرت آیةالله خامنه‌ای نیز چنین تصریح می‌کند: (مسئولیت بزرگ دانشجویان بسیجی، تحلیل درست، بررسی کارشناسانه و ریشه‌یابی مسائل اساسی کشور و جهان اسلام و حضور هوشیارانه، بانشاط و فعال در صحنه است).2 مشارکت سیاسی‌ مهم‌ترین و اساسی‌ترین خواست دانشجوی سیاسی، مشارکت سیاسی است؛ مشارکت سیاسی )Political Participation(در اصطلاح سیاسی، به معنای تلاش شهروندان، برای انتخاب رهبران خویش، شرکت موثر در فعالیت‌ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورت‌بندی و هدایت سیاست دولت می‌باشد.3 در واقع، مشارکت سیاسی، مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و اعمالی است که شهروندان به وسیله آن، در جست‌وجوی نفوذ یا حمایت از حکومت و سیاست خاصی هستند.4 افراد یک جامعه، به سه گونه مختلف با نظام سیاسی رابطه دارند؛ 1. بعضی صرفاً به حمایت و حفاظت از دولت عمل می‌پردازند و رفتار خود را بر اساس نیازها و تقاضاهای حکومت تنظیم می‌کنند و در واقع، مشارکت حمایتی )Support participation(دارند. 2. برخی در تلاش برای اصلاح یا تغییر نظام و یا حداقل تصمیم و جهت نظام حکومتی هستند. 3. برخی دیگر نیز برخلاف دو گروه فوق، مواضع انفعالی )Passive(و یا بی‌طرفانه دارند. بعضی از نویسندگان، سه نوع رفتار سیاسی فوق را به دو دسته مشارکت فعال و مشارکت انفعالی، تقسیم کرده‌اند.5 سطوح مشارکت سیاسی‌ مشارکت سیاسی شهروندان، مفهومی دارای سلسله مراتب است که از سطوح متعددی تشکیل شده و تعیین‌کننده میزان شدت و ضعف مشارکت سیاسی افراد می‌باشد.6 در یک جمع‌بندی، مهم‌ترین این سطوح عبارتند از: 1. رأی دادن و شرکت در گزینش و انتخاب مسئولین سیاسی و اجتماعی. 2. آزادی بیان و شرکت در تشکل‌های فعال سیاسی و نقد و ارزیابی عملکرد نهادها، مسئولین و ساختار حکومتی. 3. نامزد شدن جهت پست‌ها و کرسی‌های سیاسی و فعالیت آزاد انتخاباتی. 4. دخالت و مشارکت در تغییرات و اصلاحات درون‌ساختاری. 5. اقدام و عمل برای تغییرات بنیادین نهادها و ساختارهای نظام حکومتی. از آن جا که میزان تحقق سطح پنجم مشارکت سیاسی در مقایسه با سطوح دیگر، بسیار اندک می‌باشد و معمولا مشارکت سیاسی، دخالت‌ها، فعالیت‌ها و مشارکت‌ها، در درون ساختار و نظام سیاسی است، از این رو، واژه (مشارکت سیاسی)، غالباً در یکی از چهار سطح نخست مشارکت به کار می‌رود.7 عوامل مشارکت سیاسی‌ عوامل متفاوتی در میزان مشارکت سیاسی افراد و جوامع مختلف، تأثیرگذار می‌باشند.8 براساس مدارک و شواهد فراوان، مشارکت سیاسی در تمام سطوح، بر طبق پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات، شغل، جنسیت، سن، مذهب، قومیت، ناحیه و محل سکونت، شخصیت و محیط سیاسی یا زمینه‌ای که در آن مشارکت صورت می‌گیرد، فرق می‌کند.9 این عوامل معمولاً در محورهایی نظیر وضعیت اقتصادی، سیستم سیاسی، فرهنگ سیاسی، آداب و رسوم و باورهای دینی و مذهبی جمع‌بندی می‌گردد.10 دانشجویان و سیاست‌ بررسی رابطه دانشجویان با سیاست و شناسایی عوامل و زمینه‌های موثر بر آن، از ابعاد مختلف، قابل تحلیل و ارزیابی است. از دیدگاه مارکوزه، هابرماس و فوکو، دانشجویان، دارای سه ویژگی و خصیصه اصلی هستند که می‌توانند پتانسیل و ظرفیت جنبش‌های اجتماعی جدید باشند که عبارتند از: 1. خصیصة سنتی؛ دانشجویان جوان هستند و جوانی برای خود ویژگی‌هایی دارد. عمده‌ترین ویژگی جوانی، این است که جوانی، سن هیجان‌ها و انرژی‌های متراکم است و جوان می‌خواهد تا این انرژی متراکم و هیجان انباشته را در جایی تخلیه کند و از این جهت، سن دانشجویی، مقتضی تحرک و حرکت‌های انقلابی است. 2. ویژگی معرفتی؛ چون دانشجو با معرفت‌ها و اطلاعات تازه سر و کار دارد و از لحاظ روشی نیز روش انتقادی و تحلیلی را دنبال می‌کند، از این رو، به وضع موجود، رضایت نمی‌دهد و با آن درگیر است؛ پرسش‌گر و انتقادگر است و این ویژگی باعث می‌شود تا دانشجو به عنوان محور اصلی تحرکات اجتماعی شناخته شود. 3. دانشجو، محافظه‌کار نیست. افرادی مثل مارکوزه و دیگران می‌گفتند که طبقات اجتماعی به علت وابستگی به کار، شغل و درآمد، محافظه‌کارند؛ اما دانشجو چون کار و اشتغال ندارد، محافظه‌کار نیست؛ آرمان‌خواه است و در راه آرمانش، هزینه می‌کند و خیلی آسان، به هزینه کردن رو می‌آورد.11 از نظر اقتصادی و اجتماعی، دانشجویان در جوامع معاصر، گروه‌های حاشیه‌نشینی هستند که در طی دوران دانشجویی، جایگاهی در درون شیوه تولید و متن روابط اقتصادی جامعه ندارند و به عنوان نیروی کار فوق العاده آینده، از منابع بخش عمومی یا بخش خصوصی استفاده می‌کنند. از دیدگاه اجتماعی، ویژگی‌های زندگی دانشجویی عبارتند از: دور افتادگی از خانواده، احساس گسیختگی و آزادی در انتخاب راه زندگی، زندگی دسته‌جمعی در خوابگاه‌ها، زندگی نامطلوب جنسی و تراکم انرژی جنسی- حیاتی و دورافتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی.12 چنین شرایطی، در کنار بهره‌مندی از سن جوانی، همراه با شور و هیجان و تحرک، وارد شدن در جرگه روشنفکری، به دلیل شروع تحصیلات عالی و آشنایی نزدیک و نسبتاً نظام‌مند با مسائل اجتماعی و سیاسی، بهره‌مندی از فرصت تحلیل‌های دسته‌جمعی خوابگاهی، پیرامون شرایط اجتماعی و سیاسی داخلی و جهانی و...، جنبش‌های دانشجویی را در وضعیتی قرار می‌دهد که اغلب خصلتی آرمان‌گرایانه پیدا می‌کنند.13 اساساً نوع زیست دانشجویی به گونه‌ای است که زمینه‌ای مساعد برای پیدایش جنبش‌های اجتماعی ضد سنتی، عدالت‌خواهانه و آرمان‌گرایانه، پدید می‌آورد.14 در حقیقت، تجمعِ بخشی از نیروهای آگاه جامعه که از سطح تحصیلی نسبتا بالا و روحیه کنکاش و بررسی علمی برخوردارند، وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روند مناسبات اجتماعی را در معرض نقادی قرار می‌دهد. ذهن نقّاد و حسّاس دانشجو، وی را به تفکر و تامّل نسبت به مشکلات جامعه می‌کشاند؛ به این معنی که میزان مشکلات موجود در جامعه، بر میزان شدت و یا کاهش انتقادها، اعتراض‌ها و فعالیت سیاسی دانشجویان تأثیر می‌گذارد. هر چه مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بیشتر باشد، میزان اعتراض‌ها و انتقادهای دانشجویان نیز بیشتر و شدیدتر خواهد بود و برعکس، اگر میزان مشکلات بزرگ در جامعه کمتر باشد، جنبش‌های دانشجویی نیز اصلاحات و انتقادهای محدودتری خواهند داشت.15 از دیدگاه فرهنگی و سیاسی نیز در جوامعی که نظام ارزشی، اجتماعی و سیاسی آنان آمیختگی تنگاتنگی با دین و آموزه‌های دینی داشته باشد و دخالت در سیاست را از وظایف فردی و اجتماعی بداند و نظام حاکم نیز بر مشارکت و حساسیت دانشجویان در امور سیاسی تأکید داشته، زمینه‌های مناسب را فراهم آورد، بر ارتقای کمی و کیفی مشارکت سیاسی آنان به شدت تأثیرگذار می‌باشد و دانشجویان انگیزه بیشتر و جدی‌تری در قبال تحولات سیاسی خواهند داشت. ضرورت سیاسی بودن دانشجو در مورد سیاسی بودن دانشجو و این که آیا لازم است دانشجو علاوه بر فعالیت‌های علمی و پژوهشی خویش، مشارکت سیاسی داشته باشد، سه تفکر وجود دارد که عبارتند از: 1. عده‌ای مخالف سیاسی بودن دانشجو و هرگونه فعالیت سیاسی او هستند. مقام معظم رهبری می‌گوید: (در محیط دانشگاه، بعضی‌ها حوصله حرکت ندارند؛ می‌گویند بگذار کارهایمان را بکنیم؛ درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورق پاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم... اینها مشمول... بیداری، خیزش و حرکتی که عنوان دانشجویی دارد، نیستند).16 2. برخی دانشجوی سیاسی پیرو و کاملاً فاقد درک و بینش سیاسی را می‌خواهند تا به عنوان ابزاری، افکار آنها را در سطح دانشگاه تبلیغ کند و به اصطلاح، به عنوان (توپخانه ومهمات سیاسی)17 عمل کند. ترویج‌کنندگان چنین تفکری، اغلب جریان‌های سیاسی، احزاب و باندهایی هستند که درصدد کسب قدرت، به هر وسیله بوده و با استفاده از جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان، اهداف نامشروع و غیرقانونی خود را، حتی با نادیده گرفتن امنیت ومنافع ملی، در جهت تضعیف نظام اسلامی و مردمی کشورمان تعقیب می‌کنند. 3. دسته سوم با رویکردی واقع‌بینانه، با توجه به جایگاه دانشگاه و دانشجو و نقش مهم آن در ساختار اساسی کشور، بر ارتقای سطح بینش و تحلیل سیاسی دانشجویان، حفظ استقلال و مشارکت سیاسی مناسب با نقش و کارکردهای دانشجویی، تأکید و اهتمام دارند. مهم‌ترین دلایل‌ در یک جمع‌بندی، مهم‌ترین دلایل ضرورت سیاسی و لزوم مشارکت سیاسی دانشجویان، عبارتند از: 1. آموزه‌های اسلامی‌ در نگاه دینی و با مراجعه به منابع و مبانی اسلامی، مشارکت سیاسی و حساسیت نسبت به امور جامعه، به عنوان یک حق، وظیفه و تکلیف همگانی، مورد اهتمام آموزه‌های دین مبین اسلام می‌باشد و در آموزه‌های متعددی نظیر مقام خلیفه‌اللهی انسان، بیعت با حاکم، امر به معروف و نهی از منکر، عنصر مشورت، پاسخ‌گویی حاکمان به مردم و نظارت بر قدرت سیاسی و...، تبیین گردیده است.18 براساس جهان‌بینی اسلامی و آیه شریفه (اِنِّی جَاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیِفَه)؛19 انسان، جانشین خدا در زمین و موجودی آزاد و خودمختار است و این آزادی و اختیار، آن گاه که با آگاهی و قدرت همراه گردد، مسئولیت را به بار می‌آورد. از این منظر انسان در برابر خدا، خود، انسان‌های دیگر و طبیعت مسئول است. شهید صدر در تفسیر آیه فوق می‌نویسد: (خلافت انسان درقرآن، در حقیقت، شالوده حکومت انسان بر هستی است و حکومت میان مردم، همه از ریشه همان خلافت سرچشمه می‌گیرد... حق حاکمیت ملی نیز به عنوان خلیفةالله بودن انسان‌ها، می‌تواند مشروع و قانونی باشد).20 این مسئولیت، از سویی سبب می‌شود تا انسان در قبال سرنوشت، کمال و سعادت خویش، احساس وظیفه کند و از سویی دیگر، چون به تعامل و تأثیر و تأثّر خود با اجتماع واقف است، خود را نسبت به اجتماع مسئول بداند. پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: (اَلَا کُلُّکُم رَاعٌ وَ کُلُّکُم مَسئُولٌ عَن رَعیتِه؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یکدیگر، مسئول هستید). علامه محمدتقی جعفری، آموزه دینی شورا و مشورت را نشانه جایگاه خاص مردم در تعیین سرنوشتشان می‌داند.21 برخی مفسرین نیز نقش اراده و اختیار انسان در تعیین سرنوشت سیاسی خویش را فراتر از بحث شورا، در تمام مباحث اجتماعی قرآن و فقه سیاسی جاری می‌دانند.22 از سوی دیگر، مشروعیت حکومت دینی، امری الهی بوده، بستگی به قبول و نفی مردم ندارد؛ اما در عین حال، مقبولیت حکومت که از رهگذر رضایت عمومی و مشارکت همگانی و در قالب بیعت مردم با رهبر جامعه تحقق می‌یابد، همواره مورد اهتمام پیشوایان دینی بوده، در فقه سیاسی اسلام مورد توجه و بحث قرار گرفته است؛23 چنان که حضرت علی علیه‌السلام هنگام بیعت مردم با وی، حق حاکمیت و تعیین حاکم را از حقوق اختصاصی و مسلم مردم عنوان کرده، فرمود: (ای مردم! تعیین حاکم، جزء حقوق شماست و کسی نمی‌تواند بر مسند حکومت بنشیند؛ مگر آن که شما او را انتخاب کنید. من به عنوان حاکم، تنها امین و کلیددار شما هستم).24 حضرت امام (ره) نیز چنین تصریح می‌کند: (از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد).25 سرانجام این که یکی دیگر از مهم‌ترین حقوق‌های دولت بر مردم و از وظایف سیاسی افراد در جامعه، مسئولیت نظارت و نصیحت زمامداران و حکومت اسلامی است.26 بنابراین، از دیدگاه دینی و با مراجعه به منابع و مبانی اسلامی، مشارکت سیاسی فعّال و حساسیت نسبت به سرنوشت خود و جامعه، نه تنها یک حق، بلکه یک تکلیف حتمی، ضروری و (ارزشی مطلوب) برای دانشجویان و عموم جامعه است.27 2. حقوق اساسی در اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مشارکت سیاسی عموم مردم، به رسمیت شناخته شده و راهکارهای تحقق آن، در نظر گرفته شده است.28 در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چنین می‌خوانیم: (حاکمیت مطلق بر جهان و انسان، از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت، این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می‌آید، اعمال می‌کنند). در اصل ششم نیز آمده‌است: (در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود؛ از راه انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها یا از راه همه‌پرسی). اصل بیست و ششم قانون اساسی نیز این‌گونه مقرر می‌دارد: (احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده، آزادند؛ مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند؛ هیچ کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت). 3. کارکردهای اجتماعی‌ تبیین کارکردهای دانشگاه، به عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های ساختار فرهنگی کشور و نقشی که دانشجو در این زمینه به عهده دارد؛ به خوبی مبین ضرورت مشارکت سیاسی دانشجویان می‌باشد. از دیدگاه اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی و با توجه به نظریه مشهور (ساختارگرا کارکردی)، دانشگاه، کارکرد و نقش مؤثری برسایر ساختارهای جامعه ایفا می‌نماید؛ چنان که تالکوت پارسونز، با ترسیم یک نظام سلسله مراتبی سیبرنتیک، معتقد است که کار ویژه نظام فرهنگی، کنترل و نظارت از طریق تولید دانش و اطلاعات است؛ که با ایفای نقش فرهنگی مطلوب خویش، نظام سیاسی را جهت‌دهی و هدایت می‌کند و برای نظام اقتصادی نیز قابلیت‌های لازم را تأمین و نیروی انسانی مورد لزوم را تربیت می‌کند و ظرفیت انطباق نظام را با محیط افزایش می‌دهد. همچنین برای نظام اجتماعی نیز الگو و راهنمای عمل خواهد بود. به عبارت دیگر، کارکرد نظام اجتماعی، حفظ انسجام و ثبات یک جامعه است و کارکرد نظام سیاسی، تحقق اهداف تعهدآور یک نظام است و نظام اقتصادی، به دنبال انطباق نظام با محیط اطراف می‌باشد و دانشگاه محلی است که ظرفیت انطباق با محیط، اعم از فیزیکی و اجتماعی را افزایش داده و عوامل تسلط و کنترل بر آن، به منظور رفع نیازهای انسانی را فراهم می‌سازد و نیز نقش مهمی در اهداف سیاسی و استراتژی نظام سیاسی و تأمین الگوی ثبات اجتماعی برعهده دارد.29 بر این اساس، دانشگاه، جزیره‌ای مستقل از جامعه نیست و ضمن تأثیرپذیری از نظام سیاسی، توانایی مهمی در تأثیرگذاری بخش‌های مختلف آن دارد. هنگامی تحصیل کرده یک محیط علمی قادر خواهد بود برای سامان دادن به مدیریت نظام اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و...، کارایی علمی مطلوب و مؤثری داشته باشد که همگام با کسب دانش‌های روز، نسبت به موضوعات اساسی کشور و نحوه مدیریت آن، حساسیت لازم را داشته باشد و از نزدیک با مشکلات و مسائل اجتماعی جامعه خود نیز آشنا باشد و عملاً مشکلات را شناسایی کند و راه رسیدن به این مقصود، حضور و مشارکت فعال دانشجویان در دل اجتماع است و در صورت آگاهی از مناسبات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی به تبع آن احساس مسئولیت برای هدایت جامعه و انسان است که بدین وسیله، یافتن راه درمان دردها با استمداد از آموخته‌ها و تجربیات نظری و علمی، برای دانشجو میسر می‌شود.30 از سوی دیگر، یکی از کارکردهای دانشجویان، ایفای نقش الگویی برای هم سن وسالان خویش است؛ زیرا آنان از توانایی قابل توجهی در تأثیرگذاری بر اطرافیان و خانواده‌های خود برخوردارند و مهم‌تر آن که بسیاری از دانش‌آموختگان دانشگاه، وارد بازار کار و عرصه اجرایی و مدیریتی کشور خواهند شد؛ از این رو، نوع رفتار و جهت‌گیری‌های آنان در قبال مسائل سیاسی کشور، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. 4. توسعه و کارآمدی نظام‌ امروزه مشارکت و همیاری در زمینه‌های گوناگون اجتماعی، از ملاک‌های توسعه، پیشرفت و کارآمدی نظام محسوب می‌گردد. هر اندازه مردم و به خصوص طبقات تحصیل کرده، در تصمیم‌سازی‌ها، و تصمیم‌گیری‌ها و برعهده گرفتن مسئولیت‌ها، سهم بیشتری داشته باشند، توسعه، پیشرفت و کارآمدی، بیشتر خواهد بود. ارتباط مشارکت سیاسی با بحث توسعه سیاسی به حدی است که برخی از متفکران، عامل اصلی توسعه سیاسی را مشارکت سیاسی دانسته، بر این اساس، نظام‌های سیاسی را تقسیم کرده‌اند.31 ویژگی‌های دانشجوی سیاسی‌ دانشجوی سیاسی مطلوب، در جهت انجام مشارکت سیاسی خود در سطح دانشگاه و جامعه اسلامی، از خصوصیات ممتازی برخوردار می‌باشد؛ برخی از ویژگی‌ها عبارتند از : 1. کسب بینش و تحلیل سیاسی‌ مشارکت سیاسی و حساسیت نسبت به امور سیاسی، نیازمند بینش و آگاهی‌های سیاسی دقیق، تحلیل صحیح و منطقی قضایا و تفسیر و تأویل رفتار شخصیت‌ها، دولت‌ها و جریانات، شرایط داخلی و بین المللی می‌باشد. امام علی علیه‌السلام می‌فرماید : (مَن عَرَفَ الاَیام لَم یغفل عَن الِاستِعدَاد؛ کسانی که آشنایی با شرایط و اوضاع زمانه دارند، از فراهم کردن و کسب آمادگی‌های لازم، غافل نمی‌شوند).32 مقام معظم رهبری نیز در این زمینه می‌فرماید: (یک نکته اساسی... که من همیشه در مواجهه با دانشجویان، روی آن تکیه می‌کنم و آن، پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریان‌های مهم کشور است. سیاست در دانشگاه‌ها - که بنده همیشه روی آن تأکید کرده‌ام - به این معناست. ما دو کار سیاسی داریم؛ سیاست‌زدگی و سیاست‌بازی. این، یک جور کار است. این را من به هیچ وجه، تأیید نمی‌کنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ به خصوص در دانشگاه؛ یکی هم سیاست‌گری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا کردن که یکی از وظایف تشکل‌های دانشجویی این است. من تأکید می‌کنم؛ تشکل‌های دانشجویی... نوع برنامه‌ریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو، قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را به آسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند. این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خورده‌ایم؛ نه ما، بلکه ملت‌های دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسی‌شان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذرانده‌اند. این، یک مسئله مهم است).33 بر این اساس، داشتن قدرت تحلیل سیاسی و قبل از آن، آگاهی صحیح و دقیق از پدیده‌های اجتماعی و اتخاذ موضع آگاهانه، صحیح، مناسب و برخاسته از مبانی اسلامی و عدم تبعیت از هوای نفس، از دیگر ویژگی‌های دانشجوی سیاسی است).34 2. ارتقای معرفت دینی و معنویت دانشجوی سیاسی، همواره درصدد ارتقای سطح معرفت دینی و معنویت خویش و محیط دانشگاه و جامعه است. از این دیدگاه، یک دانشجوی سیاسی وظیفه دارد تا پس از شناخت مبانی فکری اسلام، به خودسازی و تهذیب نفس خود که از مهم‌ترین زمینه‌های رشد و توسعه سیاسی فرد و جامعه است، بپردازد و پس از آن است که می‌تواند به فرهنگ و جامعه خود، خدمت کند. مقام معظم رهبری با تأکید بر (عمق بخشیدن به معرفت دینی) در بین دانشجویان، می‌فرماید: (باید کار معرفتی عمیق انجام بگیرد... برای این که ما بتوانیم به این آینده‌های مطلوب برسیم، احتیاج به نسل جوانِ باهمتِ پُرانگیزه مؤمنِ تلاشگرِ کاردانِ راه بلد داریم. یکی از شرایط اصلی‌اش، مؤمن بودن و متقی بودن است؛ این که می‌گوییم تشکل‌های اسلامی و محیطهای دانشجویی، معارف و معرفت اسلامی را در خودشان عمق ببخشند، برای این است که بتوانند این بار سنگین را بر دوش بگیرند و به منزل برسانند؛ والّا نمی‌شود. این، نکته و حرف اصلی ما با مجموعه‌های دانشجویی است).35 3. آرمان‌گرایی‌ دانشجوی سیاسی به واسطه بیداری و آگاهی دینی وخصیصه آرمان‌خواه خود، همواره در پی زنده کردن آرمان‌های مقدس انسانی و اسلامی است. گاهی به واسطه گذشت زمان و ظهور نسل جدید، ارزش‌هایی همچون عدالت‌خواهی، آزادی‌خواهی، مساوات‌طلبی و برابری انسانی، آزادی، مبارزه با تبعیض، انحصارطلبی و استکبار، کم‌رنگ و یا فراموش می‌شوند؛ در این جاست که دانشجوی سیاسی می‌تواند ارزش‌ها و آرمان‌های مقدس را متذکر شده، جامعه را از حرکت‌های واپس‌گرایانه، رهایی بخشد. بر این اساس، رهبر معظم انقلاب، دانشجویان و حرکت‌های دانشجویی را به آرمان‌گرایی رهنمون ساخته، چنین می‌فرماید: (طبیعت دانشجو، آرمان‌گرایی است؛ باید هم آرمان‌گرا باشد. اگر آرمان‌گرا نباشد، این حرکت، متوقف خواهد شد. در زمینه، علم هم باید آرمان‌گرا باشد. در زمینه جامعه و مسائل جاری خودش هم باید آرمان‌گرا باشد. اصلاً آرمان‌گرایی جوان، مایه پیشرفت است. اگر آرمان‌گرایی را در جوانان خفه کردند و کوبیدند و از بین بردند - یا زشت شمردند - اشکال بزرگی متوجه خواهد شد. این، نباید باشد). و در جایی دیگر چنین تذکر می‌دهد: (ممکن است دسترسی به یک آرمان، میسّر هم نباشد، اما رها کردن آن آرمان هم جایز نباشد؛ لذا نگاه آرمانیِ شما و توقعاتی که ناشی از این نگاه هست، این برای ما مطلوب است. این را می‌خواهیم و باید باشد).36 4. پرسش‌گری و انتقاد بی‌تردید، پرسش‌گری و انتقاد سازنده، لازمه تفکر، پویایی و پیشرفت است. دانشجو در دانشگاه می‌آموزد که در برابر هر چه می‌شنود و می‌بیند، چون و چرا بگذارد؛ اما و اگر کند؛ بپرسد و علت‌یابی کند؛ هر خواسته یا نکته‌ای را بی‌دلیل نپذیرد و با شک، به امور بنگرد. دانشجو، در دانشگاه، فرا می‌گیرد که در مقابل هر رویدادی، مکث و تأمل کند؛ در پس هر حادثه، ریشه‌ها و علل آن را ارزیابی کند و هر اتفاقی را تجزیه و تحلیل نماید. این روحیه که خصیصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هویت مستقل فکری می‌بخشد و او را در زمره قشر روشنفکر و منتقد جامعه قرار می‌دهد.37 از این رو، دانشجوی سیاسی به عنوان فعال‌ترین و حساس‌ترین عضو دانشگاه، پرسش‌گر بوده، زبانی انتقادی و طلبکارانه دارد و به گفته مقام معظم رهبری (مبادا کسی تصور کند که اگر این زبان انتقادی حتّی یک کمی تلخ هم باشد، حالا بنده که این جا نشسته‌ام، ناراحت خواهم شد؛ نه، اتفاقاً خودِ این زبان انتقادی هم برخاسته از همان نگاه و توقعات آرمانی است. راضی نبودن به آن چه که داریم، معنایش میل و گرایشِ رسیدن به آن چیزی است که نداریم و این، درست همان چیزی است که ما می‌خواهیم).38 از این رو، دانشجویان باید انتقادات و نظرات انقلابی خود را به دور از هرگونه مصلحت‌اندیشی و با صداقت کامل، مطرح کنند؛ زیرا اگر دانشجو مصلحت‌اندیش باشد، مسئولین جامعه - نیز به طریق اولی - در تصمیم‌گیری‌های خود مصلحت‌اندیش می‌شوند. 5. تولید علم، نوآوری و خلاقیت‌ با توجه به اهمیت توسعه علمی که مبنای توسعه پایدار و همه‌جانبه در کشور است، وظیفه اول و حرفه‌ای دانشجوی سیاسی، ارتقای سطح علمی، تحقیقاتی و پژوهشی می‌باشد. دانشجویان باید در مقام شناسایی و برجسته نمودن مطالبات، خواسته‌ها و نیازهای واقعی جامعه برآمده، با استفاده از تحرک، شادابی و پویایی دوران جوانی خویش، در مسیر ارائه راه‌حل‌های علمی و خلق ایده‌های نو، برای نیل به مطالبات و خواسته‌های مردم، گام بردارند. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرماید: (یکی از فرایض حتمی برای این نسل، عبارت از تقویت بُنیه علمی کشور است. اگر علم نداشته باشیم، اقتصادمان، صنعتمان، حتی مدیریت و مسائل اجتماعی‌مان عقب خواهد ماند. برای مقابله با آنها (دشمنان)، علم لازم است. اگر بخواهید از لحاظ علمی پیش بروید، باید جرأت نوآوری داشته باشید. استاد و دانشجو، باید از قید و زنجیر، جزم‌گیری تعریف‌های علمی القا شده و دائمی دانستن آنها خلاص شوند... آن وقتی که علم با هدایت، ایمان و عواطف صحیح و معرفت روشن‌بینانه و آگاهانه همراه شود، معجزه‌های بزرگی می‌کند و کشور ما می‌تواند در انتظار این معجزه‌ها بماند).39 بر این اساس، حرکت در مسیر نظریه‌پردازی و نظریه‌سازی علمی، ضرورت می‌یابد. 6. هوشیاری و حساسیت‌ یکی از رسالت‌های دانشجویان، دقت و کندوکاو پیرامون پدیده‌هایی است که در دانشگاه‌ها به صورت جریانی، جناحی و غیرواقعی مطرح می‌شوند. دانشجوی سیاسی، با هوشیاری، صفا، صداقت و فراست خود، هدف از طرح برخی مسائل سیاسی و جریان‌سازی‌های انحرافی را که به دنبال بی‌تفاوت نمودن دانشجویان یا کشاندن آنان به صف مخالفین و معترضین و تبدیل دانشجو به عنوان پیاده نظام جریان‌های سیاسی هستند، به خوبی درمی‌یابد و موضع مناسب را اتخاذ می‌نماید. رهبر فرزانه انقلاب، در این زمینه می‌فرماید: (مجموعه‌های دانشجویی - که پایه اسلامی و پایه معرفتی دارند - در داخل دانشگاه، کاری نکنند که رقابت‌های آنها یا معارضه‌هایی که به نام رقابت انجام می‌گیرد، به تضعیف قوای این مجموعه‌های مؤمن بینجامد. این مجموعه‌ها، همدیگر را حفظ کنند. من نمی‌گویم همه یک جور فکر کنند؛ همه یک جور سلیقه داشته باشند؛ نه ممکن است، نه لازم؛ لیکن از معارضه و تضعیف یکدیگر، جداً خودداری کنند. امروز... دشمن به طور ویژه، بر روی جریان‌های دانشجویی، سرمایه‌گذاری می‌کند تا بتوانند در محیطهای دانشجویی نفوذ و رخنه کنند و برای خودشان سربازانی را در آن جا تدارک ببینند. این کار، با نام‌های مختلف دارد انجام می‌گیرد. امروز سرویس‌های جاسوسی امریکا و اسرائیل حتّی حرفی ندارند که به تشکل‌هایی در دانشگاه‌های ایران، کمک مالی بکنند که این تشکل، به حسب ظاهر، وابسته به توده‌ای‌های سابقند...یعنی برای معارضه با جریان دانشجویی اصیل و سالم - که همان جریان اسلامی و پایبند به معنویت و مفتخر به ایرانی بودن خود است - حاضرند زیر هر نامی، دانشجو را فعّال کنند؛ زیر نام توده‌ای، سلطنت‌طلب و نام‌های گوناگون. شماها، باید متوجه باشید).40 7. مستقل بودن‌ از آن جا که در مشارکت سیاسی، مباحثی نظیر کسب قدرت، اعمال نفوذ و... مطرح است، دانشجوی سیاسی، بدون ملاحظه نفوذها و فشارهای بیرونی و خواست مراکز قدرت، هدف و مسیر خود را به صورت مستقل و متناسب با نقش و جایگاه دانشگاه، شناسایی و ترسیم نموده، به اتخاذ سیاست‌ها و مواضع خویش می‌پردازد و اجازه نمی‌دهد تا گروه‌ها و افراد فرصت‌طلب، فرصتِ نفوذ در دانشگاه و تغییر اهداف جریان‌های اصیل دانشجویی را پیدا کنند. جریان اصیل دانشجویی، با تکیه بر عوامل سنجیده و خودآگاه، تنها به جوشش و پویایی درونی دانشگاه و پیشرفت و کارآمدی نظام اسلامی فکر می‌کند و سخن‌گو و نماینده منافع عمومی مردم می‌باشد؛ نه ابزار گروه‌های سیاسی. بر این اساس، دانشگاه، به عنوان نهادی که متعلق به همه مردم است، به هیچ وجه قابل مصادره توسط هیچ یک از احزاب، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی نیست؛ زیرا در این صورت، دانشگاه‌ها تبدیل به باشگاه‌های سیاسی می‌شوند. جریان اصیل دانشجویی که برخاسته از واقعیات و دانشگاه باشد، به واسطه دارا بودن شجاعت، صداقت و نجابت، به هیچ وجه حاضر نخواهد بود که با گره خوردن با قدرت و ثروت، منزلت، اعتبار و نقش خود را تنزل دهد.41 8. رعایت اصول اخلاقی و ارزش‌های دینی‌ رفتارها، نوع کنش و واکنش دانشجوی سیاسی، براساس رعایت اصول اخلاقی، ارزش‌های دینی، احترام متقابل، ادب سیاسی و عقلانیت است؛ اصولی که لازمه فرهنگ سیاسی مشارکتی دینی می‌باشند. در واقع، رعایت اصول اخلاقی و ارزش‌های دینی ، حفظ حریم کرامت همه افراد می‌باشد. از این رو، لازم است تا رفتار سیاسی دانشجویان، براساس هنجارهای اجتماعی و دینی، ضابطه‌مند باشد. و از آن جا که قشر فرهیخته و دانشجوی ایرانی نیز برخاسته از متن چنین جامعه‌ای است، می‌توان احترام به اصول اخلاقی، ارزش‌ها و باورهای دینی و حرکت در این مسیر را از آنان انتظار داشت. 9. قانون مداری‌ حاکمیت قانون، در تمامی ارکان نظام و سطوح مختلف جامعه، از اهداف و آرمان‌های مهم دانشجوی سیاسی است. بر این اساس، یکی دیگر از ویژگی‌های دانشجوی سیاسی، آگاه بودن از چهارچوب‌های قانونی و حقوقی فعالیت‌های سیاسی و رعایت این ضوابط در تمام فعالیت‌های خویش می‌باشد. بدیهی است که التزام به رفتار قانونی از یک‌سو نمایان‌گر مشروع پنداشتن نظام‌ها و از سویی حاکی از عقلانیت رفتارکنندگان است و هر نوع حرکتی خارج از ضوابط پذیرفته شده و قانونی، نظیر خشونت و عدم تحمل سیاسی و...، نه تنها با واکنش لایه‌ها و سطوح مختلف جامعه مواجه خواهد شد، بلکه آثار زیان باری را نیز برای دانشگاه، مجموعه‌های دانشجویی و نظام اسلامی به دنبال خواهد داشت. بررسی حوادث تاریخی نیز به خوبی بیان‌گر این واقعیت است که بیشترین خطر و آفت برای نهضت‌های الهی و مردمی، اقدامات غیرقانونی و افراط و تفریطهاست. از این رو، نظام اسلامی همواره با حرکت‌های خودسرانه و غیرقانونی، مخالف بوده است. رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌فرماید: (بارها گفته‌ام؛ باز هم تکرار می‌کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت، بایستی در همه میدان‌ها حضور و آمادگی داشته باشد. منتها با انضباط. این گونه حرکاتی که ملاحظه شد، کسانی به دانشگاه حمله کنند، ناشی از بی‌انضباطی است و با هر نامی انجام بگیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام بگیرد، غلط است اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام بگیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته‌ام که در اجتماعاتِ کسانی که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این کار، دشمن را خوشحال می‌کند...).42 جمع بندی‌ سیاسی بودن دانشجو و مشارکت سیاسی دانشجویان با توجه به مؤلفه‌هایی نظیر جایگاه، نقش و کارکردهای مهم دانشجو در سطح نظام سیاسی و جامعه از یک سو و توجه به آموزه‌های اسلامی پیرامون ضرورت و ضوابط مشارکت سیاسی و بالاخره حدود و مقررات قانونی، تبیین و لزوم آن، اثبات می‌گردد. حد لازم سیاسی بودن، به معنای حساسیت در برابر سرنوشت خود و جامعه خویش، داشتن بینش و تحلیل سیاسی پیرامون مسائل داخلی و خارجی و جریان‌های موجود است و در مرحله بعد، تلاش فکری و عملی برای بهبود و پیشرفت کشور، از طریق فرایندهای مختلف علمی، پژوهشی، سیاسی، فرهنگی و...می باشد. از این رو، (افراط کاری سیاسی) و یا (انفعال و بی‌تفاوتی سیاسی)، مغایر حقوق، وظایف و جایگاه دانشجو می‌باشد و با آموزه‌های اسلامی، اصول نظام، منافع و امنیت ملی، استقلال، توسعه و پیشرفت مادی و معنوی کشور، در تضاد است. این موضوع را با سخن مقام معظم رهبری، در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی، به پایان می‌رسانیم : (مسئولیت شما سنگین است؛ هم باید درس را بخوانید، هم محیط سیاسی‌تان را بشناسید، هم روی محیط سیاسی اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فکری و روحی، آماده کنید؛ برای فردایی که بلاشک وزن این نظام متکی به معنویت - یعنی نظام جمهوری اسلامی - در معادلات جهانی بین المللی، ده برابر امروز خواهد شد. مطمئن باشید که ما چنین روزی را در پیش داریم و شما جوان‌های امروز، آن روز را خواهید دید. علی‌القاعده آن روز، ماها نیستیم؛ اما شماها هستید و خواهید دید آن روزی را که وزن و ثقل و اهمیت جمهوری اسلامی در معادلات جهانی - چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ بیان افکار سازنده - ده برابر امروز است. باید خودتان را ان شاءاللَّه برای آن روز، آماده کنید).43 1. ر.ک: عسگری آملی، جنبش دانشجویی، امیدها و بیم‌ها، مجله پگاه حوزه، ش 106. 2. خلاصه بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور. 3. ر.ک: علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، نشر چاپار، تهران 1383، ص 522. 4. poltical participation, Lester W.Milbrath P 2. 5. حسین سیف‌زاده، تحول از مشارکت منفعلانه به مشارکت فعالانه، تأمل نظری، فصلنامه دانشکده حقوق و علوم سیاسی، تیرماه 1373، شماره 32. 6. ر. ک: مایکل رایش، جامعه و سیاست، ترجمه منوچهر صبوری، سمت، تهران 1383، صص 124-130. 7. سید محمدناصر تقوی، تأثیر مشروعیت در مشارکت سیاسی، فصلنامه حکومت اسلامی، ش 20. 8. ر.ک: مرتضی شیرودی، مشارکت سیاسی: فرآیندها و برآیندها، مجله رواق اندیشه، ش 41. 9. جامعه و سیاست، ص 131. 01. Political Sociology, Robert E.Dows, London, p 692. 11. سید عباس صالحی، جنبش دانشجویی و تأثیر بر تحولات اجتماعی، باشگاه اندیشه. 12. ر.ک: حسین بشیریه، جامعه‌شناسی سیاسی، نشر نی، تهران 1378، ص 260. 13. محمدباقر خرمشاد، تاریخ جنبش دانشجویی ایران، تهیه و تنظیم حسین قویدل معروفی، انتشارات نجم‌الهدی، 1385، ص 37. 14. جامعه‌شناسی سیاسی، ص 261. 15. ر.ک: جنبش دانشجویی، امیدها و بیم‌ها. 16. بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، آذر 1378. 17. روزنامه شرق، 16 آذر 1383. 18. ر.ک: علی ربانی گلپایگانی، دین و دولت؛ محمدجواد نوروزی، نظام سیاسی اسلام، فصلنامه کتاب نقد، ش 21؛ سیدموسی میرمدرس، جامعه برین، مجله حوزه و دانشگاه، ش 1. 19. بقره، آیه 30. 20. ر.ک: سید محمدباقر صدر، خلافت انسان و گواهی انبیا، ترجمه دکتر جمال موسوی، انتشارات روزبه، تهران 1359، ص 1-10. 21. محمدتقی جعفری، حاکمیت خداوندی و حکمت اصول سیاسی اسلام، مجموعه مقالات دهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت، تهران 1377، ص 314. 22. محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 4، ص 22. 23. سید عبدالقیوم سجادی، مبانی فقهی مشارکت سیاسی، فصلنامه علوم سیاسی، ش 8. 24. مبانی حاکمیت مردمی در اسلام و اندیشه امام خمینی (مجموعه مقالات حکومت دینی در اندیشه امام)، ج 1، ص‌367. 25. صحیفه امام، ج 3، ص 42. 26. ر. ک: مبانی فقهی مشارکت سیاسی. 27. ر. ک: شریف لک‌زایی، بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم 1385، ص 139 - 181؛ محمد منصورنژاد، مبانی دینی مشارکت سیاسی، فصلنامه حکومت اسلامی، ش 37. 28. ر.ک: اصول 1، 3، 6، 7، 19، 20، 21، 23، 24، 26 و 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. 29. ر. ک: سیدحسین سیف‌زاده، مدرنیته و نظریه‌های جدید علم سیاست، نشر دادگستر، تهران 1379، ص 149. 30. خبرگزاری مهر، گفت‌وگو با مهندس محمدرضا طورانی، نایب دبیر مجمع اسلامی دانشجویان و دانش آموختگان ایران. 31. عبدالعلی قوام، توسعه سیاسی و تحول اداری، نشر قومس، تهران 1373، ص 8-12. 32. محمدرضا حکیمی، الحیاه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج 1، ص 135. 33. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی. 34. ر. ک: جواد منصوری، شناخت و تحلیل سیاسی، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1372.، ص 120. 35. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی. 36. همان. 37. جنبش دانشجویی، امیدها و بیم‌ها. 38. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی. 39. مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر. 40. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی. 41. خبرگزاری مهر، گفت‌وگو با مهندس محمدرضا طورانی. 42. مقام معظم رهبری، روزنامه جمهوری اسلامی، 22 تیر 1378، ص 2. 43. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100127929)
عنوان سوال:

تشکل دانشجویی یعنی چه؟ خطی مشی تشکل چه خطی است؟ نقش دانشجو در برخورد با سیاستهای غلط دولت؟ آیا دانشجو می تواند از کشورهای پیشرفته تبعیت و الگو برداری کند؟


پاسخ:

تشکل دانشجویی یعنی چه؟ خطی مشی تشکل چه خطی است؟ نقش دانشجو در برخورد با سیاستهای غلط دولت؟ آیا دانشجو می تواند از کشورهای پیشرفته تبعیت و الگو برداری کند؟

در پاسخ می توان چنین گفت:
تشکل که از منظر علمی، مصدر باب تفعل می باشد در لغت به معنای انسجام دادن به هر مجموعه­ای که در یک جهت و مسیر و به منظور پی ریزی یک هدف و یا اهداف هماهنگ گام بر می­دارند اطلاق می شود. اما معنای تشکل در اصطلاح امروزی و از نوع دانشجویی آن،به معنای گردهم آیی و تفاهم تعدادی از دانشجویان در موضوعی خاص و هم فکری در راستای تحقق بخشی به آن می باشد.
در رابطه با خطی مشی باید دانست این مهم بسته به نوع فعالیت هر تشکل و اهداف آن می باشد به این که باید دید هر تشکل به چه منظور شکل یافته است تا بتوان از این رهگذر نوع خط مشی آن را تشخیص داد.ولی در هر صورت آنچه نباید از نظر دور داشت این که بر تمام تشکل ها یک خط مشی عمومی و کلی باید حاکم باشد که در میان تمام آنان محترم شمرده شود.این موضوع یا به مجموع منافع , ارزشهای جامعه و اقتضائات کشور و یا بعضا به دانشگاه مربوطه مرتبط خواهد بود تا این که تمامی دانشجویان تحت یک خطی مشی عالی قرار داشته باشند.
اما نسبت به بخش سوم سوال شما باید گفت از آنجا که هر دولتی ممکن است دارای اشتباهاتی باشد از یک سوی و این که موضوع نقد و انتقاد منصفانه جهت اصلاح عملکردهای تصمیم گیران و مجریان کشور و پویایی نسل جوان کشور،در ذات جامعه دانشجویی باید باشد از سوی دیگر،لذا ضرورت می یابد تا اگر دانشجویی به دولت نقدی دارد با در نظر گرفتن جوانب موضوع (که از جمله آن نقد علمی و رعایت انصاف می باشد) آن را بیان نماید نه این که در برابر آن بی تفاوت بماند.ناگفته نماند که این مهم همواره و از ابتدای اتقلاب مورد تایید و تاکید بوده و الان نیز این نیاز روزافزون می باشد.
در نهایت و در پاسخ به بخش پایانی این پرسش می توان گفت که اصل الگو برداری و الگو پذیری از دیگران در راستای تامین زندگی و بهتر کردن آن،امری معقول و موافق نظر اسلام می­باشد چرا که اگر به بشر بعنوان یک واحد جمعی و به تعبیری بشری بنگریم خواهیم یافت که تمامی احاد بشر(با کم و زیاد) به یکدیگر نیازمند می باشند لذا ضرورت دارد تا در راه رفع کاستی های خود از یکدیگر بهره بگیرند.از این رو ما نیز که عضوی از این جامعه بسیار گسترده هستیم می بایست در موارد لزوم چنین عمل نماییم.
الگو پذیری دانشجویان را باید به تحلیل،بررسی نمود که در چه زمینه و یا زمینه هایی منظور می باشد.اگر در زمینه های علمی و پیشرفت و ترقی است که حتما باید از دنیای بیرون از خود بهره ببریم ولی اگر منظور، برخی الگوهایی است که ما در درون خود،نوع تمام عیار آن را داشته و نیازی به دیگران نداریم همچون الگوهای فرهنگی و... به نظر می رسد در اینجا باید برای دیگران حتی الگو نیز باشیم نه این که از الگوهای شکست خورده آنان که تجربه خوبی نداشته اند بهره بگیریم چرا که در این صورت خواهد بود که موجبات شرمندگی و پشیمانی را فراهم خواهیم آورد.

در پایان جهت بررسی بیشتر موضوع پرسش مقاله ای تحت عنوان ( دانشجوی سیاسی ، علیرضا محمدی ، نشریه پرسمان ، شماره 51 ، آذر 85 ) ارائه می شود:
مشارکت سیاسی، یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مطالبات دانشجویی کشور است. مقام معظم رهبری همواره بر ضرورت فعالیت سیاسی دانشجویان و شرکت فعال و مثبت آنان در مباحث سیاسی، تأکید دارند. بر این اساس، (تبیین دقیق سیاسی بودن دانشجو، ضرورت و ویژگی‌ها و حدود آن در نظام اسلامی)، موضوع اصلی نوشتار حاضر می‌باشد. در این زمینه تلاش می‌شود تا از مباحثی پیرامون چیستی مشارکت سیاسی و عوامل و سطوح مختلف آن، زندگی سیاسی دانشجویان و عوامل و زمینه‌های مؤثر بر آن، کارکردها و نقش دانشگاه و دانشجو، آموزه‌های اسلامی پیرامون ضرورت و چگونگی مشارکت سیاسی و... استفاده شود.
تبیین سیاسی بودن دانشجو
دانشجوی سیاسی مطلوب در نظام اسلامی، به کسی اطلاق می‌شود که در دانشگاه به درجه بالایی از بینش و درک سیاسی رسیده، در قبال سرنوشت خود، جامعه و مسائل سیاسی، حساسیت لازم را داشته باشد. سیاسی بودن دانشجو، بدین معناست که یک دانشجوی متعهد، تنها نباید در محور مسائل فردی و شخصی خود متمرکز باشد و از رویدادهای جامعه و جهان غافل گردیده، نسبت به آنها بی‌تفاوت باشد؛ بلکه باید با اصول و مبانی منطقی و معقول، به تحلیل حوادث و رویدادهای جهانی و داخلی بپردازد و موضع مناسب و قاطع اتخاذ کرده، حساسیت لازم را دارا باشد؛ آن گونه که حضرت امام (ره)، همواره از دانشجویان و دانشگاهیان انتظار داشتند که همچون ناظری بصیر و آگاه، هوشمندانه و متعهدانه، عملکردها و تصمیم‌گیری‌ها را مورد توجه قرار دهند و با نقادی دلسوزانه، خطا و لغزش احتمالی را گوشزد نمایند و همچون مشاوران و کارشناسانی امین، مساعدت خویش را از دست‌اندرکاران و مجریان امور دریغ نکنند. همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین‌کننده‌ای همچون انتخابات، همراه با دیگر بازوان فکری جامعه، با ارائه ملاک‌ها و معیارهای صحیح، مردم را برای مشارکت و حضور مؤثر در سرنوشت خویش مدد رسانند و با جهت‌گیری‌ها و خلق بسترهای اجتماعی - فرهنگی، تسهیل کننده راه تحکیم مقاومت ملی و انقلابی امت اسلام، در برابر جهان‌خواران باشند و به مدد قدرت فنی و دانش خویش، در تشخیص و افشای ترفندهای دشمنان، لحظه‌ای درنگ به خود راه ندهند.1 حضرت آیةالله خامنه‌ای نیز چنین تصریح می‌کند: (مسئولیت بزرگ دانشجویان بسیجی، تحلیل درست، بررسی کارشناسانه و ریشه‌یابی مسائل اساسی کشور و جهان اسلام و حضور هوشیارانه، بانشاط و فعال در صحنه است).2
مشارکت سیاسی‌
مهم‌ترین و اساسی‌ترین خواست دانشجوی سیاسی، مشارکت سیاسی است؛ مشارکت سیاسی )Political Participation(در اصطلاح سیاسی، به معنای تلاش شهروندان، برای انتخاب رهبران خویش، شرکت موثر در فعالیت‌ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورت‌بندی و هدایت سیاست دولت می‌باشد.3 در واقع، مشارکت سیاسی، مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و اعمالی است که شهروندان به وسیله آن، در جست‌وجوی نفوذ یا حمایت از حکومت و سیاست خاصی هستند.4 افراد یک جامعه، به سه گونه مختلف با نظام سیاسی رابطه دارند؛
1. بعضی صرفاً به حمایت و حفاظت از دولت عمل می‌پردازند و رفتار خود را بر اساس نیازها و تقاضاهای حکومت تنظیم می‌کنند و در واقع، مشارکت حمایتی )Support participation(دارند.
2. برخی در تلاش برای اصلاح یا تغییر نظام و یا حداقل تصمیم و جهت نظام حکومتی هستند.
3. برخی دیگر نیز برخلاف دو گروه فوق، مواضع انفعالی )Passive(و یا بی‌طرفانه دارند.
بعضی از نویسندگان، سه نوع رفتار سیاسی فوق را به دو دسته مشارکت فعال و مشارکت انفعالی، تقسیم کرده‌اند.5
سطوح مشارکت سیاسی‌
مشارکت سیاسی شهروندان، مفهومی دارای سلسله مراتب است که از سطوح متعددی تشکیل شده و تعیین‌کننده میزان شدت و ضعف مشارکت سیاسی افراد می‌باشد.6 در یک جمع‌بندی، مهم‌ترین این سطوح عبارتند از:
1. رأی دادن و شرکت در گزینش و انتخاب مسئولین سیاسی و اجتماعی.
2. آزادی بیان و شرکت در تشکل‌های فعال سیاسی و نقد و ارزیابی عملکرد نهادها، مسئولین و ساختار حکومتی.
3. نامزد شدن جهت پست‌ها و کرسی‌های سیاسی و فعالیت آزاد انتخاباتی.
4. دخالت و مشارکت در تغییرات و اصلاحات درون‌ساختاری.
5. اقدام و عمل برای تغییرات بنیادین نهادها و ساختارهای نظام حکومتی.
از آن جا که میزان تحقق سطح پنجم مشارکت سیاسی در مقایسه با سطوح دیگر، بسیار اندک می‌باشد و معمولا مشارکت سیاسی، دخالت‌ها، فعالیت‌ها و مشارکت‌ها، در درون ساختار و نظام سیاسی است، از این رو، واژه (مشارکت سیاسی)، غالباً در یکی از چهار سطح نخست مشارکت به کار می‌رود.7
عوامل مشارکت سیاسی‌
عوامل متفاوتی در میزان مشارکت سیاسی افراد و جوامع مختلف، تأثیرگذار می‌باشند.8 براساس مدارک و شواهد فراوان، مشارکت سیاسی در تمام سطوح، بر طبق پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات، شغل، جنسیت، سن، مذهب، قومیت، ناحیه و محل سکونت، شخصیت و محیط سیاسی یا زمینه‌ای که در آن مشارکت صورت می‌گیرد، فرق می‌کند.9 این عوامل معمولاً در محورهایی نظیر وضعیت اقتصادی، سیستم سیاسی، فرهنگ سیاسی، آداب و رسوم و باورهای دینی و مذهبی جمع‌بندی می‌گردد.10
دانشجویان و سیاست‌
بررسی رابطه دانشجویان با سیاست و شناسایی عوامل و زمینه‌های موثر بر آن، از ابعاد مختلف، قابل تحلیل و ارزیابی است. از دیدگاه مارکوزه، هابرماس و فوکو، دانشجویان، دارای سه ویژگی و خصیصه اصلی هستند که می‌توانند پتانسیل و ظرفیت جنبش‌های اجتماعی جدید باشند که عبارتند از:
1. خصیصة سنتی؛ دانشجویان جوان هستند و جوانی برای خود ویژگی‌هایی دارد. عمده‌ترین ویژگی جوانی، این است که جوانی، سن هیجان‌ها و انرژی‌های متراکم است و جوان می‌خواهد تا این انرژی متراکم و هیجان انباشته را در جایی تخلیه کند و از این جهت، سن دانشجویی، مقتضی تحرک و حرکت‌های انقلابی است.
2. ویژگی معرفتی؛ چون دانشجو با معرفت‌ها و اطلاعات تازه سر و کار دارد و از لحاظ روشی نیز روش انتقادی و تحلیلی را دنبال می‌کند، از این رو، به وضع موجود، رضایت نمی‌دهد و با آن درگیر است؛ پرسش‌گر و انتقادگر است و این ویژگی باعث می‌شود تا دانشجو به عنوان محور اصلی تحرکات اجتماعی شناخته شود.
3. دانشجو، محافظه‌کار نیست. افرادی مثل مارکوزه و دیگران می‌گفتند که طبقات اجتماعی به علت وابستگی به کار، شغل و درآمد، محافظه‌کارند؛ اما دانشجو چون کار و اشتغال ندارد، محافظه‌کار نیست؛ آرمان‌خواه است و در راه آرمانش، هزینه می‌کند و خیلی آسان، به هزینه کردن رو می‌آورد.11
از نظر اقتصادی و اجتماعی، دانشجویان در جوامع معاصر، گروه‌های حاشیه‌نشینی هستند که در طی دوران دانشجویی، جایگاهی در درون شیوه تولید و متن روابط اقتصادی جامعه ندارند و به عنوان نیروی کار فوق العاده آینده، از منابع بخش عمومی یا بخش خصوصی استفاده می‌کنند. از دیدگاه اجتماعی، ویژگی‌های زندگی دانشجویی عبارتند از: دور افتادگی از خانواده، احساس گسیختگی و آزادی در انتخاب راه زندگی، زندگی دسته‌جمعی در خوابگاه‌ها، زندگی نامطلوب جنسی و تراکم انرژی جنسی- حیاتی و دورافتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی.12 چنین شرایطی، در کنار بهره‌مندی از سن جوانی، همراه با شور و هیجان و تحرک، وارد شدن در جرگه روشنفکری، به دلیل شروع تحصیلات عالی و آشنایی نزدیک و نسبتاً نظام‌مند با مسائل اجتماعی و سیاسی، بهره‌مندی از فرصت تحلیل‌های دسته‌جمعی خوابگاهی، پیرامون شرایط اجتماعی و سیاسی داخلی و جهانی و...، جنبش‌های دانشجویی را در وضعیتی قرار می‌دهد که اغلب خصلتی آرمان‌گرایانه پیدا می‌کنند.13 اساساً نوع زیست دانشجویی به گونه‌ای است که زمینه‌ای مساعد برای پیدایش جنبش‌های اجتماعی ضد سنتی، عدالت‌خواهانه و آرمان‌گرایانه، پدید می‌آورد.14 در حقیقت، تجمعِ بخشی از نیروهای آگاه جامعه که از سطح تحصیلی نسبتا بالا و روحیه کنکاش و بررسی علمی برخوردارند، وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روند مناسبات اجتماعی را در معرض نقادی قرار می‌دهد. ذهن نقّاد و حسّاس دانشجو، وی را به تفکر و تامّل نسبت به مشکلات جامعه می‌کشاند؛ به این معنی که میزان مشکلات موجود در جامعه، بر میزان شدت و یا کاهش انتقادها، اعتراض‌ها و فعالیت سیاسی دانشجویان تأثیر می‌گذارد. هر چه مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بیشتر باشد، میزان اعتراض‌ها و انتقادهای دانشجویان نیز بیشتر و شدیدتر خواهد بود و برعکس، اگر میزان مشکلات بزرگ در جامعه کمتر باشد، جنبش‌های دانشجویی نیز اصلاحات و انتقادهای محدودتری خواهند داشت.15
از دیدگاه فرهنگی و سیاسی نیز در جوامعی که نظام ارزشی، اجتماعی و سیاسی آنان آمیختگی تنگاتنگی با دین و آموزه‌های دینی داشته باشد و دخالت در سیاست را از وظایف فردی و اجتماعی بداند و نظام حاکم نیز بر مشارکت و حساسیت دانشجویان در امور سیاسی تأکید داشته، زمینه‌های مناسب را فراهم آورد، بر ارتقای کمی و کیفی مشارکت سیاسی آنان به شدت تأثیرگذار می‌باشد و دانشجویان انگیزه بیشتر و جدی‌تری در قبال تحولات سیاسی خواهند داشت.
ضرورت سیاسی بودن دانشجو
در مورد سیاسی بودن دانشجو و این که آیا لازم است دانشجو علاوه بر فعالیت‌های علمی و پژوهشی خویش، مشارکت سیاسی داشته باشد، سه تفکر وجود دارد که عبارتند از:
1. عده‌ای مخالف سیاسی بودن دانشجو و هرگونه فعالیت سیاسی او هستند. مقام معظم رهبری می‌گوید: (در محیط دانشگاه، بعضی‌ها حوصله حرکت ندارند؛ می‌گویند بگذار کارهایمان را بکنیم؛ درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورق پاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم... اینها مشمول... بیداری، خیزش و حرکتی که عنوان دانشجویی دارد، نیستند).16
2. برخی دانشجوی سیاسی پیرو و کاملاً فاقد درک و بینش سیاسی را می‌خواهند تا به عنوان ابزاری، افکار آنها را در سطح دانشگاه تبلیغ کند و به اصطلاح، به عنوان (توپخانه ومهمات سیاسی)17 عمل کند. ترویج‌کنندگان چنین تفکری، اغلب جریان‌های سیاسی، احزاب و باندهایی هستند که درصدد کسب قدرت، به هر وسیله بوده و با استفاده از جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان، اهداف نامشروع و غیرقانونی خود را، حتی با نادیده گرفتن امنیت ومنافع ملی، در جهت تضعیف نظام اسلامی و مردمی کشورمان تعقیب می‌کنند.
3. دسته سوم با رویکردی واقع‌بینانه، با توجه به جایگاه دانشگاه و دانشجو و نقش مهم آن در ساختار اساسی کشور، بر ارتقای سطح بینش و تحلیل سیاسی دانشجویان، حفظ استقلال و مشارکت سیاسی مناسب با نقش و کارکردهای دانشجویی، تأکید و اهتمام دارند.
مهم‌ترین دلایل‌
در یک جمع‌بندی، مهم‌ترین دلایل ضرورت سیاسی و لزوم مشارکت سیاسی دانشجویان، عبارتند از:
1. آموزه‌های اسلامی‌
در نگاه دینی و با مراجعه به منابع و مبانی اسلامی، مشارکت سیاسی و حساسیت نسبت به امور جامعه، به عنوان یک حق، وظیفه و تکلیف همگانی، مورد اهتمام آموزه‌های دین مبین اسلام می‌باشد و در آموزه‌های متعددی نظیر مقام خلیفه‌اللهی انسان، بیعت با حاکم، امر به معروف و نهی از منکر، عنصر مشورت، پاسخ‌گویی حاکمان به مردم و نظارت بر قدرت سیاسی و...، تبیین گردیده است.18 براساس جهان‌بینی اسلامی و آیه شریفه (اِنِّی جَاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیِفَه)؛19 انسان، جانشین خدا در زمین و موجودی آزاد و خودمختار است و این آزادی و اختیار، آن گاه که با آگاهی و قدرت همراه گردد، مسئولیت را به بار می‌آورد. از این منظر انسان در برابر خدا، خود، انسان‌های دیگر و طبیعت مسئول است. شهید صدر در تفسیر آیه فوق می‌نویسد: (خلافت انسان درقرآن، در حقیقت، شالوده حکومت انسان بر هستی است و حکومت میان مردم، همه از ریشه همان خلافت سرچشمه می‌گیرد... حق حاکمیت ملی نیز به عنوان خلیفةالله بودن انسان‌ها، می‌تواند مشروع و قانونی باشد).20 این مسئولیت، از سویی سبب می‌شود تا انسان در قبال سرنوشت، کمال و سعادت خویش، احساس وظیفه کند و از سویی دیگر، چون به تعامل و تأثیر و تأثّر خود با اجتماع واقف است، خود را نسبت به اجتماع مسئول بداند. پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: (اَلَا کُلُّکُم رَاعٌ وَ کُلُّکُم مَسئُولٌ عَن رَعیتِه؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یکدیگر، مسئول هستید). علامه محمدتقی جعفری، آموزه دینی شورا و مشورت را نشانه جایگاه خاص مردم در تعیین سرنوشتشان می‌داند.21 برخی مفسرین نیز نقش اراده و اختیار انسان در تعیین سرنوشت سیاسی خویش را فراتر از بحث شورا، در تمام مباحث اجتماعی قرآن و فقه سیاسی جاری می‌دانند.22
از سوی دیگر، مشروعیت حکومت دینی، امری الهی بوده، بستگی به قبول و نفی مردم ندارد؛ اما در عین حال، مقبولیت حکومت که از رهگذر رضایت عمومی و مشارکت همگانی و در قالب بیعت مردم با رهبر جامعه تحقق می‌یابد، همواره مورد اهتمام پیشوایان دینی بوده، در فقه سیاسی اسلام مورد توجه و بحث قرار گرفته است؛23 چنان که حضرت علی علیه‌السلام هنگام بیعت مردم با وی، حق حاکمیت و تعیین حاکم را از حقوق اختصاصی و مسلم مردم عنوان کرده، فرمود: (ای مردم! تعیین حاکم، جزء حقوق شماست و کسی نمی‌تواند بر مسند حکومت بنشیند؛ مگر آن که شما او را انتخاب کنید. من به عنوان حاکم، تنها امین و کلیددار شما هستم).24 حضرت امام (ره) نیز چنین تصریح می‌کند: (از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد).25
سرانجام این که یکی دیگر از مهم‌ترین حقوق‌های دولت بر مردم و از وظایف سیاسی افراد در جامعه، مسئولیت نظارت و نصیحت زمامداران و حکومت اسلامی است.26 بنابراین، از دیدگاه دینی و با مراجعه به منابع و مبانی اسلامی، مشارکت سیاسی فعّال و حساسیت نسبت به سرنوشت خود و جامعه، نه تنها یک حق، بلکه یک تکلیف حتمی، ضروری و (ارزشی مطلوب) برای دانشجویان و عموم جامعه است.27
2. حقوق اساسی
در اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مشارکت سیاسی عموم مردم، به رسمیت شناخته شده و راهکارهای تحقق آن، در نظر گرفته شده است.28 در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چنین می‌خوانیم: (حاکمیت مطلق بر جهان و انسان، از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت، این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می‌آید، اعمال می‌کنند). در اصل ششم نیز آمده‌است: (در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود؛ از راه انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها یا از راه همه‌پرسی). اصل بیست و ششم قانون اساسی نیز این‌گونه مقرر می‌دارد: (احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده، آزادند؛ مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند؛ هیچ کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت).
3. کارکردهای اجتماعی‌
تبیین کارکردهای دانشگاه، به عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های ساختار فرهنگی کشور و نقشی که دانشجو در این زمینه به عهده دارد؛ به خوبی مبین ضرورت مشارکت سیاسی دانشجویان می‌باشد. از دیدگاه اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی و با توجه به نظریه مشهور (ساختارگرا کارکردی)، دانشگاه، کارکرد و نقش مؤثری برسایر ساختارهای جامعه ایفا می‌نماید؛ چنان که تالکوت پارسونز، با ترسیم یک نظام سلسله مراتبی سیبرنتیک، معتقد است که کار ویژه نظام فرهنگی، کنترل و نظارت از طریق تولید دانش و اطلاعات است؛ که با ایفای نقش فرهنگی مطلوب خویش، نظام سیاسی را جهت‌دهی و هدایت می‌کند و برای نظام اقتصادی نیز قابلیت‌های لازم را تأمین و نیروی انسانی مورد لزوم را تربیت می‌کند و ظرفیت انطباق نظام را با محیط افزایش می‌دهد. همچنین برای نظام اجتماعی نیز الگو و راهنمای عمل خواهد بود. به عبارت دیگر، کارکرد نظام اجتماعی، حفظ انسجام و ثبات یک جامعه است و کارکرد نظام سیاسی، تحقق اهداف تعهدآور یک نظام است و نظام اقتصادی، به دنبال انطباق نظام با محیط اطراف می‌باشد و دانشگاه محلی است که ظرفیت انطباق با محیط، اعم از فیزیکی و اجتماعی را افزایش داده و عوامل تسلط و کنترل بر آن، به منظور رفع نیازهای انسانی را فراهم می‌سازد و نیز نقش مهمی در اهداف سیاسی و استراتژی نظام سیاسی و تأمین الگوی ثبات اجتماعی برعهده دارد.29 بر این اساس، دانشگاه، جزیره‌ای مستقل از جامعه نیست و ضمن تأثیرپذیری از نظام سیاسی، توانایی مهمی در تأثیرگذاری بخش‌های مختلف آن دارد. هنگامی تحصیل کرده یک محیط علمی قادر خواهد بود برای سامان دادن به مدیریت نظام اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و...، کارایی علمی مطلوب و مؤثری داشته باشد که همگام با کسب دانش‌های روز، نسبت به موضوعات اساسی کشور و نحوه مدیریت آن، حساسیت لازم را داشته باشد و از نزدیک با مشکلات و مسائل اجتماعی جامعه خود نیز آشنا باشد و عملاً مشکلات را شناسایی کند و راه رسیدن به این مقصود، حضور و مشارکت فعال دانشجویان در دل اجتماع است و در صورت آگاهی از مناسبات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی به تبع آن احساس مسئولیت برای هدایت جامعه و انسان است که بدین وسیله، یافتن راه درمان دردها با استمداد از آموخته‌ها و تجربیات نظری و علمی، برای دانشجو میسر می‌شود.30
از سوی دیگر، یکی از کارکردهای دانشجویان، ایفای نقش الگویی برای هم سن وسالان خویش است؛ زیرا آنان از توانایی قابل توجهی در تأثیرگذاری بر اطرافیان و خانواده‌های خود برخوردارند و مهم‌تر آن که بسیاری از دانش‌آموختگان دانشگاه، وارد بازار کار و عرصه اجرایی و مدیریتی کشور خواهند شد؛ از این رو، نوع رفتار و جهت‌گیری‌های آنان در قبال مسائل سیاسی کشور، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد.
4. توسعه و کارآمدی نظام‌
امروزه مشارکت و همیاری در زمینه‌های گوناگون اجتماعی، از ملاک‌های توسعه، پیشرفت و کارآمدی نظام محسوب می‌گردد. هر اندازه مردم و به خصوص طبقات تحصیل کرده، در تصمیم‌سازی‌ها، و تصمیم‌گیری‌ها و برعهده گرفتن مسئولیت‌ها، سهم بیشتری داشته باشند، توسعه، پیشرفت و کارآمدی، بیشتر خواهد بود. ارتباط مشارکت سیاسی با بحث توسعه سیاسی به حدی است که برخی از متفکران، عامل اصلی توسعه سیاسی را مشارکت سیاسی دانسته، بر این اساس، نظام‌های سیاسی را تقسیم کرده‌اند.31
ویژگی‌های دانشجوی سیاسی‌
دانشجوی سیاسی مطلوب، در جهت انجام مشارکت سیاسی خود در سطح دانشگاه و جامعه اسلامی، از خصوصیات ممتازی برخوردار می‌باشد؛ برخی از ویژگی‌ها عبارتند از :
1. کسب بینش و تحلیل سیاسی‌
مشارکت سیاسی و حساسیت نسبت به امور سیاسی، نیازمند بینش و آگاهی‌های سیاسی دقیق، تحلیل صحیح و منطقی قضایا و تفسیر و تأویل رفتار شخصیت‌ها، دولت‌ها و جریانات، شرایط داخلی و بین المللی می‌باشد. امام علی علیه‌السلام می‌فرماید : (مَن عَرَفَ الاَیام لَم یغفل عَن الِاستِعدَاد؛ کسانی که آشنایی با شرایط و اوضاع زمانه دارند، از فراهم کردن و کسب آمادگی‌های لازم، غافل نمی‌شوند).32 مقام معظم رهبری نیز در این زمینه می‌فرماید: (یک نکته اساسی... که من همیشه در مواجهه با دانشجویان، روی آن تکیه می‌کنم و آن، پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریان‌های مهم کشور است. سیاست در دانشگاه‌ها - که بنده همیشه روی آن تأکید کرده‌ام - به این معناست. ما دو کار سیاسی داریم؛ سیاست‌زدگی و سیاست‌بازی. این، یک جور کار است. این را من به هیچ وجه، تأیید نمی‌کنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ به خصوص در دانشگاه؛ یکی هم سیاست‌گری است؛ یعنی حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسی پیدا کردن که یکی از وظایف تشکل‌های دانشجویی این است. من تأکید می‌کنم؛ تشکل‌های دانشجویی... نوع برنامه‌ریزی و کار را به کیفیتی قرار دهید که دانشجو، قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند؛ هر حرفی را به آسانی نپذیرد و هر احتمالی را به آسانی در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند. این قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خورده‌ایم؛ نه ما، بلکه ملت‌های دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسی‌شان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذرانده‌اند. این، یک مسئله مهم است).33 بر این اساس، داشتن قدرت تحلیل سیاسی و قبل از آن، آگاهی صحیح و دقیق از پدیده‌های اجتماعی و اتخاذ موضع آگاهانه، صحیح، مناسب و برخاسته از مبانی اسلامی و عدم تبعیت از هوای نفس، از دیگر ویژگی‌های دانشجوی سیاسی است).34
2. ارتقای معرفت دینی و معنویت
دانشجوی سیاسی، همواره درصدد ارتقای سطح معرفت دینی و معنویت خویش و محیط دانشگاه و جامعه است. از این دیدگاه، یک دانشجوی سیاسی وظیفه دارد تا پس از شناخت مبانی فکری اسلام، به خودسازی و تهذیب نفس خود که از مهم‌ترین زمینه‌های رشد و توسعه سیاسی فرد و جامعه است، بپردازد و پس از آن است که می‌تواند به فرهنگ و جامعه خود، خدمت کند. مقام معظم رهبری با تأکید بر (عمق بخشیدن به معرفت دینی) در بین دانشجویان، می‌فرماید: (باید کار معرفتی عمیق انجام بگیرد... برای این که ما بتوانیم به این آینده‌های مطلوب برسیم، احتیاج به نسل جوانِ باهمتِ پُرانگیزه مؤمنِ تلاشگرِ کاردانِ راه بلد داریم. یکی از شرایط اصلی‌اش، مؤمن بودن و متقی بودن است؛ این که می‌گوییم تشکل‌های اسلامی و محیطهای دانشجویی، معارف و معرفت اسلامی را در خودشان عمق ببخشند، برای این است که بتوانند این بار سنگین را بر دوش بگیرند و به منزل برسانند؛ والّا نمی‌شود. این، نکته و حرف اصلی ما با مجموعه‌های دانشجویی است).35
3. آرمان‌گرایی‌
دانشجوی سیاسی به واسطه بیداری و آگاهی دینی وخصیصه آرمان‌خواه خود، همواره در پی زنده کردن آرمان‌های مقدس انسانی و اسلامی است. گاهی به واسطه گذشت زمان و ظهور نسل جدید، ارزش‌هایی همچون عدالت‌خواهی، آزادی‌خواهی، مساوات‌طلبی و برابری انسانی، آزادی، مبارزه با تبعیض، انحصارطلبی و استکبار، کم‌رنگ و یا فراموش می‌شوند؛ در این جاست که دانشجوی سیاسی می‌تواند ارزش‌ها و آرمان‌های مقدس را متذکر شده، جامعه را از حرکت‌های واپس‌گرایانه، رهایی بخشد. بر این اساس، رهبر معظم انقلاب، دانشجویان و حرکت‌های دانشجویی را به آرمان‌گرایی رهنمون ساخته، چنین می‌فرماید: (طبیعت دانشجو، آرمان‌گرایی است؛ باید هم آرمان‌گرا باشد. اگر آرمان‌گرا نباشد، این حرکت، متوقف خواهد شد. در زمینه، علم هم باید آرمان‌گرا باشد. در زمینه جامعه و مسائل جاری خودش هم باید آرمان‌گرا باشد. اصلاً آرمان‌گرایی جوان، مایه پیشرفت است. اگر آرمان‌گرایی را در جوانان خفه کردند و کوبیدند و از بین بردند - یا زشت شمردند - اشکال بزرگی متوجه خواهد شد. این، نباید باشد). و در جایی دیگر چنین تذکر می‌دهد: (ممکن است دسترسی به یک آرمان، میسّر هم نباشد، اما رها کردن آن آرمان هم جایز نباشد؛ لذا نگاه آرمانیِ شما و توقعاتی که ناشی از این نگاه هست، این برای ما مطلوب است. این را می‌خواهیم و باید باشد).36
4. پرسش‌گری و انتقاد
بی‌تردید، پرسش‌گری و انتقاد سازنده، لازمه تفکر، پویایی و پیشرفت است. دانشجو در دانشگاه می‌آموزد که در برابر هر چه می‌شنود و می‌بیند، چون و چرا بگذارد؛ اما و اگر کند؛ بپرسد و علت‌یابی کند؛ هر خواسته یا نکته‌ای را بی‌دلیل نپذیرد و با شک، به امور بنگرد. دانشجو، در دانشگاه، فرا می‌گیرد که در مقابل هر رویدادی، مکث و تأمل کند؛ در پس هر حادثه، ریشه‌ها و علل آن را ارزیابی کند و هر اتفاقی را تجزیه و تحلیل نماید. این روحیه که خصیصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هویت مستقل فکری می‌بخشد و او را در زمره قشر روشنفکر و منتقد جامعه قرار می‌دهد.37 از این رو، دانشجوی سیاسی به عنوان فعال‌ترین و حساس‌ترین عضو دانشگاه، پرسش‌گر بوده، زبانی انتقادی و طلبکارانه دارد و به گفته مقام معظم رهبری (مبادا کسی تصور کند که اگر این زبان انتقادی حتّی یک کمی تلخ هم باشد، حالا بنده که این جا نشسته‌ام، ناراحت خواهم شد؛ نه، اتفاقاً خودِ این زبان انتقادی هم برخاسته از همان نگاه و توقعات آرمانی است. راضی نبودن به آن چه که داریم، معنایش میل و گرایشِ رسیدن به آن چیزی است که نداریم و این، درست همان چیزی است که ما می‌خواهیم).38 از این رو، دانشجویان باید انتقادات و نظرات انقلابی خود را به دور از هرگونه مصلحت‌اندیشی و با صداقت کامل، مطرح کنند؛ زیرا اگر دانشجو مصلحت‌اندیش باشد، مسئولین جامعه - نیز به طریق اولی - در تصمیم‌گیری‌های خود مصلحت‌اندیش می‌شوند.
5. تولید علم، نوآوری و خلاقیت‌
با توجه به اهمیت توسعه علمی که مبنای توسعه پایدار و همه‌جانبه در کشور است، وظیفه اول و حرفه‌ای دانشجوی سیاسی، ارتقای سطح علمی، تحقیقاتی و پژوهشی می‌باشد. دانشجویان باید در مقام شناسایی و برجسته نمودن مطالبات، خواسته‌ها و نیازهای واقعی جامعه برآمده، با استفاده از تحرک، شادابی و پویایی دوران جوانی خویش، در مسیر ارائه راه‌حل‌های علمی و خلق ایده‌های نو، برای نیل به مطالبات و خواسته‌های مردم، گام بردارند. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرماید: (یکی از فرایض حتمی برای این نسل، عبارت از تقویت بُنیه علمی کشور است. اگر علم نداشته باشیم، اقتصادمان، صنعتمان، حتی مدیریت و مسائل اجتماعی‌مان عقب خواهد ماند. برای مقابله با آنها (دشمنان)، علم لازم است. اگر بخواهید از لحاظ علمی پیش بروید، باید جرأت نوآوری داشته باشید. استاد و دانشجو، باید از قید و زنجیر، جزم‌گیری تعریف‌های علمی القا شده و دائمی دانستن آنها خلاص شوند... آن وقتی که علم با هدایت، ایمان و عواطف صحیح و معرفت روشن‌بینانه و آگاهانه همراه شود، معجزه‌های بزرگی می‌کند و کشور ما می‌تواند در انتظار این معجزه‌ها بماند).39 بر این اساس، حرکت در مسیر نظریه‌پردازی و نظریه‌سازی علمی، ضرورت می‌یابد.
6. هوشیاری و حساسیت‌
یکی از رسالت‌های دانشجویان، دقت و کندوکاو پیرامون پدیده‌هایی است که در دانشگاه‌ها به صورت جریانی، جناحی و غیرواقعی مطرح می‌شوند. دانشجوی سیاسی، با هوشیاری، صفا، صداقت و فراست خود، هدف از طرح برخی مسائل سیاسی و جریان‌سازی‌های انحرافی را که به دنبال بی‌تفاوت نمودن دانشجویان یا کشاندن آنان به صف مخالفین و معترضین و تبدیل دانشجو به عنوان پیاده نظام جریان‌های سیاسی هستند، به خوبی درمی‌یابد و موضع مناسب را اتخاذ می‌نماید. رهبر فرزانه انقلاب، در این زمینه می‌فرماید: (مجموعه‌های دانشجویی - که پایه اسلامی و پایه معرفتی دارند - در داخل دانشگاه، کاری نکنند که رقابت‌های آنها یا معارضه‌هایی که به نام رقابت انجام می‌گیرد، به تضعیف قوای این مجموعه‌های مؤمن بینجامد. این مجموعه‌ها، همدیگر را حفظ کنند. من نمی‌گویم همه یک جور فکر کنند؛ همه یک جور سلیقه داشته باشند؛ نه ممکن است، نه لازم؛ لیکن از معارضه و تضعیف یکدیگر، جداً خودداری کنند. امروز... دشمن به طور ویژه، بر روی جریان‌های دانشجویی، سرمایه‌گذاری می‌کند تا بتوانند در محیطهای دانشجویی نفوذ و رخنه کنند و برای خودشان سربازانی را در آن جا تدارک ببینند. این کار، با نام‌های مختلف دارد انجام می‌گیرد. امروز سرویس‌های جاسوسی امریکا و اسرائیل حتّی حرفی ندارند که به تشکل‌هایی در دانشگاه‌های ایران، کمک مالی بکنند که این تشکل، به حسب ظاهر، وابسته به توده‌ای‌های سابقند...یعنی برای معارضه با جریان دانشجویی اصیل و سالم - که همان جریان اسلامی و پایبند به معنویت و مفتخر به ایرانی بودن خود است - حاضرند زیر هر نامی، دانشجو را فعّال کنند؛ زیر نام توده‌ای، سلطنت‌طلب و نام‌های گوناگون. شماها، باید متوجه باشید).40
7. مستقل بودن‌
از آن جا که در مشارکت سیاسی، مباحثی نظیر کسب قدرت، اعمال نفوذ و... مطرح است، دانشجوی سیاسی، بدون ملاحظه نفوذها و فشارهای بیرونی و خواست مراکز قدرت، هدف و مسیر خود را به صورت مستقل و متناسب با نقش و جایگاه دانشگاه، شناسایی و ترسیم نموده، به اتخاذ سیاست‌ها و مواضع خویش می‌پردازد و اجازه نمی‌دهد تا گروه‌ها و افراد فرصت‌طلب، فرصتِ نفوذ در دانشگاه و تغییر اهداف جریان‌های اصیل دانشجویی را پیدا کنند. جریان اصیل دانشجویی، با تکیه بر عوامل سنجیده و خودآگاه، تنها به جوشش و پویایی درونی دانشگاه و پیشرفت و کارآمدی نظام اسلامی فکر می‌کند و سخن‌گو و نماینده منافع عمومی مردم می‌باشد؛ نه ابزار گروه‌های سیاسی. بر این اساس، دانشگاه، به عنوان نهادی که متعلق به همه مردم است، به هیچ وجه قابل مصادره توسط هیچ یک از احزاب، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی نیست؛ زیرا در این صورت، دانشگاه‌ها تبدیل به باشگاه‌های سیاسی می‌شوند. جریان اصیل دانشجویی که برخاسته از واقعیات و دانشگاه باشد، به واسطه دارا بودن شجاعت، صداقت و نجابت، به هیچ وجه حاضر نخواهد بود که با گره خوردن با قدرت و ثروت، منزلت، اعتبار و نقش خود را تنزل دهد.41
8. رعایت اصول اخلاقی و ارزش‌های دینی‌
رفتارها، نوع کنش و واکنش دانشجوی سیاسی، براساس رعایت اصول اخلاقی، ارزش‌های دینی، احترام متقابل، ادب سیاسی و عقلانیت است؛ اصولی که لازمه فرهنگ سیاسی مشارکتی دینی می‌باشند. در واقع، رعایت اصول اخلاقی و ارزش‌های دینی ، حفظ حریم کرامت همه افراد می‌باشد. از این رو، لازم است تا رفتار سیاسی دانشجویان، براساس هنجارهای اجتماعی و دینی، ضابطه‌مند باشد. و از آن جا که قشر فرهیخته و دانشجوی ایرانی نیز برخاسته از متن چنین جامعه‌ای است، می‌توان احترام به اصول اخلاقی، ارزش‌ها و باورهای دینی و حرکت در این مسیر را از آنان انتظار داشت.
9. قانون مداری‌
حاکمیت قانون، در تمامی ارکان نظام و سطوح مختلف جامعه، از اهداف و آرمان‌های مهم دانشجوی سیاسی است. بر این اساس، یکی دیگر از ویژگی‌های دانشجوی سیاسی، آگاه بودن از چهارچوب‌های قانونی و حقوقی فعالیت‌های سیاسی و رعایت این ضوابط در تمام فعالیت‌های خویش می‌باشد. بدیهی است که التزام به رفتار قانونی از یک‌سو نمایان‌گر مشروع پنداشتن نظام‌ها و از سویی حاکی از عقلانیت رفتارکنندگان است و هر نوع حرکتی خارج از ضوابط پذیرفته شده و قانونی، نظیر خشونت و عدم تحمل سیاسی و...، نه تنها با واکنش لایه‌ها و سطوح مختلف جامعه مواجه خواهد شد، بلکه آثار زیان باری را نیز برای دانشگاه، مجموعه‌های دانشجویی و نظام اسلامی به دنبال خواهد داشت. بررسی حوادث تاریخی نیز به خوبی بیان‌گر این واقعیت است که بیشترین خطر و آفت برای نهضت‌های الهی و مردمی، اقدامات غیرقانونی و افراط و تفریطهاست. از این رو، نظام اسلامی همواره با حرکت‌های خودسرانه و غیرقانونی، مخالف بوده است. رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌فرماید: (بارها گفته‌ام؛ باز هم تکرار می‌کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت، بایستی در همه میدان‌ها حضور و آمادگی داشته باشد. منتها با انضباط. این گونه حرکاتی که ملاحظه شد، کسانی به دانشگاه حمله کنند، ناشی از بی‌انضباطی است و با هر نامی انجام بگیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام بگیرد، غلط است اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام بگیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته‌ام که در اجتماعاتِ کسانی که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این کار، دشمن را خوشحال می‌کند...).42
جمع بندی‌
سیاسی بودن دانشجو و مشارکت سیاسی دانشجویان با توجه به مؤلفه‌هایی نظیر جایگاه، نقش و کارکردهای مهم دانشجو در سطح نظام سیاسی و جامعه از یک سو و توجه به آموزه‌های اسلامی پیرامون ضرورت و ضوابط مشارکت سیاسی و بالاخره حدود و مقررات قانونی، تبیین و لزوم آن، اثبات می‌گردد. حد لازم سیاسی بودن، به معنای حساسیت در برابر سرنوشت خود و جامعه خویش، داشتن بینش و تحلیل سیاسی پیرامون مسائل داخلی و خارجی و جریان‌های موجود است و در مرحله بعد، تلاش فکری و عملی برای بهبود و پیشرفت کشور، از طریق فرایندهای مختلف علمی، پژوهشی، سیاسی، فرهنگی و...می باشد. از این رو، (افراط کاری سیاسی) و یا (انفعال و بی‌تفاوتی سیاسی)، مغایر حقوق، وظایف و جایگاه دانشجو می‌باشد و با آموزه‌های اسلامی، اصول نظام، منافع و امنیت ملی، استقلال، توسعه و پیشرفت مادی و معنوی کشور، در تضاد است. این موضوع را با سخن مقام معظم رهبری، در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی، به پایان می‌رسانیم :
(مسئولیت شما سنگین است؛ هم باید درس را بخوانید، هم محیط سیاسی‌تان را بشناسید، هم روی محیط سیاسی اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فکری و روحی، آماده کنید؛ برای فردایی که بلاشک وزن این نظام متکی به معنویت - یعنی نظام جمهوری اسلامی - در معادلات جهانی بین المللی، ده برابر امروز خواهد شد. مطمئن باشید که ما چنین روزی را در پیش داریم و شما جوان‌های امروز، آن روز را خواهید دید. علی‌القاعده آن روز، ماها نیستیم؛ اما شماها هستید و خواهید دید آن روزی را که وزن و ثقل و اهمیت جمهوری اسلامی در معادلات جهانی - چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ بیان افکار سازنده - ده برابر امروز است. باید خودتان را ان شاءاللَّه برای آن روز، آماده کنید).43
1. ر.ک: عسگری آملی، جنبش دانشجویی، امیدها و بیم‌ها، مجله پگاه حوزه، ش 106.
2. خلاصه بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور.
3. ر.ک: علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، نشر چاپار، تهران 1383، ص 522.
4. poltical participation, Lester W.Milbrath P 2.
5. حسین سیف‌زاده، تحول از مشارکت منفعلانه به مشارکت فعالانه، تأمل نظری، فصلنامه دانشکده حقوق و علوم سیاسی، تیرماه 1373، شماره 32.
6. ر. ک: مایکل رایش، جامعه و سیاست، ترجمه منوچهر صبوری، سمت، تهران 1383، صص 124-130.
7. سید محمدناصر تقوی، تأثیر مشروعیت در مشارکت سیاسی، فصلنامه حکومت اسلامی، ش 20.
8. ر.ک: مرتضی شیرودی، مشارکت سیاسی: فرآیندها و برآیندها، مجله رواق اندیشه، ش 41.
9. جامعه و سیاست، ص 131.
01. Political Sociology, Robert E.Dows, London, p 692.
11. سید عباس صالحی، جنبش دانشجویی و تأثیر بر تحولات اجتماعی، باشگاه اندیشه.
12. ر.ک: حسین بشیریه، جامعه‌شناسی سیاسی، نشر نی، تهران 1378، ص 260.
13. محمدباقر خرمشاد، تاریخ جنبش دانشجویی ایران، تهیه و تنظیم حسین قویدل معروفی، انتشارات نجم‌الهدی، 1385، ص 37.
14. جامعه‌شناسی سیاسی، ص 261.
15. ر.ک: جنبش دانشجویی، امیدها و بیم‌ها.
16. بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، آذر 1378.
17. روزنامه شرق، 16 آذر 1383.
18. ر.ک: علی ربانی گلپایگانی، دین و دولت؛ محمدجواد نوروزی، نظام سیاسی اسلام، فصلنامه کتاب نقد، ش 21؛ سیدموسی میرمدرس، جامعه برین، مجله حوزه و دانشگاه، ش 1.
19. بقره، آیه 30.
20. ر.ک: سید محمدباقر صدر، خلافت انسان و گواهی انبیا، ترجمه دکتر جمال موسوی، انتشارات روزبه، تهران 1359، ص 1-10.
21. محمدتقی جعفری، حاکمیت خداوندی و حکمت اصول سیاسی اسلام، مجموعه مقالات دهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت، تهران 1377، ص 314.
22. محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 4، ص 22.
23. سید عبدالقیوم سجادی، مبانی فقهی مشارکت سیاسی، فصلنامه علوم سیاسی، ش 8.
24. مبانی حاکمیت مردمی در اسلام و اندیشه امام خمینی (مجموعه مقالات حکومت دینی در اندیشه امام)، ج 1، ص‌367.
25. صحیفه امام، ج 3، ص 42.
26. ر. ک: مبانی فقهی مشارکت سیاسی.
27. ر. ک: شریف لک‌زایی، بررسی تطبیقی نظریه‌های ولایت فقیه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم 1385، ص 139 - 181؛ محمد منصورنژاد، مبانی دینی مشارکت سیاسی، فصلنامه حکومت اسلامی، ش 37.
28. ر.ک: اصول 1، 3، 6، 7، 19، 20، 21، 23، 24، 26 و 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
29. ر. ک: سیدحسین سیف‌زاده، مدرنیته و نظریه‌های جدید علم سیاست، نشر دادگستر، تهران 1379، ص 149.
30. خبرگزاری مهر، گفت‌وگو با مهندس محمدرضا طورانی، نایب دبیر مجمع اسلامی دانشجویان و دانش آموختگان ایران.
31. عبدالعلی قوام، توسعه سیاسی و تحول اداری، نشر قومس، تهران 1373، ص 8-12.
32. محمدرضا حکیمی، الحیاه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج 1، ص 135.
33. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی.
34. ر. ک: جواد منصوری، شناخت و تحلیل سیاسی، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1372.، ص 120.
35. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی.
36. همان.
37. جنبش دانشجویی، امیدها و بیم‌ها.
38. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی.
39. مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
40. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی.
41. خبرگزاری مهر، گفت‌وگو با مهندس محمدرضا طورانی.
42. مقام معظم رهبری، روزنامه جمهوری اسلامی، 22 تیر 1378، ص 2.
43. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100127929)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین