دشمنی هند و پاکستان به چه خاطر است و چگونه کشور نه چندان پیشرفت پاکستان بمب اتم ساخته آیا فن آوری بومی داشته و چرا آمریکا نتوانسته جلوی ساخت بمب اتمی در این دو کشور را بگیرد و تحریمشان کند؟ با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز در دو بخش به ارائه ی پاسخ می پردازیم: الف: اختلافات هند و پاکستان: پس از تأسیس دو کشور هند و پاکستان در سال 1947 به دلیل مسائل مختلف از جمله موضوع کشمیر روابط دو کشور همراه با نوسانات و تحولات گوناگونی همراه بوده است در مواردی این نوسانات بهحدی شدید بوده است که منجر به درگیری و برخوردهای نظامی شده است. تاریخ کوتاه پاکستان پس از استقلال شاهد سه جنگ با هند بوده است. جدائی پاکستان از هند با سیل مهاجرتهای عظیم مسلمانان از سراسر هند به پاکستان همراه بود. قطع ارتباط میان مراکز صنعتی و اقتصادی هند و با پاکستان به مشکلات این کشور تازه تأسیس میافزود. علاوه بر آن تعیین حدود و خطوط مرزی میان هند و پاکستان مسائلی را بهوجود آورد که بهدرگیری و تنش میان دو کشور منجر شد. ایالت جامو و کشمیر در شمال غربی هند و شمال شرقی پاکستان از بزرگترین ایالتهای مهاراجهنشین هند بود. مهاراجه این ایالت که هندو بود اعلام نمود که کشمیر به هند ملحق شده است، ولی از آنجا که اکثریت مردم این کشور مسلمان بودند، این تصمیم با مخالفت مقامات پاکستانی مواجه شد. از این جهت زد و خوردهائی میان هندوها و مسلمانان در گرفت. تقاضای مهاراجه هندو در اکتبر 1947 مورد قبول دولت هند واقع گردید و قرار شد پس از بازگشت به حالت عادی از طریق انتخابات تصمیم نهایی گرفته شود. نیروهای نظامی هند مناطق مرکزی و شمالی این ایالت را تحت کنترل در آوردند. حکومتی به نام حکومت آزاد کشمیر با پشتیبانی پاکستان در کشمیر تشکیل شد. جنگ بین دو کشور برسر مسئله کشمیر آغاز گردید. در ژانویه 1948 آتش بس بین هند و پاکستان برقرار گردید و قرار شد که موضوع کشمیر از طریق مراجعه به آراء عمومی حل شود. در اوایل 1948 دولت هند علیه مداخله پاکستان در کشمیر به شورای امنیت شکایت کرد. شورای امنیت کمیسیونی را مأمور رسیدگی به این امور نمود که در کوششهای خود موفق نبود. از آن پس مسئله کشمیر چندین بار در سازمان ملل مطرح شد و قطعنامههائی در مورد آن صادر گردید، اما مشکل همچنان حل نشده باقی ماند. از دیگر اختلافات پاکستان با هند واقع بودن سرچشمههای کانالهای پنجاب در هند میباشند. قطع جریان آب در سال 1948 از طرف هند سبب شد پاکستان با اکراه موافقتنامهای با هند منعقد نموده و براساس آن از تمام حقوق اساسی خود نسبت به استفاده از کنار رودخانه صرفنظر کرد و پذیرفت که بابت آب مصرفی مبلغی به هند بپردازد. درگیری برسر این مسئله به کمک وام بانک جهانی فیصله یافت. امتناع هند از استرداد سهم پاکستان از داراییهای بانک مرکزی هند (Reserve Bank of India) به بحران مالی شدیدی در نخستین سالهای تأسیس پاکستان انجامید، تا جائیکه این کشور در آستانهٔ ورشکستگی قرار گرفت. سرانجام با وساطت مهاتماگاندی، هند سهم مزبور را به پاکستان پرداخت. با افزایش اختلافات هند و پاکستان در مورد مسئله کشمیر در اوت 1965 میان دو کشور جنگی در گرفت. پس از سه هفته درگیری با دخالت سازمان ملل آتش بس برقرار شد و رهبران دو کشور در 1966 به دعوت نخستوزیر شوروی در تاشکند گرد آمدند و با انتشار اعلامیه تاشکند تعهد نمودند که نیروهای خود را به خطوط قبل از جنگ منتقل نمایند و وضعیت موجود در کشمیر را بپذیرند. در سال 1968 موافقتنامهٔ مرزی در مورد نواحی مورد اختلاف نمکزار ران آو کوچ میان هند و پاکستان به امضاء رسید. اختلاف میان دو بخش شرقی و غربی پاکستان در اواخر دهه 1960 افزایش یافت. پس از انتخابات سال 1970 و پیروزی حزب عواملی لیگ که اکثریت کرسیها را در انتخابات بهدست آورد، دولت مرکزی در قبال مردم بنگلادش روشی خشن در پیش گرفت. این وقایع با جاری شدن سیل در پاکستان شرقی و پناهنده شدن میلیونها بنگالی به ایالتهای همجوار هند، همراه شد. سرکوب نظامیان پاکستانی و درگیری با بنگالیها ادامه داشت تا اینکه هند در دسامبر 1971 به کمک چریکهای بنگالی که به موکتی باهینی شهرت داشتند، آمد. جنگ میان دو کشور هند و پاکستان درگرفت. هند به سرعت در پاکستان شرقی پیشروی نمود علاوه بر آن در مناطق غربی پاکستان در کشمیر نیرو و تجهیزات از غرب کشور به شرق با مشکل روبهرو بو و از طرف دیگر با رقیبی قدرتمند در جنگ روبهرو شده بود که جنگ را در چند جبهه (شرق و غرب) ادامه میداد و برای توقف جنگ به سازمان ملل روی آورد. ولی اتحاد جماهیر شوروی از هند حمایت نمود. در نتیجه ارتش پاکستان در مدت کوتاهی شکست خورد و 93 هزار نفر از پرسنل آن در پاکستان شرقی تسلیم ارتش هند شدند. پس از جنگ مذاکرات هند و پاکستان با میانجیگری الکسی کاسیگین در تاشکند برگزار شد و کوششهای بسیاری در زمینه اجراءِ آتشبس بین هند و پاکستان به عمل آمد. در مذاکرات سال 1972 بین ایندیراگاندی نخست وزیر هند و ذوالفقار علی بوتر قرار داد سیملا میان دو کشور منعقد گردید. در این قرار داد خط آتشبس کشمیر مجدداً مورد تأکید قرار گرفت. در سال 1973 نیز موافقتنامهای برای مبادلهٔ اسرای جنگی میان دو کشور امضاء شد. پاکستان همواره میکوشد با مطرح کردن موضوع کشمیر در سازمان ملل، آن را از صورت مسئلهای دو جانبه در آورده و دخالت مجامع بینالمللی را در خصوص به هند بقبولاند. پاکستان همچنین معتقد است که در این خصوص باید به آراء عمومی مراجعه شود و حق تعیین سرنوشت به مردم کشمیر داده شود. در حالیکه هند براین باور است که قطعنامههای سازمان ملل متحد در این خصوص معتبر نیست و پس از امضاء قرارداد سیملا دو کشور باید اختلافات را با مذاکرات دو جانبه حل نماید. ب. بمب اتمی پاکستان پاکستان در راستای رقابت و اختلافت دیرینه ای که با هند داشت در برابر برنامه هسته ای هند، با فعالیت برخی افراد مانند عبد القدیر خان – دانشمند هسته ای پاکستانی – توانست به نوعی بمب اتم که در چگونگی نیل به آن تفاوت های جدی با انرژی هسته ای متعارف دارد دست پیدا کند. در حقیقت تکنولوژی هسته ای پاکستان عمدتا در مسیر تولید بمب اتم شکل یافته و کمتر ناظر به بهره برداری های صنعتی انرژی هسته ای می باشد. همانگونه که خود نیز به خوبی اشاره نموده اید کشور پاکستان نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر از عقب ماندگی های زیر بنایی بسیاری رنج می برد اما همانگونه که گفته شد صنعت هسته ای پاکستان نه به علت پیشرفته بودن آن بلکه به دلیل رقابت با هند تولید شده است و روند تولید آن نیز به گونه ای طراحی گردیده که با حداقل هزینه ها صرفا به تولید بمب اتمی منجر گردد. اما در مورد علت عدم ممانعت جدی آمریکا یا سایر قدرت های جهانی نسبت به بمب اتمی هندو پاکستان باید گفت سیاست آمریکا در برخورد با آنها در مورد سلاح اتمی تا زمانی هست که منافع امریکا تامین شود. آزمایشات هسته ای هند و پاکستان در سال 1998 م توانائی هسته ای آنها را تأیید کرده است این امر موجب نگرانی شدید آمریکا و اسرائیل در مورد به خطر افتادن اسرائیل شد این امر باعث شد که از سوی امریکا و اقمارش این دو کشور در ماه مه 1998(خرداد 1377) با تحریم روبه رو شوند اما واقعاً چه شد که شورای امنیت و آمریکا حساسیت زیادی در مورد فعالیتهای هسته ای این دو کشور نشان نمی دهند؟ واقعیت آن است که بعد از آنکه آمریکا تصمیم به جنگ علنی علیه طالبان و جریان القاعده گرفت در این بین هند و پاکستان به عنوان متحدین آمریکا به ائتلاف بین المللی علیه تروریسم پیوستند. آمریکا بخاطر نزدیکی و ارتباط بیشتر پاکستان به طالبان روی همکاری آنها حساب ویژه ای باز کرد. پاکستان نیز با وجود شرایط سخت و دشوار تصمیم گرفت که در کنار آمریکا قرار بگیرد. در نتیجه تحریم های پاکستان و هند که در پی آزمایشات هسته ای وضع شده بود برداشته شد و امتیازات ویژه ای به آنها اهدا شد در حقیقت علت عدم حساسیت آمریکا نسبت به برنامه های تسلیحاتی هند و پاکستان همراهی این دو کشور با آمریکا و حفظ منابع این کشور میباشد. مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
دشمنی هند و پاکستان به چه خاطر است و چگونه کشور نه چندان پیشرفت پاکستان بمب اتم ساخته آیا فن آوری بومی داشته و چرا آمریکا نتوانسته جلوی ساخت بمب اتمی در این دو کشور را بگیرد و تحریمشان کند؟
دشمنی هند و پاکستان به چه خاطر است و چگونه کشور نه چندان پیشرفت پاکستان بمب اتم ساخته آیا فن آوری بومی داشته و چرا آمریکا نتوانسته جلوی ساخت بمب اتمی در این دو کشور را بگیرد و تحریمشان کند؟
با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز
در دو بخش به ارائه ی پاسخ می پردازیم:
الف: اختلافات هند و پاکستان:
پس از تأسیس دو کشور هند و پاکستان در سال 1947 به دلیل مسائل مختلف از جمله موضوع کشمیر روابط دو کشور همراه با نوسانات و تحولات گوناگونی همراه بوده است در مواردی این نوسانات بهحدی شدید بوده است که منجر به درگیری و برخوردهای نظامی شده است. تاریخ کوتاه پاکستان پس از استقلال شاهد سه جنگ با هند بوده است.
جدائی پاکستان از هند با سیل مهاجرتهای عظیم مسلمانان از سراسر هند به پاکستان همراه بود. قطع ارتباط میان مراکز صنعتی و اقتصادی هند و با پاکستان به مشکلات این کشور تازه تأسیس میافزود. علاوه بر آن تعیین حدود و خطوط مرزی میان هند و پاکستان مسائلی را بهوجود آورد که بهدرگیری و تنش میان دو کشور منجر شد. ایالت جامو و کشمیر در شمال غربی هند و شمال شرقی پاکستان از بزرگترین ایالتهای مهاراجهنشین هند بود. مهاراجه این ایالت که هندو بود اعلام نمود که کشمیر به هند ملحق شده است، ولی از آنجا که اکثریت مردم این کشور مسلمان بودند، این تصمیم با مخالفت مقامات پاکستانی مواجه شد. از این جهت زد و خوردهائی میان هندوها و مسلمانان در گرفت. تقاضای مهاراجه هندو در اکتبر 1947 مورد قبول دولت هند واقع گردید و قرار شد پس از بازگشت به حالت عادی از طریق انتخابات تصمیم نهایی گرفته شود. نیروهای نظامی هند مناطق مرکزی و شمالی این ایالت را تحت کنترل در آوردند. حکومتی به نام حکومت آزاد کشمیر با پشتیبانی پاکستان در کشمیر تشکیل شد. جنگ بین دو کشور برسر مسئله کشمیر آغاز گردید. در ژانویه 1948 آتش بس بین هند و پاکستان برقرار گردید و قرار شد که موضوع کشمیر از طریق مراجعه به آراء عمومی حل شود. در اوایل 1948 دولت هند علیه مداخله پاکستان در کشمیر به شورای امنیت شکایت کرد. شورای امنیت کمیسیونی را مأمور رسیدگی به این امور نمود که در کوششهای خود موفق نبود. از آن پس مسئله کشمیر چندین بار در سازمان ملل مطرح شد و قطعنامههائی در مورد آن صادر گردید، اما مشکل همچنان حل نشده باقی ماند.
از دیگر اختلافات پاکستان با هند واقع بودن سرچشمههای کانالهای پنجاب در هند میباشند. قطع جریان آب در سال 1948 از طرف هند سبب شد پاکستان با اکراه موافقتنامهای با هند منعقد نموده و براساس آن از تمام حقوق اساسی خود نسبت به استفاده از کنار رودخانه صرفنظر کرد و پذیرفت که بابت آب مصرفی مبلغی به هند بپردازد. درگیری برسر این مسئله به کمک وام بانک جهانی فیصله یافت.
امتناع هند از استرداد سهم پاکستان از داراییهای بانک مرکزی هند (Reserve Bank of India) به بحران مالی شدیدی در نخستین سالهای تأسیس پاکستان انجامید، تا جائیکه این کشور در آستانهٔ ورشکستگی قرار گرفت. سرانجام با وساطت مهاتماگاندی، هند سهم مزبور را به پاکستان پرداخت.
با افزایش اختلافات هند و پاکستان در مورد مسئله کشمیر در اوت 1965 میان دو کشور جنگی در گرفت. پس از سه هفته درگیری با دخالت سازمان ملل آتش بس برقرار شد و رهبران دو کشور در 1966 به دعوت نخستوزیر شوروی در تاشکند گرد آمدند و با انتشار اعلامیه تاشکند تعهد نمودند که نیروهای خود را به خطوط قبل از جنگ منتقل نمایند و وضعیت موجود در کشمیر را بپذیرند. در سال 1968 موافقتنامهٔ مرزی در مورد نواحی مورد اختلاف نمکزار ران آو کوچ میان هند و پاکستان به امضاء رسید.
اختلاف میان دو بخش شرقی و غربی پاکستان در اواخر دهه 1960 افزایش یافت. پس از انتخابات سال 1970 و پیروزی حزب عواملی لیگ که اکثریت کرسیها را در انتخابات بهدست آورد، دولت مرکزی در قبال مردم بنگلادش روشی خشن در پیش گرفت. این وقایع با جاری شدن سیل در پاکستان شرقی و پناهنده شدن میلیونها بنگالی به ایالتهای همجوار هند، همراه شد. سرکوب نظامیان پاکستانی و درگیری با بنگالیها ادامه داشت تا اینکه هند در دسامبر 1971 به کمک چریکهای بنگالی که به موکتی باهینی شهرت داشتند، آمد. جنگ میان دو کشور هند و پاکستان درگرفت. هند به سرعت در پاکستان شرقی پیشروی نمود علاوه بر آن در مناطق غربی پاکستان در کشمیر نیرو و تجهیزات از غرب کشور به شرق با مشکل روبهرو بو و از طرف دیگر با رقیبی قدرتمند در جنگ روبهرو شده بود که جنگ را در چند جبهه (شرق و غرب) ادامه میداد و برای توقف جنگ به سازمان ملل روی آورد. ولی اتحاد جماهیر شوروی از هند حمایت نمود. در نتیجه ارتش پاکستان در مدت کوتاهی شکست خورد و 93 هزار نفر از پرسنل آن در پاکستان شرقی تسلیم ارتش هند شدند.
پس از جنگ مذاکرات هند و پاکستان با میانجیگری الکسی کاسیگین در تاشکند برگزار شد و کوششهای بسیاری در زمینه اجراءِ آتشبس بین هند و پاکستان به عمل آمد. در مذاکرات سال 1972 بین ایندیراگاندی نخست وزیر هند و ذوالفقار علی بوتر قرار داد سیملا میان دو کشور منعقد گردید. در این قرار داد خط آتشبس کشمیر مجدداً مورد تأکید قرار گرفت. در سال 1973 نیز موافقتنامهای برای مبادلهٔ اسرای جنگی میان دو کشور امضاء شد.
پاکستان همواره میکوشد با مطرح کردن موضوع کشمیر در سازمان ملل، آن را از صورت مسئلهای دو جانبه در آورده و دخالت مجامع بینالمللی را در خصوص به هند بقبولاند. پاکستان همچنین معتقد است که در این خصوص باید به آراء عمومی مراجعه شود و حق تعیین سرنوشت به مردم کشمیر داده شود. در حالیکه هند براین باور است که قطعنامههای سازمان ملل متحد در این خصوص معتبر نیست و پس از امضاء قرارداد سیملا دو کشور باید اختلافات را با مذاکرات دو جانبه حل نماید.
ب. بمب اتمی پاکستان
پاکستان در راستای رقابت و اختلافت دیرینه ای که با هند داشت در برابر برنامه هسته ای هند، با فعالیت برخی افراد مانند عبد القدیر خان – دانشمند هسته ای پاکستانی – توانست به نوعی بمب اتم که در چگونگی نیل به آن تفاوت های جدی با انرژی هسته ای متعارف دارد دست پیدا کند. در حقیقت تکنولوژی هسته ای پاکستان عمدتا در مسیر تولید بمب اتم شکل یافته و کمتر ناظر به بهره برداری های صنعتی انرژی هسته ای می باشد. همانگونه که خود نیز به خوبی اشاره نموده اید کشور پاکستان نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر از عقب ماندگی های زیر بنایی بسیاری رنج می برد اما همانگونه که گفته شد صنعت هسته ای پاکستان نه به علت پیشرفته بودن آن بلکه به دلیل رقابت با هند تولید شده است و روند تولید آن نیز به گونه ای طراحی گردیده که با حداقل هزینه ها صرفا به تولید بمب اتمی منجر گردد.
اما در مورد علت عدم ممانعت جدی آمریکا یا سایر قدرت های جهانی نسبت به بمب اتمی هندو پاکستان باید گفت سیاست آمریکا در برخورد با آنها در مورد سلاح اتمی تا زمانی هست که منافع امریکا تامین شود. آزمایشات هسته ای هند و پاکستان در سال 1998 م توانائی هسته ای آنها را تأیید کرده است این امر موجب نگرانی شدید آمریکا و اسرائیل در مورد به خطر افتادن اسرائیل شد این امر باعث شد که از سوی امریکا و اقمارش این دو کشور در ماه مه 1998(خرداد 1377) با تحریم روبه رو شوند اما واقعاً چه شد که شورای امنیت و آمریکا حساسیت زیادی در مورد فعالیتهای هسته ای این دو کشور نشان نمی دهند؟
واقعیت آن است که بعد از آنکه آمریکا تصمیم به جنگ علنی علیه طالبان و جریان القاعده گرفت در این بین هند و پاکستان به عنوان متحدین آمریکا به ائتلاف بین المللی علیه تروریسم پیوستند. آمریکا بخاطر نزدیکی و ارتباط بیشتر پاکستان به طالبان روی همکاری آنها حساب ویژه ای باز کرد. پاکستان نیز با وجود شرایط سخت و دشوار تصمیم گرفت که در کنار آمریکا قرار بگیرد. در نتیجه تحریم های پاکستان و هند که در پی آزمایشات هسته ای وضع شده بود برداشته شد و امتیازات ویژه ای به آنها اهدا شد در حقیقت علت عدم حساسیت آمریکا نسبت به برنامه های تسلیحاتی هند و پاکستان همراهی این دو کشور با آمریکا و حفظ منابع این کشور میباشد.
مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم.
منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
- [آیت الله خامنه ای] آیا نگهداری و خرید وسایل و لوازمی که دارای عکس های (باربی) که ساخت کشور آمریکا می باشد که با اهداف خاصی تولید شده جایز می باشد؟
- [سایر] همان طور که می دانید شعار مرگ بر آمریکا در مراسم برائت از مشرکین و راهپیمائی ها و در تکبیر گفتن ها مرسوم است. اما می دانیم که آمریکا یک کشور 400 میلیونی با مردمی بعضاً مسلمان، مسیحی، مؤمن و دوست دار کشور خود است که وقتی این شعار را می شنوند قطعاً ناراحت می شوند؛ چون به کشور خود عشق می ورزند. آیا دادن شعار مذکور باعث هتک حرمت و ناراحتی حداقّل تعدادی مسلمان و با ایمان در این کشور نمی شود. احتمالا جواب شما این است که هدف و منظور سردمداران و مسئولین این کشور است که از صهیونیست ها و خوی استکباری حمایت می کنند. بدین ترتیب نمی توان به خاطر تعدادی، افراد بی گناه و بی آزار را نفرین کرد و ناراحت کرد آیا بهتر نیست به جای این شعار، شعار مرگ بر استکبار و مرگ بر صهیونیسم جایگزین شود. اگر جواب شما مثبت است پس پاسخ گوی نفرین های نابه جا که تابه حال گفته شده چه می شود. و آیا مردم ایران مشمول آن روایت می شوند که اگر نفرین نابه جایی گفته شود آن نفرین بالا می رود چون مستحق فرود را نمی بیند بر سر خود گوینده نفرین فرود می آید یا خیر. از طرفی ما در تعالیم دینی می خوانیم که اکثر گروندگان به دین اسلام به خاطر خلق و خوی پیامبر جذب اسلام شدند! آیا بهتر نیست برای صدور انقلاب از سیره نبوی استفاده شود؟ متشکرم