شما در پاسخ یکی از سوالهایم گفتید به دلیل اینکه شرایط انجام عمل استمناء مهیاتر از زنا است و بیشتر انجام می شود مضرات جسمی و روانی آن از زنا بیشتر است. آیا یک فرد متأهل هم که همان شرایط مهیا برای استمناء برای او هم مهیا است و هر وقت اراده کند می تواند بوسیله همسر، خود را ارضا کند، او هم دچار صدمات جسمی و روانی می شود؟ منظورم اینه که موقعیت انجام سکس و جماع با همسر شرعی، اگه از استمناء بیشتر نباشه کمتر هم نیست. دوست خوبم، ارتباط با شما که ذهن منطقیتان، مشورت را برای گذر از ابهامات برگزیده است، باعث افتخار ماست. امیدواریم پاسخ ارائه شده، فرونشاننده عطش پرسشتان باشد. پرسشگر گرامی،دقت نظر شما در پاسخ قبلی را می ستائیم اما ابتدا خوب است بدانیم که ازدواج، کارکردهایی فراتر از برآورده سازی بعد جنسی و جسمی دارد. بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک و شکوفایی جوانه های تأمّل و تدبیر بر شاخسار حیات، به خوبی دریافته است که خانواده بهترین مأمن انسان و شایسته ترین کانون برای تبلور سکون و اطمینان است. این امر نشان می دهد که خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان به شمار می آید. بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنش های زندگی روزمرّه توسط یک خانواده سالم و بهنجار التیام یافته، جبران می شود. به همین دلیل است که تحقیقات معتبر انجام شده در زمینه مسائل خانواده، در مجموع نشان می دهد که افراد ازدواج کرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهایی هستند که ازدواج نکرده اند. ازدواج و گزینش همسر، انتخاب مطلوب ترین همراه و ترسیم روشن ترین طریق سعادت و پاسخی مناسب به عالی ترین نیاز فطری انسان یعنی وصول به کمال و سعادت است، و به این معنا حضرت علی(علیه السلام) اشاره فرمود: هیچ یک از یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله)ازدواج نکرد، مگر اینکه ایشان پس از ازدواج آنان فرمود: ایمانش کامل شد. ازدواج در منطق قرآن کریم، به وجودآورنده مطمئن ترین و آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی همراه با طراوت، مودّت و ایثار است. از آیات و نشانه های قدرت خداوند این است که برای انسان از نوع خود، همسرانی آفرید تا در کنار آنان، به آرامش و سکون نایل آیند و بین آنان دوستی و رحمت قرار داد. در تفسیر این آیه، گفته شده است: منشأ گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن مودّت و رحمتی است که خداوند بین آنها برقرار کرده و این مودّت الهی و رحمت خدایی غیر از گرایش غریزی نر به ماده است که در حیوانات هم وجود دارد. چیزی که مایه سکون است همان مودّت و رحمت الهی است که جاذبه ای معنوی بین زن و مرد ایجاد می کند، وگرنه شهوات نمی تواند نشانه ای از نشانه های خدا باشد و موجب آرامش گردد. این پیوند مقدّس، روان پرالتهاب و مضطرب جوان را به ساحل آرامش نزدیک می کند و او را در دریایی از صفا و مودّت غوطهور می سازد و موجب می شود تا این دو همسر جوان در کنار همدیگر، با نشاط زندگی مشترک را آغاز کنند. البته این نتیجه وقتی حاصل می گردد که در انتخاب همسر و تشکیل خانواده، معیارهای شرعی و اخلاقی رعایت شود. ازدواج علاوه بر آرامش روانی و ارضای غریزه جنسی، تعهّد و تکامل اجتماعی را در پی داشته و زمینه ساز بروز استعدادها و توانمندی های نهفته درونی می گردد. مخاطب فهیم و منطقی ازدواج و نزدیکی با همسر هر چند در ظاهر، خروج منی و حالت ارگاسم آن شبیه استمنا و یا رابطه با زن نامحرم به نظر می رسد، ولی تفاوت های ظریفی (نه تنها تفاوت در موقعیت و دفعات )در این میان وجود دارد که در ادامه و تکمیل پاسخ قبل به صورت مختصر به آنها اشاره می کنیم: 1. یکی از مسائل مهم در ارگاسم ، ارضاء کامل روحی روانی طرفین است. یعنی در کنار یکدیگر بودن، ملاعبه و رد و بدل کردن صحبت های عاشقانه و ... در حالتی که طرفین احساس آرامش روحی روانی دارند و هیچ گونه احساس گناهی ندارند، باعث تخلیه کامل روحی طرفین می شود. زیرا میل جنسی صرفا یک نیاز جسمی نیست. اگر میل جنسی فقط یک نیاز جسمی بود افرادی که مبتلا به استمنا هستند، باید کاملا ارضا شوند و هیچ احتیاجی به همسر نداشته باشند؛ در حالی که اگر سال های سال، اینگونه افراد مبتلا باشند، باز هم میلشان برای همسرگزینی وجود دارد ولی به عکس آن صحیح نیست. یعنی فردی که ازدواج می کند هیچگونه تمایلی برای رو آوردن به استمنا ندارد مگر آنکه قبل از ازدواج به خودارضایی اعتیاد پیدا کرده باشد که در این صورت نیز با ناراحتی و اکراه و از روی اجبار به این کار میپردازد و دوست دارد ترک کند و لذتی هم نمیبرد . 2. در ارتباط با همسر چون ارتباط عاطفی ایجاد نیز می شود (از طریق ملاعبه و ...) سیستم اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک به صورت متعادل تحریک گشته و اندام هایی که تحت تاثیر این سیستم ها هستند به صورت طبیعی فعالیتشان افزایش یا کاهش می یابند. (تندی ضربان قلب، تندی تنفس و ...) اما در استمنا چون فرد از طریق خیالات و بدون وجود ارتباط عاطفی مستقیم خود را تحریک می کند. تحریک اعصاب فوق به صورت متعادل صورت نمی گیرد. و بنابراین فعالیت اعضای تحت تاثیر این اعصاب به صورت غیرطبیعی کاهش یا افزایش می یابد و خود باعث عوارض جسمی می گردد که فقط در استمنا دیده می شود. مانند لرزش اندام ها، عدم تمرکز حواس، کم شدن قدرت حافظه و ... 3. تفاوت مهم دیگری که استمنا و ازدواج دارد این است که چون در استمنا ارضاء کامل روحی روانی صورت نمی گیرد، نوعی حالت اعتیاد و میل روز افزون برای انجام هر چه بیشتر این عمل وجود دارد؛ به گونه ای که برخی افراد در روز چندین بار مبتلا می شوند، به حدی که دچار ضعف شدید، انزال خونی و گاه حتی مرگ گزارش شده است. ولی در ازدواج مسئله کاملا برعکس است؛ یعنی ابتدا میل بیشتری برای نیاز جنسی وجود دارد ولی به تدریج و پس از سال اول، کاهش پیدا می کند و به یک روال معمولی و رو به کاهش تبدیل می شود. 4. در ارتباط طبیعی و به خصوص اگر انزال منی از طریق مقاربت صورت گیرد کیسه های منی به طور کامل تخلیه شده و ارضاء کامل صورت می گیرد. ولی در استمنا بستگی به شدت خیالات فرد تخلیه کیسه ها متفاوت است و در بعضی مواقع بزرگی بیش از حد پروستات، عدم تخلیه کامل کیسه های منی، سوزش ادرار و ... بروز می دهد. 5. از نظر روحی روانی نیز حالت احساس گناه، پشیمانی، افسردگی، اضطراب و ... که پس از استمنا برای فرد رخ می دهد پس از مقاربت طبیعی برای فرد وجود ندارد بلکه بر خلاف آن حالت شادی و آرامش روحی ایجاد می شود. 6. از نظر معنوی نیز بحث ارتکاب گناه و دوری از درگاه حضرت حق مطرح است که در استمنا وجود دارد ولی در ارتباط با مقاربت انسان حلال الهی را انجام داده است و باعث نزدیکی و قرب به درگاه خداست. 7. استمنا در واقع آمیزش با خود است لذا تحریک کننده و تحریک پذیر یک نفر است. همینطور ایجاد کننده شرائط اوج و لذت (گرم شدن، تصور لذت و...) توسط خود ارضا شونده فراهم می شود. در این جا تمام وجود فرد (در عین وحدت و یکپارچگی) باید دو پاره شود یکی ارضا شونده و دیگری تحریک کننده و ارضا کننده، هم گرم کننده و هم گرم شونده و هم نعوظ آور و هم نعوظ پذیر و این دو پاره شدن، بزرگترین آسیب را در سیستم بینایی و ذهنی (عدم تمرکز و...) و درنهایت به بخش روانی شخصیت ایجاد می کند. 8. زمانی که بدن خود انسان تامین کننده نیاز جنسی خود قرار می گیرد در این صورت، این بدن همیشه در همراهی با او است. کم کم او را در یک حالت تحریک جنسی دائم قرار می دهد چون خودش از خودش لذت می برد و این نزدیکی فاصله و بدون واسطه وی را به سمت حالت تحریک دایم از خود قرار می دهد و تحریک پذیری سریع زود و دایم جدای از اثرات مخرب اجتماعی و اخلاقی فرد، موجب خرد شدن پیکر آدمی و پیری زودرس و شکستگی چهره می شود. 9. در ازدواج چون انسان همیشه همسر خود را در اختیار دارد می تواند نیازهای جنسی خود را به موقع و از طریقی که دستگاه خلقت برایش فراهم کرده است، پاسخ گوید. عمل جنسی که در ازدواج صورت می گیرد صرفا قرار گرفتن دو جسم مادی در کنار همدیگر نیست بلکه این عمل ظاهری؛ محبت به یکدیگر، ایثار و از خودگذشتگی در حق همدیگر و بسیاری از فواید روحی و روانی را در پی دارد که در این مجال طرح آن ممکن نیست ولی خود ارضایی یک انحراف جنسی است که عواقب بسیار وخیمی برای فرد به همراه دارد مانند اعتیاد و احساس گناه و افسردگی پس از هر بار خودارضایی، کاهش اعتماد به نفس، عدم تمرکز حواس، کاهش آستانه تحریک جنسی و زودانزالی و عدم لذت از زندگی زناشویی آینده و... چنین عوارضی که به صورت مختصر به آنها اشاره کردیم در هیچ کدام از زن و شوهر که ازدواج کرده اند رخ نمی دهد. سید عباس ساطوریان
شما در پاسخ یکی از سوالهایم گفتید به دلیل اینکه شرایط انجام عمل استمناء مهیاتر از زنا است و بیشتر انجام می شود مضرات جسمی و روانی آن از زنا بیشتر است. آیا یک فرد متأهل هم که همان شرایط مهیا برای استمناء برای او هم مهیا است و هر وقت اراده کند می تواند بوسیله همسر، خود را ارضا کند، او هم دچار صدمات جسمی و روانی می شود؟ منظورم اینه که موقعیت انجام سکس و جماع با همسر شرعی، اگه از استمناء بیشتر نباشه کمتر هم نیست.
شما در پاسخ یکی از سوالهایم گفتید به دلیل اینکه شرایط انجام عمل استمناء مهیاتر از زنا است و بیشتر انجام می شود مضرات جسمی و روانی آن از زنا بیشتر است. آیا یک فرد متأهل هم که همان شرایط مهیا برای استمناء برای او هم مهیا است و هر وقت اراده کند می تواند بوسیله همسر، خود را ارضا کند، او هم دچار صدمات جسمی و روانی می شود؟ منظورم اینه که موقعیت انجام سکس و جماع با همسر شرعی، اگه از استمناء بیشتر نباشه کمتر هم نیست.
دوست خوبم، ارتباط با شما که ذهن منطقیتان، مشورت را برای گذر از ابهامات برگزیده است، باعث افتخار ماست. امیدواریم پاسخ ارائه شده، فرونشاننده عطش پرسشتان باشد.
پرسشگر گرامی،دقت نظر شما در پاسخ قبلی را می ستائیم اما ابتدا خوب است بدانیم که ازدواج، کارکردهایی فراتر از برآورده سازی بعد جنسی و جسمی دارد. بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک و شکوفایی جوانه های تأمّل و تدبیر بر شاخسار حیات، به خوبی دریافته است که خانواده بهترین مأمن انسان و شایسته ترین کانون برای تبلور سکون و اطمینان است. این امر نشان می دهد که خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان به شمار می آید. بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنش های زندگی روزمرّه توسط یک خانواده سالم و بهنجار التیام یافته، جبران می شود. به همین دلیل است که تحقیقات معتبر انجام شده در زمینه مسائل خانواده، در مجموع نشان می دهد که افراد ازدواج کرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهایی هستند که ازدواج نکرده اند. ازدواج و گزینش همسر، انتخاب مطلوب ترین همراه و ترسیم روشن ترین طریق سعادت و پاسخی مناسب به عالی ترین نیاز فطری انسان یعنی وصول به کمال و سعادت است، و به این معنا حضرت علی(علیه السلام) اشاره فرمود: هیچ یک از یاران رسول خدا(صلی الله علیه وآله)ازدواج نکرد، مگر اینکه ایشان پس از ازدواج آنان فرمود: ایمانش کامل شد.
ازدواج در منطق قرآن کریم، به وجودآورنده مطمئن ترین و آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی همراه با طراوت، مودّت و ایثار است. از آیات و نشانه های قدرت خداوند این است که برای انسان از نوع خود، همسرانی آفرید تا در کنار آنان، به آرامش و سکون نایل آیند و بین آنان دوستی و رحمت قرار داد. در تفسیر این آیه، گفته شده است: منشأ گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن مودّت و رحمتی است که خداوند بین آنها برقرار کرده و این مودّت الهی و رحمت خدایی غیر از گرایش غریزی نر به ماده است که در حیوانات هم وجود دارد. چیزی که مایه سکون است همان مودّت و رحمت الهی است که جاذبه ای معنوی بین زن و مرد ایجاد می کند، وگرنه شهوات نمی تواند نشانه ای از نشانه های خدا باشد و موجب آرامش گردد. این پیوند مقدّس، روان پرالتهاب و مضطرب جوان را به ساحل آرامش نزدیک می کند و او را در دریایی از صفا و مودّت غوطهور می سازد و موجب می شود تا این دو همسر جوان در کنار همدیگر، با نشاط زندگی مشترک را آغاز کنند. البته این نتیجه وقتی حاصل می گردد که در انتخاب همسر و تشکیل خانواده، معیارهای شرعی و اخلاقی رعایت شود. ازدواج علاوه بر آرامش روانی و ارضای غریزه جنسی، تعهّد و تکامل اجتماعی را در پی داشته و زمینه ساز بروز استعدادها و توانمندی های نهفته درونی می گردد.
مخاطب فهیم و منطقی ازدواج و نزدیکی با همسر هر چند در ظاهر، خروج منی و حالت ارگاسم آن شبیه استمنا و یا رابطه با زن نامحرم به نظر می رسد، ولی تفاوت های ظریفی (نه تنها تفاوت در موقعیت و دفعات )در این میان وجود دارد که در ادامه و تکمیل پاسخ قبل به صورت مختصر به آنها اشاره می کنیم:
1. یکی از مسائل مهم در ارگاسم ، ارضاء کامل روحی روانی طرفین است. یعنی در کنار یکدیگر بودن، ملاعبه و رد و بدل کردن صحبت های عاشقانه و ... در حالتی که طرفین احساس آرامش روحی روانی دارند و هیچ گونه احساس گناهی ندارند، باعث تخلیه کامل روحی طرفین می شود. زیرا میل جنسی صرفا یک نیاز جسمی نیست. اگر میل جنسی فقط یک نیاز جسمی بود افرادی که مبتلا به استمنا هستند، باید کاملا ارضا شوند و هیچ احتیاجی به همسر نداشته باشند؛ در حالی که اگر سال های سال، اینگونه افراد مبتلا باشند، باز هم میلشان برای همسرگزینی وجود دارد ولی به عکس آن صحیح نیست. یعنی فردی که ازدواج می کند هیچگونه تمایلی برای رو آوردن به استمنا ندارد مگر آنکه قبل از ازدواج به خودارضایی اعتیاد پیدا کرده باشد که در این صورت نیز با ناراحتی و اکراه و از روی اجبار به این کار میپردازد و دوست دارد ترک کند و لذتی هم نمیبرد .
2. در ارتباط با همسر چون ارتباط عاطفی ایجاد نیز می شود (از طریق ملاعبه و ...) سیستم اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک به صورت متعادل تحریک گشته و اندام هایی که تحت تاثیر این سیستم ها هستند به صورت طبیعی فعالیتشان افزایش یا کاهش می یابند. (تندی ضربان قلب، تندی تنفس و ...) اما در استمنا چون فرد از طریق خیالات و بدون وجود ارتباط عاطفی مستقیم خود را تحریک می کند. تحریک اعصاب فوق به صورت متعادل صورت نمی گیرد. و بنابراین فعالیت اعضای تحت تاثیر این اعصاب به صورت غیرطبیعی کاهش یا افزایش می یابد و خود باعث عوارض جسمی می گردد که فقط در استمنا دیده می شود. مانند لرزش اندام ها، عدم تمرکز حواس، کم شدن قدرت حافظه و ...
3. تفاوت مهم دیگری که استمنا و ازدواج دارد این است که چون در استمنا ارضاء کامل روحی روانی صورت نمی گیرد، نوعی حالت اعتیاد و میل روز افزون برای انجام هر چه بیشتر این عمل وجود دارد؛ به گونه ای که برخی افراد در روز چندین بار مبتلا می شوند، به حدی که دچار ضعف شدید، انزال خونی و گاه حتی مرگ گزارش شده است. ولی در ازدواج مسئله کاملا برعکس است؛ یعنی ابتدا میل بیشتری برای نیاز جنسی وجود دارد ولی به تدریج و پس از سال اول، کاهش پیدا می کند و به یک روال معمولی و رو به کاهش تبدیل می شود.
4. در ارتباط طبیعی و به خصوص اگر انزال منی از طریق مقاربت صورت گیرد کیسه های منی به طور کامل تخلیه شده و ارضاء کامل صورت می گیرد. ولی در استمنا بستگی به شدت خیالات فرد تخلیه کیسه ها متفاوت است و در بعضی مواقع بزرگی بیش از حد پروستات، عدم تخلیه کامل کیسه های منی، سوزش ادرار و ... بروز می دهد.
5. از نظر روحی روانی نیز حالت احساس گناه، پشیمانی، افسردگی، اضطراب و ... که پس از استمنا برای فرد رخ می دهد پس از مقاربت طبیعی برای فرد وجود ندارد بلکه بر خلاف آن حالت شادی و آرامش روحی ایجاد می شود.
6. از نظر معنوی نیز بحث ارتکاب گناه و دوری از درگاه حضرت حق مطرح است که در استمنا وجود دارد ولی در ارتباط با مقاربت انسان حلال الهی را انجام داده است و باعث نزدیکی و قرب به درگاه خداست.
7. استمنا در واقع آمیزش با خود است لذا تحریک کننده و تحریک پذیر یک نفر است. همینطور ایجاد کننده شرائط اوج و لذت (گرم شدن، تصور لذت و...) توسط خود ارضا شونده فراهم می شود. در این جا تمام وجود فرد (در عین وحدت و یکپارچگی) باید دو پاره شود یکی ارضا شونده و دیگری تحریک کننده و ارضا کننده، هم گرم کننده و هم گرم شونده و هم نعوظ آور و هم نعوظ پذیر و این دو پاره شدن، بزرگترین آسیب را در سیستم بینایی و ذهنی (عدم تمرکز و...) و درنهایت به بخش روانی شخصیت ایجاد می کند.
8. زمانی که بدن خود انسان تامین کننده نیاز جنسی خود قرار می گیرد در این صورت، این بدن همیشه در همراهی با او است. کم کم او را در یک حالت تحریک جنسی دائم قرار می دهد چون خودش از خودش لذت می برد و این نزدیکی فاصله و بدون واسطه وی را به سمت حالت تحریک دایم از خود قرار می دهد و تحریک پذیری سریع زود و دایم جدای از اثرات مخرب اجتماعی و اخلاقی فرد، موجب خرد شدن پیکر آدمی و پیری زودرس و شکستگی چهره می شود.
9. در ازدواج چون انسان همیشه همسر خود را در اختیار دارد می تواند نیازهای جنسی خود را به موقع و از طریقی که دستگاه خلقت برایش فراهم کرده است، پاسخ گوید. عمل جنسی که در ازدواج صورت می گیرد صرفا قرار گرفتن دو جسم مادی در کنار همدیگر نیست بلکه این عمل ظاهری؛ محبت به یکدیگر، ایثار و از خودگذشتگی در حق همدیگر و بسیاری از فواید روحی و روانی را در پی دارد که در این مجال طرح آن ممکن نیست ولی خود ارضایی یک انحراف جنسی است که عواقب بسیار وخیمی برای فرد به همراه دارد مانند اعتیاد و احساس گناه و افسردگی پس از هر بار خودارضایی، کاهش اعتماد به نفس، عدم تمرکز حواس، کاهش آستانه تحریک جنسی و زودانزالی و عدم لذت از زندگی زناشویی آینده و... چنین عوارضی که به صورت مختصر به آنها اشاره کردیم در هیچ کدام از زن و شوهر که ازدواج کرده اند رخ نمی دهد.
سید عباس ساطوریان