در بین دوست و آشنا معروف شده که من با وجود خوش استعدادی و داشتن امکانات زیاد فرد بیاراده و سست عنصری هستم، نمیدانم قضاوت آنها در مورد من تا چه حد درست است، حال سؤالم این است که چگونه و با استفاده از چه راهکاری میتوانم اراده خودم را تقویت کنم؟ امام علی(علیه السلام) فرمودهاند: (الظَّفَرُ بالحَزْمِ والجَزْمِ؛[1] پیروزی، با دوراندیشی واراده پایدار به دست میآید) شایسته است قبل از هر چیز به این نکته اشاره نماییم که فرد با اراده کسی است که وقتی در مورد کاری به خوبی تأمل کرد و تصمیم به انجام آن گرفت، سعی میکند با ثبات قدم آن را به اجرا در آورد. او در حقیقت هدفی معقول دارد که تا به آن نرسیده، از تعقیب آن باز نمی ایستد؛ بنابراین پافشاری بر تصمیمی نادرست یا داشتن میلی قهرمانانه ثبات قدم نخواهد بود. فرد سست اراده نیز کسی است که در مواجهه با کمترین مشکلی از انجام دادن کار، دلسرد شده و دست از کوشش برمیدارد. در حقیقت (افراد بیاراده، با هر میزان هوش و استعداد، امکان استفاده از فرصتهای مناسب را در خود نمییابند و اغلب به دلیل همین ضعف روانی، موقعیتهای ارزشمند زندگی خود را از دست میدهند و به قولی اگر شانس هم به روی ایشان لبخند بزند، آنها بدان بیاعتنا خواهند بود)[2] برخی از علل ضعف اراده عبارتند از: توجه بیش از حد به امیال و خواستههای نفسانی مانند پرخوری، پرخوابی، غنا و موسیقی، تلقینهای منفی، کمهمتی، نداشتن انگیزه کافی، فقدان اعتماد به نفس، شکستهای قبلی، آرمانگرایی افراطی و... در راستای تقویت اراده، سعی کنید: با واقعنگری هدف و یا اهداف دقیق و مشخصی برای خود ترسیم نمایید، اهدافی که معقول، قابل دستیابی، بدون افراط و تفریط و مطابق با توان و استعداد شما باشد؛ نه آنکه آرمانی، بلند پروازانه و خارج از توانایی های شما باشد. توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسید و در جهت رسیدن به هدف، آنها را بهکار گیرید. در هر سری شوری است، خوشبخت کسی است که ذوقش را دریابد. به تدریجی بودن تقویت اراده توجّه نموده و برای اینکار برنامه ریزی و مدیریت زمان داشته باشید. سعی نمایید برای تمام کارها و فعالیت های شبانهروزی خود برنامهای منظم و مدوّن داشته باشید. جدولی ترسیم کنید که در ستون افقی آن، ساعات شبانهروز و در ستون عمودی، ایام هفته را یادداشت کرده و تمام کارهای روزانه خود (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و...) را در آن درج کنید. هیچ زمانی را خالی و بدون کار نگذارید. هر روز صبح با نگاهی به برنامه، به اجرای دقیق آن بپردازید و شب ها همچون یک محاسبه گر جدی و قاطع قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزیابی کنید تا میزان موفقیت خود در انجام دادن کارها را بسنجید. در صورت موفقیت، خود را تشویق کنید و در صورت تخلف از برنامه و سهل انگاری در اجرا، خود را تنبیه نمایید. همواره خودگوییهای مثبت داشته باشید که (من اراده لازم برای انجام کارهایم را دارم)، (هیچ چیز نمی تواند ارادهام را متزلزل کند)، (آنچه را که به نظرم انجام دادنی است، انجام می دهم و هیچ مانعی نمی تواند مرا از آن باز دارد)، (اراده من هر روز محکم تر می شود)، و... . بلند پروازی نکنید؛ زیرا بلند پروازی در ابتدا میتواند باعث دلسردی و یأس شود. از کارهای کوچک و هدفهای کوتاه مدّت شروع کنید تا زودتر به موفقیت دست یابید و انگیزه شما برای ادامه مسیر مضاعف گردد؛ زیرا گرچه باید با همت و نقشه بزرگ وارد کار شد، ولی باید کار را از جای کوچک آغاز نمود. در مورد فواید دنیوی و اخروی همّت و اراده بالا و ضررهای سستی اراده بیندیشید. از مطالعه احادیثی که همّت و اراده بالا را ستوده و همچنین از مطالعه زندگی افراد موفقی که با همّت بالا به مراتب والایی رسیدهاند، غافل نشوید. از افراد و دوستانی که به شما افکار منفی القاء میکنند، دوری کرده و با افراد بلند همّت ارتباط صمیمی داشته باشید. هر روز صبح حداقل بیست دقیقه به طور مرتب و در ساعتی معین ورزش کنید. صبحگاهان، هرگاه که بیدار شدید بی درنگ برخیزید و از رختخواب بیرون روید. برای رفع خوابآلودگی از اتاق بیرون رفته و قدری نرمش کنید تا خوابآلودگی از بین برود. در صورت امکان، چند دقیقه قبل از اذان صبح از خواب بیدار شده، نماز شب بخوانید و اگر در آن وقت بیدار نشدید، قضای آن را به جا آورید. مقید باشید هر روز تعداد آیات معینی را قرائت کنید؛ مثلاً 30 تا 50 آیه و در صورت تمایل در هفته های بعد به میزان آن بیفزایید. با هواهای نفسانی مخالفت کنید و از گناه دوری گزینید؛ زیرا این مسأله نقش بسیار مؤثّری در تقویت اراده و نهادینه کردن آن در درون انسان دارد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: (الشَّدید مَن غَلَبَ علی نَفسِهِ؛[3] پهلوان وقوی (با اراده) کسی است که بر نفْس خود چیره شود). هرگز ناامید نشوید و در برابر شکست ها و ناکامی ها ایستادگی کنید؛ زیرا برخی از شکست ها زمینه پیروزی های بزرگ را فراهم می کند. با تجربهاندوزی از نقاط ضعف و اشتباهات گذشته خود برای پیگیری و به انجام رساندن کارهای ناقص و ناموفق، جدیت به خرج دهید. کارهایی را که به عهده می گیرید، ناتمام رها نکنید و آنها را به نحو احسن و تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه دهید. از پراکندهکاری و آشفتگی در کارها که موجب به همریختگی فکری میشود، بپرهیزید و به فعالیتهای خود تمرکز و انسجام ببخشید. در همه کارهای خود بر خداوند توکّل نموده و از او استمداد بجویید. پی نوشت ها ____________ [1]. محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج 3، ص 54، ح 3866. [2]. ژوزف مورفی، تقویت و تمرکز فکر، ترجمه هوشیار رزمآزما، ص 131. [3]. محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج 13، ص 75، ح 21516.
در بین دوست و آشنا معروف شده که من با وجود خوش استعدادی و داشتن امکانات زیاد فرد بیاراده و سست عنصری هستم، نمیدانم قضاوت آنها در مورد من تا چه حد درست است، حال سؤالم این است که چگونه و با استفاده از چه راهکاری میتوانم اراده خودم را تقویت کنم؟
در بین دوست و آشنا معروف شده که من با وجود خوش استعدادی و داشتن امکانات زیاد فرد بیاراده و سست عنصری هستم، نمیدانم قضاوت آنها در مورد من تا چه حد درست است، حال سؤالم این است که چگونه و با استفاده از چه راهکاری میتوانم اراده خودم را تقویت کنم؟
امام علی(علیه السلام) فرمودهاند: (الظَّفَرُ بالحَزْمِ والجَزْمِ؛[1] پیروزی، با دوراندیشی واراده پایدار به دست میآید)
شایسته است قبل از هر چیز به این نکته اشاره نماییم که فرد با اراده کسی است که وقتی در مورد کاری به خوبی تأمل کرد و تصمیم به انجام آن گرفت، سعی میکند با ثبات قدم آن را به اجرا در آورد. او در حقیقت هدفی معقول دارد که تا به آن نرسیده، از تعقیب آن باز نمی ایستد؛ بنابراین پافشاری بر تصمیمی نادرست یا داشتن میلی قهرمانانه ثبات قدم نخواهد بود.
فرد سست اراده نیز کسی است که در مواجهه با کمترین مشکلی از انجام دادن کار، دلسرد شده و دست از کوشش برمیدارد. در حقیقت (افراد بیاراده، با هر میزان هوش و استعداد، امکان استفاده از فرصتهای مناسب را در خود نمییابند و اغلب به دلیل همین ضعف روانی، موقعیتهای ارزشمند زندگی خود را از دست میدهند و به قولی اگر شانس هم به روی ایشان لبخند بزند، آنها بدان بیاعتنا خواهند بود)[2] برخی از علل ضعف اراده عبارتند از: توجه بیش از حد به امیال و خواستههای نفسانی مانند پرخوری، پرخوابی، غنا و موسیقی، تلقینهای منفی، کمهمتی، نداشتن انگیزه کافی، فقدان اعتماد به نفس، شکستهای قبلی، آرمانگرایی افراطی و...
در راستای تقویت اراده، سعی کنید:
با واقعنگری هدف و یا اهداف دقیق و مشخصی برای خود ترسیم نمایید، اهدافی که معقول، قابل دستیابی، بدون افراط و تفریط و مطابق با توان و استعداد شما باشد؛ نه آنکه آرمانی، بلند پروازانه و خارج از توانایی های شما باشد.
توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسید و در جهت رسیدن به هدف، آنها را بهکار گیرید. در هر سری شوری است، خوشبخت کسی است که ذوقش را دریابد.
به تدریجی بودن تقویت اراده توجّه نموده و برای اینکار برنامه ریزی و مدیریت زمان داشته باشید. سعی نمایید برای تمام کارها و فعالیت های شبانهروزی خود برنامهای منظم و مدوّن داشته باشید. جدولی ترسیم کنید که در ستون افقی آن، ساعات شبانهروز و در ستون عمودی، ایام هفته را یادداشت کرده و تمام کارهای روزانه خود (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و...) را در آن درج کنید. هیچ زمانی را خالی و بدون کار نگذارید. هر روز صبح با نگاهی به برنامه، به اجرای دقیق آن بپردازید و شب ها همچون یک محاسبه گر جدی و قاطع قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزیابی کنید تا میزان موفقیت خود در انجام دادن کارها را بسنجید. در صورت موفقیت، خود را تشویق کنید و در صورت تخلف از برنامه و سهل انگاری در اجرا، خود را تنبیه نمایید.
همواره خودگوییهای مثبت داشته باشید که (من اراده لازم برای انجام کارهایم را دارم)، (هیچ چیز نمی تواند ارادهام را متزلزل کند)، (آنچه را که به نظرم انجام دادنی است، انجام می دهم و هیچ مانعی نمی تواند مرا از آن باز دارد)، (اراده من هر روز محکم تر می شود)، و... .
بلند پروازی نکنید؛ زیرا بلند پروازی در ابتدا میتواند باعث دلسردی و یأس شود. از کارهای کوچک و هدفهای کوتاه مدّت شروع کنید تا زودتر به موفقیت دست یابید و انگیزه شما برای ادامه مسیر مضاعف گردد؛ زیرا گرچه باید با همت و نقشه بزرگ وارد کار شد، ولی باید کار را از جای کوچک آغاز نمود.
در مورد فواید دنیوی و اخروی همّت و اراده بالا و ضررهای سستی اراده بیندیشید.
از مطالعه احادیثی که همّت و اراده بالا را ستوده و همچنین از مطالعه زندگی افراد موفقی که با همّت بالا به مراتب والایی رسیدهاند، غافل نشوید.
از افراد و دوستانی که به شما افکار منفی القاء میکنند، دوری کرده و با افراد بلند همّت ارتباط صمیمی داشته باشید.
هر روز صبح حداقل بیست دقیقه به طور مرتب و در ساعتی معین ورزش کنید.
صبحگاهان، هرگاه که بیدار شدید بی درنگ برخیزید و از رختخواب بیرون روید. برای رفع خوابآلودگی از اتاق بیرون رفته و قدری نرمش کنید تا خوابآلودگی از بین برود.
در صورت امکان، چند دقیقه قبل از اذان صبح از خواب بیدار شده، نماز شب بخوانید و اگر در آن وقت بیدار نشدید، قضای آن را به جا آورید.
مقید باشید هر روز تعداد آیات معینی را قرائت کنید؛ مثلاً 30 تا 50 آیه و در صورت تمایل در هفته های بعد به میزان آن بیفزایید.
با هواهای نفسانی مخالفت کنید و از گناه دوری گزینید؛ زیرا این مسأله نقش بسیار مؤثّری در تقویت اراده و نهادینه کردن آن در درون انسان دارد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
(الشَّدید مَن غَلَبَ علی نَفسِهِ؛[3] پهلوان وقوی (با اراده) کسی است که بر نفْس خود چیره شود).
هرگز ناامید نشوید و در برابر شکست ها و ناکامی ها ایستادگی کنید؛ زیرا برخی از شکست ها زمینه پیروزی های بزرگ را فراهم می کند. با تجربهاندوزی از نقاط ضعف و اشتباهات گذشته خود برای پیگیری و به انجام رساندن کارهای ناقص و ناموفق، جدیت به خرج دهید.
کارهایی را که به عهده می گیرید، ناتمام رها نکنید و آنها را به نحو احسن و تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه دهید.
از پراکندهکاری و آشفتگی در کارها که موجب به همریختگی فکری میشود، بپرهیزید و به فعالیتهای خود تمرکز و انسجام ببخشید.
در همه کارهای خود بر خداوند توکّل نموده و از او استمداد بجویید.
پی نوشت ها
____________
[1]. محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج 3، ص 54، ح 3866.
[2]. ژوزف مورفی، تقویت و تمرکز فکر، ترجمه هوشیار رزمآزما، ص 131.
[3]. محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج 13، ص 75، ح 21516.
- [سایر] با سلام خدمت استاد ارجمند ، من دختری 28 ساله هستم که چندی پیش از طریق پاسخگویی تلفن های محل کارم با پسری 27 ساله که در شرکت همکار کار می کرد آشنا شدم بعد از مدتی ایشان به من پیشنهاد ازدواج دادند و من این قضیه را با خانواده ام در میان گذاشتم به پیشنهاد مادرم تصمیم بر آن شد تا ما یک بار همدیگر را ببینیم قبل از دیدار من از مدیر عامل شرکت در باره این فرد تحقیق کردم چون مدیر عامل من ایشان را دیده بودند و از لحاظ اخلاقی ایشان را تائید کردند البته قبل از دیدار من چند بار تلفنی با ایشان صحبت کردم که در این حین متوجه شدم ایشان از خانواده خیلی مذهبی هستند اما اعتقادات مذهبی خانواده من و خودم نسبت به ایشان در سطح پائین تری می باشد به عنوان مثال ایشان از من خواستند که پوشش چادر را به عنوان حجاب انتخاب کنم البته من نسبت به مسئله حجاب بی اعتقاد نیستم اما نه در حد چادر . تا این که ما یکدیگر را ملاقات کردیم و من فقط در مورد ظاهر ایشان قضاوت کردم و جواب رد دادم با این که هیچکدام از معیارهای ازدواج را در نظر نگرفتم و تنها به این مسئله ظاهری توجه کردم نمی دانم کاری که کردم درست است یا نه اما در حال حاضر عذاب وجدان دارم نمی دانم باید چه کار کنم و چه تصمیمی در این باره بگیرم؟ سوال دیگر من هم این است که آیا تفاوت سطح مذهبی بودن و تفاوت سنی مهم است ؟ آیا شما صلاح می دانید در صورت مثبت بودن من خودم با ایشان تماس بگیرم ؟لطفا مرا راهنمایی کنید .
- [سایر] با سلام و خسته نباشید وجود کسی مثل شما برایمان غنیمت است.من بارها در زندگی ام نیاز شدید به مشاوره داشته ام ولی کسی نبوده کمکم کند .همیشه به خدا پناه برده ام و از او کمک خواسته ام و او بوده که همیشه راهنمایی ام کرده .اگر چند نفر روحانی خلاق ، با سواد و دارای ارتباط اجتماعی خوب ،مثل شماوجود داشت وضعیت ما جوان ها خیلی بهتر بود.من به تازگی با سایت شما آشنا شده ام و احتمالا از این به بعد دغدغه هایم را با شما مطرح می کنم.تهران نیستم که بتوانم از مراکز مشاوره استفاده کنم و گرنه مزاحم شما نمی شدم. همیشه سعی کردم خوب و رو به رشد زندگی کنم.ولی الان که 26 سالم است احساس خستگی و دلزدگی میکنم.آدم بلند پروازی هستم همیشه دوست داشتم همه چیز را با هم داشته باشم اصلا دوست ندارم یک انسان یک بعدی باشم .همیشه سعی کردم برنامه ای داشته باشم که هم به درسم برسم هم به عبادت ،هم کمک به مادرم در کارهای منزل ودر دوران دانشجویی به فعالیت های دانشجویی .ولی متاسفانه اغلب نتوانستم آنها را عملی کنم.بیشتر وقتم صرف مبارزه با مشکلات درونی و کلنجار رفتن با خودم شده.اوایل دوران دانشجویی مشکلات زیادی با دیگران داشتم .غرور، خود بزرگ بینی، ناتوانی در برقراری ارتباط صفات بدی بود بود که به لطف خدا و با کلنجار های زیاد با خودم، آنها را تا حدودی برطرف کردم. دوستان خوبی پیدا کردم و دوست خوبی هم برای دیگران شدم.بعد از آن سعی کردم بین جنبه های مختلف زندگی مثل درس عبادت ،دوستان و غیره تعادل برقرار کنم .برنامه ی هفتگی میریختم .ولی اغلب اجرا نمیشد.خیلی سعی کردم بفهمم چرا نمی توانم کارهایی را که دوست دارم انجام بدهم.در این مدت لیسانسم را در رشته مهندسی کامپیوتر از دانشگاه شهید باهنر کرمان گرفتم.در حالیکه هیچوقت نتوانستم آنطور که باید درس بخوانم .برنامه های سنگینم به مرور سبک تر شدند ولی فهمیدم که من ذاتا آدم بلند پرواز ولی راحت طلب و کم اراده ای هستم و دلیل دیگر به نتیجه نرسیدن برنامه هایم همین ها بوده .الان یک برنامه خیلی سبک دارم و هر شب برای فردا برنامه ریزی می کنم .سعی می کنم با پایبندی به این برنامه به حداقل کارهایم مثل درس خواندن عبادت شرکت در بعضی کلاس هاو کمک به مادرم برسم .دوست دارم در رشته خودم ادامه تحصیل بدهم چون این رشته را با علاقه و آکاهی انتخاب کردم.زمان زیادی را از دست داده ام .گاهی فکر می کنم واقعا اینقدر کلنجار رفتن با خودم لازم بود ؟ چرا اینقدر کند حرکت می کنم؟آیا تا به حال درست زندگی کرده ام؟شاید بیش از حد غرق در جزئیات زندگی شده ام.با اینکه لیسانسم را در رشته ای که دوست داشته ام گرفته ام ولی احساس موفقیت نمی کنم.خسته ام... ای کاش زودتر می توانستم خودم را تغییر بدهم.خسته ام ...