با پسری دوست هستم که به دلیل نداشتن شرایط مناسب پسر برای ازدواج، نمیتوانیم با هم ازدواج کنیم و حدود دو سال است که تلفنی با هم ارتباط داریم و شدیدا نیاز جنسی داریم، باید چه کار کنیم؟ البته به طور حضوری هم همدیگر را دیدهایم؛ ولی رابطهای نداشتهایم. درضمن میخواستم بدانم وقتی از طریق تلفن تحریک میشویم و رطوبتی از ما خارج میشود، چه حکمی دارد؟ شرمندهام از این سوال و متشکر میشوم اگر جوابم را واضح بدهید. در ضمن میدانم که فرمهای صیغه موقت هم هست، ولی من نمیخواهم از این فرمها استفاده کنم و از آبروریزی و یا خبردار شدن خانواده و اطرافیان میترسم. خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید. از نظر شرعی ترشحات هنگام گفتوگوی جنسی تا وقتی که اطمینان به منی بودن آن نباشد، پاک است. البته تشخیص منی برای پسران آسانتر است؛ ولی برای دختران خیلی کم اتفاق میافتد و تا وقتی اطمینان پیدا نشده، پاک است. محرمیت دختر و پسر نیز بنابر نظر اکثر مراجع تقلید، بدون اجازه پدر جایز نیست. علت ضرورت اجازه پدر، اهمیت و ارجمندی آینده زندگی دختر است؛ زیرا به تجربه ثابت شده است که بیشتر پسران لذت خود را میبرند و هنگامی که به طور جدی مسئله ازدواج مطرح میشود، تمام وعدههای قبلی را فراموش میکنند!! بنابراین در اینگونه روابط - به ویژه دختران - بسیار باید احتیاط کنند که زندگی آینده آنان، به خطر نیفتد. موارد متعددی پیش آمده که چنین دخترانی بعد که... گرفتار افسردگی شده و حتی خودکشی کردهاند. جهت توضیح بیشتر در این باره، بیان نکات زیر مفید و ضروری است: نیازهای عاطفی و غرایز دیگر در ایام جوانی، آدمی را به سوی (دوست داشتن و عشق ورزیدن) سوق میدهد. البته این یک امر طبیعی و غریزی است و کمتر میتوان راهی برای گریز از آن پیدا کرد. آنچه در این مقوله اهمیت دارد، کنترل عقلایی بر احساسات و پرهیز از مخاطراتی است که ممکن است فرد را به گرفتاریهای مختلف روحی و جسمی دچار سازد. قرآن به مردان سفارش میکند: با دخترانی که روابط دوستی مخفیانهای با دیگران داشتهاند، ازدواج نکنند... (فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ ) نساء (4)، آیه 25؛ (آنان را با اجازه خانوادههایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید؛ [به شرط آنکه] پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند). در آیه دیگر، مردان را به پاکدامنی سفارش کرده و از روابط پنهانی بازداشته است: (...وَ لا مُتَّخِذِی أَخْدانٍ...) مائده (5)، آیه 5.. بنابراین یک فرد مسلمان - که هر روز با یاد خدا روز را آغاز میکند و معتقد به دستورات الهی و قرآن کریم است - هرگز این سخن الهی را زیر پا نخواهد گذاشت. اینکه قرآن یکی از شرایط ازدواج را همین قرار داده است، شاید بدین جهت باشد که هر کدام که قبل از ازدواج دارای چنین تجربیاتی بوده و با فرد یا افراد دیگری رابطه دوستی داشته است؛ مطمئنا پس از ازدواج و در روابط عاطفی و نزدیک خود با همسرش، آن تجربیات را به یاد خواهد آورد. در این صورت ویژگیهای رفتاری، اخلاقی و شخصیتی دوست قبل از ازدواج به خاطرش آمده و به مقایسه بین همسر فعلی و دوست قبلیاش میپردازد. حتّی ممکن است در بعضی موارد، به احساس شکست در این ازدواج یا برتر بودن تجربه قبلی، نتیجهگیری کند و این بزرگترین لطمهای است که در همان اوایل ازدواج به خود وارد میکند!! در حالی که ازدواج باید به آرامش بینجامد و اصلاً فلسفه ازدواج هم همین رسیدن به آرامش است که قرآن نیز به آن اشاره میکند؛ ولی وقتی چنین اموری پیش میآید، چگونه ازدواج میتواند آرامشبخش باشد و زن و شوهر (زوجین) به تکمیل و رشد همدیگر بپردازند؟! این آغاز (اضطراب) است؛ اضطرابی که در تمام وجود و هستی آنها لانه میکند و به جای زندگی مشترک لذت بخش، تجربه احساسی و موقت گذشته را زنده میکند. نتیجه این هم افسوس و ناراحتی چیز دیگری نیست. علاوه بر این چنین دختران و پسرانی که به صورت نامشروع و غیرقانونی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، بسیاری از انرژیهای عاطفی خود را - که خداوند به عنوان سرمایهای بزرگ در وجود آنها به ودیعه نهاده تا صرف همسر حقیقی خود و نیز تربیت فرزندان خود کنند - در این دوران دوستبازی، از دست میدهند و در فردای زندگی خود، احساس گناه میکنند. بنابراین چه خوب است در اولین فرصت و با وجود امکانات و شرایط کافی و خواستگار مناسب و شایسته، اقدام به ازدواج کنید. بدانید که ازدواج هم پاسخی به نیاز تکوینی موجود در انسان است و هم مایه رشد، کمال، تکمیل و آرامش یافتن او است. اما مشکلی که ممکن است در بین باشد، چگونگی یافتن همسر مناسب و شایسته است؟ اگر خواستگار یا خواستگارانی دارید، به یکی از آنها - که از شایستگی کافی برخوردار است - پاسخ مثبت دهید. در غیر این صورت موضوع را با مراکز مشاوره ازدواج در دانشگاه یا در شهرستان محل سکونتتان، در میان بگذارید. آنان با حفظ و رعایت شأن دختر بودن، مقدمات معرفی و مراسم خواستگاری و غیره را فراهم مینمایند. در هر صورت تا قبل از ازدواج، شایسته است این غریزه را به طور موقّت کنترل کرده و عفت و پاکی و پاکدامنی خود را همچون گذشته حفظ و حراست کنید. جهت کنترل این غریزه، توجه شما را به راه کارهای ذیل جلب میکنیم: 1.پرهیز از فکر و ترسیم صحنههای محرک در ذهن و خیال؛ 2.عبداللَّه بن سنان از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند: (ان عیسی قال للحواریین: ... ان موسی امرکم ان لاتزنوا و انا آمرکم ان لاتحدثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن ان تزنوا فان من حدث نفسه بالزنا کان کمن او قد فی بیت مزوق فافسد التزاویق الدخان و ان لم یخرق البیت)؛ عیسی به اصحاب خود گفت:... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور میدهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید؛ زیرا کسی که خیال زنا کند، مانند کسی است که در خانهای نقش و نگار شده، دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمیسوزاند؛ ولی زینت و صفای آن را مکدر کرده و فاسد میکند) وسائلالشیعه، ج 14، ص 240. 2. دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریکآمیز؛ قرآن کریم در دو آیهمتوالی، دستور به اغماض چشم از نگاه حرام و هوسآلود داده است. در آیه اول میفرماید: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ...)؛ نور (24)، آیه 30.؛ (به مؤمنان بگو: دیدههایشان - را از نامحرمان - فرونشانند و نهانگاههای خود را - از وقوع در حرام - نگه دارند). در آیه بعدی میفرماید: (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ)؛ نور (24)، آیه 31.؛ (به زنان مؤمن بگو چشمهایشان را فروگیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند). جالب این است که در هر دو مورد، خداوند متعال نخست به مراقبت از نگاه محرّک و عفت چشم و آن گاه به حفاظت از عورت، فرمان داده است. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرماید: (النظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفاً من اللَّه اعطاه اللَّه ایماناً یجد حلاوته فی قلبه)؛ الاخلاق، سید عبداللَّه شبر، قم، انتشارات بصیرتی، ص 127؛ وسائل الشیعه، حر عاملی، ح 14، ص 138.؛ (نگاه هوسآلود، تیری است مسموم از تیرهای شیطان؛ هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او میبخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس میکند). 3. گوش ندادن به آوازها و موسیقیهای تحریککننده و مبتذل؛ در حدیثی آمده است: (ان رجلا سأله عن سماع الغناء فنهی عنه و تلا قول اللَّه عز وجل: (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً)؛ اسراء (17)، آیه 36. و قال یسأل السمع عما سمع والفؤاد عمّا عقد والبصر عما ابصر)؛ (مردی از امام صادق(علیه السلام) درباره شنیدن آواز محرک پرسید، حضرت از آن نهی کرده، این آیه را خواند: (به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود) و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است، مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد) مستدرکالوسائل، چاپ قدیم، ج 2، ص 459، ابواب یکتسب به، باب 80. 4. اجتناب شدید از نشستهای غفلتزا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریکآمیز؛ از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت شده است: (من اصغی الی ناطق فقد عبده، فان کان الناطق یؤدی عن اللَّه عزوجل فقد عبداللَّه و ان کان یؤدی عن الشیطان فقد عبد الشیطان)؛ وسائلالشیعه، چاپ ایران، کتابفروشی اسلامیه، ج 12، ص 236. ؛ (هرکس به سخن گویندهای گوش فرا دهد، او را بندگی کرده است. پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند، قطعاً بندگی شیطان کرده است). 5. اعتدال در خوردن؛ بیتردید پرخوری و بینظمی در خوردن، در ذخیرهسازی و انباشتن مواد تحریکزا مؤثر است. در حدیثی حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) - پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب میکند - میفرماید: (هرکس قدرت بر ازدواج ندارد، روزه بگیرد، یقیناً روزه نیروی غریزه او را تضعیف میکند)؛ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 531. 6. اشتغال، ورزش و سرگرمیهای مفید؛ با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف میرسد و همفکر و خیال مصروف چارهسازی برای پر کردن اوقات فراغت میشود و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت، تأکید بسیار شده است. حضرت امام صادق(علیه السلام) میفرماید: (وهکذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه...)؛بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج 3، ص 87.؛ (و همینگونه انسان اگر بیکار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار میشود و بر اثر آن به مسائلی مبتلا میشود که زیان آن - هم بر خود و هم بر نزدیکان او - سنگینی خواهد کرد...). 7. تلاوت قرآن؛ بیشک انس با قرآن، تلاوت و تدبّر و در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان میبرد و زخمهای پنهان را التیام میدهد. همتها را تا آسمانها بالا میبرد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات نجات میبخشد. امیرمؤمنان(علیه السلام) میفرماید: (و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص)؛ وسائلالشیعه، ج 4، ص 825، ابواب قرائه القرآن، باب 1، ح 7.؛ (قرآن را فرا گیرید؛ زیرا قرآن بهار دلها است و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید؛ زیرا آن داروی شفا بخش سینهها است و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصهها است). خلاصه اینکه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه با غریزه جنسی، نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت است؛ ولی هیچگاه نباید به بیبند و باری، افسارگسیختگی و آلودگی به گناه رضایت داد! بنابراین اگر در تماسهای تلفنی و دیگر روابط اجتماعی، فرد مورد نظر شرایط مناسب برای ازدواج را دارد؛ از او بخواهید رسماً از شما خواستگاری کند و جهت فراهم شدن دیگر شرایط، خداوند به شما کمک خواهد کرد؛ زیرا او میفرماید: (کسی که تقوا پیشه کند، راه نجات او را فراهم میکنم)، از مشکلات ازدواج نهراسید؛ زیرا مشکلات نیز بخشی از زندگی است و باید برای رویارویی با آنها آماده شد: زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شوEنیست هنگام تأمل بیدرنگ آماده شو برای اینکه مشکلات اقتصادی به یکباره هجوم نیاورد، بهترین راه این است که جوان، فرد مناسب و سازگار با شرایط خود را انتخاب و عقد کند؛ لیکن مراسم عروسی را تا دو سه سال به تأخیر اندازد. این برنامه چند فایده دارد: 1. شخص میتواند در حد نسبتاً محدودی به تأمین غریزه جنسی خود بپردازد. 2. از مزایای شیرین دوران نامزدی - که دلپذیرترین دوران زندگی است - بهرهمند شود. 3. در برخورد با مشکلات، به تدریج پختگی و توانایی لازم برای حل آنها را پیدا کند. 4. در کنار تحصیل، کمکم بر مشکلات اقتصادی غلبه پیدا کرده و برای تشکیل خانواده آماده شود. انسان - تا پیش از حل مشکل تأمین جنسی - نباید خود را دست کم گیرد و در برابر خواهشهای نفس احساس ناتوانی کند! غریزه جنسی - آن هم در دوران جوانی - بسیار نیرومند و شکننده است، اما قدرت اراده و ایمان جوان برتر از آن است که خود را تسلیم غریزه جنسی کند. البته مقابله با غریزه جنسی، امری دشوار، ولی شدنی است. در صورتی که در شرایط بحران قرار گرفتید و امکان ازدواج دائم نبود، به ازدواج موقّت تن در دهید که رابطه مشروع باشد و از عذاب وجدان روابط نامشروع در امان باشید و پیامدهای ناهنجار اینگونه روابط به حداقل برسد.
با پسری دوست هستم که به دلیل نداشتن شرایط مناسب پسر برای ازدواج، نمیتوانیم با هم ازدواج کنیم و حدود دو سال است که تلفنی با هم ارتباط داریم و شدیدا نیاز جنسی داریم، باید چه کار کنیم؟ البته به طور حضوری هم همدیگر را دیدهایم؛ ولی رابطهای نداشتهایم. درضمن میخواستم بدانم وقتی از طریق تلفن تحریک میشویم و رطوبتی از ما خارج میشود، چه حکمی دارد؟ شرمندهام از این سوال و متشکر میشوم اگر جوابم را واضح بدهید. در ضمن میدانم که فرمهای صیغه موقت هم هست، ولی من نمیخواهم از این فرمها استفاده کنم و از آبروریزی و یا خبردار شدن خانواده و اطرافیان میترسم. خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید.
با پسری دوست هستم که به دلیل نداشتن شرایط مناسب پسر برای ازدواج، نمیتوانیم با هم ازدواج کنیم و حدود دو سال است که تلفنی با هم ارتباط داریم و شدیدا نیاز جنسی داریم، باید چه کار کنیم؟ البته به طور حضوری هم همدیگر را دیدهایم؛ ولی رابطهای نداشتهایم. درضمن میخواستم بدانم وقتی از طریق تلفن تحریک میشویم و رطوبتی از ما خارج میشود، چه حکمی دارد؟ شرمندهام از این سوال و متشکر میشوم اگر جوابم را واضح بدهید. در ضمن میدانم که فرمهای صیغه موقت هم هست، ولی من نمیخواهم از این فرمها استفاده کنم و از آبروریزی و یا خبردار شدن خانواده و اطرافیان میترسم. خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید.
از نظر شرعی ترشحات هنگام گفتوگوی جنسی تا وقتی که اطمینان به منی بودن آن نباشد، پاک است. البته تشخیص منی برای پسران آسانتر است؛ ولی برای دختران خیلی کم اتفاق میافتد و تا وقتی اطمینان پیدا نشده، پاک است. محرمیت دختر و پسر نیز بنابر نظر اکثر مراجع تقلید، بدون اجازه پدر جایز نیست. علت ضرورت اجازه پدر، اهمیت و ارجمندی آینده زندگی دختر است؛ زیرا به تجربه ثابت شده است که بیشتر پسران لذت خود را میبرند و هنگامی که به طور جدی مسئله ازدواج مطرح میشود، تمام وعدههای قبلی را فراموش میکنند!! بنابراین در اینگونه روابط - به ویژه دختران - بسیار باید احتیاط کنند که زندگی آینده آنان، به خطر نیفتد. موارد متعددی پیش آمده که چنین دخترانی بعد که... گرفتار افسردگی شده و حتی خودکشی کردهاند. جهت توضیح بیشتر در این باره، بیان نکات زیر مفید و ضروری است: نیازهای عاطفی و غرایز دیگر در ایام جوانی، آدمی را به سوی (دوست داشتن و عشق ورزیدن) سوق میدهد. البته این یک امر طبیعی و غریزی است و کمتر میتوان راهی برای گریز از آن پیدا کرد. آنچه در این مقوله اهمیت دارد، کنترل عقلایی بر احساسات و پرهیز از مخاطراتی است که ممکن است فرد را به گرفتاریهای مختلف روحی و جسمی دچار سازد. قرآن به مردان سفارش میکند: با دخترانی که روابط دوستی مخفیانهای با دیگران داشتهاند، ازدواج نکنند... (فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ ) نساء (4)، آیه 25؛ (آنان را با اجازه خانوادههایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید؛ [به شرط آنکه] پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند). در آیه دیگر، مردان را به پاکدامنی سفارش کرده و از روابط پنهانی بازداشته است: (...وَ لا مُتَّخِذِی أَخْدانٍ...) مائده (5)، آیه 5.. بنابراین یک فرد مسلمان - که هر روز با یاد خدا روز را آغاز میکند و معتقد به دستورات الهی و قرآن کریم است - هرگز این سخن الهی را زیر پا نخواهد گذاشت. اینکه قرآن یکی از شرایط ازدواج را همین قرار داده است، شاید بدین جهت باشد که هر کدام که قبل از ازدواج دارای چنین تجربیاتی بوده و با فرد یا افراد دیگری رابطه دوستی داشته است؛ مطمئنا پس از ازدواج و در روابط عاطفی و نزدیک خود با همسرش، آن تجربیات را به یاد خواهد آورد. در این صورت ویژگیهای رفتاری، اخلاقی و شخصیتی دوست قبل از ازدواج به خاطرش آمده و به مقایسه بین همسر فعلی و دوست قبلیاش میپردازد. حتّی ممکن است در بعضی موارد، به احساس شکست در این ازدواج یا برتر بودن تجربه قبلی، نتیجهگیری کند و این بزرگترین لطمهای است که در همان اوایل ازدواج به خود وارد میکند!! در حالی که ازدواج باید به آرامش بینجامد و اصلاً فلسفه ازدواج هم همین رسیدن به آرامش است که قرآن نیز به آن اشاره میکند؛ ولی وقتی چنین اموری پیش میآید، چگونه ازدواج میتواند آرامشبخش باشد و زن و شوهر (زوجین) به تکمیل و رشد همدیگر بپردازند؟! این آغاز (اضطراب) است؛ اضطرابی که در تمام وجود و هستی آنها لانه میکند و به جای زندگی مشترک لذت بخش، تجربه احساسی و موقت گذشته را زنده میکند. نتیجه این هم افسوس و ناراحتی چیز دیگری نیست. علاوه بر این چنین دختران و پسرانی که به صورت نامشروع و غیرقانونی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، بسیاری از انرژیهای عاطفی خود را - که خداوند به عنوان سرمایهای بزرگ در وجود آنها به ودیعه نهاده تا صرف همسر حقیقی خود و نیز تربیت فرزندان خود کنند - در این دوران دوستبازی، از دست میدهند و در فردای زندگی خود، احساس گناه میکنند. بنابراین چه خوب است در اولین فرصت و با وجود امکانات و شرایط کافی و خواستگار مناسب و شایسته، اقدام به ازدواج کنید. بدانید که ازدواج هم پاسخی به نیاز تکوینی موجود در انسان است و هم مایه رشد، کمال، تکمیل و آرامش یافتن او است. اما مشکلی که ممکن است در بین باشد، چگونگی یافتن همسر مناسب و شایسته است؟ اگر خواستگار یا خواستگارانی دارید، به یکی از آنها - که از شایستگی کافی برخوردار است - پاسخ مثبت دهید. در غیر این صورت موضوع را با مراکز مشاوره ازدواج در دانشگاه یا در شهرستان محل سکونتتان، در میان بگذارید. آنان با حفظ و رعایت شأن دختر بودن، مقدمات معرفی و مراسم خواستگاری و غیره را فراهم مینمایند. در هر صورت تا قبل از ازدواج، شایسته است این غریزه را به طور موقّت کنترل کرده و عفت و پاکی و پاکدامنی خود را همچون گذشته حفظ و حراست کنید. جهت کنترل این غریزه، توجه شما را به راه کارهای ذیل جلب میکنیم:
1.پرهیز از فکر و ترسیم صحنههای محرک در ذهن و خیال؛
2.عبداللَّه بن سنان از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند: (ان عیسی قال للحواریین: ... ان موسی امرکم ان لاتزنوا و انا آمرکم ان لاتحدثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن ان تزنوا فان من حدث نفسه بالزنا کان کمن او قد فی بیت مزوق فافسد التزاویق الدخان و ان لم یخرق البیت)؛ عیسی به اصحاب خود گفت:... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور میدهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید؛ زیرا کسی که خیال زنا کند، مانند کسی است که در خانهای نقش و نگار شده، دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمیسوزاند؛ ولی زینت و صفای آن را مکدر کرده و فاسد میکند) وسائلالشیعه، ج 14، ص 240.
2. دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریکآمیز؛
قرآن کریم در دو آیهمتوالی، دستور به اغماض چشم از نگاه حرام و هوسآلود داده است. در آیه اول میفرماید: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ...)؛ نور (24)، آیه 30.؛ (به مؤمنان بگو: دیدههایشان - را از نامحرمان - فرونشانند و نهانگاههای خود را - از وقوع در حرام - نگه دارند). در آیه بعدی میفرماید: (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ)؛ نور (24)، آیه 31.؛ (به زنان مؤمن بگو چشمهایشان را فروگیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند). جالب این است که در هر دو مورد، خداوند متعال نخست به مراقبت از نگاه محرّک و عفت چشم و آن گاه به حفاظت از عورت، فرمان داده است. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرماید: (النظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفاً من اللَّه اعطاه اللَّه ایماناً یجد حلاوته فی قلبه)؛ الاخلاق، سید عبداللَّه شبر، قم، انتشارات بصیرتی، ص 127؛ وسائل الشیعه، حر عاملی، ح 14، ص 138.؛ (نگاه هوسآلود، تیری است مسموم از تیرهای شیطان؛ هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او میبخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس میکند).
3. گوش ندادن به آوازها و موسیقیهای تحریککننده و مبتذل؛
در حدیثی آمده است: (ان رجلا سأله عن سماع الغناء فنهی عنه و تلا قول اللَّه عز وجل: (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً)؛ اسراء (17)، آیه 36. و قال یسأل السمع عما سمع والفؤاد عمّا عقد والبصر عما ابصر)؛ (مردی از امام صادق(علیه السلام) درباره شنیدن آواز محرک پرسید، حضرت از آن نهی کرده، این آیه را خواند: (به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود) و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است، مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد) مستدرکالوسائل، چاپ قدیم، ج 2، ص 459، ابواب یکتسب به، باب 80.
4. اجتناب شدید از نشستهای غفلتزا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریکآمیز؛
از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت شده است: (من اصغی الی ناطق فقد عبده، فان کان الناطق یؤدی عن اللَّه عزوجل فقد عبداللَّه و ان کان یؤدی عن الشیطان فقد عبد الشیطان)؛ وسائلالشیعه، چاپ ایران، کتابفروشی اسلامیه، ج 12، ص 236. ؛ (هرکس به سخن گویندهای گوش فرا دهد، او را بندگی کرده است. پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند، قطعاً بندگی شیطان کرده است).
5. اعتدال در خوردن؛
بیتردید پرخوری و بینظمی در خوردن، در ذخیرهسازی و انباشتن مواد تحریکزا مؤثر است. در حدیثی حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) - پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب میکند - میفرماید: (هرکس قدرت بر ازدواج ندارد، روزه بگیرد، یقیناً روزه نیروی غریزه او را تضعیف میکند)؛ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 531.
6. اشتغال، ورزش و سرگرمیهای مفید؛
با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف میرسد و همفکر و خیال مصروف چارهسازی برای پر کردن اوقات فراغت میشود و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت، تأکید بسیار شده است. حضرت امام صادق(علیه السلام) میفرماید: (وهکذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه...)؛بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج 3، ص 87.؛ (و همینگونه انسان اگر بیکار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار میشود و بر اثر آن به مسائلی مبتلا میشود که زیان آن - هم بر خود و هم بر نزدیکان او - سنگینی خواهد کرد...).
7. تلاوت قرآن؛
بیشک انس با قرآن، تلاوت و تدبّر و در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان میبرد و زخمهای پنهان را التیام میدهد. همتها را تا آسمانها بالا میبرد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات نجات میبخشد. امیرمؤمنان(علیه السلام) میفرماید: (و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص)؛ وسائلالشیعه، ج 4، ص 825، ابواب قرائه القرآن، باب 1، ح 7.؛ (قرآن را فرا گیرید؛ زیرا قرآن بهار دلها است و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید؛ زیرا آن داروی شفا بخش سینهها است و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصهها است).
خلاصه اینکه:
راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه با غریزه جنسی، نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت است؛ ولی هیچگاه نباید به بیبند و باری، افسارگسیختگی و آلودگی به گناه رضایت داد! بنابراین اگر در تماسهای تلفنی و دیگر روابط اجتماعی، فرد مورد نظر شرایط مناسب برای ازدواج را دارد؛ از او بخواهید رسماً از شما خواستگاری کند و جهت فراهم شدن دیگر شرایط، خداوند به شما کمک خواهد کرد؛ زیرا او میفرماید: (کسی که تقوا پیشه کند، راه نجات او را فراهم میکنم)، از مشکلات ازدواج نهراسید؛ زیرا مشکلات نیز بخشی از زندگی است و باید برای رویارویی با آنها آماده شد: زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شوEنیست هنگام تأمل بیدرنگ آماده شو برای اینکه مشکلات اقتصادی به یکباره هجوم نیاورد، بهترین راه این است که جوان، فرد مناسب و سازگار با شرایط خود را انتخاب و عقد کند؛ لیکن مراسم عروسی را تا دو سه سال به تأخیر اندازد. این برنامه چند فایده دارد: 1. شخص میتواند در حد نسبتاً محدودی به تأمین غریزه جنسی خود بپردازد. 2. از مزایای شیرین دوران نامزدی - که دلپذیرترین دوران زندگی است - بهرهمند شود. 3. در برخورد با مشکلات، به تدریج پختگی و توانایی لازم برای حل آنها را پیدا کند. 4. در کنار تحصیل، کمکم بر مشکلات اقتصادی غلبه پیدا کرده و برای تشکیل خانواده آماده شود. انسان - تا پیش از حل مشکل تأمین جنسی - نباید خود را دست کم گیرد و در برابر خواهشهای نفس احساس ناتوانی کند! غریزه جنسی - آن هم در دوران جوانی - بسیار نیرومند و شکننده است، اما قدرت اراده و ایمان جوان برتر از آن است که خود را تسلیم غریزه جنسی کند. البته مقابله با غریزه جنسی، امری دشوار، ولی شدنی است. در صورتی که در شرایط بحران قرار گرفتید و امکان ازدواج دائم نبود، به ازدواج موقّت تن در دهید که رابطه مشروع باشد و از عذاب وجدان روابط نامشروع در امان باشید و پیامدهای ناهنجار اینگونه روابط به حداقل برسد.