سلام. درکودکی مورد آزار جنسی قرار گرفتم و طرف مقابلم نزدیکی دهانی با من برقرار کرد. الان که دختری 18ساله هستم به این موضوع فکر می کنم و ذهنمو مشغول کرده. ازبقیه حالات نزدیکی واقعا عصبی میشم و متنفرم و دوست ندارم کسی بهم نزدیک بشه، ولی این حرکت رو دوست دارم. خیلی به این موضوع و ارتباط جنسی دهانی فکر می کنم و حتی چندین بار در اینترنت مطالبی درباره اینگونه ارتباط خوندم. حس می کنم علاقه من به این موضوع خیلی بیش ازحده و منو اذیت میکنه. به نظر شما اینکه من این کار رو دوست دارم به دوران کودکی من بر می گرده که شخص تجاوزکننده این کار رو باهام انجام داده؟ ولی چرا تحمل هیچ چیز حتی دست گرفتن و بغل کردن و نزدیک شدن به کسی رو ندارم؟ خواهش می کنم راجع بهم بد فکر نکنید، چون من همیشه خدا رو در تک تک لحظات زندگیم حس می کنم، ولی خواستم دلیل این کارمو بدونم. ممنون. با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید؛ پرسشگر گرامی من در راستای پاسخ به شما ابتدا علائم و نشانه هایی که در کتب منبع برای اختلال PTSD (استرس پس از رویداد یا ضربه) که سوء استفاده جنسی نیز در زمره این طبقه بندی قرار گرفته است ذکر می نمایم. الف) فرد در برابر واقعه ای تروماتیک قرار گرفته باشد با دو شرط زیر : 1. فرد شاهد ماجرا بوده و یا به آن دچار شده که متضمن تهدید یا خطر مرگ بوده است. 2. واکنش فرد بصورت ترس، درماندگی یا وحشت شدید بوده است. ب) فرد واقعه تروماتیک مذکور را دائما تجربه مجدد نماید به صورتهای زیر : 1. یادآوریهای مکرر با تصور، فکر، ادراک. 2. دیدن مکرر واقعه در رویا که باعث رنج و عذاب میشود. 3. احساس یا عمل که انگار واقعه دارد تکرار می شود.(خطای ادراکی ، توهم) 4. عذاب روانی شدید در مواجهه با اشارات درونی یا بیرونی که رابطه یا شباهتی به حادثه مذکور دارند. 5. پیدایش واکنش های فیزیولوژیک در مواجهه با اشارات مشابه حادثه مذکور. ج) اجتناب مستمر از محرکهای مرتبط با واقعه تروماتیک. د) علائم مستمر افزایش برانگیختگی حداقل دو مورد از موارد زیر: 1. اشکال در بخواب رفتن و یا تداوم آن 2. برافروختگی یا فوران خشم 3. دشواری تمرکز 4. فزون مراقبتی و یا حساسیت بیش از حد 5. واکنش از جا پری ه) مدت اختلال حداقل یکماه باشد. و) اختلال فوق رنج و عذابی چشمگیر ایجاد کرده باشد و یا کارکردهای اجتماعی و شغلی فرد را به طور قابل توجهی مختل ساخته باشد. حال با توجه به علائم و نشانه های فوق، و نیز محتویات نامه شما می توان گفت که شما ملاکهای گفته شده را ندارید تا بتوان سوء استفاده جنسی اعمال شده در مورد شما را ابیوز جنسی (آزار جنسی) به معنی اصطلاحی آن نامید و راهکارهای آن را در مورد شما تجویز کرد. زیرا شما در یک جا فرموده اید : (واقعا این حرکت رو (ارتباط جنسی دهانی) دوست دارم تا جایی که همش به این فکر می کنم که وقتی ازدواج کردم حتما همسرم این کارو انجام بده؛ خیلی به این موضوع و ارتباط جنسی دهانی فکر می کنم و حتی چندین بار در اینترنت مطالبی درباره اینگونه ارتباط خوندم و واقعا علاقه مندم. حس می کنم علاقه من به این موضوع خیلی بیش ازحده و منو اذیت میکنه) و در جای دیگر فرموده اید : ( تحمل هیچ چیز حتی دست گرفتن و بغل کردن و نزدیک شدن به کسی رو ندارم)؛ این اظهارات متناقض نشان میدهد که شما در برابر برخورد با سوء استفاده جنسی ای که از شما شده دچار یکنوع دوگانگی شده اید، به این معنی از جهت شناختی و ذهنی این عمل اثر سوء بر شما داشته و باعث شده که شما به عواقبی مانند تنفر و یا اجتناب از نزدیک شدن به دیگران دچار شوید، زیرا ناخودآگاه در این موارد ذهنتان به سوی این می رود که : نکند طرف قصد سوء استفاده جنسی از من داشته باشد؟! و از سوی دیگر چون این عمل از جهت فیزیکی تاثیرخوشایندی بر جسم شما داشته است سیستم ارگانیکی شما مایل است که دوباره این تجربه تکرار شود و لذا ناخودآگاه، شما را تشویق به پیگیری آن حتی بصورت مطالعه مطالبی در باره آن می نماید. حال وظیفه چیست؟ خواهرگرامی ادامه این گرایشات و دامن زدن به آن در حال حاضر که شما مجرد هستید می تواند اثرات بسیار زیانبار و آسیب زای روحی و روانی برای شما ببار آورد، که یکی از آنها می تواند تمایل شما به دست ورزی با خود و تدریجا خودارضاییباشد که آثار سوء جسمی، روحی و روانی، اجتماعی، و معنوی دارد و میتواند اثرات بسیار سوئی در زندگی زناشویی و جنسی آینده شما بر جای بگذارد. پس نباید تن به خواهش نفستان دهید و به این وسیله آسیب های بلند مدت را به جان بخرید، آسیبهایی که امکان دارد آینده شما را در جهت منفی تغیر دهد خواهر گرامی، به شناخت و عقل و خرد بها دهید و تا رسیدن زمان مناسب که ازدواجتان است موضوع گرایش به آنچه که گفته اید را به تعویق بیندازید و به جسم خود وعده بعد از ازدواج را بدهید تا احساس ننماید که گرایش فوق می خواهد برای همیشه سرکوب شود زیرا در این صورت به آزار خود ادامه خواهد داد. پس کشش های کور جسم خود را با نور عقل و خرد مدیریت نمایید تا هم جسمتان احساس سرکوبی نکند و هم آسیبهای جدی بخاطر پیروی بی چون چرا از غرایز جسمانی تان دامن گیر شما نگردد. مشکل دیگری که دامنگیر شما شده هراسی است که از نزدیک شدن دیگران به شما در وجودتان ایجاد می شود، در این مورد نیز باید عرض نمایم که اگر این مشکل بعد از ازدواجتان نیز ادامه پیدا کرد باید با مراجعه به یک رواندرمانگر و استفاده از روش حساسیت زدایی منظم بر آن فائق آیید. و اما راهکارها ؛ من در اینجا سه دسته از راهکارها به شما ارائه میدهم و امیدوارم که شما با عمل به آنها بر مشکلات خود تا زمان ازدواج فائق آیید. 1- دسته اول راهکارهایی برای مقابله با افکار مزاحم 2- دسته دوم راهکارهایی برای مقابله با وسوسه های آسیب زای غریزه جنسی و حفظ پاکدامنی 3- دسته سوم راهکارهایی جهت جرات مندی و تقویت اعتماد به نفس آسیب دیده شما. راهکارهایی برای مقابله با افکار مزاحم : 1. اولین راهکار پیشنهادی ما در خصوص مشکلتان استفاده از تکنیک انحراف فکر است، این تکنیک به این صورت انجام می پذیرد که یک کش دور مچ خود بیندازید و وقتی چنین فکری به ذهنتان آمد این کش را گرفته و رها کنید و سپس یک عدد پیچیده مثل 958354 را در ذهن خود مجسم کنید و هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به کوچکترین عدد غیر قابل تقسیم برسید. 2. پیشنهاد دیگر ما استفاده از تکنیک تاخیر فکر است؛ یعنی شما برای آمدن اینگونه فکرها به ذهنتان وقتی تعیین کنید و وقتی این افکار خواستند به ذهنتان وارد شودند به آنها بگویید که بروند و در فلان ساعتی که به آنها اختصاص داده اید بیایند و تدریجا با گذشت ایام این ساعات را محدود تر کنید. فلسفه این تکنیک بر اینست که شما سازنده افکارتان هستید و بنابراین ارباب و صاحب اختیار آنها محسوب می شوید و در واقع آنها نوکر شما هستند و شما صاحب اختیار آنها می باشید، ولی در وسواس فکری آنها تبدیل به ارباب می شوند و جای شما را می گیرند و شما به نوکری آنها در می آیید و آنها به راحتی به شما امر و نهی می کنند که این امری بسیار منفی و مشمئز کننده و به دور از عزت و غیرت انسانی است! و لذا ما با این تکنیک می خواهیم شما را به جایگاه اصلی خویش برگردانیم و دوباره شما را اختیار دار و رییس افکارتان کنیم تا آنها طبق اراده و میل شما و با اجازه شما بیایند و بروند، نه اینکه هر وقت دلشان خواست بیایند و هر وقت دلشان خواست بروند . هدف اصلی ما آموزش مدیریت افکار تان به شما است، تا با قاطعیت تمام به مدیریت آنها بپردازید و به آنها بگویید که ذهن من طویله نیست که سرتان را بیاندازید پایین و بدون اجازه بیایید و بروید، بلکه ذهن من ستاد فرماندهی است که همه چیز آن روی نظم و نظام است و حتی پشه هم برای پریدن در آن باید از من اجازه بگیرد! 3. سومین پیشهناد ما در این خصوص استفاده از تکنیک توقف فکر است؛ یعنی وقتی شما قدرت کافی در کنترل و مدیریت افکار خود پیدا کردید می توانید به راحتی دستور توقف به آنها بدهید و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روی آنها، برای همیشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازید. 4. تکنیک دیگر تبدیل فکر است؛ یعنی وقتی این افکار به ذهنتان می آید به یک قدم قبل از آمدن این فکر به ذهنتان فکر کنید. به این معنی که به این فکر کنید که به چه چیزی فکر می کردید که این فکر به ذهنتان آمد و وقتی آن را پیدا کردید دوباره به این فکر کنید که چه چیزی این فکر را به ذهنتان آورد و همین طور سلسله وار عمل نمایید و در مورد فکری قبل از فکر دیگر فکر کنید، تا به سرچشمه نهایی برسید؛ به زودی خواهید دید که استفاده از این روش قدرت مدیریتی زیادی به شما برای کنترل افکارتان می دهد. 5. از جمله کارهایی که شما می توانید برای رهایی از افکار مزاحم به آن متوسل شوید مشغول کردن خودتان به کارهای اجتماعی و ورزش و تفریحات جمعی است، تا آنجا که میتوانید از تنهایی بپرهیزید و خود را به کارهای مختلف مشغول کنید تا این افکار فرصت پیدا نکنند که به ذهن شما وارد شوند. 6. برای مطالعه درس هایتان هرگز در خانه و یا در اتاق، خلوت نکنید سعی نمایید که تمام مطالعاتتان در کتابخانه باشد. 7. با کارهای مختلف به تقویت ارادة خود بپردازید تا بتوانید به برخی از کارهایی که بصورت اجباری انجام می دهید یک نه بزرگ بگویید. 8. به آثار و پیامدهای زشت و سوء این افکار بنگرید و توجه نمایید که پیگیری آنها می تواند چه عواقب سوئی برای شما داشته باشد. 9. و همیشه این ذکر را با توجه به معنی آن بر زبان و قلب خود جاری کنید که:(بِسم الله و بِالله، تَوکَلتُ علی الله، اعوذُ بِالله السمیعُ العلیم مِن الشیطانِ الرجیم). راهکارهایی برای مقابله با وسوسه های آسیب زای غریزه جنسی و حفظ پاکدامنی : 1. ابتدا نگاه خود را کنترل کنید و تصمیم بگیرید در برخورد با جنس مخالف نگاه خود را فرو بیندازید. 2. از دیدن فیلمهای مشکل ساز و یا خدای ناکرده فیلم های مستهجن جدا اجتناب کنید. 3. از گفتگو با جنس مخالف مگر در مواقع ضروری و در حد ضرورت اجتناب کنید. 4. از پوشیدن لباسهای تنگ که موجب تحریک شهوت جنسی میشود خودداری کنید. 5. از دستورزی با خود پرهیز کنید. 6. از پرخوری به ویژه غذاهای مهیج شهوت مثل سیر، پیاز، فلفل، تخممرغ و ... اجتناب کنید. 7. هنگام تحریک به دستشویی بروید و آلت خود را بدون دست ورزی با آب سرد شستشو دهید. 8. هیچگاه قبل از اینکه کاملا خوابتان بگیرد به رختخواب نروید. 9. حمام و دستشویی خود را زیاد طول ندهید. 10. برای نظافت موهای بدن خود، از داروهای نظافت بهداشتی مثل (موبر) استفاده کنید و از تیغ استفاده نکنید. حتی الامکان موهای زاید بدن خود را با فاصله بیشتری ازاله کنید، یعنی سعی نمایید موی بدن خود را بیشتر نگه دارید؛ ولی به این نکته هم توجه کنید که بیش از اندازه بزرگ شدن هم موجب کثیفی و خارش می شود و زمینه را برای خودارضایی فراهم می آورد. 11. در حمام، هیچ گاه کاملا عریان نشوید، بلکه از شورت یا لنگ استفاده نمایید. 12. با اموری مثل فعالیت های ورزشی و روزه انرژی خود را تخلیه نمایید. 13. افکار خود را بتدریج کنترل کنید؛ زیرا افکار منشاء رفتارند و هر موقع که افکار جنسی به سراغتان می آید فکر خود را به امور دیگری مانند فکر کردن در باره برنامه های فردا منعطف کنید ، یا خاطرات خوشی که داشته اید مثلا روزی که به کوه پیمایی رفته بودید را مرور کنید. 14. هر شب، اعمال خود را محاسبه کنید. رفتارهای ارادی که باید انجام میدادید را در صورت انجام یادداشت کنید و رفتارهایی که باید ترک میکردید را نیز در صورت موفقیت یادداشت کنید. 15. هرگز در جاهای خلوت نمانید. مثلا سعی نمایید مطالعات خود را در کتابخانه عمومی انجام دهید. 16. فعایتهای فرهنگی اجتماعی و کاری خود را وسعت ببخشید و از تنهایی شدیدا بپرهیزید. 17. در انجام همه مراحل تقویت اراده جهت کنترل شهوات از خداوند استعانت جویید، زیرا همه نیروهای ما از خداست. پس باید در برابر موانع از خداوند کمک بگیرید. نیروی اراده ما نیز از خداست. سعی کنید اراده خود را در جهت اراده الهی قرار دهید، یعنی چیزی را اراده کنید که مورد رضایت حق تعالی است. 18. با کسانی همنشینی و معاشرت کنید که دارای اراده قوی و نظم در انجام مسئولیتها و تکالیف خود هستند و از معاشرت با افراد سست اراده و ضعیف الایمان که اهل معصیتاند جدا خودداری کنید. 19. روزه نقش عجیبی در کنترل شهوات و تقویت اراده دارد. سعی کنید هر هفته حداقل یک روز روزه بگیرید. 20. معرفت و ایمان به خدا و مبدأ و معاد، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت، هویتیابی و تقویت اراده دارد. با تفکر در آثار و آیات الهی، ایمان خود را تقویت کنید. 21. مواظب نگاه خود باشید و از تماشای مناظر شهوت برانگیز مثل فیلمهای مبتذل و قرار گرفتن در محیط هایی که آلوده به گناه است اجتناب کنید. بسیاری از گناهان از یک نگاه ساده آغاز میشود. 22. همواره برای خود کرامت قائل شوید و پیروی از غرایز شهوانی را در غیر موارد حلال، اهانت به خود و سقوط از مقام و منزلت انسانی تلقی کنید. 23. زشتی گناه را همواره مانند آبی آلوده و کثیف فرض کنید؛ همانطور که حاضر نیستید آب آلوده را بنوشید، به خود تلقین کنید که من نفس و جان خود را با گناه آلوده نمیکنم. 24. هرگاه در کنترل شهوات با شکست مواجه شدیدT اولا خود را جریمه کنید، سپس بدون یأس و ناامیدی از درگاه خداوند توبه نمائید و آنگاه تصمیم بر جبران آن بگیرید. 25. در صورت امکان همواره با یک مشاوره اخلاقی زن در ارتباط باشید و در انجام مراحل فوق با او مشورت کنید. راهکارهایی جهت جرات مندی و تقویت اعتماد به نفس آسیب دیده : 1. این گونه افراد برای تغییر، ابتدا باید بطور مفصل و هر روز مثلا چند دقیقه، که رفته رفته باید زیادتر هم شود، در ذهن خود موفقیت هایی را که جرات ورزی در زندگی شان ببار خواهد آورد را مجسم کنند؛ تصور کنید که مثلا پدرتان و یا مادرتان و یا مثلا کسی که طرز نگاه و تشویق او به شما در زندگی خیلی مهم است با دیدن این تحول عظیم در شما چقدر خوشحال خواهد شد وچقدر به شما افتخار خواهد کرد و جایگاه اجتماعی تان چقدر از رتبه فعلی خود به درجات بسیار بالاتری صعود خواهد کرد. این کار انگیزه شما را در به چنگ آوردن مهارت جرات ورزی بالا خواهد برد. 2. باید به عقب ماندگی ها و ضربات بیشماری که ناجرات مندی برایشان ببار آورده و خواهد آورد فکر کنند تا انگیزه لازم جهت رهایی از دام آن برایشان ایجاد شود. 3. مسالة دیگری که باید به آن توجه داشته باشید اینست که یکی از دلایل گرفتار شدن افراد در دام بی جراتی، رودربایستگی و انفعال، عدم آگاهی آنها ازحدود حقوق خود و دیگران است؛ لذا موقعیت هایی را که در آنها ناجرات مندانه عمل میکنند، شناسایی کنند و سپس با تحلیل منطقی این موقعیت ها، خود را برای مواجهه صحیح و جرات مندانه در موقعیت مشابه بعدی آماده کنند. 4. اینگونه افراد باید توجه داشته باشند که محبت و احترام به دیگران و تذکر به آنها در مورد انجام وظایفشان بخوبی قابل جمع است و پر رویی و پرخاشگری هیچ ربطی به جرات مندی و قاطعیت ندارد. این باوری غلط است که اگر بخواهید وظایف خود را به نحو احسن انجام دهید با دیگران تضاد پیدا خواهید کرد، زیرا انجام وظیفه، افراد وظیفه شناس را خوشحال خواهد کرد و موجب ارتقای شخصیتی شخص خواهد شد و افرادی را که به فکر تنبلی و تجاوز به حقوق دیگران هستند را بر سر جای خو خواهد نشاند. 5. قبل از اینکه مثلا در جمع همکلاسی ها حاضر شوند و یا در میان جمع دوستان و یا فامیل شروع به صحبت کنند ، خود را آرام سازند، مثلا با چند نفس عمیق برخودشان مسلط شوند و آنگاه سعی نمایند بیانات خود را بصورت آرام، مودبانه ولی قاطعانه مطرح کنند. 6. برخی از جملاتی را که افراد جرات مند و قاطع بصورت آرام و مودبانه در برخورد با دیگران بکار می برند را یاد بگیرند و در خلوت، جلوی آینه بایستند و با خود تمرین کنند تا بتوانند آنها را در موقعیت های خاص به راحتی بکار ببرند. 7. (نه) گفتن را تمرین کنند که در صورت لزوم و موقعیت های اجتماعی مختلف در جاهایی که لازم است براحتی نه بگویند. . 8. راهکار دیگر تقویت اراده است، افراد ناجرات مند بخاطر پایین بودن اراده توان انجام برخی از کارها را ندارند در حالیکه اگر اراده تقویت شود براحتی قادر به انجام آن کار خواهند بود. البته ضعف اراده می تواند علل مختلفی داشته باشد که باید ملاحظه و بررسی گردد تا راهکار مناسب تجویز گردد. 9. اضطراب جزء جدایی ناپذیر ناجرات مندی است و یکی از روشهای مهم در درمان ناجرات مندی، شناخت کانون اصلی اضطراب است، بدین معنی که شخص باید شناسایی کند که در چه موقعیت هایی اضطراب به او روی می آورد تا با مطرح کردن آن به یک مشاور مبادرت به درمان آن نماید. 10. همانطور که ذکر شد استفاده از روش ریلکسیشن می تواند تاثیر بسزایی در کاهش تنش حاصل از اضطراب داشته باشد. لذا توصیه می شود این روش را تحت نظر یک مشاور فرا گیرید و قبل از ورود به کانون های اضطراب بکار گیرید. 11. فرد ناجرات مند باید تدریجا و با برنامه ریزی، رویة زندگی خود را در عرصه اجتماعی عوض کند تا وضع روحی او کم کم بهبود یابد. مثلا با خود قرار بگذارد که به دید و بازدید خویشاوندان برود اما در اوایل بیش از ده دقیقه توقف نداشته باشد و کم کم مدت آنرا بیشتر کند. 12. اینگونه افراد باید سعی نمایند به هر بهانه ای که شده با دیگران صحبت نمایند و یا مثلا به بهانه های مختلف در جمع دیگران مطلبی هر چند کوتاه را بازگو کنند. 13. این افراد می توانند از طریق الگوگیری از افراد جرات مند و اسرتیو (با ثبات) کم کم به این مشکل خود فایق آیند. مثلا ملاقات با اشخاص جرات مند، رفت و آمد داشتن با آنها، دیدن فیلمها و یا خواندن داستانهایی در این زمینه. 14. ارتباط با خدا در بالا بردن آرامش و زدودن اضطراب بسیار موثر است. 15. ورزش کردن عامل مهمی در تقویت اراده است و ضعف اراده را کاهش می دهد. 16. شرکت در گروههای آموزش مهارت جرات مندی که در مراکز مشاوره تشکیل می شود؛ در صورت امکان سعی کنید حتما در این کارگاه های عملی شرکت کنید. زیرا شرکت در این کلاس ها می تواند بصورت محسوسی جرات مندی شما را افزایش دهد. موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده : غلامرضا مهرانفر
سلام. درکودکی مورد آزار جنسی قرار گرفتم و طرف مقابلم نزدیکی دهانی با من برقرار کرد. الان که دختری 18ساله هستم به این موضوع فکر می کنم و ذهنمو مشغول کرده. ازبقیه حالات نزدیکی واقعا عصبی میشم و متنفرم و دوست ندارم کسی بهم نزدیک بشه، ولی این حرکت رو دوست دارم. خیلی به این موضوع و ارتباط جنسی دهانی فکر می کنم و حتی چندین بار در اینترنت مطالبی درباره اینگونه ارتباط خوندم. حس می کنم علاقه من به این موضوع خیلی بیش ازحده و منو اذیت میکنه. به نظر شما اینکه من این کار رو دوست دارم به دوران کودکی من بر می گرده که شخص تجاوزکننده این کار رو باهام انجام داده؟ ولی چرا تحمل هیچ چیز حتی دست گرفتن و بغل کردن و نزدیک شدن به کسی رو ندارم؟ خواهش می کنم راجع بهم بد فکر نکنید، چون من همیشه خدا رو در تک تک لحظات زندگیم حس می کنم، ولی خواستم دلیل این کارمو بدونم. ممنون.
سلام. درکودکی مورد آزار جنسی قرار گرفتم و طرف مقابلم نزدیکی دهانی با من برقرار کرد. الان که دختری 18ساله هستم به این موضوع فکر می کنم و ذهنمو مشغول کرده. ازبقیه حالات نزدیکی واقعا عصبی میشم و متنفرم و دوست ندارم کسی بهم نزدیک بشه، ولی این حرکت رو دوست دارم. خیلی به این موضوع و ارتباط جنسی دهانی فکر می کنم و حتی چندین بار در اینترنت مطالبی درباره اینگونه ارتباط خوندم. حس می کنم علاقه من به این موضوع خیلی بیش ازحده و منو اذیت میکنه. به نظر شما اینکه من این کار رو دوست دارم به دوران کودکی من بر می گرده که شخص تجاوزکننده این کار رو باهام انجام داده؟ ولی چرا تحمل هیچ چیز حتی دست گرفتن و بغل کردن و نزدیک شدن به کسی رو ندارم؟ خواهش می کنم راجع بهم بد فکر نکنید، چون من همیشه خدا رو در تک تک لحظات زندگیم حس می کنم، ولی خواستم دلیل این کارمو بدونم. ممنون.
با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید؛ پرسشگر گرامی من در راستای پاسخ به شما ابتدا علائم و نشانه هایی که در کتب منبع برای اختلال PTSD (استرس پس از رویداد یا ضربه) که سوء استفاده جنسی نیز در زمره این طبقه بندی قرار گرفته است ذکر می نمایم.
الف) فرد در برابر واقعه ای تروماتیک قرار گرفته باشد با دو شرط زیر :
1. فرد شاهد ماجرا بوده و یا به آن دچار شده که متضمن تهدید یا خطر مرگ بوده است.
2. واکنش فرد بصورت ترس، درماندگی یا وحشت شدید بوده است.
ب) فرد واقعه تروماتیک مذکور را دائما تجربه مجدد نماید به صورتهای زیر :
1. یادآوریهای مکرر با تصور، فکر، ادراک.
2. دیدن مکرر واقعه در رویا که باعث رنج و عذاب میشود.
3. احساس یا عمل که انگار واقعه دارد تکرار می شود.(خطای ادراکی ، توهم)
4. عذاب روانی شدید در مواجهه با اشارات درونی یا بیرونی که رابطه یا شباهتی به حادثه مذکور دارند.
5. پیدایش واکنش های فیزیولوژیک در مواجهه با اشارات مشابه حادثه مذکور.
ج) اجتناب مستمر از محرکهای مرتبط با واقعه تروماتیک.
د) علائم مستمر افزایش برانگیختگی حداقل دو مورد از موارد زیر:
1. اشکال در بخواب رفتن و یا تداوم آن
2. برافروختگی یا فوران خشم
3. دشواری تمرکز
4. فزون مراقبتی و یا حساسیت بیش از حد
5. واکنش از جا پری
ه) مدت اختلال حداقل یکماه باشد.
و) اختلال فوق رنج و عذابی چشمگیر ایجاد کرده باشد و یا کارکردهای اجتماعی و شغلی فرد را به طور قابل توجهی مختل ساخته باشد.
حال با توجه به علائم و نشانه های فوق، و نیز محتویات نامه شما می توان گفت که شما ملاکهای گفته شده را ندارید تا بتوان سوء استفاده جنسی اعمال شده در مورد شما را ابیوز جنسی (آزار جنسی) به معنی اصطلاحی آن نامید و راهکارهای آن را در مورد شما تجویز کرد. زیرا شما در یک جا فرموده اید : (واقعا این حرکت رو (ارتباط جنسی دهانی) دوست دارم تا جایی که همش به این فکر می کنم که وقتی ازدواج کردم حتما همسرم این کارو انجام بده؛ خیلی به این موضوع و ارتباط جنسی دهانی فکر می کنم و حتی چندین بار در اینترنت مطالبی درباره اینگونه ارتباط خوندم و واقعا علاقه مندم. حس می کنم علاقه من به این موضوع خیلی بیش ازحده و منو اذیت میکنه) و در جای دیگر فرموده اید : ( تحمل هیچ چیز حتی دست گرفتن و بغل کردن و نزدیک شدن به کسی رو ندارم)؛ این اظهارات متناقض نشان میدهد که شما در برابر برخورد با سوء استفاده جنسی ای که از شما شده دچار یکنوع دوگانگی شده اید، به این معنی از جهت شناختی و ذهنی این عمل اثر سوء بر شما داشته و باعث شده که شما به عواقبی مانند تنفر و یا اجتناب از نزدیک شدن به دیگران دچار شوید، زیرا ناخودآگاه در این موارد ذهنتان به سوی این می رود که : نکند طرف قصد سوء استفاده جنسی از من داشته باشد؟! و از سوی دیگر چون این عمل از جهت فیزیکی تاثیرخوشایندی بر جسم شما داشته است سیستم ارگانیکی شما مایل است که دوباره این تجربه تکرار شود و لذا ناخودآگاه، شما را تشویق به پیگیری آن حتی بصورت مطالعه مطالبی در باره آن می نماید.
حال وظیفه چیست؟
خواهرگرامی ادامه این گرایشات و دامن زدن به آن در حال حاضر که شما مجرد هستید می تواند اثرات بسیار زیانبار و آسیب زای روحی و روانی برای شما ببار آورد، که یکی از آنها می تواند تمایل شما به دست ورزی با خود و تدریجا خودارضاییباشد که آثار سوء جسمی، روحی و روانی، اجتماعی، و معنوی دارد و میتواند اثرات بسیار سوئی در زندگی زناشویی و جنسی آینده شما بر جای بگذارد. پس نباید تن به خواهش نفستان دهید و به این وسیله آسیب های بلند مدت را به جان بخرید، آسیبهایی که امکان دارد آینده شما را در جهت منفی تغیر دهد خواهر گرامی، به شناخت و عقل و خرد بها دهید و تا رسیدن زمان مناسب که ازدواجتان است موضوع گرایش به آنچه که گفته اید را به تعویق بیندازید و به جسم خود وعده بعد از ازدواج را بدهید تا احساس ننماید که گرایش فوق می خواهد برای همیشه سرکوب شود زیرا در این صورت به آزار خود ادامه خواهد داد. پس کشش های کور جسم خود را با نور عقل و خرد مدیریت نمایید تا هم جسمتان احساس سرکوبی نکند و هم آسیبهای جدی بخاطر پیروی بی چون چرا از غرایز جسمانی تان دامن گیر شما نگردد.
مشکل دیگری که دامنگیر شما شده هراسی است که از نزدیک شدن دیگران به شما در وجودتان ایجاد می شود، در این مورد نیز باید عرض نمایم که اگر این مشکل بعد از ازدواجتان نیز ادامه پیدا کرد باید با مراجعه به یک رواندرمانگر و استفاده از روش حساسیت زدایی منظم بر آن فائق آیید.
و اما راهکارها ؛ من در اینجا سه دسته از راهکارها به شما ارائه میدهم و امیدوارم که شما با عمل به آنها بر مشکلات خود تا زمان ازدواج فائق آیید.
1- دسته اول راهکارهایی برای مقابله با افکار مزاحم 2- دسته دوم راهکارهایی برای مقابله با وسوسه های آسیب زای غریزه جنسی و حفظ پاکدامنی 3- دسته سوم راهکارهایی جهت جرات مندی و تقویت اعتماد به نفس آسیب دیده شما.
راهکارهایی برای مقابله با افکار مزاحم :
1. اولین راهکار پیشنهادی ما در خصوص مشکلتان استفاده از تکنیک انحراف فکر است، این تکنیک به این صورت انجام می پذیرد که یک کش دور مچ خود بیندازید و وقتی چنین فکری به ذهنتان آمد این کش را گرفته و رها کنید و سپس یک عدد پیچیده مثل 958354 را در ذهن خود مجسم کنید و هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به کوچکترین عدد غیر قابل تقسیم برسید.
2. پیشنهاد دیگر ما استفاده از تکنیک تاخیر فکر است؛ یعنی شما برای آمدن اینگونه فکرها به ذهنتان وقتی تعیین کنید و وقتی این افکار خواستند به ذهنتان وارد شودند به آنها بگویید که بروند و در فلان ساعتی که به آنها اختصاص داده اید بیایند و تدریجا با گذشت ایام این ساعات را محدود تر کنید. فلسفه این تکنیک بر اینست که شما سازنده افکارتان هستید و بنابراین ارباب و صاحب اختیار آنها محسوب می شوید و در واقع آنها نوکر شما هستند و شما صاحب اختیار آنها می باشید، ولی در وسواس فکری آنها تبدیل به ارباب می شوند و جای شما را می گیرند و شما به نوکری آنها در می آیید و آنها به راحتی به شما امر و نهی می کنند که این امری بسیار منفی و مشمئز کننده و به دور از عزت و غیرت انسانی است! و لذا ما با این تکنیک می خواهیم شما را به جایگاه اصلی خویش برگردانیم و دوباره شما را اختیار دار و رییس افکارتان کنیم تا آنها طبق اراده و میل شما و با اجازه شما بیایند و بروند، نه اینکه هر وقت دلشان خواست بیایند و هر وقت دلشان خواست بروند . هدف اصلی ما آموزش مدیریت افکار تان به شما است، تا با قاطعیت تمام به مدیریت آنها بپردازید و به آنها بگویید که ذهن من طویله نیست که سرتان را بیاندازید پایین و بدون اجازه بیایید و بروید، بلکه ذهن من ستاد فرماندهی است که همه چیز آن روی نظم و نظام است و حتی پشه هم برای پریدن در آن باید از من اجازه بگیرد!
3. سومین پیشهناد ما در این خصوص استفاده از تکنیک توقف فکر است؛ یعنی وقتی شما قدرت کافی در کنترل و مدیریت افکار خود پیدا کردید می توانید به راحتی دستور توقف به آنها بدهید و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روی آنها، برای همیشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازید.
4. تکنیک دیگر تبدیل فکر است؛ یعنی وقتی این افکار به ذهنتان می آید به یک قدم قبل از آمدن این فکر به ذهنتان فکر کنید. به این معنی که به این فکر کنید که به چه چیزی فکر می کردید که این فکر به ذهنتان آمد و وقتی آن را پیدا کردید دوباره به این فکر کنید که چه چیزی این فکر را به ذهنتان آورد و همین طور سلسله وار عمل نمایید و در مورد فکری قبل از فکر دیگر فکر کنید، تا به سرچشمه نهایی برسید؛ به زودی خواهید دید که استفاده از این روش قدرت مدیریتی زیادی به شما برای کنترل افکارتان می دهد.
5. از جمله کارهایی که شما می توانید برای رهایی از افکار مزاحم به آن متوسل شوید مشغول کردن خودتان به کارهای اجتماعی و ورزش و تفریحات جمعی است، تا آنجا که میتوانید از تنهایی بپرهیزید و خود را به کارهای مختلف مشغول کنید تا این افکار فرصت پیدا نکنند که به ذهن شما وارد شوند.
6. برای مطالعه درس هایتان هرگز در خانه و یا در اتاق، خلوت نکنید سعی نمایید که تمام مطالعاتتان در کتابخانه باشد.
7. با کارهای مختلف به تقویت ارادة خود بپردازید تا بتوانید به برخی از کارهایی که بصورت اجباری انجام می دهید یک نه بزرگ بگویید.
8. به آثار و پیامدهای زشت و سوء این افکار بنگرید و توجه نمایید که پیگیری آنها می تواند چه عواقب سوئی برای شما داشته باشد.
9. و همیشه این ذکر را با توجه به معنی آن بر زبان و قلب خود جاری کنید که:(بِسم الله و بِالله، تَوکَلتُ علی الله، اعوذُ بِالله السمیعُ العلیم مِن الشیطانِ الرجیم).
راهکارهایی برای مقابله با وسوسه های آسیب زای غریزه جنسی و حفظ پاکدامنی :
1. ابتدا نگاه خود را کنترل کنید و تصمیم بگیرید در برخورد با جنس مخالف نگاه خود را فرو بیندازید.
2. از دیدن فیلمهای مشکل ساز و یا خدای ناکرده فیلم های مستهجن جدا اجتناب کنید.
3. از گفتگو با جنس مخالف مگر در مواقع ضروری و در حد ضرورت اجتناب کنید.
4. از پوشیدن لباسهای تنگ که موجب تحریک شهوت جنسی میشود خودداری کنید.
5. از دستورزی با خود پرهیز کنید.
6. از پرخوری به ویژه غذاهای مهیج شهوت مثل سیر، پیاز، فلفل، تخممرغ و ... اجتناب کنید.
7. هنگام تحریک به دستشویی بروید و آلت خود را بدون دست ورزی با آب سرد شستشو دهید.
8. هیچگاه قبل از اینکه کاملا خوابتان بگیرد به رختخواب نروید.
9. حمام و دستشویی خود را زیاد طول ندهید.
10. برای نظافت موهای بدن خود، از داروهای نظافت بهداشتی مثل (موبر) استفاده کنید و از تیغ استفاده نکنید. حتی الامکان موهای زاید بدن خود را با فاصله بیشتری ازاله کنید، یعنی سعی نمایید موی بدن خود را بیشتر نگه دارید؛ ولی به این نکته هم توجه کنید که بیش از اندازه بزرگ شدن هم موجب کثیفی و خارش می شود و زمینه را برای خودارضایی فراهم می آورد.
11. در حمام، هیچ گاه کاملا عریان نشوید، بلکه از شورت یا لنگ استفاده نمایید.
12. با اموری مثل فعالیت های ورزشی و روزه انرژی خود را تخلیه نمایید.
13. افکار خود را بتدریج کنترل کنید؛ زیرا افکار منشاء رفتارند و هر موقع که افکار جنسی به سراغتان می آید فکر خود را به امور دیگری مانند فکر کردن در باره برنامه های فردا منعطف کنید ، یا خاطرات خوشی که داشته اید مثلا روزی که به کوه پیمایی رفته بودید را مرور کنید.
14. هر شب، اعمال خود را محاسبه کنید. رفتارهای ارادی که باید انجام میدادید را در صورت انجام یادداشت کنید و رفتارهایی که باید ترک میکردید را نیز در صورت موفقیت یادداشت کنید.
15. هرگز در جاهای خلوت نمانید. مثلا سعی نمایید مطالعات خود را در کتابخانه عمومی انجام دهید.
16. فعایتهای فرهنگی اجتماعی و کاری خود را وسعت ببخشید و از تنهایی شدیدا بپرهیزید.
17. در انجام همه مراحل تقویت اراده جهت کنترل شهوات از خداوند استعانت جویید، زیرا همه نیروهای ما از خداست. پس باید در برابر موانع از خداوند کمک بگیرید. نیروی اراده ما نیز از خداست. سعی کنید اراده خود را در جهت اراده الهی قرار دهید، یعنی چیزی را اراده کنید که مورد رضایت حق تعالی است.
18. با کسانی همنشینی و معاشرت کنید که دارای اراده قوی و نظم در انجام مسئولیتها و تکالیف خود هستند و از معاشرت با افراد سست اراده و ضعیف الایمان که اهل معصیتاند جدا خودداری کنید.
19. روزه نقش عجیبی در کنترل شهوات و تقویت اراده دارد. سعی کنید هر هفته حداقل یک روز روزه بگیرید.
20. معرفت و ایمان به خدا و مبدأ و معاد، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت، هویتیابی و تقویت اراده دارد. با تفکر در آثار و آیات الهی، ایمان خود را تقویت کنید.
21. مواظب نگاه خود باشید و از تماشای مناظر شهوت برانگیز مثل فیلمهای مبتذل و قرار گرفتن در محیط هایی که آلوده به گناه است اجتناب کنید. بسیاری از گناهان از یک نگاه ساده آغاز میشود.
22. همواره برای خود کرامت قائل شوید و پیروی از غرایز شهوانی را در غیر موارد حلال، اهانت به خود و سقوط از مقام و منزلت انسانی تلقی کنید.
23. زشتی گناه را همواره مانند آبی آلوده و کثیف فرض کنید؛ همانطور که حاضر نیستید آب آلوده را بنوشید، به خود تلقین کنید که من نفس و جان خود را با گناه آلوده نمیکنم.
24. هرگاه در کنترل شهوات با شکست مواجه شدیدT اولا خود را جریمه کنید، سپس بدون یأس و ناامیدی از درگاه خداوند توبه نمائید و آنگاه تصمیم بر جبران آن بگیرید.
25. در صورت امکان همواره با یک مشاوره اخلاقی زن در ارتباط باشید و در انجام مراحل فوق با او مشورت کنید.
راهکارهایی جهت جرات مندی و تقویت اعتماد به نفس آسیب دیده :
1. این گونه افراد برای تغییر، ابتدا باید بطور مفصل و هر روز مثلا چند دقیقه، که رفته رفته باید زیادتر هم شود، در ذهن خود موفقیت هایی را که جرات ورزی در زندگی شان ببار خواهد آورد را مجسم کنند؛ تصور کنید که مثلا پدرتان و یا مادرتان و یا مثلا کسی که طرز نگاه و تشویق او به شما در زندگی خیلی مهم است با دیدن این تحول عظیم در شما چقدر خوشحال خواهد شد وچقدر به شما افتخار خواهد کرد و جایگاه اجتماعی تان چقدر از رتبه فعلی خود به درجات بسیار بالاتری صعود خواهد کرد. این کار انگیزه شما را در به چنگ آوردن مهارت جرات ورزی بالا خواهد برد.
2. باید به عقب ماندگی ها و ضربات بیشماری که ناجرات مندی برایشان ببار آورده و خواهد آورد فکر کنند تا انگیزه لازم جهت رهایی از دام آن برایشان ایجاد شود.
3. مسالة دیگری که باید به آن توجه داشته باشید اینست که یکی از دلایل گرفتار شدن افراد در دام بی جراتی، رودربایستگی و انفعال، عدم آگاهی آنها ازحدود حقوق خود و دیگران است؛ لذا موقعیت هایی را که در آنها ناجرات مندانه عمل میکنند، شناسایی کنند و سپس با تحلیل منطقی این موقعیت ها، خود را برای مواجهه صحیح و جرات مندانه در موقعیت مشابه بعدی آماده کنند.
4. اینگونه افراد باید توجه داشته باشند که محبت و احترام به دیگران و تذکر به آنها در مورد انجام وظایفشان بخوبی قابل جمع است و پر رویی و پرخاشگری هیچ ربطی به جرات مندی و قاطعیت ندارد. این باوری غلط است که اگر بخواهید وظایف خود را به نحو احسن انجام دهید با دیگران تضاد پیدا خواهید کرد، زیرا انجام وظیفه، افراد وظیفه شناس را خوشحال خواهد کرد و موجب ارتقای شخصیتی شخص خواهد شد و افرادی را که به فکر تنبلی و تجاوز به حقوق دیگران هستند را بر سر جای خو خواهد نشاند.
5. قبل از اینکه مثلا در جمع همکلاسی ها حاضر شوند و یا در میان جمع دوستان و یا فامیل شروع به صحبت کنند ، خود را آرام سازند، مثلا با چند نفس عمیق برخودشان مسلط شوند و آنگاه سعی نمایند بیانات خود را بصورت آرام، مودبانه ولی قاطعانه مطرح کنند.
6. برخی از جملاتی را که افراد جرات مند و قاطع بصورت آرام و مودبانه در برخورد با دیگران بکار می برند را یاد بگیرند و در خلوت، جلوی آینه بایستند و با خود تمرین کنند تا بتوانند آنها را در موقعیت های خاص به راحتی بکار ببرند.
7. (نه) گفتن را تمرین کنند که در صورت لزوم و موقعیت های اجتماعی مختلف در جاهایی که لازم است براحتی نه بگویند. .
8. راهکار دیگر تقویت اراده است، افراد ناجرات مند بخاطر پایین بودن اراده توان انجام برخی از کارها را ندارند در حالیکه اگر اراده تقویت شود براحتی قادر به انجام آن کار خواهند بود. البته ضعف اراده می تواند علل مختلفی داشته باشد که باید ملاحظه و بررسی گردد تا راهکار مناسب تجویز گردد.
9. اضطراب جزء جدایی ناپذیر ناجرات مندی است و یکی از روشهای مهم در درمان ناجرات مندی، شناخت کانون اصلی اضطراب است، بدین معنی که شخص باید شناسایی کند که در چه موقعیت هایی اضطراب به او روی می آورد تا با مطرح کردن آن به یک مشاور مبادرت به درمان آن نماید.
10. همانطور که ذکر شد استفاده از روش ریلکسیشن می تواند تاثیر بسزایی در کاهش تنش حاصل از اضطراب داشته باشد. لذا توصیه می شود این روش را تحت نظر یک مشاور فرا گیرید و قبل از ورود به کانون های اضطراب بکار گیرید.
11. فرد ناجرات مند باید تدریجا و با برنامه ریزی، رویة زندگی خود را در عرصه اجتماعی عوض کند تا وضع روحی او کم کم بهبود یابد. مثلا با خود قرار بگذارد که به دید و بازدید خویشاوندان برود اما در اوایل بیش از ده دقیقه توقف نداشته باشد و کم کم مدت آنرا بیشتر کند.
12. اینگونه افراد باید سعی نمایند به هر بهانه ای که شده با دیگران صحبت نمایند و یا مثلا به بهانه های مختلف در جمع دیگران مطلبی هر چند کوتاه را بازگو کنند.
13. این افراد می توانند از طریق الگوگیری از افراد جرات مند و اسرتیو (با ثبات) کم کم به این مشکل خود فایق آیند. مثلا ملاقات با اشخاص جرات مند، رفت و آمد داشتن با آنها، دیدن فیلمها و یا خواندن داستانهایی در این زمینه.
14. ارتباط با خدا در بالا بردن آرامش و زدودن اضطراب بسیار موثر است.
15. ورزش کردن عامل مهمی در تقویت اراده است و ضعف اراده را کاهش می دهد.
16. شرکت در گروههای آموزش مهارت جرات مندی که در مراکز مشاوره تشکیل می شود؛ در صورت امکان سعی کنید حتما در این کارگاه های عملی شرکت کنید. زیرا شرکت در این کلاس ها می تواند بصورت محسوسی جرات مندی شما را افزایش دهد.
موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
نویسنده : غلامرضا مهرانفر
- [سایر] با عرض سلام خدمت شماخانم دکتر موضوع سوال من راجع به خواهرکوچکترم هست که یک سال قبل وقتی دوم دبیرستان بوده با ی پسر که گویا خیلی پاپیچش میشده ارتباط دوستی برقرار میکنه و حدودن 6ماهی از دوستی مخفیانشون که میگذره خانوادمون البته به جز پدرم که هنوز اطلاعی ندارن متوجه میشیم و جلوی ارتباطش رو میگیریم البته رابطشون فقط در حد دوستی ساده بوده وشکر خدا به جاهای بد کشیده نشده حالا بعد از یک سال که گذشته و ما خیلی اونو زیر نظر داشتیم و حواسمون به رفت وآمداش بود همچنین تلفن همراهش روازش گرفته بودیم من چند روز پیش متوجه شدم که باز داره به صورت مخفیانه این بار فقط با رد بدل پیام با پسرای دیگه ارتباط احساسی برقرار میکنه وفهمیدم که متاسفانه حرف های بسیار رکیک هم توی پیاماشون هست که بهم میدادند ازش که پرسیدم گفت همین مزاحمای تلفنی که همیشه هستن و بهشون جواب میده واینجوری باهاشون ارتباط برقرار میکنه درواقه این دختر عزت نفسش رو ازدست داده و من خیلی از عاقبتش میترسم خانم دکتر ما3تاخواهریم وبرادر نداریم همچنین خواهرم نماز نمیخونه بهش هم که میگم میگه به خاطر خطایی که کردم روم نمیشه جلوی خدا وایسم و از خدا میترسم ولی ی روز میخونه باز ول میکنه و نمیخونه خیلی لجبازه و توی خانوادمون تقریبا تنها کسی هست که زیاد مجادله میکنه و توی روی بقیه وایمیسه همچنین با خواهر بزرگم هم خیلی بحث میکنه و تو روش می ایسته چون خیلی از نظر شکل وقیافه وهمچنین اخلاقیات شبیه به هم اند خیلی به خواهرم حسودی میکنه مثلن هرچیزی که اون میخره دوست داره داشته باشه و در واقع این قضیه دوست شدنش هم برمیگرده به وقتی که خواهرم تصمیم به ازدواج گرفت و ازدواج کرد خانم دکتر ما اینقدر از تاثیر فیلمها و ...روی رفتارش میترسیم که حتی یک ماهی ماهواره داشتیم ولی باز قطعش کردیم ماهواره هم که میگم منظورم دیدن فیلمای بد نیستا همین کره ای ها ..خانم دکتر قبل ازاینکه دوباره بخواد شروع کنه به این کارا رمان ازاینترنت میگرفت و مدت خیلی زیادی پشت کامپیوتر مینشست ورمان میخوند مامانم هم خیلی میترسید که چیزای بد بخونه نگذاشت بخونه وحالا همونو برای من بهانه کرده بود که وقتی رمان میخوندم حواسم پرت میشده و به هیچی فکر نمیکردم ولی وقتی شما نذاشتین بخونم منم هیچ سرگرمی نداشتم واینجوری سرم دراومده خانم دکتر خواهش میکنم شما به من بگین چی کار کنم؟ من چه جوری باهاش رفتار کنم وچه جوری میشه روانش و روحش که اینقدر کثیف شده رو درستش کرد ؟خانم دکتر من فرزند دوم خانواده ام 22سالمه خواهر بزرگم 24سالشه وخواهر کوچکم 16سالشه و میره سوم دبیرستان خانم دکترماخیلی نگران درسش هم هستیم خانم دکتر من تنها کسی ام که از این اتفاق جدیدش خبر دارم وبرای همین این روان پریشان خواهرم داره منو دیوونه میکنه توروخدا کمکم کنید ممنون میشم
- [سایر] سلام جناب آقای مرادی از شما خواهش می کنم بعد از خوندن حرف هام، به دور از هرگونه تعصب مذهبی و عرفی به من کمک کنید. این تعصبی که ازش حرف می زنم چیزیه که باعث شده من مجبور بشم حرف هایی رو که باید با مادرم درمیون بذارم تا به من راه حل نشون بده رو بیام اینجا و تو این سایت با شما درمیون بذارم. دختری 23 ساله هستم اهل یک خانواده ی مذهبی و دین دار. البته خودم خیلی وقته که فکر می کنم از خدا دور شدم اما در هر صورت هنوز به خیلی چیزها پایبندم. شاید نمازم رو یک خط در میان می خونم اما حجابم رو کاملا حفظ می کنم روزه هام رو کامل می گیرم و--- البته می دونم که گرفتن روزه یا حفظ حجاب ربطی به خوندن یا نخوندن نماز نداره و اینها فرایضی هستند که هرکدوم رو باید به جای خودشون انجام داد. من حدود سه سال پیش از طریق اینترنت و البته نه از طریق چت بلکه از طریق وبلاگ نویسی با پسری آشنا شدم، این پسر هم سن خودمه و دارای یک خانواده ی کاملا مذهبی و دیندار هستن. خودش هم انسانی بسیار معتقد و اهل دین و مذهبه. دارای خواهر و مادری محجبه و خودش هم دارای سر و وضعی ساده و معمولیه. بعد از گذشت این سه سال ما حس کردیم که به هم علاقه مند شدیم. البته راجع به این موضوع خیلی با هم بحث داشتیم که آیا این حس ما واقعا علاقه است یا نه فقط به همدیگه عادت کردیم و این باعث شده که فکر کنیم به هم علاقه مندیم. ما این موضوع رو هزاران بار حلاجی کردیم و در پایان به این نتیجه رسیدیم که مقدار بسیار زیادی از این حس رو علاقه ی واقعی تشکیل داده و خوب تا حد کمی هم به هم عادت کردیم که اجتناب ناپذیره. من از ابتدای آشناییم با این پسر مادرم رو در جریان گذاشتم و تقریبا همه چیزهایی که بینمون می گذشت رو براش تعریف می کردم. مادرم به دلیل همون تعصب مذهبی و دینی که گفتم همیشه من رو از برقراری ارتباط اینترنتی با این پسر منع می کرد و می گفت که این کار درستی نیست و این آدم ها معلوم نیست کی هستن و من از این ناراحت بودم که مادرم بدون اینکه از خانواده ی این پسر چیزی بدونن ، اون رو هم با بقیه ی پسرایی که در اینترنت به دنبال پیدا کردن وسیله ای برای ارضای امیال خودشون می گردن به یه چوب می روندن--- من حس می کنم چون مادرم چت کردن و یا هرگونه ارتباط اینترنتی رو بد می دونن دیگه هیچ کاری به این ندارن که طرفشون چه جور آدمیه و تنها به این دلیل که از طریق اینترنت با کسی آشنا شدم این رو بد می دونن! بگذریم شاید نظر شما هم همین باشه--- خلاصه به خاطر همین طرز برخورد مادرم درست در موقعی که من متوجه علاقم به این پسر شدم و می خواستم راهی پیدا کنم تا این موضوع رو هم مثل قبل با مادرم درمیون بذارم، این طرز فکر و برخورد، من رو از این کار منصرف کرد و درواقع جرات این کار رو از من گرفت. این آقا اهل تهران هستن و تابستون قبل فرصتی دست داد تا من به تهران برم و در مدتی که اونجا بودم چندبار ایشون رو دیدم و طی این دیدارها من تا حدی فهمیدم که آنچه از طریق اینترنت راجع به ایشون حس کرده بودم درست بوده و ایشون جزو دسته پسرهایی که قصد به دام انداختن طعمه رو دارن نیست. ایشون دارای سر و وضعی معمولی و مذهبی و ساده بود و حرفهاش هم بسیار منطقی بود و هیچگونه خطایی هم در رفتار و گفتار ازش سر نزد. که البته می دونم نمیشه آدم ها رو به سادگی و با سه سال ارتباط اینترنتی و چند نوبت ملاقات شناخت. اما حداقل چیزی که فهمیدم این بود که این آقا در هیچ موردی به من دروغ نگفته بود. این رو هم بگم که از ابتدای آشناییمون مادر این آقا در جریان ارتباط ما بود و حتی قضیه ی علاقه ی ما به هم رو هم می دونست. مسئله ی مهمی که من رو درگیر خودش کرده اینه که این آقا الان باید طبق موظفی به سربازی بره اما به دلیل مشکلاتی که داره از این کار امتناع می کنه و می گه که هیچوقت قدم به سربازخونه نمیزاره! چیزهایی راجع به سربازی دیده و شنیده که باعث شده این حالت براش بوجود بیاد. به دلیل اینکه نمی ره سربازی نمی تونه کار بگیره و از همه چی مونده و الان تمام فکر و ذکرش شده گشتن دنبال آشنا برای معافی گرفتن! ما با هم قرار گذاشتیم که هروقت تونست روی پای خودش وایسه بیاد خواستگاری و من می دونم که اگر به لجبازیش ادامه بده و سربازی نره شاید به این زودی ها نتونه روی پای خودش وایسه. ما چندین بار روی این موضوع با هم بحث کردیم و اون هربار گفته که به سربازی نمی ره. این موضوع انقدر بهش فشار آورده که با وجود علاقه ی شدیدی که به هم داریم چندین بار به من گفته که فکر می کنه نمی تونه من رو خوشبخت کنه و مشکلات انقدر زیادن که شاید نتونه به این زودی ها از پسشون بربیاد و نمی خواد که من به پای اون بسوزم . با وجود 23 سال سن حرف هایی می زنه که خیلی بالاتر از تجربه های این سن هست. یکبار که بحث کرده بودیم می گفت که الان که زیر یک سقف نیستیم همه چیز قشنگ و خوبه اما وقتی وارد زندگی بشیم و مشکلات سر راهمون قرار بگیرن اونوقت دیگه همه چیز به این خوبی و قشنگی نیست. وقتی که مجبور بشم برای یک لقمه نون شب و روز کار کنم اونوقت دیگه نمی تونم مثل الان عشقم رو با تو تقسیم کنم و می ترسم ازین که زندگیمون اونجوری بشه و اونوقت اگه حتی یک لحظه تو احساس بدبختی کنی من نمی تونم جوابگوی خدا و حساب و کتابش باشم . می گفت اگر هم بخوام رو پای خودم وایسم باید حداقل 6 تا 7 سال دیگه صبر کنیم تا من بتونم یک درآمد خوب و ثابت داشته باشم. اما من با 23 سال سن چه جوری می تونم خانوادم رو راضی کنم که 7 سال دیگه صبر کنم تا این پسر که از نظر مادرم هم مورد قبول نیست بیاد خواستگاریم؟ اگر دست خود من بود و اگر رنج و ناراحتی پدر و مادرم برای من مهم نبود، تا 10 سال دیگه هم صبر می کردم... آقای مرادی نمی دونم چی کار کنم. درمونده شدم. دلم می خواد موضوع علاقه م رو به این پسر با مادرم درمیون بذارم اما می ترسم و نمی تونم. از طرف دیگه نمی دونم که اگه به امید خدا این پسر تونست تا دو یا 3 سال دیگه به اوضاع خودش سر و سامون بده ، چه جوری به مادرم بگم و اونو راضی کنم که بذاره بیاد خواستگاری. دلم می خواد بهش کمک کنم و بتونم باری از دوشش بردارم تا بتونیم به هم برسیم. ما به هم خیلی علاقه مندیم ،خیلی زیاد اما مشکلات هم زیادن. دیروز که روز شهادت اما جواد(ع) بود با هم نذر کردیم که اگه تا سال دیگه همین موقع به یه ثبات مالی رسید، برای نیمه ی شعبان و عید غدیر و شهادت امام جواد به مقداری که برامون مقدور باشه در راه خیر خرج کنیم. آقای مرادی من از شما راهنمایی می خوام. من باید چی کار کنم؟ خواهش می کنم راهنماییم کنید. خیلی افسرده و ناراحتم. منتظر راهنمایی شما هستم.
- [سایر] سلام حاج اقا.. عزاداری ها مقبول حق وبه امید کمک بیشتر برای هدایت و راهنمایی همه.. نمی دونم تو یک دو دلی گیر کردم که تنها کسی که به فکرم رسید می تونه کمکم کنه شمایید..پس ازتون خواهش می کنم حداقل تا اواسط هقته اینده جوابمو بدید.. راستش حاج اقا من اهل مشهدم..درضمن خصوصی باشه پیام خیلی بهتره... من دختری 21 سالم.دانشجو از یک خانواده کاملا معمولی...و تقریبا مذهبی...یعنی سعی می کنم باشم... تقریبا 8 ماه که با اقا پسری اشنا شدم که این اشنایی از راه اینترنت بوده...اوایل فقط یک رابطه کاملا جدی اینترنتی تا تقریبا سه ماه پیش که کم کم زمینه مهر و علاقه این اقا در من به وجود اومد..راستی ایشون اهل کرجن و 21 ساله و دانشجو...و کاملا مذهبی... من خیلی به خودم فشار اوردم خیلی خواستم جلو احساسمو بگیرم خیلی ولی با ذفتار و عقایدی که از ایشون می دیدم و مسایلی که نا خداگاه بین ما پیش اومد مسئله این علاقه مطرح کردم و متوجه علاقه ایشون هم شدم...و 1 ماه که من و این اقا رابطه کاملا عاطفی و احساسی دارم..البته تنها وسیله ارتباطی ما smsو تلفن است... اقای مرادی می دونم می گید اشتباه است ...ما توی این سه ماه سه بار در استانه جدایی از هم قرار گرفتیم...که اونم همه به خواسته ایشون بوده چون دلایل مختلفی دارند از جمله نا محرمی،دور بودن،نارضایتی خدا و..... راستش من سر نمازام همیشه ایشون از خدا خواستم...راستش تو این یک ماه هم من و هم ایشون به این نتیجه ریسیدیم که طرف مقابل بهترین فرد برای ازدواج با طر ف دیگست...نمی دونم علاقه عجیبی در درونمون هست که نمی دونم عشقه یا نه... اقای مرادی ا ین اقا داره هفته اینده میاد مشهد و تنها هدف خودشو جدایی می دونه چون معتقد به هم نمی رسیم..ایشون زمان ازدواج خودشو 4 سال دیگه می دونه..بعد درس..سربازی...و.. راستش حاجاقا من مخالفم...من بهش می گم منتظرش می مونم...اره شما گفتید نباید بدون اطلاع خانواده ها منتظر موند...ولی من کسی که از نظر دینی،فکری،فرهتگی،خانوادگی کاملا شبیه خ.دمه چرا از دست بدم؟؟؟ راستش به نظر من برا ازدواج سه تا عامل اصلیه1-ایمان2-تقوا3-علاقه...و خب عوامل فرعی دیگه که تک تک می تونه موثر باشه ولی اگه این سه تا باشه همه اونها قابل تحمله..که نمی دونم خوشبختانه همه اینها در طرف مقابل من هست و ایشونم می گند اینها در من هست.. اقای مرادی رابطه ای که هدفش ازدواج باشه ایرادش چیه؟؟؟؟؟؟راستش از وقتی این اقا وارد زندگی من شده ایمانم قوی تر شده..کمتر سراغ گناه می رم... نمی دونم از نظر من این اقا هیچ ایرادی برا ازدواج با من نداره ..می دونم خانوادمم موافقت می کنند چون از نظر اونها همون سه عامل ملاکه.. اقای مرادی چی کار کنیم...چرا باید زندگی که می دونیم می تونیم با هم باشیم و بهترین هم باشه خراب کنیم؟؟؟؟؟ راستش به نظز من این اقا سخت می گیره...می دونم که این رابطه ها نمی شه زیاد روش حساب باز کرد... می دونم... ولی یک سوال اینه که چطور میشه سریع بهم رسید تا رابطه شرعی داشته باشیم...چطوری صبر کنیم تا همه چی فراهم بشه..چطوری از هم بگذریم در حالی که مطمئنیم برا هم بهترینیم..راستش اقای مرادی اینا احساس نیست...چون ما سه روز از هم دور بودیم و جفتمون از زندگی کار و درس افتادیم...همه زندگیمون خراب شد..اقای مرادی وقتی حس می کنیم مکمل زندگی همیم چرا باید از هم جدا شیم...راستش من خیلی دارم سعی می کنم این اقا قانع کنم که میشه به هم رسید..اره سخته..می دونم...ولی وقتی هدف مشخص باشه و تلاش کنیم به نظرتون ایرادی داره؟؟؟؟این اقا میگه تا کی اینطوری باشیم.تا کی؟.من می خوام ولی شرایطش نیست.. اقای مرادی من دختر و شرایط ازوواج دارم..این اقا میگن من می خوام فقط درس بخونم و تمرکز داشته باشم...نمی دونم چی کار کنم تا راضی بشه.چطوری بخوام ؟راستش حاج اقا من می دونم بدون این اقا هیچم وبهترین فرد برای منه...همش این سوال می پرسم چرا وقتی همو می خوام اینطوری جدا شیم؟؟؟؟؟؟؟.خواهشا منو راهنمایی کنید حداقل تا قبل از چهار شنبه هفته دیگه..ازتون می خوام برای رسیدنمون راه جلو پامون بزارید...ممنون...التماس دعا