من دختری هستم خیلی غمگین، با اینکه همه چیز در زندگی برایم مهیا است باز هم افسردهام. احساس میکنم دخترهای دیگر از من خیلی سرتر هستند و از اینکه من این زیبایی را ندارم، دلگیر میشوم. نسبت به دیگر دخترهای فامیل، لاغرتر هستم و به قول خودشان مؤمنتر. ولی اشتباه میکنند! مسئله دیگر، خواستگارهایم میباشند، نمیدانم چرا وقتی برایم خواستگار میآید، خوشحال نمیشوم! فکر میکنم به خاطر این است که بعد از دیدن میگویند: لاغر یا زشت یا خشک مقدس است. من نمیدانم چه گناهی کردهام که این همه باید حرف بشنوم، خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند بارها و بارها این حرف را به خودم گفتهام که اینها چی هست! که انسان بخواهد خودش را ناراحت کند ؛ ولی نمیدانم این دل صاحب مرده چرا راضی نمیشود. لطفاً شما مرا راهنمایی کنید؟ پاسخ به این پرسش را با گفتاری از امام علی(ع) آغاز میکنم. آن حضرت میفرماید: (قیمت هر انسانی به (نهجالبلاغه، حکمت 81 ) یعنی، اگر کسی دارای صفات خوبی باشد، به همان اندازه ارزش اندازهی خوبیهای او است) دارد. امام صادق(ع) نیز میفرماید: (برای زنان نمیتوان قیمتی گذاشت ؛ زیرا خوبانشان ارزشی بالاتر از طلا و نقره دارند و بدانشان کمتر از خاکاند)(وسائل الشیعه، ج 20، ص 47 ) بدون تردید اگر انسانها در روابط خود با دیگران و ارزش گذاری و نمره دادن به آنها، به معیارهایی دینی، توجه میکردند، بسیاری از این مشکلات به وجود نمیآمد و همگی در یک فضای سالم زندگی میکردند، اما چه کنیم که جنبههای ظاهری (مانند قیافه و چهره و امکانات اقتصادی و پست و مقام) معیارهای درجه اول انتخاب دوست و همسر و سایر روابط اجتماعی برای برخی مردم گردیده و معیارهای اصلی (مانند تقوا، ایمان، عفت و پاکدامنی، صداقت و امانت داری و...) رنگ باخته و یا به عنوان معیارهای درجه دوم و فرعی تلقی میشود. اسلام با این گونه تفکرات مبارزه کرده و سیره عملی پیامبر اسلام، بهترین دلیل این مدعا است. آن حضرت، جویبر مسلمان و مؤمن را - که قیافه ظاهری چندانی نداشت - به همسری یکی از زیباترین و ثروتمندترین دختران مدینه درآورد و فرمود: (اگر مرد مؤمن باشد؛ میتواند با هر زن مؤمنی ازدواج کند)(کافی، ج 5، ص 339. ) و نیز فرمود: (با دختران زیبایی که از اخلاق درستی برخوردار نیستند، ازدواج نکنید؛ زیرا آنان مانند سبزههای کنار زبالهدانیاند)(وسائلالشیعه، ج 20، ص 35. ) با این مقدمه توجه شما را به چند نکته مهم جلب میکنیم: 1. بکوشید ارزشهای واقعیتان مسائل معنوی باشد و نگرانی شما، بیشتر برای به دست آوردن زیباییهای باطنی باشد. به عبارت دیگر توجه شما به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت. 2. گرچه شما به تصور خودتان از زیبایی ظاهری بهره کمتری نسبت به دیگران دارید ؛ ولی مگر همه چیز در زیبایی ظاهری خلاصه میشود؟! آیا بهتر نیست به آن نعمتهایی که خداوند در اختیارتان گذاشته، فکر کنید و به جای افسردگی شکرگذار باشید؟ 3. در روایتی از امامان(ع) رسیده است: در مسائل مادی همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگزاری شما بیشتر شود. شما هم همیشه به افرادی فکر کنید که دارای نقص عضوهایی چون نابینایی، فلج و مانند آن هستند ؛ ولی با روحیهای بسیار بالا زندگی میکنند. درباره لقمان گفتهاند: بسیار زشت و بدشکل بود ؛ ولی بر اثر کسب علم و معرفت، به درجهای رسید که بخشی از قرآن به سخنان ارزشمند او پرداخته و سورهای نیز به نام او است. پس شما به جای اینکه به کمبودها، عیبها و ناکامیهای خود فکر کنید، به موفقیتها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهره مند بوده و هستید بیندیشید. از منفی بافی نسبت به خودتان اجتناب کنید ؛ از کجا معلوم که قیافه شما جذاب نیست ؛ شاید این تفکرات منفی و احساس خودکمبینی، باعث شده که شما خود را از نظر قیافه ظاهری کمتر از دیگران ارزیابی کنید! چه بسا افرادی، به قیافه و صفات پسندیده شما (مانند عفت، نجابت و پاکدامنی) غبطه میخورند. بنابراین خودتان را دست کم نگیرید و هنگامی که به مجالس جشن یا سایر مجالس عمومی میروید، حتماً به ظاهر خود اهمیت دهید. لباسهای خوب و زیبا بپوشید و آرایش کنید (البته با رعایت شئونات اسلامی). 4. در فعالیتهای اجتماعی مثل مسجد، بسیج، کارهای هنری دسته جمعی و مانند آن شرکت کنید و از این طریق با افراد شاداب، فعال، متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و برای خود دوستان زیادی به دست آورید. 5. ورزش را جزء ضروریترین فعالیتهای خود قرار دهید و هر روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید (هر ورزشی که مورد علاقه شماست) ترجیحاً ورزش بدن سازی. 6. به تغذیه خود، خصوصاً صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه نکنید. 7. با توجه به نکته 5 و 6 مشکل لاغری خود را از بین ببرید زیرا نه تنها زیبایی شما افزایش مییابد بلکه برای سلامتی و آینده شما به عنوان یک مادر ضرورت دارد. 8. از بیکاری و بیبرنامگی اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتابهای مفید در زمینههای علمی و مذهبی پر کنید. 9. به امور معنوی (مثل قرائت قرآن، دعا، نماز و شرکت در مجالس مذهبی) توجه داشته باشید و به این طریق رابطه عاشقانهای با آفریدگار خود برقرار کنید که بهترین دوست و مونس شما در تنهایی است و درد و دل شما را میشنود. نویسنده:ابوالقاسم بشیری
من دختری هستم خیلی غمگین، با اینکه همه چیز در زندگی برایم مهیا است باز هم افسردهام. احساس میکنم دخترهای دیگر از من خیلی سرتر هستند و از اینکه من این زیبایی را ندارم، دلگیر میشوم. نسبت به دیگر دخترهای فامیل، لاغرتر هستم و به قول خودشان مؤمنتر. ولی اشتباه میکنند! مسئله دیگر، خواستگارهایم میباشند، نمیدانم چرا وقتی برایم خواستگار میآید، خوشحال نمیشوم! فکر میکنم به خاطر این است که بعد از دیدن میگویند: لاغر یا زشت یا خشک مقدس است. من نمیدانم چه گناهی کردهام که این همه باید حرف بشنوم، خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند بارها و بارها این حرف را به خودم گفتهام که اینها چی هست! که انسان بخواهد خودش را ناراحت کند ؛ ولی نمیدانم این دل صاحب مرده چرا راضی نمیشود. لطفاً شما مرا راهنمایی کنید؟
من دختری هستم خیلی غمگین، با اینکه همه چیز در زندگی برایم مهیا است باز هم افسردهام. احساس میکنم دخترهای دیگر از من خیلی سرتر هستند و از اینکه من این زیبایی را ندارم، دلگیر میشوم. نسبت به دیگر دخترهای فامیل، لاغرتر هستم و به قول خودشان مؤمنتر. ولی اشتباه میکنند! مسئله دیگر، خواستگارهایم میباشند، نمیدانم چرا وقتی برایم خواستگار میآید، خوشحال نمیشوم! فکر میکنم به خاطر این است که بعد از دیدن میگویند: لاغر یا زشت یا خشک مقدس است. من نمیدانم چه گناهی کردهام که این همه باید حرف بشنوم، خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند بارها و بارها این حرف را به خودم گفتهام که اینها چی هست! که انسان بخواهد خودش را ناراحت کند ؛ ولی نمیدانم این دل صاحب مرده چرا راضی نمیشود. لطفاً شما مرا راهنمایی کنید؟
پاسخ به این پرسش را با گفتاری از امام علی(ع) آغاز میکنم. آن حضرت میفرماید: (قیمت هر انسانی به (نهجالبلاغه، حکمت 81 ) یعنی، اگر کسی دارای صفات خوبی باشد، به همان اندازه ارزش اندازهی خوبیهای او است) دارد.
امام صادق(ع) نیز میفرماید: (برای زنان نمیتوان قیمتی گذاشت ؛ زیرا خوبانشان ارزشی بالاتر از طلا و نقره دارند و بدانشان کمتر از خاکاند)(وسائل الشیعه، ج 20، ص 47 )
بدون تردید اگر انسانها در روابط خود با دیگران و ارزش گذاری و نمره دادن به آنها، به معیارهایی دینی، توجه میکردند، بسیاری از این مشکلات به وجود نمیآمد و همگی در یک فضای سالم زندگی میکردند، اما چه کنیم که جنبههای ظاهری (مانند قیافه و چهره و امکانات اقتصادی و پست و مقام) معیارهای درجه اول انتخاب دوست و همسر و سایر روابط اجتماعی برای برخی مردم گردیده و معیارهای اصلی (مانند تقوا، ایمان، عفت و پاکدامنی، صداقت و امانت داری و...) رنگ باخته و یا به عنوان معیارهای درجه دوم و فرعی تلقی میشود.
اسلام با این گونه تفکرات مبارزه کرده و سیره عملی پیامبر اسلام، بهترین دلیل این مدعا است. آن حضرت، جویبر مسلمان و مؤمن را - که قیافه ظاهری چندانی نداشت - به همسری یکی از زیباترین و ثروتمندترین دختران مدینه درآورد و فرمود: (اگر مرد مؤمن باشد؛ میتواند با هر زن مؤمنی ازدواج کند)(کافی، ج 5، ص 339. )
و نیز فرمود: (با دختران زیبایی که از اخلاق درستی برخوردار نیستند، ازدواج نکنید؛ زیرا آنان مانند سبزههای کنار زبالهدانیاند)(وسائلالشیعه، ج 20، ص 35. )
با این مقدمه توجه شما را به چند نکته مهم جلب میکنیم:
1. بکوشید ارزشهای واقعیتان مسائل معنوی باشد و نگرانی شما، بیشتر برای به دست آوردن زیباییهای باطنی باشد. به عبارت دیگر توجه شما به حسن سیرت باشد، نه حسن صورت.
2. گرچه شما به تصور خودتان از زیبایی ظاهری بهره کمتری نسبت به دیگران دارید ؛ ولی مگر همه چیز در زیبایی ظاهری خلاصه میشود؟! آیا بهتر نیست به آن نعمتهایی که خداوند در اختیارتان گذاشته، فکر کنید و به جای افسردگی شکرگذار باشید؟
3. در روایتی از امامان(ع) رسیده است: در مسائل مادی همیشه به کمتر از خودتان بنگرید تا حالت رضایت و شکرگزاری شما بیشتر شود. شما هم همیشه به افرادی فکر کنید که دارای نقص عضوهایی چون نابینایی، فلج و مانند آن هستند ؛ ولی با روحیهای بسیار بالا زندگی میکنند. درباره لقمان گفتهاند: بسیار زشت و بدشکل بود ؛ ولی بر اثر کسب علم و معرفت، به درجهای رسید که بخشی از قرآن به سخنان ارزشمند او پرداخته و سورهای نیز به نام او است.
پس شما به جای اینکه به کمبودها، عیبها و ناکامیهای خود فکر کنید، به موفقیتها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهره مند بوده و هستید بیندیشید.
از منفی بافی نسبت به خودتان اجتناب کنید ؛ از کجا معلوم که قیافه شما جذاب نیست ؛ شاید این تفکرات منفی و احساس خودکمبینی، باعث شده که شما خود را از نظر قیافه ظاهری کمتر از دیگران ارزیابی کنید! چه بسا افرادی، به قیافه و صفات پسندیده شما (مانند عفت، نجابت و پاکدامنی) غبطه میخورند. بنابراین خودتان را دست کم نگیرید و هنگامی که به مجالس جشن یا سایر مجالس عمومی میروید، حتماً به ظاهر خود اهمیت دهید. لباسهای خوب و زیبا بپوشید و آرایش کنید (البته با رعایت شئونات اسلامی).
4. در فعالیتهای اجتماعی مثل مسجد، بسیج، کارهای هنری دسته جمعی و مانند آن شرکت کنید و از این طریق با افراد شاداب، فعال، متدین و در عین حال مثبت نگر معاشرت کنید و برای خود دوستان زیادی به دست آورید.
5. ورزش را جزء ضروریترین فعالیتهای خود قرار دهید و هر روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید (هر ورزشی که مورد علاقه شماست) ترجیحاً ورزش بدن سازی.
6. به تغذیه خود، خصوصاً صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه نکنید.
7. با توجه به نکته 5 و 6 مشکل لاغری خود را از بین ببرید زیرا نه تنها زیبایی شما افزایش مییابد بلکه برای سلامتی و آینده شما به عنوان یک مادر ضرورت دارد.
8. از بیکاری و بیبرنامگی اجتناب کنید و اوقات فراغت خود را با مطالعه کتابهای مفید در زمینههای علمی و مذهبی پر کنید.
9. به امور معنوی (مثل قرائت قرآن، دعا، نماز و شرکت در مجالس مذهبی) توجه داشته باشید و به این طریق رابطه عاشقانهای با آفریدگار خود برقرار کنید که بهترین دوست و مونس شما در تنهایی است و درد و دل شما را میشنود.
نویسنده:ابوالقاسم بشیری