برادرم امسال سال دوم دبیرستان رشته کامپیوتر میخواند. رفتار ایشان طبق پرس و جوهایی که از دوستانش داشتم، بسیار خوب است ؛ در حالی که اخلاق او در خانه بسیار بد است، زیرا در مقابل کوچکترین بیتوجهی نسبت به خودش، بسیار ناراحت میشود و حتی از حرفهای بسیار رکیک استفاده میکند، مثلاً وقتی پدر یا مادرم برای یکی از ماها لباسی میخرد، او دعوا راه میاندازد که چرا برای من نخریدهاید یا بهانه الکی میگیرد! گاهی با پدرم به جر و بحث میپردازد، مثلاً وقتی کار بدی میکند و پدر به او گوشزد میکند، او زیر بار نمیرود. حتی شده گاهی اوقات پدرم با او شوخی میکند، او به قضیه جدی نگاه میکند و پدرم را به عنوان دشمن خود میداند! خواهشمند است مرا راهنمایی کنید. که چگونه میتوانم او را از این وضع نجات دهیم؟ رفتار ما در مقابل او چگونه باید باشد؟ پاسخ: در رابطه با وضعیت برادرتان، توجه شما و خانواده به چند نکته مهم جلب میشود: برادر شما در سن نوجوانی قرار دارد و نوجوان ویژگیهای خاصی دارد که اگر در برخورد با او به این ویژگیها توجه نشود، ممکن است مشکلات و بحرانهایی برای وی و خانواده به وجود آید. از جمله ویژگیهای مهم نوجوان، روحیه استقلال طلبی او و جدا شدن از وابستگیهای قبلی است. نوجوان میخواهد پا به دنیای بزرگسالان بگذارد و خود را از قید و بند تقلید و پیروی از دیگران آزاد کند. از این رو از دستورات و برخوردهای آمرانه دیگران - حتی پدر و مادر و افراد بزرگتر - بیزار است و نمیتواند بپذیرد دیگران با او آمرانه برخورد میکنند. البته این روحیه، کاملاً طبیعی است؛ چه اینکه نوجوان در حال گذار از مرحله کودکی و پا گذاشتن در دنیای بزرگسالی است و لازمه آن شکستن تقیّدات، محدودیتها و وابستگیها است. در عین حال روحیه نوجوان بسیار لطیف، تحریکپذیر و از نظر روانی بسیار حساس است. از سوی دیگر به دلیل رشد عقلی و شناختی، از توانمندیهای قابل توجهی برخوردار است؛ از این رو میخواهد خود تصمیم بگیرد و خود انتخاب کند و نهایتاً میخواهد مسائلش را خود حل کند. لازمه چنین ویژگی و روحیهای، این است که نوجوان با خانواده مخالفتهایی دارد و حتی ممکن است درگیری و نزاعهایی نیز داشته باشد. بنابراین خانواده در برخورد با نوجوان، باید روش خود را تغییر دهد و الاّ با بحرانهای جدی مواجه خواهد شد و چه بسا او از خانواده طرد شود و یا اینکه خود تصمیم به جدایی از خانواده بگیرد؛ نتیجه این طرد یا جدایی، افتادن در دام شیادان و فرصت طلبان خواهد بود. بنابراین بسیاری از این رفتارهای نابهنجار و مشکل زا، مقتضای این دوره است و یا به دلیل عدم برخورد مناسب اطرافیان با نوجوان است. از این رو رعایت راهکارهای زیر، ضروری است و تا حدود زیادی به حل مشکل کمک میکند: 1. از برخورد آمرانه با نوجوان بپرهیزید. 2. مخالفتهای او را امری طبیعی تلقی کنید. 3. در تصمیمگیریها او را مشارکت دهید و با او مشورت کنید و به نظرش احترام بگذارید. 4. با او رابطه دوستانه برقرار کنید (به ویژه والدین) ؛ اگر با او دوست شوید، بسیاری از مشکلات و تعارضات حل خواهد شد و احتمال اینکه در بیرون خانه جذب افراد ناباب خانه شود، بسیار کاهش مییابد. 5. به والدین یادآوری کنید تا در تأمین نیازمندیهای اعضای خانواده، مدیریتی صحیح اتخاذ کنند ؛ به این صورت که وقتی میخواهند وسایل مورد نیاز فرزندان را تهیه کنند، زمانهای خاصی را متناسب به نیازهای فرزندان در آن فصل برای همه آنها خرید کنند برای مثال اگر تابستان است و میخواهن لباس تابستانی بگیرند، برای همه فرزندان بگیرند و همین طور در فصل زمستان... این کار باعث ایجاد هماهنگی متناسب با نیازهای فرزندان در خانواده میشود و ثانیاً از خریدهای ناگهانی - که موجب تنش بین فرزندان میشود - جلوگیری میکند. 6. از برخوردهای ناعادلانه پرهیز شود ؛ افراد با یکدیگر فرق کنند و ممکن است محبوبیت آنها در دلها متفاوت باشد. در ابراز عواطف و احساسات، باید فرقی بین افراد گذاشته نشود، زیرا بسیاری از این نابهنجاریها و تعارضات ناشی از رفتارهای نسنجیده والدین است. آنان باید با تدبیر محبتهای خود را عادلانه میان فرزندان تقسیم کنند تا جلوی حسادت بین آنها گرفته شود. 7. به روابط او بیرون از خانه توجه بیشتری داشته باشید و در صورت نامناسب بودن دوستانش، افراد بهتری را جایگزین کنید یا از طریق معاشرت با خانوادههای سالم - که فرزندان پسر هم سن و سال او دارند - بیشتر رفت و آمد کنید تا آنها با هم دوست شوند و خلأ دوستان سالم پر شود. 9. از سختگیریهای بیمورد نسبت به او بپرهیزید. 10. او را سرزنش نکنید، زیرا سرزنش زیاد، آتش لجاجت او را شعلهورتر میکند. نویسنده: ابوالقاسم بشیری
برادرم امسال سال دوم دبیرستان رشته کامپیوتر میخواند. رفتار ایشان طبق پرس و جوهایی که از دوستانش داشتم، بسیار خوب است ؛ در حالی که اخلاق او در خانه بسیار بد است، زیرا در مقابل کوچکترین بیتوجهی نسبت به خودش، بسیار ناراحت میشود و حتی از حرفهای بسیار رکیک استفاده میکند، مثلاً وقتی پدر یا مادرم برای یکی از ماها لباسی میخرد، او دعوا راه میاندازد که چرا برای من نخریدهاید یا بهانه الکی میگیرد! گاهی با پدرم به جر و بحث میپردازد، مثلاً وقتی کار بدی میکند و پدر به او گوشزد میکند، او زیر بار نمیرود. حتی شده گاهی اوقات پدرم با او شوخی میکند، او به قضیه جدی نگاه میکند و پدرم را به عنوان دشمن خود میداند! خواهشمند است مرا راهنمایی کنید. که چگونه میتوانم او را از این وضع نجات دهیم؟ رفتار ما در مقابل او چگونه باید باشد؟
برادرم امسال سال دوم دبیرستان رشته کامپیوتر میخواند. رفتار ایشان طبق پرس و جوهایی که از دوستانش داشتم، بسیار خوب است ؛ در حالی که اخلاق او در خانه بسیار بد است، زیرا در مقابل کوچکترین بیتوجهی نسبت به خودش، بسیار ناراحت میشود و حتی از حرفهای بسیار رکیک استفاده میکند، مثلاً وقتی پدر یا مادرم برای یکی از ماها لباسی میخرد، او دعوا راه میاندازد که چرا برای من نخریدهاید یا بهانه الکی میگیرد! گاهی با پدرم به جر و بحث میپردازد، مثلاً وقتی کار بدی میکند و پدر به او گوشزد میکند، او زیر بار نمیرود. حتی شده گاهی اوقات پدرم با او شوخی میکند، او به قضیه جدی نگاه میکند و پدرم را به عنوان دشمن خود میداند! خواهشمند است مرا راهنمایی کنید. که چگونه میتوانم او را از این وضع نجات دهیم؟ رفتار ما در مقابل او چگونه باید باشد؟
پاسخ:
در رابطه با وضعیت برادرتان، توجه شما و خانواده به چند نکته مهم جلب میشود:
برادر شما در سن نوجوانی قرار دارد و نوجوان ویژگیهای خاصی دارد که اگر در برخورد با او به این ویژگیها توجه نشود، ممکن است مشکلات و بحرانهایی برای وی و خانواده به وجود آید.
از جمله ویژگیهای مهم نوجوان، روحیه استقلال طلبی او و جدا شدن از وابستگیهای قبلی است. نوجوان میخواهد پا به دنیای بزرگسالان بگذارد و خود را از قید و بند تقلید و پیروی از دیگران آزاد کند. از این رو از دستورات و برخوردهای آمرانه دیگران - حتی پدر و مادر و افراد بزرگتر - بیزار است و نمیتواند بپذیرد دیگران با او آمرانه برخورد میکنند. البته این روحیه، کاملاً طبیعی است؛ چه اینکه نوجوان در حال گذار از مرحله کودکی و پا گذاشتن در دنیای بزرگسالی است و لازمه آن شکستن تقیّدات، محدودیتها و وابستگیها است. در عین حال روحیه نوجوان بسیار لطیف، تحریکپذیر و از نظر روانی بسیار حساس است. از سوی دیگر به دلیل رشد عقلی و شناختی، از توانمندیهای قابل توجهی برخوردار است؛ از این رو میخواهد خود تصمیم بگیرد و خود انتخاب کند و نهایتاً میخواهد مسائلش را خود حل کند. لازمه چنین ویژگی و روحیهای، این است که نوجوان با خانواده مخالفتهایی دارد و حتی ممکن است درگیری و نزاعهایی نیز داشته باشد. بنابراین خانواده در برخورد با نوجوان، باید روش خود را تغییر دهد و الاّ با بحرانهای جدی مواجه خواهد شد و چه بسا او از خانواده طرد شود و یا اینکه خود تصمیم به جدایی از خانواده بگیرد؛ نتیجه این طرد یا جدایی، افتادن در دام شیادان و فرصت طلبان خواهد بود. بنابراین بسیاری از این رفتارهای نابهنجار و مشکل زا، مقتضای این دوره است و یا به دلیل عدم برخورد مناسب اطرافیان با نوجوان است. از این رو رعایت راهکارهای زیر، ضروری است و تا حدود زیادی به حل مشکل کمک میکند:
1. از برخورد آمرانه با نوجوان بپرهیزید.
2. مخالفتهای او را امری طبیعی تلقی کنید.
3. در تصمیمگیریها او را مشارکت دهید و با او مشورت کنید و به نظرش احترام بگذارید.
4. با او رابطه دوستانه برقرار کنید (به ویژه والدین) ؛ اگر با او دوست شوید، بسیاری از مشکلات و تعارضات حل خواهد شد و احتمال اینکه در بیرون خانه جذب افراد ناباب خانه شود، بسیار کاهش مییابد.
5. به والدین یادآوری کنید تا در تأمین نیازمندیهای اعضای خانواده، مدیریتی صحیح اتخاذ کنند ؛ به این صورت که وقتی میخواهند وسایل مورد نیاز فرزندان را تهیه کنند، زمانهای خاصی را متناسب به نیازهای فرزندان در آن فصل برای همه آنها خرید کنند برای مثال اگر تابستان است و میخواهن لباس تابستانی بگیرند، برای همه فرزندان بگیرند و همین طور در فصل زمستان... این کار باعث ایجاد هماهنگی متناسب با نیازهای فرزندان در خانواده میشود و ثانیاً از خریدهای ناگهانی - که موجب تنش بین فرزندان میشود - جلوگیری میکند.
6. از برخوردهای ناعادلانه پرهیز شود ؛ افراد با یکدیگر فرق کنند و ممکن است محبوبیت آنها در دلها متفاوت باشد. در ابراز عواطف و احساسات، باید فرقی بین افراد گذاشته نشود، زیرا بسیاری از این نابهنجاریها و تعارضات ناشی از رفتارهای نسنجیده والدین است. آنان باید با تدبیر محبتهای خود را عادلانه میان فرزندان تقسیم کنند تا جلوی حسادت بین آنها گرفته شود.
7. به روابط او بیرون از خانه توجه بیشتری داشته باشید و در صورت نامناسب بودن دوستانش، افراد بهتری را جایگزین کنید یا از طریق معاشرت با خانوادههای سالم - که فرزندان پسر هم سن و سال او دارند - بیشتر رفت و آمد کنید تا آنها با هم دوست شوند و خلأ دوستان سالم پر شود.
9. از سختگیریهای بیمورد نسبت به او بپرهیزید.
10. او را سرزنش نکنید، زیرا سرزنش زیاد، آتش لجاجت او را شعلهورتر میکند.
نویسنده: ابوالقاسم بشیری