پسر 6 ساله ام بسیار با هوش و عموما منطقی و قانع است با توجه به طرز تفکر و ترسی که من به عنوان مادر از اجتماع دارم هرگز اجازه نداده ام با کودکان بزرگتر بالاخص در خیابان البته غیر از مهد کودک بازی کند و تنها سرگرمی اش گاها پارک و پلی استیشن و کارتون بوده فرزندم به بازی های تهاجمی علاقه دارد زود عصبانی می شود میل به کتک زدن برادر هفت ماهه اش البته نه به شدت را دارد حتی نمی دانم در چه مدرسه ای ثبت نامش کنم غیر انتفاعی با محیطی کوچک یا یک مدرسه دولتی لطفا راهنمایی ام کنید.
پسر 6 ساله ام بسیار با هوش و عموما منطقی و قانع است با توجه به طرز تفکر و ترسی که من به عنوان مادر از اجتماع دارم هرگز اجازه نداده ام با کودکان بزرگتر بالاخص در خیابان البته غیر از مهد کودک بازی کند و تنها سرگرمی اش گاها پارک و پلی استیشن و کارتون بوده فرزندم به بازی های تهاجمی علاقه دارد زود عصبانی می شود میل به کتک زدن برادر هفت ماهه اش البته نه به شدت را دارد حتی نمی دانم در چه مدرسه ای ثبت نامش کنم غیر انتفاعی با محیطی کوچک یا یک مدرسه دولتی لطفا راهنمایی ام کنید. با سلام ابتدا از توجه و اهتمامتان به تربیت فرزندان تشکر و آن را تحسین می کنیم ولی توجه داشته باشید که حساسیت بیش از اندازه همانند تربیت بد مضر است . به هر حال مطالب زیر تقدیم می شود و نسبت به انتخاب مدرسه هم مهم محیط و مربیان هستند دولتی و غیر دولتی در انتخاب موثر نیست باید مدیران و مربیان تربیت یافته و با انگیزه دینی و الهی با فرزندتان کار کنند و برنامه ی مدرسه مطابق با معیارهای دینی و اسلامی و علمی دقیق باشد لذا مطالعه ی مطالب زیر توصیه می شود. در نظر اسلام ادب و تربیت فرزندان از تأمین حوایج جسمانی آنان ارزنده تر است . علی علیه السلام می فرمود:(( ما نحل والد ولدا نحلا فضل من ادب حسن .))[1] تربیت کودک فریضه مذهبی است که مانند ادای یک فریضه مذهبی موجب اجر و پاداش در پیشگاه خداوند است و پرورش های ناپسند مانند ترک واجب یا ارتکاب گناه می ماند. امام صادق علیه السلام فرمود: (( و تجب للولد علی والده ثلاث خصال : اختیاره لوالدته و تحسین اسمه و المبالغة فی تاءدیبه .))[2] در این حدیث نیز امام صادق علیه السلام مراقبت شدید پدران را در تربیت فرزندان از حقوق واجب آنان دانسته است . خانواده به منزله اولین مدرسه تربیت کودک است که ایجاد شرایط مساعد در ﺁن به عهده پدر و مادر می باشد . یکی ازعواملی که در تربیت,از جنبه اساسی و تعیین کننده ای برخوردار است ، محیط آموزشی یا مدرسه است که معلم ، چهره شاخص و نماینده برجسته آن است . آنچه در فرایند تعلیم و تربیت به متعلم انتقال می یابد، تنها معلومات و مهارتهای معلم نیست ، بلکه تمام صفات ، خلقیات ، حالات نفسانی و رفتار ظاهری او نیز به شاگردان منتقل میشود. بر همین اساس بود که بزرگان و اندیشه وران در انتخاب استاد، نهایت دقت و باریک بینی را مبذول می کردند و تأمل و سؤ ال در یافتن معلم اخلاق به اوج خود می رسید. به لحاظ این که امر تربیت و تعلیم یک چنین موجود با عظمت ، پیچیده ، دارای استعداد و خلاقیت های بی انتها در زندگی بر عهده والدین، مدارس و مربیان ﺁموزش وپرورش می باشد، بنابراین باید یک مربی کامل و شایسته شرایط و صفاتی را دارا باشد، تا بتواند نسل نو را در رسیدن به قله های رفیع افتخار و در مسیر شکوفایی و سعادت به پیش برده و به اهداف عالی تربیتی رهنمون شود. انسان موجودی چند بعدی است لذاتربیت مطلوب ، مستلزم معرفت به همه ابعاد موجودی وی است .غفلت والدین، مربیان و معلمان ازیک یا برخی از ابعاد، به همان میزان بر حاصل و نتیجه عمل تاءثیر نامطلوب می گذارد. صفات و ویژگی های والدین و مربیان شایسته : 1. نرمخو و مهربان تمام پیامبران الهی درطریق هدایت، شیوه ملایمت و خوش خلقی اولین حربه آنان بوده است . تاریخ و تجربه گواهی می دهد که مربی موفق کسی است که بتواند با رفتاری خوش و چهره ای گشاده دل متربیان را صید کرده و آنان را به سوی سجایای پسندیده و مطلوب هدایت نموده و لغزش ها و خطاهای آنان را اصلاح نماید. درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را 2. رفتار مطابق گفتار والدین و مربیان اگر به گفته های خویش جامعه عمل بپوشانند، بهترین ، موثرترین و پرثمرترین شیوه را در تربیت به کار گرفته و به طور غیرمستقیم و ناخودآگاه متربیان را تحت تاثیر قرار داده اند. پندها و نصیحت های مربیان و والدین زمانی ، بر فرزندان موثر واقع خواهد شد، که آنان هر یک نمونه ای عملی از آن توصیه ها باشند، و گفتار خویش را با عمل هماهنگ سازند. 3. اخلاص و ایمان به اهداف تربیت اگر مربی به این صفت دارا باشد هیچ گاه از کار تعلیم و تربیت خسته نمی شود. پدر و مادری که مخلصانه و با جان و دل دوستدار تعالی و رشد فرزند خویش ‌ هستند از مشکلات طاقت فرسا و موانع تربیت هراسی به دل راه نمی دهند. اولیاء و مربیانی که به خاطر رضای خدا و با خلوص نیت امر تربیت را انجام می دهند منتظر تحسین و خوش آمد دیگران باقی نمی مانند، آنان هرگونه سختی ، محرومیت و ناملایمات را به جان خریده و راه پیچیده و پرمشقت تربیت را دنبال می کنند. 4. عشق به تربیت اگر مهم ترین دغدغه های والدین و مربیان، کشاندن کودکان به مسیر صحیح زندگی و تربیت باشد و در این راه با جدیت تمام استقامت داشته و پشتکار به خرج دهند، مسلم است که ثمره شیرین زحمات خود را در آینده نه چندان دور خواهند چشید و نتیجه تلاش آنان در وجود فرزندانی شایسته و کارآمد متبلور خواهد شد 5. خوش گفتاری ارتباط گفتاری بهترین و راحت ترین و کم هزینه ترین وسیله تربیتی است که اگر با موازین درست انجام شود بهره های خوبی را نصیب مربیان و والدین خواهد نمود. به کار بردن کلمات احترام آمیز و دلنشین در برخورد با متربیان ،تاثیر فوق العادهای در جذب و انعطاف طرف ﺁنها دارد. 6. تداوم دانش و آگاهی پدران ، مادران و متولیان امر تربیت در جامعه ، گذشته از اینکه آگاهی های لازم را باید در مسائل تربیتی و روانشناختی متربیان داشته باشند، لازم است با گذشت زمان ، با روش ها و فنون جدید تربیتی آشنا شوند، تا در تادیب و پرورش نونهالان از زمان خود عقب تر نمانند. 7. اعتدال و پرهیز از شیوه های ناشایست اعتدال در به کارگیری روش های تربیتی از جمله صفاتی است که باید یک مربی آن را رعایت نماید، زیرا هر چیزی هر قدر زیبا و شیرین و دوست داشتنی باشد، افراط در آن موجب می شود دیگران دلزده شده و از آن نوعی نفرت داشته باشند. مربی نبایددر اعمال روش های تربیتی به ویژه در تربیت دینی زیاده روی نموده و از دایره اعتدال بیرون رود، برای این که در این صورت نتیجه عکس خواهد گرفت. سعدی می نویسد: ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن خواندی ، صاحب دلی بر او بگذشت و گفت : تو را مشاهره چند است ؟! گفت : هیچ ؟ گفت : پس چندین زحمت به خود چرا می دهی ؟ گفت : از بهر خدا می خوانم . گفت : از بهر خدا مخوان . گر تو قران بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی 8. استقامت و پشتکار در کار تربیت ، یک مربی ممکن است با انواع مشکلات و موانع روبرو شود، ناسازگاری فرزندان ، بیماری های گوناگون ، همسران ناموافق ، مشکلات شغلی ، و اختلالات روانی اعضای خانواده و ده ها نمونه دیگر، ممکن است برای یک پدر یا مادر و یا سایر مربیان ، به وجود آید، در این گونه موارد سزاوار است که آنان با بردباری ، حوصله ، استقامت و پشتکار این موانع را تحمل نموده و به اهداف والای تربیت بیندیشند و چنان که گفته اند: مرد آن است که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیاب باشد 9. سعه صدر و عذرپذیری مربیان موفق می دانند که کودک از روی ناآگاهی اشتباهاتی انجام می دهد، نوجوان در اثر غرور در رفتارهای غلط خود پافشاری می کند، در برخی کودکان و نوجوانان ناهنجاری هایی از قبیل شرارت ، خشونت و عصبانیت دیده می شود. اما بعد از مدت کوتاهی این حالت برطرف شده آنان متوجه خطای خود می شوند و با زبان حال یا زبان قال عذرخواهی می کنند. در این حالات باید مربیان آگاه ، با سعه صدر خطاهای آنان را نادیده گرفته و از اشتباه آنان چشم پوشی کنند. شیوه های تربیت از مهم ترین دغدغه های مربیان و متولیان امر تربیت ، یافتن راهکارهای صحیح و روش های بدیع و کارآمد در مسئله تربیت می باشد. دانشمندان علوم تربیتی از دیر زمان در فکر این بوده اند که چه روش هایی در تربیت نسل آینده بشریت موثرتر، عمیق تر و کارآمدتر می باشد. چرا که شناختن روش های عملی و راهکارهای تاثیرگذار در فرزند پروری نقش حیاتی دارد. آنچه در این میان توجه همگان را به خود جلب می کند، ارائه کاملترین ، سالم ترین و اطمینان بخش ترین روش های تربیتی است که به نحو مطلوب فرزندان را به هدف نهایی تربیت انسان ، رهنمون گشته و بشر را در رسیدن به فلاح و رستگاری و کمال مطلوب ، که همان قرب به خدا است یاری نماید.در فرزند پروری ، بهره گرفتن از تمایلات فطری کودکان بیشترین ثمره را خواهد داشت . ایجاد محیطی پرنشاط و دل انگیز از جمله مواردی که می توان از زمینه های تربیت به حساب آورد این است که محیط تربیت باید فضای پرنشاط و دل انگیزی باشد، تا بتوان فرزندانی شایسته را تربیت نموده و به قله های رفیع افتخار و سعادت رساند. اساسا بچه ها بر اساس ‌ فطرت خدادادی خویش ، نیازمند گرمترین ابراز محبت ها و پرنشاطترین کانون های خانوادگی هستند، آنان دوست دارند که در آغوش مهربانی ها و عطوفت ها جای بگیرند زیرا شاکله شخصیت فرزندان آمیزه ای از محبت خواهی و شادی طلبی است. انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\ رابرت وایت\ میگوید: (ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ). بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعریف بازی به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند. نقش بازی در رشد اجتماعی کودک موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقررات آشنا می شود. همانند سازی با بزرگسالان را می آموزد. با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آنرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افراد ضعیف را می آموزد. نقش بازی در رشد عاطفی کودک نیاز به برتری جویی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند. ( برون نگری) کودک را افزایش می دهد. نقش بازی در رشد جسمی کودک : موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کودک می شود. نیرو و انرژی بدن را به بهترین شکل مصرف می کند. کودک به توانمندی های فکری و بدنی خود آگاهی پیدا می کند. نقش بازی در رشد ذهنی کودک در یادگیری زبان نقش بسزایی دارد. در رشد هوشی کودک بسیار مؤثر است. با مفاهیم ساخت، فضا و شکل آشنا می شود. رفتارهای هوشمندانه کودک تقویت می شود. موقعیت استفاده از قوه تخیل در کودک به وجود می آید. زمینه بهتری برای تفکر فراهم می کند. انواع بازی ها: کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگیهای خود، بازیهای مختلفی را تجریه می کنند. عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارند عبارتند از : تفاوتهای فردی، میزان سلامتی، سطح رشد جسمی و حرکتی، بهره هوشی، جنسیت، خلاقیت، فرهنگ خانواده و موقعیت جغرافیایی بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود: 1- بازی های جسمی : از قدیمی ترین نوع بازیهاست، به ابزار مخصوص نیازمند است ، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای ناآرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد. 2- بازی های تقلیدی : کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترین شخصیت ها برای شروع ایفای نقش ، والدین، برادران ، خواهران و دوستان هستند. کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند. در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند، در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شد با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های واقعی زندگی. 3- بازی های نمایشی : کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و وسایل مخصوص آنها نیز استفاده می کند، مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده، عینک او را به چشم می زند و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود. 4- بازی های نمادی: زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیرممکن می بیند، نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان می کند. برای مثال بر تکه ای چوب سوار شده، این طرف و آن طرف می رود، مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند. این نوع بازی ها یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شوند. 5- بازی های آموزشی : مهمترین وسیله آموزش کودک ، استفاده از وسایل بازی مناسب است، مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آنها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه ی کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیت های موجود زندگی می توان استفاده کرد. بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند، به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را او تعیین کند. 6- بازی های خلاقیتی : کودک از طریق به وجود آوردن چیزی، عقاید و احساساتش را اظهار می کند ، مانند نقاشی، موسیقی ، خمیربازی، شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان شعر و نمایشنامه بنویسد. توصیه هایی برای والدین : 1- به بازی کودکان اهمیت دهیم، زیرا زندگی آنها در بازی، شکل واقعی به خود می گیرد. 2- تلاش کنیم تا بازیهای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای خانواده باشد. 3- با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم. 4- در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم. 5- با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره نوجوانی را ببندیم. 6- کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند. 7- برای متوقف کردن بازی از امر و نهی استفاده نکنیم. 8- با توجه به روحیه ی کنجکاو کودک، به گونه ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد. 9- مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی نشود. 10- در انتخاب نوع بازی، به سن ، جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم. 11- نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد( به ویژه بازی های رایانه ای). 12- برای انتخاب الگوهای صحیح، زمینه مناسبی را برای بازی های تقلیدی کودکانمان فراهم نماییم. 13- از محدود کردن کودک در هنگام بازی بپرهیزیم. 14- وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم 15- آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیرمستقیم به آنها بیاموزیم. 16- به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم، زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آنها در بازی منعکس می شود. 17- برای انتخاب همبازی های خوب، فرزندمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم، زیرا رفتارهای یک همبازی خود تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت. 18- اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباب بازی (ماشین ، عروسک و ...) بسازیم، ارتباط عاطفی میان ما و کودکانمان تقویت خواهد شد. 19- برای تقویت حس همکاری و مسؤولیت پذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی، اسباب بازی های خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت. 20- از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کنند، زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود. 21- اسباب بازی گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفیدی نباشد. هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد. وسایل بازی جورکردنی، پازل ها، خمیربازی، گل رس و .... اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند. 22- اگر کودکان در هنگام بازی با هم اختلاف پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آنها را از هم جدا کنیم و هرگز از یکی از طرفین ، جانبداری نکیم. 23- در محیط های بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها، اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند، از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم. 24- از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه (نوجوانان و جوانان) اکیداً جلوگیری کنیم. 25- کودکان همواره نیازمند بازی هستند، پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم. 26- کودکان باید به مجموعه ای از بازی های جسمی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازی ها را انجام می دهند(مثلاً بازی های رایانه ای) از رشد اجتماعی، جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آنها افزایش می یابد. آخر اینکه : ( بازی دنیای کودکان است، با دنیای کودکان بازی نکنید. ) همبازی شدن با کودک کودکان و نوجوانان از بازی و ورزش لذت می برند و به این وسیله ضمن آشنایی با جهانی که در آن زندگی می کنند، رشد یافته و فرصت های مناسبی را برای ابراز عواطف و احساسات خود می یابند. همبازی شدن والدین و بزرگترها با آنان در ایجاد خودباوری در وجود آنان نقش مهمی دارد. کودک بسیاری از مهارت های فردی و اجتماعی مورد نیاز برای زندگی آینده خود را از طریق همین بازیهایی که به نظر بسیاری بی اهمیت جلوه می کند می آموزد. اهمیت بازی در آموزش کودکان تا اندازه ای است که بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت سفارش می کنند، مطالب آموزشی در کلاسهای درس از طریق بازی آموزش داده شود و نتایج حاصله گویای موفقیت استفاده از این شیوه است علاوه بر بازیهای سنتی، برخی نتایج تحقیقات درباره بازیهای رایانه ای حاکی از آن است که این بازیها نیز منابع خوبی برای آموزش و یادگیری هستند و استفاده گروهی از بازیهای آموزشی تاثیر مثبت در پیشرفت تحصیلی و روابط اجتماعی کودکان دارد از سوی دیگر این بازیها می تواند به طور غیرمستقیم مهارتهایی را به کودک بیاموزند که باعث موفقیت های بزرگ کودکان ما در زمینه های شغلی و تجاری شود. باید مربیان به ویژگی های نونهالان توجه نموده و در مقابل جنب و جوش و بازیگوشی او گرچه مشکلاتی به همراه داشته باشد، صبر و حوصله به خرج دهند. حضرت کاظم صلی الله علیه و آله فرمود:شیطنت و بازیگوشی فرزند، در دوران کودکی امری پسندیده و مطلوب است و موجب می شود در بزرگسالی دارای شخصیتی آرام و خویشتن دار گردد. شلوغی و شیطنت یک کودک یک حالت طبیعی در بچه هاست ؛ والدین نباید آن را غیرطبیعی و دور از انتظار فرض کنند و با شدت و تندی از آن جلوگیری نمایند؛ بلکه در این گونه موارد باید رفتاری کاملا ملایم و همراه با بردباری و مدارا در پیش گرفت . نقش رسانه های گروهی در تعلیم وتربیت دو موضوع ، نقش رسانه های گروهی را به عنوان یک عامل تربیت از سایر عوامل ممتاز می کند، یکی جذابیت و گیرایی پیام و دیگری گستردگی و فراگیر بودن آن است . بی تردید امروزه در رقابت جاذبه مدارس و نظامهای آموزشی نمی توانند خود را به پای صدا وسیما مطبوعات ، کتاب و نظایر آنها برسانند. جاذبه رنگ وتصویر وجلوه های بدیع هنری ، تلویزیون را به با نفوذترین و پربیننده ترین عامل ، تبدیل کرده است . ولی همه اینها، گرچه جنبه های قوت و مثبت این عامل را اثبات میکند، در کنار آن به جهت ساختار آن ، زمینه انحراف و لغزش از اهداف تربیتی نیز به شدت وجود دارد. بازی های رایانه بازی هایرایانه ای امکان ایجاد فرصت هایی را دارند که مکمل بازی های واقعی کودکان در عالم واقع باشند؛ زیرا بازی های کامپیوتری قواعدی دارند که در محدوده خاص به بچه ها امکان انتخاب می دهند و به بچه ها کمک می کنند که ضرورت قواعد و علت آن را درک کنند. ایفای نقش فرصت دیگری است که بازیها ایجاد می کنند و توانایی داوری درباره کار آمدی نقش را فراهم می کند . نقش بازی در روند رشد جسمانی و روحی روانی کودکان انکارناپذیر است. برخی ازمحققان معتقدند، بازی های رایانه ای در عین اینکه می تواند برای کودکان مضر باشد، می تواند در سلامتی آنها نیز موثر واقع شود . بعضی ها معتقدند که چنین بازی هایی حتی می تواند موثرتر از مدرسه واقع شود . چون در چنین بازی هایی کودکان باید یا از دست دشمن فرار کنند یا گنج پنهانی را پیدا کنند و درواقع مجبور به تصمیم گیری سریع و قاطع هستند . اما خیلی کم اتفاق می افتد که کودکان در کلاس مجبور به تصمیم گیری های این چنینی شوند . جی‌ که یک نویسنده درمورد مسائل آموزشی بازی های رایانه است،‌می گوید‌: این بازیها به دانش آموزان ابتدایی تجربه های زیادی را یاد می دهد . در پرتو رشد علوم وفن آوری، خلاقیت بشر و همچنین محدودیت های زیست محیطی جوامع بشری، بازی های رایانه ای امروزه گسترش فزاینده یافته اند.به گونه ای که در نقاط مختلف جهان و در همه سطوح سنی، افراد با این نوع بازی ها آشنا هستند. بازی هایی که مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و امکان بازی با فرد یا افراد در آنسوی مرزها را فراهم کرده است.بازی های رایانه ای بدون فعالیت بدنی انجام می گیردو منحصراً به برنامه ای تدوین شده و فعالیتی ذهنی وابسته هستند.درموقعیت کنونی باطیف گسترده این بازی ها و تنوع گروه های درگیر، بررسی علمی و دقیق این بازی ها ضرورت دارد. پیشرفت کیفیتی این بازی ها به فاصله کوتاهی در ایران رواج بافته و بازار اسباب بازی و لوازم سمعی و بصری را به تسخیر خود درآورده است . این بازی ها با استفاده از تصاویر پرتحرک و صداهای مهیج ، دنیایی از هیجان را به این انسانهای تشنه جنب وجوش ارزانی می کند و همین جذبه ، روح و جسم آنان را مطیع خود می سازد و به عالمی از تخیلات می برد که خود را محور و قهرمان اصلی ماجرا می پندارند. محاسن بازی ها ی رایانه ای 1-یادگیری را آسان و توجه بچه ها را جلب می کند. 2- با رایانه هرچند بارکه بخواهند، می توانند موضوعی را ببینند و مرور کنند. 3- برنامه ها بسیار متنوعی هستندکه به کودکان امکان می دهد تا نقاشی ها یا داستانهایی را خلق کنند ، ویا بازی هایی هستند که کودکان را به تاریخ یا جغرافیا علاقه مند می کند. 4- برنامه آموزشی به کودکان کمک می کند تا مهارت هایی را تمرین کنند. 5- کودک بدون کثیف کردن لباسها و اطراف می تواند به راحتی نقاشی بکشد و رنگها را عوض کند. مثلا اگر از رنگ سبز لباس نقاشی اش خوشش نیامد به رایانه می گوید رنگ قرمز کن ، رنگ قرمز رضایت او را فراهم نکرد رنگ آبی و... 6- بازی ها رایانه ای بچه ها را وارد دنیایی می کند که کنترلش در دست آنهاست و به همین دلیل آنها از این بازی لذت می برند. 7- باعث هماهنگی چشم و دست وپرورش عضلات ظریف کودک می شود. معایب بازی ها رایانه الف ) آسیبهای جسمانی چشمان فرد به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه نمایش رایانه به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچارعوارض می گردد. چون کودک ساعتها در یک وضعیت ثابت می نشیند ، ستون فقرات و استخوان بندی او دچارمشکل می شود. همچنین احساس سوزش و سفت شدن گردن ، کتف ها و مچ دست از دیگر عوارض کار نسبتاً ثابت و طولانی مدت با رایانه است . پوست فرد در معرض مداوم اشعه هایی قرار می گیرد که از صفحه رایانه پخش می شود. ب ) آسیبهای روانی – تربیتی ا- تقویت حس پرخاشگری مهمترین مشخصه بازی ها رایانه ای حالت جنگی اکثر آنهاست و این که فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد ، استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و ستیزه جو بار می آورد. خشونت مهمترین محرکه ای است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازی ها کامپیوتری به حد افراط از آن استفاده می شود. 2- انزواطلبی کودکانی که به طور مداوم با این بازی ها درگیرند درونگرا می شوند، در جامعه ، منزوی و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان می گردند. روحیه انزواطلبی باعث می شودکه کودک از گروه همسالان جدا شود و این خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری ها دیگر است . ج) تنبل شدن ذهن دراین بازی ها به دلیل این که کودک و نوجوان با ساختنی ها و برنامه های دیگران به بازی می پردازد و کمتر قدرت دخل و تصرف در آنها پیدا می کند اعتماد به نفس او در برابر ساختنی ها و پیشرفت دیگران متزلزل می شود. تصور بیشتر خانواده ها این است که در بازی ها رایانه ای فرد در بازی مداخله فکری مداوم دارد. اما این مداخله، فکری نیست بلکه این بازی ها سلولهای مغزی را گول می زنند و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت کودک را حرکت می دهند . ماهر چه دراین مسیر حرکت کنیم و بازی ها را گسترش دهیم، انسانهایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سر خورده ، افسرده، غیر متحرک وغیرسازنده هستند و خود اتکایی آنها بسیار کم خواهد بود و ابتکار عمل نخواهند داشت. درحالی که برای جامعه ، نیاز به انسانهایی خلاق ، مبتکر و متفکر داریم. د) تاثیر منفی در روابط خانوادگی با توجه به این که زندگی درکشور ما نیز به طرف ماشینی شدن پیش می رود و در بعضی خانواده ها زن و مرد شاغل هستند و یا بعضی ازمردان بیش از یک شغل دارند خود به خود روابط عاطفی و درکنار هم بودن خانواده کمتر شده وعده زیادی ازاین وضع و وجود تلویزیون به عنوان جعبه جادویی که باعث سرد شدن روابط خانوادگی شده ناراضی هستند ؛ حال جعبه جادویی دیگری با جاذبه ی سحر آمیزتری به نام رایانه ،مشکلات را دوچندان کرده است. و) افت تحصیلی به دلیل جاذبه مسحور کننده این بازی ها، بچه ها وقت و انرژی زیادی را صرف بازی با آن می کنند. توصیه برای عصبانیت کودکان علت خشونت و ریشه تمرد و عصیان و فریادهای مخالف ، ممکن است گرسنگی ، تشنگی ، برهنگی و نداشتن پوشاک ، نیازمندی و فقر، خستگی ، نداشتن امنیت ، سردرگمی و از همه مهمتر، احساس از دست رفتن شخصیت و نابودی عزت و هویت افراد باشد. حرکات ناشایست کودکان و نونهالان نیز ریشه و علتی دارد که یکی از آنها اتخاذ روشهای تربیتی غلک توسط والدین باشد. دیل کارنگی روان‌شناس معروف آمریکایی نیز می‌نویسد: (تداوم خشم و غضب در مزاج و قلب آدمی، اثر سوء می‌گذارد و بسیاری از بیماری‌های درونی و امراض بر اثر خشم‌های پی‌در پی و زیاده از حد طبیعی است).[3] در اینجا توجه به چند توصیه ضروری است: 1- باید دقت کنید که چه اموری معمولاً باعث ناراحتی او می‌شود. حتی‌الامکان از پدید آمدن آن امور جلوگیری کنید . 2- سعی کنید در محیط خانه شرایط آرامش و تفریح سالم برای او فراهم شود. 3-از درخواست‌هایی که در برابر آن ناتوان است خودداری کنید. 4- در موقع ناراحتی او هرگز به بحث و مشاجره نپردازید. 5-عدم توجه افراطی به کودک. 6-ترغیب و تشویق به فغالیت های ورزشی. 7- عدم تمسخر وی در خلوت ویا حضور دیگران. 8-جلوگیری از بازی های خشونت آمیز. 9-پرهیز از مشاهده صحنه های خشونت آمیز. 10-کنترل پرخاشگری آنان تا به صورت عادت در نیاید. نویسنده: رضا وظیفه مند پی نوشت ها: -[1] مستدرک الوسائل ، ج 2، ص 625. [2]- تحف العقول ، ص 322. [3] -آیین کامیابی، ص 233
عنوان سوال:

پسر 6 ساله ام بسیار با هوش و عموما منطقی و قانع است با توجه به طرز تفکر و ترسی که من به عنوان مادر از اجتماع دارم هرگز اجازه نداده ام با کودکان بزرگتر بالاخص در خیابان البته غیر از مهد کودک بازی کند و تنها سرگرمی اش گاها پارک و پلی استیشن و کارتون بوده فرزندم به بازی های تهاجمی علاقه دارد زود عصبانی می شود میل به کتک زدن برادر هفت ماهه اش البته نه به شدت را دارد حتی نمی دانم در چه مدرسه ای ثبت نامش کنم غیر انتفاعی با محیطی کوچک یا یک مدرسه دولتی لطفا راهنمایی ام کنید.


پاسخ:

پسر 6 ساله ام بسیار با هوش و عموما منطقی و قانع است با توجه به طرز تفکر و ترسی که من به عنوان مادر از اجتماع دارم هرگز اجازه نداده ام با کودکان بزرگتر بالاخص در خیابان البته غیر از مهد کودک بازی کند و تنها سرگرمی اش گاها پارک و پلی استیشن و کارتون بوده فرزندم به بازی های تهاجمی علاقه دارد زود عصبانی می شود میل به کتک زدن برادر هفت ماهه اش البته نه به شدت را دارد حتی نمی دانم در چه مدرسه ای ثبت نامش کنم غیر انتفاعی با محیطی کوچک یا یک مدرسه دولتی لطفا راهنمایی ام کنید.

با سلام ابتدا از توجه و اهتمامتان به تربیت فرزندان تشکر و آن را تحسین می کنیم ولی توجه داشته باشید که حساسیت بیش از اندازه همانند تربیت بد مضر است . به هر حال مطالب زیر تقدیم می شود و نسبت به انتخاب مدرسه هم مهم محیط و مربیان هستند دولتی و غیر دولتی در انتخاب موثر نیست باید مدیران و مربیان تربیت یافته و با انگیزه دینی و الهی با فرزندتان کار کنند و برنامه ی مدرسه مطابق با معیارهای دینی و اسلامی و علمی دقیق باشد لذا مطالعه ی مطالب زیر توصیه می شود.
در نظر اسلام ادب و تربیت فرزندان از تأمین حوایج جسمانی آنان ارزنده تر است .
علی علیه السلام می فرمود:(( ما نحل والد ولدا نحلا فضل من ادب حسن .))[1]
تربیت کودک فریضه مذهبی است که مانند ادای یک فریضه مذهبی موجب اجر و پاداش در پیشگاه خداوند است و پرورش های ناپسند مانند ترک واجب یا ارتکاب گناه می ماند. امام صادق علیه السلام فرمود:
(( و تجب للولد علی والده ثلاث خصال : اختیاره لوالدته و تحسین اسمه و المبالغة فی تاءدیبه .))[2]
در این حدیث نیز امام صادق علیه السلام مراقبت شدید پدران را در تربیت فرزندان از حقوق واجب آنان دانسته است .
خانواده به منزله اولین مدرسه تربیت کودک است که ایجاد شرایط مساعد در ﺁن به عهده پدر و مادر می باشد .
یکی ازعواملی که در تربیت,از جنبه اساسی و تعیین کننده ای برخوردار است ، محیط آموزشی یا مدرسه است که معلم ، چهره شاخص و نماینده برجسته آن است . آنچه در فرایند تعلیم و تربیت به متعلم انتقال می یابد، تنها معلومات و مهارتهای معلم نیست ، بلکه تمام صفات ، خلقیات ، حالات نفسانی و رفتار ظاهری او نیز به شاگردان منتقل میشود. بر همین اساس بود که بزرگان و اندیشه وران در انتخاب استاد، نهایت دقت و باریک بینی را مبذول می کردند و تأمل و سؤ ال در یافتن معلم اخلاق به اوج خود می رسید.
به لحاظ این که امر تربیت و تعلیم یک چنین موجود با عظمت ، پیچیده ، دارای استعداد و خلاقیت های بی انتها در زندگی بر عهده والدین، مدارس و مربیان ﺁموزش وپرورش می باشد، بنابراین باید یک مربی کامل و شایسته شرایط و صفاتی را دارا باشد، تا بتواند نسل نو را در رسیدن به قله های رفیع افتخار و در مسیر شکوفایی و سعادت به پیش برده و به اهداف عالی تربیتی رهنمون شود.
انسان موجودی چند بعدی است لذاتربیت مطلوب ، مستلزم معرفت به همه ابعاد موجودی وی است .غفلت والدین، مربیان و معلمان ازیک یا برخی از ابعاد، به همان میزان بر حاصل و نتیجه عمل تاءثیر نامطلوب می گذارد.
صفات و ویژگی های والدین و مربیان شایسته :
1. نرمخو و مهربان
تمام پیامبران الهی درطریق هدایت، شیوه ملایمت و خوش خلقی اولین حربه آنان بوده است . تاریخ و تجربه گواهی می دهد که مربی موفق کسی است که بتواند با رفتاری خوش و چهره ای گشاده دل متربیان را صید کرده و آنان را به سوی سجایای پسندیده و مطلوب هدایت نموده و لغزش ها و خطاهای آنان را اصلاح نماید.
درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
2. رفتار مطابق گفتار
والدین و مربیان اگر به گفته های خویش جامعه عمل بپوشانند، بهترین ، موثرترین و پرثمرترین شیوه را در تربیت به کار گرفته و به طور غیرمستقیم و ناخودآگاه متربیان را تحت تاثیر قرار داده اند.
پندها و نصیحت های مربیان و والدین زمانی ، بر فرزندان موثر واقع خواهد شد، که آنان هر یک نمونه ای عملی از آن توصیه ها باشند، و گفتار خویش را با عمل هماهنگ سازند.
3. اخلاص و ایمان به اهداف تربیت
اگر مربی به این صفت دارا باشد هیچ گاه از کار تعلیم و تربیت خسته نمی شود. پدر و مادری که مخلصانه و با جان و دل دوستدار تعالی و رشد فرزند خویش ‌ هستند از مشکلات طاقت فرسا و موانع تربیت هراسی به دل راه نمی دهند. اولیاء و مربیانی که به خاطر رضای خدا و با خلوص نیت امر تربیت را انجام می دهند منتظر تحسین و خوش آمد دیگران باقی نمی مانند، آنان هرگونه سختی ، محرومیت و ناملایمات را به جان خریده و راه پیچیده و پرمشقت تربیت را دنبال می کنند.
4. عشق به تربیت
اگر مهم ترین دغدغه های والدین و مربیان، کشاندن کودکان به مسیر صحیح زندگی و تربیت باشد و در این راه با جدیت تمام استقامت داشته و پشتکار به خرج دهند، مسلم است که ثمره شیرین زحمات خود را در آینده نه چندان دور خواهند چشید و نتیجه تلاش آنان در وجود فرزندانی شایسته و کارآمد متبلور خواهد شد
5. خوش گفتاری
ارتباط گفتاری بهترین و راحت ترین و کم هزینه ترین وسیله تربیتی است که اگر با موازین درست انجام شود بهره های خوبی را نصیب مربیان و والدین خواهد نمود.
به کار بردن کلمات احترام آمیز و دلنشین در برخورد با متربیان ،تاثیر فوق العادهای در جذب و انعطاف طرف ﺁنها دارد.
6. تداوم دانش و آگاهی
پدران ، مادران و متولیان امر تربیت در جامعه ، گذشته از اینکه آگاهی های لازم را باید در مسائل تربیتی و روانشناختی متربیان داشته باشند، لازم است با گذشت زمان ، با روش ها و فنون جدید تربیتی آشنا شوند، تا در تادیب و پرورش نونهالان از زمان خود عقب تر نمانند.
7. اعتدال و پرهیز از شیوه های ناشایست
اعتدال در به کارگیری روش های تربیتی از جمله صفاتی است که باید یک مربی آن را رعایت نماید، زیرا هر چیزی هر قدر زیبا و شیرین و دوست داشتنی باشد، افراط در آن موجب می شود دیگران دلزده شده و از آن نوعی نفرت داشته باشند. مربی نبایددر اعمال روش های تربیتی به ویژه در تربیت دینی زیاده روی نموده و از دایره اعتدال بیرون رود، برای این که در این صورت نتیجه عکس خواهد گرفت.
سعدی می نویسد:
ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن خواندی ، صاحب دلی بر او بگذشت و گفت : تو را مشاهره چند است ؟! گفت : هیچ ؟ گفت : پس چندین زحمت به خود چرا می دهی ؟ گفت : از بهر خدا می خوانم . گفت : از بهر خدا مخوان .
گر تو قران بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی
8. استقامت و پشتکار
در کار تربیت ، یک مربی ممکن است با انواع مشکلات و موانع روبرو شود، ناسازگاری فرزندان ، بیماری های گوناگون ، همسران ناموافق ، مشکلات شغلی ، و اختلالات روانی اعضای خانواده و ده ها نمونه دیگر، ممکن است برای یک پدر یا مادر و یا سایر مربیان ، به وجود آید، در این گونه موارد سزاوار است که آنان با بردباری ، حوصله ، استقامت و پشتکار این موانع را تحمل نموده و به اهداف والای تربیت بیندیشند و چنان که گفته اند:
مرد آن است که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیاب باشد
9. سعه صدر و عذرپذیری
مربیان موفق می دانند که کودک از روی ناآگاهی اشتباهاتی انجام می دهد، نوجوان در اثر غرور در رفتارهای غلط خود پافشاری می کند، در برخی کودکان و نوجوانان ناهنجاری هایی از قبیل شرارت ، خشونت و عصبانیت دیده می شود. اما بعد از مدت کوتاهی این حالت برطرف شده آنان متوجه خطای خود می شوند و با زبان حال یا زبان قال عذرخواهی می کنند.
در این حالات باید مربیان آگاه ، با سعه صدر خطاهای آنان را نادیده گرفته و از اشتباه آنان چشم پوشی کنند.
شیوه های تربیت
از مهم ترین دغدغه های مربیان و متولیان امر تربیت ، یافتن راهکارهای صحیح و روش های بدیع و کارآمد در مسئله تربیت می باشد. دانشمندان علوم تربیتی از دیر زمان در فکر این بوده اند که چه روش هایی در تربیت نسل آینده بشریت موثرتر، عمیق تر و کارآمدتر می باشد. چرا که شناختن روش های عملی و راهکارهای تاثیرگذار در فرزند پروری نقش حیاتی دارد.
آنچه در این میان توجه همگان را به خود جلب می کند، ارائه کاملترین ، سالم ترین و اطمینان بخش ترین روش های تربیتی است که به نحو مطلوب فرزندان را به هدف نهایی تربیت انسان ، رهنمون گشته و بشر را در رسیدن به فلاح و رستگاری و کمال مطلوب ، که همان قرب به خدا است یاری نماید.در فرزند پروری ، بهره گرفتن از تمایلات فطری کودکان بیشترین ثمره را خواهد داشت .
ایجاد محیطی پرنشاط و دل انگیز
از جمله مواردی که می توان از زمینه های تربیت به حساب آورد این است که محیط تربیت باید فضای پرنشاط و دل انگیزی باشد، تا بتوان فرزندانی شایسته را تربیت نموده و به قله های رفیع افتخار و سعادت رساند. اساسا بچه ها بر اساس ‌ فطرت خدادادی خویش ، نیازمند گرمترین ابراز محبت ها و پرنشاطترین کانون های خانوادگی هستند، آنان دوست دارند که در آغوش مهربانی ها و عطوفت ها جای بگیرند زیرا شاکله شخصیت فرزندان آمیزه ای از محبت خواهی و شادی طلبی است.
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\ رابرت وایت\ میگوید: (ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ). بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود.
تعریف بازی
به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.
نقش بازی در رشد اجتماعی کودک
موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقررات آشنا می شود. همانند سازی با بزرگسالان را می آموزد. با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آنرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افراد ضعیف را می آموزد.
نقش بازی در رشد عاطفی کودک
نیاز به برتری جویی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند. ( برون نگری) کودک را افزایش می دهد. نقش بازی در رشد جسمی کودک : موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کودک می شود. نیرو و انرژی بدن را به بهترین شکل مصرف می کند. کودک به توانمندی های فکری و بدنی خود آگاهی پیدا می کند.
نقش بازی در رشد ذهنی کودک
در یادگیری زبان نقش بسزایی دارد. در رشد هوشی کودک بسیار مؤثر است. با مفاهیم ساخت، فضا و شکل آشنا می شود. رفتارهای هوشمندانه کودک تقویت می شود. موقعیت استفاده از قوه تخیل در کودک به وجود می آید. زمینه بهتری برای تفکر فراهم می کند. انواع بازی ها: کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگیهای خود، بازیهای مختلفی را تجریه می کنند.
عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارند عبارتند از :
تفاوتهای فردی، میزان سلامتی، سطح رشد جسمی و حرکتی، بهره هوشی، جنسیت، خلاقیت، فرهنگ خانواده و موقعیت جغرافیایی بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود:
1- بازی های جسمی : از قدیمی ترین نوع بازیهاست، به ابزار مخصوص نیازمند است ، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای ناآرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد.
2- بازی های تقلیدی : کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترین شخصیت ها برای شروع ایفای نقش ، والدین، برادران ، خواهران و دوستان هستند. کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند. در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند، در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شد با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های واقعی زندگی.
3- بازی های نمایشی : کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و وسایل مخصوص آنها نیز استفاده می کند، مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده، عینک او را به چشم می زند و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود.
4- بازی های نمادی: زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیرممکن می بیند، نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان می کند. برای مثال بر تکه ای چوب سوار شده، این طرف و آن طرف می رود، مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند. این نوع بازی ها یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شوند.
5- بازی های آموزشی : مهمترین وسیله آموزش کودک ، استفاده از وسایل بازی مناسب است، مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آنها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه ی کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیت های موجود زندگی می توان استفاده کرد. بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند، به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را او تعیین کند.
6- بازی های خلاقیتی : کودک از طریق به وجود آوردن چیزی، عقاید و احساساتش را اظهار می کند ، مانند نقاشی، موسیقی ، خمیربازی، شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان شعر و نمایشنامه بنویسد.
توصیه هایی برای والدین :
1- به بازی کودکان اهمیت دهیم، زیرا زندگی آنها در بازی، شکل واقعی به خود می گیرد.
2- تلاش کنیم تا بازیهای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای خانواده باشد.
3- با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم.
4- در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم.
5- با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره نوجوانی را ببندیم.
6- کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند.
7- برای متوقف کردن بازی از امر و نهی استفاده نکنیم.
8- با توجه به روحیه ی کنجکاو کودک، به گونه ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد.
9- مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی نشود.
10- در انتخاب نوع بازی، به سن ، جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم.
11- نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد( به ویژه بازی های رایانه ای).
12- برای انتخاب الگوهای صحیح، زمینه مناسبی را برای بازی های تقلیدی کودکانمان فراهم نماییم.
13- از محدود کردن کودک در هنگام بازی بپرهیزیم.
14- وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم
15- آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیرمستقیم به آنها بیاموزیم.
16- به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم، زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آنها در بازی منعکس می شود.
17- برای انتخاب همبازی های خوب، فرزندمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم، زیرا رفتارهای یک همبازی خود تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت.
18- اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباب بازی (ماشین ، عروسک و ...) بسازیم، ارتباط عاطفی میان ما و کودکانمان تقویت خواهد شد.
19- برای تقویت حس همکاری و مسؤولیت پذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی، اسباب بازی های خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت.
20- از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کنند، زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود.
21- اسباب بازی گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفیدی نباشد. هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد. وسایل بازی جورکردنی، پازل ها، خمیربازی، گل رس و .... اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند.
22- اگر کودکان در هنگام بازی با هم اختلاف پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آنها را از هم جدا کنیم و هرگز از یکی از طرفین ، جانبداری نکیم.
23- در محیط های بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها، اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند، از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم.
24- از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه (نوجوانان و جوانان) اکیداً جلوگیری کنیم.
25- کودکان همواره نیازمند بازی هستند، پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم.
26- کودکان باید به مجموعه ای از بازی های جسمی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازی ها را انجام می دهند(مثلاً بازی های رایانه ای) از رشد اجتماعی، جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آنها افزایش می یابد. آخر اینکه : ( بازی دنیای کودکان است، با دنیای کودکان بازی نکنید. )
همبازی شدن با کودک
کودکان و نوجوانان از بازی و ورزش لذت می برند و به این وسیله ضمن آشنایی با جهانی که در آن زندگی می کنند، رشد یافته و فرصت های مناسبی را برای ابراز عواطف و احساسات خود می یابند. همبازی شدن والدین و بزرگترها با آنان در ایجاد خودباوری در وجود آنان نقش مهمی دارد.
کودک بسیاری از مهارت های فردی و اجتماعی مورد نیاز برای زندگی آینده خود را از طریق همین بازیهایی که به نظر بسیاری بی اهمیت جلوه می کند می آموزد. اهمیت بازی در آموزش کودکان تا اندازه ای است که بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت سفارش می کنند، مطالب آموزشی در کلاسهای درس از طریق بازی آموزش داده شود و نتایج حاصله گویای موفقیت استفاده از این شیوه است علاوه بر بازیهای سنتی، برخی نتایج تحقیقات درباره بازیهای رایانه ای حاکی از آن است که این بازیها نیز منابع خوبی برای آموزش و یادگیری هستند و استفاده گروهی از بازیهای آموزشی تاثیر مثبت در پیشرفت تحصیلی و روابط اجتماعی کودکان دارد از سوی دیگر این بازیها می تواند به طور غیرمستقیم مهارتهایی را به کودک بیاموزند که باعث موفقیت های بزرگ کودکان ما در زمینه های شغلی و تجاری شود.
باید مربیان به ویژگی های نونهالان توجه نموده و در مقابل جنب و جوش و بازیگوشی او گرچه مشکلاتی به همراه داشته باشد، صبر و حوصله به خرج دهند. حضرت کاظم صلی الله علیه و آله فرمود:شیطنت و بازیگوشی فرزند، در دوران کودکی امری پسندیده و مطلوب است و موجب می شود در بزرگسالی دارای شخصیتی آرام و خویشتن دار گردد. شلوغی و شیطنت یک کودک یک حالت طبیعی در بچه هاست ؛ والدین نباید آن را غیرطبیعی و دور از انتظار فرض کنند و با شدت و تندی از آن جلوگیری نمایند؛ بلکه در این گونه موارد باید رفتاری کاملا ملایم و همراه با بردباری و مدارا در پیش گرفت .
نقش رسانه های گروهی در تعلیم وتربیت
دو موضوع ، نقش رسانه های گروهی را به عنوان یک عامل تربیت از سایر عوامل ممتاز می کند، یکی جذابیت و گیرایی پیام و دیگری گستردگی و فراگیر بودن آن است . بی تردید امروزه در رقابت جاذبه مدارس و نظامهای آموزشی نمی توانند خود را به پای صدا وسیما مطبوعات ، کتاب و نظایر آنها برسانند. جاذبه رنگ وتصویر وجلوه های بدیع هنری ، تلویزیون را به با نفوذترین و پربیننده ترین عامل ، تبدیل کرده است . ولی همه اینها، گرچه جنبه های قوت و مثبت این عامل را اثبات میکند، در کنار آن به جهت ساختار آن ، زمینه انحراف و لغزش از اهداف تربیتی نیز به شدت وجود دارد.
بازی های رایانه
بازی هایرایانه ای امکان ایجاد فرصت هایی را دارند که مکمل بازی های واقعی کودکان در عالم واقع باشند؛ زیرا بازی های کامپیوتری قواعدی دارند که در محدوده خاص به بچه ها امکان انتخاب می دهند و به بچه ها کمک می کنند که ضرورت قواعد و علت آن را درک کنند. ایفای نقش فرصت دیگری است که بازیها ایجاد می کنند و توانایی داوری درباره کار آمدی نقش را فراهم می کند .
نقش بازی در روند رشد جسمانی و روحی روانی کودکان انکارناپذیر است. برخی ازمحققان معتقدند، بازی های رایانه ای در عین اینکه می تواند برای کودکان مضر باشد، می تواند در سلامتی آنها نیز موثر واقع شود . بعضی ها معتقدند که چنین بازی هایی حتی می تواند موثرتر از مدرسه واقع شود . چون در چنین بازی هایی کودکان باید یا از دست دشمن فرار کنند یا گنج پنهانی را پیدا کنند و درواقع مجبور به تصمیم گیری سریع و قاطع هستند . اما خیلی کم اتفاق می افتد که کودکان در کلاس مجبور به تصمیم گیری های این چنینی شوند . جی‌ که یک نویسنده درمورد مسائل آموزشی بازی های رایانه است،‌می گوید‌: این بازیها به دانش آموزان ابتدایی تجربه های زیادی را یاد می دهد .
در پرتو رشد علوم وفن آوری، خلاقیت بشر و همچنین محدودیت های زیست محیطی جوامع بشری، بازی های رایانه ای امروزه گسترش فزاینده یافته اند.به گونه ای که در نقاط مختلف جهان و در همه سطوح سنی، افراد با این نوع بازی ها آشنا هستند. بازی هایی که مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و امکان بازی با فرد یا افراد در آنسوی مرزها را فراهم کرده است.بازی های رایانه ای بدون فعالیت بدنی انجام می گیردو منحصراً به برنامه ای تدوین شده و فعالیتی ذهنی وابسته هستند.درموقعیت کنونی باطیف گسترده این بازی ها و تنوع گروه های درگیر، بررسی علمی و دقیق این بازی ها ضرورت دارد.
پیشرفت کیفیتی این بازی ها به فاصله کوتاهی در ایران رواج بافته و بازار اسباب بازی و لوازم سمعی و بصری را به تسخیر خود درآورده است .
این بازی ها با استفاده از تصاویر پرتحرک و صداهای مهیج ، دنیایی از هیجان را به این انسانهای تشنه جنب وجوش ارزانی می کند و همین جذبه ، روح و جسم آنان را مطیع خود می سازد و به عالمی از تخیلات می برد که خود را محور و قهرمان اصلی ماجرا می پندارند.
محاسن بازی ها ی رایانه ای
1-یادگیری را آسان و توجه بچه ها را جلب می کند.
2- با رایانه هرچند بارکه بخواهند، می توانند موضوعی را ببینند و مرور کنند.
3- برنامه ها بسیار متنوعی هستندکه به کودکان امکان می دهد تا نقاشی ها یا داستانهایی را خلق کنند ، ویا بازی هایی هستند که کودکان را به تاریخ یا جغرافیا علاقه مند می کند.
4- برنامه آموزشی به کودکان کمک می کند تا مهارت هایی را تمرین کنند.
5- کودک بدون کثیف کردن لباسها و اطراف می تواند به راحتی نقاشی بکشد و رنگها را عوض کند. مثلا اگر از رنگ سبز لباس نقاشی اش خوشش نیامد به رایانه می گوید رنگ قرمز کن ، رنگ قرمز رضایت او را فراهم نکرد رنگ آبی و...
6- بازی ها رایانه ای بچه ها را وارد دنیایی می کند که کنترلش در دست آنهاست و به همین دلیل آنها از این بازی لذت می برند.
7- باعث هماهنگی چشم و دست وپرورش عضلات ظریف کودک می شود.
معایب بازی ها رایانه
الف ) آسیبهای جسمانی
چشمان فرد به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه نمایش رایانه به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچارعوارض می گردد.
چون کودک ساعتها در یک وضعیت ثابت می نشیند ، ستون فقرات و استخوان بندی او دچارمشکل می شود. همچنین احساس سوزش و سفت شدن گردن ، کتف ها و مچ دست از دیگر عوارض کار نسبتاً ثابت و طولانی مدت با رایانه است .
پوست فرد در معرض مداوم اشعه هایی قرار می گیرد که از صفحه رایانه پخش می شود.
ب ) آسیبهای روانی – تربیتی
ا- تقویت حس پرخاشگری
مهمترین مشخصه بازی ها رایانه ای حالت جنگی اکثر آنهاست و این که فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد ، استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و ستیزه جو بار می آورد.
خشونت مهمترین محرکه ای است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازی ها کامپیوتری به حد افراط از آن استفاده می شود.
2- انزواطلبی
کودکانی که به طور مداوم با این بازی ها درگیرند درونگرا می شوند، در جامعه ، منزوی و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان می گردند. روحیه انزواطلبی باعث می شودکه کودک از گروه همسالان جدا شود و این خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری ها دیگر است .
ج) تنبل شدن ذهن
دراین بازی ها به دلیل این که کودک و نوجوان با ساختنی ها و برنامه های دیگران به بازی می پردازد و کمتر قدرت دخل و تصرف در آنها پیدا می کند اعتماد به نفس او در برابر ساختنی ها و پیشرفت دیگران متزلزل می شود.
تصور بیشتر خانواده ها این است که در بازی ها رایانه ای فرد در بازی مداخله فکری مداوم دارد. اما این مداخله، فکری نیست بلکه این بازی ها سلولهای مغزی را گول می زنند و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت کودک را حرکت می دهند . ماهر چه دراین مسیر حرکت کنیم و بازی ها را گسترش دهیم، انسانهایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سر خورده ، افسرده، غیر متحرک وغیرسازنده هستند و خود اتکایی آنها بسیار کم خواهد بود و ابتکار عمل نخواهند داشت. درحالی که برای جامعه ، نیاز به انسانهایی خلاق ، مبتکر و متفکر داریم.
د) تاثیر منفی در روابط خانوادگی
با توجه به این که زندگی درکشور ما نیز به طرف ماشینی شدن پیش می رود و در بعضی خانواده ها زن و مرد شاغل هستند و یا بعضی ازمردان بیش از یک شغل دارند خود به خود روابط عاطفی و درکنار هم بودن خانواده کمتر شده وعده زیادی ازاین وضع و وجود تلویزیون به عنوان جعبه جادویی که باعث سرد شدن روابط خانوادگی شده ناراضی هستند ؛ حال جعبه جادویی دیگری با جاذبه ی سحر آمیزتری به نام رایانه ،مشکلات را دوچندان کرده است.
و) افت تحصیلی
به دلیل جاذبه مسحور کننده این بازی ها، بچه ها وقت و انرژی زیادی را صرف بازی با آن می کنند.
توصیه برای عصبانیت کودکان
علت خشونت و ریشه تمرد و عصیان و فریادهای مخالف ، ممکن است گرسنگی ، تشنگی ، برهنگی و نداشتن پوشاک ، نیازمندی و فقر، خستگی ، نداشتن امنیت ، سردرگمی و از همه مهمتر، احساس از دست رفتن شخصیت و نابودی عزت و هویت افراد باشد.
حرکات ناشایست کودکان و نونهالان نیز ریشه و علتی دارد که یکی از آنها اتخاذ روشهای تربیتی غلک توسط والدین باشد.
دیل کارنگی روان‌شناس معروف آمریکایی نیز می‌نویسد: (تداوم خشم و غضب در مزاج و قلب آدمی، اثر سوء می‌گذارد و بسیاری از بیماری‌های درونی و امراض بر اثر خشم‌های پی‌در پی و زیاده از حد طبیعی است).[3]
در اینجا توجه به چند توصیه ضروری است:
1- باید دقت کنید که چه اموری معمولاً باعث ناراحتی او می‌شود. حتی‌الامکان از پدید آمدن آن امور جلوگیری کنید .
2- سعی کنید در محیط خانه شرایط آرامش و تفریح سالم برای او فراهم شود.
3-از درخواست‌هایی که در برابر آن ناتوان است خودداری کنید.
4- در موقع ناراحتی او هرگز به بحث و مشاجره نپردازید.
5-عدم توجه افراطی به کودک.
6-ترغیب و تشویق به فغالیت های ورزشی.
7- عدم تمسخر وی در خلوت ویا حضور دیگران.
8-جلوگیری از بازی های خشونت آمیز.
9-پرهیز از مشاهده صحنه های خشونت آمیز.
10-کنترل پرخاشگری آنان تا به صورت عادت در نیاید.
نویسنده: رضا وظیفه مند

پی نوشت ها:

-[1] مستدرک الوسائل ، ج 2، ص 625.

[2]- تحف العقول ، ص 322.

[3] -آیین کامیابی، ص 233





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین