در جشن عقد من و همسرم از عموهای ایشان فقط یکی از خانواده های عمویش حضور داشتند،در همان روز عقد بغض گلوی شوهرم رو گرفته بود و این من بودم که بهش دلداری دادم اما پس از مراسم همچنان بهش تبریک هم نگفته اند،در حال حاضر نامزدم از من انتظار دارد که بدون هیچ دعوتی به خانه عموهایش برویم اما من گفتم وقتی آنها یک تبریک هم نگفته اند دوست ندارم برویم اما او به من می گوید میخواهم ببینم خجالت می کشند یا نه ؟ من از شما یه راهنمایی میخواهم تا مشکلاتمون حل شود و آرامشی که با شوهرم انتظارش را داریم برسیم با تشکر.
در جشن عقد من و همسرم از عموهای ایشان فقط یکی از خانواده های عمویش حضور داشتند،در همان روز عقد بغض گلوی شوهرم رو گرفته بود و این من بودم که بهش دلداری دادم اما پس از مراسم همچنان بهش تبریک هم نگفته اند،در حال حاضر نامزدم از من انتظار دارد که بدون هیچ دعوتی به خانه عموهایش برویم اما من گفتم وقتی آنها یک تبریک هم نگفته اند دوست ندارم برویم اما او به من می گوید میخواهم ببینم خجالت می کشند یا نه ؟ من از شما یه راهنمایی میخواهم تا مشکلاتمون حل شود و آرامشی که با شوهرم انتظارش را داریم برسیم با تشکر. خواهر گرامی، خوشحالیم که به ما اعتماد کرده و سوالتان را با ما در میان گذاشته‌اید. امیدواریم بتوانیم همراه و راهنمای خوبی برای شما باشیم. متن ارسالیتان را با دقت خواندم و با خواندن آن وضعیتی را که در برخورد با خانواده شوهرتان با آن مواجه هستید را تا حدی درک کرده و خوب می دانم که خواه ناخواه ممکن است با برخوردهایی از سوی آنان رو به رو شوید که پایه منطقی ندارد و شما را بیازارد، امّا همیشه یک نکته کلیدی در زندگی یادتان باشد که ( با انتخاب صحیح برای ازدواج لزوماً قادر نخواهیم بود تا ابد در زندگی خود احساس خوشبختی نماییم، بلکه مسیر زندگی پیچ و خم های زیادی دارد که شایسته است با صبر و تحمّل و آشنایی با مهارت های مختلف زندگی بر مسائل آن فائق آییم). خواهر گرامی لحظه ای خودتان را جای بنده قرار دهید و سعی کنید همین سوال را از خودتان بپرسید، چه جوابی به این سوال می دادید؟ آیا پیشنهاد می کردید برای همیشه با عموهای شوهرتان قطع رابطه کنید و یا اینکه راه حل دیگری به نظر شما می رسید؟ قبل از خواندن جواب سوال می خواهم در این باره با دقت کافی تامل کنید. اکنون می خواهم به شما فرمول موفقیت در زندگی مشترک را که در تمام مشکلات، چالش ها و بگو مگو های همسران نقش اساسی دارد را به شما آموزش دهم. فرمولی که اگر زن و شوهر از آن استفاده کنند، هیچ گاه در زندگی خود با بن بست روبرو نمی شوند. به نظر شما این فرمول چیست؟ کدام روان شناس خانواده این فرمول را کشف کرده است؟ در کدام کتاب غربی به آن اشاره شده است؟ اما نه، من این فرمول را پس از سال ها مشاوره خانواده به دست آوردم اما نه در کتابها و نظریات روانشناسان غربی، بلکه در نهج البلاغه امام و پیشوای شیعیان جهان. لحظه ای خودتان را جای همسرتان قرار دهید.در شرائطی که همسرتان نسبت به رفتار اشتباه خانواده خود هیچ تقصیری ندارد، او چه انتظاری از شما دارد ؟ آیا او خودش هم از رفتار اقوام خود ناراحت نیست، پس چرا به شما اصرار می کند که به دیدن عموهایش بروید؟ آیا انتظار ندارد که برای استحکام بنیان خانواده، نشان دادن عشق و علاقه خود به او، غرورتان را زیر پا بگذارید و به دیدن عموهایش بروید؟ درست است! دقیقا همان انتظاراتی که برای تغییر روابط از همسرتان توقع دارید، او نیز همان توقعات را از شما دارد. شاه کلید آغاز حرکت اصلاحی در محیط خانواده سخن گهربار مولای متقیان امام علی علیه السلام است: (آنچه را که برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند.)[ نهج البلاغه، نامه 31.]پس همانطور که اگر چنین موضوعی برای شما اتفاق افتاده بود و اقوام نزدیک شما به مراسم ازدواج نمی آمدند انتظار داشتید همسرتان در این کار خیر پیشقدم شود، فرصت را از دست ندهید و با شوهرتان در مورد تصمیم درستی که گرفته است همکاری کنید. چند نکته: 1- به یاد داشته باشید تا آخر عمر نمی توانید با خانواده همسرتان قطع رابطه کنید، پس بهتر است خودتان با بزرگواری زمینه ارتباط با آنان را فراهم کنید. 2- اقوام انسان دست و بازوی انسان محسوب می شوند که در سختی ها به کمک به او می آیند؛ بنابراین انسان تحت هیچ شرایطی نباید آنان را از دست بدهد. 3- چنانچه احساس می کنید برخی از اقوام خانواده شوهرتان در زندگی شما دخالت می کنند، چاره آن قطع ارتباط با آنان نیست، بلکه باید با مدیریت رفتار آنان از آسیب دیدن زندگی مشترک خود جلوگیری کنید. 4- به یاد داشته باشید که حفظ خانواده مهم تر از آن است که بواسطه مسائل پیش پا افتاده آسیب ببیند، بنابراین از اشتباه خانواده شوهرتان گذشت کنید و این نکته را به او خاطر نشان شوید که فقط به دلیل عشق و علاقه ای که به او دارید، به دیدن خانواده او می روید. امیدوارم در تمام مراحل زندکی موفق و سر بلند باشید. باز با ما سخن بگوئید. محمد صادق آقاجانی
عنوان سوال:

در جشن عقد من و همسرم از عموهای ایشان فقط یکی از خانواده های عمویش حضور داشتند،در همان روز عقد بغض گلوی شوهرم رو گرفته بود و این من بودم که بهش دلداری دادم اما پس از مراسم همچنان بهش تبریک هم نگفته اند،در حال حاضر نامزدم از من انتظار دارد که بدون هیچ دعوتی به خانه عموهایش برویم اما من گفتم وقتی آنها یک تبریک هم نگفته اند دوست ندارم برویم اما او به من می گوید میخواهم ببینم خجالت می کشند یا نه ؟ من از شما یه راهنمایی میخواهم تا مشکلاتمون حل شود و آرامشی که با شوهرم انتظارش را داریم برسیم با تشکر.


پاسخ:

در جشن عقد من و همسرم از عموهای ایشان فقط یکی از خانواده های عمویش حضور داشتند،در همان روز عقد بغض گلوی شوهرم رو گرفته بود و این من بودم که بهش دلداری دادم اما پس از مراسم همچنان بهش تبریک هم نگفته اند،در حال حاضر نامزدم از من انتظار دارد که بدون هیچ دعوتی به خانه عموهایش برویم اما من گفتم وقتی آنها یک تبریک هم نگفته اند دوست ندارم برویم اما او به من می گوید میخواهم ببینم خجالت می کشند یا نه ؟ من از شما یه راهنمایی میخواهم تا مشکلاتمون حل شود و آرامشی که با شوهرم انتظارش را داریم برسیم با تشکر.

خواهر گرامی، خوشحالیم که به ما اعتماد کرده و سوالتان را با ما در میان گذاشته‌اید. امیدواریم بتوانیم همراه و راهنمای خوبی برای شما باشیم.
متن ارسالیتان را با دقت خواندم و با خواندن آن وضعیتی را که در برخورد با خانواده شوهرتان با آن مواجه هستید را تا حدی درک کرده و خوب می دانم که خواه ناخواه ممکن است با برخوردهایی از سوی آنان رو به رو شوید که پایه منطقی ندارد و شما را بیازارد، امّا همیشه یک نکته کلیدی در زندگی یادتان باشد که ( با انتخاب صحیح برای ازدواج لزوماً قادر نخواهیم بود تا ابد در زندگی خود احساس خوشبختی نماییم، بلکه مسیر زندگی پیچ و خم های زیادی دارد که شایسته است با صبر و تحمّل و آشنایی با مهارت های مختلف زندگی بر مسائل آن فائق آییم).
خواهر گرامی لحظه ای خودتان را جای بنده قرار دهید و سعی کنید همین سوال را از خودتان بپرسید، چه جوابی به این سوال می دادید؟ آیا پیشنهاد می کردید برای همیشه با عموهای شوهرتان قطع رابطه کنید و یا اینکه راه حل دیگری به نظر شما می رسید؟ قبل از خواندن جواب سوال می خواهم در این باره با دقت کافی تامل کنید.
اکنون می خواهم به شما فرمول موفقیت در زندگی مشترک را که در تمام مشکلات، چالش ها و بگو مگو های همسران نقش اساسی دارد را به شما آموزش دهم. فرمولی که اگر زن و شوهر از آن استفاده کنند، هیچ گاه در زندگی خود با بن بست روبرو نمی شوند. به نظر شما این فرمول چیست؟ کدام روان شناس خانواده این فرمول را کشف کرده است؟ در کدام کتاب غربی به آن اشاره شده است؟ اما نه، من این فرمول را پس از سال ها مشاوره خانواده به دست آوردم اما نه در کتابها و نظریات روانشناسان غربی، بلکه در نهج البلاغه امام و پیشوای شیعیان جهان. لحظه ای خودتان را جای همسرتان قرار دهید.در شرائطی که همسرتان نسبت به رفتار اشتباه خانواده خود هیچ تقصیری ندارد، او چه انتظاری از شما دارد ؟ آیا او خودش هم از رفتار اقوام خود ناراحت نیست، پس چرا به شما اصرار می کند که به دیدن عموهایش بروید؟ آیا انتظار ندارد که برای استحکام بنیان خانواده، نشان دادن عشق و علاقه خود به او، غرورتان را زیر پا بگذارید و به دیدن عموهایش بروید؟ درست است! دقیقا همان انتظاراتی که برای تغییر روابط از همسرتان توقع دارید، او نیز همان توقعات را از شما دارد. شاه کلید آغاز حرکت اصلاحی در محیط خانواده سخن گهربار مولای متقیان امام علی علیه السلام است:
(آنچه را که برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند.)[ نهج البلاغه، نامه 31.]پس همانطور که اگر چنین موضوعی برای شما اتفاق افتاده بود و اقوام نزدیک شما به مراسم ازدواج نمی آمدند انتظار داشتید همسرتان در این کار خیر پیشقدم شود، فرصت را از دست ندهید و با شوهرتان در مورد تصمیم درستی که گرفته است همکاری کنید.
چند نکته:
1- به یاد داشته باشید تا آخر عمر نمی توانید با خانواده همسرتان قطع رابطه کنید، پس بهتر است خودتان با بزرگواری زمینه ارتباط با آنان را فراهم کنید.
2- اقوام انسان دست و بازوی انسان محسوب می شوند که در سختی ها به کمک به او می آیند؛ بنابراین انسان تحت هیچ شرایطی نباید آنان را از دست بدهد.
3- چنانچه احساس می کنید برخی از اقوام خانواده شوهرتان در زندگی شما دخالت می کنند، چاره آن قطع ارتباط با آنان نیست، بلکه باید با مدیریت رفتار آنان از آسیب دیدن زندگی مشترک خود جلوگیری کنید.
4- به یاد داشته باشید که حفظ خانواده مهم تر از آن است که بواسطه مسائل پیش پا افتاده آسیب ببیند، بنابراین از اشتباه خانواده شوهرتان گذشت کنید و این نکته را به او خاطر نشان شوید که فقط به دلیل عشق و علاقه ای که به او دارید، به دیدن خانواده او می روید.
امیدوارم در تمام مراحل زندکی موفق و سر بلند باشید.
باز با ما سخن بگوئید.
محمد صادق آقاجانی





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین