با سلام.شخصی از من سوالی کرده است. سوال این است : مردی پدری دارد که آن پدر در حقش خوبی نکرده و حق پدری را بجا نیاورده و پدری لاابالی بوده. الان این پدر تنها شده و وضع مالی خوبی هم ندارد. تکلیف این پسر چیست؟ در ضمن اگر پدرش را در خانه خودش بیاورد زندگی زن و فرزندانش به هم می خورد چون که این پدر، ایمان درستی ندارد و ممکن است مشکلی ایجاد شود؟ تکلیف این پسر چیست؟
با سلام.شخصی از من سوالی کرده است. سوال این است : مردی پدری دارد که آن پدر در حقش خوبی نکرده و حق پدری را بجا نیاورده و پدری لاابالی بوده. الان این پدر تنها شده و وضع مالی خوبی هم ندارد. تکلیف این پسر چیست؟ در ضمن اگر پدرش را در خانه خودش بیاورد زندگی زن و فرزندانش به هم می خورد چون که این پدر، ایمان درستی ندارد و ممکن است مشکلی ایجاد شود؟ تکلیف این پسر چیست؟ *** با پدرانتان خوش رفتار باشید، تا فرزندانتان با شما خوش رفتاری کنند. امام صادق (ع) *** مکاتبه تان با این نهاد، گویای اعتماد ارزشمندیست که به پاسخ‌های ما دارید. امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم. پرسشگر گرامی؛ ما مطالبی را خدمتتان تقدیم می کنیم تا فرمول کلی طریقه رفتار کردن با والدین را متوجه شوید و به شخص مورد نظر انتقال دهید؛ حال فرقی نمی کند، پدر بد اخلاق باشد، لاابالی باشد، ظالم باشد، کافر باشد و ... ؛ اگر والدین خصوصیات رفتاری و اخلاقی نامناسبی داشته باشند، جوازی برای بی احترامی و بدرفتاری با آنان وجود ندارد و هیچ تغییری در وظایف فرزند نسبت به والدین ایجاد نمی شود. اگر پدری حقوق فرزند را ادا نکرده باشد، فرزند نمی تواند به این بهانه حقوق پدرش را نادیده بگیرد و تلافی کند. هر کسی سزای اعمال بد خود را خواهد دید. در هر صورت فرزند باید زندگی خود را طوری مدیریت کند که هیچ گونه تضییع حقی صورت نگیرد و هیچ گونه بی احترامی نسبت به والدینش صورت نپذیرد. پیش از بیان این مطالب، داستانی را برایتان نقل می کنم که توجه به آن خالی از لطف نیست : خانواده ای بود با پدر، مادر، پدر بزرگ و کودکی هشت ساله. حالا پدر بزرگ خیلی پیر بود و چون دستهایش می لرزید و سر میز غذا گاهی غذایش می ریخت با خشم شدید پسر و عروسش روبرو می شد که مدام به او می گفتند مواظب غذا خوردنش باشد، اما پیرمرد بیچاره هرچه سعی می کرد نمی توانست مانع لرزش دستانش شود که هیچ، لرزش دستهایش هر روز بیشتر هم می شد، برای همین همیشه رومیزی را کثیف می کرد یا چیزی از غذایش کف زمین می ریخت و چنان که حدس می زنید دستمالی را هم که دور گردنش می بستند از همه بدتر، طوری که مجبور بودند روزی سه بار تمیزش کنند. اوضاع از این قرار بود و بوی بهبود هم از وضع پیرمرد نمی آمد. پسر پیرمرد تصمیم گرفت به این وضعیت ناخوشایند پایان دهد. مرد با کاسه ای چوبی به خانه آمد و به پدرش گفت از حالا به بعد اینجا غذا می خوری، دم در، چون تمیز کردنش راحت تر است و عروست هم مجبور نخواهد بود دست های نازنینش را با شستن رومیزی ها و دستمال سفره های کثیف پیر کند و همین طور شد. صبحانه و ناهار و شام، پیرمرد بیچاره دم در خانه می نشست و هر چه جان داشت می گذاشت برای درست غذا خوردن. نوه (کودک هشت ساله) گویا اصلا تحت تاثیر این رفتار سنگدلانه ای که با پدر بزرگش می شد قرار نگرفته بود، نگاهی به پدر بزرگ می انداخت ، بعد به پدر و مادرش و بعد غذایش را می خورد، انگار این موقعیت ربطی به او ندارد. روزی وقتی پدر از کار به خانه برگشت پسرش را دید که دارد تکه ای چوب را می تراشد و پیش خودش فکر کرد حتما دارد برای خودش اسباب بازی می سازد. کاری که آن روزگاران معمول بود. با این همه، فردای آن روز پدر متوجه شد که پسر مشغول ساختن ماشین اسباب بازی نبود، یا حداقل، او نمی تواند حدس بزند چرخ های ماشین کجا قرار است باشند، برای همین پرسید داری چی می سازی؟ پسر خود را به نشنیدن زد و به تراشید چوب با نوک چاقویش ادامه داد. پدر دوباره پرسید نشنیدی چی گفتم؟ و پسر بدون آنکه حتی سرش را بلند کند جواب داد دارم کاسه ای برای شما درست می کنم! (نقل از کتاب (در ستایش مرگ)؛ ژوزه ساراماگو) اسلام، از نظر حقوقی حساب ویژه ‌ای برای پدر و مادر باز کرده همان گونه که در جنبه ‌های عاطفی نیز حساب جداگانه ‌ای برای آنها در نظر گرفته است لذا در روایات آمده که اگر پدر و مادری از فرزندانشان راضی باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند می ‌شود اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصی می‌نماید و اگر والدین از فرزندان ناراضی باشند و خدای ناکرده به آنها نفرین کنند ممکن است، خداوند بر چنین فرزندانی که موجب ناراحتی والدین می شوند قهر و غضب نماید. فراموش نکنید که مهم ترین رابطه میان انسانی با انسان دیگر، رابطه فرزند با پدر و مادر است که اصل وجود فرزند وابسته به آن هاست. آنچه پدر و مادر برای فرزند انجام می دهند، به هیچ وجه قابل جبران و مقابله نیست و از این رو نمی توان بر اساس قاعده قسط و عدل رفتار آنان را پاسخ داد. گویا به همین دلیل است که قرآن کریم معیار ارزش را در رابطه با پدر و مادر، احسان قرار داده است و در هیچ آیه ای نیامده که فرزند باید با پدر و مادر رفتاری عادلانه داشته باشد، زیرا در چنین موضوعی عدل کارایی ندارد.قرآن کریم در آیات فراوانی فرزند را توصیه به احسان به پدر و مادر خویش می کند و تعبیرهای خاصی در این باره به کار می برد که حاکی از اهمیت فوق العاده این مسأله است. (آیه 36 سوره مبارکه نساء، آیات 23 و 24 سوره مبارکه اسراء، آیات 14و 15 سوره مبارکه لقمان، آیه 151 سوره مبارکه انعام،آیه 83 سوره مبارکه بقره، آیه 8 سوره مبارکه عنکبوت، آیه 15 سوره مبارکه احقاف). همچنین احادیث فراوانی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) در این زمینه وارد شده است که همه و همه حکایت از اهمیت فوق العاده این موضوع دارد. (اخلاق اسلامی و مبانی نظری آن، علی شیروانی، انتشارات دارالفکر،1379). در روایات آمده (نیکی کردن به والدین بزرگترین فریضه است) و یا اینکه می ‌فرماید (بهشت زیر پای مادران است) این همه آیه و روایت که در این زمینه وارد شده حاکی از اهمیتی است که خداوند برای والدین قائل شده است و اینها بدون حکمت نیست چه اینکه اینها در مقابل زحماتی که والدین برای فرزندان متحمل می ‌شوند ناچیز است آنها از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد و همچنین بعد از تولد، دوران شیرخوارگی و بعد دوران کودکی و ... مشکلاتی بسیار زیادی را متحمل شده ‌اند، بنابراین خداوند نیز در مقابل زحمات آنها حقوق ویژه ‌ای را برای آنها قائل شده است. از این رو باید در هر شرایطی احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضی اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند. در دین اسلام احترام به پدر و مادر بسیار فراوان سفارش شده است. فرزندان باید همیشه و همیشه احترام به والدینشان را فراموش نکنند و کمال احترام و ادب را نسبت به والدینشان ابراز دارند. حتی اگر به نظرمان آن ها اشتباه می کنند، یا رفتارهای درستی ندارند، ما نمی توانیم حتی ذره ای از دایره ادب نسبت به آنها خارج شویم. این وظیفه دینی ماست. بنابراین در همه حال ما وظیفه داریم به والدین خود احترام بگذاریم حتی اگر آنها به ما بی احترامی کنند، فقط اگر آنها بخواهند ما را به کار حرامی وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبی باز بدارند، اطاعت از آنها جایز نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتی والدین نیز مقدم است. آن چه قابل توجه است این است که وجود برخی صفات ناشایست در برخی والدین مجوز عدم رعایت احترام و تواضع نسبت به آنها نیست و با وجود سر زدن این خلاف از والدین فرزندان حق مقابله به مثل کردن و بد زبانی و اسائه ادب نسبت به آنها ندارند و موظفند احترام و تعظیم را نسبت به آنها کاملا رعایت کنند و چیزی که موجب ناخشنودی و نارضایتی آنها است انجام ندهند. *** مطالبی که بیان شد همگی وظایف فرزند در قبال پدر بود. البته فرزند نباید آرامش همسر و فرزندان خود را به دلیل احترام به والدینش به خطر بیندازد و در حق آنان ظلم نماید. اگر آنها موافق حضور پدر شما در منزلشان نیستند، لازم است در صورت توان، برای پدر خانه‌ای مجزا اجاره نماید و به او رسیدگی نماید و وظایف فرزندی خویش را در کمال احترام و ادب، به طور کامل انجام دهد. هیچ تحمیلی از سوی او بر همسر و فرزندانش نباید وجود داشته باشد. *** در مورد رفتارهای این پدر توجه به این مطلب، مهم است که : یک اصل کلی در مورد انسانها وجود دارد و آن اینکه انسان موجودی تغییرپذیر است یعنی همانطور که تأثیر روی دیگران می گذارد، از رفتار دیگران نیز متأثر می شود و رفتار او تغییر می کند و قطعا فرد مورد نظر با رفتار پسندیده خود می تواند پدر را تحت تأثیر قرار دهد. در این باره راهکارهای زیر را توصیه می کنیم : 1. چون رفتار و روحیه پدر ایشان با گذر عمر به صورت یک صفت ثابت شخصیتی در آمده است سخت تغییر می پذیرد و متحول ساختن چنین افرادی دشواری می نماید اما امری شدنی است لذا نیازمند صبر و حوصله و همین طور تدبیر و هوشیاری و ظرافت های رفتاری خاص از طرف همسر و فرزندان است. لذا هرگز سعی در ایجاد تغییر ناگهانی و برخوردهای تند و عصبانی نداشته باشد که این شکل رفتار نه تنها وی را به سوی مخالفت می کشاند بلکه ناسازگاری را به صورت لجاجت آمیز در ایشان تشدید می نماید؛ البته این نکات را تمام اعضاء خانواده به ویژه فرزندان باید رعایت نمایند. 2. احترام گذاشتن به والدین چه پدر و چه مادر یک ضرورت تغییر ناپذیر است و هیچ پدیده ای نمی تواند مجوز بی حرمتی نسبت به والدین شود. با احترام گذاشتن، آنها نرم خوی تر می شوند. 3. از ایجاد تغییر و اصلاح در رفتار پدرش مأیوس نشود. 4. هر جا و در هر موقعیتی که نیازمند کمک شما هستند سریعا و با کمال احترام به خصوص در حضور دیگران به کمک آنها بشتابید. 5. بهترین وسیله برای سالم سازی زمینه تأثیر بر روی رفتار پدرشان محبت نمودن به او، تحویل گرفتن و احترام گذاشتن به اوست، آن هم احترام بدون قید و شرط و به عنوان پدر و بزرگ خانواده. 6. برخورد او با وی باید ارزانی کننده محبت، در بردارنده عشق و گوش بفرمان بودن و خدمت کردن و دلدادن و حریم قائل شدن باشد، حتی در زمانی که او بد اخلاقی می کند و از هر برخورد مستقیمی که نتیجه ای غیر از این داشته باشد اجتناب کنید، و هرگز مرتکب رفتاری که پیامی غیر از موارد ذکر شده را دارد، نشود. 7. تمام اعضای خانواده بخصوص شما فرزندان باید چنین برخوردی با پدرتان داشته باشند و از صف آرائی و برانگیختن احساسات خصمانه علیه یکدیگر سخت پرهیز نمایند و نباید به شکلی رفتار کنید که پدر احساس کند همگی بر علیه او متحد شده اند بلکه باید واقعا نسبت به یکدیگر احساس صمیمیت، رفاقت و حب‌ورزی داشته باشید. 8. با افزایش صمیمیت و دوستی در خانواده، او خواهید توانست در فرصت های مناسب از پدرش بخواهد به تدریج بداخلاقی خود را کنار بگذارد و خانواده را با این کار بیش از این آزار ندهد. برای این کار همچنین می تواند از بزرگ ترهای فامیل و کسانی که او برای آنان و سخنشان ارزش قائل است بهره بگیرد. 9. هیچ کدام از شما فرزندان بر سر پدر داد و فریاد نکنید. (بلکه با او با سخن نیکو صحبت نمایید). 10. با تواضع و فروتنی با ایشان رفتار کنند و سخن رنجش آور به پدر نگویند. 11. تا آنجا که می توانند نیازها و دستورات او را برآورده سازند . 12. جلو پدر، پاهایش را دراز نکند. 13. در مناسبت های مختلف مثل روز پدر، به او هدیه بدهد. 14. از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش والدین، پرهیز و اجتناب کند. 15. در حضور و غیاب پدر برای سلامتی او دعا کند. 16. هرگز زبان به شکوه و گلایه از او نگشاید بلکه از او تعریف و تمجید کند و از زحماتش تشکر و قدردانی کند. 17. در حضور دیگران از ویژگی های مثبت او تعریف کرده و سپاسگزار او باشد. 18. از طرح مسائل اختلافی ولو چیز کوچک و پیش پا افتاده اجتناب کند. 19. نقاط ضعف او را به رخش نکشد و پیش دیگران نیز مطرح نکند. 20. اگر او با شما بد رفتاری کرد سعی کنید تحمل کنید، گرچه خیلی سخت است اما همیشه وضع بدین گونه نخواهد ماند. هیچ وقت به فکر مخالفت یا تلافی کارهای او نباشید. 21. انتظار نداشته باشد این تغییر در رفتار پدر، به سرعت شکل بگیرد و رابطه ای صمیمانه به وجود آید. بلکه نیازمند زمان است و به تدریج به هدف خود خواهد رسید. 22. دعا به درگاه حضرت حق و توسل به حضرات معصومین (علیهم السلام) را فراموش نکنید. نویسنده : گروه روانشناسی و مشاوره پرسمان
عنوان سوال:

با سلام.شخصی از من سوالی کرده است. سوال این است : مردی پدری دارد که آن پدر در حقش خوبی نکرده و حق پدری را بجا نیاورده و پدری لاابالی بوده. الان این پدر تنها شده و وضع مالی خوبی هم ندارد. تکلیف این پسر چیست؟ در ضمن اگر پدرش را در خانه خودش بیاورد زندگی زن و فرزندانش به هم می خورد چون که این پدر، ایمان درستی ندارد و ممکن است مشکلی ایجاد شود؟ تکلیف این پسر چیست؟


پاسخ:

با سلام.شخصی از من سوالی کرده است. سوال این است : مردی پدری دارد که آن پدر در حقش خوبی نکرده و حق پدری را بجا نیاورده و پدری لاابالی بوده. الان این پدر تنها شده و وضع مالی خوبی هم ندارد. تکلیف این پسر چیست؟ در ضمن اگر پدرش را در خانه خودش بیاورد زندگی زن و فرزندانش به هم می خورد چون که این پدر، ایمان درستی ندارد و ممکن است مشکلی ایجاد شود؟ تکلیف این پسر چیست؟

*** با پدرانتان خوش رفتار باشید، تا فرزندانتان با شما خوش رفتاری کنند. امام صادق (ع) ***
مکاتبه تان با این نهاد، گویای اعتماد ارزشمندیست که به پاسخ‌های ما دارید. امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
پرسشگر گرامی؛ ما مطالبی را خدمتتان تقدیم می کنیم تا فرمول کلی طریقه رفتار کردن با والدین را متوجه شوید و به شخص مورد نظر انتقال دهید؛ حال فرقی نمی کند، پدر بد اخلاق باشد، لاابالی باشد، ظالم باشد، کافر باشد و ... ؛ اگر والدین خصوصیات رفتاری و اخلاقی نامناسبی داشته باشند، جوازی برای بی احترامی و بدرفتاری با آنان وجود ندارد و هیچ تغییری در وظایف فرزند نسبت به والدین ایجاد نمی شود. اگر پدری حقوق فرزند را ادا نکرده باشد، فرزند نمی تواند به این بهانه حقوق پدرش را نادیده بگیرد و تلافی کند. هر کسی سزای اعمال بد خود را خواهد دید. در هر صورت فرزند باید زندگی خود را طوری مدیریت کند که هیچ گونه تضییع حقی صورت نگیرد و هیچ گونه بی احترامی نسبت به والدینش صورت نپذیرد. پیش از بیان این مطالب، داستانی را برایتان نقل می کنم که توجه به آن خالی از لطف نیست :
خانواده ای بود با پدر، مادر، پدر بزرگ و کودکی هشت ساله. حالا پدر بزرگ خیلی پیر بود و چون دستهایش می لرزید و سر میز غذا گاهی غذایش می ریخت با خشم شدید پسر و عروسش روبرو می شد که مدام به او می گفتند مواظب غذا خوردنش باشد، اما پیرمرد بیچاره هرچه سعی می کرد نمی توانست مانع لرزش دستانش شود که هیچ، لرزش دستهایش هر روز بیشتر هم می شد، برای همین همیشه رومیزی را کثیف می کرد یا چیزی از غذایش کف زمین می ریخت و چنان که حدس می زنید دستمالی را هم که دور گردنش می بستند از همه بدتر، طوری که مجبور بودند روزی سه بار تمیزش کنند. اوضاع از این قرار بود و بوی بهبود هم از وضع پیرمرد نمی آمد. پسر پیرمرد تصمیم گرفت به این وضعیت ناخوشایند پایان دهد. مرد با کاسه ای چوبی به خانه آمد و به پدرش گفت از حالا به بعد اینجا غذا می خوری، دم در، چون تمیز کردنش راحت تر است و عروست هم مجبور نخواهد بود دست های نازنینش را با شستن رومیزی ها و دستمال سفره های کثیف پیر کند و همین طور شد. صبحانه و ناهار و شام، پیرمرد بیچاره دم در خانه می نشست و هر چه جان داشت می گذاشت برای درست غذا خوردن. نوه (کودک هشت ساله) گویا اصلا تحت تاثیر این رفتار سنگدلانه ای که با پدر بزرگش می شد قرار نگرفته بود، نگاهی به پدر بزرگ می انداخت ، بعد به پدر و مادرش و بعد غذایش را می خورد، انگار این موقعیت ربطی به او ندارد.
روزی وقتی پدر از کار به خانه برگشت پسرش را دید که دارد تکه ای چوب را می تراشد و پیش خودش فکر کرد حتما دارد برای خودش اسباب بازی می سازد. کاری که آن روزگاران معمول بود. با این همه، فردای آن روز پدر متوجه شد که پسر مشغول ساختن ماشین اسباب بازی نبود، یا حداقل، او نمی تواند حدس بزند چرخ های ماشین کجا قرار است باشند، برای همین پرسید داری چی می سازی؟ پسر خود را به نشنیدن زد و به تراشید چوب با نوک چاقویش ادامه داد. پدر دوباره پرسید نشنیدی چی گفتم؟ و پسر بدون آنکه حتی سرش را بلند کند جواب داد دارم کاسه ای برای شما درست می کنم! (نقل از کتاب (در ستایش مرگ)؛ ژوزه ساراماگو)

اسلام، از نظر حقوقی حساب ویژه ‌ای برای پدر و مادر باز کرده همان گونه که در جنبه ‌های عاطفی نیز حساب جداگانه ‌ای برای آنها در نظر گرفته است لذا در روایات آمده که اگر پدر و مادری از فرزندانشان راضی باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند می ‌شود اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصی می‌نماید و اگر والدین از فرزندان ناراضی باشند و خدای ناکرده به آنها نفرین کنند ممکن است، خداوند بر چنین فرزندانی که موجب ناراحتی والدین می شوند قهر و غضب نماید.
فراموش نکنید که مهم ترین رابطه میان انسانی با انسان دیگر، رابطه فرزند با پدر و مادر است که اصل وجود فرزند وابسته به آن هاست. آنچه پدر و مادر برای فرزند انجام می دهند، به هیچ وجه قابل جبران و مقابله نیست و از این رو نمی توان بر اساس قاعده قسط و عدل رفتار آنان را پاسخ داد. گویا به همین دلیل است که قرآن کریم معیار ارزش را در رابطه با پدر و مادر، احسان قرار داده است و در هیچ آیه ای نیامده که فرزند باید با پدر و مادر رفتاری عادلانه داشته باشد، زیرا در چنین موضوعی عدل کارایی ندارد.قرآن کریم در آیات فراوانی فرزند را توصیه به احسان به پدر و مادر خویش می کند و تعبیرهای خاصی در این باره به کار می برد که حاکی از اهمیت فوق العاده این مسأله است. (آیه 36 سوره مبارکه نساء، آیات 23 و 24 سوره مبارکه اسراء، آیات 14و 15 سوره مبارکه لقمان، آیه 151 سوره مبارکه انعام،آیه 83 سوره مبارکه بقره، آیه 8 سوره مبارکه عنکبوت، آیه 15 سوره مبارکه احقاف). همچنین احادیث فراوانی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) در این زمینه وارد شده است که همه و همه حکایت از اهمیت فوق العاده این موضوع دارد. (اخلاق اسلامی و مبانی نظری آن، علی شیروانی، انتشارات دارالفکر،1379).
در روایات آمده (نیکی کردن به والدین بزرگترین فریضه است) و یا اینکه می ‌فرماید (بهشت زیر پای مادران است) این همه آیه و روایت که در این زمینه وارد شده حاکی از اهمیتی است که خداوند برای والدین قائل شده است و اینها بدون حکمت نیست چه اینکه اینها در مقابل زحماتی که والدین برای فرزندان متحمل می ‌شوند ناچیز است آنها از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام تولد و همچنین بعد از تولد، دوران شیرخوارگی و بعد دوران کودکی و ... مشکلاتی بسیار زیادی را متحمل شده ‌اند، بنابراین خداوند نیز در مقابل زحمات آنها حقوق ویژه ‌ای را برای آنها قائل شده است. از این رو باید در هر شرایطی احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضی اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند.
در دین اسلام احترام به پدر و مادر بسیار فراوان سفارش شده است. فرزندان باید همیشه و همیشه احترام به والدینشان را فراموش نکنند و کمال احترام و ادب را نسبت به والدینشان ابراز دارند. حتی اگر به نظرمان آن ها اشتباه می کنند، یا رفتارهای درستی ندارند، ما نمی توانیم حتی ذره ای از دایره ادب نسبت به آنها خارج شویم. این وظیفه دینی ماست. بنابراین در همه حال ما وظیفه داریم به والدین خود احترام بگذاریم حتی اگر آنها به ما بی احترامی کنند، فقط اگر آنها بخواهند ما را به کار حرامی وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبی باز بدارند، اطاعت از آنها جایز نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتی والدین نیز مقدم است. آن چه قابل توجه است این است که وجود برخی صفات ناشایست در برخی والدین مجوز عدم رعایت احترام و تواضع نسبت به آنها نیست و با وجود سر زدن این خلاف از والدین فرزندان حق مقابله به مثل کردن و بد زبانی و اسائه ادب نسبت به آنها ندارند و موظفند احترام و تعظیم را نسبت به آنها کاملا رعایت کنند و چیزی که موجب ناخشنودی و نارضایتی آنها است انجام ندهند.

*** مطالبی که بیان شد همگی وظایف فرزند در قبال پدر بود. البته فرزند نباید آرامش همسر و فرزندان خود را به دلیل احترام به والدینش به خطر بیندازد و در حق آنان ظلم نماید. اگر آنها موافق حضور پدر شما در منزلشان نیستند، لازم است در صورت توان، برای پدر خانه‌ای مجزا اجاره نماید و به او رسیدگی نماید و وظایف فرزندی خویش را در کمال احترام و ادب، به طور کامل انجام دهد. هیچ تحمیلی از سوی او بر همسر و فرزندانش نباید وجود داشته باشد.

*** در مورد رفتارهای این پدر توجه به این مطلب، مهم است که :
یک اصل کلی در مورد انسانها وجود دارد و آن اینکه انسان موجودی تغییرپذیر است یعنی همانطور که تأثیر روی دیگران می گذارد، از رفتار دیگران نیز متأثر می شود و رفتار او تغییر می کند و قطعا فرد مورد نظر با رفتار پسندیده خود می تواند پدر را تحت تأثیر قرار دهد. در این باره راهکارهای زیر را توصیه می کنیم :
1. چون رفتار و روحیه پدر ایشان با گذر عمر به صورت یک صفت ثابت شخصیتی در آمده است سخت تغییر می پذیرد و متحول ساختن چنین افرادی دشواری می نماید اما امری شدنی است لذا نیازمند صبر و حوصله و همین طور تدبیر و هوشیاری و ظرافت های رفتاری خاص از طرف همسر و فرزندان است. لذا هرگز سعی در ایجاد تغییر ناگهانی و برخوردهای تند و عصبانی نداشته باشد که این شکل رفتار نه تنها وی را به سوی مخالفت می کشاند بلکه ناسازگاری را به صورت لجاجت آمیز در ایشان تشدید می نماید؛ البته این نکات را تمام اعضاء خانواده به ویژه فرزندان باید رعایت نمایند.
2. احترام گذاشتن به والدین چه پدر و چه مادر یک ضرورت تغییر ناپذیر است و هیچ پدیده ای نمی تواند مجوز بی حرمتی نسبت به والدین شود. با احترام گذاشتن، آنها نرم خوی تر می شوند.
3. از ایجاد تغییر و اصلاح در رفتار پدرش مأیوس نشود.
4. هر جا و در هر موقعیتی که نیازمند کمک شما هستند سریعا و با کمال احترام به خصوص در حضور دیگران به کمک آنها بشتابید.
5. بهترین وسیله برای سالم سازی زمینه تأثیر بر روی رفتار پدرشان محبت نمودن به او، تحویل گرفتن و احترام گذاشتن به اوست، آن هم احترام بدون قید و شرط و به عنوان پدر و بزرگ خانواده.
6. برخورد او با وی باید ارزانی کننده محبت، در بردارنده عشق و گوش بفرمان بودن و خدمت کردن و دلدادن و حریم قائل شدن باشد، حتی در زمانی که او بد اخلاقی می کند و از هر برخورد مستقیمی که نتیجه ای غیر از این داشته باشد اجتناب کنید، و هرگز مرتکب رفتاری که پیامی غیر از موارد ذکر شده را دارد، نشود.
7. تمام اعضای خانواده بخصوص شما فرزندان باید چنین برخوردی با پدرتان داشته باشند و از صف آرائی و برانگیختن احساسات خصمانه علیه یکدیگر سخت پرهیز نمایند و نباید به شکلی رفتار کنید که پدر احساس کند همگی بر علیه او متحد شده اند بلکه باید واقعا نسبت به یکدیگر احساس صمیمیت، رفاقت و حب‌ورزی داشته باشید.
8. با افزایش صمیمیت و دوستی در خانواده، او خواهید توانست در فرصت های مناسب از پدرش بخواهد به تدریج بداخلاقی خود را کنار بگذارد و خانواده را با این کار بیش از این آزار ندهد. برای این کار همچنین می تواند از بزرگ ترهای فامیل و کسانی که او برای آنان و سخنشان ارزش قائل است بهره بگیرد.
9. هیچ کدام از شما فرزندان بر سر پدر داد و فریاد نکنید. (بلکه با او با سخن نیکو صحبت نمایید).
10. با تواضع و فروتنی با ایشان رفتار کنند و سخن رنجش آور به پدر نگویند.
11. تا آنجا که می توانند نیازها و دستورات او را برآورده سازند .
12. جلو پدر، پاهایش را دراز نکند.
13. در مناسبت های مختلف مثل روز پدر، به او هدیه بدهد.
14. از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش والدین، پرهیز و اجتناب کند.
15. در حضور و غیاب پدر برای سلامتی او دعا کند.
16. هرگز زبان به شکوه و گلایه از او نگشاید بلکه از او تعریف و تمجید کند و از زحماتش تشکر و قدردانی کند.
17. در حضور دیگران از ویژگی های مثبت او تعریف کرده و سپاسگزار او باشد.
18. از طرح مسائل اختلافی ولو چیز کوچک و پیش پا افتاده اجتناب کند.
19. نقاط ضعف او را به رخش نکشد و پیش دیگران نیز مطرح نکند.
20. اگر او با شما بد رفتاری کرد سعی کنید تحمل کنید، گرچه خیلی سخت است اما همیشه وضع بدین گونه نخواهد ماند. هیچ وقت به فکر مخالفت یا تلافی کارهای او نباشید.
21. انتظار نداشته باشد این تغییر در رفتار پدر، به سرعت شکل بگیرد و رابطه ای صمیمانه به وجود آید. بلکه نیازمند زمان است و به تدریج به هدف خود خواهد رسید.
22. دعا به درگاه حضرت حق و توسل به حضرات معصومین (علیهم السلام) را فراموش نکنید.

نویسنده : گروه روانشناسی و مشاوره پرسمان





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین