من در افغانستان که اکثر جمعیت آن مردم اهل تسنن می باشند زندگی می کنم. وظیفه من برای آگاه ساختن چنین مردمی از حقیقت شیعه چیست؟ چرا که در اطرافیان من کسانی هستند که فکر می کنم اگر آگاه شوند می توانند تغییر جهت دهند می خواهم من را به یک طریقه ی درست راهنمایی کنید یعنی برای انجام بهتر این کار به چه ترتیب عمل کنم؟ رعایت چند نکته در این رابطه ضروری است: 1- آشنایی کامل با مکتب تشیع و تفاوتهای اساسی آن با اهل سنت، در این زمینه، باید اولاً مطالعات خود را بیشتر کنید و ثانیاً با دانشمندان با تجربه در این زمینه ارتباط داشته باشید تا هم سؤالهای خود را بپرسید و هم آرام آرام شیوههای بحث در اینگونه مسائل را دریابید. 2- حسن رفتار و پرهیز از تحریک تعصبات مذهبی، همانگونه که قرآن، اخلاق نیکوی پیامبر را مایه گرایش مردم به دین معرفی کرده است، اخلاق نیکوی شما نیز میتواند وسیله استحکام ایمان اطرافیان و علاقه دیگران به مکتب تشیع و ما شود. 3- پس از مطالعه منابع معرفی شده، ایجاد سؤال روشنگرانه و دلسوزانه - و نه از روی تعصب و مخالفت - اولین قدم برای هدایتگری است. در این زمینه هرگز نباید منتظر پاسخ سریع باشید، بلکه باید فرصت کافی برای تفکر و مطالعه به دوستان غیرشیعه خود بدهید. در زیر، فهرستی از کتابهای مناسب برای دانشجویان معرفی میگردد که با مطالعه آنها راه تحقیقات بیشتر برای شما باز خواهد شد. 1- معارف اسلامی از دیدگاه دو مکتب (ترجمه کتاب معالمالمدرستین)، علامه سید مرتضی عسگری، ترجمه: دکتر جلیل تجلیل. 2- فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، جعفر سبحانی، انتشارات توحید. 3- مناظرات (ترجمه المراجعات)، سید شرف الدین عاملی، ترجمه حیدر قلی بن نورمحمدخان. 4- شیعه پاسخ میدهد، سید رضا حسینی نسب، نشر مشعر. 5- ترجمه الغدیر، علامه امینی. 6- آنگاه هدایت شدم، دکتر تیجانی سماوی. 7- اهل سنت واقعی کیست؟، دکتر تیجانی. 8- منشور عقاید امامیه، جعفر سبحانی، انتشارات توحید. 9- شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی. [پایان کد انتخابی]
من در افغانستان که اکثر جمعیت آن مردم اهل تسنن می باشند زندگی می کنم. وظیفه من برای آگاه ساختن چنین مردمی از حقیقت شیعه چیست؟ چرا که در اطرافیان من کسانی هستند که فکر می کنم اگر آگاه شوند می توانند تغییر جهت دهند می خواهم من را به یک طریقه ی درست راهنمایی کنید یعنی برای انجام بهتر این کار به چه ترتیب عمل کنم؟
من در افغانستان که اکثر جمعیت آن مردم اهل تسنن می باشند زندگی می کنم. وظیفه من برای آگاه ساختن چنین مردمی از حقیقت شیعه چیست؟ چرا که در اطرافیان من کسانی هستند که فکر می کنم اگر آگاه شوند می توانند تغییر جهت دهند می خواهم من را به یک طریقه ی درست راهنمایی کنید یعنی برای انجام بهتر این کار به چه ترتیب عمل کنم؟
رعایت چند نکته در این رابطه ضروری است:
1- آشنایی کامل با مکتب تشیع و تفاوتهای اساسی آن با اهل سنت، در این زمینه، باید اولاً مطالعات خود را بیشتر کنید و ثانیاً با دانشمندان با تجربه در این زمینه ارتباط داشته باشید تا هم سؤالهای خود را بپرسید و هم آرام آرام شیوههای بحث در اینگونه مسائل را دریابید.
2- حسن رفتار و پرهیز از تحریک تعصبات مذهبی، همانگونه که قرآن، اخلاق نیکوی پیامبر را مایه گرایش مردم به دین معرفی کرده است، اخلاق نیکوی شما نیز میتواند وسیله استحکام ایمان اطرافیان و علاقه دیگران به مکتب تشیع و ما شود.
3- پس از مطالعه منابع معرفی شده، ایجاد سؤال روشنگرانه و دلسوزانه - و نه از روی تعصب و مخالفت - اولین قدم برای هدایتگری است. در این زمینه هرگز نباید منتظر پاسخ سریع باشید، بلکه باید فرصت کافی برای تفکر و مطالعه به دوستان غیرشیعه خود بدهید. در زیر، فهرستی از کتابهای مناسب برای دانشجویان معرفی میگردد که با مطالعه آنها راه تحقیقات بیشتر برای شما باز خواهد شد. 1- معارف اسلامی از دیدگاه دو مکتب (ترجمه کتاب معالمالمدرستین)، علامه سید مرتضی عسگری، ترجمه: دکتر جلیل تجلیل. 2- فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، جعفر سبحانی، انتشارات توحید. 3- مناظرات (ترجمه المراجعات)، سید شرف الدین عاملی، ترجمه حیدر قلی بن نورمحمدخان. 4- شیعه پاسخ میدهد، سید رضا حسینی نسب، نشر مشعر. 5- ترجمه الغدیر، علامه امینی. 6- آنگاه هدایت شدم، دکتر تیجانی سماوی. 7- اهل سنت واقعی کیست؟، دکتر تیجانی. 8- منشور عقاید امامیه، جعفر سبحانی، انتشارات توحید. 9- شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی.
[پایان کد انتخابی]
- [سایر] با سلام من 18 سال تمام دارم.آیا سن خوبی برای ازدواج هست؟ آیا اگر من و همسر آینده 10 سال با هم اختلاف سنی داشته باشیم مشکلاتی در زندگی آینده پیش خواهد آمد؟ ضمنا فرد مورد نظر از همه ی جهات :دین و ایمان-اصالت خانوادگی-جایگاه اجتماعی-شغل-اخلاق و رفتا و فرهنگ،بدون ایراد بوده و مورد تآیید من و خانواده ام است. فقط مشکل من اختلاف سنی فرد مقابل با من است.لطفآ راهنمایی کنید تا تصمیم درست را بگیرم.با تشکر
- [سایر] سلام پیامی که ارسال کردم چند روز است که جوابی از ان دریافت نکرده ام لطفا تا دیر نشده جوابم را بده منظورم دوستم بود که با یه پسری که از کشور افغانستان است عقد پنهانی کرده حالا تکلیف چیست چون میخواهد با او زندگی کند ایا عقد انها از نظر شرعی صحیح است چون دوستم شیعه و او سنی است ایا عقد انها اشکالی دارد یا خیر متشکر میشوم اگر پاسخم را زودتر بدهید
- [سایر] با سلام.دختری 6ماهه دارم.خیلی به فکر اینده اش هستم.دوست دارم هم از لحاظ تحصیلی و هم مهارتهای زندگی بهترین باشه.اما دقیق نمی دونم باهاش چطور رفتار کنم چه بازیهایی و در چه سنی باهاش انجام بدم.چطور اموزشش بدم.لطف کنید راهنمایی کنید.من از اینترنت هم خیلی برای کمک استفاده میکنم خیلی چیزها را هم میدانم اما چکار کنم که در مواقع حساس از انها درست و به موقع استفاده بکنم؟
- [سایر] شما شیعیان معتقدید که: (معاویه که توسط عمر به خلافت شام منصوب شده بود یک کارخانه جعل احادیث درست کرده بود و شما (اهل تسنن) به جای تمام اسناد و شواهد موجود در قرآن و تاریخ، به این احادیث ساختگی متمسک هستید. در حالی که این حرف شما نشان می دهد که شما از تاریخ اسلام که هیچ، ذره ای از اصول فقه و علم درایه و روایت و حدیث هم اطلاعی ندارید. لذا بد نیست بدانید که اکثر احادیث در واقع بعد از دوران حکومت بنی امیه جمع آوری و دسته بندی شدند. و حکومت بنی امیه هم در سال 132 قمری بر چیده و منقرض شد در حالیکه بخاری (متوفای 256 قمری) و امام مالک (متوفای 150 قمری) و دیگران بعد از انقراض بنی امیه بودند و لذا بیشتر کتب احادیث در زمان حکومت عباسیان نوشته شده که برای جلب اعتبار، با شعار (حمایت از) (اهل بیت) روی کار بودند.
- [سایر] با عرض سلام سال نو شما مبارک باشد بنده 23 سال سن دارم من در سنی هستم که احساس کمبود یک نفر را در زندگی خود به شدت احساس می کنم اما متاسفانه خانواده دختر مورد علاقه من از بسیاری از جهات با من تضاد دارد اما خود دختره انسان پاک و شریفی است به نظ ر شما من چه کار کنم ؟ اگر گناهی مرتکب شوم چه کسی مقصر است ؟ من فقط به خدا توکل می کنم از شما خواهش می کنم من را راهنمایی فرمایید. با تشکر از شما
- [سایر] شنیدم که در کتب بخاری، مسلم و دیگر کتب مورد وثوق اهل سنت چندین حدیث وجود دارد که شیعیان مدعی آن هستند، اما وقتی به کتب مذکور مراجعه نمودم اثری از احایث مذکور را نیافتم. وقتی با یک عالم شیعه در میان گذاشتم که چرا احادیثی را که مدعی بودن آنها در کتب مذکورید وجود ندارد؟ در پاسخ جواب دادند که دولت سعودی و نیز ناشران این دولت این احادیث را از کتب مذکور حذف نموده اند. من باور دارم که این مطلب نامعقول است. آخر چرا یک دولت اسلامی یا یک مکان اسلامی چنین عملی را انجام می دهند؟ آیا هیچ سند و برهانی مبنی بر این که آنها این احادیث را از کتب مذکور حذف نموده باشند وجود دارد؟ آیا هیچ دلیل و مدرکی مبنی بر آن که مترجمان اجازه ترجمه این احادیث را از عربی به انگلیسی نداشته اند وجود دارد؟ این اتهام خیلی عجیبی است. اما اگر شما دلیل و مدرکی در این خصوص داشتید لطفاً ضمن ذکر آن، نسخه طبع و نشر و نیز متونی که احادیث مورد نظر را داراست و نیز آنچه که علمای شیعه بدان معتقدند که تغییر نموده است را برای آگاهی و روشن شدن حقیقت برای اهل سنت بیان فرمایید؟
- [سایر] نوجوانی 14 سالهام، اگر چه از جهت سن کم سن و سالم، ولی از نظر رشد فکری گمان میکنم بزرگ باشم. در کشور قطر زندگی میکنم، جمعیت شیعه در این کشور نسبت به سنی بسیار کم است. در مدارس این کشور مسائل مذهبی اهل سنت تدریس میشود، در مدرسهای بسیار خوب درس میخوانم؛ چون میخواهم به مدارج بالای علمی برسم. مشکل من این است که چگونه با جوانان دیگر این مدرسه که سنی هستند تماس و برخورد داشته باشم، در حالی که من شیعهام. آنها به شیعه علاقه ندارند، البته نمیدانند که من شیعهام، اساساً آنان مذهب شیعه را نمیشناسند. بنده قصد دارم، شیعه و امام حسین(ع) را به آنها معرفی کنم و بگویم چرا شیعه برای امام حسین(ع) به سر و سینه میزند. نگاه آنها به شیعه، نگاه خوبی نیست. آنان شیعه را دیوانه میدانند؛ چرا که میگویند شیعه بدون دلایل با آلات آهنی و فلزی خود را مجروح میکند، یا برای امام حسین(ع) با آهن به سر و صورت خود میزند و ... البته آنها نمیدانند امام حسین(ع) چه شخصیتی است. دوست دارم همه چیز را برایشان بیان کنم، اما آنها این مسئله را درک نمیکنند. میترسم وقتی این مسئله را بیان کردم و گفتم که من شیعهام، دیگر با من حرف نزنند! به من نگویید که با دوست دیگری حرف بزن؛ چرا که در اینجا همه جوانان شبیه هم هستند. به عنوان نمونه زمانی که به آنها میگویم: میشود نماز ظهر و عصر را با هم خواند به من میخندند و میگویند این حرف شیعه است. در این لحظه به من شوک دست میدهد و نمیدانم چه بگویم! آیا به آنها بگویم بلی من شیعهام یا نه، یا این که ساکت بمانم مثل همیشه، در کارم حیرانم، چکار کنم؟ برای اینکه نه امکان دارد صریحاً اعلام کنم، و نه امکان دارد ساکت بمانم. شما میگویید چه کار کنم. با علم به اینکه اگر به آنها بگویم من شیعه هستم، مدیر مدرسه به زودی میفهمد و میترسم این سبب شود تا اینکه مرا از آنجا اخراج کنند و برای آینده من خوب نیست، به نظر شما من چکار کنم.
- [سایر] لطفاً به مجموعه سؤالات زیر پاسخ دهید: 1. این جانب برای 13 سال است که به دین اسلام روی آوردم. اما از آن جا که والدینم هندو مذهب هستند می خواهم بدانم آیا غذا خوردن در خانه آنها حرام است؟ 2. من در زامبیا زندگی می کنم و کالاهای اینجا توسط انجمن سنی ها مهر تأیید زده می شود و در سیستم آنها خوردن خرچنگ، کوسه ماهی، اختاپوس، و انواع ماهی های عجیب و غریب حلال است. با این اوصاف حتی علیرغم حلال بودن آنها چگونه می توانیم این نوع خوراکی ها را مصرف کنیم؟ 3. لازم به ذکر است که در اکثر فست فودها و یا رستورانهای اینجا خیلی از آشپزها و یا کمک آشپزها مسلمان و یا حتی مسیحی و یهودی هم نیستند، اما آنها از طرف انجمن سنی ها برای این کار تأییدیه مجاز به کار گرفته اند. در آن صورت آیا غذا خوردن در آنجا حرام است؟ 4. در خصوص سس سویا، چیپس، و اسنک چینی، هندی و ... هستند، آیا خوردن آنها با در نظر گرفتن آنکه آنها دارای گواهی تأیید هستند، حلال است؟
- [سایر] مطلبی را در مورد مولانا جلال الدین محمد بلخی، در یک سایت انتشار دادم که بر ضد این شخص بود و متأسفانه شاید در اکثر نوشته های آن تحقیق نکردم و حالا از شما درخواست دارم که چند جواب کامل به من عنایت فرمایید تا خدای ناکرده اگر اشتباه کرده ام، توبه و گرنه راحت شوم: 2. آیا واقعا درست می گویند که مولوی بعضی احادیث جعلی را در کتاب خود آورده است، مثل حدیث افتراق؟ همچو کشتی ام ز طوفان زمن هر که دست اندر زند یابد فتوح 3. آیا واقعا درست است می گویند مولوی قائل به جبر است؟ هم چنین توصیف "عمر بن خطاب" و معصوم خواندن او می پردازد و حتی برای فردی چون "معاویه" کرامت می سازد و برخی ضعف های خلفا که اهل سنت نیز نقل کرده اند، به صورت یک کرامت جلوه می دهد؟ لطفا برای راهنمایی ما بفرمایید که در کل نظرتان در مورد مولوی چیست و آیا منحرف از مذهب تشیع است یا نه؟ همچنین عزاداری بر امام حسین را مثل این که می گویند رد کرده است؟
- [سایر] با سلام دختری 23 ساله هستم ساکن شهر قم و در رشته مهندسی تحصیل نمودهام. شخصی به خواستگاری من آمده با 22 سال سن و دانشجو... خانواده فرد مورد نظر از بستگان هستند و سابقه خوبی از نظر رفتار و برخوردهای اجتماعی بین اطرافیان خود دارند. وضع مالی نسبتا خوبی در حد تامین فرزندان خود نیز دارند. تقریبا خانواده بنده و تمامی آشنایان به این ازدواج راضی بوده و وی را کیس مناسبی قلمداد می نمایند. اما من شک و تردید زیادی دارم چرا که از اختلاف سنی نامناسبمان میترسم و همچنین از اینکه ممکن است ایشان به دلیل سن کم به بلوغ لازم نرسیده باشند. فکر میکنم از نظر هوشی نیز از خود من پایینتر باشند و علاوه بر این ما بایستی پس از ازدواج در شهر دیگری زندگی کنیم که نمیدانم درست است از شهر و خانواده خود دور شوم یا نه؟ خلاصه اینکه نمی دانم چه برخوردی داشته باشم و چه تصمیمی بگیریم یا چه شرط و شروطی برای ضمانت خوشبختی تعیین نمایم. لطفا من را راهنمایی نمایید....