با اعتقاد به حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) و اینکه بشر از نسل آن دو بزرگوار است، اختلاف زبان ها چگونه توجیه پذیر است. قاعدتا آدم و حوا دارای زبان بوده اند و فرزندانشان نیز به تبع آنها با آن زبان تکلم می کرده اند و اختلاف های فاحش بین زبان های موجود (چینی، انگلیسی، فارسی، ترکی و ... ) این فرضیه را که به مرور زمان تغییر کرده است غیرقابل قبول می نمایاند. مرور زمان امکان تغییر لهجه را دارد، اما تغییر کلی زبان چطور؟ همچنین فرضیه های تاریخی مبنی بر اینکه بشر در آغاز فاقد زبان بوده و با ایما و اشاره صحبت می کرده و بعداً خط اختراع گردید، با مفاهیم دینی بویژه موضوع بحث (آدم و حوا و اینکه آنها با هم مکالمه می کرده اند) چگونه قابل جمع است؟
با اعتقاد به حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) و اینکه بشر از نسل آن دو بزرگوار است، اختلاف زبان ها چگونه توجیه پذیر است. قاعدتا آدم و حوا دارای زبان بوده اند و فرزندانشان نیز به تبع آنها با آن زبان تکلم می کرده اند و اختلاف های فاحش بین زبان های موجود (چینی، انگلیسی، فارسی، ترکی و ... ) این فرضیه را که به مرور زمان تغییر کرده است غیرقابل قبول می نمایاند. مرور زمان امکان تغییر لهجه را دارد، اما تغییر کلی زبان چطور؟ همچنین فرضیه های تاریخی مبنی بر اینکه بشر در آغاز فاقد زبان بوده و با ایما و اشاره صحبت می کرده و بعداً خط اختراع گردید، با مفاهیم دینی بویژه موضوع بحث (آدم و حوا و اینکه آنها با هم مکالمه می کرده اند) چگونه قابل جمع است؟ بنا به روایات اهل بیت (ع) وروایات تاریخی نسل کنونی بشر بعد از حضرت آدم (ع) از فرزندان حضرت نوح (ع) است لذا حضرت نوح را ابو البشر ثانی می گویند . فرزندان آن حضرت هرکدام به منطقه ای از زمین هجرت کردند و از هر کدام نسلی پدید آمد؛ وچون ارتباطات در آن عصر بسیار دشوار بوده این نسلها سالیان درازی همدیگر را نمی دیدند ؛لذا ارتباط زبانی آنها بسیار اندک بود . در آن زمان نیازهای بشر نیز اندک بوده و به تبع آن کلمات اندکی نیز داشتند ؛ لذا اکثر کلمات فرزندان نوح بعد از جدا شدن از همدیگر ومتناسب با نیازهای جدید وبخصوص نیازهای محیطی بوجود آمد .این اولین دلیل کثزت زبانها بود . عامل پیدایش گویشها ی مختلف یک زبان نیز همین دوری اقوام از همدیگر است .گویشها در بدو پیدایش تفاوت چندانی با زبان اصلی ندارند؛ ولی در طی هزاران سال این تفاوت بقدری زیاد می شود که زبانی جدید بوجود می آید . برای مثال زبان کردی زمانی از گویشهای زبان فارسی بوده است؛ ولی الان یک فارس زبان تنها قادر به فهم برخی از کلمات کردی است . یا یک لر درس نخوانده قادر به فهم زبان یک گیلکی نیست در حالی که هر دو گویشهای زبان فارسی هستند . عامل دیگری که باعث تغییر زبانها می شود دادوستد زبانهاست. اقوام به دلایل متعدی مثل مسافرتهای دسته جمعی به خاطر قحطی یا به سبب جنگها و... باهم آمیخته شده اند و به مرور زمان زبانهای آنها هم به هم آمیخته شده است؛ از زمان حضرت آدم (ع) حدود ده هزار سال می گذرد واین زمان برای پدید آمدن زبانهای فعلی کفایت می کند .در عرض حدود دو هزار سال زبان فارسی بقدری تغییر کرده است که امروز ما قادر به فهم زبان پهلوی نیستیم؛ ویکی از مهمترین عوامل این تغییر در زبان آمیخته شدن زبان فارسی با عربی است به طوری که حدود شصت درصد کلمات فارسی امروز، کلمات عربی است . یکی از واضحترین دلایل خویشاوندی زبانها کلمات مشابهی است که در آنها وجود دارد مثلاً کلماتی چون بابا ، پاپا، تاتا ، دادا ، آتا ،اَبا، آباء و... یا مثل مادر و Mother یا برادر و Brother یا پدر و Father یا یاشماق (ترکی ) و یاچماق (فرانسه) به معنی نقاب؛ یا جناح(عربی ) و گناه اما اینکه گفته شده انسانها ی اولیه حرف زدن بلد نبودند ربطی به آدم (ع) ونسل او ندارد . طبق روایات اهل بیت (ع) قبل از آدم (ع) در روی زمین انسانهای دیگری بوده اند که منقرض شده اند از روایات استفاده می شود که آدم (ع) کاملا قادر به تکلم بوده است.از آیات قرآن نیز این مطلب قابل استفاده است ( ر.ک : سوره مائده آیه 27 الی 30 ) امام صادق (ع) فرمودند : ( خدا از زمانی که زمین را خلق کرده است در آن هفت نسل از عا لمیان آفریده است که از نسل آدم نبودند . خدا آنها را از خاک روی زمین آفرید و یکی بعد از دیگری در زمین ساکن نمود همراه با عالم خودش ؛ و سپس خدا پدر این بشر را آفرید و نسل او را از او آفرید و...)(بحار الانوار ج8 ص 374)
عنوان سوال:

با اعتقاد به حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) و اینکه بشر از نسل آن دو بزرگوار است، اختلاف زبان ها چگونه توجیه پذیر است. قاعدتا آدم و حوا دارای زبان بوده اند و فرزندانشان نیز به تبع آنها با آن زبان تکلم می کرده اند و اختلاف های فاحش بین زبان های موجود (چینی، انگلیسی، فارسی، ترکی و ... ) این فرضیه را که به مرور زمان تغییر کرده است غیرقابل قبول می نمایاند. مرور زمان امکان تغییر لهجه را دارد، اما تغییر کلی زبان چطور؟ همچنین فرضیه های تاریخی مبنی بر اینکه بشر در آغاز فاقد زبان بوده و با ایما و اشاره صحبت می کرده و بعداً خط اختراع گردید، با مفاهیم دینی بویژه موضوع بحث (آدم و حوا و اینکه آنها با هم مکالمه می کرده اند) چگونه قابل جمع است؟


پاسخ:

با اعتقاد به حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) و اینکه بشر از نسل آن دو بزرگوار است، اختلاف زبان ها چگونه توجیه پذیر است. قاعدتا آدم و حوا دارای زبان بوده اند و فرزندانشان نیز به تبع آنها با آن زبان تکلم می کرده اند و اختلاف های فاحش بین زبان های موجود (چینی، انگلیسی، فارسی، ترکی و ... ) این فرضیه را که به مرور زمان تغییر کرده است غیرقابل قبول می نمایاند. مرور زمان امکان تغییر لهجه را دارد، اما تغییر کلی زبان چطور؟ همچنین فرضیه های تاریخی مبنی بر اینکه بشر در آغاز فاقد زبان بوده و با ایما و اشاره صحبت می کرده و بعداً خط اختراع گردید، با مفاهیم دینی بویژه موضوع بحث (آدم و حوا و اینکه آنها با هم مکالمه می کرده اند) چگونه قابل جمع است؟

بنا به روایات اهل بیت (ع) وروایات تاریخی نسل کنونی بشر بعد از حضرت آدم (ع) از فرزندان حضرت نوح (ع) است لذا حضرت نوح را ابو البشر ثانی می گویند . فرزندان آن حضرت هرکدام به منطقه ای از زمین هجرت کردند و از هر کدام نسلی پدید آمد؛ وچون ارتباطات در آن عصر بسیار دشوار بوده این نسلها سالیان درازی همدیگر را نمی دیدند ؛لذا ارتباط زبانی آنها بسیار اندک بود . در آن زمان نیازهای بشر نیز اندک بوده و به تبع آن کلمات اندکی نیز داشتند ؛ لذا اکثر کلمات فرزندان نوح بعد از جدا شدن از همدیگر ومتناسب با نیازهای جدید وبخصوص نیازهای محیطی بوجود آمد .این اولین دلیل کثزت زبانها بود . عامل پیدایش گویشها ی مختلف یک زبان نیز همین دوری اقوام از همدیگر است .گویشها در بدو پیدایش تفاوت چندانی با زبان اصلی ندارند؛ ولی در طی هزاران سال این تفاوت بقدری زیاد می شود که زبانی جدید بوجود می آید . برای مثال زبان کردی زمانی از گویشهای زبان فارسی بوده است؛ ولی الان یک فارس زبان تنها قادر به فهم برخی از کلمات کردی است . یا یک لر درس نخوانده قادر به فهم زبان یک گیلکی نیست در حالی که هر دو گویشهای زبان فارسی هستند . عامل دیگری که باعث تغییر زبانها می شود دادوستد زبانهاست. اقوام به دلایل متعدی مثل مسافرتهای دسته جمعی به خاطر قحطی یا به سبب جنگها و... باهم آمیخته شده اند و به مرور زمان زبانهای آنها هم به هم آمیخته شده است؛ از زمان حضرت آدم (ع) حدود ده هزار سال می گذرد واین زمان برای پدید آمدن زبانهای فعلی کفایت می کند .در عرض حدود دو هزار سال زبان فارسی بقدری تغییر کرده است که امروز ما قادر به فهم زبان پهلوی نیستیم؛ ویکی از مهمترین عوامل این تغییر در زبان آمیخته شدن زبان فارسی با عربی است به طوری که حدود شصت درصد کلمات فارسی امروز، کلمات عربی است . یکی از واضحترین دلایل خویشاوندی زبانها کلمات مشابهی است که در آنها وجود دارد مثلاً کلماتی چون بابا ، پاپا، تاتا ، دادا ، آتا ،اَبا، آباء و... یا مثل مادر و Mother یا برادر و Brother یا پدر و Father یا یاشماق (ترکی ) و یاچماق (فرانسه) به معنی نقاب؛ یا جناح(عربی ) و گناه
اما اینکه گفته شده انسانها ی اولیه حرف زدن بلد نبودند ربطی به آدم (ع) ونسل او ندارد . طبق روایات اهل بیت (ع) قبل از آدم (ع) در روی زمین انسانهای دیگری بوده اند که منقرض شده اند از روایات استفاده می شود که آدم (ع) کاملا قادر به تکلم بوده است.از آیات قرآن نیز این مطلب قابل استفاده است ( ر.ک : سوره مائده آیه 27 الی 30 )
امام صادق (ع) فرمودند : ( خدا از زمانی که زمین را خلق کرده است در آن هفت نسل از عا لمیان آفریده است که از نسل آدم نبودند . خدا آنها را از خاک روی زمین آفرید و یکی بعد از دیگری در زمین ساکن نمود همراه با عالم خودش ؛ و سپس خدا پدر این بشر را آفرید و نسل او را از او آفرید و...)(بحار الانوار ج8 ص 374)





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین