به منطق و فلسفه علاقه ندارم (شاید به خاطر دشواری مطالبشان!) به عنوان شخصی که قصد مطالعات مذهبی در حدی دارم که بسیاری از شبهاتم در زمینه های مختلف دینی برطرف شود، آیا نیازی به منطق و فلسفه دارم؟ (تحصیلاتم لیسانس، مهندس)
به منطق و فلسفه علاقه ندارم (شاید به خاطر دشواری مطالبشان!) به عنوان شخصی که قصد مطالعات مذهبی در حدی دارم که بسیاری از شبهاتم در زمینه های مختلف دینی برطرف شود، آیا نیازی به منطق و فلسفه دارم؟ (تحصیلاتم لیسانس، مهندس) چون به بررسی حوزه های و زمینه های مطالعات دینی می پردازیم با مضامینی مانند: تاریخ، اخلاق، اقتصاد، فقه، اعتقادات و .. بر خورد می کنیم برای مطالعه تمام اینها نیازی به منطق و فلسفه نیست. باید توجه داشت که ماهیت و هدف منطق رفع شبهات و ارائه پاسخ مسائل نیست بلکه تنها راه صحیح اندیشیدن و گرفتار نشدن در مغالطه را به ما می آموزد نه چیز دیگر را . در مورد مسائل کلامی و اعتقادی باید خاطر نشان کرد که بسیاری از دلایل ارائه شده در این زمینه نیز بیشتر جنبه تذکر و تنبیه را دارند مثلا اثبات خدا، یگانگی او، عدل و حکمت او، خلقت و آفرینش او ، بری بودن دامان پاکش از نا پاکی ها و راه نداشتن شر و بدی در خلقت و آفریندگی اش، توانایی و آگاهی او از اسرار آشکار و نهان و ارسال رسل و راهنما برای هدایت انسانها ، برگزیدن کسی که دارای برتری خاص است بعنوان امام و رهبر و .... از این روست که ابن سینا نام کتاب فلسفی خود را (تنبهات و اشارات) نهاد تا نشان دهد که مسائل فراموش شده ذهن ما با بیان و یاد آوری آن مورد تصدیق واقع می شود و از این رو آنها را تنبیهات نام نهاد و برخی را که تا حدی از ما دور بود و نیاز به استدلال داشت را اشارات نامید. خلاصه باید گفت که براهین و مسائل کلامی که در مورد مسائل دینی وجود دارد و با اصطلاحات و مطالب فلسفی و گاهی منطقی همراه شده اند معمولا با توضیحی از آنها قرین گشتداند و چون نیاز به آگاهی بیشتری نیز باشد می توان به کتابهای در این باره رجوع کرد مانند کتابهای شهید مطهری و مصباح یزدی ، جوادی آملی، مگارم شیرازی و .... به هر حال ، چنین نیست که فرد نا آگاه از منطق و فلسفه نتواند به مطالعات دینی بپردازد و در مقابل شبهات آن عاجز ماند بلکه او می تواند با مطالعه کتابهای کلامی خود را از خواندن تخصصی منطق و فلسفه بی نیاز گرداند. در این باره می توان به کتابهای کلامی و کتابهای شهید مطهری و نیز کتابهای که نهاد رهبری تحت عنوان (پرسش ها و پاسخ های دانشجویی) در مورد مسائل مختلف عرضه کرده ، مراجعه و با خواندن آنها اطلاعات کافی ای را کسب کرد و هر جایی نیز که با مساله و اصطلاحی فلسفی روبرو گشتید می توانید به کتابهای مانند (قواعد کلی فلسفی اسلامی، دکتر ابراهیم دینایی) و یا کتابهای از این دست در این زمینه مراجعه نمایید. هر چند مطالعه منطق و فلسفه، امری است که دانشجوی مشتاق فکر و اندیشه نمی تواند خود را از آن محروم سازد اما چه بسا بخاطر بیان سخت و دشواری های آن و نیز ارائه نادرست آن حتی در رشته های دانشگاهی ناخواسته خوانده را دل زده و فراری می سازد. شاید بتوان کتابی مانند (محاورات افلاطون) را معرفی کرد تا با خواندن آن لذت فلسفه را احساس کنید.
عنوان سوال:

به منطق و فلسفه علاقه ندارم (شاید به خاطر دشواری مطالبشان!) به عنوان شخصی که قصد مطالعات مذهبی در حدی دارم که بسیاری از شبهاتم در زمینه های مختلف دینی برطرف شود، آیا نیازی به منطق و فلسفه دارم؟ (تحصیلاتم لیسانس، مهندس)


پاسخ:

به منطق و فلسفه علاقه ندارم (شاید به خاطر دشواری مطالبشان!) به عنوان شخصی که قصد مطالعات مذهبی در حدی دارم که بسیاری از شبهاتم در زمینه های مختلف دینی برطرف شود، آیا نیازی به منطق و فلسفه دارم؟ (تحصیلاتم لیسانس، مهندس)


چون به بررسی حوزه های و زمینه های مطالعات دینی می پردازیم با مضامینی مانند: تاریخ، اخلاق، اقتصاد، فقه، اعتقادات و .. بر خورد می کنیم برای مطالعه تمام اینها نیازی به منطق و فلسفه نیست. باید توجه داشت که ماهیت و هدف منطق رفع شبهات و ارائه پاسخ مسائل نیست بلکه تنها راه صحیح اندیشیدن و گرفتار نشدن در مغالطه را به ما می آموزد نه چیز دیگر را . در مورد مسائل کلامی و اعتقادی باید خاطر نشان کرد که بسیاری از دلایل ارائه شده در این زمینه نیز بیشتر جنبه تذکر و تنبیه را دارند مثلا اثبات خدا، یگانگی او، عدل و حکمت او، خلقت و آفرینش او ، بری بودن دامان پاکش از نا پاکی ها و راه نداشتن شر و بدی در خلقت و آفریندگی اش، توانایی و آگاهی او از اسرار آشکار و نهان و ارسال رسل و راهنما برای هدایت انسانها ، برگزیدن کسی که دارای برتری خاص است بعنوان امام و رهبر و .... از این روست که ابن سینا نام کتاب فلسفی خود را (تنبهات و اشارات) نهاد تا نشان دهد که مسائل فراموش شده ذهن ما با بیان و یاد آوری آن مورد تصدیق واقع می شود و از این رو آنها را تنبیهات نام نهاد و برخی را که تا حدی از ما دور بود و نیاز به استدلال داشت را اشارات نامید.
خلاصه باید گفت که براهین و مسائل کلامی که در مورد مسائل دینی وجود دارد و با اصطلاحات و مطالب فلسفی و گاهی منطقی همراه شده اند معمولا با توضیحی از آنها قرین گشتداند و چون نیاز به آگاهی بیشتری نیز باشد می توان به کتابهای در این باره رجوع کرد مانند کتابهای شهید مطهری و مصباح یزدی ، جوادی آملی، مگارم شیرازی و .... به هر حال ، چنین نیست که فرد نا آگاه از منطق و فلسفه نتواند به مطالعات دینی بپردازد و در مقابل شبهات آن عاجز ماند بلکه او می تواند با مطالعه کتابهای کلامی خود را از خواندن تخصصی منطق و فلسفه بی نیاز گرداند.
در این باره می توان به کتابهای کلامی و کتابهای شهید مطهری و نیز کتابهای که نهاد رهبری تحت عنوان (پرسش ها و پاسخ های دانشجویی) در مورد مسائل مختلف عرضه کرده ، مراجعه و با خواندن آنها اطلاعات کافی ای را کسب کرد و هر جایی نیز که با مساله و اصطلاحی فلسفی روبرو گشتید می توانید به کتابهای مانند (قواعد کلی فلسفی اسلامی، دکتر ابراهیم دینایی) و یا کتابهای از این دست در این زمینه مراجعه نمایید.
هر چند مطالعه منطق و فلسفه، امری است که دانشجوی مشتاق فکر و اندیشه نمی تواند خود را از آن محروم سازد اما چه بسا بخاطر بیان سخت و دشواری های آن و نیز ارائه نادرست آن حتی در رشته های دانشگاهی ناخواسته خوانده را دل زده و فراری می سازد. شاید بتوان کتابی مانند (محاورات افلاطون) را معرفی کرد تا با خواندن آن لذت فلسفه را احساس کنید.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین