مقصود از (حکمت) در فرمایش حضرت امیر(ع)چیست؟ همان گونه که بدنها خسته می شوند، دلهاهم ملول می گردند پس برای آنها حکمتهای تازه بجوئید( امالی) . فکرمی کنم با فتحه حرف اول تلفظ می شود، یعنی چه؟( مثلا امالی شیخ مفید) لطفا بفرمایید در مجموع کدامیک از کتب ذیل جامعتر، موثق تر و مورد تأیید و استفاده اهل فن است؟ إکمال الدین، غیبت طوسی، غیبت نعمانی، ج13بحارالانوار اگربخواهم با عرفان و تاریخش و اصطلاحات مربوطه و سایر موارد مرتبط به آن مطالعاتی داشته باشم، مطالعه چه کتبی را پیشنهاد می فرمایید؟ 1. منظور از حکمت تازه در عبارت( إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَة) حقایق و معارف تازه ایست که با آموختن و تأمّل در آنها قلب انسان شاد و مسرور می گردد و کدورت و ملالت آن زایل می شود. هر شأنی از شئون وجودی انسان غذای مخصوص خود را دارد که با دریافت آن زنده و فعّال می شود. بدن در اثر گرسنگی سست و بی حال و با دریافت غذای لذیذ و مقوّی از حالت سستی خارج می گردد. قوّه ی خیال آدمی بدون ایجاد صور و صنایع گوناگون کسل می شود و با هنر ورزی و صنعت آفرینی و با مشاهده آثار شگفت هنری و صنعتی مسرور می شود. رزق قوّه ی غضب (قوّه ی دافع مضارّ) غلبه و پیروزی است ؛ لذا با غلبه و پیروزی و قهرمانی و بروز آثار شجاعت و امثال آن مسرور می شود و بدون آنها احساس کسالت می کند. رزق قوّه ی شهوت (قوّه ی جذب منافع ) نیز رسیدن به آرزوها و خواستها و امیال است ؛ لذا با رسیدن به آنها خشنود می شود. روزی عقل و قلب نیز معارف و حقایق و حکمتها (حقایق برهانی و محکم و غیر قابل تردید) است. لذا با دریافت آنها سر زنده و شاداب می شود و بدون آنها بی حال و افسرده می گردد. لذا حضرت عقل کلّ ، امیر الحکما و سلطان القلوب علی ابن ابی طالب(ع) فرمودند:( همان گونه که بدنها خسته می شوند، قلبها هم ملول می گردند پس برای آنها حکمتهای تازه بجوئید.) 2. امالی به فتح الف جمع اِملاء است به معنی پر کردن ؛ که مجازاً به معنی خواندن برای دیگران و نیز به معنی نوشتن (کاغذ را با نوشته پر کردن) به کار می رود. برخی کتب روایی علمای شیعه با این عنوان مشهور شده اند چون آن کتابها توسّط نویسنده اش خوانده شده و شاگردان آنها مثل نوشتن املاء (دیکته) آن را نوشته اند. نظیر امالی شیخ طوسی و امالی شیخ صدوق و امالی شیخ مفید. این کتابها معمولاً در طول ماه مبارک رمضان گفته می شد و شاگردان ، آنها را می نوشتند ؛ لذا گوینده از باب احتیاط سعی می کرد صحیحترین روایات را انتخاب نماید تا مشکلی برای روزه اش نداشته باشد. از اینرو کتب امالی از صحیحترین کتب روایی محسوب می شوند. 3. سه کتاب (اکمال الدین و اتمام النّعمه ، از محمدبن علی، ابن بابویه معروف به شیخ صدوق ) و ( الغیبة للنعمانی ،از محمد بن ابراهیم نعمانی ) و ( الغیبة للطوسی ، از شیخ طوسی) از معروفترین و مستندترین کتب در مورد بقیّةالله اعظم امام زمان (عج) بوده از کتب منبع به شمار می روند. بسیاری از روایات جلد 13 بحارالانوار نیز از این سه کتاب روایت شده است. لکن از آنجایی که قصد علّامه مجلسی در بحار الانوار صرفاً جمع روایات بوده و روایات این کتاب را تهذیب نکرده است لذا استفاده از آن برای افراد نا آشنا به علم حدیث و رجال چندان مناسب نیست. از سه کتاب یاد شده تا آنجا که اطلاع حاصل شده هر سه دارای ترجمه فارسی می باشند. 4. سخنی در باب نویسندگان سه کتاب مذکور . الف) اکمال الدین و اتمام النّعمه در موضوع خود از پرمطلب ترین و مستدل ترین کتابهاست. نویسنده آن، محمدبن علی، ابن بابویه معروف به شیخ صدوق از فقها و محدثین بزرگ شیعه است که در فضل و بزرگی او همین بس که به دعای امام زمان علیه السلام به دنیا آمده و نویسنده کتاب ( من لا یحضره الفقیه ) است که یکی از کتب اربعه ی شیعه است. گفته شده که قبر شریف آن جناب در شهر ری ، بعد از چندین قرن به واسطه سیل باز شد و مشاهده گردید که بدن پاک این عالم وارسته کاملاً سالم است. ب) مترجم غیبت نعمانی جناب محمّد جواد غفاری در پیشگفتار این کتاب گفته است: ( همواره یکی از آرزوهای این کمترین این بود که چنانچه فرصتی برایم پیش آید و توفیقی دست دهد به احیاء این میراث گرانقدر و ارزشمند برخیزم و آن را از بستر فراموشیش دوباره برانگیزم، و گرد از چهرهاش بزدایم، و ابرهای تیره را از روی ماه پر فروغ آن به دیگر سوی برانم که میدیدم سودی به غایت سرشار و فوائدی بس عظیم در آن نهفته است.) مترجم دیگر این کتاب دانشمند معظّم سید احمد فهری زنجانی فرموده است. ( نام او محمّد و نام پدرش ابراهیم کنیهاش ابو عبد اللَّه، و ملقّب به کاتب نعمانی است و به ابن [ابی] زینب نیز معروف است. وی از بزرگان محدّثین امامیّه در اوائل قرن چهارم است. نویسندهای است خوش استنباط که نظریاتش در مسائل اسلامی صائب بوده، و در شناخت رجال حدیث و روایاتی که از آن نقل شده است سهمی بسزا دارد. علم حدیث را از ثقة الاسلام محمّد بن یعقوب کلینی (رحمه اللَّه) آموخته و سهمی بیشتر از مکتب پر فیضش دریافت داشته و چون کتاب کافی را در نزد کلینی کتابت کرد او را کاتب کلینی گویند و بدین سمت مشهور گشته و در اثر نبوغ علمی و دقت نظر و جدّیت فراوانی که در راه تحصیل علم و نشر احادیث از خود نشان می داد در نزد استادش کلینیّ مزیّتی بزرگ و مقامی برتر داشت. در مجالس درس شیخ شرکت می کرد و در همه اوقات ملازم آن بزرگوار بود. او چون تشنه کامی خشک لب که هر گاه به آبی رسد حیات خویش را باز خواهد یافت به چشمه زلال علوم شیخ وارد و از آن سیراب بیرون شد و در اثر کوشش پی گیر و بیامانی که در راه تحصیل علم داشت به مقامی بلند از فهم احادیث و شناخت رجال آن دست یافت تا حدّی که احادیث صحیح و واقعی را از روایات ساختگی و بیپایه بخوبی باز میشناخت و آنقدر در این فنّ کار کرد تا محقّقی کامل گشت. او از جمله دانشمندانی است که در تمام سنین جوانی و پیری در طلب علم و دانش مسافرتها کردند و روز و شب بر شنیدن و ضبط احادیث مشغول بودهاند.) ج) امّا در بزرگی شیخ طوسی که او را شیخ الطائفه گویند همین بس که دو کتاب از کتب اربعه ی شیعه اختصاص به او دارد. آن جناب از بزگترین عالمان شیعه ، بنیانگذار فقه استدلالی و آبروی شیعه در عصر خود و دیگر اعصار بود ؛ و هیمنه و شکوه علمی او تا قرنها علمای شیعه را به کرنش و اظهار کوچکی در برابر خود واداشته بود. 5. برای آشنایی با عرفان اعمّ از عرفان نظری و عملی ، تاریخ و برخی اصطلاحات رایج آن رجوع بفرمایید به کتاب آشنایی با علوم اسلامی ، جلد2 ، ( کلام عرفان حکمت عملی) ، متفکر شهید استاد مرتضی مطهری .فایل این کتاب از راه اینترنت نیز قابل دریافت است.
مقصود از (حکمت) در فرمایش حضرت امیر(ع)چیست؟ همان گونه که بدنها خسته می شوند، دلهاهم ملول می گردند پس برای آنها حکمتهای تازه بجوئید( امالی) . فکرمی کنم با فتحه حرف اول تلفظ می شود، یعنی چه؟( مثلا امالی شیخ مفید) لطفا بفرمایید در مجموع کدامیک از کتب ذیل جامعتر، موثق تر و مورد تأیید و استفاده اهل فن است؟ إکمال الدین، غیبت طوسی، غیبت نعمانی، ج13بحارالانوار اگربخواهم با عرفان و تاریخش و اصطلاحات مربوطه و سایر موارد مرتبط به آن مطالعاتی داشته باشم، مطالعه چه کتبی را پیشنهاد می فرمایید؟
مقصود از (حکمت) در فرمایش حضرت امیر(ع)چیست؟ همان گونه که بدنها خسته می شوند، دلهاهم ملول می گردند پس برای آنها حکمتهای تازه بجوئید( امالی) . فکرمی کنم با فتحه حرف اول تلفظ می شود، یعنی چه؟( مثلا امالی شیخ مفید) لطفا بفرمایید در مجموع کدامیک از کتب ذیل جامعتر، موثق تر و مورد تأیید و استفاده اهل فن است؟ إکمال الدین، غیبت طوسی، غیبت نعمانی، ج13بحارالانوار اگربخواهم با عرفان و تاریخش و اصطلاحات مربوطه و سایر موارد مرتبط به آن مطالعاتی داشته باشم، مطالعه چه کتبی را پیشنهاد می فرمایید؟
1. منظور از حکمت تازه در عبارت( إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَة) حقایق و معارف تازه ایست که با آموختن و تأمّل در آنها قلب انسان شاد و مسرور می گردد و کدورت و ملالت آن زایل می شود.
هر شأنی از شئون وجودی انسان غذای مخصوص خود را دارد که با دریافت آن زنده و فعّال می شود. بدن در اثر گرسنگی سست و بی حال و با دریافت غذای لذیذ و مقوّی از حالت سستی خارج می گردد. قوّه ی خیال آدمی بدون ایجاد صور و صنایع گوناگون کسل می شود و با هنر ورزی و صنعت آفرینی و با مشاهده آثار شگفت هنری و صنعتی مسرور می شود. رزق قوّه ی غضب (قوّه ی دافع مضارّ) غلبه و پیروزی است ؛ لذا با غلبه و پیروزی و قهرمانی و بروز آثار شجاعت و امثال آن مسرور می شود و بدون آنها احساس کسالت می کند. رزق قوّه ی شهوت (قوّه ی جذب منافع ) نیز رسیدن به آرزوها و خواستها و امیال است ؛ لذا با رسیدن به آنها خشنود می شود. روزی عقل و قلب نیز معارف و حقایق و حکمتها (حقایق برهانی و محکم و غیر قابل تردید) است. لذا با دریافت آنها سر زنده و شاداب می شود و بدون آنها بی حال و افسرده می گردد. لذا حضرت عقل کلّ ، امیر الحکما و سلطان القلوب علی ابن ابی طالب(ع) فرمودند:( همان گونه که بدنها خسته می شوند، قلبها هم ملول می گردند پس برای آنها حکمتهای تازه بجوئید.)
2. امالی به فتح الف جمع اِملاء است به معنی پر کردن ؛ که مجازاً به معنی خواندن برای دیگران و نیز به معنی نوشتن (کاغذ را با نوشته پر کردن) به کار می رود. برخی کتب روایی علمای شیعه با این عنوان مشهور شده اند چون آن کتابها توسّط نویسنده اش خوانده شده و شاگردان آنها مثل نوشتن املاء (دیکته) آن را نوشته اند. نظیر امالی شیخ طوسی و امالی شیخ صدوق و امالی شیخ مفید. این کتابها معمولاً در طول ماه مبارک رمضان گفته می شد و شاگردان ، آنها را می نوشتند ؛ لذا گوینده از باب احتیاط سعی می کرد صحیحترین روایات را انتخاب نماید تا مشکلی برای روزه اش نداشته باشد. از اینرو کتب امالی از صحیحترین کتب روایی محسوب می شوند.
3. سه کتاب (اکمال الدین و اتمام النّعمه ، از محمدبن علی، ابن بابویه معروف به شیخ صدوق ) و ( الغیبة للنعمانی ،از محمد بن ابراهیم نعمانی ) و ( الغیبة للطوسی ، از شیخ طوسی) از معروفترین و مستندترین کتب در مورد بقیّةالله اعظم امام زمان (عج) بوده از کتب منبع به شمار می روند. بسیاری از روایات جلد 13 بحارالانوار نیز از این سه کتاب روایت شده است. لکن از آنجایی که قصد علّامه مجلسی در بحار الانوار صرفاً جمع روایات بوده و روایات این کتاب را تهذیب نکرده است لذا استفاده از آن برای افراد نا آشنا به علم حدیث و رجال چندان مناسب نیست.
از سه کتاب یاد شده تا آنجا که اطلاع حاصل شده هر سه دارای ترجمه فارسی می باشند.
4. سخنی در باب نویسندگان سه کتاب مذکور .
الف) اکمال الدین و اتمام النّعمه در موضوع خود از پرمطلب ترین و مستدل ترین کتابهاست. نویسنده آن، محمدبن علی، ابن بابویه معروف به شیخ صدوق از فقها و محدثین بزرگ شیعه است که در فضل و بزرگی او همین بس که به دعای امام زمان علیه السلام به دنیا آمده و نویسنده کتاب ( من لا یحضره الفقیه ) است که یکی از کتب اربعه ی شیعه است. گفته شده که قبر شریف آن جناب در شهر ری ، بعد از چندین قرن به واسطه سیل باز شد و مشاهده گردید که بدن پاک این عالم وارسته کاملاً سالم است.
ب) مترجم غیبت نعمانی جناب محمّد جواد غفاری در پیشگفتار این کتاب گفته است: ( همواره یکی از آرزوهای این کمترین این بود که چنانچه فرصتی برایم پیش آید و توفیقی دست دهد به احیاء این میراث گرانقدر و ارزشمند برخیزم و آن را از بستر فراموشیش دوباره برانگیزم، و گرد از چهرهاش بزدایم، و ابرهای تیره را از روی ماه پر فروغ آن به دیگر سوی برانم که میدیدم سودی به غایت سرشار و فوائدی بس عظیم در آن نهفته است.)
مترجم دیگر این کتاب دانشمند معظّم سید احمد فهری زنجانی فرموده است. ( نام او محمّد و نام پدرش ابراهیم کنیهاش ابو عبد اللَّه، و ملقّب به کاتب نعمانی است و به ابن [ابی] زینب نیز معروف است. وی از بزرگان محدّثین امامیّه در اوائل قرن چهارم است. نویسندهای است خوش استنباط که نظریاتش در مسائل اسلامی صائب بوده، و در شناخت رجال حدیث و روایاتی که از آن نقل شده است سهمی بسزا دارد. علم حدیث را از ثقة الاسلام محمّد بن یعقوب کلینی (رحمه اللَّه) آموخته و سهمی بیشتر از مکتب پر فیضش دریافت داشته و چون کتاب کافی را در نزد کلینی کتابت کرد او را کاتب کلینی گویند و بدین سمت مشهور گشته و در اثر نبوغ علمی و دقت نظر و جدّیت فراوانی که در راه تحصیل علم و نشر احادیث از خود نشان می داد در نزد استادش کلینیّ مزیّتی بزرگ و مقامی برتر داشت. در مجالس درس شیخ شرکت می کرد و در همه اوقات ملازم آن بزرگوار بود. او چون تشنه کامی خشک لب که هر گاه به آبی رسد حیات خویش را باز خواهد یافت به چشمه زلال علوم شیخ وارد و از آن سیراب بیرون شد و در اثر کوشش پی گیر و بیامانی که در راه تحصیل علم داشت به مقامی بلند از فهم احادیث و شناخت رجال آن دست یافت تا حدّی که احادیث صحیح و واقعی را از روایات ساختگی و بیپایه بخوبی باز میشناخت و آنقدر در این فنّ کار کرد تا محقّقی کامل گشت. او از جمله دانشمندانی است که در تمام سنین جوانی و پیری در طلب علم و دانش مسافرتها کردند و روز و شب بر شنیدن و ضبط احادیث مشغول بودهاند.)
ج) امّا در بزرگی شیخ طوسی که او را شیخ الطائفه گویند همین بس که دو کتاب از کتب اربعه ی شیعه اختصاص به او دارد. آن جناب از بزگترین عالمان شیعه ، بنیانگذار فقه استدلالی و آبروی شیعه در عصر خود و دیگر اعصار بود ؛ و هیمنه و شکوه علمی او تا قرنها علمای شیعه را به کرنش و اظهار کوچکی در برابر خود واداشته بود.
5. برای آشنایی با عرفان اعمّ از عرفان نظری و عملی ، تاریخ و برخی اصطلاحات رایج آن رجوع بفرمایید به کتاب آشنایی با علوم اسلامی ، جلد2 ، ( کلام عرفان حکمت عملی) ، متفکر شهید استاد مرتضی مطهری .فایل این کتاب از راه اینترنت نیز قابل دریافت است.