شبههای برایم به وجود آمده است البتّه میدانم میان علم و دین تقابل نیست؛ ولی میخواهم مسأله برایم روشن شود. سؤال من این است: میدانیم در اسلام بر ارزش گرسنگی بسیار تأکید شده است و در حدیث داریم: معده خانه درد است و دوای آن گرسنگی است؛ ولی از آن طرف در علم تغذیه گفته میشود اگر مواد غذایی مختلف به بدن انسان نرسد، بدن دچار بیماری میشود و کمبود هر ماده به بیماریای خاص میانجامد. یا مثلاً در اسلام گفته میشود که با شکم پر فهم انسان بیشتر است؛ ولی در علم گفته میشود هنگام گرسنگی و نبودن مواد غذایی کافی در بدن، فهم انسان کاهش مییابد. این تقابل چگونه قابل حلّ است؟ در پاسخ به این پرسش، خوب است توجّه داشته باشید اگر معنای صحیح دین و نیز قلمرو علم درک شود، هرگز تقابلی میان علم و دین مشاهده نمیگردد؛ زیرا تمام عالم، بر اساس ربوبیت حضرت حق، نظاممند شده و علم در پی کشف قواعد و قوانینی است که خداوند متعال در نظر گرفته است. گستره علم تجربی از مادیات فراتر نمیرود و در حد تجربیات انجام شده و نیز ابزارهای مناسب آن محدود میگردد؛ این نوع علم، برای اظهار نظر در خصوص عالم ملکوت و امور معنوی و نیز بسیاری از قواعد و آثار اشیا یا رفتارهایی که در چارچوب تجربه نمیگنجند و یا تا کنون تجربه نشدهاند، شایستگی ندارد. از طرف دیگر، انسان موجودی دو بعدی است و باید ابعادش هماهنگ رشد کنند؛ امّا بُعد مادّیاش صرفاً ابزار رشد معنوی است. بعد مادّی وسیلهای است که در جهت معنویت و نیل به حیات طبیه به کار گرفته میشود. اگر در بعضی موارد تزاحم یا تعارضی بین دو مصلحت یا مفسده رخ دهد، ملاک برتر حفظ مصلحت اخروی و ترجیح مفسده مادّی یا دنیوی بر مفسده اخروی است. در این صورت، شبهه تقابل علم و دین باقی نمیماند؛ هر چند در نظر ابتدایی - همان طور که شما بیان کردید - با این شبهه رو به رو میشویم. درباره پرسش اصلی شما باید گفت: در بسیاری از موارد، آموزههای دینی با توجّه به افراط و تفریطهای معمول مردم بیان شده است؛ مثلاً تأکید بر گرسنگی در بسیاری از روایات (نه همه موارد) در مقابل شکمبارگی و پرخوری است و مردم را بر پرهیز از افراط در خوردن فرا میخواند؛ (چنان که امام علی(ع) میفرماید: پرخوری حکمت را تباه میکند، شکمبارگی هوش و ذکاوت را میبرد....))1( رسول خدا(ص) نیز میفرماید: (وقتی معده خالی باشد، دل حکمت را میپذیرد و هر گاه معده پر باشد، دل حکمت را برون میافکند.))2( در حدیث معراج هم چنین میخوانیم: (احمد(ص)، هر گاه بنده شکم خویش را گرسنگی دهد و زبانش را نگاه دارد، به او حکمت میآموزم.))3( نفس گرسنگی دارای این ارزش است؛ هر چند در قالب روزه گرفتن نباشد. در ادامه همین روایت آمده است: حتی اگر شخص کافر باشد، با رعایت این دو خصلت، از این موهبت برخوردار میگردد. البتّه این حکمت حجتی علیه کافر و نور و برهان و رحمتی برای مؤمن خواهد بود. گرسنگی، به ویژه اگر در قالب روزه باشد، آثار بسیار مفید و معنوی به ارمغان میآورد؛ یعنی بهداشت تن و روان. از جهت مادّی، رسول خدا(ص) فرمود: (صوموا تصحّوا؛)4( روز بگیرید یا تندرست شوید). دانشمندان قدیم و جدید نیز نقش روزه در تندرستی را تصدیق کردهاند؛ چنان که یک پزشک مصری در حدود 36) سال قبل گفته است: (انسان پر خور با 14 غذاهایی که میخورد زنده میماند؛ با 34 دیگر آن، پزشکان امرار معاش میکنند.).)5( دکتر (کارلو) امریکایی نیز مینویسد: روزهای که اسلام واجب کرده است، بزرگترین ضامن تندرستی است).)6( امروز (روزه درمانی) در درمان بیماران از شیوههای مؤثر است. روزه در درمان بیماریهایی چون تصلب شرایین، فشار خون، سرطان خون، آسم قلب، آنژین قلبی، نارساییهای کبد، اختلالات دستگاه متابولیسم، چاقی، نقرس و اختلالات عمومی عصبی سودمند است.)7( روزه، از جهت معنوی، نیز فوائد و آثار بسیار دارد؛ صفای قلب، رقّت قلب - در مقابل قساوت قلب که حاصل پرخوری است - خشوع و خضوع در مقابل حضرت پروردگار، کاهش شهوات، تسلط بر هوای نفس و حیات و سرزندگی قلب، بخشی از آثار معنوی روزه شمرده میشود. افزون بر این سبب، توجّه به گرسنگی و تشنگی به امان روز قیامت میگردد.)8( بسیاری از فوائد و آثار جسمی و روانی روزه به اختصار در روایات معصومان(ع) آمده است.)9( البیّه روحیات انسانها متفاوت است و بسیاری از انسانها تاب گرسنگی زیاد ندارند. اسلام هم نمیخواهد انسان با تحمّل گرسنگی بسیار خود را در زحمت افکند. در بعضی از روایات آمده است: (اللهم اعوذبک من الجوع؛)1) خدایا از گرسنگی به تو پناه میبرم.) چنانچه گرسنگی یا روزه گرفتن به بیماری یا تشدید آن انجامد، ممنوع و حرام است. افزون بر این حتی خوف از بیماری نیز سبب حرمت روزه میگردد.)11( 1. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، مترجم: حمیدرضا شیخی، ص 1266. ((قال علی(ع): التخمة یفسد الحکمة، البِطنة یحجب الفطنة)).
شبههای برایم به وجود آمده است البتّه میدانم میان علم و دین تقابل نیست؛ ولی میخواهم مسأله برایم روشن شود. سؤال من این است: میدانیم در اسلام بر ارزش گرسنگی بسیار تأکید شده است و در حدیث داریم: معده خانه درد است و دوای آن گرسنگی است؛ ولی از آن طرف در علم تغذیه گفته میشود اگر مواد غذایی مختلف به بدن انسان نرسد، بدن دچار بیماری میشود و کمبود هر ماده به بیماریای خاص میانجامد. یا مثلاً در اسلام گفته میشود که با شکم پر فهم انسان بیشتر است؛ ولی در علم گفته میشود هنگام گرسنگی و نبودن مواد غذایی کافی در بدن، فهم انسان کاهش مییابد. این تقابل چگونه قابل حلّ است؟
شبههای برایم به وجود آمده است البتّه میدانم میان علم و دین تقابل نیست؛ ولی میخواهم مسأله برایم روشن شود. سؤال من این است: میدانیم در اسلام بر ارزش گرسنگی بسیار تأکید شده است و در حدیث داریم: معده خانه درد است و دوای آن گرسنگی است؛ ولی از آن طرف در علم تغذیه گفته میشود اگر مواد غذایی مختلف به بدن انسان نرسد، بدن دچار بیماری میشود و کمبود هر ماده به بیماریای خاص میانجامد. یا مثلاً در اسلام گفته میشود که با شکم پر فهم انسان بیشتر است؛ ولی در علم گفته میشود هنگام گرسنگی و نبودن مواد غذایی کافی در بدن، فهم انسان کاهش مییابد. این تقابل چگونه قابل حلّ است؟
در پاسخ به این پرسش، خوب است توجّه داشته باشید اگر معنای صحیح دین و نیز قلمرو علم درک شود، هرگز تقابلی میان علم و دین مشاهده نمیگردد؛ زیرا تمام عالم، بر اساس ربوبیت حضرت حق، نظاممند شده و علم در پی کشف قواعد و قوانینی است که خداوند متعال در نظر گرفته است. گستره علم تجربی از مادیات فراتر نمیرود و در حد تجربیات انجام شده و نیز ابزارهای مناسب آن محدود میگردد؛ این نوع علم، برای اظهار نظر در خصوص عالم ملکوت و امور معنوی و نیز بسیاری از قواعد و آثار اشیا یا رفتارهایی که در چارچوب تجربه نمیگنجند و یا تا کنون تجربه نشدهاند، شایستگی ندارد. از طرف دیگر، انسان موجودی دو بعدی است و باید ابعادش هماهنگ رشد کنند؛ امّا بُعد مادّیاش صرفاً ابزار رشد معنوی است. بعد مادّی وسیلهای است که در جهت معنویت و نیل به حیات طبیه به کار گرفته میشود. اگر در بعضی موارد تزاحم یا تعارضی بین دو مصلحت یا مفسده رخ دهد، ملاک برتر حفظ مصلحت اخروی و ترجیح مفسده مادّی یا دنیوی بر مفسده اخروی است. در این صورت، شبهه تقابل علم و دین باقی نمیماند؛ هر چند در نظر ابتدایی - همان طور که شما بیان کردید - با این شبهه رو به رو میشویم. درباره پرسش اصلی شما باید گفت: در بسیاری از موارد، آموزههای دینی با توجّه به افراط و تفریطهای معمول مردم بیان شده است؛ مثلاً تأکید بر گرسنگی در بسیاری از روایات (نه همه موارد) در مقابل شکمبارگی و پرخوری است و مردم را بر پرهیز از افراط در خوردن فرا میخواند؛ (چنان که امام علی(ع) میفرماید: پرخوری حکمت را تباه میکند، شکمبارگی هوش و ذکاوت را میبرد....))1( رسول خدا(ص) نیز میفرماید: (وقتی معده خالی باشد، دل حکمت را میپذیرد و هر گاه معده پر باشد، دل حکمت را برون میافکند.))2( در حدیث معراج هم چنین میخوانیم: (احمد(ص)، هر گاه بنده شکم خویش را گرسنگی دهد و زبانش را نگاه دارد، به او حکمت میآموزم.))3( نفس گرسنگی دارای این ارزش است؛ هر چند در قالب روزه گرفتن نباشد. در ادامه همین روایت آمده است: حتی اگر شخص کافر باشد، با رعایت این دو خصلت، از این موهبت برخوردار میگردد. البتّه این حکمت حجتی علیه کافر و نور و برهان و رحمتی برای مؤمن خواهد بود. گرسنگی، به ویژه اگر در قالب روزه باشد، آثار بسیار مفید و معنوی به ارمغان میآورد؛ یعنی بهداشت تن و روان. از جهت مادّی، رسول خدا(ص) فرمود: (صوموا تصحّوا؛)4( روز بگیرید یا تندرست شوید). دانشمندان قدیم و جدید نیز نقش روزه در تندرستی را تصدیق کردهاند؛ چنان که یک پزشک مصری در حدود 36) سال قبل گفته است: (انسان پر خور با 14 غذاهایی که میخورد زنده میماند؛ با 34 دیگر آن، پزشکان امرار معاش میکنند.).)5( دکتر (کارلو) امریکایی نیز مینویسد: روزهای که اسلام واجب کرده است، بزرگترین ضامن تندرستی است).)6(
امروز (روزه درمانی) در درمان بیماران از شیوههای مؤثر است. روزه در درمان بیماریهایی چون تصلب شرایین، فشار خون، سرطان خون، آسم قلب، آنژین قلبی، نارساییهای کبد، اختلالات دستگاه متابولیسم، چاقی، نقرس و اختلالات عمومی عصبی سودمند است.)7( روزه، از جهت معنوی، نیز فوائد و آثار بسیار دارد؛ صفای قلب، رقّت قلب - در مقابل قساوت قلب که حاصل پرخوری است - خشوع و خضوع در مقابل حضرت پروردگار، کاهش شهوات، تسلط بر هوای نفس و حیات و سرزندگی قلب، بخشی از آثار معنوی روزه شمرده میشود. افزون بر این سبب، توجّه به گرسنگی و تشنگی به امان روز قیامت میگردد.)8( بسیاری از فوائد و آثار جسمی و روانی روزه به اختصار در روایات معصومان(ع) آمده است.)9(
البیّه روحیات انسانها متفاوت است و بسیاری از انسانها تاب گرسنگی زیاد ندارند. اسلام هم نمیخواهد انسان با تحمّل گرسنگی بسیار خود را در زحمت افکند. در بعضی از روایات آمده است: (اللهم اعوذبک من الجوع؛)1) خدایا از گرسنگی به تو پناه میبرم.) چنانچه گرسنگی یا روزه گرفتن به بیماری یا تشدید آن انجامد، ممنوع و حرام است. افزون بر این حتی خوف از بیماری نیز سبب حرمت روزه میگردد.)11(
1. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، مترجم: حمیدرضا شیخی، ص 1266. ((قال علی(ع): التخمة یفسد الحکمة، البِطنة یحجب الفطنة)).