مگر درباره کفار نمی گوییم اگر کفرشان از روی جهالت و نادانی باشد و کوتاهی عمدی و شخصی نباشد بلکه به دنبال حقیقت باشند تا حدی که با آن آشنا هستند، خداوند آنها را معذب نمی سازد. اینجا یک سوال مطرح می شود و آن این که مگر کسی که به دنبال حقیقت است ممکن است در جستجوی حقیقت باشد و به اسلام نرسد و از جای دیگری سر در بیاورد؟ مگر اسلام حقیقتی کامل و مطلق نیست؟ در نتیجه ما نباید به این مسأله که تنها مسلمان دوازده امامی امکان رستگاری دارد، اعتقاد داشته باشیم؟ آیا ممکن است در جستجوی حقیقت باشیم و به مسیحییت یا چیز دیگری برسیم؟ اگر این طور فکر کنیم انحصارگرا و سخت گیریم؟ به نظر من نمی توان این مسأله سختگیری گفت. خواهش می کنم من را خیلی کامل راهنمایی کنید.
مگر درباره کفار نمی گوییم اگر کفرشان از روی جهالت و نادانی باشد و کوتاهی عمدی و شخصی نباشد بلکه به دنبال حقیقت باشند تا حدی که با آن آشنا هستند، خداوند آنها را معذب نمی سازد. اینجا یک سوال مطرح می شود و آن این که مگر کسی که به دنبال حقیقت است ممکن است در جستجوی حقیقت باشد و به اسلام نرسد و از جای دیگری سر در بیاورد؟ مگر اسلام حقیقتی کامل و مطلق نیست؟ در نتیجه ما نباید به این مسأله که تنها مسلمان دوازده امامی امکان رستگاری دارد، اعتقاد داشته باشیم؟ آیا ممکن است در جستجوی حقیقت باشیم و به مسیحییت یا چیز دیگری برسیم؟ اگر این طور فکر کنیم انحصارگرا و سخت گیریم؟ به نظر من نمی توان این مسأله سختگیری گفت. خواهش می کنم من را خیلی کامل راهنمایی کنید. 1. طبق تصریح آیات و روایات ، افراد بی دین یا دارای دین باطل که مستضعف فکری نیستند و می توانند دین حقّ را از ادیان باطل تشخیص دهند ، در عالم برزخ و آخرت وارد جهنّم می شوند. امّا مستضعفین فکری که قدرت درک چندانی نداشته قادر به تحقیق نیستند ، به رحمت الهی واگذار می شوند. اگر اینها به مقدار فهم عقلی و فطری خود یا طبق برخی آموزه های اخلاقی رایج در جامعه ی خودشان از بدیها اجتناب کرده باشند امید است که به فضل و رحمت خدا وارد بهشت شوند ؛ لکن بهشت آنها در حدّ بهشت مومنان نخواهد بود. امّا اگر به همان اندازه نیز اجتناب نکرده اند مجازات می شوند لکن از رحمت خدا بعید است که اینگونه افراد را تا ابد در جهنّم نگه دارد. بلکه طبق بیان روایات شیعه ، حتّی تعداد فراوانی از اهل جهنّم ، که مستضعف فکری هم نبوده اند ، بعد از مدّتی عذاب ، نجات خواهند یافت ؛ و جز کفّار محض و معاند ، کسی تا ابد در جهنّم نخواهند ماند. 2. اگر شخص نرمالی در محیطی شروع به تحقیق نماید که در آن محیط همه ی ادیان یا دست کم ادیان مشهور به درستی معرّفی شده باشند و عوامل مغالطه نیز در کار نباشد ، منطقاً ممکن نیست بتواند غیر اسلام را تصدیق نماید. چون غیر از اسلام بقیّه ی ادیان موجود در اصول دینشان مشکل منطقی دارند. امّا مشکل اینجاست که در اکثر دنیا مردم امکان دستیابی به منابع درست اسلامی را ندارند ولی در عوض با دهها و صدها منبع اطّلاع رسانی سر و کار دارند که روز و شب اسلام را وارونه معرّفی می کنند. لذا نباید تأثیر تبلیغاتهای سوء و مغرضانه را نادیده گرفت. تأثیر عامل تبلیغ تا آنجاست که اهل شام در زمان معاویه خیال می کردند علی ابن ابی طالب نماز نمی خواند. لذا وقتی خبر به شام رسید که علی در مسجد ضربت خورد ، مردم گفتند: علی در مسجد چه می کرد؟ در اثر همین تبلیغات بود که بنی امیّه در نظر مردم شام ، خود را اهل بیت پیامبر جا زده بودند و کسی خبر نداشت که امام حسین (ع) فرزند رسول خداست ؛ لذا وقتی امام سجاد(ع) در مسجد شام خود را فرزند رسول الله معرّفی نمود بسیاری از حاضران شگفت زده شدند. البته در کنار این عامل بسیار مهمّ ، آفات دیگری نیز وجود دارند که ممکن است مانع از تحقیق درست شده شخص را گرفتار دام مغالطه سازند. 3. باید توجّه داشت که طبق تعالیم اهل بیت (ع) مساله ی نجات و حقّانیّت در اصل اعتقاد ، همواره ملازم هم نیستند. بلکه چه بسا کسی اعتقاد حقّ نداشته ولی اهل نجات باشد و در مقابل کسی اعتقاد حقّ داشته اهل جهنّم شود. برای مثال کسانی که دسترسی به دین حقّ ندارند اگر طبق آنچه در دین موجودشان موافق فطرت و عقل است رفتار نمایند درجاتی از نجات را خواهند داشت ؛ امّا آنکه مسلمان بوده عمل به احکام اسلام نمی کند اهل جهنّم خواهد شد. بلی اگر شخص دارای اعتقاد حقّ اهل عمل باشد میزان نجات یافتگی و رتبه ی وجودی او بسیار بیشتر از شخص دارای اعتقاد غیر حقّ خواهد بود. حاصل کلام اینکه: الف) دین حقّ تنها اسلام است. و دیگر ادیان موجود اگرچه دارای گزاره های حقّی نیز هستند ولی به عنوان یک دین باطلند. ب) هر که هم معتقد به دین حقّ است هم پایبند به احکام و تعالیم آن ، به نجات صد در صد و فلاح حقیقی خواهد رسید. ج) آنکه معتقد به دین حقّ ولی پایبند به احکام و تعالیم آن نیست گرچه در نهایت ، نصیبی از رستگاری را خواهد داشت ولی اوّلاً مدّتها معذّب خواهد بود و ثانیاً به رستگاری صد در صد نیز نخواهید رسید. د) غیر مستضعفی که اعتقاد به دین باطل داشته ولی اهل خیرات نیز باشد ، اگرچه مدّتها معذّب خواهد بود ولی نصیبی از نجات را خواهد داشت. ه) مستضعفین فکری نیز طبق روایات اهل بیت (ع) به رحمت الهی واگذار می شوند. که یقیناً آنها نیز نصیبی از نجات را خواهند داشت. و) غیر مستضعفی که اعتقاد به دین باطل داشته اهل خیرات نیز نباشد ، به اشدّ عذاب گرفتار می شوند ولی از آنجایی که به اصل وجود خدا و برخی دیگر از اعتقادات درست مثل اصل نبوّت و معاد ایمان داشته اند بعید نیست که برای آنها نیز نصیبی از نجات باشد. البته به شرط آنکه عملی مثل بدعت ، شرک ، سدّ راه هدایت و کشتن نبی یا امام مرتکب نشده باشند. چرا که این امور در حکم الحادند. ز) طبق برخی ادلّه ی شرعی برای کفّار و ملحدین مستضعف نیز عذاب ابدی بعید است ولی کفّار و ملحدین غیر مستضعف مستحقّ عذاب ابدی خواهند بود. و اگر افزون بر الحاد ، بر ضدّ خدا نیز قیام کرده باشند عذابشان مضاعف خواهد بود.
عنوان سوال:

مگر درباره کفار نمی گوییم اگر کفرشان از روی جهالت و نادانی باشد و کوتاهی عمدی و شخصی نباشد بلکه به دنبال حقیقت باشند تا حدی که با آن آشنا هستند، خداوند آنها را معذب نمی سازد. اینجا یک سوال مطرح می شود و آن این که مگر کسی که به دنبال حقیقت است ممکن است در جستجوی حقیقت باشد و به اسلام نرسد و از جای دیگری سر در بیاورد؟ مگر اسلام حقیقتی کامل و مطلق نیست؟ در نتیجه ما نباید به این مسأله که تنها مسلمان دوازده امامی امکان رستگاری دارد، اعتقاد داشته باشیم؟ آیا ممکن است در جستجوی حقیقت باشیم و به مسیحییت یا چیز دیگری برسیم؟ اگر این طور فکر کنیم انحصارگرا و سخت گیریم؟ به نظر من نمی توان این مسأله سختگیری گفت. خواهش می کنم من را خیلی کامل راهنمایی کنید.


پاسخ:

مگر درباره کفار نمی گوییم اگر کفرشان از روی جهالت و نادانی باشد و کوتاهی عمدی و شخصی نباشد بلکه به دنبال حقیقت باشند تا حدی که با آن آشنا هستند، خداوند آنها را معذب نمی سازد. اینجا یک سوال مطرح می شود و آن این که مگر کسی که به دنبال حقیقت است ممکن است در جستجوی حقیقت باشد و به اسلام نرسد و از جای دیگری سر در بیاورد؟ مگر اسلام حقیقتی کامل و مطلق نیست؟ در نتیجه ما نباید به این مسأله که تنها مسلمان دوازده امامی امکان رستگاری دارد، اعتقاد داشته باشیم؟ آیا ممکن است در جستجوی حقیقت باشیم و به مسیحییت یا چیز دیگری برسیم؟ اگر این طور فکر کنیم انحصارگرا و سخت گیریم؟ به نظر من نمی توان این مسأله سختگیری گفت. خواهش می کنم من را خیلی کامل راهنمایی کنید.

1. طبق تصریح آیات و روایات ، افراد بی دین یا دارای دین باطل که مستضعف فکری نیستند و می توانند دین حقّ را از ادیان باطل تشخیص دهند ، در عالم برزخ و آخرت وارد جهنّم می شوند. امّا مستضعفین فکری که قدرت درک چندانی نداشته قادر به تحقیق نیستند ، به رحمت الهی واگذار می شوند. اگر اینها به مقدار فهم عقلی و فطری خود یا طبق برخی آموزه های اخلاقی رایج در جامعه ی خودشان از بدیها اجتناب کرده باشند امید است که به فضل و رحمت خدا وارد بهشت شوند ؛ لکن بهشت آنها در حدّ بهشت مومنان نخواهد بود.
امّا اگر به همان اندازه نیز اجتناب نکرده اند مجازات می شوند لکن از رحمت خدا بعید است که اینگونه افراد را تا ابد در جهنّم نگه دارد. بلکه طبق بیان روایات شیعه ، حتّی تعداد فراوانی از اهل جهنّم ، که مستضعف فکری هم نبوده اند ، بعد از مدّتی عذاب ، نجات خواهند یافت ؛ و جز کفّار محض و معاند ، کسی تا ابد در جهنّم نخواهند ماند.

2. اگر شخص نرمالی در محیطی شروع به تحقیق نماید که در آن محیط همه ی ادیان یا دست کم ادیان مشهور به درستی معرّفی شده باشند و عوامل مغالطه نیز در کار نباشد ، منطقاً ممکن نیست بتواند غیر اسلام را تصدیق نماید. چون غیر از اسلام بقیّه ی ادیان موجود در اصول دینشان مشکل منطقی دارند. امّا مشکل اینجاست که در اکثر دنیا مردم امکان دستیابی به منابع درست اسلامی را ندارند ولی در عوض با دهها و صدها منبع اطّلاع رسانی سر و کار دارند که روز و شب اسلام را وارونه معرّفی می کنند. لذا نباید تأثیر تبلیغاتهای سوء و مغرضانه را نادیده گرفت.
تأثیر عامل تبلیغ تا آنجاست که اهل شام در زمان معاویه خیال می کردند علی ابن ابی طالب نماز نمی خواند. لذا وقتی خبر به شام رسید که علی در مسجد ضربت خورد ، مردم گفتند: علی در مسجد چه می کرد؟ در اثر همین تبلیغات بود که بنی امیّه در نظر مردم شام ، خود را اهل بیت پیامبر جا زده بودند و کسی خبر نداشت که امام حسین (ع) فرزند رسول خداست ؛ لذا وقتی امام سجاد(ع) در مسجد شام خود را فرزند رسول الله معرّفی نمود بسیاری از حاضران شگفت زده شدند.
البته در کنار این عامل بسیار مهمّ ، آفات دیگری نیز وجود دارند که ممکن است مانع از تحقیق درست شده شخص را گرفتار دام مغالطه سازند.

3. باید توجّه داشت که طبق تعالیم اهل بیت (ع) مساله ی نجات و حقّانیّت در اصل اعتقاد ، همواره ملازم هم نیستند. بلکه چه بسا کسی اعتقاد حقّ نداشته ولی اهل نجات باشد و در مقابل کسی اعتقاد حقّ داشته اهل جهنّم شود.
برای مثال کسانی که دسترسی به دین حقّ ندارند اگر طبق آنچه در دین موجودشان موافق فطرت و عقل است رفتار نمایند درجاتی از نجات را خواهند داشت ؛ امّا آنکه مسلمان بوده عمل به احکام اسلام نمی کند اهل جهنّم خواهد شد. بلی اگر شخص دارای اعتقاد حقّ اهل عمل باشد میزان نجات یافتگی و رتبه ی وجودی او بسیار بیشتر از شخص دارای اعتقاد غیر حقّ خواهد بود.

حاصل کلام اینکه:

الف) دین حقّ تنها اسلام است. و دیگر ادیان موجود اگرچه دارای گزاره های حقّی نیز هستند ولی به عنوان یک دین باطلند.

ب) هر که هم معتقد به دین حقّ است هم پایبند به احکام و تعالیم آن ، به نجات صد در صد و فلاح حقیقی خواهد رسید.

ج) آنکه معتقد به دین حقّ ولی پایبند به احکام و تعالیم آن نیست گرچه در نهایت ، نصیبی از رستگاری را خواهد داشت ولی اوّلاً مدّتها معذّب خواهد بود و ثانیاً به رستگاری صد در صد نیز نخواهید رسید.

د) غیر مستضعفی که اعتقاد به دین باطل داشته ولی اهل خیرات نیز باشد ، اگرچه مدّتها معذّب خواهد بود ولی نصیبی از نجات را خواهد داشت.

ه) مستضعفین فکری نیز طبق روایات اهل بیت (ع) به رحمت الهی واگذار می شوند. که یقیناً آنها نیز نصیبی از نجات را خواهند داشت.

و) غیر مستضعفی که اعتقاد به دین باطل داشته اهل خیرات نیز نباشد ، به اشدّ عذاب گرفتار می شوند ولی از آنجایی که به اصل وجود خدا و برخی دیگر از اعتقادات درست مثل اصل نبوّت و معاد ایمان داشته اند بعید نیست که برای آنها نیز نصیبی از نجات باشد. البته به شرط آنکه عملی مثل بدعت ، شرک ، سدّ راه هدایت و کشتن نبی یا امام مرتکب نشده باشند. چرا که این امور در حکم الحادند.

ز) طبق برخی ادلّه ی شرعی برای کفّار و ملحدین مستضعف نیز عذاب ابدی بعید است ولی کفّار و ملحدین غیر مستضعف مستحقّ عذاب ابدی خواهند بود. و اگر افزون بر الحاد ، بر ضدّ خدا نیز قیام کرده باشند عذابشان مضاعف خواهد بود.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین