چرا در حالی که در سوره فیل اشاره به واقعه سپاه ابرهه و ... شده است اما حجاج ابن یوسف خانه خدا را در سال 61 هجری به آتش کشید؟ آیا خدای حامی بتکده بود که در زمانی که کعبه، بتکده بود از آن حمایت می کرد اما بعدا از خالی شدن از بتان اجازه داد آن را آتش بزنند؟
چرا در حالی که در سوره فیل اشاره به واقعه سپاه ابرهه و ... شده است اما حجاج ابن یوسف خانه خدا را در سال 61 هجری به آتش کشید؟ آیا خدای حامی بتکده بود که در زمانی که کعبه، بتکده بود از آن حمایت می کرد اما بعدا از خالی شدن از بتان اجازه داد آن را آتش بزنند؟ ابتدا باید دو نکته رادر موردکعبه دانست : 1 کعبه زمینی و جسمانی، نمادی از توجّه به کعبه حقیقی است که مرتبه‌ای فراتر از عوالم جسمانی دارد ، به عبارتی خود کعبه چیزی جز خاک و سنگ و ..نیست انچه اهمیت دارد صاحب خانه است و احترام خانه هم به خاطر مالک و صاحب خانه است . 2 علاوه بر خود کعبه ، پاره ای از اعمال عبادی مرتبط با کعبه هم فقط با توحید محوری معنا پیدا میکند یعنی این اعمال نه باهدف تقدیس کعبه که به خاطر اوامر خداوند متعال صورت می گیرد . . امام علی(ع) در مورد فلسفه انتخاب این سرزمین می‌فرماید: وضعه با وعر بقاع الارض حجراً و... و اسباباً ذللا لعفوه خدا خانه‌اش را در پرسنگلاخ‌ترین مکانها و بی‌گیاه‌ترین نقاط زمین... در میان کوههای خشن و شنهای فراوان قرار داد اگر می‌خواست خانه و حرمش را و محل انجام عبادت بزرگ حج را در میان باغها و نهرها و سرزمینهای هموار و پر درخت و باغ‌های پر ثمر، در منطقه‌ای آباد، دارای کاخ‌های بسیار و آبادی‌های به هم پیوسته بی شمار، در میان گندم‌زارها و بوستان‌های پر گل و گیاه، در لابلای باغهای زیبا و پر طراوت و پر آب، در وسط گلستانی بهجت زا با جاده‌هائی آباد، قرار دهد می‌توانست، ولی به همان نسبت که آزمایش بزرگ حج و عبادت راحت‌تر و ساده‌تر می‌شد، پاداش و جزا نیز کمتر بود. ولی خدا می‌خواهد بندگانش را با انواع شدائد بیازماید، و با انواع مشکلات در طریق انجام عبادتش روبرو کند، تا تکبر از قلبهایشان فرو ریزد، و...). ( نهج‌البلاغه، خطبه 192) با توجه به دو مطلب بالا باید گفت : الف ) باتوجه به این آیه شریفه‌(و من یرد فیه بإلحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم) (سوره حج، آیه 25)، یعنی:هر که را در آنجا (مکه) قصد کجروی یا ستمکاری داشته باشد، عذاب دردآور می‌چشانیم. خداوند در این آیه به صراحت می فرماید: کسی که نسبت به خود حرم و بیت الله برخورد ستمگرانه کند، مانند سپاهیان ابرهه، اینان به عذاب الهی گرفتار می شوند. ابرهه و سپاهیانش هم چون به جنگ با خدا و تخریب خود خانه خدا آمده بودند نه به جنگ با مردم ، لذا خداوند هم با آنان مقابله به مثل کرد و عذابشان فرمود ولی کسی که در حرم نسبت به مردم ستم کند، ممکن است خداوند مدت کوتاهی به او مهلت دهد. (آیة الله جوادی آملی،صهبای حج)، به این معنی که حجاج ابن یوسف و یزید برای خراب کردن خانه خدا به مکه حمله نکردند بلکه برای از بین بردن مخالفانشان که مکه را وسیله ای برای اهداف خود قرار داده بودند،حمله کردند. حال اگر مخالفان در جایی غیر از مکه هم بودند چون هدف از بردن مخالفان بود به آن مناطق دیگر هم حمله می کردند همچنانکه یزید امام حسین (ع) را در کربلا به شهادت رساند و مخالفانش را در مدینه از بین برد. از طرف دیگر در زمان ابرهه مسئله اصل موجودیت کعبه مطرح بود یعنی ابرهه می خواست با ویرانی کعبه مردم را به جنوب عربستان بکشاند و انجا بساط شرک وخانه جدید راپهن کند یعنی تصمیم گرفت خانه (کعبه) را به کلی ویران سازد وعرب را متوجه معبد جدید کند ، به عبارت دیگر او مستقیما به جنگ خدا امده بود و خدا هم هم چنانکه عبدالمطلب به ابرهه گفت از خانه اش دفاع کرد . خود به خوبی واقفید که وجود بتها در کعبه در زمان ابرهه کوچکترین نقشی در عذاب ابرهه نداشت و بود و نبود بتها دراین جریان یکسان بود و اصولا ماموریت پیامبر براندازی بت پرستی وپاک سازی کعبه از وجود بتها بود . ب ) رفع عذاب از اهل زمین به خاطر وجود پیامبر آخر الزمان و امامان معصوم (علیهم السلام) از نکات قابل توجه در این مسئله است . در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است: و ما کان الله لیعذبهم و أنت فیهم. (انفال/33) (خداوند آنان را تا زمانی که تو در میانشان هستی عذاب نمی کند.) بنابر سنت الهی، عذاب استیصال از امت آخرین برداشته شده، آنهم به برکت حظور پیامبر اسلام و امامان معصوم (علیهم السلام). به عبارت دیگر عذاب هایی مثل امتهای پیشین که فوری و ناگهانی نازل می شد از امت اخر الزمان برداشته شده است . از امام باقر(ع) سؤال کردند: علت نیاز به پیامبر و امام چیست؟ حضرت فرمودند: بخاطر استوار ماندن جهان و تباه نشدن آن. زیرا خداوند عذاب را از اهل زمین برمی دارد مادامی که پیامبر و امام در آن باشد چنان که آن ذات متعال می فرماید: (تا تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد.) و پیامبر(ص) نیز فرموده است: (ستارگان موجب امنیت برای اهل آسمان هستند و اهل بیت من موجب امنیت برای اهل زمین.) سپس امام باقر(ع) فرمودند: منظور پیامبر(ص) از اهل بیت، کسانی هستند که خداوند طاعت آنان را مقرون به طاعت خودش فرموده است یعنی اهل بیت عصمت و طهارت.( مکیال المکارم، ج 1، ص 85). حال با توجه به این آیه و روایت (که امثال این روایت زیاد است) متوجه می شویم خداوند همانطور که خود فرموده عذاب دنیوی را از امت پیامبر آخرالزمان برداشته است و شاید یکی از دلایل عذاب نشدن یزید وحجاج ابن یوسف همین امر باشد، البته توجه داشته باشید که یزید اعمالی بسیار بدتر و فجیع تر از خراب کردن مکه انجام داد و آن به شهادت رساندن امام حسین (ع) بود که اگر هم عذاب می خواست نازل شود از این جهت مستحق تر بر عذاب بود ولی به همان دلایلی که ذکر شد خداوند عذاب او را در قیامت قرار داده است.
عنوان سوال:

چرا در حالی که در سوره فیل اشاره به واقعه سپاه ابرهه و ... شده است اما حجاج ابن یوسف خانه خدا را در سال 61 هجری به آتش کشید؟ آیا خدای حامی بتکده بود که در زمانی که کعبه، بتکده بود از آن حمایت می کرد اما بعدا از خالی شدن از بتان اجازه داد آن را آتش بزنند؟


پاسخ:

چرا در حالی که در سوره فیل اشاره به واقعه سپاه ابرهه و ... شده است اما حجاج ابن یوسف خانه خدا را در سال 61 هجری به آتش کشید؟ آیا خدای حامی بتکده بود که در زمانی که کعبه، بتکده بود از آن حمایت می کرد اما بعدا از خالی شدن از بتان اجازه داد آن را آتش بزنند؟

ابتدا باید دو نکته رادر موردکعبه دانست :
1 کعبه زمینی و جسمانی، نمادی از توجّه به کعبه حقیقی است که مرتبه‌ای فراتر از عوالم جسمانی دارد ، به عبارتی خود کعبه چیزی جز خاک و سنگ و ..نیست انچه اهمیت دارد صاحب خانه است و احترام خانه هم به خاطر مالک و صاحب خانه است .
2 علاوه بر خود کعبه ، پاره ای از اعمال عبادی مرتبط با کعبه هم فقط با توحید محوری معنا پیدا میکند یعنی این اعمال نه باهدف تقدیس کعبه که به خاطر اوامر خداوند متعال صورت می گیرد . . امام علی(ع) در مورد فلسفه انتخاب این سرزمین می‌فرماید: وضعه با وعر بقاع الارض حجراً و... و اسباباً ذللا لعفوه خدا خانه‌اش را در پرسنگلاخ‌ترین مکانها و بی‌گیاه‌ترین نقاط زمین... در میان کوههای خشن و شنهای فراوان قرار داد اگر می‌خواست خانه و حرمش را و محل انجام عبادت بزرگ حج را در میان باغها و نهرها و سرزمینهای هموار و پر درخت و باغ‌های پر ثمر، در منطقه‌ای آباد، دارای کاخ‌های بسیار و آبادی‌های به هم پیوسته بی شمار، در میان گندم‌زارها و بوستان‌های پر گل و گیاه، در لابلای باغهای زیبا و پر طراوت و پر آب، در وسط گلستانی بهجت زا با جاده‌هائی آباد، قرار دهد می‌توانست، ولی به همان نسبت که آزمایش بزرگ حج و عبادت راحت‌تر و ساده‌تر می‌شد، پاداش و جزا نیز کمتر بود. ولی خدا می‌خواهد بندگانش را با انواع شدائد بیازماید، و با انواع مشکلات در طریق انجام عبادتش روبرو کند، تا تکبر از قلبهایشان فرو ریزد، و...). ( نهج‌البلاغه، خطبه 192)
با توجه به دو مطلب بالا باید گفت :
الف ) باتوجه به این آیه شریفه‌(و من یرد فیه بإلحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم) (سوره حج، آیه 25)، یعنی:هر که را در آنجا (مکه) قصد کجروی یا ستمکاری داشته باشد، عذاب دردآور می‌چشانیم.
خداوند در این آیه به صراحت می فرماید: کسی که نسبت به خود حرم و بیت الله برخورد ستمگرانه کند، مانند سپاهیان ابرهه، اینان به عذاب الهی گرفتار می شوند. ابرهه و سپاهیانش هم چون به جنگ با خدا و تخریب خود خانه خدا آمده بودند نه به جنگ با مردم ، لذا خداوند هم با آنان مقابله به مثل کرد و عذابشان فرمود ولی کسی که در حرم نسبت به مردم ستم کند، ممکن است خداوند مدت کوتاهی به او مهلت دهد. (آیة الله جوادی آملی،صهبای حج)، به این معنی که حجاج ابن یوسف و یزید برای خراب کردن خانه خدا به مکه حمله نکردند بلکه برای از بین بردن مخالفانشان که مکه را وسیله ای برای اهداف خود قرار داده بودند،حمله کردند. حال اگر مخالفان در جایی غیر از مکه هم بودند چون هدف از بردن مخالفان بود به آن مناطق دیگر هم حمله می کردند همچنانکه یزید امام حسین (ع) را در کربلا به شهادت رساند و مخالفانش را در مدینه از بین برد.
از طرف دیگر در زمان ابرهه مسئله اصل موجودیت کعبه مطرح بود یعنی ابرهه می خواست با ویرانی کعبه مردم را به جنوب عربستان بکشاند و انجا بساط شرک وخانه جدید راپهن کند یعنی تصمیم گرفت خانه (کعبه) را به کلی ویران سازد وعرب را متوجه معبد جدید کند ، به عبارت دیگر او مستقیما به جنگ خدا امده بود و خدا هم هم چنانکه عبدالمطلب به ابرهه گفت از خانه اش دفاع کرد .
خود به خوبی واقفید که وجود بتها در کعبه در زمان ابرهه کوچکترین نقشی در عذاب ابرهه نداشت و بود و نبود بتها دراین جریان یکسان بود و اصولا ماموریت پیامبر براندازی بت پرستی وپاک سازی کعبه از وجود بتها بود .
ب ) رفع عذاب از اهل زمین به خاطر وجود پیامبر آخر الزمان و امامان معصوم (علیهم السلام) از نکات قابل توجه در این مسئله است . در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است: و ما کان الله لیعذبهم و أنت فیهم. (انفال/33) (خداوند آنان را تا زمانی که تو در میانشان هستی عذاب نمی کند.)
بنابر سنت الهی، عذاب استیصال از امت آخرین برداشته شده، آنهم به برکت حظور پیامبر اسلام و امامان معصوم (علیهم السلام). به عبارت دیگر عذاب هایی مثل امتهای پیشین که فوری و ناگهانی نازل می شد از امت اخر الزمان برداشته شده است .
از امام باقر(ع) سؤال کردند: علت نیاز به پیامبر و امام چیست؟ حضرت فرمودند: بخاطر استوار ماندن جهان و تباه نشدن آن. زیرا خداوند عذاب را از اهل زمین برمی دارد مادامی که پیامبر و امام در آن باشد چنان که آن ذات متعال می فرماید: (تا تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد.) و پیامبر(ص) نیز فرموده است: (ستارگان موجب امنیت برای اهل آسمان هستند و اهل بیت من موجب امنیت برای اهل زمین.) سپس امام باقر(ع) فرمودند: منظور پیامبر(ص) از اهل بیت، کسانی هستند که خداوند طاعت آنان را مقرون به طاعت خودش فرموده است یعنی اهل بیت عصمت و طهارت.( مکیال المکارم، ج 1، ص 85).
حال با توجه به این آیه و روایت (که امثال این روایت زیاد است) متوجه می شویم خداوند همانطور که خود فرموده عذاب دنیوی را از امت پیامبر آخرالزمان برداشته است و شاید یکی از دلایل عذاب نشدن یزید وحجاج ابن یوسف همین امر باشد، البته توجه داشته باشید که یزید اعمالی بسیار بدتر و فجیع تر از خراب کردن مکه انجام داد و آن به شهادت رساندن امام حسین (ع) بود که اگر هم عذاب می خواست نازل شود از این جهت مستحق تر بر عذاب بود ولی به همان دلایلی که ذکر شد خداوند عذاب او را در قیامت قرار داده است.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین