جنایت وهابیان در حج و تعطیلی حج در سال 1219 به سبب فتنه و آشوبهایی که وهابیان در مسیر حجاج و عرفات ایجاد کرده بودند و محاصره مکه توسط وهابیان حتی یک تن از حجاج نتوانستند به زیارت کعبه بیایند. در سال 1220 هجرق قمری که وهابیها بر مکه تسلط پیدا کرده بودند عراقی ها از حج و زیارت خانه خدا ممنوع شدند. در سال 1221 نماینده وهابی ها نزد سرپرست حجاج شامی آمده و گفت:به شرط عدم همراه داشتن محمل اجازه ورود به مکه و انجام حج را خواهید داشت و در نتیجه حاجیان شامی از همان محل به شام برگشتند و آن سال حج را برگزار نکردند. در سال 1221 محمل مصری ها به دست سعود حاکم وهابی ها آتش زده شد و پس از پایان برنامه حج کسی از طرف سعود ندا در داد که سال دیگر کسی که ریش بتراشد نباید به حج بیاید و ضمنا این آیه قرآن را خواند (یا أیها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا السمجد الحرام بعد عامهم هذا) ترجمه: ای مؤمنان بدانید که مشرکان پلیدند پس از این سال دیگر به مسجد الحرام نزدیک نشوند.و از همین سال کاروان حج شامی ها و مصری ها و به طور کلی غیر از وهابیان به اتهام شرک از اقامه حج و زیارت خانه خدا ممنوع شدند. بنابراین کاروان حجاج عراقی از سال 1220 و کاروان حجاج شامی از سال 1221 و کاروان مصر از سال 1222 قطع گردید.بدین ترتیب برنامه حج از عراق چهار سال،از شام سه سال و از مصر دو سال قطع شد تا اینکه در سال 1224 هجری قمری نخستین دولت سعودی و وهابی سرنگون شد و مدینه منوره و مکه معظمه از آلودگیهای وهابیان پاک شد و حج آزاد گشت. به واسطه حمایت های انگلیس مجددا با تشکیل دومین دولت سعودی و تسلط مجدد وهابی ها بر مدینه منوره و مکه معظمه در سال 1924.م محدودیت هایی برای حجاج ایجاد شد. در سال 1343 هجری قمری به دلیل جنگ میان وهابیان و اهالی مکه و جده در این سال نیز برنامه حج کاملا تعطیل گشت. 6 ذی الحجه – در سال 1344وهابیان به دلیل حرام دانستن برخی اعمال حجاج مصری در منی،مصریان را به سنگ بسته و عده ای از حجاج مصری را کشتند. در سال 1407 وهابیان به حجاج ایرانی و سوریه ای و لبنانی،در ایام حج و در مکه – حرم امن الهی- به جرم سر دادن فریاد برائت از مشرکین و کفار حمله کردند و کشتار فجیعی از حاجیان در حال احرام و در حرم امن الهی کردند و ایرانیان را عزادار و قلب مسلمانان آزاده جهان را جریحه دار نمودند و ایرانیان را به مدت 3 سال از به جا آوردن اعمال حج محروم نمودند.
جنایت وهابیان در حج و تعطیلی حج
در سال 1219 به سبب فتنه و آشوبهایی که وهابیان در مسیر حجاج و عرفات ایجاد کرده بودند و محاصره مکه توسط وهابیان حتی یک تن از حجاج نتوانستند به زیارت کعبه بیایند.
در سال 1220 هجرق قمری که وهابیها بر مکه تسلط پیدا کرده بودند عراقی ها از حج و زیارت خانه خدا ممنوع شدند.
در سال 1221 نماینده وهابی ها نزد سرپرست حجاج شامی آمده و گفت:به شرط عدم همراه داشتن محمل اجازه ورود به مکه و انجام حج را خواهید داشت و در نتیجه حاجیان شامی از همان محل به شام برگشتند و آن سال حج را برگزار نکردند.
در سال 1221 محمل مصری ها به دست سعود حاکم وهابی ها آتش زده شد و پس از پایان برنامه حج کسی از طرف سعود ندا در داد که سال دیگر کسی که ریش بتراشد نباید به حج بیاید و ضمنا این آیه قرآن را خواند (یا أیها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا السمجد الحرام بعد عامهم هذا) ترجمه: ای مؤمنان بدانید که مشرکان پلیدند پس از این سال دیگر به مسجد الحرام نزدیک نشوند.و از همین سال کاروان حج شامی ها و مصری ها و به طور کلی غیر از وهابیان به اتهام شرک از اقامه حج و زیارت خانه خدا ممنوع شدند.
بنابراین کاروان حجاج عراقی از سال 1220 و کاروان حجاج شامی از سال 1221 و کاروان مصر از سال 1222 قطع گردید.بدین ترتیب برنامه حج از عراق چهار سال،از شام سه سال و از مصر دو سال قطع شد تا اینکه در سال 1224 هجری قمری نخستین دولت سعودی و وهابی سرنگون شد و مدینه منوره و مکه معظمه از آلودگیهای وهابیان پاک شد و حج آزاد گشت.
به واسطه حمایت های انگلیس مجددا با تشکیل دومین دولت سعودی و تسلط مجدد وهابی ها بر مدینه منوره و مکه معظمه در سال 1924.م محدودیت هایی برای حجاج ایجاد شد.
در سال 1343 هجری قمری به دلیل جنگ میان وهابیان و اهالی مکه و جده در این سال نیز برنامه حج کاملا تعطیل گشت.
6 ذی الحجه – در سال 1344وهابیان به دلیل حرام دانستن برخی اعمال حجاج مصری در منی،مصریان را به سنگ بسته و عده ای از حجاج مصری را کشتند.
در سال 1407 وهابیان به حجاج ایرانی و سوریه ای و لبنانی،در ایام حج و در مکه – حرم امن الهی- به جرم سر دادن فریاد برائت از مشرکین و کفار حمله کردند و کشتار فجیعی از حاجیان در حال احرام و در حرم امن الهی کردند و ایرانیان را عزادار و قلب مسلمانان آزاده جهان را جریحه دار نمودند و ایرانیان را به مدت 3 سال از به جا آوردن اعمال حج محروم نمودند.
- [سایر] وهابیت در افغانستان مرتکب چه جنایت هایی شدند؟
- [سایر] وهابیت در طائف مرتکب چه جنایت هایی شدند؟
- [سایر] وهابیت در سوریه و اردن و یمن مرتکب چه جنایت هایی شدند؟
- [سایر] درد ناکترین جنایت وهابیت چه بوده است؟
- [سایر] ریگی چه جنایت هایی مرتکب شده بود؟
- [سایر] وهابیت در نجف اشرف مرتکب چه جنایاتی شدند؟
- [سایر] وهابیت در پاکستان چه جنایاتی مرتکب شدند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] حج به نیابت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا چون در موسم حج تشریف دارند جایز است یا نه
- [سایر] وهابیت در مکه چه جنایاتی مرتکب شده است؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شخصی خانه خود را فروخت و موسم حج فرا رسید، آیا حج بر او واجب میشود یا خیر؟
- [آیت الله اردبیلی] (اِقرار) یعنی کسی اعتراف نماید و به صورت جزم و یقین خبر دهد که دیگری بر عهده او حقّی دارد، یا حق داشتن خود بر عهده دیگری را نفی کند، یا بگوید فلان چیزی که در تصرّف اوست مالِ دیگری است، یا مثلاً فلان شخص فرزند یا برادر اوست، یا اعتراف کند که فلان جرم یا جنایت را که قهرا موجب تعزیر، قصاص یا حدّ شرعی است مرتکب شده است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] حجّ زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالیست که دستور دادهاند در آنجا به جا آورده شود و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد یک مرتبه واجب میشود: اوّل: آن که بالغ باشد. دوم: آن که عاقل باشد. سوم: به واسطه رفتن به حجّ مجبور نشود که کار حرامی را (که اهمیتش در شرع به اندازه حجّ یا بیشتر از حجّ است) انجام دهد، یا عمل واجبی را (که به اندازه حجّ یا مهمتر از حجّ است) ترک نماید؛ بلی در صورتی که عمل واجب را ترک کند، یا عمل حرام را مرتکب شود، با داشتن شرایط دیگر حجّ بر او واجب است. چهارم: آن که مستطیع باشد؛ و مستطیع بودن به چند چیز است: اوّل: آن که توشه راه و مرکب سواری یا مالی که بتواند آنها را تهیّه کند داشته باشد. دوم: توانایی بدنی داشته باشد؛ یعنی از نظر شرایط جسمی توانایی آن را داشته باشد که مکّه رود و حجّ را به جا آورد. سوم: در راه مانعی از رفتن نباشد، پس اگر راه بسته باشد یا انسان بترسد که در راه، خطر جانی باشد یا آبروی وی در خطر افتد یا مالی را که بردن آن مشقّت شدید برای او ایجاد میکند ببرند، حجّ بر او واجب نیست ولی اگر بتواند از راه دیگری برود - اگر چه دورتر باشد - در صورتی که مشقّت شدید نداشته باشد، حجّ بر او واجب است. چهارم: به مقدار به جا آوردن حجّ وقت داشته باشد. پنجم: انجام حجّ موجب اختلال در تأمین اقتصادی زندگی خود یا کسانی که شرعاً یا عرفاً خرجی آنها بر او واجب است، نگردد. ششم: انجام حجّ موجب اختلال در سائر جهات زندگی او نگردد؛ مثلاً کسی که میترسد با رفتن حجّ زندگی او به جدایی کشیده شود، حجّ بر او واجب نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه دوم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که اگر مرتکب منکر، با اظهار کراهت، ترک معصیت نکرد، با حُسن خلق و کلام حسن او را امر به ترک منکر نماید، و مصالح ترک منکر و فعل معروف و مفاسد عکس آن را بیان کند تا مرتکب، متنبه شود، و ترک معصیت بنماید، و اگر به همین مقدار، مرتکب متنبه شد و معصیت را ترک کرد، اداء وظیفه شده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر پولی را که خمس ان را نداده است به حمامی بدهد مرتکب حرام شده و غسل او باطل است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر پولی را که خمس ان را نداده است به حمامی بدهد مرتکب حرام شده و غسل او باطل است
- [آیت الله اردبیلی] حجّ بر سه قسم است: حجّ تَمتّع، حجّ اِفراد و حجّ قِران. (حج تمتّع) وظیفه کسی است که فاصله وطن او تا مکّه معظّمه شانزده فرسنگ یا بیشتر باشد. (حجّ اِفراد) و (حجّ قِران) نیز وظیفه کسی است که اهل خود مکّه یا اطراف آن تا کمتر از شانزده فرسنگ باشد. البتّه در بعضی از موارد، وظیفه برخی افراد بیمار یا معذور از حجّ تمتّع به حجّ إفراد تبدیل میشود. هر سه قسم حجّ در بیشتر اعمال مشترک هستند؛ ولی در حجّ تمتّع، عمره پیش از حجّ و وابسته به حجّ و همچون جزیی از آن میباشد که باید در یک سال و در ماههای حجّ بجا آورده شود؛ ولی در حجّ اِفراد و حجِّ قِران، عمره کاملاً مستقل و از حجّ جداست. همچنین در حجّ تمتّع در روز عید قربان در مِنی قربانی واجب است و از اعمال آن میباشد و در حجّ قِران، قربانی از ابتدا مقرون با احرام است و باید تا روز عید در مِنی همراه حاجی باشد، ولی در حجّ اِفراد اصلاً قربانی واجب نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی نمیدانست که یکی از واجبات، حجّ است یا نمیدانست که مستطیع شده و حجّ بر او واجب است و حجّ نرفت تا از استطاعت افتاد حجّ بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در سال اولی که مستطیع شده حج نکند و بعد بواسطه پیری یا مرض و ناتوانی نتواند حج نماید و نا امید باشد از اینکه بعداً خودش حج کند، باید دیگری را از طرف خود بفرستد تا برایش حج انجام دهد بلکه اگر در سال اوّلی که به قدر رفتن حج مال پیدا کرده، بواسطه پیری یا مرض یا ناتوانی نتواند حجّ کند احتیاط مستحب آن است که کسی را از طرف خود بفرستد که حجّ نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جایز است از مال زکات یا سهم امام بگیرند و حج به جا آورند، و این حج، حج واجب محسوب می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که می تواند با قرض کردن حج به جا آورد، مستطیع نمی باشد و حج بر او واجب نیست; ولی اگر چند نفر مخارج حج کسی و نفقه عیال او را بپردازند حج بر او واجب می شود.