سلام/ یک موعظه عمومی: بعضی اوقات ما از دیگران انتظار داریم ولی خودمان به انتظارات آنها توجه نمیکنیم از آنها توقع احترام و محبت و مهربانی داریم اما خودمان؟!!... و در پاسخ به شما چند نکته را عرض می کنم خودتان نتیجه گیری کنید: 1-ادب زینت انسان است .آدم باادب نزد همه عزیز است. 2-محبت کردن کلید برقراری هر ارتباط انسانی آرامش بخشی است. 3-خوش اخلاقی از صفات پسندیده است به شرطی که خوش خلقی گزینشی نباشد و با همه خوش خلق باشیم. 4-پذیرش نظرات و انتقادهای سازنده نشانه منطق و عقل است. نباید هر انتقادی را "گیر دادن" تلقی کرده و به آن زیاد فکر کنیم. اگر هم انتقاد وارد نبود یا از سر حسادت و لجاجت طرف مقابل مطرح شده بهترین انتخاب بی اعتنایی است و یا با منطق آن را رد کنیم . 5-خانه امن ترین مکان برای رسیدن به آرامش و خانواده مطمئن ترین کانون مهرورزی است. اصلاح روابط خانوادگی باعث میشود بیشتر از زندگی لذت ببریم.
سلام. فردزودرنجی هستم وباکوچکترین چیزی گریه ام میگیرد واین باعث میشود که مورد تمسخر قرار بگیرم ودر این مواقع خیلی عصبی میشوم وحرمت را میشکنم لطفا مراراهنمایی کنید که چگونه جلوی عصبانیتم را بگیرم. خواهش میکنم لااقل شما به درددل من گوش دهید واگر توانستید مرا راهنمایی کنید . درتکمیل آنچه که برایتان فرستاده بودم باید بگم حرمت شکنی هایی که گفتم تنها از جانب من نیست . من از علاقه ی فراوان خانواده ام نسبت به خودم خبر دارم وآنها هم میدانند که من به آنها خیلی علاقه دارم اما احساس میکنم ما زبان هم را نمیفهمیم یا شاید هم نمیخواهیم بفهمیم من میگم احترام باید دوطرفه باشد ولی آنها میگویند اگه ما به تو حرف زشتی میزنیم تو نباید جواب ما را بدهی البته باید بگویم این حرمت شکنی هیچ وقت به پدر ومادرم نبوده ومشکل من با خواهرانم است که تفاوت سنیمان 8 سال است آنها مدام میگویند تو به ما احترام نمیکنی . اگر بخواهیم در جمع با تو حرف بزنیم میترسیم که تو آبروی ما را ببری اما من هیچوقت تو جمع آبروی آنها را نبردم.مگر در جمع خانوادگی که متاسفانه دامادها هم حضور دارند . آنها میدانند که من از گیر دادن زیاد خوشم نمیاد اما آنها مدام به من گیر میدهند و میگویند خواهر های دیگران را میبینیم حسرت میخوریم که چرا ما اینطور نیستیم. آنها مرا بداخلاق میدانند در حالیکه میبینند تا زمانی که به من گیر ندهند شوخترین آنها من هستم جالبتر اینجا است که در دوستانم منو به عنوان یک فرد خوش اخلاق میشناسند. باور کنید بیشتر لباسهایی که میپوشم به سلیقه ی آنها خریده شده واگر سلیقه ی آنها را قبول نداشته باشم به من میگویند تو اصلا تیپ نمیزنی برو فلانی رو نگاه کن چه تیپی میزنه و راه میره . به نظر شما من چطور به آنها بفهمانم که من هم وجود دارم. من هم احساس دارم مثل هر نوجوان و جوان دیگری دوست دارم از من تعریف بشه نه اینکه راه به راه دیگری را به رخ من بکشند.ازتون خواهش میکنم گرهی کار مارا باز کنید . ازاینکه وقتتون را در اختیار من گذاشتید خیلی ممنونم و منتظر جوابم هستم . خیلی ممنون
سلام/ یک موعظه عمومی: بعضی اوقات ما از دیگران انتظار داریم ولی خودمان به انتظارات آنها توجه نمیکنیم از آنها توقع احترام و محبت و مهربانی داریم اما خودمان؟!!...
و در پاسخ به شما چند نکته را عرض می کنم خودتان نتیجه گیری کنید:
1-ادب زینت انسان است .آدم باادب نزد همه عزیز است.
2-محبت کردن کلید برقراری هر ارتباط انسانی آرامش بخشی است.
3-خوش اخلاقی از صفات پسندیده است به شرطی که خوش خلقی گزینشی نباشد و با همه خوش خلق باشیم.
4-پذیرش نظرات و انتقادهای سازنده نشانه منطق و عقل است.
نباید هر انتقادی را "گیر دادن" تلقی کرده و به آن زیاد فکر کنیم. اگر هم انتقاد وارد نبود یا از سر حسادت و لجاجت طرف مقابل مطرح شده بهترین انتخاب بی اعتنایی است و یا با منطق آن را رد کنیم .
5-خانه امن ترین مکان برای رسیدن به آرامش و خانواده مطمئن ترین کانون مهرورزی است.
اصلاح روابط خانوادگی باعث میشود بیشتر از زندگی لذت ببریم.