با سلام و احترام دختری 22 ساله هستم،اهل شهرکرد،که تحصیلات کارشناسی خود را در رشته حقوق قضایی در همین شهر به پایان رسانده و اکنون منتظر نتایج کارشناسی ارشد می باشم.تا کنون خواستگاران زیادی داشته ام که به خاطر اینکه به درسم لطمه ای نزند آنها را رد کرده ام...در سال آخر کارشناسی یکی از همکلاسان هم رشته ام که اهل شهر یزد میباشد به من پیشنهاد ازدواج داد.با ذکر این نکته مهم که خانواده اش با ازدواج وی با فردی خارج از شهر خودشان مخالف هستند.با استدلالاتی مثل رفت وآمد دشوار،منجر به طلاق شدن این گونه ازدواجهاوهیجانی و سطحی بودن این علاقه...من علی رغم اینکه پاسخم مثبت می باشد با مشورت با خانواده ام به اوگفته ام تاخانواده اش را قانع کند،اما بعد از گذشت دوسال و نیم با وجود اینکه ایشان اکنون یک وکیل 28 ساله می باشد هنوزخانواده شان (مادر و برادرشان –پدرشان به رحمت ایزدی شتافته اند-)راضی به این امر نشده اند.برادرشان هم وکیل است ومتاسفانه ماجرا را بیش از حد حقوقی و حل نشدنی جلوه می دهند،سعی نمی کنند برای برادرش یک مشاور خوب باشد آنهااجازه نمی دهند اودر مهمترین کار زندگی خودش تصمیم بگیرد. لطفا\" مرا راهنمایی کنید،چگونه می توانیم بدون اینکه هیچکدام از خانواده ها رنجیده خاطرشوند این ماجرا را فیصله دهیم.زیرا رضایت آنها برایمان مهم است.پدر و مادرم هر دو دارای تحصیلات عالیه هستند ودر شهرمان به خوبی مشهورند من نمی خواهم به عنوان فرزند ارشدشان دچار خطایی شوم ،با این حال ما به هم علاقه داریم و با هم بودن برایمان مهم است. با تشکر فراوان ثمین
سلام/ 1. رد کردن خواستگار ریسک است. 2. باقی مانده ی شانس ازدواجت را به پای این برادر یزدی از بین نبر. دوسال ونیم فرصت بسیار زیادی بوده. یک بار دیگر یادداشت یک نه . برای موفقیت و سعادت را بخوانید.
عنوان سوال:

با سلام و احترام دختری 22 ساله هستم،اهل شهرکرد،که تحصیلات کارشناسی خود را در رشته حقوق قضایی در همین شهر به پایان رسانده و اکنون منتظر نتایج کارشناسی ارشد می باشم.تا کنون خواستگاران زیادی داشته ام که به خاطر اینکه به درسم لطمه ای نزند آنها را رد کرده ام...در سال آخر کارشناسی یکی از همکلاسان هم رشته ام که اهل شهر یزد میباشد به من پیشنهاد ازدواج داد.با ذکر این نکته مهم که خانواده اش با ازدواج وی با فردی خارج از شهر خودشان مخالف هستند.با استدلالاتی مثل رفت وآمد دشوار،منجر به طلاق شدن این گونه ازدواجهاوهیجانی و سطحی بودن این علاقه...من علی رغم اینکه پاسخم مثبت می باشد با مشورت با خانواده ام به اوگفته ام تاخانواده اش را قانع کند،اما بعد از گذشت دوسال و نیم با وجود اینکه ایشان اکنون یک وکیل 28 ساله می باشد هنوزخانواده شان (مادر و برادرشان –پدرشان به رحمت ایزدی شتافته اند-)راضی به این امر نشده اند.برادرشان هم وکیل است ومتاسفانه ماجرا را بیش از حد حقوقی و حل نشدنی جلوه می دهند،سعی نمی کنند برای برادرش یک مشاور خوب باشد آنهااجازه نمی دهند اودر مهمترین کار زندگی خودش تصمیم بگیرد. لطفا\" مرا راهنمایی کنید،چگونه می توانیم بدون اینکه هیچکدام از خانواده ها رنجیده خاطرشوند این ماجرا را فیصله دهیم.زیرا رضایت آنها برایمان مهم است.پدر و مادرم هر دو دارای تحصیلات عالیه هستند ودر شهرمان به خوبی مشهورند من نمی خواهم به عنوان فرزند ارشدشان دچار خطایی شوم ،با این حال ما به هم علاقه داریم و با هم بودن برایمان مهم است. با تشکر فراوان ثمین


پاسخ:

سلام/ 1. رد کردن خواستگار ریسک است.
2. باقی مانده ی شانس ازدواجت را به پای این برادر یزدی از بین نبر. دوسال ونیم فرصت بسیار زیادی بوده. یک بار دیگر یادداشت یک نه . برای موفقیت و سعادت را بخوانید.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین