از نگاه قرآن انسان موجودی است که از یک‌‏سو فطرتی الهی و از سوی دیگر، طبیعتی مادی دارد، فرق نگذاشتن بین این دو موجب اشتباه و دور شدن از واقعیت می شود. رعایت حجاب و پذیرش برخی محدودیت ‎ ها (در مورد لباس، گفتار و رفتار) هماهنگ با فطرت آدمی است و او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد، چون از ایجاد عقده ها و حسرت هایی که زمینه ساز طغیان غرایز جنسی، افزایش فساد و تباهی و در نتیجه ایجاد ناامنی اجتماعی در جامعه هستند جلوگیری می کند پس حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است و در نتیجه موجب بالا رفتن کرامت و شخصیت حقیقی انسان می شود. و آزادی بی قید و شرط، هرچند ممکن است به اقتضای طبیعت مادی و ثانوی باشد اما بر خلاف فطرت اولی و باعث عدم احترام به افراد و انهدام ارزش ‎ ها و کرامت انسانی می ‎ گردد. اسلام برای این که تا هم به خواست طبیعی زنان پاسخ مثبت بدهد و هم آنان و جامعه را از آسیب های تبرج و بی حجابی مصون بدارد، آشکار نمودن آرایش و زینت ‎ آلات را در محیط اجتماعی زنانه و در محیط خانوادگی که نامحرم وجود ندارد برای زن جایز شمرده است. و پوشیدن لباسهای شاد را در محیطهای عمومی که افراد نامحرم حضور دارند در صورتی که از نظر پوشش کامل باشد و موجب جلب توجه و تحریک نامحرم و باعث مفسده نشود، جایز دانسته است. ولی اگر موجب جلب توجه و تحریک نامحرم و مفسده گردد، منع نموده است.
ظاهراً حجاب؛ یعنی حضور بدون تبرّج بانوان در جامعه. از طرفی نوجوانان و جوانان به اقتضای فطرت تمایل دارند مورد توجه قرار گیرند (در همه ابعاد) حال چگونه یک دختر جوان میتواند هم از پوششهای شاد (در طرح و رنگ) استفاده کند و هم حضور بدون تبرّج داشته باشد؟
از نگاه قرآن انسان موجودی است که از یکسو فطرتی الهی و از سوی دیگر، طبیعتی مادی دارد، فرق نگذاشتن بین این دو موجب اشتباه و دور شدن از واقعیت می شود. رعایت حجاب و پذیرش برخی محدودیت ها (در مورد لباس، گفتار و رفتار) هماهنگ با فطرت آدمی است و او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد، چون از ایجاد عقده ها و حسرت هایی که زمینه ساز طغیان غرایز جنسی، افزایش فساد و تباهی و در نتیجه ایجاد ناامنی اجتماعی در جامعه هستند جلوگیری می کند پس حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است و در نتیجه موجب بالا رفتن کرامت و شخصیت حقیقی انسان می شود. و آزادی بی قید و شرط، هرچند ممکن است به اقتضای طبیعت مادی و ثانوی باشد اما بر خلاف فطرت اولی و باعث عدم احترام به افراد و انهدام ارزش ها و کرامت انسانی می گردد.
اسلام برای این که تا هم به خواست طبیعی زنان پاسخ مثبت بدهد و هم آنان و جامعه را از آسیب های تبرج و بی حجابی مصون بدارد، آشکار نمودن آرایش و زینت آلات را در محیط اجتماعی زنانه و در محیط خانوادگی که نامحرم وجود ندارد برای زن جایز شمرده است. و پوشیدن لباسهای شاد را در محیطهای عمومی که افراد نامحرم حضور دارند در صورتی که از نظر پوشش کامل باشد و موجب جلب توجه و تحریک نامحرم و باعث مفسده نشود، جایز دانسته است. ولی اگر موجب جلب توجه و تحریک نامحرم و مفسده گردد، منع نموده است.
- [سایر] سلام جسته و گریخته بعضی از برنامه هاتونو دیدم و حرفاتون به دلم نشست.امروز صبح تو برنامه ی مردم ایران سلام یه قسمتی از بحثی رو شنیدم راجع به هویت جنسی جوانان..از دید یه دختر 19 ساله میگم نقش جو جامعه اگه نگیم مهمتر از خانواده ست در همون حده . دخترها وارد جامعه میشن توی خیابون راه میرن و متلک میخورن! پدیده ای که اینروزا واسه همه انگار عادی شده!اما واسه یه دختر هیچ وقت عادی نمیشه!اون دختر سعی میکنه محکم راه بره سرد و خشن نگاه کنه. سعی میکنه اون نرمی ای رو که باعث میشه مورد توهین قرار بگیره پنهان کنه..توجه کنین!پنهان کنه نه اینکه حقیقتا خشن بشه و باز هم پیدا میشن اراذلی که کم هم نیستن و به خودشون حق توهین کردن میدن در آخر چی میمونه واسه اون دختر؟؟جز یه نفرت جز یه حال تهوع!و سعی میکنه خودش رو پنهان کنه چون انگار این دختر بودن یه ضعفه که به پسرها ،مردها ،پیرمردها اجازه ی تحقیر میده.همه جا همین وضعه ..برخورد مغازه دارا..خیلی از به اصطلاح معلما واساتید!!چنان آدم رو منزجر میکنه که اون دختر ترجیح میده کاملا خشن کاملا سخت به نظر برسه ..این تاثیر جامعه گمونم مورد مهمی بود که اشاره نشد ببخشید خیلی طولانی شد!
- [سایر] حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دام ظله)؛ سلام علیکم: سوال هایی از محضرتان درباره نظریه شورای فقهاء و مراجع که مرحوم سید محمد شیرازی(ره) آن را مطرح کرده است دارم، چرا که برخی در عصر غیبت، ولایت و رهبری دولت اسلامی را شورایی (نه فردی) می دانند -بر خلاف آن چه که امروز در جمهوری اسلامی ایران به عنوان ولی فقیه واحد می بینیم- بر این اساس که علما بزرگ در نجف و قم و کربلا و مشهد مطالب مهم را به مراجع تقلیدی که دارای شرایط شرعی هستند ارجاع می دهند، حال اگر آنان بر شخص واحدی به عنوان مرجع اول و بالاتر برای دولت اسلامی اتفاق کردند، آن شخص به انتخاب امت مرجع و ولی فقیه می شود، و اگر حوزه های علمیه، مراجع متعددی را انتخاب کردند، همه آنان به عنوان مجلس اعلا -به عنوان شورای رهبری- امت را رهبری می کنند. صاحبان این نظریه (شورای فقها و مراجع) دلائلی بیان کرده اند که مختصرا ذکر می شود: 1. شورا عبارت است از رای گیری و آگاهی از همه نظریه ها برای نمایان شدن نظریه برتر، چنین امری از باب حکم واجب است زیرا خداوند می فرماید: "وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ" و چون (شورا) در بین صفات مومنان و دربین واجبات (مانند وجوب نماز و وجوب ترک گناه هان) ذکر شده است، سیاقاً و اتصافاً دلالت بر وجوب دارد. خداوند می فرماید: " فما أوتیتم من شیء فمتاعُ الحیاة الدنیا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَی لِلَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ` وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُون َ`وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ" ( شوری، 36،37،38). شورا و مشورت بین صفات مومنان آمده که ظهور در وجوب دارد همان طور که در ردیف اجتناب از گناهان بزرگ و وجوب برپایی نماز وارد شده است که قرابت آن را با وجوب بیشتر می کند. سیاق این آیات دلالت بر وجوب شورا و مشورت دارد. 2. وجوب گرفتن اذن در تصرفات؛ هر چیزی که مربوط به اجتماع و مردم باشد چه در اصل و چه در لوازمش باید درباره آن مشورت ومشاوره گرفته شود. از آن جمله، مدارس، دانشگاه ها، بیمارستان ها، فرودگاه ها، کارخانجات بزرگ و ... زیرا این ها با سرمایه مردم تأسیس و کار می کنند، همچنین در وظایف مدیریتی مانند ریاست، وزارت، نمایندگی مجلس، استانداری و فرمانداری و ... باید مشورت شود. برای این بخش دو استدلال ذکر شده است: اول: همه این امور تصرف در مال مردم است و کسی حق تصرف در مال غیر بدون اجازه اش را ندارد، و فرقی هم ندارد که این اموال از خمس ،زکات، معادن یا غیر این ها باشد. دوم: از طرفی این امور، تصرف در موجودیت، و هستی مردم و اجتماع است و کسی جز با اذن آنان اجازه چنین تصرفی را ندارد. و پر واضح است که رضایت مردم و اذن آنان در طول رضایت و اجازه باری تعالی است، بنابراین هرگونه تصرفی باید با جلب این دو رضایت باشد. و همچنین: رهبری جامعه و عالم اسلام، باید در ضمن شورای فقها جامع الشرایط تحقق پیدا کند زیرا آنان بعد از اقبال مردم مرجع تقلید آنان شده اند و از طرف شارع مقدس هم ولایت شرعی دارند، یعنی هم رضایت مردم را دارا می باشند و هم ولایت شرعی دارند، پس بنابراین هیچ مجتهدی حق سلب ولایت شرعی را از مجتهد دیگر ندارد. و چون فکرهای مختلف و متعدد از عقل واحد برتر و به صواب نزدیکتر است و خداوند نیز امر به مشورت کرده و سیره نبوی بر اساس مشورت بوده است؛ ولایت شورایی که اعضاء شورا همه از مجتهدین و مراجع تقلید هستند از ولایت فقیه واحد ارجح است. کلام امام معصوم (ع) نیز در حدیث "أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا" به صورت جمع آمده است و فرموده " رواة حدیثنا" (نه راوی حدیثنا) یعنی حجیت از آن همه آنان است نه شخص واحد، به خصوص در اموری که آثار و عواقب آن به همه مردم مربوط می شود، علاوه بر این که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: "دست خداوند با جماعت است." و "عاقل ترین افراد کسی است که عقل های همه مردم را در عقل خودش جمع کند". و " هر کس که بر ده نفر ریاست کند و در آن جمع بهتر و داناتر از او باشد،آن جمع در سراشیبی سقوط اند". پس بنابر آن چه گذشت و با توجه به احادیث پیامبر (ص) بهترین راه برای نجات از ضلالت و سقوط، تشکیل شورای فقها است زیرا در میان آنان حتما اعلم وجود دارد و در غیر این صورت، حدیث پیامبر (ص) شامل آن جامعه می شود. شورای فقهاء بهترین گزینه برای رهبری امت اسلام است زیرا در این صورت استبداد شخصی در امر رهبری پیش نمی آید و از طرفی هیچ فقیهی حق منع فقیه جامع الشرایط دیگر که نائب (عام) امام عصر (عج) است را از بکارگیری ولایت شرعی اش ندارد. در این ایام که قدرتهای مستکبر برای پاره پاره کردن امت اسلام هجوم آورده اند، بهترین راه مبارزه، ایجاد وحدت در میان صفوف شیعیان است که با جمع شده مراجع تقلید و حضور آنان در مجلس واحد این وحدت دست یافتنی است. و بدون شورای فقها یکپارچه کردن مردم ممکن نیست، علاوه بر این که یک شخص توانایی احاطه به تمام شؤنات امت را ندارد. تجارب تاریخی نیز به خوبی نشان می دهد که دیکتاتوری، زائیده حکمرانی شخص واحد بوده است لذا در روایات بر مضرات استبداد به رأی تأکید شده است. پس بنابراین، رهبری جامعه اسلامی باید رهبری شورایی (نه فردی) باشد. این مطالب و برخی دیگر از استدلا ل ها را صاحبان نظریه شورای فقهاء به جای نظریه ولایت فقیه واحد، که امروز در جمهوری اسلامی ایران به آن عمل می شود، بیان کرده اند. با توجه به این که نظریه شورای فقها از طرفی عده ای و به شدت در میان جوانان کشورهای اسلامی و کشورهای حاشیه خلیج فارس ترویج می شود و از طرفی کتاب یا منابعی برای به چالش کشاندن این نظریه وجود ندارد از شما درخواست داریم که جواب این نظریه را به ما بدهید و استدلالات خود را به تفصیل در این باره بیان کنید. خداوند به شما جزای خیر عطا کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خدمت مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته با سلام و احترام فروان اپراتور جدیدی در زمینه تلفن همراه در حال فراگیر شدن در کشور می باشد. این اپراتور علاوه بر ارتباط صوتی، امکان ایجاد ارتباط تصویری را بین طرفین مکالمه فراهم می سازد. همچنین به واسطه این اپراتور، مشترکین می توانند انواع تصاویر و فیلم ها را برای همدیگر ارسال کنند. راه اندازی این اپراتور مزایا و معایبی را به همراه دارد که در ذیل به برخی از آن مزایا و معایب اشاره می شود. مزایا: 1) امکان دریافت تصاویر تلویزیونی بر روی گوشی های تلفن همراه. 2) امکان دریافت کلیپ های تصویری بر روی گوشی تلفن همراه. 3) برقراری تماس تصویری ( به عنوان مثال با استفاده از این قابلیت، مادری که مدتهاست از فرزند خود دور است می تواند با او تماس تصویری بر قرار کند.) معایب: یکی از تفاوت های این اپراتور با اپراتور های قبلی، قابلیت تماس تصویری است که معایب عظیمی را در پی دارد. برخی از آن معایب عبارتنداز: 1) با توجه به اهمیت حریم بین زن و مرد نا محرم در اسلام، با آمدن این اپراتور بسیاری از مرزها و حریم ها مفهوم خود را از دست می دهند. 2) این اپراتور، زمینه دسترسی به گناه را برای فاسدان هموار می نماید. علاوه بر این، وسیله وسوسه انگیزی برای به فساد کشیده شدن دختران و پسران می باشد. و درنتیجه نگرانی ها و استرس های پدران و مادران صد چندان می شود. و در برخی موارد باعث سست شدن بنیان خانواده ها می گردد. 3) از آنجا که با برقراری تماس تصویری علاوه بر فرد مکالمه کننده، امکان رؤیت محیط و افراد دیگری که در اطراف فرد مکالمه کننده هستند وجود دارد جامعه زنان خصوصا زنان متدین احساس آرامش و امنیت نداشته و در هر جا که استفاده کننده از این اپراتور حضور داشته باشد باید با پوشش کامل باشند. 4) امکان ارسال فیلم به وسیله این اپراتور، بهترین موقعیت را برای فعالیت مخالفین فکری تشیع همچون وهابیت، مسیحیت، بهائیت و ... فراهم می سازد. آنها که تا به حال راه نفوذ جدّی غیر از ماهواره و اینترنت در کشور را نداشتند، با آمدن این اپراتور ، راه را برای فعالیت های خود هموار دیده و قطعا کمر همّت می بندند و تولیدات و فعالیت های خود را گسترش می دهند. 5) در آخر لازم به ذکر است که در صورت راه اندازی این اپراتور، به دلیل وجود فضای رقابتی اپراتور های دیگر نیز به احتمال قریب به یقین ، خود را به این امکانات تجهیز کنند، در این صورت تمام اپراتور ها مجهز به ارتباط صوتی تصویری خواهند شد. حال سؤال از آن مرجع عظیم الشأن این است که : با توجه به مفاسدی که برای این اپراتور ذکر شد و با توجه به اینکه اپراتور های قبلی نیاز های ضروری مشترکین را رفع می کنند، آیا جایز است شرکت های خصوصی یا نیمه دولتی اقدام به راه اندازی این اپراتور کنند؟ حکم مساعدت و معاونت در راه اندازی چنین اپراتوری چیست؟