با سلام وخسته نباشید و تشکرا‌ز حضورتون در دانشگاه فنی تهران جنوب ... من 22 سالمه و خیلی خسته ام .دیگه از هرچی خواستگار وخواستگاریه حالم به هم می خوره.از رفتارهای تکراری سوالات تکراری پاسخ های تکراری و همه چی. همیشه از خدا میخوام که فرد هم کفوم رو هرچی زودتر سرراهم قرار بده تا از این ادم های عجیب و غریب خلاص شم ولی دعام شنیده نمیشه. باور کنید که من مهم ترین معیارم ایمانه بهانه الکی هم نمی اورم با همه موارد طوری برخورد میکنم که جوابی دربرابر خدا داشته باشم. حالا شما فرض کنید من دختر شمام اگه دخترتون شرایط ازدواج رو داشته باشه چه میکنید با به قول خودتون پایین اومدن شانس ازدواج. فکر کنم قبلا هم براتون نوشتم 3 بار رفتم مکه وهربار که کعبه رو دیدم گفتم خدایا از خزانه غیب ات شوهر هم کفوم رو به من عطا کن به نظرتون چیکار کنم با دعاهایی که شنیده نمیشه؟؟؟ اخرین مطلب که البته نمیخواستم بگم و الان میگم که حواستون رو بیشتر جمع کنید(چون بقیه که شمارو میبینند خیلی حواسشون جمه) اینکه اون روز که اومده بودید دانشگاه ما زیر استین سمت راست پیراهن تون پارگی داشت.منو ببخشید ولی گفتم که بیشتر حواستون باشه. اگه جوابی برام بگذارید یک دنیا ممنون میشم. تو که آهسته می خوانی قنوت گریه هایت را میان ربنای سبز دستانت دعایم کن (التماس دعا)

سلام/ دعای هر دعاکننده ای شنیده میشه تردید نکنید.
شما هنوز 22 سالتون هست تعجیل نکنید تا با آرامش بیشتر از بین خواستگارهای واقعی و رسمی همسر مناسب و شایسته را انتخاب کنید. البته ظاهرا شما ملاکهای خودتون را خیلی کلی تعیین کردید و نیاز به کارگاه های مفیدی در این موضوع دارید.
در کنار این مطالب به دخترم می گویم دختر گلم واقعا به خدا اعتماد کن و توکل !

اما پیراهن: 1. اسمش قباست
2. مدل قبا ها همیشه این جوری بوده از اول و هر دو طرف زیر حلقه ی آستینش کمی باز است . البته این از لزوم تشکر من از شما بابت دلسوزی و توجه شما کم نمی کند