سلام لطفا\"جواب سوال منو واضح بدید چون فکر کنم سوال خیلیها در جامعه باشه: خانمهای مذهبی رو می شناسم که برای نزدیک شدن به خدا راه عرفان رو در پیش گرفتن و میگن علاوه بر انجام واجبات و ترک حرام و انجام مستحبات باید پا روی دل گذاشت و اعمال مباح را هم ترک کرد! ولی میبینم که شور زندگی عادی در اونها میمیره و بعنوان یک زن طراوتشونو از دست میدن و دیگه به خود رسیدن و به زندگی علاقه نشون دادن و به شوهر رسیدن هم براشون سخت میشه! و اگر هم اینکارا رو انجام بدن برای انجام وظیفه است و ازش شخصا لذتی نمیبرن! من بعنوان یک زن که میخواهم دیندار هم باشم و لحظه به لحظه به خدا نزدیکتر هم بشم آیا باید حتما"این مسیرو طی کنم؟ اگر جواب آری است چطور باید روحیه زنانه و شور زندگی را هم در خودم زنده نگه دارم؟ در مقابل این خانمها واقعا"احساس میکنم که از دیانت عقب افتاده ام ولی نمیدانم راهشان درست است یا نه؟البته برطبق احادیث و روایات عمل میکنند ولی نمیدانم کجای کار میلنگد؟ خواهش میکنم جواب واضح بدهید که با توجه به روحیات خانمها آیا لذت بردن از نعمتهای خدا در حد متوسط آدم رو از خدا دور میکنه؟ خدا چی میخواد ؟ چطور در جریان خودسازی خانما میتونن روحیه شادابشون رو هم حفظ کنن و دنیا زیادی از نظرشون نیفته .... امیدوارم منظورمو خوب منتقل کرده باشم. در پناه خدا. و همیشه شاد باشید.
سلام/ دنیا دشمن آخرت نیست بلکه مزرعه آخرت است. ازدواج و همسرداری و توجه و رسیدگی به همسر و عشق و محبت و معاشقه و مغازله با او موجب رضای پروردگار و از مصادیق شکر نعم الهی است و دوری از ازدواج و یا در صورت ازدواج، دوری از همسر؛ دوری از سنت رسول الله و جدایی از او و جدایی از خداست که بارها این حدیث نبوی را شنیده اید که آن بزرگوار فرموده اند: النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی تلاش برای (حلال کردن حرام ها) ویا (حرام کردن حلال ها) هر دو تحربف اسلام عزیز و موجب انحراف و گمراهی مردم است و خدا آرامش و سعادت دنیا و آخرت هیچ کس را در گمراهی قرار نداده است. * قل مَن حَرَّمَ زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة کذلک نفصل الآیات لقوم یعلمون ﴿32﴾ قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها وما بطن والاثم والبغی بغیر الحق وان تشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطانا وان تقولوا علی الله ما لا تعلمون﴿33﴾ سوره اعراف * یا ایهاالذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما أحل الله لکم ولاتعتدوا ان الله لا یحب المعتدین * امام صادق(ع) : "حلال محمدٍ حلالٌ ابدا الی یوم القیامه و حرامه حرام ابدا الی یوم قیامه لایکون غیره ولا یجیء غیره" (حلال محمد(ص) همیشه تا روز قیامت حلال است و حرامش همیشه تا روز قیامت حرام است، غیر از حکم او حکم نیست و جز او پیغمبری نیاید. اصول کافی جلد 1) حالا چرا برای برخی، نشاط و شادابی که از شروط اصلی عبادات مستحبه است حرام!!! میشود ناشی که از تعالیم مروجین عرفانهای دست ساز و الکی است، زمینه ی انحرافات و خطاهای بزرگتری خواهد شد و معمولا عدم ارتباط با عالم ربانی و اعتماد نابجا به افراد بی سواد و مدعی عرفان و سیر و سلوک، مشکلات متعددی ایجاد می کند که این بخشی از آن است. طی این مرحله بی همرهی خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی از حداقل های شرایط یک سخنران دینی و مربی مباحث تربیتی و عرفانی، تحصیلات عالیه حوزوی و داشتن تائیدیه از سوی مراجع عظام تقلید است. نه هر که چهره برافروخت دلبری داند / نه هر که آینه سازد سکندری داند هزار نکته باریکتر ز مو این جاست / نه هر که سر بتراشد قلندری داند )))) باورهای نادرست -1
عنوان سوال:

سلام لطفا\"جواب سوال منو واضح بدید چون فکر کنم سوال خیلیها در جامعه باشه: خانمهای مذهبی رو می شناسم که برای نزدیک شدن به خدا راه عرفان رو در پیش گرفتن و میگن علاوه بر انجام واجبات و ترک حرام و انجام مستحبات باید پا روی دل گذاشت و اعمال مباح را هم ترک کرد! ولی میبینم که شور زندگی عادی در اونها میمیره و بعنوان یک زن طراوتشونو از دست میدن و دیگه به خود رسیدن و به زندگی علاقه نشون دادن و به شوهر رسیدن هم براشون سخت میشه! و اگر هم اینکارا رو انجام بدن برای انجام وظیفه است و ازش شخصا لذتی نمیبرن! من بعنوان یک زن که میخواهم دیندار هم باشم و لحظه به لحظه به خدا نزدیکتر هم بشم آیا باید حتما"این مسیرو طی کنم؟ اگر جواب آری است چطور باید روحیه زنانه و شور زندگی را هم در خودم زنده نگه دارم؟ در مقابل این خانمها واقعا"احساس میکنم که از دیانت عقب افتاده ام ولی نمیدانم راهشان درست است یا نه؟البته برطبق احادیث و روایات عمل میکنند ولی نمیدانم کجای کار میلنگد؟ خواهش میکنم جواب واضح بدهید که با توجه به روحیات خانمها آیا لذت بردن از نعمتهای خدا در حد متوسط آدم رو از خدا دور میکنه؟ خدا چی میخواد ؟ چطور در جریان خودسازی خانما میتونن روحیه شادابشون رو هم حفظ کنن و دنیا زیادی از نظرشون نیفته .... امیدوارم منظورمو خوب منتقل کرده باشم. در پناه خدا. و همیشه شاد باشید.


پاسخ:

سلام/ دنیا دشمن آخرت نیست بلکه مزرعه آخرت است.
ازدواج و همسرداری و توجه و رسیدگی به همسر و عشق و محبت و معاشقه و مغازله با او موجب رضای پروردگار و از مصادیق شکر نعم الهی است و دوری از ازدواج و یا در صورت ازدواج، دوری از همسر؛ دوری از سنت رسول الله و جدایی از او و جدایی از خداست که بارها این حدیث نبوی را شنیده اید که آن بزرگوار فرموده اند: النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی تلاش برای (حلال کردن حرام ها) ویا (حرام کردن حلال ها) هر دو تحربف اسلام عزیز و موجب انحراف و گمراهی مردم است و خدا آرامش و سعادت دنیا و آخرت هیچ کس را در گمراهی قرار نداده است. * قل مَن حَرَّمَ زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة کذلک نفصل الآیات لقوم یعلمون ﴿32﴾ قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها وما بطن والاثم والبغی بغیر الحق وان تشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطانا وان تقولوا علی الله ما لا تعلمون﴿33﴾ سوره اعراف
* یا ایهاالذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما أحل الله لکم ولاتعتدوا ان الله لا یحب المعتدین
* امام صادق(ع) : "حلال محمدٍ حلالٌ ابدا الی یوم القیامه و حرامه حرام ابدا الی یوم قیامه لایکون غیره ولا یجیء غیره" (حلال محمد(ص) همیشه تا روز قیامت حلال است و حرامش همیشه تا روز قیامت حرام است، غیر از حکم او حکم نیست و جز او پیغمبری نیاید. اصول کافی جلد 1) حالا چرا برای برخی، نشاط و شادابی که از شروط اصلی عبادات مستحبه است حرام!!! میشود ناشی که از تعالیم مروجین عرفانهای دست ساز و الکی است، زمینه ی انحرافات و خطاهای بزرگتری خواهد شد و معمولا عدم ارتباط با عالم ربانی و اعتماد نابجا به افراد بی سواد و مدعی عرفان و سیر و سلوک، مشکلات متعددی ایجاد می کند که این بخشی از آن است. طی این مرحله بی همرهی خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی از حداقل های شرایط یک سخنران دینی و مربی مباحث تربیتی و عرفانی، تحصیلات عالیه حوزوی و داشتن تائیدیه از سوی مراجع عظام تقلید است. نه هر که چهره برافروخت دلبری داند / نه هر که آینه سازد سکندری داند هزار نکته باریکتر ز مو این جاست / نه هر که سر بتراشد قلندری داند )))) باورهای نادرست -1





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین