سلام الان که براتون این مطالبو مینویسم خیلی ناراحتم و حس میکنم که این ناراحتیم همش بخاطر نبود گفتگوی \"عاطفی\"در میان من و همسرم است.نمی خوام ناشکری کرده باشم چون همسر پاک و خوب و خانواده دوستی دارم! ولی خلائی در زندگی ما هست که این روزها باعث شده که افسرده بشم و بشدت از درون از همسرم عصبانی هستم .من و او درباره بچه ها و مسائل دیگر حرف میزنیم ولی در مورد خودمان؟....نه!من آدمی هستم که دلم میخواهد زندگی ما همیشه گرم باشه و برای بودن با همدیگه وقت بگذاریم ولی اگر هم برای هم وقت بگذاریم همسرم یا از سیاست حرف میزنه یا از مسائل مردانه!!!!! 17 ساله ازدواج کرده ایم و در این مورد بارها با هم حرف زده ایم ولی همسرم نیازی به این صحبتها حس نمیکند و اگر هم من بخواهم فضای بین خودمان را کمی رمانتیک کنم فورا\"بجای مسائل عاطفی به سمت مسائل....می رود!!!!!! واقعا\"نمیدانم چه کنم؟آدم بسیار کم حرفی است و گاهی حس میکنم با یک آدم ماشینی ازدواج کرده ام! بشدت به او و زندگیم علاقه دارم ولی شما که همیشه میگید نقش خودمان را بررسی کنیم آخه مگه چه قدر آدم توان داره؟و بعضی چیزا هم واقعا\"عوض نمیشن:مثل خلق بعضی آدمها! رفتن پیش مشاور را نمیتونم انجام بدم (شوهرم قبول نمیکنه)و فکر میکنم او نمیتونه آدم دیگه ای بشه! میخوام خودمو عوض کنم ولی چون این مسئله برام خیلی مهمه زندگیم بیروح شده!!!!!! میتونین کمکم کنین؟!..... ممنونم
سلام/ این موضوع را ادامه خواهیم داد و پاسخ سوالات را یک جا می نویسم ان شاءالله و البته همچنان منتظر پاسخ مابقی دوستان به دو سوال یادداشت "فرار از گفتگو" هستم
عنوان سوال:

سلام الان که براتون این مطالبو مینویسم خیلی ناراحتم و حس میکنم که این ناراحتیم همش بخاطر نبود گفتگوی \"عاطفی\"در میان من و همسرم است.نمی خوام ناشکری کرده باشم چون همسر پاک و خوب و خانواده دوستی دارم! ولی خلائی در زندگی ما هست که این روزها باعث شده که افسرده بشم و بشدت از درون از همسرم عصبانی هستم .من و او درباره بچه ها و مسائل دیگر حرف میزنیم ولی در مورد خودمان؟....نه!من آدمی هستم که دلم میخواهد زندگی ما همیشه گرم باشه و برای بودن با همدیگه وقت بگذاریم ولی اگر هم برای هم وقت بگذاریم همسرم یا از سیاست حرف میزنه یا از مسائل مردانه!!!!! 17 ساله ازدواج کرده ایم و در این مورد بارها با هم حرف زده ایم ولی همسرم نیازی به این صحبتها حس نمیکند و اگر هم من بخواهم فضای بین خودمان را کمی رمانتیک کنم فورا\"بجای مسائل عاطفی به سمت مسائل....می رود!!!!!! واقعا\"نمیدانم چه کنم؟آدم بسیار کم حرفی است و گاهی حس میکنم با یک آدم ماشینی ازدواج کرده ام! بشدت به او و زندگیم علاقه دارم ولی شما که همیشه میگید نقش خودمان را بررسی کنیم آخه مگه چه قدر آدم توان داره؟و بعضی چیزا هم واقعا\"عوض نمیشن:مثل خلق بعضی آدمها! رفتن پیش مشاور را نمیتونم انجام بدم (شوهرم قبول نمیکنه)و فکر میکنم او نمیتونه آدم دیگه ای بشه! میخوام خودمو عوض کنم ولی چون این مسئله برام خیلی مهمه زندگیم بیروح شده!!!!!! میتونین کمکم کنین؟!..... ممنونم


پاسخ:

سلام/ این موضوع را ادامه خواهیم داد و پاسخ سوالات را یک جا می نویسم ان شاءالله و البته
همچنان منتظر پاسخ مابقی دوستان
به دو سوال یادداشت "فرار از گفتگو" هستم





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین