با عرض سلام خدمت جناب حاج آقا مرادی من یکی از دانشجوهای دانشکده مهندسی دانشگاه زنجان هستم.با تشکر از تشریف فرمایی شما به دانشگاه زنجان. من قبل از اومدن شما به دانشگاه فقط حدود 5 دقیقه حرفاتون رو از تلویزیون شنیده بودم. همین کافی بود تا من راغب اومدن به جلستون در دانشگاه بشم. واقعا از حرفهاتون لذت بردم. خصوصا شب اول.متشکر که این همه به فکر جوون هایید در حالی که می تونستید راه دیگه ای رو هم برید. و واقعا همونطور که خودتون فرمودید طوری صحبت نکردید که ما خوشمون بیاد و واقعیات رو گفتید. من که ازطرز فکرتون کیف کردم. ولی همه متوجه شدن که هیچ جوابی برای چگونگی تحمل دلتنگی و تنهایی و فشار میل جنسی ندارید. چون اصلا جوابی وجود نداره و تقصیر شما هم که نیست. وضعیت جامعه مشکل داره. شاید تنها راهش توکل به خدا و سعی بر پاک موندن باشه. حالا بگذریم! من دو تا سوال داشتم که واقعا اگر جوابشون رو بدونم تحمل تنهایی که خیلی اذیتم می کنه شاید واسم راحت تر بشه ! اولی اینکه شما فرمودید الان سن مناسبی واسه ازدواج و حتی انتخاب واسه پسرها نیست. ولی الان که ما تو این سن هستیم و تو دانشگاه دور و برمون پر دختره و با خیلی ها ارتباط داریم و ممکنه اونی رو که دوستش داریم و فکر می کنیم به ایده آل هامون نزدیکه واحساس میشه که مناسب باشه از جنبه های مختلف مثل خانواده به همین راحتی ها پیدا نکنیم. حالا چند سال بعد که تو این جور محیط ها نیستیم چطور قراره این دختر پیدا بشه؟؟؟؟؟ ... حالا نمیدونم این رو بخونید و بهم جواب بدید یا نه ولی امیدوارم کمکم کنید. راستی لطفا پیام رو کامل نشون ندید. با تشکر
سلام/ الحمدلله رب العالمین  در مورد تنهایی موضوع بحث نیود و در مورد دوم حق با شماست برای هر دو موضوع ان شاءالله برسم ؛ یادداشت های مستقل می نویسم. فعلا این یادداشت ها را بخوانید: ترس از آینده پوست موز خدا و ناخدا یک پاسخ عادت پاسخی به چند سوال 1. اختلاف سن و مباحث آن را گفتم و شرح دادم . حاصل: همسر مطلوب آینده تو الان دانش آموز است چرا در دانشگاه دنبال او می گردی؟ و چرا الان؟!!! 2. خدا را شکر کن.
عنوان سوال:

با عرض سلام خدمت جناب حاج آقا مرادی من یکی از دانشجوهای دانشکده مهندسی دانشگاه زنجان هستم.با تشکر از تشریف فرمایی شما به دانشگاه زنجان. من قبل از اومدن شما به دانشگاه فقط حدود 5 دقیقه حرفاتون رو از تلویزیون شنیده بودم. همین کافی بود تا من راغب اومدن به جلستون در دانشگاه بشم. واقعا از حرفهاتون لذت بردم. خصوصا شب اول.متشکر که این همه به فکر جوون هایید در حالی که می تونستید راه دیگه ای رو هم برید. و واقعا همونطور که خودتون فرمودید طوری صحبت نکردید که ما خوشمون بیاد و واقعیات رو گفتید. من که ازطرز فکرتون کیف کردم. ولی همه متوجه شدن که هیچ جوابی برای چگونگی تحمل دلتنگی و تنهایی و فشار میل جنسی ندارید. چون اصلا جوابی وجود نداره و تقصیر شما هم که نیست. وضعیت جامعه مشکل داره. شاید تنها راهش توکل به خدا و سعی بر پاک موندن باشه. حالا بگذریم! من دو تا سوال داشتم که واقعا اگر جوابشون رو بدونم تحمل تنهایی که خیلی اذیتم می کنه شاید واسم راحت تر بشه ! اولی اینکه شما فرمودید الان سن مناسبی واسه ازدواج و حتی انتخاب واسه پسرها نیست. ولی الان که ما تو این سن هستیم و تو دانشگاه دور و برمون پر دختره و با خیلی ها ارتباط داریم و ممکنه اونی رو که دوستش داریم و فکر می کنیم به ایده آل هامون نزدیکه واحساس میشه که مناسب باشه از جنبه های مختلف مثل خانواده به همین راحتی ها پیدا نکنیم. حالا چند سال بعد که تو این جور محیط ها نیستیم چطور قراره این دختر پیدا بشه؟؟؟؟؟ ... حالا نمیدونم این رو بخونید و بهم جواب بدید یا نه ولی امیدوارم کمکم کنید. راستی لطفا پیام رو کامل نشون ندید. با تشکر


پاسخ:

سلام/ الحمدلله رب العالمین
 در مورد تنهایی موضوع بحث نیود و در مورد دوم حق با شماست
برای هر دو موضوع ان شاءالله برسم ؛ یادداشت های مستقل می نویسم.
فعلا این یادداشت ها را بخوانید:

ترس از آینده
پوست موز
خدا و ناخدا
یک پاسخ
عادت
پاسخی به چند سوال

1. اختلاف سن و مباحث آن را گفتم و شرح دادم . حاصل: همسر مطلوب آینده تو الان دانش آموز است چرا در دانشگاه دنبال او می گردی؟ و چرا الان؟!!!
2. خدا را شکر کن.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین