با سلام و خسته نباشید . حاج آقا من تو شرایط بدی گیر افتادم که به راهنماییتون نیاز دارم. دختری هستم 24 ساله. از اقوام خواستگاری دارم که هنوز نیتشون رو مطرح نکردن. اما هر دفعه این آقا پسر با رفتار رمانتیکش اعصاب منو خورد میکنه احساس میکنم ازش متنفرم( خوب چیکار کنم. دست خودم نیست) اونها منتظر من هستن تا امتحانم تموم شه. اوایل حس خاصی نسبت بهشون نداشتم اما الان از همه خونوادش کینه به دل دارم. آیا من میتونم برای نجات از این شرایط به دروغ بگم که قصد ازدواج با کس دیگه ای رو دارم؟ فکر میکنم دروغم مصلحتیه چون اولا رابطه خونوادگی بهم نمیخوره و دلخوری پیش بیاد . چون تمام خوانواده با اون پسر مخالفن.( پارسال هم از اقوام موردی بود که پدرم بعد از فهمیدن ... . نمیخوام دوباره تاریخ تکرار شه) در ضمن نمیخوام که اونا بدونن که من هم از قضیه باخبرم چون بعدها دایم میخوان همسرمو با پسرشون مقایسه کنن. میشه خواهش کنم کمکم کنین؟ تو فامیل هم کسی رو سراغ ندارم که بخوام توسط ایشون منظورمون رو به اونا بفهمونم. در ضمن ملاک این دوتا خواستگارم متانت و حجاب من بوده ،* آیا این حق منه که به خاطر حجابم اینقدر از دنیا سیر شم؟ * حاج آقا من تا تیر ماه بیشتر وقت ندارم. آیا اجازه دارم دروغ بگم؟ باز اینطوری اونا فکر مینن که من و خونوادم هیچی از این ماجرا نمیدونستیم. اگه هر پیشنهاد دیگه ای هم دارید به گوش جان میشنوم. دعای خیرم بدرقه راهتون یا حق
سلام/ اگر از کسی انزجار و تنفر دارید صریح و محکم و قاطع پاسخ منفی بدهید. و تمام. چرا موضوع کش پیدا می کند؟ چرا رودرواسی؟! و چرا دروغ ؟؟؟! مومن دروغ نمی گوید.خدا هیچ خیری در دروغ قرار نداده با توجه به این انزجار به هیچ وجه به توصیه‌هایی از این دست که ازدواج کنی بعدا بهتر میشود‌و‌به او علاقمند میشوی، توجه نکن. خواندن یادداشت های مرتبط را توصیه می کنم.
عنوان سوال:

با سلام و خسته نباشید . حاج آقا من تو شرایط بدی گیر افتادم که به راهنماییتون نیاز دارم. دختری هستم 24 ساله. از اقوام خواستگاری دارم که هنوز نیتشون رو مطرح نکردن. اما هر دفعه این آقا پسر با رفتار رمانتیکش اعصاب منو خورد میکنه احساس میکنم ازش متنفرم( خوب چیکار کنم. دست خودم نیست) اونها منتظر من هستن تا امتحانم تموم شه. اوایل حس خاصی نسبت بهشون نداشتم اما الان از همه خونوادش کینه به دل دارم. آیا من میتونم برای نجات از این شرایط به دروغ بگم که قصد ازدواج با کس دیگه ای رو دارم؟ فکر میکنم دروغم مصلحتیه چون اولا رابطه خونوادگی بهم نمیخوره و دلخوری پیش بیاد . چون تمام خوانواده با اون پسر مخالفن.( پارسال هم از اقوام موردی بود که پدرم بعد از فهمیدن ... . نمیخوام دوباره تاریخ تکرار شه) در ضمن نمیخوام که اونا بدونن که من هم از قضیه باخبرم چون بعدها دایم میخوان همسرمو با پسرشون مقایسه کنن. میشه خواهش کنم کمکم کنین؟ تو فامیل هم کسی رو سراغ ندارم که بخوام توسط ایشون منظورمون رو به اونا بفهمونم. در ضمن ملاک این دوتا خواستگارم متانت و حجاب من بوده ،* آیا این حق منه که به خاطر حجابم اینقدر از دنیا سیر شم؟ * حاج آقا من تا تیر ماه بیشتر وقت ندارم. آیا اجازه دارم دروغ بگم؟ باز اینطوری اونا فکر مینن که من و خونوادم هیچی از این ماجرا نمیدونستیم. اگه هر پیشنهاد دیگه ای هم دارید به گوش جان میشنوم. دعای خیرم بدرقه راهتون یا حق


پاسخ:

سلام/ اگر از کسی انزجار و تنفر دارید صریح و محکم و قاطع پاسخ منفی بدهید. و تمام.
چرا موضوع کش پیدا می کند؟
چرا رودرواسی؟!
و
چرا دروغ ؟؟؟! مومن دروغ نمی گوید.خدا هیچ خیری در دروغ قرار نداده
با توجه به این انزجار به هیچ وجه به توصیه‌هایی از این دست که ازدواج کنی بعدا بهتر میشود‌و‌به او علاقمند میشوی، توجه نکن.

خواندن یادداشت های مرتبط را توصیه می کنم.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین