بازم سلام. امیدوارم از اومدن‌های زیاد من اول کاری خسته نشده باشین. مطالب وبلاگتون رو کم و بیش خوندم. نظر: - یه جاهایی دلم میگرفت (پوست موز) که اگه واقعا اینو درک می‌کردیم دیگه چی می‌خواستیم. - مطلب (یکی بود یکی نبود) هم برام جالب بود. - مطلب خدا و ناخدا. - مطلبی که راجع به ارتباط پدر و مادر با بچه‌ها بود ووووو - پیام (... از تهران) خیلی ناراحتم کرد. نمی‌دونم هنوز هم براتون پیام میده یانه؟؟؟ آخه گفته بود: ( که این آخرین باری هستش که براتون پیام میدم.) میشه بگید مشکلش حل شده یانه؟ امیدوارم هر جا هست شاد باشه و پر از امید. خوب بگذریم. اما یه پیشنهاد راجع به وبلاگتون (البته با اجازه) مطالب وبلاگ موضوع خاصی رو دنبال نمی کنه. شما که خوب حرف می‌زنید (تو مردم ایران سلام دیدمتون) اگه بتونید جدا از مناسبتها یه سیر مطالب رو جفت و جور کنید و راجع به چیزایی که می دونید لازمه تا ماها بدونیم حرف بزنید و ذهن ماها رو به کنکاش بگیرید خیلی خوب میشه. البته از این تیپ مطالب تو وبلاگتون بود اما---- نمی دونم چطور بگم. به نظر من کسایی مثل شما بیش از این می‌تونن خودشون رو نشون بدن... در کل لذت بردم، خوب بود. خدا قوت. بازم سر میزنم. راستی میخوام که منو دعا کنید. به دوستاتون هم بگید. در آخر به قول شما یا علی و یه هدیه‌ی کوچولو برای همه‌ی کسایی که میان اینجا تا حال و هوایی عوض کنن. می دونی وقتی خدا داشت بدرقت میکرد بهت چی گفت؟گفت: جایی که داری میری مردمی داره که میشکننت، نکنه غصه بخوری. من همه جا باهاتم. تو تنها نیستی. تو کوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جابدی، اشک می دم که همراهیت کنه، و مرگ که بدونی برمیگردی پیشم.
سلام/ من حاضرین و مراجعین را نمی شناسم مگر پیام های دریافتی را. به هر حال خوش آمدید. 1. در مورد "... از تهران" و پیام های مشابه اگر خودشان پاسخ بدهند، منتشر می کنم. (لزوم رعایت اصل رازداری) 2. در مورد دیده شدن ؛ باور کنید که از همین مقدار هم زیاد بوده و ... 3. در مورد سیر موضوعی مطالب کاملا مخاطب محورم یعنی به بازخوردها توجه می کنم و انعکاس مطالب در وبلاگهای دوستان و پیام ها ... 4. دعاگویم و یاعلی.
عنوان سوال:

بازم سلام. امیدوارم از اومدن‌های زیاد من اول کاری خسته نشده باشین. مطالب وبلاگتون رو کم و بیش خوندم. نظر: - یه جاهایی دلم میگرفت (پوست موز) که اگه واقعا اینو درک می‌کردیم دیگه چی می‌خواستیم. - مطلب (یکی بود یکی نبود) هم برام جالب بود. - مطلب خدا و ناخدا. - مطلبی که راجع به ارتباط پدر و مادر با بچه‌ها بود ووووو - پیام (... از تهران) خیلی ناراحتم کرد. نمی‌دونم هنوز هم براتون پیام میده یانه؟؟؟ آخه گفته بود: ( که این آخرین باری هستش که براتون پیام میدم.) میشه بگید مشکلش حل شده یانه؟ امیدوارم هر جا هست شاد باشه و پر از امید. خوب بگذریم. اما یه پیشنهاد راجع به وبلاگتون (البته با اجازه) مطالب وبلاگ موضوع خاصی رو دنبال نمی کنه. شما که خوب حرف می‌زنید (تو مردم ایران سلام دیدمتون) اگه بتونید جدا از مناسبتها یه سیر مطالب رو جفت و جور کنید و راجع به چیزایی که می دونید لازمه تا ماها بدونیم حرف بزنید و ذهن ماها رو به کنکاش بگیرید خیلی خوب میشه. البته از این تیپ مطالب تو وبلاگتون بود اما---- نمی دونم چطور بگم. به نظر من کسایی مثل شما بیش از این می‌تونن خودشون رو نشون بدن... در کل لذت بردم، خوب بود. خدا قوت. بازم سر میزنم. راستی میخوام که منو دعا کنید. به دوستاتون هم بگید. در آخر به قول شما یا علی و یه هدیه‌ی کوچولو برای همه‌ی کسایی که میان اینجا تا حال و هوایی عوض کنن. می دونی وقتی خدا داشت بدرقت میکرد بهت چی گفت؟گفت: جایی که داری میری مردمی داره که میشکننت، نکنه غصه بخوری. من همه جا باهاتم. تو تنها نیستی. تو کوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جابدی، اشک می دم که همراهیت کنه، و مرگ که بدونی برمیگردی پیشم.


پاسخ:

سلام/ من حاضرین و مراجعین را نمی شناسم مگر پیام های دریافتی را. به هر حال خوش آمدید.

1. در مورد "... از تهران" و پیام های مشابه اگر خودشان پاسخ بدهند، منتشر می کنم. (لزوم رعایت اصل رازداری)
2. در مورد دیده شدن ؛ باور کنید که از همین مقدار هم زیاد بوده و ...
3. در مورد سیر موضوعی مطالب کاملا مخاطب محورم یعنی به بازخوردها توجه می کنم و انعکاس مطالب در وبلاگهای دوستان و پیام ها ...
4. دعاگویم و یاعلی.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین