سلام/ 1. نظر پسر چیه؟ اگر موافق ازدواج است و پسر لایق و قابلی باشد باید بتواند محترمانه و منطقی با والدینش صحبت کند. اگر نمی تواند یا نمی خواهد ، بهتر که نشود. شانس اوردی. پسر که نباید تب کند و غش کند باید مردانه و مودبانه بحران را مدیریت کند اگر نمی تواند یا ضعف دارد هنوز آماده ی ازدواج نیست و این آزمون خوبی برای شناخت همسر آینده ات است. دقت کن. 2. خانواده ی شما یعنی پدر و مادر باید با پدر و مادر او حضوری در خانه شما -آنها را دعوت کنید- خیلی قاطع و منطقی و محترمانه از حق تو دفاع کنند و اگر خانواده ی مقابل نیامدند یا برخورد منطقی نداشتند بهتر که نشود. 3. از این به بعد چیزی که قطعی نشده را اظهار نکنید تا دچار مشکل نشوید. این مضمون یک حدیث است. 4. شما که عقد نبودید و روابطتان در حد خواستگار بوده نباید ناراحت شوید و اگر خدای نکرده مخفیانه عقد موقت یا رابطه ای صورت گرفته پس از مشاوره و نظر مشاور در جمع دو خانواده مطرح کنید. 5. مکرر در مکرر گفته ام و نوشته ام که در جلسه ی اول شرط کنید که در هیچ مرحله ای استخاره نکنید. 6. اظهارات مادر پسر را برمبنای آنچه شما نقل کردید را غیر منطقی، عوامانه و فریبکارانه ارزیابی می کنم. صادقانه به نظر نمی رسد. معمولا "استخاره مردیم خوب نیامده" بهانه ی افراد ضعبف و بی جرأت برای فرار است. 7. اصلا خودت را ناراحت نکن و از خدا مکرر تشکر کن و بگو الحمدلله رب العالمین 8. با کسی درددل نکن! 9. و برای حرف مردم اعم از فامیل و دوست و همسایه وغیره دو ریال هم ارزش قائل نباش. زندگی کن برای خودت و برای رسیدن به خدا. تو -همه ی ما- مسافر به سوی خدا هستی مراقب باش مترسک مردم نشوی! حرم مشرف شدید التماس دعا.
سلام حاج اقا.خسته نباشید.خلاصه بگم من دختری22ساله ام که فوق العاده اززندگیم راضی بودم همیشه در همه کار به خداتوکل داشتم وهمیشه امیدواربه رحمت حق بودم.خداهم کمکم میکردوهیچ کمبودی برام نذاشته بود.تااینکه پارسال دقیقا همین روزا خواستگاری داشتم که بعداز چندجلسه گفتگووخواستگاری رسمی تصمیم به ازدواج گرفتیم امابعدازتحقیق متوجه شدیم که ایشون بیماری افسردگی دارن.برای همین ازدواجمون بهم خورد.امامن چون روحیه ی خیلی بالایی داشتم وهمیشه به خداامید داشتم جوری بااین موضوع کنار اومدم که همه ازروحیه وتوکل من تعجب کردن.بعداز گذشت1سال یعنی امسال4اذر پسری به خواستگاریم اومد که همه ی معیارای منوداشت ازنظر من هیچی کم نداشت (البته در این فاصله خواستگارای دیگه هم داشتم)اونم بعدازگفتگوهای رسمی تصمیم به ازدواج گرفته شدوچون ماهمیشه درحدودتقریبا1ماه ازطرف مقابل تحقیق میکنیم برای همین پس ازاتمام تحقیق به محرم خوردیم همه گفتن ایرادنداره تومحرم عقدکنین امامن دوست داشتم احترام محرم حفظ بشه.برای همین تصمیم گرفته شدبعداز صفرعقدشیم.توی این مدت3ماه ماباهم رفت وامدمیکردیم.خونواده ی اونا میومدن خونه ی ماوبرعکس خلاصه مادوتاشدیدادلبسته ی هم شدیم من ایشونوخیلی بیشتراز مورد قبل دوست داشتم بعد ازاینکه تاریخ عقد مشخص کردیم مامانش زنگ زدگفت من خواب بددیدم،گفت توحرم آقاخواب دیدم شما بدبخت شدین باید استخاره کنم هرچی ماگفتیم باید اول اینکارو میکردین قبول نکردن.ایشون استخاره گرفتن وجوابش بداومد 2روز پیش زنگ زدن وگفتن از نظرماهمه چی تمومه البته هیچ کس باایشون موافق نبودامامیگفت من بیشتراز این جلونمیام 2روزپیش من وپسرشون به حالت مرگ افتادیم تب شدیدکردیم ومریض شدیم اما مامانش میگفت باید به حرف استخاره کردخلاصه الان همه چی بهم خوردبدون هیچ دلیل.الان دیگه من اون دختر همیشگی نیستم همش دعامیکنم خدامنوببره امادعامو مستجاب نمیکنه.مثل دیونه هاشدم دیگه انگیزه ای واسه زندگی ندارم منکه هیچوقت ناشکری نکردم حتی درمورد خواستگار پارسالم اماالان همش میگم خداچرابامن اینکارارو میکنی؟تروخداکمکم کنین حاج اقا.خونوادم وخودم خیلی مومن ومعتقدیم خواستگاری هم دقیقارسمی وبراساس شرع بود نمیدونم دیگه چیزی نمونده که راهی تیمارستان بشم.اخه ابرومم رفته به همه ی فامیلاتاریخ عقدو گفتیم خب باخودشون نمیگن چرامن2بار ازدواجم بهم خورده؟تروخدا بیجوابم نزارین.میترسم ایمانم کم بشه.کاش مرده بودم...کاش مردن به اختیار مابود اگه جوابمو ندین به خدا حالم بدتر میشه.
سلام/ 1. نظر پسر چیه؟ اگر موافق ازدواج است و پسر لایق و قابلی باشد باید بتواند محترمانه و منطقی با والدینش صحبت کند.
اگر نمی تواند یا نمی خواهد ، بهتر که نشود. شانس اوردی. پسر که نباید تب کند و غش کند باید مردانه و مودبانه بحران را مدیریت کند اگر نمی تواند یا ضعف دارد هنوز آماده ی ازدواج نیست و این آزمون خوبی برای شناخت همسر آینده ات است. دقت کن.
2. خانواده ی شما یعنی پدر و مادر باید با پدر و مادر او حضوری در خانه شما -آنها را دعوت کنید- خیلی قاطع و منطقی و محترمانه از حق تو دفاع کنند و اگر خانواده ی مقابل نیامدند یا برخورد منطقی نداشتند بهتر که نشود.
3. از این به بعد چیزی که قطعی نشده را اظهار نکنید تا دچار مشکل نشوید. این مضمون یک حدیث است.
4. شما که عقد نبودید و روابطتان در حد خواستگار بوده نباید ناراحت شوید و اگر خدای نکرده مخفیانه عقد موقت یا رابطه ای صورت گرفته پس از مشاوره و نظر مشاور در جمع دو خانواده مطرح کنید.
5. مکرر در مکرر گفته ام و نوشته ام که در جلسه ی اول شرط کنید که در هیچ مرحله ای استخاره نکنید.
6. اظهارات مادر پسر را برمبنای آنچه شما نقل کردید را غیر منطقی، عوامانه و فریبکارانه ارزیابی می کنم. صادقانه به نظر نمی رسد.
معمولا "استخاره مردیم خوب نیامده" بهانه ی افراد ضعبف و بی جرأت برای فرار است.
7. اصلا خودت را ناراحت نکن و از خدا مکرر تشکر کن و بگو الحمدلله رب العالمین
8. با کسی درددل نکن!
9. و برای حرف مردم اعم از فامیل و دوست و همسایه وغیره دو ریال هم ارزش قائل نباش. زندگی کن برای خودت و برای رسیدن به خدا.
تو -همه ی ما- مسافر به سوی خدا هستی مراقب باش مترسک مردم نشوی!
حرم مشرف شدید التماس دعا.