سلام حاج آقا واقعا از اینکه جواب ماها رو میدید واقعا ممنونم و تشکر می کنم قبلا براتون نوشته بودم که کسی رو دوست دارم و برای رسیدن به اون برام دعا کنید جوابمو دادید و گفتید دعا می کنم ولی چرا رسیدن به معشوق کارش به دعا و توسل کشیده؟! این باید شما را به بررسی جدی و واقع بینانه ی علاقمندی و تصمیمتان وادار کند راستش من از طریق اینترنت باهاش آشنا شدم و هردومون تو خانواده ی مذهبی بزرگ شدیم و خانواده هامون سخت مخالف چت کردنن و اگه بدونن ما از طریق اینترنت آشنا شدیم مخالفت می کنن در صورتی که ما واقعا همدیگه رو می خوایم و من نمی تونم اینو به خانوادم بگم چون مخالفت می کنن و ما اینو نمیخایم چون واقعا دوست داشتنه ما از شهوت و هوس نبوده و نیست من چون ایران نیستم، منتظرم تا روزی که بخام بیام ایران و اونوقت اون بیاد خواستگاری و اینم خیلی گناهه نمی دونم چکار باید کنم تنها یه چیزی ذهنمو مشغول کرده اونم اینه که ازش جدا بشم و روزی که خواستم برم ایران خبرش بدم و اونم بیاد خواستگاری نمی دونم اگه شما اینو درست می دونید بهم بگید یا راه حل درستو بهم بگید تا انجام بدم ممنون میشم موفق باشید التماس دعا خدانگهدار
سلام/ برداشتتان را از مشاوره اصلاح کنید. کار مشاور مثل دندانپزشک نیست که شما غیر فعال؛ فقط دهانتان را باز نگهدارید، نه ! من حتما به تعامل فکری و اندیشه و منطق و هیجان شما برای بهتر شدن وضع شما نیازدارم اگر آن را دریغ کنید هم وقت مرا و هم وقت خودتان را تلف کردید. مرور: از شما خواستم بررسی کنید و واقع بین باشید اما همچنان در حال توصیف این دلدادگی هستید. )))لینک شما هم متناسب سوالتان به توصیه ‌ام به ف- الف از اصفهان عمل کنید و دوباره برایم بنویسید.(البته لطفا دیگر اسم و ایمیل و نام شهر را تغییر ندهید) حتما جناب سروان را بخوانید و یادداشت های مربوط به کنترل را بخوانید.
عنوان سوال:

سلام حاج آقا واقعا از اینکه جواب ماها رو میدید واقعا ممنونم و تشکر می کنم قبلا براتون نوشته بودم که کسی رو دوست دارم و برای رسیدن به اون برام دعا کنید جوابمو دادید و گفتید دعا می کنم ولی چرا رسیدن به معشوق کارش به دعا و توسل کشیده؟! این باید شما را به بررسی جدی و واقع بینانه ی علاقمندی و تصمیمتان وادار کند راستش من از طریق اینترنت باهاش آشنا شدم و هردومون تو خانواده ی مذهبی بزرگ شدیم و خانواده هامون سخت مخالف چت کردنن و اگه بدونن ما از طریق اینترنت آشنا شدیم مخالفت می کنن در صورتی که ما واقعا همدیگه رو می خوایم و من نمی تونم اینو به خانوادم بگم چون مخالفت می کنن و ما اینو نمیخایم چون واقعا دوست داشتنه ما از شهوت و هوس نبوده و نیست من چون ایران نیستم، منتظرم تا روزی که بخام بیام ایران و اونوقت اون بیاد خواستگاری و اینم خیلی گناهه نمی دونم چکار باید کنم تنها یه چیزی ذهنمو مشغول کرده اونم اینه که ازش جدا بشم و روزی که خواستم برم ایران خبرش بدم و اونم بیاد خواستگاری نمی دونم اگه شما اینو درست می دونید بهم بگید یا راه حل درستو بهم بگید تا انجام بدم ممنون میشم موفق باشید التماس دعا خدانگهدار


پاسخ:

سلام/ برداشتتان را از مشاوره اصلاح کنید. کار مشاور مثل دندانپزشک نیست که شما غیر فعال؛ فقط دهانتان را باز نگهدارید، نه ! من حتما به تعامل فکری و اندیشه و منطق و هیجان شما برای بهتر شدن وضع شما نیازدارم اگر آن را دریغ کنید هم وقت مرا و هم وقت خودتان را تلف کردید.
مرور: از شما خواستم بررسی کنید و واقع بین باشید اما همچنان در حال توصیف این دلدادگی هستید. )))لینک
شما هم متناسب سوالتان به توصیه ‌ام به ف- الف از اصفهان عمل کنید و دوباره برایم بنویسید.(البته لطفا دیگر اسم و ایمیل و نام شهر را تغییر ندهید)
حتما جناب سروان را بخوانید و یادداشت های مربوط به کنترل را بخوانید.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین