سلام/ دخترم این موضوع را قبلا هم پاسخ دادم و سوال شما چند نکته دارد: 1. اگر خودم را از دیگران را به هر دلیلی به خدا و دین نزدیکتر بدانم "عُجب" است و گناه بسیار بد و خطرناکی است. رجوع کنید به حدیث عجب در کتاب شریف اربیعین حدیث امام خمینی سلام الله علیه. 2. بسیاری از دعاها و توسلات ما به مصلحت ما نیست مثل خیلی از عاشقی های یک طرفه ، توهمی و داغ و... که خدا آن حاجت ها را از باب لطفش برآورده نمی کند که باید ممنون و شاکرتر شویم و یا حاجت شدنی نیست مثلا 100 نفر حاجتشان این است که نفر اول کنکور شوند و قرار گرفتن برخی امور در فهرست حوائج هم غلط است که باید موردی آموزش بدهیم وخیلی چیزهای دیگر ... 3. ارتباط با خدا و اهلبیت فقط برای نیازها و حوائجمان که نباید باشد انگار مسئله جابجا شده دخترم ما بنده ی خدا هستیم ما باید اطاعت و اجرا کنیم نه اینکه هرچی هوس کردیم و خواستیم مهیا بشود و هربنده ای هرچی میگه فورا خدا گوش کنه! و همون بشه. اولیاء هم تمام دعاهایشان و حوائجشان برآورده نشد! و بنا هم نیست.
سلام وقتی وارد سالن شدم و دیدم همه خانم هایی که اونجا هستن همسن وسال مامانم هستند و همگی معلم گفتم نکنه اشتباه اومدم از خانم کناریم پرسیدم سخنران جلسه کیه گفت آقای شهاب مرادی همونکه تو تلویزیون هم صحبت کرده وقتی هم شما وارد شدید اون خانم به حساب اینکه من شمارو نمیشناسم گفت ایشون حاج آقا مرادی هستن و شما دقیقا از کنار من رد شدید چون ابتدای ردیف نشسته بودم ممنون که اومدید به شهر ما اصلا فکر نمیکردم اینقدر ساده و بی تکلف و صمیمی صحبت کنید رئوس مطالبتونو یادداشت کردم یه جا گفتید "برای اینکه امام زمان از شما راضی باشه باید از گناه کردن دست بکشید" حالا سوال من اینه چرا یه سری افراد با اعتقتدات نه چندان قوی که حتی طرف نه حجاب چندانی داره نه نمازاشو به موقع و مرتب میخونه تا اینکه واسشون یه مشکلی پیش میاد سریع دست به دامن امام زمان میشن و نتیجه هم میگیرن ولی ماها نه. من خودمو میگم که سعی میکنم گناه نکنم ولی هر چی توسل میکنم و از خود حضرت میخوام جوابی نمیگیرم احساس میکنم ایشون اصلا صدامو نمیشنون.
سلام/ دخترم این موضوع را قبلا هم پاسخ دادم و سوال شما چند نکته دارد:
1. اگر خودم را از دیگران را به هر دلیلی به خدا و دین نزدیکتر بدانم "عُجب" است و گناه بسیار بد و خطرناکی است. رجوع کنید به حدیث عجب در کتاب شریف اربیعین حدیث امام خمینی سلام الله علیه.
2. بسیاری از دعاها و توسلات ما به مصلحت ما نیست مثل خیلی از عاشقی های یک طرفه ، توهمی و داغ و... که خدا آن حاجت ها را از باب لطفش برآورده نمی کند که باید ممنون و شاکرتر شویم و یا حاجت شدنی نیست مثلا 100 نفر حاجتشان این است که نفر اول کنکور شوند و قرار گرفتن برخی امور در فهرست حوائج هم غلط است که باید موردی آموزش بدهیم وخیلی چیزهای دیگر ...
3. ارتباط با خدا و اهلبیت فقط برای نیازها و حوائجمان که نباید باشد انگار مسئله جابجا شده دخترم ما بنده ی خدا هستیم ما باید اطاعت و اجرا کنیم نه اینکه هرچی هوس کردیم و خواستیم مهیا بشود و هربنده ای هرچی میگه فورا خدا گوش کنه! و همون بشه. اولیاء هم تمام دعاهایشان و حوائجشان برآورده نشد! و بنا هم نیست.